نویسنده: سید حسن فیروزآبادی (1)

 

 

چکیده

تلاش در ایجاد بحران در مناطق ژئوپولیتیکی و حساس کشورهای اسلامی و سرگرم کردن آن‌ها با درگیری‌های مذهبی و قومی و آسیب‌پذیر کردن دفاعی آن‌ها در برابر تهدیدهای نرم و سخت متنوعی که استکبار جهانی در آن به دنبال مزیت و برجستگی‌های تاریخی و استعماری خود است، می‌تواند از جمله مهم‌ترین دلایل تشکیل و راه‌اندازی جریان‌های جنایت‌کار و تروریستی تکفیری همچون داعش قلمداد شود. متأسفانه ضعف در بررسی و واکاوی دقیق راهبردی در جوامع اسلامی موجب شده است هیچ‌گاه به این ضریب و گونه نفوذ انحراف با مطالعه‌ای دقیق و آینده‌نگر توجه نشود. لذا، در این مقاله می‌کوشیم با طرح این پرسش که چگونه می‌توان منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را از گزند جریان افراطی- تکفیری داعش دور نگه داشت به بررسی جامع و کامل محرک‌ها، آسیب‌ها، مزیت‌ها و چالش‌های مخرب و عوامل پرهیزدهنده کشور از آینده‌ای که آن در معرض موج‌های گزند و تهدید منافع امنیتی خود قرار می‌دهد بپردازیم و به موازات آن به مطلوبیت‌های راهبردی حفاظت و دفع تهدید در برابر این شرایط از طریق روش تحلیل روند و تأثیر متقاطع رخدادها در پناه تکنیک تحلیل موقعیت محیطی در ژئوپولیتیک منطقه نظر کنیم. بر این اساس، هدف تحقیق را نیل به راهبردهایی قرار داده‌ایم که به تأمین منافع امنیت ملی در این زمینه یاری می‌رساند. در نهایت تلاش علمی محقق در این مقاله موجب نیل به بسته‌ای جامع از راهبردهایی شد که نویدی امیدبخش را در خدمت به دست اندرکاران عرصه جهاد و مبارزه با جهل و ناخودآگاهی رهبران این جریان و به عقب راندن جنود شیطانی و انهدام ظرفیت‌های ضد دینی در این جبهه فراهم می‌سازد.

مقدمه

محیط امنیتی هر جامعه‌ای، تابع و برآیندی از تعامل و تقابل متغیرهای محیط داخلی و محیط خارجی آن است. باید بدانیم که محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران به اقتضای طبیعت و هویت انقلابی- اعتقادی‌اش و از جهت تاریخی، فرهنگی و قومی به سبب موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیکش محیطی تعیین کننده و حساس بوده است. موقعیت ژئوپولیتیک کشورمان در ساختار فضای ژئوپولیتیک جهانی همراه با دارا بودن عوامل ثابت و متغیر ژئوپولیتیک مؤثر و خیلی قوی در داخل کشورها و منطقه‌ی غرب آسیا، به گونه‌ای است که قدرت‌های جهانی و نیز کشورهای پیرامونی این‌هارتلند منطقه‌ای و جهانی را نسبت به تغییر در وزن ژئوپولیتیک و تحولات داخلی و خارجی خود بسیار حساس کرده است. زیرا در بسیاری از موارد منافع ملی کشورهای منطقه و منافع بازیگران داخلی کشورهای منطقه در رابطه‌ی مستقیم با شرایط ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک جبهه انقلاب اسلامی و تصمیمات رهبری این جبهه در ایران قرار دارد. (2)
در سطح جهانی، اهمیت موقعیت ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران به گونه‌ای تشریح شده که با هر گونه تغییری در وضعیت ژئوپولیتیک ایران، شرایط ژئوپولیتیک کشورهای منطقه‌ی حامی انقلاب اسلامی بر هم خورده، در سطح جهانی تغییرات و تبعات ژئواستراتژیک بر جای می‌گذارد. از این رو نگاه عمیق به ژئوپولیتیک کشورمان در برابر برنامه ریزی تهاجمی و محدودساز، شاه‌کلید صلح و امنیت منطقه‌ای محسوب می‌شود. زیرا در حال حاضر 9 سیاست امنیتی و جغرافیایی در غرب آسیا در قالب پروژه‌های گوناگون در حال اجراست که جبهه مقاومت را می‌توان به نوعی کانون اجرای این سیاست امنیتی و جغرافیایی دانست. (3)
1. پروژه هلال اخوانی است؛ ترکیه، مصر و قطر با هدف تشکیل هلال اخوانی، سوریه را وارد درگیری کردند تا این هلال شکل بگیرد. اما با طولانی شدن درگیری‌ها در سوریه و برکناری مرسی از قدرت و نزول جایگاه اخوان در این کشور پروژه اسلام ژله‌ای که اخوان مطرح کرد ناتمام ماند و سوریه همچنان مرکز ثقل ماند. (4)
2. پروژه احیای خلیفه‌گرایی نوین اموی؛ که بازیگران این سیاست امنیتی و جغرافیایی سلفی- تکفیری‌هایی هستند که به نوعی بر سایر سلفی‌های سنتی، جهادی و اصلاحی تسلط یافته‌اند و خواهان احیای خلافت اسلامی در منطقه یا خلیفه‌گرایی جدید هستند.
3. پروژه جنگ لوله‌ها است که قطر بر اساس این سیاست امنیتی و جغرافیایی قصد داشت با بحران‌آفرینی در سوریه و تغییر رویکردهای سیاسی آن، صادرات گاز خود را از طریق خط لوله سوریه به دریای مدیترانه و از آن‌جا به اروپا منتقل کند که به نتیجه نرسید.
4. وقوع جنگ سرد جدید قدرت‌ها در بحران سوریه؛ که در دوران رقابت آمریکا و شوروی، مرکز ثقل جنگ سرد اروپای شرقی بود. اما با پایان جنگ سرد این نقطه ثقل به غرب آسیا منتقل شد و اکنون مرکز ثقل در سوریه قرار گرفته است.
5. سیاست انتقام‌گیری عربی؛ که پروژه‌ای نهفته در اختلافات دیرینه خاندان سعودی با خاندان اسد در سوریه است و از گذشته نیز همواره این اختلافات میان حجاز و شام وجود داشته و پدیدآورنده جنگ‌ها و منازعات خونین گوناگون بوده است.
6. پروژه طرح خاورمیانه جدید؛ این سیاست امنیتی و جغرافیایی در دوره جرج بوش اعلام شد، اما در نقشه جدید دولت اوباما با تغییراتی بر اساس دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی با ابزار برقراری مردم‌سالاری پی‌گیری شد.
7. پروژه وطن جایگزین؛ که نوعی سیاست امنیتی است که رژیم صهیونیستی برای تثبیت جایگاه خود پی گیر آن بود و امیدوار است با اجرای آن، خاک اردن محل تشکیل دولت فلسطین شود.
8. پروژه ایجاد شکاف بین شیعه و سنی (فتنه مذهبی)؛ که بر اساس این سیاست امنیتی سه نوع ژئوپولیتیک مذهبی قابل تشخیص است: ژئوپولیتیک شیعی، ژئوپولیتیک سلفی به رهبری قطر، و ژئوپولیتیک تکفیری به رهبری عربستان.
9. تضعیف جبهه مقاومت؛ که این سیاست امنیتی را رژیم صهیونیستی و سلفی‌های تکفیری با هدایت عربستان برای تضعیف محور مقاومت از طریق سرنگونی بشار اسد در سوریه و تضعیف حزب الله در لبنان پی‌گیری می‌کنند.
لذا با این 9 سیاست امنیتی و جغرافیایی می‌توان نتیجه‌گیری کرد که به دلیل افول دیگر قدرت‌های منطقه‌ای در جریان تحولات منطقه و ناکامی پروژه‌های اجرایی در غرب آسیا، نقش ایران روز به روز پررنگ‌تر می‌شود. البته عراق هم یکی از کشورهای قدرتمند منطقه است، اما با توجه به تحولات اخیر صورت گرفته در سوریه، عراق، یمن و حتی برخی کشورهای منطقه‌ای حامی آمریکا و اقدامات نابخردانه‌ای که انجام دادند کمک بزرگی در جهت واقعیت‌یابی نقش هارتلندی ایران در منطقه شد. این رویکرد به برجسته سازی ژئوپولیتیک شیعی (نه هلال شیعی) انجامید و آن‌ها در مقابل این خطر بزرگ «ژئوپولیتیک نوین تکفیری» را برای امنیت منطقه ترسیم کردند. (5)
جریان ژئوپولیتیکی یادشده بر محور فعال آمریکا، بریتانیا، فرانسه، رژیم صهیونیستی و یکی از رژیم‌های وابسته منطقه است؛ بر اساس این پیش فرض که دشمن اصلی آن‌ها در منطقه کشور ایران است و باید یک سلسله اقدامات تبلیغاتی در پیش برد نظریه ایران هراسی در منطقه در پیش بگیرند که عمده آن عبارت است از:
- دسیسه‌سازی و تفرقه‌افکنی در جهان اسلام؛
- ایجاد هراس از ایران هسته‌ای بر محوریت هلال شیعی و تحت این پوشش که به دنبال استیلای منطقه‌ای با تکیه بر جنگ افزار ژئواستراتژیکی است؛
- تجهیز تسلیحاتی کشورهای منطقه و در نتیجه کسب سود ناشی از فروش این تسلیحات به آن‌ها؛ (6)
- پی‌گیری طرح‌ها و توطئه‌های سیاسی- نظامی در خاورمیانه با هدف نابود کردن قدرت رزمی و دفاعی حماس و حزب الله لبنان در قالب واقعیت دادن به ایده «خاورمیانه نوین»؛
- توسعه افتراق و شکاف در نتیجه تضعیف جبهه مقاومت در منطقه؛
- ایجاد فضای تنفس برای رژیم صهیونیستی در نتیجه مشغول سازی تضعیف جبهه مقاومت؛
- جلوگیری از دستیابی قدرت‌های منطقه‌ای به موقعیت مسلط؛
- بحران سازی و در نتیجه تثبیت حضور قدرتهای فرامنطقه‌ای در منطقه مهم و راهبردی غرب آسیا؛
- نمایش چهره‌ای خشن و ضدبشری از اسلام و کاهش تمایلات جهانی اسلام خواهی با به صحنه آوردن جریان‌های تکفیری.
نتیجه همه این اعمال شکل‌گیری ژئوپولیتیک تکفیری در منطقه غرب آسیاست که در قالب داعش با کمک‌های مالی و تسلیحاتی برخی کشورهای مرتجع عرب، ظهور یافت و نه فقط منافع ایران بلکه منافع کشورهای غربی و حتی منافع دیرپای اعراب را نیز تهدید می‌کند. این مسئله بیان‌کننده این واقعیت است که تمام اهداف و برنامه‌های غربی-عربی که علیه جمهوری اسلامی ایران طرح ریزی و اجرایی شده، تهدیدهای به نسبت بیشتری را متوجه کشورهای طراح این توطئه‌ها کرده است.

1. بیان مسئله

پیشینه پدیده تکفیری را باید در سده نخستین اسلامی جست‌وجو کرد. پس از آن و در سده دوم هجری نیز جریانی به نام اهل حدیث به وجود آمد که از نظر کلامی در برابر معتزله و از نظر فقهی در برابر اهل رأی موضع گرفت و زمینه را برای زایش رویکردهایی چون جسم‌گرایان فراهم آورد. جسم‌گرایان گروهی بودند که با استناد به ظاهر برخی آیات و احادیث و پرهیز از هر گونه تفسیر عقلانی، خدا را جسم می‌انگاشتند. در قرن‌های بعد آن‌ها رو به افول نهادند. در قرن هفتم و هشتم تفکر ابن تیمیه تا حدود زیادی این موضوع را تئوریزه کرد، اما با استقبال علما و عوام مواجه نشد، بلکه به مقابله با او منجر شد تا اینکه در قرن دوازدهم ه. ق. محمد بن عبدالوهاب این اندیشه‌ها را بار دیگر در نجد عربستان زنده کرد و آن را با همکاری بخشی از قبیله آل سعود و حمایت انگلستان تبدیل به یک فرقه و نظام سیاسی کرد (7) که موجب اشاعه وهابیت منتصب به محمد بن عبدالوهاب شد؛ فرقه‌ای که امروز لبه تیز و تیغ جهل و انحراف آن بر پیکره وحدت و انسجام جامعه اسلامی فرود آمده و به قربانی گرفتن هرچه بیشتر مردم بی گناه و مسلمان، اعم از شیعه و سنی، می‌اندیشد؛ حتی ظرفیت‌ها و قابلیت‌های توسعه تفکر دینی نیز از این برنامه‌ها محروم نمانده است. امروز حتی در ادامه این بدعت بسیاری از اهل تسنن و علمای اهل سنت با پدیده شوم برخاسته از آن به نام «تکفیر مسلمانان» مخالف‌اند. اما این جریان متأثر از آموزه‌های غلط و برداشت نادرست از دین اسلام با پشتوانه درآمدهای نفتی چند کشور عربی و سیاست‌های آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی علاوه بر ایجاد شکاف در میان مسلمانان به عاملی برای راه‌اندازی تضادها، جنگ‌های مذهبی، کشتار و قتل عام مسلمانان در کشورهایی همچون عراق، لبنان، سوریه، پاکستان، افغانستان، بحرین و... تبدیل شده و به عنوان یک خطر بالقوه در سراسر جهان خودنمایی می‌کند و به صورت بالفعل خصوصاً در کشورهای اسلامی امروز مطرح است و هر روز بر دامنه آن افزوده می‌شود، به طوری که کشورهای به وجودآورنده خود را نیز تهدید می‌کند.
با توجه به تحولات جهانی و منطقه‌ای و تشدید اقدامات سخت (تروریستی) و نرم جریان تکفیری در حوزه‌های جغرافیایی جهان اسلام احتمال انتقال بحران آفرینی‌های این فرقه به داخل مرزهای هر یک از کشورهای اسلامی متصور است. لذا پرداختن به این موضوع یکی از اولویت‌های مهم در حوزه امنیت ملی کشورهای منطقه است. حال که رهبر عزیز، حضرت امام خامنه‌ای، گروه‌های تکفیری و القاعده را مخرب اسلام معرفی کرده‌اند، حضرت آیت الله مکارم شیرازی و حضرت آیت الله سبحانی با یاری جمعی از علما و فضلای حوزه علمیه قم و دیگر حوزه‌های سراسر کشور، همایش عظیم شناخت جریان‌های افراطی و تکفیری را از دیدگاه علمای اسلام به راه انداخته‌اند تا در نهضتی فکری و علمی، اندیشمندان سنی و شیعه به شناخت و تبیین خطرها و آسیب‌های این جریان‌ها در مقابل اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) بپردازند، نگارنده بر آن شد تا نگاهی راهبردی و جامع به این پدیده داشته باشد و با بررسی راهبردی ابعاد این فتنه الگویی در دفع تهدید و رفع جهالت و مقابله کیفی با فتنه تکفیریان در جهان اسلام بر اساس اصل «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحسَنُ» و نیز «بِالْحِكْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ» را در ظرف تعامل و جدال احسن قرار دهد و علما و کارگزاران مسلمان و اندیشمندان جهان اسلام را در صفی منسجم و آگاه در مقابله با جریان‌های انحرافی و نوظهور در جهان اسلام به بصیرتی آگاهانه و موضع‌گیری واحد بکشاند تا هیچ‌گاه دشمنان جهان اسلام و کشورها و دولت‌های استکباری نتوانند به یارگیری و سوء استفاده از احساسات بپردازند و میل به تغییر و اصلاحات در جوامع اسلامی را به نفع اهداف ناشایست و غیر انسانی خود هدایت کنند. حال که دشمنان انقلاب اسلامی، تمامی راه کارهای اختلاف افکنانه و تفرقه جنایت‌کارانه خود را به سمت تقریب مذاهب و وحدت امت اسلامی نشانه رفته‌اند، گردهمایی نخبگان و اندیشمندان راهبردی و علاقه‌مند به اعتلا و سربلندی جهان اسلام می‌تواند منافذ بروز انحراف و وادادگی سیاسی و مذهبی تمامی فرقه‌های استعماری یا ساختگی غربی و استکباری را معرفی و آشکار سازد و منافع گروهی یا فرقه‌ای آن دسته از خود باختگان و جاهلانی را که در تنور فتنه اختلاف و تفرقه می‌دمند- تا چند صباحی بر آن موج‌سواری کرده و دست‌آویزی برای نجات امپراتوری در حال سقوط خود فراهم کنند- برملا سازند.
امروز، جریان‌های تکفیری با هلهله و شادی بر سرهای بریده برادران شیعه و اهل سنت در عراق و سوریه نمایش قدرت می‌دهند و غافل از آن هستند که این سیاست و برنامه حزب شیطان در ممانعت از رسیدن ظرفیت‌های بالنده و موفقی است که امت اسلام، امروزه در نیل به احیای تمدن اسلامی دارد. لذا با به خدمت در آمدن برای شیطان و کفر جهانی، اختلافات درونی مذاهب و دیگر ادیان الاهی و غیرالاهی را در دام نابحق تکفیر قرار داده است تا مانع رشد تمدن بالنده اسلامی در منطقه و جهان شوند؛ تمدنی که با انقلاب اسلامی و با رویکرد زمینه‌سازی ظهور آن یاور حق و عدالت، یعنی مهدی موعود آشکار و در قالب آینده‌ای روشن و سرشار از صلح و آبادانی و عدالت دنبال می‌شود؛ اما هیچ گاه در اندیشه (8) جزمی و به بن‌بست رسیده تکفیری جای نمی‌گیرد و این اندیشه بی‌آیندگی، که در این گونه فرق و تفکرات انحرافی است، همواره موجب می‌شود به عنوان ابزاری برای تغییر محیط و کارکردهای آن به خدمت قدرت‌های غیرالاهی و استعماری در آیند. همچون خدماتی که سه جریان وهابیت، بابیت و سلفیت تکفیری در یک قرن گذشته برای حضور و نفوذ سه قدرت جهانی انگلیسی، آمریکا و فرانسه در منطقه غرب آسیا و شاخ آفریقا فراهم و زمینه‌سازی کردند.
حوادث برخاسته از ظهور این فتنه، شدیدترین تخریب وجهه اسلام در طول تاریخ است. برخلاف سنت دیرینه جریان‌های انحرافی و استعماری که همواره بروز جنایت‌های خونین و شرورانه را با انتساب به فلان فرد، متفکر یا جریان وابسته به آن گره می‌زدند، امروز مستقیماً با کتاب الاهی و پیامبر اعظم و شعار مقدس الله اکبر پیوند زده، بزرگ‌ترین ظلم را علیه توحید، نبوت و کتاب الاهی روا داشته‌اند. بدین ترتیب چالشی بس عظیم و تکلیفی بسیار بزرگ برای خروج از این شرایط و تنزیه دامن اسلام از این انتسابات دروغین و خطرناک بر عهده علما و اندیشمندان بزرگ جهان اسلام در تمامی حوزه‌های راهبردی قرار دارد تا به خود بیایند و رسالت اسلامی و جهانی خود را با شناسایی دقیق عوامل تاریخی و بسترهای محرک و مقوم این موقعیت و محیط، دنبال و عملی کنند و با اکتشاف و تعقیب راه کارهای نو و نافذ، امکان بازتولید و تجدید حیات یا اشاعه این جریان را سلب و موجبات زوال درونی تکفیریان را فراهم کنند.

2. اهمیت و ضرورت تحقیق

امروز، که کالبد عزیز سرزمین‌های اسلامی در کشاکش معرکه‌ای پرفتنه، چندوجهی، دشوار و پیچیده گرفتار شده، بسیاری از زیرساخت‌ها و سرمایه‌های جهان اسلام تخریب شده و در معرض آسیب قرار گرفته است، این امر موجب بروز نگرانی و ترسیم آینده‌ای پر پیچ و خم برای جهان اسلام شده و ضرورت اجماع و وحدتی مجدد در بین تمامی مذاهب اسلامی (9) را ایجاب می‌کند. واقعیتی که بیش از هر چیز نیازمند بازبینی دقیق رخدادها و وقایع آشکار و پنهان و نگاهی دقیق و موشکافانه به انواع گسل‌ها و شکاف‌هایی است که دست‌های نامرئی و در پس پرده، تنازع قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در این پدیده‌ها را آشکار و برملا می‌سازد. راه‌اندازی فتنه‌ای بزرگ در جهان اسلام با یک مهندسی اجتماعی توانسته احساسات غالب اعتقادی در جوانان و انرژی نهفته در آرمان‌گرایی دینی و اصلاح امور را به سمت یک جنگ فرقه‌ای و مذهبی در بین امت اسلامی سوق داده، با برنامه ریزی‌های فریبکارانه و رسانه‌ای خود مسیرهای تخلیه این انرژی فعال را به سمت بدنام‌سازی و ترویج خشونت‌های دینی هدایت کند و در بدیلی تقلبی از اسلام سیاسی و به ظاهر انقلابی و اصلاح‌گرایانه، به مصافی مجدد با تعالیم و هویت برخاسته از انقلاب اسلامی در جهان اسلام وا دارد.
از این رو نگارنده بر آن شد تا در تمهید الگوها و رویکردهای راهبردی مناسب و در همیاری با همایش جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، در قالب ارائه دست نوشته‌های راهبردی خود، با نگاهی عمیق و تحلیلی، به واکاوی و بررسی دقیق و علل بروز و شیوع این عملکرد در جهان اسلام بپردازد و مطلوبیت‌های راهبردی را در به انزوا کشیدن این جریان در جهان اسلام و رویکردهای باز تجدید تحکیم وحدت و یکپارچگی تمامی مذاهب اسلامی را پس از انجام مطالعات و تحقیقات دقیق راهبردی در اختیار اندیشمندان و کارگزاران اسلامی قرار دهد. انتظار آن است که پژوهشگران عرصه دفاع از ارزش‌های اسلامی و تأمین امنیت جهان اسلام، این‌گونه ترفندها را هدف همت مطالعاتی خود قرار دهند. بدین منظور باید افق نگاه راهبردی خود را به فراراهبردهای دشمن استکباری و صهیونیستی تسری دهند، اهداف و سیاست‌های حال و آینده دشمن را در این ترکیب و مثلث شیطانی «تفرقه، خشونت و وابستگی» در قرن بیست و یکم، با توجه به ابزار ارتباطی و رسانه‌ای و تحول راه کنش‌ها و راهبردهای گوناگون اجتماعی و تغییرات مهندسی شده در سطح قدرت جهانی، به طراحی راهبردی و برنامه‌های کلان فرهنگی و اجتماعی نزدیک کرده، بدیل‌های بازدارنده آن را مشخص کنند و در معرض آزمون یا بهره‌برداری کارگزاران قرار دهند. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله می‌کوشد ضمن بررسی محیط امنیتی کشورمان و قدرت‌یابی گروه تروریستی داعش، پیامدها و آثار آن را در محورهای زیر بررسی کند و در پایان راهبردهای مناسب برای مقابله با تبعات آن یا رفع و کاهش آن‌ها پیشنهاد دهد:
1. آثار و پیامدهای قدرت‌یابی داعش بر امنیت کشور و جهان اسلام؛
2. آثار و پیامدهای قدرت‌یابی داعش بر تضعیف و انحراف در بیداری اسلامی و محور مقاومت و گفتمان اسلامی در منطقه و جهان اسلام؛
متأسفانه از آنجایی که ضعف پژوهش‌های راهبردی در بررسی و واکاوی دقیق جریان‌های تکفیری، موجب بهره‌برداری سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب از غفلت موجود در کشورهای اسلامی و دسیسه‌چینی‌های دشمنان علیه امت اسلامی و همراهی و پشتیبانی بعضی از سرکردگان منطقه‌ای شده و موجبات ورود خسارات سنگینی را به امت واحده و کشورهای اسلامی فراهم کرده، بنابراین، ضرورت دارد نهادهای تحقیقاتی و دینی و پژوهشگران راهبردی در جهان اسلام با رصد کردن شرایط و نگاه به آینده قبل از شکل‌گیری هر گونه توطئه‌ای علیه امت اسلامی آن را در نطفه خفه کنند، یا با شفاف‌سازی و آشکارسازی راهبردهای گوناگون دشمنان جهان اسلام بدیل‌های بازدارنده آن را طراحی کنند و به سیاست‌گذاران ارائه دهند. زیرا تجربیات حوادث سال‌های اخیر در منطقه بیانگر سناریو پردازی‌های متنوع و پیچیده دشمن علیه جهان اسلام است.

3. روش تحقیق

در این مقاله، که به صورت کاربردی به نگارش در آمده است، پیش فرض آن است که جمهورى اسلامی ایران در جبهه‌ای مرکب از سه منازعه سیاسی، فرهنگی و نظامی به سردمداری آمریکا و رژیم صهیونیستی درگیر شده است که طلایه‌دار آن سوی جبهه جریان تکفیری داعش است. لذا نگارنده ابتدا با بررسی و تحلیل روند در قالب یک بررسی تاریخی حوادث منطقه را ثبت کرده، در ادامه با تأثیر متقاطع منافع مورد تعقیب کشور با سه جبهه تکفیری، آمریکایی و صهیونیستی در قالب یک روش تحقیق کیفی و با مراجعه به آرای خبرگان دفاعی- امنیتی کشور در ستاد کل نیروهای مسلح، دانشگاه عالی دفاع ملی و سازمان فرهنگ و اندیشه اسلامی داده‌های حاصله را مشخص می‌کند. سپس با استفاده از رصد محیطی تحولات در سطح منطقه به تبیین واقعی موقعیت و وضعیت سیاسی و امنیتی کشور می‌پردازد و از میانه چالش‌ها و مزیت‌های نوپدید به تعقیب راهبردهای مورد نظر توجه کرده، آن را در معرض اجماع خبرگی قرار می‌دهد تا به نتایجی متقن و مستند دست یابد. از این رو پرسش خود را در این تحقیق بر این قرار داده که چگونه می‌توان منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را از گزند جریان افراطی- تکفیری داعش دور نگه داشت. بر این اساس، هدف تحقیق را نیل به راهبردهایی قرار داده است که به تأمین منافع امنیت ملی در این زمینه یاری می‌رساند.

4. ادبیات تحقیق

بررسی مفهومی موضوع تحقیق

الف. منافع امنیت ملی:

امنیت ملی نزد کشورها میزان و شرایطی برای سنجش و تشخیص نوع و سطح تهدیدهاست که می‌تواند منافع حیاتی یا کلیدی یک ملت را در معرض آسیب یا ضربه قرار دهد. تمامی دولت‌ها بر اساس این کارکرد، معیاری را تحت عنوان «منافع امنیت ملی» تعریف و در سطح ملی خود نهادینه می‌کنند تا از آن طریق هر آنچه را که هویت سیاسی و ارزشی ملت هر قلمرو و محیطی خدشه‌دار کند، تعقیب، و از روند حفاظت از هویت سیاسی و ارزشی ملت خود اطمینان حاصل کنند.
هویت سیاسی یک ملت بر اساس ارزش‌های فلسفی و اعتقادی آن‌ها و در قالب یک نظام سیاسی معنا می‌یابد. نظام‌های سیاسی از این رویکرد در قالب حفاظت از ارزش‌های تولید قدرت و نیز تأمین‌ساز و کارهای دفع تهدید و ارتقای سطح قابلیت‌های دفاعی و امنیتی به عنوان پاس‌داشت هویت سیاسی یاد کرده، منافع امنیت ملی را بر اساس چهار محور ذیل تأمین می‌کنند:
- توان حفاظت از ارزش‌های اساسی و اعتقادی؛
- توان توسعه ثبات و پیشرفت بر اساس نهاده‌های درونی و بومی؛
- ظرفیت‌های دفع همه جانبه تهدیدهای متمرکز بر ارکان قدرت ملی؛
- فراهم‌سازی منابع و موقعیت‌های مناسب برای ایفای نقش و مسئولیت یک ملت در برابر اهداف از پیش تعیین شده در سه سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی مشخص و کارگزاران دولت را موظف به تعقیب و تحقق آن از طریق سیاست‌های کلان و برنامه‌ریزی‌های راهبردی و اجماع بر موضوعات اصلی آن می‌داند.
ظهور و تبلور اسلام سیاسی برخاسته از انقلاب اسلامی ایران، ارزشی ماندگار و هویتی جهانی را برای ملت‌های آزاده جهان فراهم کرده، دیگر هویت‌های مسلط و استعماری را در محاق برده و در معرض انتقاد و طرد ملتها قرار داده است.

ب. تکفیر

«تکفیر» در معنا متهم کردن افراد به پنهان کاری و نسبت دادن انکار حقایق به آن‌ها را گویند و از این روست که گاهی در زبان عرب به تاریکی شب نیز کافر گفته می‌شود. چون می‌تواند اشخاص را پوشش دهد. در نگاه دینی نیز، کسانی که به کفران نعمت و وحدانیت خداوند و نبوت فرستاده او بپردازند کافر قلمداد می‌شوند. (10) به صورت مطلق، اگر فردی وحدانیت خداوند متعال یا رسالت رسولان یا شریعت ابلاغی او را به صورت فردی یا توأمان نفی کند کافر شمرده می‌شود؛ و اگر کسی مصداق این افعال را کافر بنامد فعل او را تکفیر نام می‌دهند. (11) در تعریف دیگری از تکفیر آمده است: «التكفیر هو نسبة احد من اهل القبله الى الكفر». (12)
در قرن چهارم شیعیان یا شاخه‌های وابسته به آن، همچون زیدیه را در تمامی شهرهای آفریقا در قالب اتهام سب شیخین سر بریده، کلیه اموال آن‌ها را مباح اعلام می‌کردند و به غارت می‌بردند. در ادامه این جنایت، در قرن پنجم، نیز پیروان حنفی در نیشابور پیروان مذهب شافعی را تکفیر، و تمامی اموال و دارایی‌های آن‌ها را غارت کردند و سبب شدند در هنگام به قدرت رسیدن شافعیان، انتقام سختی علیه حنفیان آغاز شود و کشتارهای وسیعی از قرن پنجم تا هفتم صورت بگیرد.
این رخداد در دیگر بلاد اسلامی، همچون شام، نیز موجب شد شیخ ابوبکر المقری بسیاری از حنابله و طرفداران ابن تیمیه را تکفیر کند و مال و خون آن‌ها را حلال بشمرد. در مقابل آن‌ها نیز تمامی غیر حنبلی‌ها را غیرمسلمان دانستند و تمام مسلمانان را تکفیر کردند.
این روند با به قدرت رسیدن دولت صفویه و واکنش بعضی عثمانیان در برابر عملکرد دولت صفویه موجب شد تا به تحریک دولت عثمانی، برخی از علمای اهل سنت به نگارش کتاب‌هایی در تکفیر صفویه روی آورند و در قالب «الاحکام الدینیه فی تکفیر قزلباشی» فتوای قتل عام شیعیان را صادر کنند و برای رسیدن به اهداف خود نسبت‌های دروغ و ناروا بدهند. به تدریج با توسعه این جنایت‌ها و احساس خطر در میان علمای جهان اسلام برخی از علمای مذاهب پنج‌گانه به بررسی منطقی آثار و پیامدهای تکفیر و تفسیق و محدودسازی آن پرداختند. لذا شاهد نگارش کتبی همچون تکفیر اهل قبله یا البحث عن ادله التکفیر والتفسیق هستیم که محتوای آن توسعه وحدت و همبستگی در بین مذاهب و فرق اسلامی بود. آیت الله مکارم شیرازی نیز در هفتم ذی‌الحجه در مسجد اعظم قم در سخنانی مبسوط در این زمینه فرمودند:
جریان‌های تکفیری اقلیتی در جهان اسلام هستند که با عملکرد خود سه خطر را متوجه جهان اسلام کردند که خطر نخست متوجه تمامی مسلمانان است که هر روز عده‌ای بی گناه از آنان به دست اقلیتی قسی القلب و دور از منطق، اعم از شیعه و سنی را به خاک و خون کشیده و به هیچ کدام رحم نمی‌کنند.
دومین خطر این جریان خطرناک برای جهان اسلام، خدشه دار کردن چهره اسلام و معرفی آن به عنوان دینی خشن و وحشی است، در حالی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، پیامبر رحمت و مهربانی بود و متأسفانه این اقدامات آن‌ها سبب شده جاذبه اسلام تبدیل به دافعه شود و دشمنان نیز با همین بهانه به اسلام‌ستیزی دامن بزنند.
خطر سوم جریان تکفیری که متوجه تمامی جهان بشریت شده است اقدامات جنایت‌کارانی است که همه جا را ناامن کرده‌اند. البته وهابیتی که موجب ظهور این جریان شده است خود به دو بخش تکفیری و غیر تکفیری تقسیم می‌شود که با شاخه غیر تکفیری می‌توان بحث منطقی کرد و دعوایی نداشت، اما شاخه تکفیری جریانی خطرناک است که همچون خفاش خود را پنهان، یا در جایی دیگر خود را منفجر می‌کنند و عده‌ای بی گناه را به خاک و خون می‌کشند و غیر از خود، حتی اهل سنت، را که با آن‌ها موافق نباشند کافر قلمداد می‌کنند و همین قرائت‌های افراطی و خوارجی از اسلام است که گسترش فقر اقتصادی و حاکمیت استعمار، در دنیای اسلام را سبب شده و اندیشه‌های سلفی را گسترش داده است.

5. انگیزه‌های ظهور و بروز تکفیر در جامعه اسلامی

گروه‌ها و فرقه‌های مذهبی یا انحرافی در پوشش مبارزه با حکومت‌های جائر و نیز مبارزه با فساد فرهنگی و اجتماعی از این حربه به عنوان ابزاری برای مبارزه یا ارضای امیال و غرایز خود استفاده می‌کردند و به تبع آن آرزوی دیرینه استعمارگران و دشمنان کینه توز اسلام را برآورده می‌کردند. لذا با این سخن می‌توان انگیزه‌های گوناگونی را برای ظهور و بهره گیری از تکفیر در جامعه اسلامی برشمرد که عبارت‌اند از:
1. کج‌اندیشی و جهالت: پدیده‌ای پرخسران و ویرانگر که موجب برداشت‌های غیراصولی از آموزه‌های دینی شده و احساسات پاک و علائق دینی را به بدترین رفتارها و فهم انحرافی کشانیده است.
2. عصبیت‌های قومی یا فرقه‌ای: این انگیزه موجب ظهور دلایل و براهینی برای افراد شده که بر اساس پافشاری بر ارزش‌های دینی با ارزش‌های قومی یا قبیله‌ای و ترکیب غیر منطقی آن‌ها، نگاهی به ناحق را به یکدیگر تعمیم می‌دهند و مجموعه‌ای از رفتارهای قبیله‌ای را، که رنگ و بوی دین به خود گرفته، مبنای تکفیر قرار می‌دهند.
3. اختلاف در استنباطات دینی و فقهی: علما برداشت‌های گوناگونی از محکم و متشابه در نصوص قرآن دارند. این تفاوت در برداشت‌ها در طول تاریخ به درگیری‌ها و تکفیر مذاهب گوناگون انجامیده است.
4. تامین منافع حکومت‌ها: در بسیاری از موارد حکومت‌هایی که با ظلم و جور به قدرت رسیده‌اند از اختلافات مذهبی بین علما و جامعه مسلمان برای تداوم اقتدار خود از طریق تفرقه و اختلاف‌افکنی استفاده می‌کنند و با حمایت از قوم یا قبیله یا هوادارانی که برتری بیشتری دارند به تکفیر لایه دیگری از جامعه می‌پردازند.
5. بغض و حقد: در برخی از رهبران و علمای دینی وجود این رذیلت و آسیب اخلاقی تاکنون آثار سوء فراوانی را بر بدنه جامعه اسلامی وارد کرده و موجب بروز اختلافات عمیق و بهره‌گیری نادرست از احکام فقهی و استنباطات دینی شده است.
6. تفاوت‌های فلسفی و استدلالی: این استنباطات که عموماً موجب ظهور و شکل‌گیری مباحث استدلالی و فرقه‌های کلامی و فلسفی و منتج شده از مذاهب اسلامی می‌شود افراد و پیروان خود را در دام مسائلی می‌کشاند که از اولویت‌های فقهی دین جداست. لذا سبب انحراف در تفسیر و نصوص قرآن کریم می‌شود.
7. در پایان نباید نقش مخالفان اسلام و دین حنیف الاهی را نادیده گرفت که هیچ‌گاه این حربه را فراموش نکرده‌اند و از آن به عنوان قوی‌ترین ابزار مبارزه علیه وحدت جهان اسلام استفاده کرده و می‌کنند.

برخی از مهم‌ترین اصول ادعایی تفکر تکفیری (سلفیت افراطی)

اصطلاح «سلفی» در دوران معاصر به معنای قرائتی خاص از اسلام است که ضمن نقد نحله‌های مختلف فلسفی، کلامی و فقهی اسلامی و تأکید بر وجود انحراف‌ها و بدعت‌ها، نگرش‌های سنتی به اسلام دارد.
این جریان به دست افرادی همچون ابن‌تیمیه، (13) ابن‌قیم و محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت و منظور آن‌ها از بازگشت به سلف، بازگشت به قرائت خاص آن‌ها از اندیشه‌های حنبلی و اهل حدیث است که به شکلی افراطی و حتی در مواردی مخالف با آموزه‌های اصلی احمد بن حنبل و بزرگان اهل حدیث است. به بیان دیگر، معیار سلفی بودن در دوران معاصر، قرائت ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب از تاریخ صدر اسلام است و عموماً سلفی‌ها بر اساس مبانی فکری این دو به تفسیر دین می‌پردازند.
مهم‌ترین ویژگی‌های دیدگاه او که مرز اندیشه وی را با اسلام‌گرایان واقعی مشخص می‌کند، عبارت‌اند از:

توحید و نوع تفسیر از آن

در حالی که همه مسلمانان به اصل توحید معتقدند، اما این گروه با تفسیر ظاهرگرایانه از برخی آیات قرآن، دیدگاه خاصی به توحید دارند و بر اساس آن بسیاری از اعمال مسلمانان، همچون زیارت قبور، توسل به اولیای خدا، شفاعت و گنبدسازی، را مغایر توحید می‌دانند و اقدام‌کننده به این امور را به کفر یا شرک متهم می‌کنند.

بدعت

بدعت از دیگر موضوعاتی است که این جریان به آن پرداخته است. با وجود اینکه همه مسلمانان با بدعت در دین مخالف‌اند و آن را مردود می‌دانند اما این جریان در خصوص بدعت با تعمیم نابجا و مصادیق خارج از عقل و شرع، بسیاری از عقاید یا اعمال دیگر مسلمانان را بدعت می‌نامد.

تکفیر مخالفان فکری

آن‌ها بر این اساس بسیاری از مسلمانان را که با آن‌ها هم رأی نیستند، تکفیر می‌کنند. در حالی که به اعتقاد اکثریت مسلمانان، کفر زمانی حاصل می‌شود که انسان با زبان از دین بیزاری بجوید، یا آگاهانه انکار احکام دین کند و کفر را بر ایمان ترجیح دهد.

جهاد علیه شرک

این جریان، بر اساس اعتقاد به ضرورت جهاد علیه شرک و با کمک قدرت نظامی آل سعود، حمله به مناطق مختلف شبه جزیره عربستان و خارج از آن را برای نابودی شرک و کفر آغاز کرد.

تأکید بر نقل و بی‌توجهی به علم و عقل

تکفیری‌ها برای عقل و تفسیر عقلی اهمیتی قائل نیستند و به لحاظ روشی منقولات دینی و احکام شرعی را بر داده‌های علمی و عقلی مقدم می‌دارند. در این دیدگاه، دانش‌های عقلی بشری فتنه هستند.

تأکید بر جهاد به هر شکل و با هر وسیله علیه کفار

جهاد که از مبانی فکری مسلمانان (شیعه و سنی) است نزد سلفی‌های جدید تفسیری خاص و منحصر به فرد دارد. این گروه جهاد را آشکار یا پنهان، مسلحانه یا غیرمسلحانه، وسیله‌ای برای برپایی حکومت اسلامی می‌دانند.

توسعه معنایی و مصداقی کفر

مهم‌ترین و مؤثرترین مبنای کلامی تکفیری، توسعه معنایی و مصداقی کفر است. شرک و کفر نزد سلفی‌های قدیم، بیشتر گونه‌ای از عبادت و عقاید فردی، همچون توسل به اولیا، نذر، شفاعت، زیارت قبور و ... بود، ولی شرک و کفری که سلفی‌های جدید به آن معتقدند و از آن به «کفر جدید» تعبیر می‌کنند، تقریباً همه شئون زندگی اجتماعی و مدنی شخص را در بر می‌گیرد.

کفر و ایمان اصطلاحی نزد سلفیان تکفیری

روایتی را که سلفی‌های تکفیری از اسلام ارائه می‌کنند قرائتی کاملاً ارتجاعی است. (14) آن‌ها تمام مذاهب اسلامی را نفی می‌کنند و تقلید از هر مذهبی را منتفی می‌دانند و به بازگشت به صدر اسلام اعتقاد دارند و کسی را که نگاه تکفیری نداشته باشد تکفیر می‌کنند.

 

 

6. چیستی داعش

6. 1. پیشینه شکل‌گیری داعش ریشه اصلی شکل گیری داعش به صورت سازمانی و تشکیلاتی را باید در تحولات دهه آخر قرن بیستم در افغانستان دانست. زیرا با روی کار آمدن طالبان در افغانستان، القاعده در پیوند با طالبان توانست پایگاه‌های متعددی را در سراسر افغانستان دایر کند.

اما با وجود سقوط طالبان در 2001، شبکه‌های زنجیرهای القاعده در بیش از 60 کشور جهان شکل گرفت و به دنبال حمله آمریکا به عراق در 2003، ابومصعب الزرقاوی، از رهبران القاعده که بعد از ایمن الظواهری و بن لادن نفر سوم این گروه شناخته می‌شد، با شعار مبارزه با صلیبی‌های اشغال‌گر وارد عراق شد و بدین ترتیب شاخه القاعده در عراق، موسوم به «القاعده در سرزمین رافدین»، تشکیل شد. از آنجایی که القاعده در عراق با اشغال گران مبارزه می‌کرد، با استقبال جوانان عراقی مواجه شد و حتی از کشورهای دیگر نیز بسیاری راهی عراق شدند. این اتفاق موجب شد زرقاوی به قدرتی در عراق تبدیل شود.
اما القاعده در عراق، علاوه بر حمله به اشغال‌گران، با تمسک به تکفیر، (15) به حکومت جدید عراق، شهروندان بی‌گناه، به ویژه شیعیان، حمله می‌کردند. عملیات‌های القاعده در عراق ادامه داشت تا اینکه با سرپیچی زرقاوی از دستورهای بن لادن، و کشته شدن وی در 2006 به دست آمریکایی‌ها، گروه‌های وابسته به القاعده عراق زیر چتر سازمانی به نام «دولت اسلامی عراق» به رهبری ابوعمر البغدادی گرد آمدند.
پس از کشته شدن ابوعمر، ابوبکر البغدادی به رهبری دولت اسلامی عراق رسید. با خروج آمریکایی‌ها از عراق و نیز حملات ارتش عراق و عشایر، این گروه دچار افول شد تا اینکه با شروع بحران سوریه جان تازه‌ای گرفت. از این پس بود که البغدادی با گسترش فعالیت‌های خود در سوریه، سازمان خود را «دولت اسلامی عراق و شام» یا همان «داعش» نامید.
به کار بردن نام شام (به جای سوریه) که منطقه‌ای به گستردگی سوریه، اردن، لبنان، فلسطین اشغالی و بخش‌هایی از غرب عراق و صحرای سینا را شامل می‌شود، (16) هدف‌گذاری آینده این سازمان را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، رهبران داعش با برگزیدن این نام، آرمان بازگشت به دوران اقتدار خلافت اموی را به عنوان آرمان این سازمان در سر می‌پرورانند.
این گروهک مشتمل بر رهبری و یک شورای فرماندهی نظامی است. کادر اصلی این گروهک به صورت کامل از عراقی‌ها شکل گرفته است. زیرا البغدادی هیچ تابعیت دیگری را در این شورا نمی‌پذیرد. تعداد اعضای شورای نظامی متغیر است و معمولاً بین 8 تا 13 نفر هستند و فرماندهی شورا بر عهده یک افسر سابق ارتش بعثی عراق، به نام «حجی بکر» است. حجی بکر، که سرهنگ ستاد در ارتش حزب بعث عراق بود، از حزب بعث وارد تشکیلات این گروه شد و تمام تجربه نظامی و مناسبات خود را در خدمت این گروه قرار داد. وی مدتی بعد، مشاور نظامی ابوعمر البغدادی و معاون او ابوحفص المهاجر شد. ابوبکر البغدادی در آن زمان در شورای فرماندهی سابق دولت اسلامی عراق نبود، بلکه فقط عضوی از این دولت بود و در شهر فلوجه اقامت داشت. بعد از کشته شدن ابوعمر البغدادی، معاون وی، و تعدادی از مقامات ارشد القاعده در 1389، حجی بکر ضمن بیعت با ابوبکر البغدادی، به عنوان رهبر، اعضای شورای نظامی را غافلگیر کرد. نام اصلی ابوبکر البغدادی، «ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری» است و دو کنیه دارد: ابوعواد و ابودعا. اما ابوبکر کنیه مستعار و سازمانی اوست.
تأمین منابع مالی همانند دوره ابوعمر البغدادی صورت می‌گرفت، یعنی مصادره اموال شیعیان و مسیحیان و غیرمسلمانان و کسانی که مزدوران نظام عراق خوانده می‌شدند؛ حتی بخشی از منابع مالی این گروه را اهل تسنن تأمین می‌کردند. تسلط بر منابع نفتی و ایستگاه‌های تولید برق و سوخت و کارخانه‌های دولتی و هر منبع مالی دولتی از دیگر درآمدهای این گروه تروریستی بود. چیزهایی هم که امکان مالکیت و تسلط کامل بر آن نبود، به صورت ماهیانه و با تهدید مالک آن به قتل یا غارت و انفجار شرکت، اموال آن به عنوان مالیات تصاحب می‌شد. از طرفی کمکهای مالی کشورهای خارجی، از جمله عربستان و کویت، هم به سوی این گروه سرازیر می‌شد. به این ترتیب اموال این گروه به اندازه‌ای بالا رفت که توانست حقوق بسیار بالایی به عناصر خود بدهد و هزینه‌های بالایی را صرف عملیات نظامی خود کند. به همین دلیل گرایش برای پیوستن به این گروه نیز افزایش پیدا کرد و سازمان روز به روز گسترده‌تر شد و به سوریه نیز تسری یافت.
یکی از مهم‌ترین عوامل قدرت رزمی بالای داعش، علاوه بر دریافت انواع تسلیحات پیشرفته از طرف‌های منطقه‌ای نظیر عربستان سعودی، به تجارب در عراق باز می‌گردد. داعش در عراق و در درگیری مستمر با ارتش آمریکا کاملاً باتجربه شده و شیوه درگیری با ارتش‌های کلاسیک را خوب می‌داند. نکته قابل توجه آن است که یک سوم از کشته‌های سربازان آمریکایی در دوران اشغال عراق در استان الانبار (کانون قدرت داعشی) بوده است. اجرای عملیات‌های انتحاری به دست داعش یا سایر گروه‌های وابسته به القاعده نیز حاکی از آن است که این گروه عناصر خود را به گونه‌ای تربیت کرده که حاضرند در راه اهداف مورد ادعای خود دست از جان شسته، به آغوش مرگ بشتابند.

6. 2. جریان تکفیری در سوریه

نخستین بذرهای جریان تکفیری در دوران حافظ اسد تشدید شد. این جریان پیوند عمیقی با اخوان‌المسلمین (17) سوریه دارد. این گروه در سوریه همواره علوی‌های این کشور را «رافضی» و مستحق کشتن دانسته است. عربستان سعودی از 1982 جریان تکفیری را در سوریه تغذیه مالی و تسلیحاتی کرده است. جریان سلفی النصره (18) عملاً با راهبرد غربی‌ها برای سرنگونی بشار اسد و جنگ با شیعیان فعالیت می‌کند و در جهت تقویت غیرمستقیم رژیم اشغال‌گر صهیونیستی است. هدف قرار دادن خط مقاومت (ایران، عراق، سوریه و لبنان) جزء اولویت‌ها و اهداف جریان تکفیری است و پیش‌بینی‌پذیر بود که با فروکش کردن بحران در سوریه، کشورهای دیگری همچون عراق و سپس لبنان هدف گروه‌های به اصطلاح جهادی باشد.

6. 3. جریان تکفیری در لبنان

گروه مهم جهادی «اسباط الانصار» وابسته به القاعده در اوائل 1990 تأسیس شد. این جریان مخالف سیطره حکومت سکولار در لبنان بود. بمب‌گذاری 2003 عین الحلوه کار این گروه بوده است. عربستان به عنوان حامی مالی و عقیدتی اصلی گروه‌های تکفیری محسوب می‌شود. جریان فتح الاسلام در لبنان و تحریکات نظامی این گروه با هدف تأثیرگذاری بر تحولات منطقه و لبنان بود. رهبری این جریان به عهده «ابوخالد العلمه» بود که سابقه تروریستی در عراق داشت و با ایمن الظواهری و ابومعصب الزرقاوی نیز همکاری‌هایی داشت. جنبش سلفی‌گری لبنان در بحران سوریه به عنصری تأثیرگذار تبدیل شد. سال 1992 در شهر صیدا، یک طلبه سلفی به نام احمد الاسیر دست به تحرکاتی زد که در جریان آن 31 نفر نظامی و 35 شبه نظامی وابسته به او کشته شدند. وی مرتبط با عربستان سعودی بود. همچنین گروه‌های دیگری از جمله جند الشام و فتح الاسلام نیز وارد مبارزه با ارتش لبنان شدند.

6. 4. حامیان بین‌المللی و منطقه‌ای داعش

بی‌تردید گروهی همچون داعش با حجم بالایی از عملیات‌های نظامی و انفجارهای تروریستی، بدون حمایت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نمی‌تواند ایفای نقش کند. اطلاعات موثق از نقش سازمان اطلاعات عربستان و شخص «بندر بن سلطان»، رئیس سابق دستگاه جاسوسی این کشور، در تشکیل گروه‌های تروریستی خطرناکی همچون داعش و جبهه النصره حکایت می‌کند. (19) راهبرد عربستان، ایجاد فتنه‌های طایفه‌ای و مذهبی است. به عبارتی، دلارهای نفتی عربستان خرج حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌هایی مانند داعش می‌شود تا علیه شیعه و هم پیمانان جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شوند و نقشه شوم اربابان غربی و صهیونیستی خود را در منطقه حساس آسیای غربی (خاورمیانه) پیاده کنند. در خصوص حمایت آمریکا از این گروه نیز تردیدی وجود ندارد. زیرا گزینه فعلی (جنگ مذهبی میان مسلمانان و عملکرد جریان‌های تکفیری همچون داعش) بهترین گزینه برای استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی در جهت فرسایش و تضعیف جهان اسلام محسوب می‌شود. درک این راهبرد آمریکا در منطقه با دقت در نقشی که این گروه‌ها در سوریه و عراق ایفا می‌کنند، نشان دهنده منطق آمریکا در بحران سوریه مبتنی بر موازنه قواست.
آمریکا، که از یک سو در صدد تضعیف محور مقاومت و بشار اسد در سوریه بود، و از سوی دیگر، می‌دانست که گروه‌های تکفیری نیز در نهایت، دشمن رژیم صهیونیستی محسوب می‌شوند، بهترین گزینه پیش روی خود را در حمایت و تجهیز همه جانبه این گروه‌ها دید. به عبارت دیگر، آمریکا با میدان دادن به تکفیری‌ها در سوریه و حمایت از تداوم بحران در این کشور در صدد است با تضعیف هر چه بیشتر طرف‌های درگیر، از نگرانی‌های خود در خصوص امنیت رژیم صهیونیستی بکاهد. (20) زیرا برآیند بازی در سوریه و عراق به تضعیف دو طرف درگیر در بحران، یعنی دولت بشار اسد در سوریه و دولت عراق از یک طرف و گروه‌های تکفیری همچون داعش از طرف دیگر، خواهد انجامید که تضعیف هر دو طرف، به نفع رژیم اشغال‌گرقدس است.

7. بررسی، تجزیه و تحلیل

عملیات برق‌آسا، غیرمنتظره و پیش روی گروهک تروریستی داعش در عراق و بحران ناشی از آن تمام معادلات سیاسی و امنیتی عراق را تحت الشعاع خود قرار داده است. در این میان ابهاماتی درباره دلایل سقوط موصل، راه‌های وصولی این گروهک، هم‌یاران احتمالی در عراق، حامیان داخلی و خارجی آن‌ها، نقش آمریکا، کردها، راه کنش‌ها و تسلیحات، اهداف، طرح‌ها و برنامه‌های آینده داعش وجود دارد که هنوز پاسخ دقیقی به آن‌ها داده نشده است. باید توجه داشت که گروه‌های مسلح کنونی فعال در عراق منحصر به گروه داعش نمی‌شود، بلکه مجموعه‌ای از عوامل زیر حضور دارند:
الف. داعش، دو جریان باقی مانده از حزب بعث (جریان نقش بندیه و حزب العوده)، شورای نظامی انقلابیون عشایر، جیش ثوره العشرین، انصار سنه، جیش المجاهدین، و... . لذا بحران داعش همچنان ادامه دارد و هنوز نمی‌توان پایانی برای آن مشخص کرد. اوضاع پیچیده عراق بر شدت بحران افزوده است. تاکنون بحران‌های عراق تا پیش از برگزاری انتخابات اخیر مجلس، سیاسی بود؛ اما در این دوره با بحرانی سیاسی، نظامی و امنیتی روبه‌رو هستیم. در این میان مواضع مبهم جریان‌های داخلی و خارجی بر وخامت اوضاع می‌افزاید. کردها به دنبال مطالبات خود و تضعیف هر چه بیشتر دولت عراق هستند و هیچ ابایی از بیان طرح تجزیه عراق ندارند. از سوی دیگر، اکثریت اهل سنت عراق با حمایت منطقه‌ای از اوضاع موجود رضایت دارند. آمریکا و غرب نیز سعی در بهره‌برداری هر چه بیشتر از شرایط دارند و اهدافی را در داخل عراق و منطقه مخصوصاً در خصوص ایران دنبال می‌کنند. می‌توان گفت آمریکایی‌ها بحران کنونی را دستاویز خوبی برای تأمین منافع خود می‌بینند.
بنابراین، باید گفت بحران کنونی عراق فقط بحرانی داخلی نیست، بلکه نقشه سیاسی منطقه را نشانه رفته است و باید مجموعه‌ای از راهکارهای سیاسی در سطح عراق و منطقه، اقدامات نظامی و امنیتی، روش‌های رسانه‌ای و عملیات روانی، اقدامات دیپلماتیک و... به منظور نابودی گروهک تروریستی داعش در پیش گرفته شود.
بر اساس آنچه در ادبیات تحقیق، ضرورت نگاه راهبردی به این جریان افراطی و تکفیری، آمد به نظر می‌رسد تهدیدهای اساسی این گروه که متوجه منافع امنیت ملی کشورهای مسلمان می‌شود عبارت است از:
1. نفوذ به دایره قومی- مذهبی اهل سنت و ترویج انحراف تکفیری و فرقه‌ای؛
2. توسعه شکاف‌های قومی- مذهبی در سطح منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (21) و کاهش اقتدار و توانمندیهای جبهه مقاومت؛
3. تغییر روند و ماهیت تهدید از سطح سیاسی به سطح فرهنگی- اجتماعی با قابلیت‌های خیزش مذهبی و جنبش‌های فرقه‌ای؛
4. محدودسازی ظرفیت‌های حضور انقلاب اسلامی در محیط امنیتی خود و بهره‌گیری از موقعیت‌های ایفای نقش؛
5. قابلیت‌های فراخوانی اجتماعی و بهره برداری از احساسات دینی جوانان در عمل جهادی؛
6. شکل دادن به جنبش‌های فرقه‌ای و مذهبی و فراهم‌سازی موجبات رشد ناگهانی جریان‌های برانداز و تروریستی؛
7. تضعیف سرمایه اجتماعی و مذهبی کشورهای مسلمان به عنوان انرژی ناب بر ضد سلطه اشغال‌گران غربی و صهیونیسم؛
8. گسترش هم‌راستایی میان منافع جریان‌های تکفیری با سطح مطالبات قومی، طایفه‌ای و مذهبی؛
9. دورسازی چشم‌انداز وحدت سهل‌الوصول و همه جانبه اسلامی و چندگونه سازی قرائت‌های قدرت و حاکمیت اسلامی؛
10. فراهم کردن سطح دسترسی سازمان‌های اطلاعاتی غرب به ظرفیت‌های تفرقه‌انگیز و فاصله‌ساز در جهان اسلام؛
11. ایجاد تشکیک در گزینش دشمن واقعی و اراده مقابله قاطع با آن در جبهه مقاومت و جنبش‌های جهادی علیه اشغال‌گران صهیونیستی؛
12. مخدوش کردن چهره اسلام سیاسی نزد افکار عمومی جهانی و توسعه تمایلات محافظه‌کارانه و سکولار در لایه‌های متمایل به اسلام اعتدالی.

8. بررسی محیطی- امنیتی داعش در عراق

8. 1. وضعیت میدانی

- داعش با اعلام خلافت اسلامی رسماً نشان داد که قصد ورود به فرآیندهای سیاسی ندارد و برای ماندن در عراق جدی است.
- در حال حاضر حدود 14 گروه مسلح اعم از داعشی، بعثی و... در عراق فعال هستند و این امر بیانگر وجود اختلافات جدی میان اهداف و برنامه‌های آتی این گروه‌ها است.
- اکثر تروریست‌های داعش متشکل از نیروهای القاعده عراق هستند، اما طبق گزارش‌های منتشرشده تعدادی فرانسوی، انگلیسی، بلژیکی، نروژی و آلمانی هم در عراق حضور دارند.
- گروه‌های تروریستی داعش در حال حاضر شهر موصل را در اختیار کامل دارند و در این شهر فرآیندهای بیعت‌گیری از مردم و تخریب مساجد و حسینیه‌ها را دنبال می‌کنند.
- فرآیند پاکسازی برخی مناطق به دلیل قدرت تحرک بالای گروه‌های تروریستی به سختی انجام می‌شود. حتی برخی مناطق ممکن است پس از پاکسازی، دوباره تبدیل به صحنه درگیری نیروهای دو طرف شود.
- بر اساس بررسی‌های موجود، به نظر می‌رسد پس از در اختیار گرفتن شهر موصل تسلیحات قابل توجهی در اختیار گروه‌های تروریستی قرار گرفته است.
- اگرچه به نظر می‌رسد پس از حمله غافلگیرکننده گروه‌های تروریستی، که منجر به سقوط استان نینوا شد، اکنون این گروه‌ها در وضعیت تدافعی قرار گرفته‌اند، اما بر اساس قرائن و شواهد اطلاعاتی (22) هنوز هم این گروه‌ها مسیر توسعه ناامنی‌ها و روند سقوط بغداد را دنبال می‌کنند.
- گروه‌های تروریستی با استفاده از سلاح‌هایی که در اختیار گرفته‌اند تلاش‌هایی برای ناآرام کردن شهرهای مقدس شیعه انجام می‌دهند.
- کیفیت مقابله نظامی ارتش عراق با گروه‌های تروریستی جدی‌تر شده به طوری که نیروی هوایی ارتش برای زدن مواضع گروه‌های تروریستی فعال شده است.
- استفاده از نیروهای ویژه اطلاعاتی و همچنین مشارکت مردم و عشایر در فرآیندهای مقابله افزایش یافته است.
- نیروهای امنیتی عراق در حال حاضر بر گسترش حلقه امنیتی بغداد از جهات مختلف تمرکز دارند.

8. 2. وضعیت سیاسی

- مرجعیت شیعه عراق حضور فعال و مؤثر خود را برای فعال سازی فرآیند دولت‌سازی حفظ کرده است.
- انسجام شیعه که تاکنون موجب جلوگیری از فروپاشی حاکمیت مرکزی و سپس جلوگیری از توسعه جغرافیایی فعالیت گروه‌های تروریستی شده، برای تضمین روندهای سیاسی آتی عراق ضروری است.
- همه جریان‌های داخل عراق به رغم اتخاذ برخی مواضع غیرسازنده، مانند مطالبه تجزیه‌طلبی کردها، در حال حاضر وارد فرآیند چانه‌زنی‌های سیاسی برای تشکیل دولت آینده شده‌اند.
- گفتمان جنگ با تروریسم در میان افراد و جناح‌های سیاسی داخل عراق تقویت شده است. این امر در ایجاد هم‌گرایی داخلی برای مقابله با گروه‌های تروریستی مثبت ارزیابی می‌شود.
- اعلام دولت خلافت اسلامی از سوی داعش موجب افزایش واکنشهای منفی جریان‌های کرد و سنی داخل عراق شده است.

8. 3. مزیت‌های امنیتی و محیطی داعش

- انگیزه بسیار قوی در رهبران و اعضای داعش؛
- ترکیب داعش و استمرار جریان تزریق نیرو به داعش؛
- استفاده از راه کنشهای عملیاتی سریع و برق‌آسا؛
- استفاده گسترده از شبکه‌های اجتماعی و مجازی؛
- استفاده داعش از فنون عملیات روانی، مانند تولید وحشت؛
- پیوند با سایر گروه‌های مسلح مخالف داخل عراق؛
- وجود هسته‌های اجتماعی ناراضی (کرد و سنی) از حکومت مرکزی، در عراق؛
- ایجاد ترس و نگرانی و در نتیجه نوعی انفعال در جامعه عراق در اثر اقدامات داعش؛
- وجود حامیان منطقه‌ای مانند عربستان و قطر و همراهی رسانه‌های عربی منطقه با اقدامات داعش.

8. 4. چالش‌های امنیتی و محیطی داعش

- اختلاف میان داعش با بعثی‌ها و سایر گروه‌های مسلح؛
- کاهش بی‌اعتمادی‌های اجتماعی به دلیل رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی داعش؛
- روند افزایشی نگرانی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به دلیل فعالیت‌های داعش؛
- انسجام شیعه در عراق.

8. 5. نگاه آمریکا به محیط امنیتی منطقه و منافع خود
در خصوص مواضع بازیگران خارجی مؤثر، ابتدا مواضع آمریکایی‌ها قابل توجه است؛ به نحوی که می‌کوشند بحران تروریستی عراق را جزء اولویت‌های امنیت ملی خود معرفی کنند. همچنین مطالعه سایر مواضع آمریکایی‌ها بیانگر نکات زیر است: (23)

- مخالفت آمریکا با تجزیه سرزمینی عراق و تأثیر آن بر عقب نشینی اقلیم کردستان از مواضع تجزیه طلبانه آن؛
- آمریکایی‌ها از مسئله کمک‌های نظامی روسیه و ایران به عراق غافلگیر شدند؛
- آمریکایی‌ها در حوزه مداخله نظامی می‌کوشند ضمن آنکه ناتوانی خود را برای اقدام نظامی مخفی کنند، در عین حال دورنمایی از مداخله نظامی خود را نشان دهند؛
- آمریکا می‌کوشد ظرفیت‌های تأثیرگذاری بیشتر متحدان منطقه‌ای خود مانند عربستان را در عراق افزایش دهد؛
- آمریکایی‌ها برجسته شدن همکاری نظامی- اطلاعاتی با ایران را در قضیه عراق به نفع خود نمی‌دانند؛
- علاوه بر این، ادعای حمله داعش به بخشهایی از خاک عربستان با واقعیت‌ها سازگاری ندارد؛ چرا که گشودن جبهه جدید داعش در مرز عراق و عربستان بسیار بعید به نظر می‌رسد و چنین اخباری با هدف رفع اتهام حمایت عربستان از داعش منتشر می‌شود.

8. 6. رویکرد محیطی صهیونیست‌ها در محیط امنیتی غرب آسیا با توجه به حضور داعش
برخی محورهای مورد توجه صهیونیست‌ها، که با همکاری غرب به برجسته‌سازی آن می‌پردازند، عبارت است از:
- ادامه اسلام هراسی؛

- ضد شیعه نشان دادن داعش؛
- برجسته کردن خطر داعش برای ایران و تأکید بر اینکه این خطر بیش از خطر صهیونیسم است؛
- معرفی ریشه‌های بحران به عنوان نتیجه عملکرد بد راهبردهای منطقه‌ای ایران؛
- معرفی داعش به عنوان نماد اسلام سیاسی سنی در مقابل انقلاب اسلامی ایران؛
- نشان دادن دورنمای تجزیه سرزمینی عراق و منطقه؛
- تأکید بر دخالت ایران در مسائل داخلی عراق؛
- بروز اختلاف در داخل ایران در خصوص دولت عراق؛
- ارائه دورنمای جنگ فرقه‌ای و مذهبی در عراق و منطقه؛
- برجسته کردن اختلاف شیعیان عراق در حمایت از دولت عراق؛
- پنهان کردن حمایت‌های ارجی مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی از داعش؛
- نگرانی از بهره‌برداری ایران از شرایط جدید عراق؛
- گمانه‌زنی‌ها در خصوص همکاری ایران و آمریکا بر سر عراق.

9. بررسی خبرگی در تحلیل روند

بررسی‌های خبرگی در نتیجه تحلیل روند با آنچه گفته شد نشان می‌دهد که داعش در چارچوب نوعی طراحی منطقه‌ای و بین‌المللی عمل می‌کند و به همین دلیل باید به سناریوها و برنامه‌ریزی‌های از قبل طراحی شده درباره منطقه توجه کرد. بنابراین، پیش بینی می‌شود داعش به عنوان ابزار دیگران برای اجرای سناریوهای بلندمدت‌تر کماکان محل توجه باشد. جرج فریدمن آمریکایی در این زمینه می‌گوید: «آمریکا نباید قدرت خود را برای حل مسئله عراق استفاده کند؛ چراکه منافع آمریکا در عراق ثانویه و غیرحیاتی است». این امر بیانگر آن است که داعش در راهبرد منطقه‌ای آمریکا به عنوان فرصتی برای تقویت واگرایی‌ها استفاده می‌شود. در سطح منطقه‌ای نیز به دلیل اینکه داعش بر پایه اصولی چون برهم زننده نظم جغرافیای سیاسی منطقه، بهره‌گیری از جنگ سایبری، بهره‌گیری از ظرفیت‌های مدل خلافت اسلامی، اعمال سیاست رعب و وحشت، و فرماندهی غیرمتمرکز و اختیاری حرکت می‌کند، پیش‌بینی می‌شود داعش در چارچوب یک معضل مفهومی (نه ساختاری) کمک کند تا هسته‌های خفته در صورت شبکه‌ای فعال شوند و در چنین شرایطی مقابله با این موج در قالب رفتارهای کلاسیک و شناخته شده بسیار سخت خواهد بود.

10. بررسی تأثیر متقاطع در نشست خبرگی

در ادامه بررسی‌های محیطی به بررسی تأثیر متقاطع منافع جمهوری اسلامی ایران با سه جریان مقابل آن پرداختیم که نظر حاصل از اجماع خبرگان بر این بود که:
- استفاده از سیاست‌های بازدارنده توقف و یک جاگزینی و امکان هر گونه جابجایی، تحرک و تردد در سطح منطقه و استفاده از حوزه‌های حمایت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در جغرافیای منطقه ضروری است.
- حمایت از اقتدار نظامی و تامین کننده امنیت در کشورهای مورد تهاجم جریان‌های تکفیری از طریق کمک به حفظ وحدت می‌تواند از توسعه رعب و وحشت جریان‌های تکفیری جلوگیری کرده، آن‌ها را در لاک هزیمت یا تسلیم فرو برد.
- توان دولت‌ها و حاکمیت‌های درگیر در این فتنه و تجاوزگری در استفاده از سیاست خارجی و روابط بین‌الملل در محیط بیرونی خود از یک سو، و کمک به فعال‌سازی ظرفیت‌های اطلاعاتی و تجهیزاتی آن‌ها می‌تواند به حذف مزیت‌های داعش و توانمندیها در جریان‌های تکفیری به شدت کاهش یابد.
- افشای منابع پشتیبانی و حذف انسداد راه‌های دسترسی با کمک جریان‌های مردمی و نهادهای غیردولتی در این کشورها یا کشورهای حامی جریان‌های تکفیری باید به عنوان استعدادی نرم فعال شود و شیاطین همراه این گروه‌ها را وادار به تسلیم یا دست برداشتن از فتنه‌گران کند.
- بزرگترین و بازدارنده‌ترین رویکرد در برابر جریان‌های تکفیری به صحنه آوردن اعتقادات پاک دینی و کمک به دفع و اخراج تجاوزگران به سرزمین میهنی است.
- به دلیل ضعف حاکم بر ماهیت فرماندهی و هدایت نظامی این جریان‌ها، سرعت فرسودگی و کاهش توان در این جریان‌ها تابعی از کیفیت همه جانبگی تهاجم و جلوگیری از کسب موفقیت نظامی یا اجتماعی در آن‌هاست.
- می‌توان با تقویت دیپلماسی عمومی در کشورهای منطقه و نیز افشاگری کارکردهای آن‌ها از طریق عناصر نادم یا پیوسته، این جبهه را تضعیف یا خاموش کرد.
- حضور و نفوذ موفق در شبکه‌های تصمیم‌گیری و هدف‌گذاری‌های راهبردی و عملیاتی آن‌ها نیز از بروز هر گونه استحکام درونی این جریان به شدت خواهد کاست.
- حضور کشورهایی همچون آمریکا، انگلیس و فرانسه در این ائتلاف، صرفاً به منظور حفاظت و بازدارندگی از ایفای نقش مؤثر آن‌ها در این جریان و انتقال بحران به بیرون از مرزهای جهان غرب است.
- تکرار تجربه موفق دو اقلیم کردستان عراق و سوریه و نیز به صحنه آمدن ارتش لبنان و حزب الله در صحنه نفوذ تردد اعضای این جریان باید با حمایت ارتش‌های این کشور و نیز حضور بیشتر بسیج مردمی و نهادهای داوطلب مدیریت و کنترل شود.
- راه‌اندازی نوعی ساز و کار حقوقی در جهان اسلام با عنوان «جنایت علیه مسلمانان» که ویژگی مهم آن ارزشمند کردن خون و نفس مسلمانان در برابر غیرمسلمانان است.
- تنظیم ره‌نامه‌ای که در درون خود، کوبندگی و نابودگری جریان‌های تکفیری را به همراه نگاهی فراراهبردی به هدایت فرهنگی و اعتقادی در جوانان پرشور و پراحساس دینی و عضو این جریان در خود جای دهد.
- باید در خصوص هر گونه تجزیه و اعلام انفکاک و خودمختاری در مناطق تحت نفوذ تکفیری هشدار داد و تبعات شوم آن را گوشزد کرد. زیرا منجر به توسعه بحران و ایجاد منطقه‌ای آشوبناک شده که جبهه مقاومت ضدصهیونیستی را تضعیف می‌کند.
- در نگاهی پیش‌گیرانه باید به گونه‌ای عمل شود که دولت و ملت عراق، که به صورت جهادی و یکپارچه وارد صحنه دفع خطر تکفیریان شده‌اند، از وجه پنهان و نفوذ ناخواسته اطلاعاتی غرب جلوگیری، و هوشیارانه در برابر آن مقاومت کنند.

نتیجه

نظر خبرگان در موضوع بررسی‌های موقعیتی در محیط امنیتی محل بحث نشان می‌دهد که وجود محور مقاومت ضدصهیونیستی، متشکل از جمهوری اسلامی ایران، سوریه، لبنان، حزب الله و جریان مقاومت فلسطینی که موفقیت‌های فراوانی در منطقه کسب کرده‌اند جایگاه جمهوری اسلامی ایران و شیعیان منطقه را تقویت و مستحکم کرده، زمینه را برای ایجاد نظام منطقه‌ای جدید به رهبری جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است. در جبهه‌ی مقابل نیز ناموفق بودن رژیم‌ها و جریان‌های وابسته برخی از کشورهای ژاندارمی‌در منطقه، مانند تشکیلات خودگردان فلسطین یا جریان فتح، گروه 14 مارس لبنان، گروه‌های سلفی وابسته، شکست حکومت یمن در مقابل انصارالله یمن، سرنگونی رژیم‌های صدام حسین، حسنی مبارک، زین العابدین بن علی، علی عبدالله صالح، مجموعاً جایگاه کشورهای وابسته و متحجر منطقه و متحدان وی را در منطقه به شدت تضعیف کرده است.

راهبردهای پیش‌گیرانه و بازدارنده در منطقه

- تحولات کنونی منطقه نباید به عنوان جنگ مذهبی (جنگ شیعه و سنی) تلقی شود. این جنگ، جنگ نیابتی نظام سلطه با استفاده از پس‌مانده‌های رژیم بعثی و عناصر تکفیری با جبهه مقاومت و با هدف مقابله با نهضت بیداری اسلامی است.
- جریان تکفیری داعش نباید دشمن اصلی نظام اسلامی تلقی شود، بلکه دشمنان اصلی نظام اسلامی آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.
- هدف اصلی آمریکا در روند تحولات کنونی منطقه مبتنی بر تضعیف دولت‌های مردم‌سالار و نادیده گرفتن آرای مردم و انتخابات اخیر این کشور، ایجاد دولت‌های دست نشانده و ضعیف در منطقه است، تا از آن طریق بتواند اهداف خود را پی‌گیری کند.
- خط تجزیه در منطقه، مخالف راهبردهای کلان امنیت ملی جمهوری اسلامی است و در شرایط کنونی اهداف غرب در منطقه را نیز تأمین نمی‌کند، گرچه بهره‌گیری از آن به عنوان یک حربه برای مهار دولت‌های مستقل در دستور کار نظام سلطه است.
- بنابراین، استفاده از همه ظرفیت‌های دیپلماسی و نهادهای بین‌المللی برای مقابله با روند تجزیه، باید محور تدابیر قرار گیرد.
- فرسایشی کردن جنگ در منطقه، همچون جنگ سوریه، یکی از راهبردهای اصلی گروهک‌های تروریستی و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن‌هاست. تقویت ظرفیت‌های ملی در منطقه برای ختم هرچه سریع‌تر این غائله باید محور توجه قرار گیرد.
- تقویت بسترها و زمینه‌های اشتراک عملی و نظری سنی و شیعه در برابر تحریک سوء اجتماعی و عقیدتی و برجسته سازی نقاط افتراق با ایجاد کمیته‌های تقریب در هر حوزه علمیه.
- سازماندهی و حمایت دولت‌های اسلامی از نیروهای قومی، مردمی، عشایر و طوایف در قالب شبکه‌های مقاومت مردمی در برابر خشونت‌گران و تروریسم فرقه‌ای با هدایت و نظارت مجمع علما و نهادهای اسلامی در منطقه.
- تمرکز جدی بر دفاع یکپارچه و تأمین امنیت مراکز و مناطق حساسی و حیاتی کشورها در برابر دسترسی و تخریب عناصر افراطی و جریان‌های تکفیری.
- راه‌اندازی کمیته حفظ اماکن و آثار تمدن اسلامی در کشورهای مسلمان با قابلیت تأمین امنیت کلیه اماکن مورد احترام در مذاهب اسلامی با تأیید مجمع علمای تقریب.
- رصد هوشمندانه و افشای اهداف، برنامه و ترفندهای استکبار جهانی و صهیونیسم اشغال‌گر در تضعیف و تحلیل قدرت اسلام اصیل و نفوذ اطلاعاتی و پنهان آن‌ها در جریان‌های مذهبی و یارگیری دینی.
- ترکیب نامسنجم و نامتوازن گروهک‌های تروریستی و بعثی در منطقه، بزرگترین ضعف و پاشنه آشیل این جریان است که فرصتی مناسب برای واگرایی و دامن زدن به اختلافات درونی آن‌هاست. هم‌گرایی احزاب و گروه‌های سکولار و لائیک با افراطیون مذهبی تکفیری به عنوان بخشی از سناریوی فریب مردم منطقه باید محل توجه واقع شود.
- شرایط کنونی منطقه نباید به عرصه‌ای برای تثبیت و تحکیم حضور نظامی آمریکا در منطقه تبدیل شود. مخالفت با دخالت نظامی آمریکا در منطقه باید به گفتمان اصلی دولت منطقه و حامیان آن تبدیل شود.
- با توجه به مشکلات اقتصادی در داخل کشور، نباید فضای رسانه‌ای معطوف به کمک به منطقه و حل مشکلات آن کشور شود تا زمینه طرح مجدد نقد سیاست‌های کلان نظام در عرصه منطقه‌ای فراهم شود.
- باید وحدت و انسجام دیدگاه‌های مسئولان درباره تحولات منطقه حفظ شود و از انعکاس هرگونه اختلاف نظر در خصوص نوع حمایت و راهبردهای کشور در این عرصه پرهیز شود. (24)
- اعلام تشکیل دولت اسلامی منطقه از سوی داعش را باید به عنوان یک فرصت برای معرفی چهره واقعی این جریان و زمینه ساز درگیری بین خود آن‌ها نگریست و فضای صحنه را به خوبی رصد و مدیریت کرد.
- مسئولان سیاسی و نظامی ایران باید از موضع گیری‌های غیرمنسجم و ناهماهنگ درباره تحولات منطقه، که زمینه‌ساز القای استکباری غرب در مداخله نظامی یا سیاسی ایران در این کشور است، پرهیز کنند.

راهبردهای تحکیم ژئوپولیتیک دین در منطقه

- تفکیک بین اهل سنت و حتی سلفی‌ها با جریان تکفیری و بعثی در عرصه منطقه به عنوان محور اصلی عملیات رسانه‌ای کشور؛
- سرمایه‌گذاری مردمی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های درونی اهل سنت و اکراد، به ویژه ظرفیت‌های نخبگانی آن‌ها برای خنثاسازی تبلیغات دشمن به عنوان اولویت دستگاه‌های تصمیم‌ساز
- افزایش اشراف اطلاعاتی بر گروه‌های تروریستی منطقه و مورد حمایت غرب و رژیم صهیونیستی و رصد سرپل‌ها و مرتبطان داخلی آن‌ها برای جلوگیری از اقدامات ایذایی و انحرافی
- آمادگی کامل نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی برای مقابله جدی و قاطع علیه هر نوع تحرکات و اقدامات نظامی و امنیتی دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران در مناطقی که ظرفیت بالقوه برای سوء استفاده جریان تکفیری وجود دارد.
- ایجاد هماهنگی و هم‌سویی هر چه بیشتر بین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور با هدف جلوگیری از بروز خلا اطلاعاتی و موازی کاری و خنثاسازی یکدیگر در برخورد با جریان تکفیری و گروه‌های تروریستی؛
- تبیین بسته سیاسی منسجم رسانه‌ای برای مهار عملیات روانی و تهدیدهای نرم افزاری دشمن در فضای مجازی و رسانه‌ای و آسیب‌شناسی مستمر دیپلماسی رسانه‌ای در حوزه مدیریت پیش‌گیرانه تهدیدها؛
- تبیین نظام جامع فرهنگی مقابله با نفوذ تفکرات تکفیری و یارگیری در بین مردم، به ویژه در مناطق سکونت برادران سنی نشین و اکراد ایران و تهیه نقشه راهبردی منسجم برای مهار آفندهای تبلیغاتی آن‌ها؛
- تقویت زمینه‌های مشترک بین شیعه و سنی و انسجام مذهبی و قومیتی در ایران و ممانعت از دامن زدن به نقاط افتراق؛
- تبیین نظام جامع فرهنگی مقابله با نفوذ تفکرات گروه تروریستی تکفیری- بعثی (25) در بین مردم، به ویژه در مناطق سنی‌نشین و اکراد ایران؛
- تبیین بسته سیاسی منسجم رسانه‌ای برای مهار عملیات روانی و تهدیدهای نرم افزاری داعش در فضای مجازی؛
- تفکیک بین اهل سنت و حتی سلفی‌ها با جریان تکفیری- بعثی داعش به عنوان محور عملیات رسانه‌ای کشور؛ (26)
- بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌های دیپلماسی و نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی برای مقابله با قدرت‌یابی داعش؛
- افشای دست‌های پشت صحنه داعش مثل آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه‌ای حامی این گروه مثل عربستان، امارات، قطر و ترکیه؛
- بهره‌گیری مناسب از ظرفیت حوزه‌های علمیه به منظور تولید گفتمان‌های غالب بر ضد گفتمان داعشی؛
- بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های درونی اهل سنت، به ویژه ظرفیت‌های نخبگی برای خنثاسازی تبلیغات این جریان؛
- ارتقای معرفت و بصیرت جامعه درباره پیشینه، عقبه و اهداف جریان تکفیری داعش و شناساندن چهره واقعی آن‌ها به عموم مردم، به ویژه در مناطق اهل سنت؛
- تمرکز وحدت جهان اسلام بر حمایت از مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی و جلوگیری از انحراف توجهات از فلسطین به مناطق دیگر؛

راهبردهای معطوف به مدیریت روندهای نظامی منطقه

- موفقیت‌های ارتش و گروه‌های مردمی در مقابل تروریست‌ها اگرچه بیش از هر چیز متأثر از مسئله انسجام شیعه است، اما در سطح رسانه‌ای به عنوان «قدرت ملی منطقه» معرفی شود. به عبارت دیگر، پیروزی‌های نظامی در چارچوب موفقیت‌های ملت منطقه معرفی شود.
- نیازی به اتخاذ و انعکاس موضع‌گیری مقامات نظامی کشورمان در حمایت نظامی ایران از منطقه در سطح وسیع نیست.

راهبردهای معطوف به مدیریت روندهای سیاسی داخلی منطقه

- موضع جمهوری اسلامی ایران در موضوع روندهای سیاسی و شکل‌گیری دولت جدید ناظر بر این مفهوم باشد: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس زمان‌بندی قانون اساسی منطقه از شکل‌گیری دولت در منطقه حمایت می‌کند» یا «جمهوری اسلامی ایران روند سیاسی منطقه و دولت‌سازی جدید را در راستای تفاهم ملی این کشور می‌داند».
- تأکید بر اینکه هیچ‌گونه تفاوتی بین دیدگاه مرجعیت شیعه منطقه با دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در خصوص روندهای سیاسی وجود ندارد.
- تأکید بر ضرورت مقابله مردم منطقه با داعش با توجه به رفتار داعش در بی خانمان کردن مردم پس از حضور در هر منطقه
- تحریک حس ملی‌گرایی مردم منطقه در حمایت از مقاومت فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه آنچه اکنون در منطقه در جریان است موجب کاهش حمایت از فلسطین می‌شود.
- عدم موضع‌گیری شدید علیه حکومت اقلیم کردستان در رسانه‌ها
- نگران کردن اکراد از جریان‌های بعثی در چارچوب مفهوم «بی‌اعتمادی»
- تقویت حس ملی‌گرایی منطقه‌ای از طریق تبلیغ در خصوص سلطه بیگانگان و بر زمین ریختن خون ملت‌های منطقه
- آگاه‌سازی و نگران کردن مردم منطقه در خصوص فریب فرزندانشان از جانب تکفیری‌ها.
- تهییج افکار عمومی جامعه مسلمان منطقه در خصوص جهاد نکاح داعش و اینکه این مسئله توهین به نوامیس مردم منطقه است.

راهبردهای معطوف به مدیریت روندهای منطقه‌ای و بین‌المللی

- تلاش برای ایجاد تصویری واقع بینانه از داعش با توجه به ماهیت، کارکرد و اقدامات این گروه و آشکارسازی ماهیت ابزاری و وابسته بودن داعش با تأکید بر نقش غربی‌ها؛ یادآوری این نکته ضرورت دارد که در معرفی وابسته بودن این گروهک‌ها به کشورهای منطقه کمتر تبلیغ شده است.
- بیان مخاطرات و تهدیدهای امنیتی داعش در منطقه و جهان و تاکید بر کنترل ناپذیر بودن پیامدهای اقدامات آن‌ها
- از تکرار گفتمان رسانه‌ای غرب در خصوص طرح تجزیه سرزمینی منطقه در رسانه‌های داخلی پرهیز شود و طرح تجزیه سرزمینی منطقه در نسبت با مطلوبیت‌ها و مطامع رژیم صهیونیستی معرفی شود.
- طرح داعش در زمینه اعلام دولت اسلامی به عنوان بخشی از منافع منطقه‌ای رژیم صهیونیستی در جهان عرب و اسلام معرفی شود.
- اعلام تشکیل دولت اسلامی از سوی داعش به عنوان نقطه مقابله جویی این گروهک با منافع جهان اسلام و حتی اهل سنت معرفی شود و تأکید رسانه‌ای بر اینکه خلافت اسلامی در آینده دیگر حریم سرزمینی نمی‌شناسد.
- تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران خواستار حفظ یکپارچگی و اتحاد سرزمینی و ملی منطقه است و آنچه در منطقه در حال وقوع است ریشه در طرحهای خارجی دارد و اهداف منطقه‌ای در آن دنبال می‌شود.

پیشنهاد

امروز، بر همه علمای جهان اسلام، اندیشمندان و پژوهشگران راهبردی واجب است که با نگاهی راهبردی و عبرت انگیز از رخدادهای منطقه‌ای و محیطی به شناسایی ضعف‌ها و قوت‌های جهان اسلام بپردازند، پیروزی مرحله دیگری از پیشرفت اسلام را تضمین و انقلابی را در نیل به اهداف مقدس خود طراحی و تضمین کنند. طراحی الگویی که بتواند تهدید ناشی از ظهور و بروز جریان‌های تکفیری را روشن کند و نوعی انزجار از اسلام آمریکایی و پرستیزی باشد که ظرفیت و توانمندی‌های جهان اسلام را نشانه رفته است. لذا توجه به نهادینه‌سازی راهبردهای مورد نظر و ترویج آن در جامعه اسلامی این امید را فراهم می‌سازد که همه عناصر و ارکان کلیدی در جامعه اسلامی و توحیدی با هر گونه موقعیت، مطالبه یا دغدغه اجتماعی - فرهنگی بتوانند این راهبردها را در قالب قاعده‌ای مناسب و پاسخگو، به عنوان یک هنجار دینی پذیرفته، مسئولیت پایبندی به آن را نیز پذیرا باشند.

پی‌نوشت‌ها:

1- هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیة الله الاعظم، دانشگاه علوم پزشکی تهران، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح.
2- tajik.irib.ir/persian/home .
3- مصاحبه با دکتر دهشیری، 1393.
4- همان.
5- سید حسن فیروزآبادی، «ژئوپولیتیک نوین تکفیری»، سخنرانی علمی، 1393.
6- www.habilian.ir/fa.
7- نک.: احمد بن زینی دَحلان، الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة، ص 39؛ شایان ذکر است که طبق گزارش‌های تاریخی، محمد بن عبدالوهاب در برخورد با مخالفان خودش با شدت عمل زیادی رفتار می‌کرد.
8- نک.: علی اکبر علی خانی، اندیشه سیاسی در جهان اسلام از فروپاشی خلافت عثمانی.
9- نک.: محمد ابو زهره، تاریخ مذاهب اسلامی.
10- حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 433، واژه «کفر»؛ على مشکینى، مصطلحات الفقه، ص 441.
11- محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، ج 5، ص 421.
12- ابوالقاسم بستی، البحث عن ادله تکفیر و التفسیق.
13- وهّابیان، احمد بن عبدالحلیم الحرانی، معروف به ابن‌تیمیه (661-728 ه.ق.) را احیاکننده سلف صالح می‌پندارند و با تعبیراتی مانند «شیخ الاسلام»، «محیی الشریعة»، و «محیی السنة» از او تجلیل می‌کنند. واقعیت این است که این القاب و ادعاها دروغ و باطل است. زیرا احیاکننده شریعت و سنت شایسته کسی است که با سیره و روش و سنت پیامبر و صحابه راستین ایشان در طول قرن‌های قبلی (7 قرن قبل) مخالفت نکرده باشد، در حالی که ابن‌تیمیه در اکثر اعتقادات خود با آن‌ها مخالفت کرده است، مانند زیارت قبور پیامبران و توسّل و شفاعت خواستن و... .
14- نک.: نبیل عبدالفتاح، تقریر الحالة الدینه فی مصر؛ هنری لائوست، شرایع الاسلام فی منهج ابن‌تیمیه.
15- نک.: ضحی الخطیب، ضوابط التکفیر بین الأمس والیوم، ص 178-179.
16- نک.: نیکلازیاده، دمشق در عصر ممالیک.
17- نک.: اسحاق موسی الحسینی، اخوان المسلمین: بزرگ‌ترین جنبش اسلامی معاصر.
18- نک.: عثمان ابن بشر، عنوان المجد فی تاریخ النجد، ج 1، ص 7، به نقل از: صالح بن عبد الله، عقیدة الشیخ محمد بن عبد الوهاب السلفیه، ص 105. سَلَف در نگاه جبهه النصره به معنای «پیشین» در مقابل خلف به معنای بعد و جانشین است، و در اصطلاح به کسانی اطلاق می‌شود که در عمل به احکام اسلامی و درک مفاهیم قرآن صلاحیت پیروی دارند و آن‌ها را به «سلف صالح» می‌خوانند و به نهضت بازگشت به قرآن و صدر اسلام، «نهضت سلفیه» می‌گویند؛ حامد الگار، نهضت‌های بیداری‌گری در جهان اسلام، ص 268.
19- نک.: حسین خزعل، تاریخ الجزیرة العربیة فى عصر الشیخ محمد بن عبد الوهاب، ج 1، ص 56؛ منیر العِجلانی، تاریخ البلاد العربیة السعودیه، ص 195؛ صالح بن عبدالله، عقیدة الشیخ محمد بن عبد الوهاب السلفیة، ص 109.
20- نک.: نظر رژیم صهیونیستی درباره سقوط موصل و خواب‌های داعش برای ایران، در: http://www.irinn.ir/news.
21- نک.: عبدالله ناصری طاهری، مقدمه‌ای بر تاریخ سیاسی- اجتماعی شمال آفریقا از آغاز اسلام تا ظهور سلفی‌ها.
22- نک.: حذیفه عزام، «آیا شبکه‌های اطلاعاتی در القاعده نفوذ کرده‌اند» (مصاحبه)، ترجمه: سعید آقاخانی، روزنامه شرق.
23- نک.: معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی، خدمت به منافع قدرت‌های فرامنطقه‌ای.
24- نک.: http://www.persian-Star.org/terrorist-group ؛ «تکفیر» پروژه «اسلام علیه اسلام» اهل سنت خلافت داعش را قبول ندارند. هدف غرب تضعیف محور مقاومت است.
25- نک.: چگونه از تکفیر رها شویم؟ در: http://www.farsnews.com/newstex.
26- نک.: داعش هم پیمانان سابق خود را تکفیر کرد، در: http://fergheha.ir.

منابع تحقیق :
1. قرآن کریم، ترجمه: ناصر مکارم شیرازی، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم.
2. ابن بشر، عثمان، عنوان المجد فی تاریخ النجد، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا].
3. ابو زهره، محمد، تاریخ مذاهب اسلامی، ترجمه: علیرضا ایمانی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، 1484.
4. بستی، ابوالقاسم، البحث عن ادله تکفیر و التفسیق، تحقیق: ویلفرد مادلونگ، نشر دانشگاهی، تهران، 1382.
5. خزعل، حسین، تاریخ الجزیرة العربیة فی عصر الشیخ محمد بن عبدالوهاب، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا].
6. خطیب، ضحی، ضوابط التکفیر بین الامس و الیوم، اشراف: د. رضوان السید ود. هشام نشابه، دارالبراق، بیروت، 1438.
7. دَحلان، احمد بن زینی، الدررالسنیّة فی الرد علی الوهابیة، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا].
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دارالمعرفه، بیروت، [بی‌تا].
9. زیاده، نیکلا، دمشق در عصر ممالیک، ترجمه: جلال الدین اعلم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1351.
10. صالح بن عبدالله، عقیدة الشیخ محمد بن عبد الوهاب السلفیة، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا].
11. عبدالفتاح، نبیل (رئیس التحریر)، تقریر الحالة الدینیه فی مصر، مرکز الدراسات السیاسیه و الاستراتجیه بالا هرام، قاهره، 1995.
12. عِجلانی، منیر، تاریخ البلاد العربیة السعودیه، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا].
13. عزام، حذیفه، «آیا شبکه‌های اطلاعاتی در القاعده نفوذ کرده‌اند» (مصاحبه)، ترجمه: سعید آقاخانی، روزنامه شرقی، 1384.
14. علی خانی، علی اکبر، اندیشه سیاسی در جهان اسلام از فروپاشی خلافت عثمانی، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی، تهران، 1384.
15. فیروزآبادی، سید حسن، «ژئوپولتیک نوین تکفیری»، سخنرانی علمی، تهران، 1393.
16. لائوست، هنری، شرایع الاسلام فی منهج ابن تیمیه، ترجمه و تعلیق و اعداد: محمد عبد العظیم علی، دار الدعوه، الاسکندریه، 1417.
17. مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، الهادی، قم، 1379.
18. معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی، خدمت به منافع قدرت‌های فرامنطقه‌ای، تهران، 1393.
19. موسی حسینی، اسحاق، اخوان المسلمین: بزرگترین جنبش اسلامی معاصر ترجمه: سید ‌هادی خسروشاهی، انتشارات اطلاعات، تهران، 1387.
20. ناصری طاهری، عبدالله، مقدمه‌ای بر تاریخ سیاسی-اجتماعی شمال آفریقا از آغاز اسلام تا ظهور سلفی‌ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375.
21. نجفی، محمد حسن، جواهر الكلام، [بی‌نا، بی‌جا، بی‌نا] .
22. الگار، حامد، نهضت‌های بیداری‌گری در جهان اسلام، ترجمه: سید محمدمهدی جعفری، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1362.
23- farSnews.com.
24. fergheha.ir.
25. habilliam.ir.
26. irinn.ir.
27. persian-star.org.
28. tajik.irib.ir.
29. tebyan.net.

 

منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان؛ (1393) ، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، قم: دارالإعلام لمدرسة اهل بیت (علیهم السلام) ، چاپ اول.