حضرت عيسي بعد از نزول
حضرت عيسي بعد از نزول
حضرت عيسي بعد از نزول
وظايف حضرت عيسي عليه السلام بعد از نزول از آسمان:
ممکن است که مقصود از کشتن خوک، کنايه از تحريم خوردن آن بر مسيحيان آن عصر باشد. و مقصود از وضع جزيه، کنايه از ابطال جمع اديان است.(2)
شريعت عيسي عليه السلام بعد از نزول
سمره از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: «عيسي بن مريم در حالي که تصديق کننده به محمد صلي الله عليه و آله و بر ملت او است نزول مي کند، آن گاه دجال را به قتل مي رساند...»(3)
ابن حبّان در صحيح خود از ابوهريره نقل کرده که گفت: از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم که مي فرمود: «... و هنگامي که سر از رکوع بر مي دارد «سمع الله لمن حمده؟» مي گويد...»(4)
منجي و رهبر در حکومت عدل توحيدي
1- منجي و رهبر جهاني همان عيسي بن مريم است، و منظور از مهدي نيز اوست.
2- منجي و رهبر، مهدي موعود اسلامي است، که از او به مسيح نيز تعبير شده است.
3- منجي و رهبر، حضرت مهدي است که حضرت عيسي نيز از جانب خداوند به مساعدت او مي شتابد.
ادله ي احتمال اول
2- در برخي از اناجيل و روايت اسلامي به طول عمر حضرت مسيح در آخرالزمان اشاره شده است.(5)
3- در برخي از روايات آمده: «و لا مهديّ إلّا عيسي بن مريم»؛ «و مهدي به جز عيسي بن مريم نيست».
اولاً: نامگذاري حضرت عيسي عليه السلام به مسيح بر استقلال او در برپايي حکومت عدل جهاني دلالت ندارد؛ زيرا نام «مسيح» را برخي از کاتبان اناجيل بر حضرت مسيح اطلاق نمودند و قرآن نيز به جهت شهرت آن بر آن حضرت اطلاق کرده است. و ديگر اين که کافي است در لقب دادن حضرت عيسي به مسيح به جهت آن که در تأسيس حکومت عدل جهاني مشارکت دارد.
ثانياً: توافق اسلام و مسيحيت در بازگشت حضرت عيسي عليه السلام در آخرالزمان و طول عمر او دلالت بر استقلال ايشان در تشکيل حکومت و رهبري ندارد.
ثالثاً: در مورد حديث «و لا مهديّ الا عيسي بن مريم» که ابن ماجه آن را در سنن خود نقل کرده اشکالاتي وجود دارد:
الف. اين حديث معارض با روايات متواتري است که مهدي را از ذريه ي رسول خدا صلي الله عليه و آله معرفي کرده است.
ب. اين روايت از منفردات محمد بن خالد جندي است و تنها اوست که آن را نقل کرده است در حالي که او کسي است که به تعبير آبري، نزد اهل سنت معروف نيست. و به تعبير حاکم نيشابوري، مجهول بوده و نقل حديثش به جهت تعجب است.(6) لذا قرطبي مي گويد: «احاديث نبوي که دلالت بر خروج مهدي عليه السلام از عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و از اولاد فاطمه عليها السلام دارد اصّح از اين حديث است و حکم، مطابق آن احاديث است.»(7) ابونعيم اصفهاني نيز حديث را غريب مي داند.(8)
دليل احتمال دوم:
اولاً: لقب دادن حضرت مهدي عليه السلام به «مسيح» به معنايي که ذکر شده گرچه امر معقولي است ولي در روايات به آن اشاره نشده است.
ثانياً: از مجموعه ي احاديث استفاده مي شود که حضرت مسيح با تشريک مساعي با حضرت مهدي عليه السلام امر حکومت جهاني را به پيش خواهند برد.
ادله ي احتمال سوم:
1- امام مهدي عليه السلام وارث طرح کامل حکومت عدل جهاني توحيدي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله است.
2- در روايت اسلامي آمده است که حضرت عيسي از امامت جماعت بر مسلمين امتناع کرده و امام مهدي عليه السلام را به عنوان امامت معرفي مي کند.
3- حکمت اقتضا مي کند که رهبر حکومت جهاني از امت اسلام باشد.
4- در عبارات اناجيل آمده است حضرت عيسي به کمک شخصي به نام «فرزند انسان» از آسمان فرود آمده و با مساعدت او اين حکومت بر پا خواهد شد.
زندگي حضرت عيسي عليه السلام بعد از نزول
1- ابوهريره در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: «... او- مسيح- چهل سال در روي زمين مکث خواهند کرد و بعد از وفاتش مسلمانان بر او نماز مي گزارند.»(9)
2- عبدالله بن عمر از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: «عيسي بن مريم به زمين فرود مي آيد و ازدواج مي کند و فرزنددار مي شود».(10)
پي نوشت :
1- سنن ابي داوود، ج2، ص319، ح4324؛ کنزالعمال، ج14، ص333، ح38843.
2- المسيح المنتظر و نهايه العالم، ص240.
3- مسند احمد، ج5، ص13؛ المعجم الکبير، ج7، ص221.
4- صحيح ابن حبّان، ج5، ص223.
5- انجيل، متّي، 28/ 19-20.
6- المنار المنيف، ص129.
7- التذکره، ج2، ص299.
8- حليه الاولياء، ج9، ص161.
9- مسند احمد، ج2، ص406؛ سنن ابي داوود، ج2، ص319.
10- المنتظم، ج2، ص39.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}