بهداشت روان در دوران بارداری ، تاثیر عبادات در پیشگیری و درمان
 
تهیه کننده:راضیه عقیلی
منبع:راسخون
آبستنی یک پدیده فیزیولوژیک و طبیعی است و زن حامله در معرض تغییرات جسمی -روانی قابل ملاحظه ای قرار دارد.در زنی که از نظر روانشناسی -سالم است،حاملگی چون احساس شکوفایی و تجربه ای خلاق می باشد،که به وسیله آن موجود دیگر ی متولد می شود .البته ممکن است والدین در مورد کفایت خود در زمینه پدر و مادر بودن دچار اضطراب شوند و یکی از آنها یا هر دو در اضافه شدن کودکی به خانواده کوچک و دو نفره خود دچار دودلی و نگرانی باشند.
معمولاً بیشتر زنان باردار احساس خوشحالی وشادمانی دارند ولی حالات افسردگی زود گذر نیز گاهی اتفاق می افتد و بسیاری از آنان می خواهند علت این افسرد گی زود گذر را بدانند .خانمهای حامله احساسات متضاد ،شور و نشاط ازیک طرف ،و نگرانی ووحشت از طرف دیگر دارند که حالات روحی ناپایداری را در زن به وجود می آورد .
به هرحال ،نگرانیهای دوران بارداری علتهای مختلف دارد.مثلاً عده ای از خانمها از نحوه زایمان و یا زایمان چند قلو و یا ناقص الخلقه بودن نوزاد می ترسند و گاهی نیز علت ترسهای زنان در دورانهای مختلف رشد وی است.
در هر حال ،تغییرات طبیعی احساسات زن در دوران بارداری مساله بسیار بغرنجی می باشد که دراین موارد ممکن است شوهر بکلی گیج شود و نتواند دلیلی برای حالتهای روحی گوناگون زن پیدا کند ،خصوصاً اگر زن برای اولین بار حامله شده باشد و یا از نظر داشتن ویارهای دوران حاملگی مشکل داشته باشد ؛دراین گونه موارد شوهر باید سعی کند حمایت های عاطفی بیشتری نسبت به همسر خود داشته باشد و با اطلاعات کافی در مورد حاملگی و زایمان او را یاری دهد،تا این دوران به خوبی و راحتی سپری شود.

1-همدردی با ناراحتیهای دوران بارداری زن،مانند :تهوع ،کمردردو غیره
2-همراهی با زن در رفتن به مطب پزشک طبق برنامه ای که پزشک تعیین می کند.
3-در صورت خسته بودن زن،اصرار به پذیرایی از فامیل و دوستان نکند و به استراحت و آرامش زن توجه کافی نماید.
4-با خوشرویی در مورد پیشرفت حاملگی و نوزادی که به دنیا خواهد آمد صحبت کند و سعی نماید نگرانی زن رابرطرف کند.
5-گاهی زن حامله ممکن است یکباره افسرده شود ،حالتهای روحی زن رادراین گونه مواقع درک نماید.
6-درهنگام زایمان حتما سعی کند در کنار همسرش حضور یابد.عدم حضور شوهر در هنگام زایمان اغلب برای زنان به عنوان یک خاطره نا خوشایند باقی می ماند .

اختلالات روانپزشکی پس از زایمان:

گاهی ممکن است در دوران حاملگی و پس از زایمان ،زنان دچار مشکلات جدی روانی شوند .بر طبق آمارها زن در اولین ماه بعد از زایمان (نسبت به تمام زندگی اش )در معرض بالاترین احتمال برای بستری شدن در بیمارستان به علت اختلالات روانپزشکی است.

انواع اختلالات روانپزشکی بعد از زایمان :

1-غم مادرانه :عموماً به عنوان یک بیماری تلقی نمی شود.این ناراحتی موجب اختلال در عملکرد فرد نمی شود و در درصد زیادی از خانمها رخ می دهد.
علایم به صورت گریه کردن ،تحریک پذیری سریع ،تغییرات خلقی سریع ،حتی به صورت شادی می باشد ،که عموماً ازروز سوم بعد از زایمان شروع می شود و خود به خود تا یک هفته بهبود می یابد ،و کمتر ممکن است به سمت اختلالات شدیدتر پیشرفت کند.
2-افسردگی بعد از زایمان :ممکن است در حد متوسط یا شدید باشد و به صورت تدریجی از هفته دوم و یا سوم بعد از زایمان شروع شود و در طی هفته ها و یاماهها رشد کند و سرانجام بهبود یابد و یا در یک حالت ثابت باقی بماند .
از علایم آن خستگی شدید-بی خوابی -افسردگی -اضطراب -گریستن -بی قراری و ناپایداری عاطفی می باشد .این افسردگی موجب اختلال عملکرد در مادر می شود و در توانایی وی برای مراقبت صحیح از شیر خوار نیز ایجاد مشکل می کند که خود منجر به اختلال در ایجاد رابطه سالم بین مادر و کودک می شود.یکی از مسایل مهم در این وضعیت احتمال خطر خودکشی خصوصاًدر موارد شدید بیماری می باشد و لازم است خانواده به محض مشاهده چنین وضعیتی فوراً با پزشک تماس بگیرد و بیمار را بستری نمایند.
3-سایکوز بعد از زایمان (اختلالات روانی شدید بعد از زایمان ):درصد کمی از مادران دچار اختلال روانی شدید می شوند.اختلال عموماً بین روزهای سوم تا چهار دهم بعد از زایمان رخ می دهد و دچار حالت منگی -گیجی و عدم آگاهی به زمان و مکان می شود وسپس توهم و هذیانهای مختلف در وی بروز می کند و بعد دچار یک افسردگی عمیق می شود.یکی از خطرناکترین عواقب این اختلال خطر نوزاد کشی می باشدو به همین جهت از نظر درمان یک اورژانس (ارجاع فوری )تلقی می شود.
4-اندوه از دست دادن فرزند:مادرانی که مرده زایی یا سقط داشته اند و یا فرزندشان فوت می کند درمعرض افسردگی و اختلال روانی هستند.

مادران در معرض خطر:

مادرانی که سابقه افسردگی یا اختلال روانی دارند خصوصاً اگر این مشکل در طول دوران بارداری روی داده باشد.
حاملگی در سنین پایین
حاملگی نخست
سابقه بیماری روانی در خویشاوند ان نزدیک
فقر اقتصادی
حمایت ضعیف اجتماعی
سابقه حوادث ناگوا ر زندگی
ناپایداری ازدواج و مشکل با همسر
بی اعتنایی نسبت به حاملگی
سابقه قاعدگی های دردناک

درمان:

پیش آگهی تمام این اختلالات نسبتاً خوب بوده و انتظار می رود که با تشخیص به موقع و درمان فوری و صحیح علایم سریعاً بهبود یابند ولی در صورت تأخیر در درمان ،بیماری مقاوم می شود و زمان طولانی تری را برای درمان نیاز خواهد داشت .بهتر است افرادی که سابقه اختلال روانی دارند و یا مادران در معرض خطر قبل از حامله شدن با پزشک مشورت کنند.
با تشکر از همکاری خانم مرضیه وطنخواه ،کارشناس بهداشت روان مرکز بهداشت استان خراسان که زحمت استخراج و تنظیم مقاله فوق را تقبل کرده و دفتر فصلنامه بهورز را یاری نموده اند.
حاملگی رخدادی ویژه است،سلامتی آن را تأمین کنیم.

تأثیرعبادات در پیشگیری و درمان اختلالات روان:

عباداتی مانند نماز ،روزه،زکات و حج که دین اسلام برپیروان خود واجب کرده است موجب می شود که فرد به سوی رفتار بهتر و برتر و رشد و ارتقای نفس و اجتناب ازرفتار زشت و انحرافی ،و غیر انسانی گرایش پیداکند .یکی از عباداتی که دراین زمینه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است،نماز می باشد.
نماز:یک رابطه خاضعانه و خاشعانه بین انسان و پروردگار است.برقراری چنین رابطه ای در برابر آفریدگار تمام هستی ،نیرویی معنوی به انسان می بخشد که حسن صفای روحی و آرامش قلبی و اهمیت روانی رادراو برمی انگیزد.انسان وقتی در مقابل قادر متعال می ایستد،از همه اشتغالات و مشکلات دنیا روی برمی گرداندو تمام حواس خود را متوجه خدا می کند،در نتیجه حالتی از آرام سازی کامل و آرامش روان در او ایجاد می شودکه از نظر درمانی تأثیر بسزایی در کاهش اضطراب و نگرانی او دارد.
دکتر توماس ها یسلوپ(پزشک)می گوید:«مهمترین وسیله ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان -که من تاکنون شناخته ام -نماز است.»
پیامبر اکرم(ص)نیز به هنگام فرارسیدن اوقات نماز فرموده اند:«ای بلال ،مارا با نماز به آرامش وا دار.»رابطه معنوی بین انسان و خداوند در موقع نماز ،به او چنان نیرویی می بخشد که موجب تجدید امید،تقویت اراده و آزاد شدن تواناییهای عظیم وی می شود به طوری که او رابرتحمل سختیها و انجام کارهای بسیار بزرگ قادر می سازد.
سیرل برت،روان شناس انگلیسی نیز گفته است:«مابه واسطه نماز می توانیم وارد انبار بزرگی ازنشاط عقلانی شویم که درشرایط عادی یارای وصول بدان را نداریم.»
«الکسیس کارل،پزشک فرانسوی اعتقاد دارد که نماز سبب ایجاد نشاط معنوی مشخصی در انسان می گردد و همین حالت است که احتمالا منجر به شفای سریع برخی از بیماران در زیارتگاههاو معابدمی شود».نماز اگر به جماعت باشد موجب ایجاد روابط اجتماعی دوستانه و مودت آمیز با دیگران می شود که نه تنها به رشد شخصیت فردکمک می کند بلکه نیاز تعلق اورا به گروه که به عقیده روان شناسان یکی از نیازهای اساسی انسان است،تأمین می کند.اصولاً احساس وابستگی فرد به گروه و توجه به نقش فعال خود در جامعه ،اهمیت زیادی در سلامت روانی او دارد.
روزه :یکی دیگر از عبادات واجب مسلمانان است که درپرورش و تهذیب نفس تأثیر بسزایی دارد و سبب تقویت اراده انسان می شود و می تواند رفتارهای صحیح زندگی رابیاموزد تا مسؤولیتها ووظایف خود را به خوبی انجام دهد.
زکات :نیز ،نوعی نوعدوستی را به انسان می آموزد واو رااز خود محوری و خود خواهی نجات می دهد .کمک به همنوعان موجب تقویت احساس تعلق به گروه و ایجاد احساس رضایت از خود می شود که چنین احساسی برای سلامت روانی اهمیت فراوانی دارد.
حج:دارای فواید مهمی برای روان انسان است زیرا انجام مناسک حج و زیارت خانه خدا و قبر رسول خدا(ص)و ائمه،فرد را برای تحمل سختیها و گرفتاریهاآماده می کندو چون از همه ملتها و نژادها با لباسی یکسان و ساده دور هم جمع می شوند احساس نوعدوستی در آنها تقویت می شود.
دعا ونیایش :دعا و نیایش و مناجات در مذاهب گوناگون شکل های متفاوتی دارد،اما محتوای آن در همه مذاهب حاکی از اعتراف به گناه و نقص ،و درخواست سلامت و سعادت و تمایل به قرب الهی است.
یکی از دانشمندان فرانسوی می گوید:«دعاعبارت است از رابطه یا معامله یک روح مضطرب در کمال شعور و اراده با قدرتی که آن روح احساس می کند،به آن بستگی دارد و سرنوشتش به دست اوست.»منظور از دعا،حالتی است که درآن انسان روح خودرا با قدرتی که در قلب خویش احساس می کند،مرتبط بسازد نه آنکه فرد از روی عادت ،اعمال یا الفاظی را انجام دهد یا بگوید و به عمق معنای آن نپردازد.
پروفسور الترمان درکتاب نقدی برمذهب و فلسفه می نویسد:در هنگام ستایش و نیایش در آدمی چنان صمیمیت و اخلاصی ایجاد می شود که در صحبت های معمولی با مردم ممکن نیست .سکوت تنهایی می شکند فضای پر دامنه ای در نیایش کننده باز می شود،احساسات و عطوفتی که در گفتگوهای معمولی با مردم گرفتار شرمساری و خجالت می شود در اینجا به شکل سپاسگزاری های صمیمانه ،گله مندیهای خودمانی و خواهشهای دوستانه در می آید و روح آدمی شکفته و باز می شود.
انسان هنگام مناجات،از مشکلات زندگی به درگاه ایزد پناه می برد و بابازگو کردن مشکلات در حالت آرامش،منجر به رهایی از اضطراب می شود که شباهت زیادی به تکنیک آرام سازی یا تمدد اعصاب دارد.دراین حالت،مشکلات به تدریج قدرت اضطراب زدایی خودرا از دست می دهد . بنابراین ،دعا و مناجات و بیان مشکلات موجب تخلیه هیجانات و اضطرابها می شود؛همچنین انسان هنگام دعا و نیایش احساس می کند که به حمایت و سرپرستی اوقرار داردوهمین موجب برانگیخته شدن حس اعتمادبه نفس ،قدرت ،اهمیت آرامش،امیدواری وخوشبختی در او می شودو نیروی روانی خودرا که برای حل تضادهای روانی مصرف کرده است دوباره به دست می آورد و با حالت شادابی و نشاط به کار و تولید می پردازد.
ویلیام جیمز می گوید:آدمی در تلاش های خود،ذخیره و نیروی روانی خودرا از دست می دهد وتنها منبعی که می تواند آن نیرو را جبران کند،اتصال به قدرت لایزال الهی است و آن اتصال حاصل نمی گردد مگر با مناجات.
الکسیس کارل در کتاب نیایش می نویسد:دعا تنها جبران کننده ضعف انسان نیست ،بلکه تقویت کننده قدرت انسانی و ادامه دهنده کار مثبت و تلاش سازنده فرد در ساختن زندگی فردی و اجتماعی اش به حساب می آید و احساس عرفانی که از اعماق فطرت ما سرچشمه می گیرد یک غریزه اصلی است،پس عدم ارضا این غریزه ،می تواند در فرد تنش ایجاد کند.
بنابراین دعاو نیایش هم موجب آرامش روان می شود،(الابذکر الله تطمئن القلوب)و فرد احساس خود شکوفایی پیدا می کند و هم از تألمات روحی وی کاسته می شود و نیز باعث تخلیه هیجانات فرد و دستیابی وی به منبع لا یزال،توان و نیرو می شود؛همچنین ،گریه که غالباً در جریان دعا رخ می دهد کمک زیادی به تخلیه هیجانات و استرس های فرد می کند.البته به قول جیمز هایزلینگ،لازم نیست دعادرخواست چیزی از خدا باشد،بلکه هر توجه و ارتباطی با دستگاه الهی دعا می باشد.
خداوند متعال فرموده است:(وقال ربکم ادعونی استجب لکم-پروردگار شما فرمود مرا بخوانید تا استجابت کنم شمارا)-سوره غافر:آیه 60)در سوره مبارکه فرقان آیه 77 می فر ماید :ای رسول به امت بگو که اگر دعای شما نبود ،پروردگار به شما چه توجهی داشت که شما آیات حق را تکذیب کردید و به کیفر آن خواهید رسید.
توبه:توبه یکی از روش های مفید و تقریباً بی نظیر،برای درمان احساس گناه است،زیرا توبه ،سبب آمرزش گناهان و تقویت امید انسان به جلب رضایت الهی است وبه همین دلیل،موجب کاهش اضطراب ناشی از اشتباهات گذشته فرد می شود؛همچنین توبه انسان را به اصلاح و خودسازی وا می داردواو رااز مرتکب شدن مجدد به خطاها مصون می دارد.
صبر:صبر موجب تقویت شخصیت و افزایش توانایی انسان در برابر سختیها و بارهای سنگین زندگی و حوادث و مصایب روزگار می شود.خداوند بندگان خودرا به صبر سفارش می کند .مثلا در سوره مبارکه بقره آیه 153 می فرماید:ای افراد با ایمان از صبر ونماز(دربرابر حوادث سخت زندگی)کمک بگیریدزیرا خداوند با صابران است.پس فرد متدین هرگز از مشکلات و سختیها ،اظهار شکوه و ناتوانی نمی کند ،بلکه در مقابل حوادث روزگار مقاومت می کند .بنابراین صبر به انسان می آموزد که برای دستیابی به اهداف بایستی تلاش مداوم کند وبا پشتکار و اراده به تلاش مستمر خود ادامه دهد.دراین صورت چنین فردی دارای شخصیتی رشد یافته ،متعادل،کمال یافته و تولید کننده ،فعال واز احساس اندوه و اضطراب به دور خواهد بود.علاوه بر دعا ،توبه و صبر ،انجام امور دیگری در سلامت روان انسان مؤثرند ،مانند نیکوکاری ،صدقه ،پرهیز از اذیت و آزار دیگران .
در مورد نیکوکاری امام صادق (ع) می فرمایند :عدد کسانی که به سبب نیکوکاری زندگی طولانی می کنند از کسانی که با عمر طبیعی خود زندگی می کنند افزون است.