نقش اخلاق نیکو در رشد و کارایی خانواده
در روایات اسلامی نیز معانی متعددی برای معروف بیان شده است. احسان (3)، مصاحبت نیکو با خانواده و مردم (4) و هر عمل پسندیدهای که موافق دستورهای الهی انجام شده باشد، از جمله معانی معروف در بیان پیشوایان دین است. امام رضا (علیهالسلام) در حدیث زیبایی توصیه میکنند که در رفتار نسبت به همه - چه اهل و چه نااهل - معروف رعایت شود. ایشان دلیل این عمومیت را اینگونه بیان میفرماید:
چرا که اگر او اهل نیکی نیست تو خود اهل آن هستی (5).
لزوم خوشرفتاری و خوش اخلاقی در روابط زناشویی و خانوادگی امری دوطرفه است و قرآن مردان و زنان را بر رعایت آن توصیه میکند:
وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ به نفع آنان [بر عهده مردان] است (6).
واژه معروف در این آیه به معنای کار نیک و معقول و منطقی است و تأکید قرآن بر آن، هشداری است که هیچگاه از حق خود سوء استفاده نکنند بلکه با احترام به حقوق متقابل یکدیگر در تحکیم پیوند زناشویی و جلب رضایت خداوند کوشا باشند (7).
براساس توصیههای پیشوایان دین (علیهمالسلام)، رفتار مناسب، باعث خوشی، گوارایی و کامیابی زندگی میشود (8)، عمر را طولانی میکند (9)، نشان از شخصیت اجتماعی افراد دارد (10) و از همه مهمتر، رفتار مناسب در خانواده ملاکی برای سنجش درجه ایمان افراد به شمار میآید (11).
جایگاه و ارزش خوشخلقی تا بدان پایه است که به انسانهای مؤمن محدود نمیشود، بلکه هر کس از این فضیلت بهرهمند باشد، ارزشی گرانسنگ به دست آورده است. خانواده در پرتو نرمخوییها و مهربانیها و گشادهروییها رشد یافته و به سعادت نزدیک میشود. امام رضا (علیهالسلام) به نقل از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
نزدیکترین شما به من در روز قیامت کسانی هستند که اخلاق نیکو داشته باشند و با خانواده خود بیشتر مهربانی کنند (12).
بسیاری از درگیریهای خانوادگی، طلاقها، پرخاشگریها، در رعایت نکردن این ارزش بزرگ دینی و الهی ریشه دارد. جذبهی حسنخلق بر دلها تأثیر میگذارد، کوهها را به حرکت در میآورد و روح و روان انسانها را تغییر میدهد. حسنخلق رابطه تنگاتنگی با ایمان داشته و کجخلقی نشانه ضعف ایمان به حساب آمده است. امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
إِنَّ أَکْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیَماناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا؛ ایمان کسی از همه قویتر است که اخلاقش از همه بهتر باشد (13).
انسانها دو سرمایه در اختیار دارند: مادی و معنوی. سرمایههای مادی محدودند گذشته از این که همه جا کاربرد ندارند، امّا سرمایههای معنوی نامحدود بوده، کارا و مؤثرند. خُلق زیبا، یکی از ارزشمندترین و تأثیرگذارترین سرمایههای معنوی است که میتواند انسان را به رؤیاها و آرزوهایش برساند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به فرزندان عبدالمطلب فرمودند:
إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْر؛ شما نمیتوانید همهی مردم را با اموالتان راضی کنید، بنابراین، با آنها با روی گشاده و چهرهای باز و خندان ملاقات و از این طریق رضایتشان را جلب کنید (14).
اگر انسانی با حیا و خوش اخلاق باشد، کمتر به گناهان متمایل میشود. خداوند راههای نفوذ گناهان را بر وی بسته و از بسیاری از خطاها و وسوسهها در امان نگه میدارد. با خوشخلقی بسیاری از پرخاشگریها، پردهدریها، خیانتها و جداییها محقّق نمیشد. امام صادق (علیهالسلام) انسان خوش اخلاق را با مجاهد در راه قیاس میکنند و میفرمایند:
خداوند متعال به انسان خوشاخلاق پاداش مجاهد فی سبیل الله میدهد (15).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سنگینی ترازوی عمل انسان را در قیامت براساس حسنخُلق معرفی میکنند:
أَوَّلُ مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حُسْنُ خُلُقِه؛ اولین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال انسان قرار میگیرد، حسنخُلق است (16).
نرمخویی و خوشخویی تا بدان پایه اهمیّت دارد که جبرئیل از سوی خدا این پیام مهم را آورد. حضرت رضا (علیهالسلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) محتوای این پیام را اینگونه بازگو میفرمایند:
جبرئیل از سوی پروردگار دو جهان بر من نازل شد وگفت: ای محمّد! بر تو باد به رعایت حسنخُلق که تمام خیر دنیا و آخرت در آن است و آگاه باشید که شبیهترین شما به من خوش اخلاقترین شماست (17).
فاطمه، دختر امام رضا (علیهالسلام) از پدر بزرگوارش روایت زیبایی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند که نشانگر جایگاه والای خوش اخلاقی است:
هر کس خلقش نیکو باشد، خداوند پاداش روزهدار و نمازگزار را به او میدهد (18).
امام هشتم (علیهالسلام) یکی از ویژگیهای مؤمن را چنین معرفی میفرمایند:
مؤمن، نرمخو، و خوشاخلاق است (19).
حسنخُلق میتواند به گونههای مختلف بروز کند. مناسب است شکلهای هنجاری و الگوهای رفتاری خوشخلقی را بررسی کرد تا جلوههای آن مشخص شود. ممکن است کسی بخواهد حسنخُلق داشته باشد امّا نداند قالبها و مصداقهای آن کداماند. پس ضروری است شکلها، الگوها و قالبهای رفتاری حسن خُلق معرفی شود.
الف) مدارا
رفق و مُدارا از مهمترین ارزشهای دینی و انسانی است. یکی از نشانههای بزرگی شخصیت انسان، مُداراست. ایجاد خانوادهای دینی در گرو تحقّق این منزلت انسانی است. اگر اهل خانه با یکدیگر مُدارا کنند، از کنار برخوردهای ناروا با اخلاق کریمانه درگذرند و کینهها را به محبّت تبدیل کنند، خانوادهای با صفا و اخلاقی شکل گرفته است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:مَنْ حُرِمَ الرِّفْقَ فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّه؛ کسی که از نرمش و ملایمت بیبهره شود از همهی نیکیها بیبهره مانده است (20).
هیچ انسانی نمیتواند نیازهای خود را به تنهایی برآورده سازد. انسانها به کمک یکدیگر قادر به انجام کارها خواهند بود. هرگاه نیروها و توانمندیها در کنار یکدیگر قرار گیرند و انسانها با یکدیگر تعامل کنند، کارهای خوب به سامان میرسد. تعاملهای اجتماعی و خانوادگی شرط مهمی دارد و آن ملایمت و نرمخویی است. اسلام به عنوان دین انسانی، بر محبت و ملایمت تأکید کرده و پیروان خویش را از درشتی و خشونت پرهیز داده است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
إِنَّ اللهَ رَفِیقٌ یُعْطِی الثَّوابَ وَ یُحِبُّ کُلَّ رَفِیقٍ وَ یُعْطِی عَلَی الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَی الْعُنْف؛ بیشک، خداوند، نرمخو و مهربان است و به بندگانش ثواب میدهد و هر انسان نرمخویی را دوست دارد و به سبب نرمی و ملاطفت، چیزی میدهد که با درشتی و خشونت آن را نمیدهد (21).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی وظیفهی خود را مدارا با مردم بیان داشتند:
أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَایِض؛ پروردگارم به من دستور داده با مردم مدارا کنم، همانگونه که نسبت به واجبات سفارش کرده است (22).
حضرت رضا (علیهالسلام) اینگونه فرمودند:
مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه در او سنّتی از نبی باشد. سنّت پیامبر مدارا کردن با مردم است (23).
فردی به نام حسین بن خالد که از یاران امام هشتم (علیهالسلام) است از ایشان دربارهی عقل سؤال کرد. امام (علیهالسلام) اینگونه پاسخ دادند:
عقل یعنی نرمخویی با دشمنان و مدارا با دوستان (24).
ابوجعفر بصری نقل میکند که روزی با یونس بن عبدالرحمان به محضر امام رضا (علیهالسلام) وارد شدیم. در این لحظه مردی وارد شد و از رفتار زشت یکی از اصحاب گلایه کرد. حضرت اینگونه به وی توصیه کردند:
دَارِهِمْ فَإِنَّ عُقُولَهُمْ لَا تَبْلُغ؛ با آنها مدارا مکن، زیرا باید متناسب با عقل انسانها رفتار کنی (25).
مدارای شوهر با همسر در توجه به خواستههای مشروع او از مسائلی است که پیشوایان دین (علیهمالسلام) به آن توجه نمودهاند. مولا علی (علیهالسلام) در سفارش به فرزندش فرمود:
با همسرت در همه حال مدارا کن و همراه خوبی برای او باش، تا زندگی بر تو گوارا شود (26).
از دیدگاه امام صادق (علیهالسلام) سه چیز در روابط میان زن و شوهر نیاز است؛ سازگاری به منظور جلب همراهی و محبّت او، خوشخلقی با همسر و رعایت آراستگی ظاهر برای تسخیر قلب او و گشاددهدستی و توسعه زندگی برای او (27).
رفق و مُدارا پیامدهای مثبتی دارند. تحقیقات نشان داده مدارا با دوستان و دشمنان در کاهش اختلافهای عاطفی - رفتاری و نیز درمان اختلالهای روانی مؤثر است. این ارزش انسانی میتواند موجب کاهش رفتارهای هنجارشکنانه باشد. از سوی دیگر، نرمخویی و ملاطفت قادر است از بروز یا تشدید بیماریهای جسمی جلوگیری کند (28).
خوشاخلاقی و مدارا میتواند موجب افزایش برکت در زندگی باشد. هر کس از رفق محروم باشد، از تمامی خیرها و برکتها محروم میشود. بدیهی است که مدارا با مردم میتواند موجب تقویت اعتماد شود و در صورتی که میزان اعتماد و اعتبار فردی بالا رود، طبعاً وسیلهی توسعهی رزق فراهم خواهد شد. حضرت رضا (علیهالسلام) فرمودند:
رفق و خوشاخلاقی، سرزمینها را آباد میسازد و روزیها را افزایش میدهد (29).
هرگاه کسی با سازگاری و نرمخویی با دیگری برخورد کند، محبّتها جلب شده و دشمنیها و کینهها از بین میرود.
اخلاق خوش و مدارا دارای آثار ارزشمند دیگری نیز هست که عبارتند از:
- حسنخلق موجب میشود فرد میان همنوعان خویش محبوب گردد (30).
- خوش اخلاقی زندگی را بر انسان گوارا، راحت و آسوده میسازد (31).
- شهرها نیازمند آبادانی است آبادی سرزمینها و نیز افزایش عمرها با حسن خلق میسر است (32).
- رفاه مادی و افزایش روزی بر اثر مهمترین ارزش اخلاقی یعنی حسنخلق پدید میآید. در بازار کسب و کار به وسیلهی اخلاق خوب میتوان جلب اعتماد کرد و از این طریق به کار خویش رونق بخشید و درآمد بیشتری کسب کرد. امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمودند:
فِی سَعَةِ الْأَخْلَاقِ کُنُوزُ الْأَرْزَاق؛ گنجهای روزی در وسعت اخلاق نهفته است (33).
ممکن است در جامعه ناسازگاری و کشمکش رایج شود، در این صورت پرخاشگری و عصبانیّت توسعه یافته و مردم را به سمت نابودی میکشاند. در این شرایط مهمترین راه کاستن از کشمکش و پرخاشگری، ایجاد ارتباط مؤثر همراه با آرامش در جامعه است. لذا آرامش روحی و اجتماعی با توسعهی حسنخلق در جامعه امکانپذیر میشود (34).
ب) آسانگیری
آسانگیری یکی از ارزشهای دینی و انسانی است که جایگاهی مهم در فرهنگ اسلامی دارد. اگر افراد خانواده بر یکدیگر سخت گیرند، آفتهای زیادی نظیر خیانت و بدخُلقی رواج مییابد. در حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:هرگاه خداوند بخواهد جماعتی را رشد دهد، آنها را آسانگیر و عفیف میکند و اگر بخواهد قومی را منقرض کند دَرِ خیانت را به سویشان میگشاید (35).
خداوند به سختگیری رضایت نمیدهد؛ زیرا خودش اینگونه نیست. تمام شرایع براساس اصل آسانگیری بنا شدهاند. اگر به دیگران آسان گرفتیم، دیگران هم تشویق به آسانگیری و پرهیز از خشونتطلبی میشوند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
مَن شَاقَّ شَاقَّ اللهُ بِه؛ هر کس به دیگران سخت گیرد، خداوند به او سخت خواهد گرفت (36).
حضرت رضا (علیهالسلام) فرمودند:
مؤمن، خوش اخلاق و آسانگیر است. در مقابل، کافر، بداخلاق و سختگیر است (37).
حضرت رضا (علیهالسلام) روایت زیبایی از مولا علی (علیهالسلام) نقل میکنند که در آن ویژگی بهترین زنان بیان شده است؛ یکی از این ویژگیها آسانگیری است:
بهترین زنان شما چند دستهاند؛ آن که آسانگیر است، آنکه نرمخو است، آن که وقتی شوهرش از او خشمگین میشود، تا او را از خود راضی نکند، نخوابد، آنکه در نبود شوهرش، عفّت و پاکدامنی خود را حفظ کند، چنین زنی، کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا، البته زیانکار نخواهد بود (38).
آسانگیری شاخصها و مؤلفههای متنوعی دارد که میتوان به برخی از انواع آنها اشاره کرد.
اول) آسانگیری در ازدواج:
امروزه امر ازدواج معضلات عدیدهای پیدا کرده است. مشکلات ازدواج جوانان به طور عمده از پلهی اول یعنی خواستگاری آغاز میشود. بسیاری از سختگیریهای نابجا موجب تأخیر در سن ازدواج شده و جوانان را به سمت ناهنجاری سوق میدهد.
روزی زنی در مسجد از پشت پرده به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد دنبال همسری میگردد، آیا کسی پیدا میشود که با او ازدواج کند. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از اصحاب خود پرسیدند: چه کسی آماده است با این زن ازدواج کند؟ یکی از یاران، پاسخ مثبت داد، ولی گفت: جز پیراهنی که پوشیدهام، مال دیگری ندارم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا با قرآن آشنا هستی؟ پاسخ داد: فقط سورهی واقعه را آموختهام. حضرت پس از کسب رضایت از زن، مهریه را آموختن آن سوره به زن قرار دادند و عقد ازدواج میان آن دو جاری شد (39).
دوم) آسانگیری در پذیرفتن عذر:
اگر در روابط خانوادگی کسی بدی کرد میتوان به راحتی از آنان گذشت و عذرخواهیشان را پذیرفت. حضرت رضا (علیهالسلام) فرمودند:
اگر فردی به تو بدی کرد و سپس از تو عذر خواست، عذرش را بپذیر و سخت نگیر (40).
ج) مهرورزی
شاید واژهای جذابتر از مهربانی در جهان نباشد. مهربانی حاکی از رفتاری جاذبهدار و طبعی زلال است. محبّت و مودّت فضیلت متعالی بوده و انسان میتواند به آن آراسته شود. بخش مهمی از حسنخُلق، در مهربانی متجلّی میشود. مهرورزی کلیدی برای گشودن قلبها و تحکیم رابطههاست.در اولین برخورد، چیزی که بیش از هر عاملی میتواند رفتار ما را جذّاب و زیبا کند، مهربانی است. مواجههی دو انسان در صورتی مستحکم شده و استمرار مییابد که با عطوفت و محبّت همراه باشد. چه بسیار رابطههایی که آغاز شد امّا با ترشرویی و نامهربانی به پایان رسیده یا به تلخی گراییده است. اگر مهرورزی با نیّت پاک همراه باشد، عبادت به حسات آمده و موجب خشنودی خداوند میشود. با مهربانی میتوان غمها را زدود و خاطری شاد برای دیگران به ارمغان آورد.
در خانواده، رابطه زن و مرد از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ نوع رابطه و شیوه آن در تربیت فرزندان نقش بسیار مهمی ایفا میکند. باید به این نکته توجه داشت که در زندگی مشترک، زن و مرد، پناه و پشتیبان یکدیگر بوده و هیچ کس نمیتواند جای دیگری را برای او پر کند. در روایت زیبایی امام رضا (علیهالسلام) فرمود:
مَا تَعدِلُ الزَّوجَ عِندَ المَرأَةِ شَیئٌ؛ هیچ کس برای زن، همچون همسرش نمیشود (41).
اهمیت روابط زن و مرد در حفظ پایههای کانون خانواده و گرمی بخشیدن به آن، ایجاب میکند تا اساس این رابطه بر پایه مهرورزی و عشق بنا شود؛ چرا که مهر و محبّت کینهها را از بین میبرد و دلها را به هم نزدیکتر میکند؛ از این رو اولیای دین (علیهمالسلام) توجه ویژهای به عشقورزی در روابط میان زن و مرد و ابراز آن برای یکدیگر نمودهاند.
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
مردی که به همسر خود بگوید: دوستت دارم، این سخن هرگز از دل همسرش بیرون نمیرود (42).
آدمی بنده محبّت است (43)؛ از این رو هر انسانی به میزانی که مورد محبّت کسی قرار میگیرد، به او علاقهمند میشود. برای کارایی نظام خانواده و محکم شدن پیوند اعضای آن به ویژه زن و شوهر لازم است که همواره محبّت خود را به یکدیگر ابراز کنند و این مهم را در کلام و رفتار خود نشان دهند. امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
هرگاه شخصی را دوست داشتنی، دوستی خود را به او ابراز کن و او را آگاه نما؛ زیرا این عمل انس و محبّت را میان شما بیشتر و پایدارتر میکند (44).
امام رضا (علیهالسلام) مهربانی را بعد از دینداری، رأس عقل دانسته و سفارش میکنند انسانها رفتارشان را بر مدار خیر و نیکی تنظیم کنند و در این امر میان خوب و بد تفاوتی نگذارند (45). در روایت دیگری آن حضرت (علیهالسلام) مهربانی با مردم را نصف عقل معرفی میکنند:
التَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْل؛ محبت و دوستی با مردم نصف عقل است (46).
در روایتی مولا علی (علیهالسلام) محبوبترین بندگان در پیشگاه خداوند متعال را کسانی معرفی میفرماید که با خانواده خود مهربان باشند:
محبوبترین مردم نزد خدای متعال کسی است که با خانوادهی خود مهربان بوده و با آنها با شفقت رفتار کند (47).
از آنجا که عشق و محبّت میان زن و شوهر از اساسیترین عوامل استحکام پویند زناشویی است و رشد خانواداه را در پی دارد، ابراز آن نیز میتواند نقش مهمی در این خصوص داشته باشد. افزون بر آن که ابراز محبّت میتواند عاملی برای افزایش عشق و محبّت در کانون خانواده باشد. از این رو در روایات اسلامی توصیههایی وجود دارد که میتوان آنها را در زمره مهارتها و تکنیکهای ابراز محبّت ارزیابی کرد:
اول) هدیه دادن
در روایات اسلامی آثار بسیاری برای هدیه دادن بیان شده است؛ ایجاد محبّت (48)، زیاد شدن عفّت همسر (49) و بیرون رفتن کینهها و کدورتها از قلبها (50) از ثمرات هدیه دادن است. حضرت رضا (علیهالسلام) هدیه را کلید برآورده شدن نیازها دانستهاند (51). ایشان در روایت دیگری رابطهی هدیه دادن با ایجاد عشق و محبّت را اینگونه بیان میکنند:الْهَدِیَّةُ تُذْهِبُ الضَّغَائِنَ مِنَ الصُّدُور؛ هدیه دادن کینهها را از قلبها میبرد (52).
دوم) بوسیدن همسر
یکی از مهارتهایی که برای ابراز محبّت به همسر، در احادیث به آن توجه شده، فشردن دست همسر و بوسیدن اوست. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:هنگامی که بندهی مؤمنی به نزد همسرش رفته و دست او را بگیرد، خدای متعال برای او ده حسنه مینویسد و ده گناه او را پاک میکند و وقتی او را ببوسد خدای متعال صد حسنه برای او مینویسد (53).
سوم) آراستگی و زینت برای همسر
یکی از راهکارهای مهم جلب محبّت و ابراز آن، آراستن زن و شوهر برای یکدیگر است. براساس آموزههای اسلام، زن هنگام حضور در اجتماع باید پوشیده باشد و از آراستن و استعمال بوی خوشی که توجه نامحرمان را به خود جلب میکند، پرهیز کند. در مقابل بر زن لازم است که در محیط خانه و نزد همسرش، از بهترین عطرها استفاده کند، بهترین لباسها را بر تن کند و به بهترین وجه ممکن خود را زینت کند و بیاراید (54).نکته جالب اینکه، این سفارش به زنان اختصاص ندارد بلکه مردان نیز باید در فضای خانه با ظاهری آراسته حاضر شوند. این کار علاوه بر آنکه عشق و محبت را میان زن و شوهر بیشتر میکند، عامل مهمی برای حفظ عفّت و پاکدامنی زن نیز به شمار میآید. حضرت رضا (علیهالسلام) فرمود:
یکی از دلایل فاصله گرفتن زنان از پاکدامنی و عفّت، بیتوجهی مردان آنها به آراستگی خود و مرتب نکردن ظاهرشان است (55).
د) تبسّم
از جمله جلوههای کار خیر و از نشانههای خوشاخلاقی، طلاقت وجه و گشادهرویی است. فرض کنید بعد از چند ساعت کار وارد خانه میشوید، اهل خانه به ویژه همسر خود را در حالی میبینید که لبخند بر لب ندارد، پیشانی درهم کشیده و عصبانی به نظر میرسد. یا فرض کنید مردی از محل کار به خانه میآید در حالی که خستگی بیرون را با خود به داخل خانه آورده، چهرهاش ناراحت و گرفته است. فرض دیگر اینکه مرد هنگام ورود به خانه و زن هنگام دیدن شوهرش که از محل کار برگشته، در حالی همدیگر را مشاهده میکنند که لبخند بر لب دارند، اخم نکردهاند، رخسارهی آنها باز است و با شادی و نشاط با هم روبرو میشوند. سؤال این است که کدام وضعیت به شما کمک میکند؟ و کدام یک از این دو حالت، نیروی فعالیت شما در کانون خانواده یا محیط کار را بیشتر میکند؟ پرواضح است که فرض دوم، مصداق یاریرسانی و نشاطبخشی است. مولا علی (علیهالسلام) فرمود:گشادهرویی اولین گام کار خیر و سخاوت است (56).
ابراهیم بن عباس که از یاران باوفای حضرت رضا (علیهالسلام) است، سخن جالبی دربارهی آن بزرگوار میگوید:
هرگز امام رضا (علیهالسلام) را ندیدم که تبسّم نداشته باشند (57).
تبسّم مهمترین جلوه گشادهرویی است. انسان میتواند با رخسارهای باز و چهرهای گشاده به دیگران پیام دوستی و محبت دهد.
تبسّم بدون این که چیزی از دهندهاش کم کند، به گیرنده، نشاط میبخشد و از این رهگذر، گیرندهاش را ثروتمند میسازد. یک لبخند بیهزینه، گرانبهاترین هدیهای است که میتوان به خانواده بخشید. یکی از یاران امام صادق (علیهالسلام) میگوید: به حضرت (علیهالسلام) گفتم حق زن بر همسرش چیست؟ حضرت فرمود:
باید غذای او را تأمین کند، به او لباس دهد و با او ترشرویی نکند (58).
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از حالتهای زنان و مردان در بهشت را، خنده حوریان بر چهره همسرانشان بیان میفرماید:
در بهشت ناگهان پرتوی آشکار میشود. بهشتیان سرها را بلند میکنند، معلوم میشود، پرتو، آشکار شدن دندانهای پیشین حوریهای است که بر روی همسر خویش لبخند زده است (59).
لبخند میتواند آثار مثبتی از خود بر جای گذارد. یکی از کارکردهای سودمند تبسّم، شادد کردن دیگران است. اگر شخصی عبوس باشد، بیتردید دیگران را متأثر ساخته و ناراحت میکند. در این صورت، رابطهها ضعیف شده و سخنان در دل میماند. اگر با مهربانی و تبسّم با دیگران روبرو شویم، بیشک همه از دیدنمان شاد میشوند و زمینهای مناسب برای استمرار دیدارها فراهم میشود.
تبسّم موجب ایجاد رابطهی محبّتآمیز میان اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر میشود، در حالی که ترشرویی و رخسارِ درهم باعث گرفتن دوستان از یکدیگر است. اگر فردی مشکلی دارد، لازم است رنج و ناراحتی خویش را در دل نگه داشته و بروز ندهد و در عوض، سعی کند دل دیگران را شاد نموده و شادابی را به اطرافیان منتقل کند. مولا علی (علیهالسلام) فرمودند:
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه؛ شادی مؤمن در رخسار اوست و اندوهش در دلش (60).
خندهرویی و بشاش بودن، به دیگران جرأت میبخشد. هراس و نگرانی را از دلها برده و بار سنگین غم را از جان دوستان بر میدارد. به فرمودهی امام باقر (علیهالسلام):
تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَة؛ لبخند انسان به چهرهی برادر دینیاش، حسنه است (61).
البته غمزدایی و چهرهگشایی، هنر است. بهرهمندی از چنین فضیلتی قلبی مهربان و عاطفهای سرشار میطلبد. میتوان با نگاهی یا کلامی یا رفتاری، دل انسانی غمدیده را مسرّت بخشید. از این راه خدا را از خود خشنود ساخت. پیشوای هشتم شیعیان (علیهالسلام) فرمودند:
هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و او را شاد سازد، خداوند وی را خوشحال و مسرور خواهد ساخت (62).
پینوشتها:
1. بقره / 180، 228، 229، 231، 232، 233، 234، 235، 236؛ نساء / 19، 25؛ ممتحنه / 12؛ طلاق / 2، 6.
2. طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 232.
3. کلینی، الکافی، ج 2، ص 195.
4. همان، ج 2، ص 213 و ج 14، ص 26 و 27.
5. صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 69؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 413، حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 295.
6. بقره / 228.
7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 2، ص 156.
8. «وَ أحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَهَا لِیَصْفُوَ عَیْشُک»؛ صدوق، الفقیه، ج 3، ص 556، حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 169.
9. «مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأهْلِهِ زَادَ اللهُ فِی عُمُره»؛ کلینی، الکافی، ج 8، ص 219.
10. «مَا أکِرَمَ النِّسَاءَ إلّا کَریمٌ وَ لَا أهَانَهُنَّ إلا لَئیمٌ»؛ پاینده، نهجالفصاحة، ص 472.
11. «مَا أظُنُّ رَجُلاً یَزْدَادُ فِی الإیِمَانِ خَیْراً إِلا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاء»؛ کلینی، الکافی، ج 5، ص 320؛ صدوق، الفقیه، ج 3، ص 384.
12. صحیفة الامام الرضا (ع)، ص 67؛ صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 38؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 153.
13. کلینی، الکافی، ج 2، ص 99؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 373.
14. کلینی، الکافی، ج 2، ص 103؛ مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص 169؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 448.
15. کلینی، الکافی، ج 2، ص 101؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 68، 377.
16. حمیری، قرب الاسناد، ص 46؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 385.
17. مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 387.
18. صدوق، عیون اخبارالرضا (ع) ج 2، ص 71؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 388.
19. مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 391؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 159.
20. حرّانی، تحف العقول، ص 49؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 152؛ نوری، مستدرک، الوسائل، ج 11، ص 294.
21. مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 54؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 293.
22. کلینی، الکافی، ج 2، ص 117، طوسی، الأمالی، ص 481؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 69، ج 18، ص 213.
23. صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 256؛ کلینی، الکافی، ج 2، ص 241.
24. صدوق، الأمالی، ص 283؛ طبرسی، مشکاةالانوار، ص 249.
25. مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 68؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 215.
26. صدوق، الفقیه، ج 3، ص 556؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 169.
27. حرّانی، تحف العقول، ص 323؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 237.
28. بهزاد، «تحلیل رابطه خصومت و خشم با شدت انسداد عروقی کرونر»، پژوهشگاه روانشناختی، سال 1377، شماره 2-1.
29. حرّانی، تحف العقول، ص 395.
30. مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 148.
31. همان، ج 66، ص 400.
32. همان، ج 68، ص 395.
33. کلینی، الکافی، ج 8، ص 23؛ حرّانی، تحف العقول، ص 98؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 287 و ج 75، ص 53.
34. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 148.
35. پاینده، نهجالفصاحه، ص 182.
36. همان، ص 771.
37. مجلسی، بحارالانوار، ج 47، ص 44.
38. کلینی، الکافی، ج 5، ص 325؛ طوسی، الأمالی، ص 370؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 29؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 231.
39. مظاهری، اخلاق در خانواده، ص 72.
40. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 8، ص 553.
41. کلینی، الکافی، ج 5، ص 506؛ مجلسی، مرآة العقول، ج 20، ص 318.
42. کلینی، الکافی، ج 5، ص 569؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 23.
43. مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 117.
44. کلینی، الکافی، ج 2، ص 644؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 54.
45. صحیفة الامام الرضا (ع)، ص 52.
46. کلینی، الکافی، ج 2، ص 643.
47. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 340.
48. «الْهَدِیَّةُ تَجْلِبُ الْمَحَبَّة»، آمدی، غررالحکم، ص 29؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 207.
49. «هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوَجَتِه تَزیدُ فِی عِفَّتِهَا»، صدوق، الفقیه، ج 4، ص 382؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 19، ص 241.
50. «تَهَادَوْ فَإِنَّ الْهَدِیَّة تَسُل السَّخائِمَ وَ تُجْلِی ضَغَائِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الأحْقَاد»، کلینی، الکافی، ج 5، ص 143؛ فیض کاشانی، الوافی، ج 17، ص 369.
51. صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 74؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 45.
52. همان.
53. ابن حیّون، دعائم الاسلام، ج 2، ص 190.
54. کلینی، الکافی، ج 5، ص 508؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 158.
55. کلینی، الکافی، ج 5، ص 567؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 79.
56. آمدی، غررالحکم، ص 437.
57. صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 184.
58. کلینی؛ الکافی، ج 5، ص 511؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 7، ص 457؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 513.
59. فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ج 2، ص 505.
60. کلینی، الکافی، ج 2، ص 226.
61. کلینی، الکافی، ج 2، ص 188؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 288؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 418.
62. کلینی، الکافی، ج 2، ص 192.
فعّالی، محمد تقی، (1394) سبک زندگی رضوی (3)- ازدواج و خانواده، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}