نویسنده: فرج‌الله میرعرب

 

امیرمؤمنان (علیه‌السلام) رابطه‌ی چهارگانه‌ای میان تنزیل و تأویل برقرار کرده‌اند؛ حضرت تأویل برخی آیات را در خود تنزیل آنها، تأویل برخی را پیش از تنزیل آنها، در مواردی تأویل را همزمان و همراه با تنزیل و مواردی از تأویلات را از نظر زمانی، پس از زمان تنزیل دانسته‌اند. (1)
1. آیاتی که تأویل و تنزیلشان بر هم منطق است: «و أما ما فی القرآن تأویله فی تنزیله فهو کل آیة محکمة نزلت فی تحریم شیء الأمور المتعارفة التی کانت فی أیام العرب تأویلها فی تنزیلها فلیس یحتاج فیها إلی تفسیر أکثر من تأویلها»: (2) اما آیاتی از قرآن که تأویل آنها در تنزیل آنهاست، هر آیه‌ی محکمی است که در تحریم امور شناخته شده و متعارفی که در روزگار عرب وجود داشته نازل شده است. [این موارد متعارف] تأویلشان در تنزیل آنهاست [و تأویل و تنزیل بر هم منطبق‌اند]، پس به تفسیری بیشتر از تأویل آنها [که بر تنزیل منطبق است]، نیاز نیست.
در ادامه، حضرت نمونه‌هایی از این آیات را که به حلال‌ها و حرام‌ها مربوط هستند، بیان فرموده‌اند: مانند آیات بیانگر محرمات ازدواج و محرمات در خوراکی ها، معاملات حرام و ... . (3)
بنابر این روایت، احکام موضوعات شناخته شده که تحقق عینی داشته باشند، به تأویل و تفسیر مازاد بر ظاهر نیاز ندارند. این نکته بسیار مهم است؛ زیرا نشان می‌دهد قرآن کتابی نیست که فهم آن مختص امامان معصوم (علیهم‌السلام) با افراد خاصی باشد.
2. موردی که تأویل آن پیش از تنزیلش بوده: نمونه‌ی آن، کلام الهی درباره‌ی اموری است که در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حادث شد و خدا در آن مورد حکم مشروحی نازل نکرده بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن مورد از خود چیزی نداشت و نمی‌دانست باید چه حکمی صادر کند. سپس در پی برخی حوادث، خدای تعالی حکم آن امور قبل را نیز نازل کرد. نمونه‌ی [عینی] آن [مسائل مربوط به] یهود بنی قریظه و بنی نضیر است. (4)
ادامه‌ی حدیث، نشان می‌دهد که نظر حضرت به قراردادها و معاهدات یهودیان و مشکلات آنها با یکدیگر و آیاتی است که در این موارد نازل شده است. موضوعات این آیات پیش از نزول آیه وجود داشته؛ از این‌رو خداوند امر کرده که بر اساس آنچه از پیش بوده، رسولش حکم کند. این دسته از آیات، ناظر به سوابق هستند و خواهان تأویل آنها باید تاریخ گذشته رجوع کند تا دستورهای ادیان پیشین را بداند. (5)
3. مواردی که تأویل همراه تنزیل بوده: نمونه هایی از این مورد ارائه شده است. از جمله: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ» (6) و فرموده‌اند: هر کس تنزیل این آیه را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بشنود، همزمان نیاز دارد که این «صادقین» را که همراهی با آنها لازم است، بشناسد و بر رسول، واجب است که آنها را معرفی کند و در این راستا راهنمایی لازم را انجام دهد. در این صورت بر امت واجب است امتثال امر کنند. همچنین آیه‌ی اطاعت «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ» (7) که مردم با تنزیل آن از بیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و تعیین مصادیق بی نیاز بودند [تا بتوانند موضوع اطاعت از این افراد خاص را محقق کنند]. (8)
4. آیاتی که تأویلشان پس از تنزیل آنها بوده است: از جمله این آیات، خبرهایی است که به آینده مربوط است؛ مانند آیات تطبیق‌پذیر بر قاسطین، مارقین، خوارج، شهادت عمار یا خبرهای ساعت (قیامت) و رجعت و صفات قیامت. (9)
در پایان، تنزیلی را معرفی می‌کنند که عین واقعه را بیان می‌کند که در واقع بیانگر تأویل آیه و شرح معنای آن است؛ مانند قصه‌ی اصحاب کهف و ماجراهای آنان که به قسم اول مربوط است. نگاه تفصیلی به این روایت، نشان می‌دهد در این دسته از آیات که بیشتر مربوط به قصه‌های قرآن است، آیه مصداق معینی دارد و بحث مفهومی یا شبهه در مصداق، معنا ندارد تا به تأویل نیاز داشته باشد. آیات، خود تأویل خود را توضیح داده و به طور خاص آن را مشخص کرده‌اند. (10)

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 90، ص 68.
2. حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج 25، ص 10-11، ح (31001).
3. همان.
4. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 90، ص 69.
5. ر.ک: همان، ص 70-71.
6. توبه: 119.
7. نساء : 59.
8. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 90، ص 78.
9. ر.ک: همان، ص 77-78.
10. ر.ک: همان، ص 79-80.

منبع مقاله :
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول