جلوههای قرآنی حضرت امام خمینی (ره)
مقدمه
از سلاله پاک رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و در بوستان اهل بیت عصمت و طهارت، گلی شکفت که عطر وجودش عالم را معطّر ساخت. او که شاگرد صالح مکتب قرآن و عترت بود، به حق درس اخلاص و ایمان و محبت را در بالاترین حد فرا گرفت و خود مربی جهانیان و غفلتزدگان عصر ما گردید.کسی که روح خدا بود، لحظات عمر خود را با تلاوت و تدبّر در آیات قرآن و انس همیشگی با قرآن گذرانده بود و عمل به آیات نورانی قرآن و تفسیر و تبیین آن را در صحنهها و عرصههای مختلف و به تعبیر دیگر در متن زندگی خود و جامعه رونق و کمال بخشیده بود. فکر و ذهن و اندیشه و عمل و اخلاق و همه چیز او رنگ و صبغه قرآنی داشت. ما در این مقاله بر آن شدیم، تا درسهای عملی که از جلوههای قرآنی حضرت امام خمینی دیده و شنیدهایم را همراه با رویکرد و تربیت قرآنی حضرت امام به رشته تحریر درآوریم، تا از این طریق به اثبات برکات و عنایات انس و عمل به قرآن پرداخته باشیم و موجی هر چند ناچیز برای حرکت آگاهانه به سمت قرآن کریم ایجاد نماییم.
در این مقاله، ابتدا به ابعاد تربیت و تزکیه قرآنی امام و اهمیّت این تربیت در شکلگیری شخصیت انسان از دیدگاه امام پرداخته و آنگاه سیره قرآنی ایشان در نمودها و جلوههای مختلف را ذکر نمودهایم.
امام خمینی انسان کمال یافته در مدرسه جهانشمول قرآن
بزرگترین مشخصه نظام اخلاقی و تربیتی قرآن کریم که آن را از دیگر نظامهای اخلاقی و تربیتی متمایز میکند، اصل اعتدال است. قرآن تأکید بر پرورش همه ابعاد وجودی انسان و پرهیز از تکبعدی شدن دارد. در آیات قرآن کریم دنیا و آخرت، سیاست و دیانت، ماده و معنی، علم و جهل، جسم و جان، به شدّت در هم گره خورده است و رعایت اعتدال در ابعاد مختلف، تنها راه تکامل و سعادت انسان معرفی شده است. امام خمینی از معدود انسانهایی بود که همچون اجداد پاکش ائمه معصومین (علیهم السلام) در شخصیت خویش صفات به ظاهر متضاد را وحدت بخشیده بود، همانطور که علوم مختلف از جمله: عرفان، فلسفه، کلام، فقه، تفسیر، جامعهشناسی، انسانشناسی، تاریخ، شعر، ادبیات و سیاست که ظاهراً با هم متضاد هستند را در خود جمع نموده بود. او به صورت حقیقی به آیات قرآن کریم عمل نمود ایشان سالیان متوالی معتکف آستان قرآن بود و با تهذیب نفس و خروج از بیت تاریک نفس با تلاوت قرآن انس گرفته و بهرهها اندوخته بود و آثار مکتوب و غیرمکتوب او غنیمتی گرانبها برای طالبان و تشنگان معارف قرآنی خواهد بود.وجود امام منشور انوار مختلف و ابعاد گوناگون بود. ایشان در ارتباط با تربیت همه جانبه قرآن فرمودهاند:
قرآن کتاب انسانسازی است.(1)
باید تربیت، تربیت قرآنی باشد.(2)
اسلام برای تربیت ماها آمده است، تا تبعیت از آن نکنیم به همه ابعادش، تربیت نمیشویم.(3)
مسلمان آن است که همه چیزهایی که نبی اکرم آورده برایش، قبول کند و عمل کند.(4)
امام چون عامل به همه ابعاد قرآن بودند، شعاع شخصیتی بسیار گستردهای داشتند و مردم با دیدن ایشان به یاد سیره معصومین (علیهم السلام) که سرچشمه همه کمالات و زیباییهای معنوی بودند میافتادند و بخش قابل توجهی از تحولات مردم، در پرتو تربیت و شخصیت قرآنی امام بود که به حق فضایل و ارزشهای اخلاقی را در مقام عمل به منصه ظهور رسانده بودند.
آنهایی که در پی یافتن رمز موفقیت و استواری حضرت امام هستند، باید قبل از هر چیز به نوع تعلیم و تربیت قرآنی او که در ایّام کودکی و دوران نوجوانی و جوانی، بر رفتار ایشان حاکم بوده، توجّه کنند. نکات مبتنی بر معارف بلند قرآنی که در شرح چهل حدیث و تفسیر سوره حمد و کتب و سخنرانیهای اخلاقی و عرفانی و سیاسی حضرت امام آمده است، حکایت از این انس و دلباختگی نسبت به قرآن کریم دارد.
تربیت و تزکیه قرآنی از دیدگاه امام خمینی (رحمةالله علیه)
نظرگاه اخلاقی و تربیتی حضرت امام، مبتنی بر همان اندیشه قرآنی است که خدای تبارک و تعالی پس از هفت سوگند آشکار به مظاهر عظیم طبیعت و نفس انسانی با صراحت و قاطعیت میفرماید:(قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا)؛(5) رستگاری انسان و جوامع انسانی تنها از یک معبر قابل دستیابی است و آن تزکیه و تربیت نفوس انسانی است و ورای آن، جز گردابی از سرگردانی و بحران اجتماعی و خسران دایمی چیز دیگری نیست.
امام بارها میفرمودند: «عالم محضر خدا است».(6) اینگونه خداباوری و جهانبینی است که میتواند انسانهایی آنچنانی تربیت کند و تا این باورهای قرآنی عمومیت نیابد، سعادت و آرامش حقیقی و تمدن واقعی دست نیافتنی باقی خواهند ماند.
حضرت امام در ارتباط با پیوستگی (علم و تربیت و تزکیه) با توجه به آیه شریفه (وَعَلّمَ آدَمَ الاْسْمَاءَ کُلّهَا)(7) فرمودهاند:
علم به دو قسم است 1ـ علم حصولی (که تصور و تصدیق فکر و اندیشه است) این گاهی به عمل مینشیند و گاهی به عمل نمینشیند 2ـ علم شهودی (که با تربیت و تزکیه همراه است( این علم همیشه به عمل آمیخته است.
ایشان تزکیه را مقدّم بر تعلیم میدانند و با توجّه به آیه (یُزَکّیهِمْ وَیُعَلّمُهُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ)(8) فرمودهاند:
لهذا در آیه شریفه تزکیه را مقدم ذکر کردهاند بر «تعلیم» کتاب و حکمت، بلکه تعلیم کتاب و حکمت مقدمه تزکیه است.(9)
تربیت کنید، مهم تربیت است، علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است.(10)
این دو سخن نشان میدهد که انسان، اگر گرفتار اصطلاحات علمی شد هرگز به نزاهت تزکیه و تربیت نفس نمیرسد. وقتی به نزاهت تزکیه نرسید به جای اینکه خود را نبیند، همواره کمالات خود را میبیند؛ چون انسان با چهره محبت خود را میبیند «حبّ شیء یعمیو یصم». همانطوری که دشمنی نمیگذارد انسان نکات مثبت در دیگران را ببیند نگرش دوستی هم نمیگذارد انسان نقاط ضعف خود را ببیند و در پی اصلاح و تزکیه و تربیت کامل خود برآید.
نکته دیگری که امام خمینی (رحمةالله علیه) در راه جهاد اکبر و مسأله تزکیه نفس مطرح مینمایند، این آیه قرآن است:
(وَدَّ الّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أسْلِحَتِکُمْ)؛(11) کافران علاقمند هستند که شما از سلاحتان غافل باشید. این اصل که در جنگ کوچک (جهاد اصغر) سلاح آهن است، ولی در جهاد اکبر سلاح آه است نه آهن؛ یعنی جهاد اکبر همانطور که امام علی (علیه السلام) در دعای کمیل فرمودهاند نیازمند راز و نیاز و ذکر و دعا و طاعت و عبادت و گریه همراه با امید و رجا به محضر حضرت حق تبارک و تعالی است، تا نتیجه بدهد و وقتی ما سیره قرآنی امام را مورد توجه قرار میدهیم، میبینیم ساعات زندگانی ایشان از دعا و ذکر و عبادت به ویژه نماز شب و گریه مشحون است.
اهمیت تربیت قرآنی از دیدگاه امام خمینی
آنچه جلوههای قرآنی حضرت امام یا به عبارت دیگر راه و روش زندگی ایشان را شکل داده بود، تربیت یافتگی ایشان در مکتب قرآن بود و بدین جهت به اهمیّت تربیت قرآنی در شکلگیری شخصیت انسان از دیدگاه امام خمینی نظری گذرا داریم.تربیت قرآنی از نظر امام، از اهمیّت فوق العادهای برخوردار بوده است و لذا پیوسته اهمیّت آن را با توجّه به آثار آن گوشزد میکردهاند.
انبیا هم که آمدهاند از طرف خدای تبارک و تعالی، برای همین تربیت بشر و برای انسانسازی است. تمام کتب انبیا ـ خصوصاً کتاب مقدس قرآن کریم - کوشش دارند به اینکه این انسان را تربیت کنند. برای اینکه با تربیت انسان، عالَم اصلاح میشود. آنقدر که انسان غیر تربیت شده مضر است به جوامع، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی و هیچ موجودی آنقدر مضر نیست. و آنقدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، هیچ ملائکهای و هیچ موجودی آنقدر مفید نیست. اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است. و انبیا آمدهاند برای اینکه این عصاره بالقوّه را بالفعل کنند؛ و انسان یک موجود الهی بشود.(12)
امام، با توجّه به آیات قرآنی که انسان را به انجام عمل صالح فرا میخواند، تربیت قرآنی را هماهنگ با نفس و فطرت خداخواه دانسته و فرمودهاند:
اعمال صالحه آنهایی است که سازش داشته باشد با نفس انسان. نفس انسان سعادتمند خلق شده است. یعنی استعداد سعادت در آن هست و فطرت انسان فطرت سعید است. عمل صالح آن است که با این فطرت سازش داشته باشد.(13)
امام، مهمترین اثر تربیت قرآنی را تحصیل کمال واقعی دانسته و فرمودهاند:
هیچ چیز انسان را سیر نمیکند مگر اینکه تربیت بشود که با این تربیت به منتها سیری که در این سیر آن منتها تمام چیزهایی است که انسان میخواهد، و آن رسیدن به کمال مطلق ]است[. به کمال مطلق اگر رسید این طمأنینه برایش حاصل میشود. اطمینان قلوب به رسیدن به خداست.(14)
دامنه تربیت قرآنی محدود نبوده و تا آنجا ادامه دارد که انسان به مقام خواص برسد. امام در این ارتباط فرمودهاند:
انسان مراتب سیرش از طبیعت است تا مافوق طبیعت، تا برسد به آنجایی که مقام الوهیت است، انسان با تربیتهای صحیح تمام معنویتها و مراتب معنوی را در خودش ایجاد میکند و به یک مقامی که حتی فوق مقام ملائکة الله است(15) و غیر از خدا هیچ نمیبیند میرسد.
1. امام و جلوه محبت قرآنی
وقتی یک رهبر، معلّم و پیشوا به مردمش محبت ورزید و جان آنان را شاداب و اشباع نمود، محبت آنان هم به رهبر جلب میشود و آن وقت است که در راه اجرای فرامین آن رهبر، سر از پا نمیشناسند و رهبر در سایه چنین مردمی به همه اهداف متعالی خویش میرسد. و امام خمینی در عصر ما آتشفشان کاستی ناپذیز محبت و رأفت به مردم مؤمن و مسلمان و جوانان امت اسلامی بودند.یکی از نمونههای محبتورزی ایشان، در پیام تسلیت فاجعهی 17 شهریور نمودار است که شهدای این فاجعه را فرزندان خود مینامد و میفرماید:
خدا شاهد است مصطفای من تنها آن نبود که سالش نزدیک است، بلکه همه به خاک و خون کشیدههای حادثه شوال، مصطفاهای من بودهاند.(16)
روش محبت، یکی از روشهای تربیتی بسیار مؤثر است و نشانه شرح صدر و نفس مطمئنه داشتن فرد است. خدای تعالی رمز پیروزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در همین شرح صدر و محبتورزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امت میداند.
(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ).(17)
از جلوههای دیگر محبتورزی که در آیه ذکر گردیده و در رفتار فردی و خانوادگی و عملکرد سیاسی ـ اجتماعی حضرت امام بسیار مشهود بود، گذشت و عفو، دعا و طلب آمرزش برای افراد، مشورت کردن با افراد و به عبارت دیگر شخصیت دادن به افراد بود، تا در پرتو نور محبت قرآنی امام، افراد متحول و تربیت شوند.
2. امام و جلوه امید و بشارت قرآنی
یکی از اصولی که حضرت امام (رحمةالله علیه) همواره بر آن تکیه و تأکید داشتهاند «اصل امید» در تعلیم و تربیت است. امید از عوامل موفقیت و یأس از عوامل شکست است. انسان همین که در امور مختلف زندگی (مسائل فردی و اجتماعی، مادی و معنوی) گرفتار یأس شد، توان حرکت و تلاش و مبارزه با موانع را از دست میدهد و دچار عقبماندگی میشود. حضرت امام (رحمةالله علیه) امید را، از جنود و لشکریان خدای رحمان و یأس را، از جنود و لشکریان شیطان دانسته و فرمودهاند:ما باید این جنود ابلیس را کنار بزنیم. و امید، که از جنود الله است در خودمان زنده بکنیم.(18)
حضرت امام (رحمةالله علیه) با توجّه به آیه شریفه قرآن (لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله)،(19) فرمودهاند:
هیچوقت اصلاً کلمه یأس را در ذهنتان وارد نکنید که این از جنود شیطان است.(20)
خطاب به همه نویسندگان و گویندگان فرمودهاند:
نویسندههای ما، گویندگان ما همهشان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند، در ملت امید ایجاد کنند، اطمینان بدهند و استقلال روحی در ملت ایجاد کنند، اگر این خدمت را انجام دهند ما تا آخر پیروز هستیم.(21)
ایشان در مبارزه با گناهان و سیر و سلوک معنوی فرمودهاند:
تو نیز مأیوس نباش، که یأس از اقفال بزرگ است، به قدر میسور در رفع حجب و شکستن اقفال برای رسیدن به آب زلال و سرچشمه نور کوشش کن.(22)
3. امام خمینی و جلوههای اخلاص قرآنی
قرآن کریم میفرماید:(قُلْ إِنّمَا أعِظُکُمْ بِوَاحِدَة أنْ تَقُومُوا للهِ مَثْنَی وَفُرَادَی).(23)
قرآن کریم، محور حرکت انبیا و داعی و محرّک آنها برای حرکت را اخلاص و توجّه تام آنها به حضرت رب العالمین معرفی میکند.
نیّت مشخصه شعاع دید و برد عملی انسان است. اعمال از نیت رنگ میگیرند و در همان محدوده اثرآفرین میشوند.
حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) با توجّه به عنصر اثر گذار «اخلاص» فرمودهاند:
کسی که دارای حبّ جاه و ریاست است و این حبّ ملکه نفسانیه و شاکله روح او شده است، غایت آمال او رسیدن به آن مطلوب است و افعال صادره از او تابع آن غایت است.(24)
حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) در تمام فعالیتهای خود، گوهر اخلاص را به همراه داشتند و همین امر سبب گردیده بود که تمام اقشار مردم بالاترین ارادت و شیفتگی خود را به این اسوه حسنهای که خالصانه برای احیای اسلام و قرآن بهپا خواسته بود ابراز دارند و حرف او را با جان و دل پذیرا باشند و او با تمام خدمتهایی که به جهان اسلام و مسلمین کرده بود، میگفت: من طلبهای بیش نیستم.(25)
حضرت امام در کلامی دیگر در ارتباط با اهمیت اخلاص فرمودهاند:
با هر ریاضت و جدیّتی شده قصد خود را تخلیص کند. سرمایه نجات و سرچشمه فیوضات تخلیص نیّت و نیّت خالص است. «من أخلص لله أربعین صباحاً جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه».(26)
حضرت امام کسب اخلاص را، توجّه ویژه به سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) از جمله امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دانسته و فرمودهاند:
خداوند چند آیه برای چند قرص نان که حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ و عائلهاش صدقه دادند،... چند آیه نازل فرمود. این آیات برای قرص نان نیست، این آیات برای اخلاص، برای آنکه برای خدا بود.(27)
و همچنین فرمودهاند:
روایتی است از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «ضربة علیّ یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین»؛ آنچه این یک ضربت را با عبادت ثقلین، عبادت جن و انس مقابل کرده مرتبه اخلاص است.(28)
امام خمینی از همان ایام جوانی که به مقام اجتهاد رسید، تا زمانی که بر کرسی قیادت و امامت نشست، در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، کوچکترین گامی برنداشت و از ریاست و مقام و مرجعیت و تبلیغات شخصی فراری بود. اینها همه از اخلاص قرآنی امام نشأت میگرفت. به دو نمونه از صدها رفتار مخلصانه ایشان توجه نمایید:
سالها پیش از درگذشت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمةالله علیه)، امام بر دو کتاب وسیله و عروه حاشیه داشتند و حاشیه بر این دو کتاب در مرجعیت هر فقیهی دخیل بود، ولی هیچ کس از این موضوع خبر نداشت تا بعد از درگذشت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، تازه افراد فهمیدند که امام بر این دو کتاب حاشیه داشته است.
بعد از درگذشت آیت الله حکیم، در نجف عدهای از شهرهای موصل و کرکوک آمدند و گفتند: ما از آقای حکیم تقلید میکردیم الآن از چه کسی تقلید کنیم؟ امام با اینکه میتوانستند رساله خود را به آنها بدهند، این کار را نکردند و فرمودند به تقلید از آقای حکیم باقی باشید. این خیلی عظمت میخواهد که اشخاصی پیش یک مرجع بیایند و آن مرجع اینگونه بگوید.(29)
4. امام و جلوه ادعیه و نیایشهای قرآنی
قرآن در آیات متعدد، مخاطبان خود را دعوت به دعا و فرهنگ دعا و آفاق و اعمال و احوال و ابعاد دعا نموده است. در سیره قرآنی امام، «دعا» به عنوان یک روش مؤثر در تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه و بهسازی و سالمسازی فرد و محیط مورد توجّه و تأکید بوده است.روش «دعا» در نظام فکری حضرت امام معنادار است؛ چرا که دعا روشی است که انسان را به عالم بالا وصل میکند تا با عنایات و توجّهات حضرت حق تعالی، در دنیا حیات طیبه داشته باشد.
دعا، کلید گشودن درهای رحمت و عنایت الهی است.
حضرت امام با توجّه به جایگاه ادعیه ائمه اطهار آنها را «قرآن صاعد» نامیدهاند و در کلامی فرمودهاند:
ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» میخوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیه» امامان و «دعای عرفات» حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ماست.(30)
و همچنین فرمودهاند:
مطالعه در ادعیه معصومین ـ علیهم السلام ـ و سوز و گداز آنان از خوف حق و عذاب او سرلوحه افکار و رفتارت باشد.(31)
و در کلامی دیگر فرمودهاند:
یکی از بزرگترین نعمتها بر بندگان و رحمت گسترده در میان اهل شهرها دعاهایی است که از گنجینههای وحی و شریعت و حاملان دانش و حکمت نقل شده است، زیرا همین دعاهاست که رابطه معنوی میان خالق و مخلوق، و رشته پیوند میان عاشق و معشوق است، و وسیلهای است برای درآمدن به اندرون قلعه محکم، و چنگ زدن به آن دستاویز استوار و ریسمان پرتوان.(32)
دعا بذری است در زمینی به نام معرفت، که نتیجه آن تهذیب نفس است؛ دعا جوشیدن چشمه ربَّنا از کویر سینههای سوزان و جریان آن بر دشتهای استجابت است. و آنچه هیچ را با همه پیوند میدهد دعا است و حضرت امام بر همین موضوع عنایت ویژهای داشته و فرمودهاند:
این ادعیهشان برای تجهیز مردم بود،... اشخاص وقتی که ادعیه را میخواندند قوّت روحی پیدا میکردند و سبکبار میشدند و شهادت برای آنها هیّن و آسان میشد.(33)
این ادعیه انسان را از این ظلمت بیرون میبرد. وقتی که از این ظلمت بیرون رفت، انسانی میشود که برای خدا کار میکند.(34)
در ارتباط با نقش آفرینی ادعیه، در صحنهها و عرصههای متعدد زندگی فردی و اجتماعی انسان فرمودهاند:
ائمه طاهرین، علیهم السلام، بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرمودهاند. لسان ادعیه با لسانهای دیگری که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان میفرمودند خیلی فرق دارد. اکثراً مسائل روحانی، مسائل ماوراء طبیعت، مسائل دقیق الهی و آنچه را مربوط به معرفة الله است، با لسان ادعیه بیان فرمودهاند.(35)
حضرت امام در سیره قرآنی خود، الگوگیری از سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اسلام را مورد توجه و تأکید قرار داده و این چنین فرمودهاند:
باید متشبث به آن سیرهای بشوید که پیغمبر اکرم و ائمه اسلام بین ما گذاشته است،... با ادعیهشان مردم را دعوت میکردند؛ دعا میکردند، با دعا مردم را دعوت میکردند.(36)
یکی از مهمترین رموز موفقیت امام خمینی (رحمةالله علیه)، توجّه ویژه به ادعیه و زیارات و توسلات به امامان معصوم (علیهم السلام) بود. به دو نمونه از این جلوه قرآنی امام توجّه نمائید.
1. در تمام مدت اقامت ایشان در نجف اشرف جز در موارد استثنایی، برنامه زیارت و دعای هر شب ایشان هرگز ترک نشد. در اغلب ایّام مشغول زیارت در کنار قبر امام حسین (علیه السلام) بودند و در دهه عاشورا، هر روز زیارت عاشورای معروفه را با صد مرتبه سلام و صد مرتبه لعن، میخواندند.
2. امام مقید به قرائت زیارت جامعه کبیره بودند. در 15 سال در نجف به طور مرتب در تمام شبها، این دعا را میخواندند و در زمستان و تابستان این برنامه ایشان ترک نشد.
5. امام و جلوههای صبر و استقامت قرآنی
یکی از واژههای کلیدی قرآن و یکی از جلوههای بارز اخلاق حسنه که در آیات متعدد قرآن کریم به آن سفارش شده و دارندگان آن مورد تشویق و تجلیل قرار گرفتهاند «صبر و استقامت» است. خداوند در قرآن ما را به بهرهگیری از صبر دعوت نموده (اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ)؛(37) (وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ)(38) و آثار و برکات مطلوب صبر و مقاومت و شکیبایی را ذکر نموده و صبر جمیل پیامبران و اولیای الهی را برای ما مثال زده، تا مشمول بشارتهای الهی بر صابرین شویم. ائمه هدی (علیهم السلام) ریشه صبر را، ایمان و یقین به خداوند دانسته و شرط بالا رفتن ظرفیت را مقاومت و صبوری و ارتقای ایمان و یقین به خدا قلمداد نمودهاند.حضرت امام خمینی، به خوبی این خلق حسنه را در لحظه لحظه عمر شریفش به منصه ظهور رسانده بود و با صبر و پایداری و شکیبایی بر تحقق نظام مقدس اسلامی و تقویت و کمال آن کوشش نمود. آن بزرگوار در این ارتباط فرموده است:
باید صبر کرد، سفارش به صبر کرد، برای احقاق حق، صبر لازم است. اگر ما اسلام را میخواهیم و اگر قرآن کریم را میخواهیم که در این مملکت و انشاءالله در ممالک دیگر پیاده بشود و میخواهیم که یک حکومت اسلامی داشته باشیم، باید همه توصیه به حق بکنیم و سفارش به حق بکنیم.(39)
در کلامیدیگر، حضرت امام با اشاره به سیره قرآنی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) و سایر ائمه هدی (علیهم السلام)، نقش مقاومت و صبوری آنها را برای حفظ اسلام اینچنین ذکر نمودهاند:
حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ ... در زمانی که به خلافت رسیدند گرفتاریشان بسیار زیادتر بود؛ برای اینکه آن وقت عهدهدار یک مسائل بزرگ بودند؛ غیر از چیزهایی که باید انجام بدهند، که مؤونهاش کم بود، مع ذلک، خوب، مقاومت کردند و اسلام را ترویج کردند و به پیش بردند. و ائمه ما ـ علیهم السلام ـ همهشان یا در حبس بودند یا در تبعید بودند یا در محاصره بودند. اینها یک چیزی بود که برای آنها از باب اینکه برای اسلام بود سهل بود.(40)
دو نمونه از سیره اخلاقی حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) را در این خصوص بیان میکنیم:
1. در اوج خفقان ستمشاهی، وقتی فرزند فرزانه و شایسته امام به طور مرموزی به شهادت میرسد، امام در برابر این رویداد جانکاه و غمبار صبورانه و استوار مقاومت کردند و در سخنرانی تاریخی خویش این حادثه سخت را، از «الطاف خفیّه الهی» برشمردند.
2. پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به خاک و خون کشیده شدن جمعی از بهترین یاران باوفای اسلام و انقلاب و ضرباتی که منافقین بر نیروهای حزب اللهی وارد کردند، ایشان ضمن تجلیل از شهیدان، هرگز اشکی از دیدگان نمیریزند، و باصلابت و استقامت کمنظیر میفرمایند: «بکشید ما را ملّت ما بیدارتر میشود».(41) و آروزی غم، سستی، پشیمانی و ضعف را در سختترین شرایط بر دلهای پرکینه دشمن، برای همیشه باقی میگذارد.
امام (رحمةالله علیه)، صبر و استقامت را لازمه رهبری میدانستند و در این ارتباط چنین فرمودهاند:
استقامت ـ که لازمه رهبری انبیای گرام است - به طور کامل در رسول اکرم بود (وَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ)؛(42) نهضت کن و استقامت کن. این دو خاصیت در پیشبرد مقاصد بزرگ پیغمبر اسلام دخالت داشت.(43)
6. امام و جلوههای تواضع و فروتنی قرآنی
در قرآن کریم آمده است: (وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنْ اتَّبَعَکَ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ)؛(44) یکی از مهمترین و برترین صفات اخلاقی و تربیتی که قرآن بر روی آن تأکید دارد، تواضع و فروتنی است. تواضع، سبب برتری و بلندی آدمی و برتریجویی، موجب سقوط به حضیض جهالت و شقاوت و باعث گرفتاری در بدبختی ابدی میشود.حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) به معنای واقعی کلمه متواضع بودند و با آن همه مقام و عظمت علمی و فقهی و ولایتی که چشم جهانیان را خیره کرده بود، تنها خود را یک طلبه خدمتگزار میدانستند و با این همه، خدمت به اسلام و احیای قرآن و عترت، هیچگونه حریم و امتیازی برای خود قائل نبودند و با کمال فروتنی و تواضع، خطاب به جوانان رزمنده جبههها میفرمودند:
اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم.(45)
همچنین امام در نامهای به نمایندگان مجلس فرمودهاند:
همه در فکر مردم باشید... اینها بندههای خدا هستند. و از من افضلاند و محتمل است که از شماها هم افضل باشند. چرا ما به فکر آنها نباشیم؟(46)
تواضع است دلیل رسیدگان به کمال که چون سوار به مقصد رسد پیاده شود.
7. امام و جلوههای توکل قرآنی
از جمله موضوعاتی که در قرآن کریم زیاد دربارهاش سخن به میان آمده و بر آن سفارش شده، مسأله توکل است. در برخی از آیات قرآن، توکل از خصلتهای والای مؤمنان شمرده شده و در قرآن، «متوکلین» از محبوبین خداوند متعال تلقی شدهاند.توکل و اطمینان و واگذاشتن امور به قادر متعال، از جمله صفات برجسته بندگان حق تعالی است. آنچه از تشویشها، نگرانیها و تردیدها نسبت به حال و آینده جلوگیری میکند و به انسان قوّت قلب و اراده و گرمی در کارها میبخشد، توکل و اطمینان خاطر به حضرت حق جلّ و علا است.
یکی از بارزترین صفات روحی امام، توکل و اطمینان خاطر بود. همه کسانی که امام را درک کردهاند میدانند که در تمام فراز و نشیبها و سختیهای زندگی، حتی دچار یک لحظه اضطراب و تزلزل نگردیدند. همیشه جازم و مصمم و استوار باعث اطمینان سایرین و آرامش خاطر همگان میشدند.
در جریان حمله بسیار حساب شده عراق به ایران که در یک لحظه خبر دادند فرودگاههای ایران بمباران شده و هزاران تانک و نفربر و توپ جنگی به همراه بیش از صدهزار نظامی از سراسر مرز به ایران حمله نمودهاند، اضطراب همهجا را فرا گرفت و تشویش و نگرانی دامنگیر مسئولین کشور گردید، اما امام در کنار دهها احتمال و بازتاب این حمله غافلگیرانه فرمودند:
یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش.(47)
و این چنین با آرامی همه را آرام نموده و تزلزل به وجود آمده را برطرف کردند.
پینوشتها:
1- صحیفه امام، ج 7، ص 415.
2- همان، ج 15، ص 415.
3- همان، ج 4، ص 191.
4- همان، ص 192.
5- شمس (91): 9 ـ 10.
6- صحیفه امام، ج 8، ص 388.
7- بقره (2): 31.
8- جمعه (62): 2.
9- صحیفه امام، ج 9، ص 135.
10- همان، ج 14، ص 40.
11- نساء (4): 102.
12- صحیفه امام، ج 14، ص 153.
13- همان، ج 7، ص 500.
14- همان، ج 12، ص 505.
15- ر.ک: همان، ج 8، ص 411.
16- صحیفه امام، ج 3، ص 462.
17- آل عمران (3): 159.
18- صحیفه امام، ج 13، ص 536.
19- زمر (39): 53.
20- صحیفه امام، ج 15، ص 102.
21- ر.ک: همان، ج 13، ص 537.
22- صحیفه امام، ج 18، ص 446.
23- سبأ(34): 46.
24- شرح چهل حدیث، ص 330.
25- ر.ک: صحیفه امام، ج 5، ص 300.
26- همان، ص 394.
27- صحیفه امام، ج 7، ص 341 ـ 342.
28- ر.ک: همان، ج 16، ص 197.
29- ر.ک: جلوه های حسینی در سیمای خمینی، ص 40.
30- صحیفه امام، ج 21، ص 396 ـ 397.
31- همان، ج 18، ص 520.
32- شرح دعای سحر، ص 32.
33- صحیفه امام، ج 13، ص 33.
34- کلمات قصار، ص 52.
35- جهاد اکبر، ص 37.
36- صحیفه امام، ج 18، ص 424.
37- بقره (2): 153.
38- عصر (103): 4.
39- صحیفه امام، ج 13، ص 469.
40- همان، ج 14، ص 315.
41- صحیفه امام، ج 7، ص 183.
42- شوری (42): 15.
43- صحیفه امام، ج 7، ص 244.
44- شعراء (26): 215.
45- صحیفه امام، ج 16، ص 143.
46- همان، ج 14، ص 213 ـ 214.
47- همان، ج 13، ص 223.
1. جلوههای حسینی در سیمای خمینی، سید نعمت الله حسینی، انتشارات قم، 1378.
2. جهاد اکبر، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1373.
3. شرح چهل حدیث، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1372.
4. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379.
5. کلمات قصار، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.
6. مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1374.
منبع مقاله :
مجموعه مقالات همایش اندیشههای قرآنی امام خمینی(س)، جلد اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}