گلچین احادیث ازامام حسن مجتبی (علیه السلام)

یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَكُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَكَ تَكُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوكَ بِهِ تَكُنْ عَدْلاً.([1])
امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهى عفیف و پاكدامن باش تا عابد و بنده خدا باشى. راضى باش بر آنچه كه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنى و بى نیاز باشى. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیكى و احسان نما تا مسلمان محسوب شوى. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد كن كه انتظار دارى دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) به دنباله وصیّتش در حضور جمعى از أصحاب فرمود: و ما دو نفر ـ یعنى حضرت و برادرش امام حسین (علیهما السلام) ـ ریحانه رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.
فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ مى شود، همان طورى كه وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.
پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام)، در جمع اصحاب فرمود: شخصى از میان شماها رفت كه در گذشته مانند او نیامده است، و كسى در آینده نمى تواند هم تراز او قرار گیرد.
فرمود: كسى كه قرآن را ـ با دقّت ـ قرائت نماید، در پایان آن ـ اگر مصلحت باشد ـ دعایش سریع مستجاب خواهد شد ـ و اگر مصلحت نباشد ـ در آینده مستجاب مى گردد.
فرمود: همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوى نور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است.
فرمود: هر كه نماز ـ صبح ـ را به خواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع كند، برایش پوششى از آتش خواهد بود.
فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یكدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.
فرمود: هركس جایگاه ـ عبادات ـ خود را در مسجد قرار دهد یكى از هشت فایده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى ـ براى معرفت ـ، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع، رحمت و محبّت عمومى، سخن و مطلبى كه او را هدایت گر باشد، ـ توفیق إجبارى ـ در ترك گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب.
فرمود: هر كه با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.
فرمود: هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسى كه دنیا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.
فرمود: هلاكت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تكبّر شیطان ـ با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طورى كه حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه كه را با چشم خود ببینى حقّ است; و آنچه را شنیدى یا آن كه برایت نقل كنند چه بسا باطل باشد.
فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهى كه موجب آتش جهنّم شود.
فرمود: وقتى انسان برادر مؤمن ـ و دوست ـ خود را ملاقات نمود، باید پیشانى و سجده گاه او را ببوسد.
فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نكرده است. لحظات آخر عمر هر یك معیّن و ثبت مى باشد، نیازمندى ها و روزى هركس سهمیّه بندى و تقسیم شده است تا آن كه موقعیّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد. و نیز فرمود: هر كسى كه خداوند را عبادت و اطاعت كند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
به بعضى از فرزندانش فرمود: اى پسرم! با كسى دوستى و برادرى بر قرار نكن مگر آن كه او را از هر جهت بشناسى و مورد اطمینان باشد، پس هنگامى كه چنین فردى را یافتى در همه امور با او باش.
از حضرت پیرامون بُخل سؤال شد؟ در جواب فرمود: معناى آن چنین است كه انسان آنچه را به دیگرى كمك و انفاق كند فكر نماید كه از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره كرده و نگه داشته است خیال كند برایش باقى مى ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.
فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت كردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نیازى مى گردد.
فرمود: ـ مفهوم و معناى ـ سیاست آن است كه حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت كنى.
فرمود: هیچ گروهى در كارهاى ـ اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و ... ـ با یكدیگر مشورت نكرده اند مگر آن كه به رشد فكرى و عملى و... رسیده اند.
فرمود: آن خوبى كه شرّ و آفتى در آن نباشد شكر در مقابل نعمت ها و صبر و شكیبائى در برابر سختى ها است.
فرمود: اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است.
فرمود: همانا كسى تو را ـ در برابر عیب ها و كم بودها ـ هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوى، بهتر است از آن كسى كه فقط تو را تعریف و تمجید كند تا بر عیب هایت افزوده گردد.
فرمود : بهترین دوست نزدیك به انسان، آن كسى است كه در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندى نزدیكى هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد كسى است كه از محبّت و دلسوزى بیگانه باشد گرچه از نزدیك ترین خویشاوندان باشد.
از حضرت (علیها السلام) پیرامون مُروّت و جوانمردى سؤال شد، فرمود: جوانمرد كسى است كه در نگهدارى دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
فرمود: تعجّب مى كنم از كسى كه در فكر خوراك و تغذیه جسم و بدن هست ولى درباره تغذیه معنوى روحى خود نمى اندیشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى كند. و عقل و قلب و روح خود را كارى ندارد ـ هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شكل و نوعى باشد استفاده مى كند ـ .
فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستى را مى زداید و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بین مى برد.
فرمود: كسى كه عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است كه نصف علم ها را فرا گرفته باشد.
فرمود: صبر و شكیبائى زینت شخص، وفاى به عهد علامت جوانمردى، و عجله و شتابزدگى (در كارها بدون اندیشه) دلیل بى خردى مى باشد.
فرمود: كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.
فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات مى شوند.
فرمود: همانا در قرآن چراغ هاى روشنائى بخش; و شفا بخش دردها و گرفتارى هاى درونى وجود دارد، پس كسى كه (خود را) با قرآن جلى دهد چشمانش قوى و روشن مى گردد; وقلب و درون خویش را صفا خواهد داد، چون كه تفكّر و اندیشه (در قرآن سبب) حیات قلبِ آگاه مى باشد، همچنان كه شخص روشن دل در تاریكى ها به وسیله نور چراغ حركت مى نماید و راه مى رود.
فرمود: مزاح و شوخى ـ هاى زیاد و بیجا ـ شخصیّت و وقار انسان را از بین مى برد، و چه بسا افراد ساكت داراى شخصیّت و وقار عظیمى مى باشند.
فرمود: از علائم پستى شخص، شكر نكردن از ولى نعمت است.
فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشكل دوست و برادرم، از یك ماه اعتكاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبّى، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.
فرمود: چیزهاى دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت. پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مردارى بشناسى كه به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده كنى.
فرمود: در دنیا ـ از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و... ـ چنان برنامه ریزى كن مثل آن كه مى خواهى همیشه دوام داشته باشى، و نسبت به آخرت به نوعى حركت و كار كن مثل این كه فردا خواهى مُرد.
فرمود: زیرك ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزكار مى باشد; أحمق و نادان ترین افراد، كسى است كه تبه كار و اهل معصیت باشد; گرامى ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن كسى است كه به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، كمك نماید.

پي نوشت :

[1] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 79، ح 33، بحارالأنوار: ج 78، ص 112، س 8.
[2] ـ كلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): 7، ص 211.
[3] ـ كلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): 7، ص 25، بحارالأنوار: ج 44، ص 23، ح 7.
[4] ـ إحقاق الحقّ: ج 11، ص 183، س 2 و ص 185.
[5] ـ دعوات الرّاوندى: ص 24، ح 13، بحارالأنوار: ج 89، ص 204، ح 21.
[6] - بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ضمن ح 6.
[7] ـ وافى: ج 4، ص 1553، ح 2، تهذیب الأحكام: ج 2، ص 321، ح 166.2
[8] ـ تحف العقول: ص 234، س 14، من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 511، ح 1479.
[9] ـ تحف العقول: ص 235، س 7، مستدرك: ج 3، ص 359، ح 3778.
[10] ـ إحقاق الحقّ : ج 11، ص 238، س 2.
[11] ـ إحقاق الحقّ: ج 11، ص 235، س 7.
[12] - كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 140.
[13] ـ أعیان الشّیعه: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6.
[14] - تحف العقول: ص 229، س 5، بحارالأنوار: ج 10، ص 130، ح 1.
[15] ـ كلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص 138، تحف العقول: ص 234، س 6، بحارالأنوار: ج 75، ص 105، ح 4.
[16] ـ تحف العقول: ص 236، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 105، ح 4.
[17] - تحف العقول: ص 232، س 2، بحار الأنوار: ج 75، ص 110، ح 5.
[18] ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص 427، بحار: ج 68، ص 184، ضمن ح 44.
[19] - تحف العقول: ص 164، س 21. بحار الأنوار: ج 75، ص 105، ح 3.
[20] ـ أعیان الشّیعه: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 113، ح 7.
[21] ـ كلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص 212، بحارالأنوار: ج 73، ص 318، ح 6.
[22] ـ همان مدرك: ص 57.
[23] ـ تحف العقول: ص 233، أعیان الشّیعه: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 105، ح 4.
[24] ـ تحف العقول: ص 234، س 7، بحارالأنوار: ج 75، ص 105، ح 4.
[25] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6.
[26] ـ إحقاق الحقّ: ج 11، ص 242، س 2.
[27] ـ تحف العقول: ص 234، س 3، بحارالأنوار: ج 75، ص 106، ح 4.
[28] ـ تحف العقول: ص 235، س 14، بحارالأنوار: ج 73، ص 312، ح 3.
[29] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام)، ص 39، بحارالأنوار: ج 1، ص 218، ح 43.
[30] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 46.
[31] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص 129.
[32] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص 198.
[33] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص 209.
[34] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص 209.
[35] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 73، ح 18، بحارالأنوار: ج 78، ص 112، س 15.
[36] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 139، بحارالأنوار: ج 75، ص 113، ح 7.
[37] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 139، بحارالأنوار: ج 75، ص 105، ح 4.
[38] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 139.
[39] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص 36، بحارالأنوار: ج 44، ص 138، ح 6.
[40] ـ كلمه الإمام الحسن (علیه السلام) ص 37، بحارالأنوار: ج 44، ص 138، ح 6.
[41] ـ إحقاق الحقّ : ج 11، ص 20 س 1، بحارالأنوار: ج 44، ص 30.

منبع: www.andisheqom.com