نویسنده: میشل كندی
برگردان: زهرا جعفری

 

فرستادن فرزندتان به مهد كودك یا دبستان می‌تواند موارد جدیدی از حسادت را در پی داشته باشد. كودكان معمولاً در ابتدا شروع مدرسه، به لباسها، اسباب‌بازیها، دوستان و یا خانه‌های سایر بچه‌ها حسادت می‌كنند. راه ساده‌ای برای مقابله با این مسأله وجود ندارد، مگر اینكه این مشكل را مد نظر داشته باشیم و بدانیم كودكان اغلب به صورت دوره‌ای عمل می‌كنند - گاهی در مورد منحصر به فرد بودن خود اعتماد به نفس كاملی دارند و گاهی نیز به تقلید از دیگران تمایل پیدا می‌كنند. نكته‌های توصیه شده در این فصل از كتاب نه فقط برای كودكان تا سن هشت سال مفید و كاربردی است، بلكه گاهی تا سنین نوجوانی نیز می‌توان آنها را در نظر داشت و به كار برد!

جنگ بر سر لباس

حتی كودكان زیر هشت سال هم ممكن است به لباسهای سایر كودكان حسادت كنند. علت علاقه خاص فرزند خود به لباس كودك دیگر را پیدا كنید. شاید تنها علت نو بودن آن نسبت به لباسهای فرزند شماست؛ لباسهایی كه از فرزند بزرگتر به فرزند كوچكتر رسیده‌اند و یا مثلاً تصویر یك شخصیت كارتونی چاپ شده بر روی تی‌شرت باشد. اگر خرید مكرر لباس نو از حد تحمل مالی شما خارج است یا مدلهای مورد علاقه كودك را نمی‌پسندید، سعی كنید در این مورد با فرزندتان به یك توافق بینابینی برسید. خرید یك یا دو قلم لباس برای كودك، بهتر و با صرفه‌تر از خرید لباسهای متعدد جدید و نو برای آنهاست.

نزاعهای مكرر به خاطر لباس

گاهی نزاعهای لباسی مكرری كه از لباس همكلاسی فرزندتان نشأت می‌گیرد، به خاطر وجود تصویر یك شخصیت كارتونی روی لباس اوست كه شما برای لباس فرزندتان نمی‌پسندید. این مشكل در منزل من بارها اتفاق می‌افتد، زیرا به فرزندانم اجازه تماشای برنامه‌های تلویزیونی پرطرفداری مثل لاك‌پشتهای نینجا و اخیراً پوكمون را نمی‌دهم. دلیل خود را برای كودك توضیح دهید «به باور من، برنامه‌های نامبرده در بالا، كودكان را به خشونت عادت می‌دهند) و بر عقیده خود بمانید. بعد از این مرحله، جایگزینهایی برای كودك در نظر بگیرید؛ مثل خرید تی‌شرت و یا كوله‌پشتی با تصاویر شخصیتی كارتونی كه كودك آن را دوست دارد و اجازه تماشایش به او داده شده است.

جنبه مالی مسائل را برای كودك شرح دهید

اگر مشكل مالی مانع خرید كفشهای ورزشی گران‌قیمت و یا شلوار جین مارك‌دار است، كودك را هنگام خرید با خود ببرید. حتی كودكان چهار پنج ساله درك می‌كنند كه اگر كل بودجه خرید شما برای بازگشایی مدراس مثلاً 100 دلار باشد، پرداختن چهل دلار برای یك جفت كفش ورزشی، بودجه كافی برای خرید سایر اقلام باقی نمی‌گذارد. جمع زدن اقلام خریداری شده با ماشین حساب، به كودك آموخته شود، (البته، توسط و با كمك خود شما). بدین ترتیب، طول نمی‌كشد كه او می‌آموزد خرید یك قلم لباس 10 دلاری پول بسیار بیشتری در دست او باقی خواهد گذاشت تا لباسی كه 20- 30 دلار قیمت دارد.

ابراز عقیده

بعضی كودكان نسبت به توانایی دوست‌یابی و ابراز عقیده یكی از همكلاسیهایشان در كلاس، به آنها حسادت می‌كنند. اگر در مورد كودك شما نیز این امر صادق است، او را تشویق كنید در خانه حرف بزند و با اعتماد به نفس ابراز عقیده كند. یادگرفتن این مهارت در همان سنین كودكی، در دوست‌یابی و شركت در فعالیتهای كلاسی، به فرزند شما كمك می‌كند.

احساس ارزشمندی در كودك به وجود بیاورید

تحقیر كودكان در خانه، موجب مشكلات زیادی در مدرسه می‌شود. می‌دانم، مطمئنم شما هرگز فرزندتان را تحقیر نمی‌كنید. ولی گاهی همه ما به صورت غیر عمد این كار را می‌كنیم. كودكانی كه در خانه احساس بی‌ارزشی كنند، در یك محیط نا آشنا احساس حتی بدتری خواهند داشت و مشتاقانه در گفتگوهای دسته‌جمعی شركت اظهار عقیده نمی‌كنند.

تبعیض‌گذاری آموزگار

گاهی آموزگاری بین دانش‌آموزان تبعیض قایل می‌شود و یا حداقل فرزندان ما چنین تصوری دارند. فرزند شما ممكن است هنگام بازگشت به خانه، از اینكه آموزگار تمام دانش‌آموزان به استثنای خود او را برای پاسخ‌گویی به پرسشها صدا می‌زند و یا دانش‌آموزان دیگر همیشه جلوی صف هستند و فرصتی برای این كار به او داده نمی‌شود، شكایت داشته باشد. قبل از تغییر كلاس او، با آموزگارش صحبت كنید. با كمی گفتگو، ممكن است دریابید فرزند شما از آن نوع دانش‌آموزانی است كه همیشه برای پاسخگویی به پرسشهای آموزگار دست می‌گیرد و آموزگار با این روش مخصوص به خود، فقط سعی دارد به بقیه كودكان نیز فرصتی بدهد.

به دور از گروه

كودكان ممكن است به دلایل مختلف و پیش پا افتاده، حسادت كنند. شاید فرزند شما توسط سایر کودكان مهد كودك و یا دانش‌آموزان مدرسه، تنها به این علت كه از كفشهای ورزشی او خوششان نمی‌آید، از گروه رانده شده باشد برای برطرف كردن این مشكل، كودكان را یك به یك - و نه به صورت دسته‌جمعی - به منزل خود دعوت كنید. در این صورت، فرزند شما فرصت آشنایی فردی با كودك دیگر را پیدا می‌كند و سایر كودكان در می‌یابند فرزند شما بچه خوبی است و در شرایط راحت و عادی از فشارهای دیگر می‌توان با او دوست شد. نحوه كنار آمدن كودكان با یكدیگر در خارج از فضای گروهی مدرسه، بسیار جالب توجه و شگفت‌انگیز است.

دلخوش بودن به یك دوست

كودكان، حتی در سنین خیلی پایین می‌توانند گروه و دار و دسته تشكیل دهند. گاهی گروه‌هایی از كودكان گرد هم آمده و بدون هیچ علت خاصی یك كودك را از خود می‌رانند. فرزند شما ممكن است نسبت به اعضای این گروه احساس حسادت نماید، همان‌طور كه كودكان آن گروه به نمره‌های درسی و یا هر خصوصیت خوب و برجسته فرزند شما، حسادت می‌كنند. كودكان فاقذ توانایی دوست‌یابی، ممكن است عصبانی و حتی حسودتر شوند. فرزندتان را به داشتن یك دوست خوب و صمیمی تشویق كنید و از او بخواهید به خاطر عدم عضویت در آن گروه، احساس ناراحتی نداشته باشد. یك دوست خوب و صمیمی می‌تواند تمام مدت روز در مدرسه موجب آرامش فرزند شما گردد و در صورتی كه دوستان دیگری داشته باشد، ممكن است كودكتان را با «گروه» دیگری آشنا كند.

سرمشق و الگو باشید

سرمشق و الگو بودن در تمام امور و زمینه‌های پرورش فرزند باید مدنظر قرار گیرد. اگر مدل و نوع اتومبیل همسایه برای شما اهمیت داشته باشد، رفت و آمد همسایه‌ها را تحت نظر داشته باشید و یا اگر فقط یك اسم تجاری خاص از محصولات غذایی را خریداری كنید، فرزند شما هم طبعاً نسبت به خواسته‌هایش بسیار ایرادگیر خواهد شد و اتفاق و پیشامدهای مدرسه احتمالاً تأثیرهای زیادی بر او خواهند گذاشت. در صورت امكان، به صورت خانوادگی و دسته‌جمعی تأكید و اصرار بر استفاده از ماركها و برچسبهای خاص را كنار بگذارید تا فرزندتان نیز توجه كمتری به این گونه مسائل پیدا كند.

به كودك قدرشناسی بیاموزید

آموزش دادن كار مشكلی است، می‌دانم، ولی من به این نتیجه رسیده‌ام كه اگر مدام به مدل اتومبیل فلان دوست یا آشنا و یا زیباتر و گرانبهاتر بودن لباسهای خواهرم (كه مادر چهار فرزند نیست تا مراقبت از آنها را بر عهده داشته باشد) بیندیشیم، حسادت به همسالان را به فرزندانم یاد داده‌ام. قدردانی و تحسین داشته‌های خود و نشان دادن این تحسین و قدردانی، درس مهمی برای كودكانمان است تا قدردان چیزهایی باشند كه خود دارند.

فرصتی برای یكّه‌تازی

اغلب اوقات، كودكان وقتی در خانه یا مدرسه كنار گذاشته شوند، احساس حسادت می‌كنند. مثلاً دختر من كه با وجود سه برادر تنها دختر خانواده است، پس از مدت كوتاهی بازی فوتبال، بی‌حوصله و بدخلق می‌شد... و هیچ كس هیچ وقت تمایلی به انجام بازی مورد علاقه او را نداشت. روزی از خاله‌هایش خواستم برای تعطیلات آخر هفته او را به منزلشان ببرند و روزی را خارج از خانه بگذرانند. این روش بسیار مؤثر واقع شد. خواهرانم برای صبحانه و نیز برای خرید او را بیرون می‌بردند و او می‌توانست درباره برادرهایش و یا مشكلاتی كه در مدرسه داشت، صحبت كند. این روش احساس بسیار خوبی در او ایجاد می‌كرد؛ بنابراین هر گاه هفته ناخوشایندی را با برادرها و دوستانش گذرانده بود، می‌توانست به منزلی برود كه احساس ملكه بودن در او ایجاد می‌كرد!
منبع مقاله :
كندی، میشل(1392)؛ حسادت، برگردان: زهرا جعفری، مشهد: به نشر انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم.