نويسنده: محمدتقي فعالي

 
صبر يکي از مفاهيم ارزشمندي است که نقش مؤثّري در بهداشت روح و روان ايفا مي‌کند. بردباري در برابر سختي‌ها و مصائب، خشم و طغيان را از انسان مي‌کاهد. صبر و حلم، زندگي فردي و اجتماعي را قابل تحمّل ساخته و گشايش را پيش روي انسان قرار مي‌دهد. آدمي در برخورد با ديگران، نيازمند صبر و شکيبايي است و اين امر از آسيب‌هاي رواني پيشگيري مي‌کند. موفقيت و نيز حفظ تعادل، در گرو بردباري و تحمّل است.
صبر و شکيبايي از مهم‌ترين ابزارهاي مقابله با تنيدگي و رنجوري است. متون ديني نشان مي‌دهد که خويشتن‌داري راهي مؤثّر براي دستيابي به آرامش درون و کاستن از آلام و عواطف منفي است. در جنگ بدر، مسلمانان در آستانه‌ي خفّت و ذلّت قرار گرفتند تا اينکه خداوند به ياري آنها آمد و با نزول ملائکه کمکشان کرد. قرآن به يک اصل معنوي و سنت سلوکي - چه براي فرد و چه براي جامعه - اشاره مي‌کند: اگر صبر و تقوا پيشه کنيد، به آرامش مي‌رسيد:
بَلَى‏ إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُم مِن فَوْرِهِمْ هذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلاَفٍ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ مُسَوِّمِينَ * وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلَّا بُشْرَى‏ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ؛ آري اگر صبر و پرهيزگاري کنيد و با همين جوش [و خروش] بر شما بتازند، همانگاه پروردگارتان شما را با 5 هزار فرشته‌ي نشاندار ياري خواهد کرد * و خدا آن [وعده‌ي پيروزي] را جز مژده‌اي براي شما قرار نداد تا [بدين‌وسيله شادمان شويد و] دل‌هاي شما بدان آرامش يابد (1).
تفاسير به اين نکته پرداخته‌اند که بردباري و پرهيزکاري در جنگ بدر موجب شد تا خداوند از راه نزول 5 هزار فرشته، جنگجويان مسلمان را امداد کند و از اين طريق خوف و هراس را از آنان دور و آرامش و نشاط را به آنان هديه کند (2).
در آيات جهاد در سوره‌ي فتح مشاهده مي‌کنيم که خداوند رضايت خويش را از مؤمناني اعلام مي‌فرمايد که با پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بيعت کردند و به دنبال آن چندين پاداش بر آنان نازل کرد: غنيمت‌هاي فراوان، فرار دشمنان و پيروزي نزديک. يکي از مهم‌ترين هديه‌هاي خداوندي بر مسلمانان مبارز، سکينه بود. شدّت ارتباط ميان صبر و سکينه تا بدان حد است که در تفاسير مختلف، سکينه را با صبر، يکي دانسته‌اند (3).
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً؛ به راستي خدا هنگامي که مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت مي‌کردند از آنان خشنود شد، آنچه در دل‌هايشان بود بازشناخت، بر آنان آرامش فرستاد و پيروزي نزديکي به آنها پاداش داد (4).
صبر، از پيامدهاي منفي تنش پيشگيري کرده و اندوه را از انسان مي‌زدايد:
اطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْر؛ از روح خود، اندوه را به کمک پايداري صبر خارج کن (5).
رسول خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) با اشاره به نشانه‌ها و آثار شکيبايي و تحمل، آرامش را يکي از شاخص‌هاي حلم بيان فرمودند:
فَأَمَّا الْحِلْمُ فَمِنْهُ رُكُوبُ الْجَمِيلِ وَ صُحْبَةُ الْأَبْرَارِ وَ رَفْعٌ مِنَ الضِّعَةِ وَ رَفْعٌ مِنَ الخَسَاسَةِ وَ تَشَهِّي الْخَيْرِ وَ تَقَرُّبُ صَاحِبِهِ مِنْ مَعَالِي الدَّرَجَاتِ وَ الْعَفْوُ وَ الْمَهَلُ؛ از بردباري است: آراسته شدن به خوبي‌ها، همنشيني با نيکان، ارجمند و عزيز شدن، رغبت به نيکي، نزديک شدن بردبار به درجه‌هاي عالي، گذشت، آرامش و تأنّي (6).
اگر انسان در شرايط ناگوار و سخت قرار بگيرد، چه بسا عنان از کف دهد و راه نابردباري بپيمايد. در اين صورت، شرايط خارجي بر فرد غالب شده و آدمي را به انفعال وامي‌دارد. صبر و شکيبايي مکانيسم قدرتمندي است که موجب مي‌شود انسان بر خويشتن غلبه کند، عنان خويش را از کف ندهد، مسير صحيح را تشخيص دهد و خود را با راه صواب هماهنگ کند. پس بردباري، رمز غلبه بر خويشتن و آرامش است.
يکي از مفاهيم ارزشي که امام هشتم شيعيان (عليه‌السلام) بر آن انگشت تأکيد نهادند، خويشتن‌داري و شکيبايي است. ايشان در احاديث مختلف به اين حقيقت اشاره مي‌کنند که آدميان در شرايط سخت نبايد به شيوه‌هاي شوم متوسّل شوند، بلکه لازم است با صبوري، راه صحيح را تشخيص داده و با قدرت، مناسبات را تنظيم کنند. بيان نمونه‌هايي از اين احاديث مي‌تواند جالب توجه باشد.

نمونه‌ي نخست:

امام رضا (عليه‌السلام) درباره‌ي ويژگي‌هاي مؤمن فرمودند:
مؤمن، مؤمن نمي‌شود مگر اينکه در او سه ويژگي باشد... و صبر در سختي‌ها و بلايا (7).

نمونه‌ي دوم:

محمد بن حسين از ياوران حضرت رضا (عليه‌السلام) بيان مي‌کند که در خراسان از آن بزرگوار چنين شنيد:
ما اهل بيت، گذشت را از آل يعقوب (عليه‌السلام)، شکر را از آل داود (عليه‌السلام) و صبر را از آل ايوب (عليه‌السلام) به ارث برده‌ايم. (8)

نمونه‌ي سوم:

يکي از ياوران حضرت رضا (عليه‌السلام) به نام حسن بن شاذان، نامه‌اي به امام (عليه‌السلام) مي‌نويسد و در آن از جوز ظالمان شکوه مي‌کند. حضرت با خط خويش مي‌نويسند: «همانا خداوند از اوليايش بر صبر در دولت باطل ميثاق گرفته است، پس صبور باش» (9).

نمونه‌ي چهارم:

هشتمين امام شيعيان (عليه‌السلام) در توصيه‌اي خطاب به محمد بن ابي‌نصر چنين فرمودند:
بر شما باد صبوري. همانا فرج در يأس مي‌آيد. کساني که قبل از شما بودند از شما صبورتر بودند. امور دنيا براساس مشيّت خدا رخ مي‌دهد. پس، نسبت به آن بردبار باشيد (10).

نمونه‌ي پنجم:

يکي از اصحاب امام به نام عمر بن يزيد مي‌گويد در روزگار سختي زندگي مي‌کرديم. روزي بر امام رضا (عليه‌السلام) وارد شدم. ايشان به من فرمودند:
کسي از شيعيان من نيست که به بلايي گرفتار شود و صبر کند، مگر اينکه خداوند براي او اجر هزار شهيد بنويسد (11).

نمونه‌ي ششم:

امام ايرانيان حضرت رضا (عليه‌السلام) به مردي از اهل قم چنين فرمودند:
باتقوا باشيد و بر شما باد سکوت، صبر و حلم، زيرا هيچ انساني عابد نشد مگر اينکه باحوصله باشد (12).

نمونه‌ي هفتم:

علي بن فضَّال اظهار مي‌دارد از حضرت رضا (عليه‌السلام) چنين شنيد:
اگر خدا، عزيزي را از کسي گرفت و او صبوري کرد، خداوند در عوض به او بهشت مي‌دهد (13).

پي‌نوشت‌ها:

1. آل عمران / 126-125.
2. طوسي، التبيان، ج 2، ص 583؛ طبرسي، مجمع البيان، ج 2، ص 829؛ بيضاوي، انوار التنزيل، ج 2، ص 37؛ حقي بروسوي، روح البيان، ج 2، ص 92؛ آلوسي، روح المعاني، ج 2، ص 262؛ قاسمي، محاسن التأويل، ج 2، ص 408.
3. طوسي، التبيان، ج 9، ص 328؛ زمخشري، الکشّاف، ج 4، ص 340؛ ميبدي، کشف الاسرار، ج 9، ص 226؛ آلوسي، روح المعاني، ج 13، ص 262؛ قاسمي، محاسن التأويل، ج 8، ص 499.
4. فتح / 18.
5. حرّاني، تحف العقول، ص 83.
6. حرّاني، تحف العقول، ص 15؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 1، ص 117.
7. صدوق، الامالي، ص 270.
8. کليني، الکافي، ج 8، ص 256؛ فيض کاشاني، الوافي، ج 3، ص 672.
9. کليني، الکافي، ج 8، ص 270.
10. حميري، قرب الاسناد، ص 380.
11. کليني، الکافي، ج 6، ص 434.
12. طبرسي، مشکاة الانوار، ص 216؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 288.
13. حميري، قرب الاسناد، ص 389.

منبع مقاله :
فعّالي، محمدتقي؛ (تابستان 1394)، سبک زندگي رضوي (2) - مناسبات اجتماعي، مشهد: انتشارات بنياد بين‌المللي فرهنگي هنري امام رضا (ع)، چاپ اول