نویسنده: مرتضی اسعدی

 

تانزانیا، کشوری در شرق افریقا، بر ساحل اقیانوس هند، که از تانگانیکای سابق به علاوه‌ی جزیره‌ی زنگبار تشکیل شده و کلاً 885987 کیلومتر مربع (سالنامه‌ی 1990 بریتانیکا) مساحت دارد. خاک اصلی تانزانیا از شمال به اوگاندا و کنیا؛ از شرق به اقیانوس هند؛ از غرب به زئیر، رواندا، و بروندی؛ و از جنوب به زامبیا و موزامبیک و مالاوی محدود است. جمعیت کل تانزانیا بنابر برآورد رسمی در اواسط سال 1989 م / 1368 ش 24.802.000 نفر (که حدود 643.000 نفر جمعیت زنگبار و 24.159.000 نفر جمعیت خاک اصلی تانزانیا) بوده است. در سال 1987 م / 1366 ش، 17/9 درصد از کل جمعیت این کشور شهرنشین و 82/1 درصد بقیه روستانشین بوده‌اند. بنابر آمارهای سازمان ملل متحد نرخ رشد طبیعی جمعیت در تانزانیا در سالهای 1985-1990 م / 1364-1369 ش، 3/65 درصد بوده است. از حیث قومی و نژادی، مردم این کشور برآمیخته‌ترین ملت جهان را تشکیل می‌دهند. در سرشماری سال 1967 م / 1346 ش 97/6 درصد از جمعیت این کشور را طوایف مختلف افریقاییان، 0/64 درصد را آسیاییها، 0/25 را عربها، 0/14 درصد را اروپاییها، و 1/4 درصد را، اعم از اظهار شده یا غیر آن، سایر اقوام تشکیل می‌داده‌اند. عربها و هندیها مهمترین اقلیتهای قومی این سرزمین به حساب می‌آیند. زبان رسمی تانزانیا، که در قرن 17 م در تصرف پرتغالیها، در قرن 19 م در تصرف اعراب عثمانی، از سال 1891 به بعد تحت الحمایه‌ی آلمان، و بعد از جنگ اول جهانی تحت قیمومت بریتانیا بوده، انگلیسی و سواحلی است و عملاً قریب به اتفاق سکنه‌ی این کشور بانتو زبانند. این کشور در سال 1961 م / 1340 ش به عنوان عضو جامعه‌ی کشورهای مشترک المنافع استقلال یافت، و در سال 1962 م / 1341 ش نظام حکومتی آن به جمهوری تبدیل گردید و ژولیوس نایرره رئیس جمهور آن شد، و بالاخره در سال 1964 م / 1343 ش با زنگبار (که در سال 1841 م به جای مسقط به پایتخت عمان تبدیل شده، و جدیداً استقلال یافته بود) ادغام شد و «جمهوری متحد تانزانیا» (که نام رسمی تانزانیای کنونی است) تشکیل گردید. مهمترین شهرهای این کشور عبارتند از شهر - بندر دارالسّلام (پایتخت)؛ موانزا؛ طابورا؛ مبیا؛ تانگا؛ زنگبار؛ و دودوما. تانزانیا از جمله‌ی مهمترین کشورهای تولید کننده یا استخراج کننده‌ی الماس در جهان است و علاوه بر این، منابع قلع و سنگ آهن و ذغال سنگ نیز دارد؛ با این حال سرانه‌ی تولید ناخالص ملی آن در سال 1985 م / 1364ش فقط 290 دلار بوده است.
در سال 1984 م / 1363 شد 34 درصد از جمعیت تانزانیا مسیحی، 3 درصد از ایشان مسلمان، و 33 درصد بقیه نیز پیرو انواع ادیان و آیینهای سنتی و طبیعت پرستانه بوده‌اند. به عبارت دیگر، 97 درصد جمعیت زنگبار و حدود یک سوم جمعیت خاک اصلی تانزانیا مسلمان بوده‌اند. بخش اعظم سکنه‌ی آسیایی تانزانیا اسماعیلی مذهبند. بزرگترین بخش از گروه بُهره‌های داوودی خارج از هند و پاکستان در شرق افریقا (20.000 نفر) و از جمله در تانزانیا (و کنیا و اوگاندا) زندگی می‌کرده‌اند. بُهره‌های داوودی، در کنار خوجه‌های نزاری از جمله‌ی نخستین مهاجران آسیایی به شرق افریقا (و تانزانیا) بوده‌اند اوج رونق اسکان یافتن بهُره‌های اسماعیلی و خوجه‌ها در این نواحی در دهه‌های نخستین قرن 19 م طی شد که سلطان سید سعید، سلطان عمان (1220-1273 ق / 1806-1856 م) که از اعضای دودمان اباضی بو سعید عمان و زنگبار بود،‌ با استفاده از حمایت انگلیس بر تجارت خارجی خود افزود و در تلاش برای تبدیل کردن قلمرو خود در شرق افریقا به یک امپراتوری تجاری، مهاجرت بازرگانان هندی را به این نواحی (زنگبار) تشویق کرد و به آنان آزادی مذهبی داد. پس از خوجه‌ها، بُهره‌ها از هند وارد شدند و مهمترین گروه مهاجران هندی زنگبار را تشکیل دادند. مهاجرت اسماعیلیان بازرگان هندی به شرق افریقا بعد از سال 1840 م که سلطان سعید پایتختش را از مسقط به زنگبار منتقل کرده بود، شدت و شتاب بیشتری یافت. این اسماعیلیان بعدها از زنگبار به شهرهای در حال رشد ساحل شرقی افریقا، به ویژه مومباسا، تانگا و دارالسّلام راه یافتند.
تاریخ ورود شیعیان امامیه یا اثنی عشری به شرق افریقا به سالهای اواسط قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد که جمعی از ایرانیان برای خدمت سلطان زنگبار وارد این سرزمین شدند، برخی از تجّار خوجه‌ی هندی نیز که به این سرزمین می‌آمدند شیعه‌ی امامی (و اکثر بقیه‌شان اسماعیلی) بودند. این شیعیان امامی مذهب از شیخ زین‌العابدین مازندرانی (م 1309 ق / 1892 م) تقاضا کردند یک روحانی برای اداره‌ی امور ایشان بفرستد و لذا سید عبدالحسین مرعشی شوشتری در سال 1885 م به این سرزمین اعزام شد. بعدها یک روحانی شیعه‌ی دیگر نیز به نام سید غلام حسین از حیدرآباد هند به این سرزمین آمد. تا سالهای 1899 و 1905 م که آقاخان سوم، سلطان محمد شاه، از شرق افریقا دیدن کرد، تفکیک و تمایز چندانی میان خوجه‌های اثنی عشری و خوجه‌های اسماعیلی مشهود و موجود نبود، اما آقاخان دستور داد اتباع او خود را از امامیها جدا کنند و حاصل این کار آن شد که امامیها دریافتند که مسجد و گورسان و جایی برای جمع آمدن ندارند؛ این امامیها، یعنی خوجه‌های امامی بعدها توانستند با کمک هند سر و سامانی به وضع خود بدهند. شیعیان امامی در خلال قرن بیستم میلادی از شهرهای ساحلی، مثل مومباسا، تانگا، دارالسلام، لیندی، لامو، و باگامویو به داخله‌ی شرق افریقا راه گشودند و به شهرهای نایروبی، آروشا، بوکوبا، موشی، مورونزا، کامپالا، و سونگی رسیدند. گروههای کوچکی از این شیعیان در سال 1920 میلادی حتی به شهر اوسومبورا در زئیر راه یافتند. این شیعیان در گروههای سیصد تا هفتصد نفری عموماً در کار تجارت و دادوستد فعالیت می‌کردند.
نخستین تلاشها برای ایجاد یک سازمان منطقه‌ای برای این شیعیان در سال 1945 م با برگزاری یک کنفرانس از نمایندگان اینان در شهر دارالسّلام اعمال گردید. در نتیجه‌ی برگزاری این کنفرانس، سازمانی به نام «فدراسیون جماعت شیعیان خوجه‌ی اثنی‌عشری افریقا» تشکیل شد. شورایعالی این سازمان مرکب از این اعضا بود: از سرزمین اصلی تانزانیا 26 نفر؛ زنگبار و پمبا 4 نفر؛ از کنیا 10 نفر؛ از اوگاندا 15 نفر؛ از زئیر یک نفر؛ از رواندا - بروندی یک نفر؛ از سومالی یک نفر؛ از موریس یک نفر؛ از جمهوری مالاگاسی 4 نفر؛ و شش نفر دیگر نیز توسط رئیس جمهور منصوب شده بودند. عده‌ی نمایندگان هر کشوری در این شورایعالی با عده‌ی شیعیان ساکن در آن کشور متناسب بود. این فدراسیون تعالیم مذهبی این طایفه را یکدست کرد و فعالیتهای اجتماعی و آموزشی و غیر آن را در میان شیعیان شرق افریقا بهبود بخشید. در سال 1964 م در شهر تانگا «هیئت مذهبی مسلمانان بلال» تشکیل شد تا بومیان افریقایی را تعلیم بدهد و تشیّع را در میان ایشان تبلیغ کند؛ در نتیجه‌ی فعالیت این هیئت عده‌ای از بومیان افریقایی شیعه شدند، و 5 نفر از این افریقاییانِ شیعه شده در سال 1968 م / 1347 ش به نجف رفتند تا در آنجا تحصیل کنند و از آنجا نیز عازم لبنان و قم شدند. امروزه بزرگترین جامعه‌ی شیعیان امامیه در شرق افریقا در جمهوری تانزانیا زندگی می‌کنند، و شمارشان در سالهای اخیر به بیش از 10.000 نفر بالغ می‌شده است (در سالهای اخیر عده‌ی شیعیان در کنیا 3000 نفر و در اوگاندا 4000 نفر بوده، و شیعیان اوگاندا در دوره‌ی حکومت عیدی امین از این کشور اخراج شدند).
منابع :
جهان اسلام، مرتضی اسعدی، ج 1 و 2، مرکز نشر دانشگاهی 1366 و 1369؛ آمارهای منتشره‌ی بانک توسعه‌ی اسلامی؛
Britannica World Data, 1990, p. 726; Africa, South of the Sahara, 1991, pp. 1009-1033; The Longman Encyclopedia, p. 1037-8; Moojan, An Introuduction to Shi"i Islam, pp. 279, 281; Daftary, pp. Farhad, The Isma"ilis: their history and doctrines, New York / Cambridge U.P., 1990, pp. 314-315, 523-527, 531, 545, and ff.

منبع مقاله :
دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ی انتشارات حکمت، چاپ اول