تجلي اردکاني
نويسنده: شهيدي صالحي
تجلي [= تجلي اردکاني = تجلي شيرازي]، ميرزا علي رضا فرزند کمالالدين حسين اردکاني شيرازي متخلص و مشهور به تجلي (م شيراز 1085 ق) از حکما و مشاهير شعرا. وي پس از اخذ مقدمات و فنون ادب نزد علماي اردکان و شيراز به اصفهان هجرت نمود. علوم عقلي را در حوزهي درس آقا حسين خوانساري (1016-1098 ق) و ساير علماي اصفهان تلمذ نمود و به مقام عالي علمي نائل گرديد. سپس به هندوستان هجرت کرد و به دربار اورنگ زيب از سلاطين مغولي هندوستان (1068-1118 ق) راه يافت و مورد احترام امراء و شاهزادگان قرار گرفت. مدتي مدرس و معلم پسران عليمراد خان، از امراي دربار اورنگ زيب، بود و بعد در سال 1072 ق مجدداً به اصفهان بازگشت و به مقام مدرسي مدرسهي والده نائل گرديد و آوازهاي بلند يافت. شاه عباس دوم صفوي (1052-1077 ق) روستايي را در زادگاه وي اردکان به صورت اقطاع به او داد. پس از مدتي عازم حج گرديد و به زيارت عتبات مقدسهي عراق شتافت و هنگام بازگشت در شيراز سکنا گرفت و هم در آن سامان وفات يافت. ميرزا عبدالله افندي در رياض العلماء وي را از افاضل شعراي معاصر خود ياد کرده است و شعر او را در حد کمال ميخواند. سپس ميافزايد که وي داراي مصنفاتي در فقه و کلام و تفسير و غيره است. و از مشاهير عصر خود در بلاد هندوستان و ايران بوده و مرتبهي بلند او در شاعري باعث گرديده که ساير فضائل او تحتالشعاع قرار گيرد. او در شاعري باعث گرديده که ساير فضائل او تحتالشعاع قرار گيرد. او مخالف اخباريه بود و نيز مبارزاتي با اخباريان داشت. لذا صاحب رياض العلماء بر عادت خويش که مخالف فلاسفه است تلويحاً از او انتقاد کرده و از براي اعمال و رفتارش طلب آمرزش ميکند. وي داراي مؤلفات و آثار علمي ارزندهاي در کلام و فلسفه و عرفان و تفسير و فقه است و اشعار بسياري از او باقي مانده است. نسخهاي از ديوان شعر او که شامل انواع غزل و قصيده و رباعي و قطعه ميباشد در کتابخانهي مجلس شوراي اسلامي محفوظ است. منظومهاي به نام معراج الخيال از او به چاپ رسيده است (بمبئي، 1313 ق) که به اين بيت عرفاني نغز ختم ميشود:
يا رب از عشقت دلم را بخش نور *** تا شود جان تجلي شمع طور
تفسير قرآن کريم (فارسي)؛ سفينة النجاة (فارسي) در معرفت خدا، نبوت و امامت. اما چون غرض مؤلف در نوشتن اين کتاب پرداختن به مسائل امامت بوده است لذا بخش آخر آن از بخشهاي ديگر طولانيتر است (بمبئي، 1306 ق). صراط النجاة (بمبئي، 1306 ق به ضميمه رسالهي رجعت)؛ رسالة در حرمت نماز جمعه در عصر غيبت کبري؛ رسالهي رديهاي بر رسالهي ملامحمدباقر محقق سبزواري که نماز جمعه را واجب عيني دانسته است؛ حاشيهاي بر کتاب حاشيهي ملا عبدالله يزدي در منطق.
منابع:
اعيان الشيعة، 240/8؛ تاريخ ادبيات ايران، 317؛ تذکرهي نصرآبادي، 168؛ تذکرهي روز روشن، 147؛ الذريعة، 9-167/1، 201/12 - 202، 301/19؛ رياض العلماء، 95/4-96؛ ريحانةالادب، 328/1؛ الروضة النضرة في علماء الماءة الحادية عشرة، 399؛ فارسنامهي ناصري، 173/2؛ فرهنگ سخنوران، 180/1-181؛ فهرست مجلس شورا، 666/3؛ فوائد الرضوية، 301؛ الکني و الالقاب، 110/3؛ فهرست کتابهاي چاپي فارسي، خانبابامشار، 3038/3.
منبع: تهيه و تنظيم: دائرةالمعارف تشيع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهي انتشارات حکمت، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}