نويسنده: بهاء الدين خرمشاهي


تَحّدي، در لغت يعني مبارزه‌طلبي و «از کسي خواستن تا با تو برابري کند در کاري تا عجز او ظاهر شود و برابري در نبرد کردن» (تاج المصادر، بيهقي) «معارضه کردن و پيش خواندن خصم را و غلبه جستن بر او» (آنندراج) و در اصطلاح يک واقعيت تاريخي - قرآني است که عبارت است از امر خداوند به مخالفان و منکران وحي قرآن و صدق نبوت حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) که اگر طبق ادعاي خود قرآن را مجعول و پيش خود ساخته و فرابافته و از مقوله‌ي سجع کاهنان و «اساطير الاولين» مي‌دانند، نظير آن را بياورند، زيرا طبق گفته‌ي قرآن مجيد مخالفان و منکران ادعا مي‌کردند: «لَوْنَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هذا، اِنْ هذا الّا اَساطيرُ الاَوَّلينَ» (انفال، 31) (اگر بخواهيم همانند آن مي‌گوييم. اين چيزي جز افسانه‌هاي پيشينيان نيست). از آن گذشته در عرف و فرهنگ عرب که شعر و سخن، ‌هنر قومي و اصلي آنان بود رسم تحدي ادبي و هنري وجود داشته است، لذا هم نظر به عادات و سنن آنان و هم نظر به اينکه ادعا مي‌کردند که اگر بخواهند مي‌توانند نظير قرآن را بياورند خداوند تحدي مي‌کند تا چون از نظيره‌گوئي آن عاجز شوند، به منشأ آسماني و الهي قرآن و صدق نبوت حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) پي ببرند. تحدي در چندين آيه‌ي قرآن مطرح شده است. تحديات قرآن گاه غير مستقيم است: بگو اگر جن و انس گرد آيند تا همانند اين قرآن را بياورند نمي‌توانند همانند آن را بياورند هر چند که يکديگر را ياري دهند (اسراء، 88 - ترجمه‌ي آيتي) همچنين: «يا مي‌گويند قرآن را خود ساخته است، نه آنها ايمان نمي‌آورند. اگر راست مي‌گويند سخني مانند آن بياورند» (طور، 33-34) و مواردي هست که تحدي مستقيم و صريح است: «مي‌گويند که آن را به دروغ به خدا نسبت مي‌کند. بگو اگر راست مي‌گوييد جز خدا هر که را که مي‌توانيد به ياري بخوانيد، و سوره‌اي همانند آن بياوريد» (يونس، 38) همچنين: «يا آنکه مي‌گويند که از خود بر مي‌بافد و به دروغ به خدا نسبتش مي‌کند. بگو: اگر راست مي‌گوييد جز خدا هر که را توانيد به ياري بطلبيد و ده سوره مانند آن به هم بربافته بياوريد. پس اگر شما را اجابت نکردند بدانيد که قرآن به علم خدا نازل شده است و نيز هيچ خدائي جز او نيست. آيا تسليم مي‌شويد؟ (سوره‌ي هود 13-14) اوج تحديات قرآن، آيه‌ي 23 سوره‌ي بقره است: «و اگر در آنچه بر بنده‌ي خود نازل کرده‌ايم در ترديد هستيد، سوره‌اي همانند آن بياوريد و جز خداي همه  حاضرانتان را فرا خوانيد اگر راست مي‌گوييد. و هرگاه چنين نکنيد - که هرگز نتوانيد کرد - پس بترسيد از آتشي که براي کافران مهيا شده و هيزم آن مردمان و سنگها هستند». در اين آيه معنائي هست که در آيات پيشين نيست و آن پيش بيني قاطعانه‌ي عجز مخالفان و منکران از آوردن نظيره براي قرآن است. در طول تاريخ اسلام بعضي کوشيده‌اند به اين تحدي پاسخ گويند يا طبعي بيازمايند. مسيلمه‌ي کذاب که بلافاصله پس از درگذشت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به ادعاي نبوت برخاست ادعا داشت که به او وحي مي‌شود و جملاتي به تقليد از قرآن به هم بافته بود نظير اين جمله: «الفيلُ مَاالفيلُ و ما اَدريکَ مَاالفيلُ لَهُ ذَنْبٌ وبيلٌ و خرطومٌ طويل که در کتب تواريخ و تراجم احوال ضبط است و پيداست که کلامي سست و سخيف است. همچنين مشهور است که ابن مقفع، ابن راوندي، متنبي و ابوالعلاء نعري نيز هر يک به نوعي و به قصدي در مقام نظيره‌گوئي براي قرآن برآمدند و توفيقي در اين مبارزه يا معارضه نيافته‌اند. بعضي از متکلمان مسلمان از جمله نظام و از متکلمان شيعه سيد مرتضي علم الهدي و شيخ مفيد قائل به اين‌اند که خداوند همت و اراده‌ي مدعيان را براي پاسخگوئي به قرآن و آوردن نظير آن سست مي‌کند و نظر آنان را از اين کار «صرف» مي‌کند يعني برمي‌گرداند، به اين نظريه «صرفه» گفته‌اند ولي اين نظريه چنانکه اشاره شد، چندان طرفداري ندارد. علامه‌ي طباطبائي در اين باب مي‌نويسد: «ولي اين حرف فاسد و نادرست است و با آيات تحدي هيچ قابل انطباق نيست چون ظاهر آيات تحدي مانند آيه‌ي «قُلْ فَأتوُا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلهِ مُفْتَرَياتٍ» (هود، 14) اين است که خود بشر نمي‌تواند چنين قالبي بسازد، نه اينکه خدا نمي‌گذارد...».
منابع:
الميزان، ترجمه‌ي موسوي همداني، 93/1-115؛ مناهل العرفان، زرقاني، 228/2-231؛ اعجاز قرآن و بلاغت محمد، رافعي، ترجمه‌ي ابن‌الدين، 135-158.
منبع: تهيه و تنظيم: دائرةالمعارف تشيع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ي انتشارات حکمت، چاپ اول.