اميرالمومنين علي (ع ) از نگاه امام خميني (ره ) (1)
اميرالمومنين علي (ع ) از نگاه امام خميني (ره ) (1)
اميرالمومنين علي (ع ) از نگاه امام خميني (ره ) (1)
از اول مسلمين و اسلام گرفتار هواهاي نفسانيه بوده اند و اين گرفتاري ها كه ما الان داريم سرچشمه اش همان هواهاي نفساني بود كه بعد از رسول اكرم (ص ) به واسطه آن هواها نگذاشتند كه حكومت حق تشكيل بشود اگر گذاشته بودند كه حكومتي كه اسلام مي خواهد حاكمي را كه خداي تبارك و تعالي امر به تعيينش فرموده است رسول اكرم (ص ) تعيين فرمود اگر گذاشته بودند كه آن تشكيلات پيش بيايد حكومت حكومت اسلامي باشد حاكم حاكم منتخب منصوب من قبل الله تعالي باشد آن وقت مردم مي فهميدند كه اسلام چيست و معني حكومت اسلامي چيست مع الاسف بعد از رسول الله (ص ) منحرف كردند مردم را از آن چيزي كه پيغمبر امر فرموده بود و اتكا به انحراف در زمان خود هم نبود بلكه زمينه فراهم كردند از براي اين كه تا آخر نشود يك حكومت اسلامي تشكيل بشود(1 )
قضيه معاويه از چيزهايي بود كه بادست سابقين آن مشايخ سابق اين زحمت براي مسلمين و اسلام پيش آمد و از اين اختلاف داخلي كه بدتر از هر نحو اختلافي بود پيش آمد و حضرت امير(ع ) مبتلا شد به اين اساسي كه آنها درست كرده بودند و بعد از ايشان هم حكومت از صورت اسلامي به كلي خارج شد و به صورت ملك الملوكي يا شاهنشاهي بيرون آمد و تا آخر هم تا حالا هم اسلام به خودش يك حكومت اسلامي مگر يك چند صباحي كه حضرت امير سلام الله عليه بعد از رسول الله و بعد از آن حرف ها متصدي امر شدند نديدند آن هم با آن همه گرفتاريهايي كه پيدا كرد گرفتاري جنگ جمل گرفتاري صفين گرفتاري جنگ خوارج آن همه گرفتاريها كه بود معذلك اين چند صباحي كه حضرت امير سلام الله عليه حكومت كردند و برنامه حكومتي خودشان را تعيين كردند همين چند صباح هم براي مسلمين و براي اسلام يك درس عبرتي شد يك مطلبي شد كه فهميدند كه اسلام يعني چه تا اندازه اي همين چند صباح اگر گذاشته بودند كه در پناه حكومت اسلامي و در پناه اسلام حكومت تشكيل بشود و مردم در پناه حكومت اسلامي باشند اين همه گرفتاري هائي كه از براي ماها الان هم پيش آمده اينها هم شايد پيش نمي آمد حاكمي كه از طرف خداي تبارك و تعالي تعيين شد از براي امت آن شخصي بود كه وقتي كه به حكومت رسيد وقتي كه با او جمع شدند و بيعت كردند بعد از آن خرابكاري هائي كه شده بود تا آن روز و بعد از آن مصيبت هائي كه براي اسلام پيش آوردند و تا حالا هم فساد آن باقي مانده است آن شخصي بود كه وقتي به حكومت رسيد در حال حكومتش زندگيش از جميع زندگي امثال ماها و شماها طلاب علوم دينيه يا امثال اين بقال ها و اين كاسب ها زندگي او پست تر بود يك تكه نان جو بود كه در آخر عمر مباركشان از قراري كه گفته شده است از بس خشك بود حضرت با دستشان نمي توانستند بشكنند با زانو مي شكستند آن نان را با آب تناول مي كردند اين حكومت اسلام بود مي فرمود كه به طوري كه نقل شده من مي ترسم كه در يكي از حوالي مملكت من يك وقت يك گرسنه اي باشد يك وقت باشد كه گرسنه در كار باشد چطور من بخوابم سير و رعيت من يك نفرشان ولو در بعضي از اجزا مملكت اينها گرسنه باشند. (2 )
بالاترين مصيبتي كه بر اسلام وارد شد همين مصيبت سلب حكومت از حضرت امير سلام الله عليه بود و عزاي او از عزاي كربلا بالاتر بود مصيبت وارده بر اميرالمومنين و بر اسلام بالاتر است از آن مصيبتي كه بر سيدالشهدا سلام الله عليه وارد شد اعظم مصيبت ها اين مصيبت است كه نگذاشتند بفهمند مردم اسلام يعني چه اسلام حالا هم به حال ابهام دارد زندگي مي كند الان هم مبهم است الان هم نمي دانند مردم كه معني اسلام چيست حكومت اسلامي چيست اسلام چه مي خواسته بكند چه برنامه اي اسلام داشته است در حكومتش اين 5 سال حكومت اين با همه گرفتاري هايي كه بوده است و با همه زحمت هايي كه از براي حضرت امير فراهم شد سلبش عزاي بزرگ است و همين 5 ساله و 6 ساله مسلمين تا به آخر بايد برايش جشن بگيرند جشن براي عدالت جشن براي بسط عدالت جشن براي حكومتي كه اگر چنانچه در يك طرف از مملكتش در يك جايي از مملكتش براي يك معاهد يك زن معاهد يك زحمت كش بيايد يك خلخال از او از پاي او در آورد حضرت اين حاكم اين رئيس ملت آرزوي مرگ مي كند كه مرگ براي من مثلا بالاتر از اين است كه در مملكت من يك نفر زني كه معاهد هست خلخال را از پايش در آورند اين حكومت حكومتي است كه در رفتنش مردم بايد به عزا و سوگواري بنشينند و براي همين 5 سال و 5 روز حكومتش بايد جشن بگيرند جشن براي عدالت جشن براي خدا جشن براي اين كه اين حاكم حامي است كه با ملت يكرنگ است بلكه سطحش پايين تر است در زندگي و سطح روحيش بالاتر از همه آفاق است و سطح زندگيش پايين تر است از همه ملت. (3 )
« ان الذين كفروا يتمتعون و ياكلون كما تاكل الانعام و النار مثوي لهم » اين ميزان است هر كس كه ملاحظه كرد كه در تمتعاتش در اكل و استفاده ها و لذائذش به افق حيواني نزديك است يعني مي خورد و لذت مي برد بدون اينكه تفكر كند كه از چه راهي بايد باشد حيوان ديگر فكر اين نيست كه حلال است يا حرام است فكر اين نيست كه امت در گرفتاري هستند يا نيستند. آنهايي كه بدون اين تفكر بدون يك قانوني بدون قانون اسلامي تمتع مي كنند و مي خورند اينها اكلشان اكل حيواني است و النار مثوي لهم در روايتي است كه از براي كافر هفت تا معا است و از براي مومن معا واحد است مومن يك معا بيشتر ندارد و آن معا قانون است شكمش را ساير لذائذش را تطبيق مي كند با قانون اسلام تخلف از قانون اسلام نمي كند اما آن كسي كه مومن نيست از راه شهوت مي خورد بدون اين كه تطبيق با قانون بكند اين يك معا از راه غضب مي خورد بدون اينكه تطبيق كند با قانون اين هم يك معا از روي هواي نفس مي خورد اين هم يك معا مزدوج است بين هواي نفس و لذت و شهوت بين هواي نفس و غضب بين غضب و هواي نفس اين هم سه تا اين شش تا مزدوج است از هر سه هواي نفس و غضب و شهوت مزدوج شده و از راه اينها اكل كرد اين هفت تا هفت معا دارد مومن بيش از يك معا ندارد و آن معائش از راه قانون است اسلام هر چه فرموده است همان يك راه است اين جور نيست كه به غضب خودش به شهوت همه اينها به دست مومن ايمان آوردند همه قوا تابع قوه عقل شدند و عقل هم تابع شرع است براي يك همچنين حكومتي كه حكومت عقل است حكومت عدل است حكومت ايمان است حكومت الهي است در رفتنش عزا لازم است و در برقراريش براي همان چند سال حكومت حضرت امير مسلمين بايد جشن بگيرند. (4 )
قضيه معاويه از چيزهايي بود كه بادست سابقين آن مشايخ سابق اين زحمت براي مسلمين و اسلام پيش آمد و از اين اختلاف داخلي كه بدتر از هر نحو اختلافي بود پيش آمد و حضرت امير(ع ) مبتلا شد به اين اساسي كه آنها درست كرده بودند و بعد از ايشان هم حكومت از صورت اسلامي به كلي خارج شد و به صورت ملك الملوكي يا شاهنشاهي بيرون آمد و تا آخر هم تا حالا هم اسلام به خودش يك حكومت اسلامي مگر يك چند صباحي كه حضرت امير سلام الله عليه بعد از رسول الله و بعد از آن حرف ها متصدي امر شدند نديدند آن هم با آن همه گرفتاريهايي كه پيدا كرد گرفتاري جنگ جمل گرفتاري صفين گرفتاري جنگ خوارج آن همه گرفتاريها كه بود معذلك اين چند صباحي كه حضرت امير سلام الله عليه حكومت كردند و برنامه حكومتي خودشان را تعيين كردند همين چند صباح هم براي مسلمين و براي اسلام يك درس عبرتي شد يك مطلبي شد كه فهميدند كه اسلام يعني چه تا اندازه اي همين چند صباح اگر گذاشته بودند كه در پناه حكومت اسلامي و در پناه اسلام حكومت تشكيل بشود و مردم در پناه حكومت اسلامي باشند اين همه گرفتاري هائي كه از براي ماها الان هم پيش آمده اينها هم شايد پيش نمي آمد حاكمي كه از طرف خداي تبارك و تعالي تعيين شد از براي امت آن شخصي بود كه وقتي كه به حكومت رسيد وقتي كه با او جمع شدند و بيعت كردند بعد از آن خرابكاري هائي كه شده بود تا آن روز و بعد از آن مصيبت هائي كه براي اسلام پيش آوردند و تا حالا هم فساد آن باقي مانده است آن شخصي بود كه وقتي به حكومت رسيد در حال حكومتش زندگيش از جميع زندگي امثال ماها و شماها طلاب علوم دينيه يا امثال اين بقال ها و اين كاسب ها زندگي او پست تر بود يك تكه نان جو بود كه در آخر عمر مباركشان از قراري كه گفته شده است از بس خشك بود حضرت با دستشان نمي توانستند بشكنند با زانو مي شكستند آن نان را با آب تناول مي كردند اين حكومت اسلام بود مي فرمود كه به طوري كه نقل شده من مي ترسم كه در يكي از حوالي مملكت من يك وقت يك گرسنه اي باشد يك وقت باشد كه گرسنه در كار باشد چطور من بخوابم سير و رعيت من يك نفرشان ولو در بعضي از اجزا مملكت اينها گرسنه باشند. (2 )
بالاترين مصيبتي كه بر اسلام وارد شد همين مصيبت سلب حكومت از حضرت امير سلام الله عليه بود و عزاي او از عزاي كربلا بالاتر بود مصيبت وارده بر اميرالمومنين و بر اسلام بالاتر است از آن مصيبتي كه بر سيدالشهدا سلام الله عليه وارد شد اعظم مصيبت ها اين مصيبت است كه نگذاشتند بفهمند مردم اسلام يعني چه اسلام حالا هم به حال ابهام دارد زندگي مي كند الان هم مبهم است الان هم نمي دانند مردم كه معني اسلام چيست حكومت اسلامي چيست اسلام چه مي خواسته بكند چه برنامه اي اسلام داشته است در حكومتش اين 5 سال حكومت اين با همه گرفتاري هايي كه بوده است و با همه زحمت هايي كه از براي حضرت امير فراهم شد سلبش عزاي بزرگ است و همين 5 ساله و 6 ساله مسلمين تا به آخر بايد برايش جشن بگيرند جشن براي عدالت جشن براي بسط عدالت جشن براي حكومتي كه اگر چنانچه در يك طرف از مملكتش در يك جايي از مملكتش براي يك معاهد يك زن معاهد يك زحمت كش بيايد يك خلخال از او از پاي او در آورد حضرت اين حاكم اين رئيس ملت آرزوي مرگ مي كند كه مرگ براي من مثلا بالاتر از اين است كه در مملكت من يك نفر زني كه معاهد هست خلخال را از پايش در آورند اين حكومت حكومتي است كه در رفتنش مردم بايد به عزا و سوگواري بنشينند و براي همين 5 سال و 5 روز حكومتش بايد جشن بگيرند جشن براي عدالت جشن براي خدا جشن براي اين كه اين حاكم حامي است كه با ملت يكرنگ است بلكه سطحش پايين تر است در زندگي و سطح روحيش بالاتر از همه آفاق است و سطح زندگيش پايين تر است از همه ملت. (3 )
« ان الذين كفروا يتمتعون و ياكلون كما تاكل الانعام و النار مثوي لهم » اين ميزان است هر كس كه ملاحظه كرد كه در تمتعاتش در اكل و استفاده ها و لذائذش به افق حيواني نزديك است يعني مي خورد و لذت مي برد بدون اينكه تفكر كند كه از چه راهي بايد باشد حيوان ديگر فكر اين نيست كه حلال است يا حرام است فكر اين نيست كه امت در گرفتاري هستند يا نيستند. آنهايي كه بدون اين تفكر بدون يك قانوني بدون قانون اسلامي تمتع مي كنند و مي خورند اينها اكلشان اكل حيواني است و النار مثوي لهم در روايتي است كه از براي كافر هفت تا معا است و از براي مومن معا واحد است مومن يك معا بيشتر ندارد و آن معا قانون است شكمش را ساير لذائذش را تطبيق مي كند با قانون اسلام تخلف از قانون اسلام نمي كند اما آن كسي كه مومن نيست از راه شهوت مي خورد بدون اين كه تطبيق با قانون بكند اين يك معا از راه غضب مي خورد بدون اينكه تطبيق كند با قانون اين هم يك معا از روي هواي نفس مي خورد اين هم يك معا مزدوج است بين هواي نفس و لذت و شهوت بين هواي نفس و غضب بين غضب و هواي نفس اين هم سه تا اين شش تا مزدوج است از هر سه هواي نفس و غضب و شهوت مزدوج شده و از راه اينها اكل كرد اين هفت تا هفت معا دارد مومن بيش از يك معا ندارد و آن معائش از راه قانون است اسلام هر چه فرموده است همان يك راه است اين جور نيست كه به غضب خودش به شهوت همه اينها به دست مومن ايمان آوردند همه قوا تابع قوه عقل شدند و عقل هم تابع شرع است براي يك همچنين حكومتي كه حكومت عقل است حكومت عدل است حكومت ايمان است حكومت الهي است در رفتنش عزا لازم است و در برقراريش براي همان چند سال حكومت حضرت امير مسلمين بايد جشن بگيرند. (4 )
پاورقي:
1 ـ صحيفه نور جلد 1 ـ صفحه 1165
2 ـ صحيفه نور جلد 1 ـ صفحه 2165
3 ـ صحيفه نور جلد 1 ـ صفحه 3166
4 ـ صحيفه نور جلد 1 ـ صفحه 4167
منبع:
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}