مترجم: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون
 

تحقیقات زیادی در زمینة ارتباط میان رشد کودک و محیط خانوادگی او انجام شده است. روان شناسان به ویژه به بررسی اختلالات رفتاری کودکانی پرداخته‌اند که قربانی خشونت‌های جسمی یا جنسی بوده یا پیوسته شاهد زد و خورد پدر و مادر خود هستند و این مسئله مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست.
اکثریت عمدة کودکانی که با آن‌ها بد رفتاری می‌شود، یا در محیطی از خشونت زندگی می‌کنند، خود مهاجم و خشن بار می‌آیند، غالبا به جنایت و فساد روی می‌آورند و گاه دچار افسردگی می‌شوند، حتی گرایش به خودکشی دارند. اعتماد به نفس ندارند و نسبت به دیگران بد بینند. بسیاری از آنان، کسانی هستند که در معرض شکست تحصیلی، شکست عاطفی و بیکاری قرار دار می‌گیرند. سرانجام، برخی از این کودکان خیلی زود به مواد مخدر و الکل پناه می‌برند.
کودکی که در محیط خشونت پرورش یافته است، چون الگوی دیگری در اختیار ندارند، نمی‌داند جز از راه خشونت، از چه راه دیگری به هدف‌هایش دست یابد. غالبا رفتارهای او در نوجوانی و بلوغ بازتاب رفتارهایی خواهد بود که در کودکی شاهد آن‌ها بوده است. از سوی دیگر خواهد کوشید با فرار و غیبت‌های طولانی از محیط خانوادگی، یا با مصرف مداوم مواد مخدر و الکل، از واقعیت موجود بگریزد.