پرسشهایی پیرامون اصحاب و یاران امام زمان(علیه السلام)

پرسش: یاران حضرت را چه گروه هایی تشکیل می دهند و نقش زنان چیست ؟

پاسخ: بنابر آنچه از روايات استفاده مي‌شود، ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند:
1. 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛
2. لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد؛
3. عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند.
اگر سخني از پنجاه زن به ميان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روايتي بلند نقل شده است: «....قسم به خدا، 313 تن كه در بين آنان، 50 زن هستند در مكه اجتماع مي‌كنند ....»(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبيعي است وقتي شمار زنان در گروه اول به اين تعداد باشد در گروه‌هاي بعدي بيشتر خواهد بود.
علاوه بر اينكه پرسش از كم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در ميان ياوران حضرت، حرف صحيح و پسنديده‌اي نيست، چرا كه ياوري، نه فقط به معناي جنگيدن و سلاح بركشيدن است، بلكه يار و ياور واقعي، كسي است كه با همه‌ي وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را كه حضرت از او مي‌خواهد، انجام دهد. در زمان غيبت و انتظار، به وظيفه يك منتظر واقعي آگاه باشد و آنچه را در اين مدت بايسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطيع دستورهاي او باشد و امر او را امتثال كند. مگر فاطمه زهرا(سلام الله علیها)و زينب كبرا(سلام الله علیها)از ياوران پيامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالي كه جنگ ظاهري با اسلحه نداشتند؟ هر كس به تاريخ بنگرد به خوبي به نقش بارز و بي بديل آنان، در ياري رهبر خود پي مي‌برد. ياري رهبر در رساندن پيام او و مكتبش بسيار ارزشمند است و اصولاً حركت فرهنگي، پايه و اساس است و لذا در روايت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: «مداد العلماء افضل من دماء شهداء»؛ چرا كه اگر ياري امام در بعد فرهنگي و تبيين معارف دين او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌هاي امام نباشد، طبعاً، براي كمك به گسترش فرهنگ و مكتب او، سلاح به دست نمي‌گيرند. زنان در اين عرصه مهم، به خوبي مي‌توانند ايفاي نقش نموده و ياري امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشكار كنند.
در مواردي كه ياري كردن مربوط به حالت جنگ و قيام و جهاد باشد، طبيعي است كه مردان بايد حضوري فعال‌تر داشته باشند؛ چرا كه خداوند با توجه به ويژگي‌هاي جسمي و روحي زنان و مردان وظايف و تكاليف را قرار مي‌دهد و ويژگي‌ها و مشكلات جنگ، به گونه‌اي است كه نه با جسم زن سازگاري دارد و نه با روح او همخوان است. لذا وظيفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

پرسش: یاران امام زمان چه کسانی هستند ؟

پاسخ: یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:
الف. 313 که یاران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شیعیان و محبان.
در روایتی از امام جواد(علیه السلام)آمده است:
«پس هنگامی که این تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامی که برای او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خدای عزوجل خروج می کند».(کمال الدین، ج2، ب36،خ2)

پرسش: یاران حضرت چند نفرند و از کجا هستند ؟

پاسخ: تعداد 313 نفر که در روایات آمده یاران اصلی آن حضرت می باشند که از هر جهت توانایی لازم را دارند.
آن حضرت پس از ظهور، حکومت جهانی تشکیل می دهند و امروزه با این امکانات و وسایل ارتباط جمعی که دنیا را به شکل یک دهکده کوچک در آورده است، همین تعداد 313 نفر کافی است. چگونه یک رئیس جمهور با چند وزیر یک کشور چند صد میلیونی را اداره می کند؟
مگر در کشور چین با اینکه بیش از یک میلیارد جمعیت دارد یک رئیس جمهور و چند وزیر آن کشور را اداره نمی کنند؟
علاوه بر این 313 نفر که از یاران اصلی آن حضرت می باشند؛ افراد زیادی از مؤمنین نیز (در سطح پایین تر از آنها جزء کار گزاران) حضرت هستند.
ب. بنابر نقل روايات اصحاب و ياران خاص آن حضرت حدود 313 نفر به تعداد ياران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود كه تعداد آنان از شهرهاى مختلف مشخص است و ما بعضى از آنها را ذكر مى‏كنيم: 24 نفر از طالقان18 نفر از قم14 نفر از كوفه 12 نفر از هرات12 نفر از مرو3 نفر از سجستان 3 نفر از رقه (نزديك مرز سوريه و تركيه است)12 نفر از جرجان 9 نفر از بيروت8 نفر از مدائن8 نفر از نيشابور 3 نفر از بصره3 نفر از خابور (نزديك مرز عراق و سوريه در استان حسكه و ديرزور)ء7 نفر از رى7 نفر از طبرستان (مازندران)6 نفر از يمن5 نفر از طوس (مشهد) 3 نفر از دمشق2 نفر از مدينه منوره5 نفر از تفليس 4 نفر از همدان4 نفر از ديلم4 نفر از زنجار 4 نفر از فسطاط (در كشور عراق )2 نفر از سبزوار و بقيه از ساير شهرها و مناطق خواهند بود. در اين مورد به كتاب «منتخب التواريخ » ص1119 مراجعه كنيد. كتاب هاى ديگر؛ مانند «الزام الناصب» از سوى اهل سنت نيز مطالب فوق را توضيح داده است».

پرسش: 313 نفر بعد از ظهور چه مي کنند و آيا الان هستند يا رجعت مي کنند ؟

پاسخ: الف.ياران حضرت، بعد از ظهور، تحت امامت و راهنمايي ايشان به وظايف ديني خود همت مي گمارند و آنچه را حضرت از آنان مي خواهد به بهترين و کاملترين صورت انجام مي دهند. و زماني که پيمانه عمر آنان پايان يافت از دنيا مي روند.
ب. هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند. در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر"(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.
البته بايد توجه داشت رجعت مخصوص ياران خاص نيست زيرا در روايات به صورت مطلق از بازگشت گروهي از مؤمنان نيز سخن به ميان آمده است. به عبارت ديگر ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده مي‌شود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنيا برمي‌گردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از كساني‌اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده مي‌شوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج مي‌شود. در متن اين دعا نيز ما از خدا مي‌خواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: "اللهم ان حال بيني و بينه الموت...".

پرسش: آیا یاران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در شهر یا مکان خاصی زندگی می کنند ؟

پاسخ: آنچه از روايات استفاده مي‌شود، آن است كه ياران و پيروان حضرت ضمن آنكه به تقوا و تهذيب نفس و رعايت دستورات الهي توجه دارند، به وظايف يك منتظر واقعي نيز همت مي‌گمارند و در اين راستا براي زمينه سازي براي ظهور امام زمان(ع) تلاش و كوشش مي‌كنند و مردم را براي تحقيق اين آينده سبز و پذيرش عدل مهدوي آماده سازند. اينكه در منطقه‌اي از ايران شهري باشد كه قابل رؤيت نباشد، دليل و مدرك قابل قبول ندارد. علاوه اينكه نپذيرفتن و انكار آن بيشتر قابل قبول است.
وقتي بر اساس روايات، خود آن حضرت در ميان مردم حاضر مي‌شود؛ بر چه مبنايي ياران او در جاي مخفي و غير قابل رؤيت باشند؟ آيا اين همه از شيفتگان حضرت چه از علما و چه از رزمندگان و شهداي ما از پيروان حضرت نبوده و نيستند؟
پرسش: آیا یاران حضرت همه از زنده ها هستند یا کسانی که قبل از ظهور هم از دنیا رفته اند می توانند جزء یاران حضرت باشند ؟
پاسخ: هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند.
در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر»
(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.

پرسش: آیا یاران حضرت همه جوان هستند ؟

پاسخ: آنچه در روايت مطرح شده اين است كه ياران حضرت همه جوان هستند و افراد كهنسال و پير، مانند سرمه در چشم و نمك در غذا هستند.
بنابراين افراد كهنسال نيز در بين ياران هستند؛ ولي نفرات آنها كمتر است. اما اينكه چرا همه جوان هستند، در متون و روايات، علت و دليلي براي آن ذكر نشده است. البته جوان بودن ياران، مخصوص سپاهيان امام مهدي(ع) نيست.
ما وقتي با پيروان و ياران انبياء و پيشوايان گذشته(ع) نيز آشنا باشيم، به روشني مي‌بينيم كه اكثر آنها جوان بودند. در جوان شور و خروش بيشتر است، جوان از حالت محافظه كاري و احتياط كمتري برخوردار بوده و براي حركت و تلاش آمادگي بيشتري دارد. دل كندن و جدا شدن از زندگي و دنيا، در جوان راحت تر و بيشتر است.
امام صادق(ع) فرمود:
جوانان را درياب، آنان زودتر از ديگران به كار خير روي مي‌آورند.
تاريخ صدر اسلام نيز گواه بر اين مطلب است. پيامبر(ص) در كلامي فرمود:
«خداوند مرا به پيامبري بر انگيخت، پس جوانان با من پيمان بستند و بزرگسالان به مخالفتم برخاستند.»
شرح فداكاري‌هاي امام علي(ع) صفات متعدد تاريخ را به خود اختصاص داده است.
اولين مبلغ پيامبر در مدينه جواني بود به نام مصعب بن عمير.
فرمانده سپاه اسلام در اواخر عمر پيامبر جواني هيجده ساله به نام اسامة بن زيد بود.
پرسش: آیا روایاتی که در خصوص یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)که اظهار داشته اند : اصحاب کهف نیز جزء یاران ایشانند ، صحیح اند ؟
پاسخ: در روايتي مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل مي‌كند: هنگام ظهور خداوند 27 نفر را زنده مي‌كند كه هفت تن آنها اصحاب كهف هستند. (بحار الانوار، ج52، ص346، ح92).
از پيامبر(ص) نيز نقل شده است خداوند اصحاب كهف را براي حضرت مهدي(ع) زنده مي‌كند.(بحار الانوار، ج51، ص105، ذيل حديث 40).
با توجه به اين روايات و احاديث مشابه مي‌توان گفت از كساني كه در هنگام ظهور رجعت كرده و به دنيا باز مي‌گردند، اصحاب كهف هستند.

پرسش: آیا زنان هم جزء یاران حضرت مهدی (عج) هستند ؟

پاسخ: از روايات استفاده مي‌شود كه زنان نيز جزء ياران امام زمان(ع) مي‌باشند.
از امام باقر(ع) نقل شده است:
در ميان ياران گروه اول(313 نفر) پنجاه زن وجود دارد. از اين روايت به خوبي مي‌توان دريافت كه وقتي در گروه اول(ياران ويژه)، پنجاه زن وجود دارند، تعداد زنان در ميان ياران گروه‌هاي بعدي بسيار بيشتر خواهد بود.
حضور زنان در جمع ياران، امري طبيعي و عادي است، چرا كه آنان نيز همانند مردان در صورت عمل به وظايف ديني، اين لياقت را خواهند يافت كه همراه و همگام با امام زمان خود باشند. البته وظيفه‌اي كه بر عهده آنان خواهد بود متناسب با ويژگي‌هاي جسمي و روحي ايشان است.
پرسش: آيا 313 نفر تکميل شده اند و آيا ظهور منوط به تکميل تعداد آنها است ؟
پاسخ: به نظر مي‌آيد مراد شما اين است كه آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد؟ بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود. يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد: حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم. امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود: "اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم). سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين انها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.
و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد".
پرسش: آيا ايران کشور امام زمان است و لشکر امام زمان (علیه السلام)از ايران حرکت مي کند ؟
پاسخ: اين کشور متعلق به امام زمان(ع) است؛ يعني، عموم مردم آن شيعه و از محبان اهل بيت(ع) هستند. ايران مرکز صدور معارف و آموزه هاي شيعه است. به همين جهت مناسب است در اينجا سيماي ايران را در آخر الزمان و هنگام ظهور بررسي کنيم.
با توجه به روايات مي‌توان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: "دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر مي‌شود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: "به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي مي‌گردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان مي‌شود، از آن شهر رخت برمي‌بندد؛ سپس علم ظاهر مي‌شود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل مي‌گردد(و از آنجا به ساير شهر‌ها پخش مي‌شود) به گونه‌اي كه باقي نمي‌ماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانه‌ها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع مي‌شود ... علم، از قم به ساير شهر‌ها در شرق و غرب پخش مي‌شود و حجت بر جهانيان تمام مي‌شود به گونه‌اي كه در تمام زمين، فردي پيدا نمي‌شود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مي‌كند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) مي‌شود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمي‌دارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند"(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي مي‌دهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: "مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت مي‌كند. گروهي، دور او اجتماع مي‌كنند كه مانند پاره‌هاي آهن‌اند و باد‌هاي تند(حوادث) نمي‌تواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نمي‌شوند و كناره‌گيري نمي‌كنند و بر خدا توكل مي‌كنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است".(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر نقل شده است: "گويا مي‌بينم گروهي از مشرق زمين خروج مي‌كنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمي‌شود. مجدداً برخواسته‌ي خود تاكيد مي‌كنند ولي جواب نمي‌شنوند. پس چون چنين ديدند، شمشير‌ها را به دوش مي‌كشند، در مقابل دشمن مي‌ايستند تا حق به آنها داده مي‌شود، اما اين بار قبول نمي‌كنند بلكه قيام مي‌كنند و نمي‌دهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))".(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني را كه در روايات به آنها اشاره شده، مي‌توان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل مي‌گيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: "قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع مي‌كنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند".(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌هاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينه‌سازي براي ظهور مي‌كند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌هاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز ثقل شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان مي‌دهد كه اين گروه زمينه‌سازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالم‌تاب دارند و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برمي‌خيزد.
اما سيماي قيام حضرت به صورت خلاصه چنين است:
با توجه به روايات به صورت خلاصه مي‌توان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاه‌ها متوجه مكه مي‌شود. حضرت مهدي(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر مي‌شوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت مي‌كند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت مي‌كنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر مي‌رسد و حضرت خروج مي‌كند. مكه را به تصرف در مي‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت مي‌كند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه مي‌افتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده مي‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني مي‌پردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او مي‌انجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام مي‌كند. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) باعث مي‌شود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم مي‌خورد.
پرسش: آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد تا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ظهور نمایند ؟
پاسخ: بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود.
يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند.
سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد:
حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم،
امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود:
«اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم).»
سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.
(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين آنها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.
و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد».

پرسش: آيا مي توان دوران ظهور حضرت مهدي را درک کرد؟ آيا تنها زندگان ياور حضرت هستند؟

پاسخ: ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده مي‌شود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنيا برمي‌گردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از كساني‌اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده مي‌شوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج مي‌شود. در متن اين دعا نيز ما از خدا مي‌خواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: "اللهم ان حال بيني و بينه الموت...".

پرسش: آيا ياران همه شيعه و مردم همه بايد شيعه شوند ؟ چگو نه ؟

پاسخ: در ابتدا بايد توجه داشت:
ياران حضرت را سه گروه تشکيل مي دهند:
الف. 313 که ياران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شيعيان و محبان.
در روايتي از امام جواد(ع) آمده است: "پس هنگامي که اين تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامي که براي او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خداي عزوجل خروج مي کند".(کمال الدين، ج2، ب36، خ2)
ياران گروه اول و دوم کساني هستند که ولايت و امامت امام مهدي(ع) را پذيرفته و لياقت سربازي را در خود ايجاد کردهاند. اما گروه سوم(شايد برخي از افراد گروه دوم) هم ميتوانند از افرادي باشند که قبل از ظهور شيعه بوده و لياقت ياري امام را پيدا کردهاند و هم ميتوانند از افراد غير شيعه باشند که با درک ظهور و شنيدن پيام دعوت امام با توجه به فطرت الهي و عدالت خواه و حق طلب خود حضرت را بپذيرند و با همه وجود سر به اطاعت او بگذارند.
ب. براي ظهور شرايطي ذکر شده است که در صورت فراهم آمدن آنها ظهور تحقق پيدا ميکند.
مراد از شرايط انقلاب كه ظهور و قيام حضرت مهدي(ع) نمونه‌ي كامل و بارز آن است، اموري است كه پديده‌ي انقلاب به آنها وابستگي وجودي دارد و تحقق آن، متوقف و مشروط به وجود اين امور است. براي انقلاب جهاني و بزرگ امام مهدي(ع) مانند هر انقلاب ديگر، چهار شرط متصور است:
يك انقلاب براي در هم شكستن وضع موجود و برقراري وضع مطلوب، به دو برنامه نياز دارد: 1. برنامه براي نابودي وضع موجود؛ 2. قانون مناسب براي حركت جامعه به طرف وضعيت مطلوب و رسيدن به حالت آرماني.
قيام جهاني حضرت مهدي(ع) نيز اين شرط را لازم دارد. برنامه‌ي حركت، در قسمت اول، بر اساس روايات، حركت مسلحانه است تا نابودي كامل شرك و كفر. به عبارت دقيق‌تر، حضرت هنگام ظهور ابتدا مردم را دعوت به دين و امامت مي‌كند و اگر كسي مخالفت كرد و خواست به راه شرك و ر ادامه دهد، حضرت با وي مقابله مي‌كند. اين روش بر گرفته از قرآن است: "وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ"(بقره، 193).
برنامه حضرت در بخش دوم نيز، بر اساس عمل به كتاب خدا و سنت پيامبر است. پيامبر فرمود: "سيره و سنت او سنت من است. مردم را بر دين و آيين من به پا خواهد داشت و آنان را به كتاب پروردگارم دعوت مي‌كند".(كمال الدين، ج 2، ب39، ح6).
شرط ديگر براي پيدايش يك انقلاب، وجود رهبر و پيشوايي آگاه و توان‌مند و دلسوز است تا با آشنايي كامل از اهداف و برنامه‌ها و زمينه‌ها و موانع، با مديريتي صحيح و قاطع، حركت انقلاب را رهبري كند و تا آخرين نفس ادامه دهد.
انقلاب عظيم امام مهدي(ع) نيز داراي اين شرط است. رهبر اين انقلاب، بزرگ مردي از سلسله امامت است كه در دامان امام پرورش يافته و وارث علوم پيامبر و آگاه به قرآن و معارف دين است. پيامبر فرمود: "منا مهدي هذ الامة الذي يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما؛ مهدي اين امت از ما است، كسي كه زمين را از قسط و عدل پر مي‌كند همان گونه كه از جور و ظلم پر شده است".(كمال الدين، ج1، ب24، ح10).
شرط ديگر يك انقلاب، وجود ياراني فداكار است كه با آشنايي نسبت به برنامه‌ها و اهداف و اعتقاد به آنها، تا آخرين لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده‌ي هر گونه فداكاري باشند. قيام جهاني امام مهدي(ع) نيز نياز به ياراني دارد كه ضمن آشنايي و اعتقاد به امام و دين تا آخرين لحظه فداكاري كنند.
از امام جواد(ع) در ضمن حديثي نقل شده است كه اصحابش به سوي او اجتماع مي‌كنند كه سيصد و سيزده نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمين ... وقتي اين عده جمع شدند خدا امر او را ظاهر مي‌كند و چون عقد كامل شد، كه ده‌هزار نفرند، خروج مي‌كند به اذن خدا. (كمال الدين، ج2، ب37، ح2).
يكي ديگر از شرايط يك انقلاب و تحقق آن، پذيرش مردمي است. اگر مردم آن را نخواهند، حتماً به سرانجام نمي‌رسد. نمونه‌ي آن، قيام خونين كربلا است كه مردم نخواستند و به شهادت امام حسين(ع) منتهي شد. (البته وظيفه امام حسين(ع) بر اساس دستور خدا، حركت و قيام بود).
انقلاب امام مهدي(ع) نيز اين شرط را لازم دارد. مردم بايد به حدي از رشد و آگاهي رسيده باشند كه پذيراي حركت اصلاحي و قيام بزرگ منجي عالم بشريت باشند.
از ميان چهار شرط ياد شده دو شرط فراهم است و آن، طرح و برنامه و وجود رهبر است، اما آيا شرط سوم و چهارم نيز فراهم شده است؟ آيا ياران فداكاري كه معرفت مناسبي داشته باشند، به مقدار كافي فراهم است؟ آيا مردم آمادگي پذيرش انقلاب او را پيدا كرده‌اند؟
بنابراين، آنچه بايد اتفاق بيافتد آن است که عموم مردم خواستار آمدن منجي آسماني و رهايي از وضعيت موجود باشند.

پرسش: برای سربازی امام زمان (عج) چه باید بکنیم ؟

پاسخ: براي سربازي امام زمان(عج) توجه به چند اصل لازم است:
الف. معرفت نسبت به امام و اهداف و برنامه هاي او؛ يك سرباز امام بايد بداند معناي صحيح امامت چيست و امام در نظام هستي در چه جايگاهي قرار دارد و نيز بداند كه هدف از قيام چيست.
ب. اعقتاد و باورها؛ سرباز و ياور حضرت علاوه بر ايمان قوي نسبت به خداوند و معارف دين بايد داراي اعتقاد محكم به امام و اهداف او باشد و با همه وجود باور كند.
ج. عمل كردن به وظايف ديني و رعايت امور شرعي؛ كسي كه بخواهد از ياران امام زمان(عج) باشد، بايد نسبت به وظايف شرعي اهتمام جدي داشته باشد. واجبات را انجام دهد به خصوص نماز را در اول وقت اقامه كند. محرمات را ترك كند، حدود ديني و حلال و حرام‌ها را به صورت دقيق رعايت كند.
د. دعا كردن و عهد بستن؛ كسي كه بخواهد در گروه ياران قرار گيرد، بايد با دعا و توسل از خداوند بخواهد كه در او قابليت سربازي امام زمان(عج) را با انجام وظايف ديني ايجاد كند. بايد بكوشد با خواندن دعاي عهد(كه بعد از دعاي ندبه در كتاب مفاتيح الجنان آمده) هر روز با امام، عهد و پيمان خود را تجديد كند.
هـ. تخلق به اخلاق نيكو؛ كسي كه ياوري امام را خواستار است، بايد صفات نيك را در خود زنده وصفات نا پسند را از خود دور كند. خوش اخلاق و خدمتگزار مردم باشد. طمع در دنيا نداشته باشد و دنبال جمع مال دنيوي نباشد. بكوشد اهل عبادت و زهد باشد. رضايت الهي را بخواهد و صبر در امور را پيشه كند.

پرسش: برخورداري حضرت (ع) و اصحاب از امداد هاي غيبي ؟

پاسخ: از روايات استفاده ميشود در عصر ظهور که حاکميت حق و عدل و نابودي شرک و کفر در آن رقم ميخورد، مناديان راستي از الطاف و امدادهاي خاص خداوند برخوردار هستند.
* آنان از لحاظ جسمي قوي بنيه هستند، ريان پسر صلت مي گويد: به امام رضا (ع) عرض کردم: آيا شما صاحب اين امر هستيد؟ حضرت فرمود: من امام و صاحب امر هستم، ولي نه آن صاحب امري که زمين را از عدل و داد پر مي کند آنگاه که از ظلم و ستم پر شده باشد، چگونه مي توانم صاحب آن امر باشم در حالي که ناتواني جسمي مرا مي بيني؟ قائم کسي است که وقتي ظهور کند در سن پيران است ولي به نظر جوان مي آيد، اندامي قوي و تنومند دارد به طوري که اگر دست را به سوي بزرگترين درخت دراز کند آن را از ريشه بيرون مي آرود.(بحار الانوار، ج52، ص322).
در وصف ياران امام مهدي(ع) از امام سجاد(ع) نقل شده است: آنگاه که قائم ما قيام کند، خداوند سستي و ضعف را از شيعيان ما دور مي کند و دلهايشان را چون پاره هاي آهن محکم و استوار مي نمايد و به هر کدام از آنان قدرت چهل مرد مي بخشد و آنان فرمانروايان و بزرگان زمين مي شوند(بحار الانوار، ج52، ص317). و امام صادق(ع) فرمود: به هنگام فرا رسيدن امر ما(حکومت امام مهدي(ع)) خداوند ترس را از دل شيعيان ما برميدارد و در دل دشمنان ما جاي ميدهد، در آن هنگام هر يک از شيعيان ما از نيزه برندهتر و از شير شجاعتر مي شوند.(بحار الانوار، ج52، ص326).
* لشکر رعب، امام صادق(ع) نقل شده است: قائم ما اهل بيت با ترس و رعب ياري ميشود.(مستدرک الوسايل، ج12، ص335).
* فرشتگان و جنيان، امام علي(ع) مي فرمايد: خداوند، حضرت مهدي(ع) را با فرشتگان، جن و شيعيان مخلص ياري ميکند(ارشاد القلوب/ص286) . ابان بن تغلب از امام صادق(ع) نقل ميکند: آنگاه که او پرچم پيامبر را به اهتزاز درآورد، سيزده هزار و سيزده فرشته به زير پرچمش گرد مي آيند که با نوح پيامبر در کشتي، با ابراهيم خليل در آتش، و با عيسي هنگام عروج به آسمان همراه بودند. همچنين چهار هزار فرشته به ياري حضرت مي شتابند. آن فرشتگاني هستند که بر سرزمين کربلا فرود آمده بودند تا در رکاب امام حسين(ع) بجنگند ولي اذن اين کار را نيافتند و به آسمان رفتند و چون با اذن جهاد بازگشتند امام حسين(ع) را شهيد يافتند و در اندوه از دست دادن اين فيض بزرگ، همواره ناراحت و اندوهگينند و تا روز رستاخيز، گرداگرد صريح امام حسين(ع) مي چرخند و اشک مي ريزند. (کامل الزيارات، ص120). و نيز از امام باقر(ع) نقل شده است: فرشتگاني که در جنگ بدر به پيامبر(ص) ياري دادند هنوز به آسمان باز نگشته اند تا اين که حضرت صاحب الامر را ياري رسانند و تعدادشان پنج هزار فرشته مي باشد.(مستدرک الوسايل، ج2، ص448).
بنابراين امدادهاي الهي به صورتهاي مختلفي شامل حال حضرت و يارانش مي شود.
پرسش: جمله زيباي امام صادق (ع) که فرموده اند : اگر من زمان او (حضرت مهدي ) را درک مي کردم همه عمرم را با خدمتگزاري او سپري مي کردم . لطفا بيشتر توضيح دهيد و تفسير نماييد.
پاسخ: ما معتقديم كه امامان بزرگوار(ع) نور واحد هستند كه هر كدام در زمان خود به وظيفه‌اي كه خداوند بر عهده آنان گذاشته بود، عمل كردند. آنان افرادي بودند كه در قله كمالات و انسانيت قرار داشتند. بر اين اساس نمي‌توان از اين روايت استفاده كرد كه امام زمان(ع) مقام و منزلت بالاتري از امام صادق(ع) دارد. شايد مراد و محتواي روايت چنين باشد: "از آنجا كه امام زمان(ع) پس از رحلت امام يازدهم، حجت خدا در زمين بوده و امام و رهبري مردم از طرف خدا بر عهده او قرار دارد و همه وظيفه اطاعت و امتثال از او را دارند و بايد در راستاي اهداف او حركت كنند و او را ياري دهند، امام صادق(ع) چنين تعبيري كرده است. بدين معنا كه اگر من هم در زمان او باشمع تحت رهبري او خواهم بود. چنانچه وجود مقدس امام حسين(ع) در زمان حيات امام حسن(ع) تحت امامت و رهبري آن بزرگوار بود.

پرسش: چرا یاران حضرت در موقع ظهور 313 نفرند و وجود این تعداد چه تاثیری در ظهور امام زمان (عج) دارد ؟

پاسخ: همان گونه كه مي‌دانيد هر پديده و اتفاقي براي نتيجه دادن احتياج به شرايط خاصي دارد؛ يعني، از يك عمل در شرايط خاص مي‌توان نتيجه مطلوب را گرفت و انجام كاري در هر شرايط ثمر بخش نيست.
ظهور و قيام امام زمان(ع) نيز براي به ثمر رسيدن و نتيجه دادن، احتياج به شرايطي دارد كه به آن «شرايط ظهور» گويند و در صورتي كه اين شرايط فراهم شود، ظهور اتفاق مي‌افتد.
يكي از آن شرايط وجود ياران لايق و كارآمد است. معلوم است كه بدون ياران مفيد، يك رهبر نمي‌تواند اهداف خود را عملي سازد.
بنابراين براي ظهور نياز به اصحابي با كفايت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اينان بهترين و بالياقت ترين افراد هستند و فرمانده و كارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نيز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلكه تعدادي در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنيا برمي‌گردند(مانند اصحاب كهف، مالك اشتر، مقداد، سلمان و ...).
اينكه چرا 313 نفرند؟
بايد گفت: دليل خاصي لازم ندارد بالاخره بايد تعدادي ياران اصلي حضرت باشند. البته شايد به جهت يادآوري جنگ بدر است كه اولين جنگ پيامبر اسلام بود و تعداد ياران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اينكه آيا 313 نفر پيدا شده‌اند؛ گفتني است: ظهور شرايط متعددي دارد كه يكي وجود ياران است و به غير آن، پذيرش عمومي مردم و آماده بودن كل جامعه نيز شرط است. پس تنها وجود ياران نيست كه باعث ظهور مي‌شود. علاوه بر اينكه ياران حضرت تنها 313 نفر نيستند، بلكه آغاز قيام و حركت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراين امام ياران زيادي لازم دارد كه بايد آماده جانفشاني در راه ايمان و عدالت شوند و علاوه بر ياران، مردم نيز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سريع‌تر اتفاق افتد.

پرسش: چرا تعداد زناني که از ياران حضرت مهدي خواهند بود کم است؟

پاسخ: بنابر آنچه از روايات استفاده مي‌شود، ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند:
1. 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛
2. لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد؛
3. عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند.
اگر سخني از پنجاه زن به ميان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روايتي بلند نقل شده است: "....قسم به خدا، 313 تن كه در بين آنان، 50 زن هستند در مكه اجتماع مي‌كنند ...."(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبيعي است وقتي شمار زنان در گروه اول به اين تعداد باشد در گروه‌هاي بعدي بيشتر خواهد بود.
علاوه بر اينكه پرسش از كم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در ميان ياوران حضرت، حرف صحيح و پسنديده‌اي نيست، چرا كه ياوري، نه فقط به معناي جنگيدن و سلاح بركشيدن است، بلكه يار و ياور واقعي، كسي است كه با همه‌ي وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را كه حضرت از او مي‌خواهد، انجام دهد. در زمان غيبت و انتظار، به وظيفه يك منتظر واقعي آگاه باشد و آنچه را در اين مدت بايسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطيع دستورهاي او باشد و امر او را امتثال كند. مگر فاطمه زهرا(س) و زينب كبرا(س) از ياوران پيامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالي كه جنگ ظاهري با اسلحه نداشتند؟ هر كس به تاريخ بنگرد به خوبي به نقش بارز و بي بديل آنان، در ياري رهبر خود پي مي‌برد. ياري رهبر در رساندن پيام او و مكتبش بسيار ارزشمند است و اصولاً حركت فرهنگي، پايه و اساس است و لذا در روايت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: "مداد العلماء افضل من دماء شهداء"؛ چرا كه اگر ياري امام در بعد فرهنگي و تبيين معارف دين او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌هاي امام نباشد، طبعاً، براي كمك به گسترش فرهنگ و مكتب او، سلاح به دست نمي‌گيرند. زنان در اين عرصه مهم، به خوبي مي‌توانند ايفاي نقش نموده و ياري امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشكار كنند.
در مواردي كه ياري كردن مربوط به حالت جنگ و قيام و جهاد باشد، طبيعي است كه مردان بايد حضوري فعال‌تر داشته باشند؛ چرا كه خداوند با توجه به ويژگي‌هاي جسمي و روحي زنان و مردان وظايف و تكاليف را قرار مي‌دهد و ويژگي‌ها و مشكلات جنگ، به گونه‌اي است كه نه با جسم زن سازگاري دارد و نه با روح او هم خوان است. لذا وظيفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

پرسش: چرا زنان نیز جزء یاوران حضرت هستند ؟

پاسخ: بايد توجه داشت كه زنان نيمي از پيكره جامعه انساني را تشكيل مي‌دهند. بنابراين بسيار طبيعي است كه در زمان ظهور، اينان نيز در نقش ياوران امام عصر(عج) وظيفه ياوري خود را به انجام برسانند. گفتني است كه ياوري فقط شمشير وسلاح بركشيدن نيست، مگر حضرت زهرا(س) و حضرت زينب(س) از ياران امام زمان(ع) خود نبودند؟ ياور كسي است كه وظيفه‌اي كه بر دوش او نهاده مي‌شود عمل كند. لذا زنان نيز مي‌توانند در عرصه‌هايي كه توانايي دارند (مانند تبليغ و تبيين دين) وارد شوند و به ياري امام خود بشتابند.

پرسش: چرا وجود 313 نفر یار جزء شرایط ظهور است و چرا 313 وآیا اینها هنوز پیدا نشده اند؟

پاسخ: معلوم است كه بدون ياران مفيد، يك رهبر نمي‌تواند اهداف خود را عملي سازد. بنابراين براي ظهور نياز به اصحابي با كفايت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اينان بهترين و بالياقت ترين افراد هستند و فرمانده و كارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نيز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلكه تعدادي در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنيا برمي‌گردند(مانند اصحاب كهف، مالك اشتر، مقداد، سلمان و ...).
اينكه چرا 313 نفرند؟ بايد گفت: دليل خاصي لازم ندارد بالاخره بايد تعدادي ياران اصلي حضرت باشند. البته شايد به جهت يادآوري جنگ بدر است كه اولين جنگ پيامبر اسلام بود و تعداد ياران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اينكه آيا 313 نفر پيدا شده‌اند؛ گفتني است: ظهور شرايط متعددي دارد كه يكي وجود ياران است و به غير آن، پذيرش عمومي مردم و آماده بودن كل جامعه نيز شرط است. پس تنها وجود ياران نيست كه باعث ظهور مي‌شود. علاوه بر اينكه ياران حضرت تنها 313 نفر نيستند، بلكه آغاز قيام و حركت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراين امام ياران زيادي لازم دارد كه بايد آماده جانفشاني در راه ايمان و عدالت شوند و علاوه بر ياران، مردم نيز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سريع‌تر اتفاق افتد.

پرسش: چه کسانی در هنگام ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به یاری او می شتابند ؟

پاسخ: هنگام ظهور، وقت عمل است، فقط كساني مي‌توانند اين توفيق را به نحو احسن داشته باشند كه در زندگي خود قبل از ظهور، داراي ايمان كامل و اعمال نيك، اخلاق حسنه، تقواي الهي و آگاهي بوده و توان خدمت به حضرت و جامعه را در خود مهيا كرده باشند يعني در تمام جهات، كمالات انساني و الهي شوند و منتظر واقعي و پيرو استوار امام در ظاهر و پنهان باشند.

پرسش: نخستين کسي که با حضرت بيعت مي کند کيست ؟

پاسخ: جبرئيل(ع)، نخستين كسي است كه با آن حضرت دست بيعت مي‌دهد.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «هنگامي كه خداوند به «قائم» اجازه خروج و قيام مي‌دهد، او از روي منبر مردم را به ياري و ايمان به خود دعوت مي‌كند و آنها را به خدا قسم داده به سوي حقوق الهي دعوت مي‌كند، و نيز آنها را به اجراي روش و سنت رسول خدا مي‌خواند. پس خداوند تبارك و تعالي جبرئيل را نزد آن حضرت در كنار حطيم (در مكه) مي‌فرستد. جبرئيل مي‌پرسد: به چه چيز دعوت مي‌كني آن حضرت پاسخ جبرئيل را مي‌دهد. آنگاه جبرئيل مي‌گويد: من اولين كسي هستم كه با تو بيعت كرده، دعوت تو را مي‌پذيرم، دست خود را بده تا بيعت كنم. و دست خود را بر دست «قائم» مي‌كشد و سپس 313 نفر با آن حضرت بيعت مي‌كنند و حضرت در مكه آقامت نموده تا يارانش به ده هزار نفر برسند. آنگاه از مكه به سوي مدينه رهسپار مي‌شود». (منتخب الاثر، ص580).
در كتاب منتخب الاثر يازده حديث در موضوع بيعت با امام زمان(عج) و كيفيت آن آمده است.

پرسش: نقش جوانان در کمک و یاری امام زمان (عج) چیست ؟

پاسخ: آنچه از روايات استفاده مي‌شود اين است كه جوانان در دو زمينه نقش ايفا مي‌كنند.
الف. در جريان ظهور: بنا بر روايات اكثر ياران حضرت را جوانان تشكيل مي‌دهند(در روايتي از امام علي(ع) نقل شده است: «اصحاب مهدي جوانان هستند كه پير در ميان آنان نيست. مگر مثل نمك در غذا»(بحار، ج52، ص 333)). اينان كساني‌اند كه قبل از ظهور دست به خودسازي زده و خود را براي ياري امام زمان آماده كرده‌اند و در زمان قيام همراه با حضرت مهدي، به مبارزه با مظاهر شرك و ظلم مي‌پردازند.
ب. بعد از قيام و دوران حاكميت عدل مهدوي: در آن دوران جوانان به كسب معرفت و علم همت مي‌گمارند و ضمن فراگيري دستورات و معارف دين حضرت را در امر حكومت ياري مي‌دهند.

پرسش: نقش زنان در انقلاب امام مهدي چيست؟

پاسخ: نقش زنان در دو بعد قابل بررسي است:
الف. دوران قيام و انقلاب: آنچه از روايات استفاده مي‌شود زنان در ركاب حضرت و در جريان جنگ، همراه ايشان هستند و آنچه را كه ايشان امر مي‌كند، انجام مي‌دهند. در بعضي از روايات آمده است: "50 زن در گروه 313 نفري (گروه اول از ياران) حضور دارند. (بحار الانوار، ج52، ص223) طبق بعضي از روايات، گروهي از ياران حضرت زناني اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و هنگام ظهور رجعت كرده و به دنيا باز مي‌گردند.(دلايل الانامه، ص260).
ب. دوران پيروزي و حاكميت عدل مهدوي: در اين دوران ـ كه دوران رشد و شكوفايي علم و حكمت است ـ زنان حركت و رشد چشمگيري خواهند داشت. آنان چنان از علم و معارف اسلامي بهره مي‌برند كه حركات و رفتارشان، بر اساس قانون خدا است. بر اين پايه به بهترين وجه ممكن به تربيت فرزندان با ايمان ـ در كنار حركت فرهنگي خود ـ اقدام مي‌كنند. امام باقر(ع) فرمود: در زمان امام مهدي(عج) به شما حكمت داده مي‌شود، تا آنجا كه زن در درون خانه‌اش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) قضاوت مي‌كند".(بحار الانوار، ج52، ص352).

پرسش: ياران امام مهدي چه ويژگي هايي دارند؟

پاسخ: براي ياران امام زمان(ع) ويژگي‌هايي گفته شده است؛ از جمله:
الف. معرفت: آنان معرفت و شناخت عميقي از خداوند و امام دارند. امام علي(ع) درباره‌ آنان فرموده است: مرداني كه خدا را چنان كه شايسته است شناخته‌اند". (منتخ الاثرع فصل 8، ب1، ح2). چنين معرفت همچنان امكان پذير است كه انسان، امام زمان خود را بشناسد. امام صادق(ع) به نقل از امام حسين(ع) فرمود اي مردم! خدادوند خلق نكرد بندگان را مگر اينكه او را بشناسند. پس وقتي او را شناخته، عبادتش كنند. پس هنگامي كه او را عبادت كردند از عبادت(ذلت در برابر) غير او بي نياز مي‌شوند. مردي پرسيد: اي پسر رسول خدا، پدر و مادر فدايت باد معرفت خدا چيست؟ فرمود: اينكه مردم هر زماني امام خود را كه اطاعتش بر آنان واجب است بشناسند".(بحار الانوار، ج 23، ص83، ح22).
پس معرفت امام راه شناخت خداست و ياران امام مهداي(عج) شناخت عميقي از امام دارند. اين شناخت فراتر از دانستن نام و نشان و نسبت امام است؛ بلكه معرفت به حق ولايت امام و جايگاه بلند او در عالم هستي است.
ب. اطاعت: نتيجه معرفت درست اطاعت از امام است؛ چرا كه اطاعت از او، اطاعت از خداست. پيامبر(ص) در توصيف ياران حضرت مهدي(ع) فرمود: "آنان در اطاعت از امام خود كوشا هستند"(بحار الانوار، ج 52، ص309، ح4).
ج. عبادت و صلابت: امام صادق(ع) در بياني فرمود: شب‌ها را با عبادت به صبح مي‌رسانند و روزها را با روزه به پايان مي‌رسانند. و در فراز ديگر فرمود: آنان مرداني هستند كه گويا دل‌هايشان پاره‌هاي آهن است(بحار الانوار، ج52، ص308).
د. شهادت طلبي: امام صادق(ع) فرمود: "آنان آرزو مي‌كنند در راه خدا شهيد شوند".(همان)
ه. اتحاد و هم دلي: امام علي(ع) فرمود: "ايشان يكدل و هماهنگ هستند" (يوم‌الخلاص، 224).
و. بصيرت و نورانيت: آنان كساني اند كه دله‌هاي نوراني داشه و چشم حقيقت بين قلببي آنان باز شده است و ديگران را نيز به راه راست هدايت مي‌كنند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان مانند چراغند گويا قلب‌هايشان مانند قنديل مي‌درخشد".(بحار الانوار، ج52، ص308).
منبع:www.imammahdi-s.com