15 اسفند 1387 / 7 ربیع الاول 1430 / 5 مارس 2009
15 اسفند 1387 / 7 ربیع الاول 1430 / 5 مارس 2009
15 اسفند 1387 / 7 ربیع الاول 1430 / 5 مارس 2009 |
حضرت آيت الله آقاي حاج مرتضي حائري يزدي فرزند آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي بينانگذارو مؤسس حوزه علميه قم پس ازيك عمرتلاش خستگي ناپذيركه درراه احيا و نشرعلوم و معارف اسلامي انجام داد دارفاني را وداع گفت. ايشان ازاعضاي خبرگان تدوين قانون اساسي نيزبودند. |
|
«علي بن محمد تَنوخي» از فضلا، ادبا و مشاهيرشاعران قرن4 هجري قمري در64 سالگي دربصره درگذشت. او درانطاكيه درعلم نحو، لغت، نجوم، هيئت، هندسه، عروض و علوم ادبي ازمشاهيردوران بود و درفقه، اصول و حديث ازجمله نوادرآن روزگارمحسوب مي شد. او پس ازفراگيري همه علوم به بصره مراجعت كرد و به قضاوت مشغول شد. ازاين رو به قاضي تَنوخي شهرت يافت. تنوخي علاوه بركسب مراتب علمي درسخنوري نيزبياني بسيارشيرين داشت و خوش گفتارو مجلس آرا بود. ازهمين رو درميان بزرگان عراق به« ريحانَةُ النُّدَما» و« تاريخُ الظُّرَفا» معروف شده بود. او علاوه برديوان شعرصاحب كتاب «العَروض و عِلمُ القَواضي» نيزهست. |
15 اسفند سال 1337 (در آن سال برابر با ششم مارس 1959 ميلادي) دكتر گنجي استاد جغرافياي دانشگاه تهران براي وطن ما، ايران سازمان هواشناسي به وجود آورد و از آن پس رسانه هاي ما به طور روزانه داراي گزارش وضع هوا شدند. تا آن زمان، ايران داراي چند هواشناس بود كه در فرودگاه مهراباد مستقر بودند و كارشان تنها دادن وضعيت هوا به خلبانان هواپيما ها بود. در آن زمان، به روزنامه هايي كه در «گزارش هوا»، درياي مازندران را «خزر» مي نوشتند؛ خبر پيش بيني وضع هوا داده نمي شد. |
|
« ابومنصورمحمّد بن ازهري هِرَوي » ازجمله بزرگترين دانشمندان علم و ادب و لغت درقرن4هجري قمري درشهرهرات بدرود حيات گفت. ازهري هروي بخشي ازعمرخود را درعراق و جزيرة العرب به گردآوري لغت سپري كرد و درهمين دوره بود كه بدست قَرامِطِه چند سالي درعربستان اسيرو زنداني شد. بزرگترين و مشهورترين اثرازهري هِرَوي درباب لغت «كتابُ التَّهذيب» نام دارد. |
|
|
سِنْتْ آنْسْلِم، فيلسوف شهير اروپايى، در نوزدهم اوت 1037م در كشور ايتاليا به دنيا آمد. وي به عنوان يك مسيحي با ايمان، به فلسفه روي آورد چرا كه بر اين عقيده بود كه از طريق فلسفه ميتواند ايمانش را بفهمد. او يكي از متفكرين دوران قرون وسطي در اروپا به شمار ميرود. عمق افكار آنسِلم درباره وجود خداست و معتقد بود كه خداوند را از راه ايمان، بهتر از طريق تعقل ميتوان شناخت. وي درباره اثبات وجود خدا، دلايل متعددي ارائه ميكند، از جمله ميگويد: اشياء از حيث كمال، مساوي نيستند و هر يك به نسبتي از كمال برخوردار است؛ بنابراين در بالاي همه آنها، بايد كمال مطلق موجود باشد تامنبع بهرهبرداري اشياء و موجودات گردد و آن موجود، خداست. آنسلم همچنين به برهان ديگري درباره خدا اشاره ميكند. بر اساس اين نظر، بايد موجودي باشد كه نتوان كاملتر از آن را تصور نمود. پسْ موجودي كه كمالش مطلق باشد وجود دارد، پس خدا وجود دارد. به عبارت ديگر آنچه ممكن الوجود باشد و بودنش ضروري باشد، وجود دارد. اين برهان كه به برهان وجودي معروف است، با آنكه مستلزم دور و تسلسل است مورد توجه فلاسفه بزرگ نيز قرار گرفت. آنسلم با اينكه يك كشيش مؤمن و پارسا بود،برخلاف اعتقاد بسياري از افراد آن زمان، فلسفه را گمراه كننده و مايه تباهي انسان نميدانست بلكه معتقد بود كه چون تعلق خاطرش به فلسفه كاملاً بيشائبه است پس افراد ميتوانند با حفظ بيطرفي و تا آنجا كه مباني اعتقاديشان اجازه ميداد، از مباني فلسفه در راه اثبات وجود "كمال مطلق" استفاده كنند. آنسلم به علت افكار منطقي وقوي خويش شهرت فراوان كسب كرد و به عنوان قديس شناخته شد. سنت آنسلم سرانجام در پنجم مارس 1109م در 72 سالگي درگذشت. |
در زمينه جغرافيا، اعتبار دانش جغرافيايى يونان به پايان رسيد و عصر جغرافيايى نويني آغاز گرديد. گراردوس مركاتور سرانجام در پنجم گرهارْدْ كِرْمِرْ جغرافيدان بلژيكي كه به رسم معمول عصر خود، تخلّص لاتيني گراردوس مركاتور را براي خود برگزيده بود، در پنجم مارس 1512م در بلژيك به دنيا آمد. وي از جواني به جغرافيا و مسائل جغرافيايى علاقهمند بود. مركاتور در همان سالهاي جواني تصميم گرفت نقشههايى براي دريانوردان تهيه كند. وي با همين فكر و تصميم، در سال 1534م، مؤسسه عالي جغرافيايى را تأسيس كرد و با استفاده از وسايل مهندسي كه شخصاً ساخته بود، به تهيه مجموعهاي از نقشههاي جغرافيايى صحيح و دقيق پرداخت. اين در حالي بود كه در آن زمانْ، اصول جغرافيايى، صرفاً بر پايه عقايد و نظرات بطلميوس، دانشمند يونان باستان بود و نقشهها نيز بر آن مبنا رسم ميشد. مركاتور هم نخست تحت تاثير نفوذ عقايد بطلميوس قرار گرفت. با اين حال، بزرگترين پيشرفت مركاتور در سال 1568م رخ داد. وي كوشيد تا سطح كروي زمين را روي سطحي صاف و مستوي بكشد. بديهي است كه ضمن انتقال از سطح كروي به سطح مسطح، تغيير شكلهايى روي ميداد كه اجتنابناپذير بود. مركاتور به اين فكر افتاد كه از تصوير استوانهاي استفاده كند. بدين ترتيب كه وي استوانهاي در نظر گرفت كه مقياس شعاع قاعده آن برابر شعاع كره زمين بود. وي چراغي را در مركز زمين فرض كرد كه نور اين چراغ، سايه قسمتهاي مختلف زمين را بر سطح استوانه ميافكنْد. حال اگر استوانه، گسترش يافت، نقشه از سطح كروي بر صفحه مستوي و صاف به وجود ميآمد. اين همان است كه به "تصوير مركاتور" تعبير ميشود. از ويژگيهاي اين نقشه اين كه، نصف النهارها به صورت عمودي و موازي يكديگر هستند. اين نصف النهارها از دو طرف بر سطح كُره به تدريج به يكديگر نزديك شده و در قطبين به هم ملحق ميگردند. امروزه بيشتر نقشههاي جغرافيايي بر طبق اصول تصوير مركاتور ترسيم ميشود. مركاتور سالهاي آخر عمر خود را به تهيه مجموعهاي از نقشههاي مختلف اروپا گذرانيد. با كارهاي مركاتور دسامبر 1594م در 82 سالگي در آلمان درگذشت. |
|
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}