نوآوري و شكوفايي به روايتي ديگر

نويسنده: حمزه عالمي
انديشيدن درباره شعار سال1387 كه توسط مقام معظم رهبري «سال نوآوري و شكوفايي» عنوان شد، زواياي مهمي از انديشه سياسي را روشن مي كند، هر آنچه بيشتر پيرامون اين شعار بينديشيم نوآوري هاي جديدي را در عرصه انديشه و عمل سياسي درك خواهيم كرد. تو گويي نوع شعار خود به انسان خلاقيت و شكوفايي مي دهد و يا به قول روان شناسان سيگنال مثبت مي فرستد.
با كمي دقت روشن مي شود كه «نوآوري و شكوفايي» چيزي جز نظر و عمل نيست. براساس سخنان مقام معظم رهبري كه فرمودند: «مسئولان نوآوري را، ابتكار را، خلاقيت را- در روش هاي گوناگون- براي خودشان يك وظيفه بدانند و سعي كنند آنچه را كه در طول اين سي سال شروع شده است به شكوفايي برسانند.» (1/1/1387)، مي توان گفت كه نوآوري بيشتر به حوزه هاي فكري و انديشه اي اشاره دارد و شكوفايي به عمل و تلاش عملي فرد و البته در اولويت قراردادن هر كدام از اين دو، مقوله اي است كه بحث فراواني را در انديشه و نظريه سياسي به خود اختصاص داده است. آنچه از اين مباحث حاصل مي شود اينكه پيوستگي و امتزاج زيادي بين اين دو مفهوم وجود دارد. به اين معنا كه نظر بدون عمل راه به جايي نبرده و عمل فاقد نظر و تفكر بيهوده و شكننده است. به همين طريق نوآوري در روش ها بدون عملي شدن و شكوفا شدن طرح هاي نيمه كاره راه به خرابات مي برد و شكوفا نمودن طرح هاي نيمه كاره بدون نوآوري و خلاقيت در برنامه هاي آينده اقدامي نيمه كاره و فاقد نتيجه است. بنابراين در چارچوب روايت نظر و عمل، امتزاج و پيوستگي نوآوري و شكوفايي امري بديهي است. يعني نوآوري سبب شكوفايي شده و شكوفايي سبب نوآوري؛ و اين يعني حركت؛ حركت ايران اسلامي به سوي توسعه پايدار كه همواره مورد تاكيد مقام معظم رهبري بوده است.
با اين حال اين حركت همواره نيازمند الزاماتي است. اين الزامات به نوعي مشتركات طرفداران اولويت نظر بر عمل و عمل بر نظر محسوب مي شود و به نوعي برآيند روايت نظروعمل است. از اين رو مسئله اي اساسي بوده كه به روحيات و شخصيت مجريان و برنامه ريزان مربوط مي شود تا جايي كه بايد گفت چنانچه اين الزامات شكل نگيرد شعار سال 1387 هم به خوبي عملي نخواهد شد. آن الزامات البته مسائلي است كه همواره مورد نظر و تاكيد مقام معظم رهبري بوده و ايشان هم به نوعي اين الزامات را مقدمات اساسي و آغاز توسعه و پيشرفت مي دانند؛ موضوعاتي نظير: اعتماد به نفس ملي، احساس مسئوليت، نظم پذيري، قانونمندي، دارا بودن وجدان كاري، محاسبه گري، نگرش همه جانبه، انتقادپذيري و خودانتقادي، ممانعت از تك روي و استفاده از ديدگاه كارشناسان، تقدير از نخبگان و برخورد با افراد فرصت طلب و كم كار، پشتكار و جديت در كار، دقت و نظارت در كار و بر كار و... مي تواند تمامي جريانات و جناح هاي سياسي را از ايده آليسم روشنفكر مآبانه به سوي توسعه بومي و مبتني بر ارزش ها سوق دهد.