تفاسیر شیعی سدهی ششم
اثر ابوالقاسم حسین (م 502 ق) فرزند محمد معروف به راغب اصفهانی از مشاهیر مفسران و از علمای امامیه و صاحب مفردات در شرح لغات قرآن. وی از مردم اصفهان بوده و در بغداد به تحصیل و تدریس پرداخت. در
نویسنده: شهیدی صالحی
جامع التفسیر:
اثر ابوالقاسم حسین (م 502 ق) فرزند محمد معروف به راغب اصفهانی از مشاهیر مفسران و از علمای امامیه و صاحب مفردات در شرح لغات قرآن. وی از مردم اصفهان بوده و در بغداد به تحصیل و تدریس پرداخت. در تشیع او اختلاف وجود دارد. در اسرار الامامة و ریاض العلماء، و الذریعة و اعلام الشیعة وی را از علمای امامیه دانستهاند. تفسیر راغب اصفهانی در چند جلد است و نزد قاضی بیضاوی (م 685 ق) موجود بوده که هنگام تألیف تفسیر انوار التنزیل بسیار از آن نقل کرده است و از منابع وی بوده است. جلد اول آن که مدخل و مقدمهی تفسیر مورد بحث است در 1329 ق در مصر ذیل کتاب تنزیه القرآن عن المطاعن قاضی عبدالجبار همدانی به چاپ رسیده است.راغب اصفهانی را چند کتاب است که عبارتند از: 1) مفردات القرآن، در تفسیر و توضیح لغات قرآن به زبان عربی که به نام مفردات راغب بارها در ایران و لبنان چاپ و منتشر گردیده است؛ 2) درة التأویل فی متشابه التنزیل، در یک جلد به زبان عربی در توجیه آیات متشابهه و مکرره بوده ولی وجود ندارد؛ 3) تحقیق البیان فی تأویل القرآن، در یک جلد به زبان عربی که به تأویل آیات قرآن کریم اختصاص یافته است. خیرالدین زرکلی در اعلام این تفسر را مربوط به لغت و حکمت میداند و نسخهای از آن در دست نیست.
منابع:
الاعلام، 255/2؛ اعیان الشیعة، 160/6؛ تاریخ حکماء الاسلام، 112؛ بغیة الوعاة، 297/2؛ الثقات العیون فی سادس القرون، 81؛ الذریعة، 45/5؛ ریاض العلماء، 172/2؛ طبقات المفسرین، داوودی، 329/2؛ معجم المطبوعات، 922/1؛ معجم المؤلفین، 59/4.معالم التنزیل = تفسیر فراء، از ابومحمد الحسین (436-516 ق) فرزند مسعود معروف به ابن فراء یا بغوی از ائمهی شافعیه و مشاهیر مفسران و فقها و محدثان اسلام ملقب به محیی السنه. مفسر از شهر بغ و یا بغشور واقع بین مرو و هرات از خراسان است که به همین جهت او را بغوی میخوانند. از مشهورترین مؤلفات وی تفسیر معالم التنزیل است که به نامهای تفسیر فراء و تفسیر بغوی نیز شهرت دارد و آن تلخیصی است از تفسیر شیعی الکشف و البیان عن تفسیر القرآن ابواسحاق احمد نیشابوری معروف به ثعلبی که احادیث زیادی در فضائل آل محمد و خاندان عصمت و نبوت (علیهمالسلام) را دربردارد و از منابع علامه مجلسی (م 1111 ق) در بحارالانوار است و علامه برغانی حائری تمامی احادیث آن را در تفسیر خود کنزالعرفان نقل نموده است. شیوهی او در تلخیص این است که قبل از آغاز به تفسیر سند روایت مفسرین را نقل کرده است. و پیش از شروع تفسیر سه فصل مشتمل بر اخباری از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است: فصل اول) در فضیلت قرآن و تعلیم و تفسیر آن؛ فصل دوم) در فضیلت خواندن و تلاوت قرآن کریم؛ فصل سوم) در وعید اشخاصی که قرآن را بدون علم و دانش تفسیر میکنند سپس آیات قرآنی را به سبکی ساده و آسان تفسیر کرده و در هر مورد اخبار و روایات راجع به آیات و همچنین اختلاف قراآت و حوادث تاریخی را ذکر نموده است. کارل بروکلمان در تاریخ الادب العربی تعداد زیادی از نسخههای آن را در کتابخانههای ایران و هندوستان و ترکیه و اروپا و کشورهای عربی معرفی نموده است. کهنترین نسخه در کتابخانهی ملک مورخهی 573 ق (شمارهی 2467) و نسخهی کتابخانهی آستان قدس رضوی (شمارهی 1406) میباشد. این تفسیر پس از چاپ در بمبئی و مصر، در ایران در چهار مجلد چاپ سنگی گردیده است (بدون تاریخ). تفسیر معالم التنزیل غیر از تلخیص ابوبکر محمد طرطوشی معروف به ابن ابی رندقه میباشد.
منابع:
الاعلام، زرکلی، 259/2؛ البدایة و النهایة، 193/12؛ تاریخ الادب العربی، 243/6؛ تذکرة الحفاظ، 1257/4؛ شذرات الذهب، 48/4؛ طبقات المفسرین، داوودی، 157/1؛ طبقات المفسرین، سبوطی، 12؛ العبر، 37/4؛ فهرست کتابخانهی ملی ملک، 693/1؛ مرآة الجنان، 213/3؛ معجم البلدان، 695/1؛ معجم المطبوعات، الیاس سرکیس، 573/1؛ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، 61/4؛ النجوم الزاهرة، 223/5؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، 136/2؛ کشف الظنون، 517/1.تفسیر ابن ابی رندقه، از ابوبکر محمد (451-520 ق) فرزند ولید بن محمد طرطوشی معروف به ابن ابی رندقة، از علما و صوفیه که قبر او در اسکندریه مزار معروفی است. ولادت و نشأت وی در شهر طرطوشه از شهرهای مرزی شمال اندلس (اسپانیا) بوده است. علوم اسلامی را از ولید باجی فراگرفت. مفسر که مالکی مذهب بود کمکم به تصوف گرایش یافت و محبت خاندان عصمت و نبوت (علیهمالسلام) در قلب وی راه پیدا کرد و در آثار قلمی او تمایلات شیعی وی کاملاً نمایان است. ابن ابی رندقه آثار و مصنفات مشهوری دارد که از جمله مؤلفات وی تلخیص و یا مختصر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن تألیف ثعلبی است. این تفسیر اخبار و روایات امامیه و فضائل خاندان عصمت و طهارت را در بر دارد از جمله حدیث معروف «من مات علی حب آل محمد...» را از همین تفسیر روایت میکنند. امروزه چندین نسخه از این تفسیر در کتابخانههای عراق و مصر و سایر بلاد در دست است. این تفسیر غیر از معالم التنزیل ابو محمد الحسین بغوی است.
منابع:
الانساب، سمعانی، 235/8؛ ازهار الریاض، 162/3؛ الاعلام، زرکلی، 133/7؛ تاریخ اداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، 108/3؛ تاریخ الادب العربی، کارل بروکلمان، 154/6؛ شذرات الذهب، 62/4؛ العبر، 48/4؛ کشف الظنون، 984/1؛ سیر اعلام النبلاء، 490/19؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، 262/4؛ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، 96/12؛ معجم البلدان، 30/4؛ النجوم الزاهرة، 231/5؛ هدیة العارفین، 85/2؛ تراجم اندلسیة، 289.الغرائب و العجائب فی غرائب التفسیر و عجائب التأویل = تفسیر لباب التفاسیر، اثر شیخ ابوالقاسم برهان الدین محمود (زنده در 521 ق) فرزند حمزة بن نصر کرمانی معروف به تاج القرّاء از مفسران و اکابر نحویان و ادبای شاعر. تفسیر مورد بحث در دو مجلد به زبان عربی و به شیوهی ادبی و کلامی که سال فراغت از تألیف آن سنة 521 ق میباشد. سیوطی به جهت تشعیش او را در الاتقان رد کرده است. نسخهی مورخهی 928 ق این تفسیر در مجلس شورای اسلامی تهران و نیز نسخهی دیگری از آن به شماره 4147 در مجموعهی چستر بتی موجود است.
تاج القرّاء کرمانی دارای دو تفسیر دیگری است به نام: 1) لباب التأویل که آن در یک جلد به زبان عربی و به شیوهی کلامی و ادبی است نسخههای این تفسیر در کتابخانهها موجود است از جمله به شمارهی 4147 در مجموعهی چستربتی که آغاز آن با نسخهی مجلس شورای اسلامی اختلاف دارد؛ 2) البرهان فی متشابه القرآن = تفسیر البرهان فی توجیه متشاه القرآن کما فیه من الحجة و البیان، که در یک جلد و به زبان عربی و به شیوهی کلامی و ادبی و موجود نیست.
منابع:
الاتقان، 221/2؛ الاعلام، 168/7؛ بغیة الوعاة، 277/2؛ طبقات المفسرین، داودی، 312/2؛ طبقات القراء، ابن جزری، 291/2؛ الذریعة، 32/16؛ کشف الظنون، 131/1.کشف المشکلات و ایضاح المعضلات، اثر ابوالحسن علی (زنده در 535 ق) فرزند حسین بن علی الضریر اصفهانی از اعاظم علمای نحوی شیعه. این تفسیر در یک جلد به زبان عربی و به شیوهی کلامی و ادبی است. مفسر بحث خویش را به اعراب آیات قرآن کریم اختصاص داده است و طی کتب تفسیر و نحو از آن نقل گردیده است. ابوالحسن علی بیهقی (م 565 ق) در کتاب خود الوشاح مینویسد نسخهی از این تفسیر را در اختیار داشته است و به بعضی از خصوصیات آن پرداخته است. امروزه نسخهای از آن به شماره 438 در کتابخانهی ایاصوفیای استانبول موجود است. خیرالدین زرکلی در اعلام تصریح نموده است که آغاز آن افتادگی دارد و نیز نسخههای دیگری در کتابخانهی خصوصی مشاهده شده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعة آن را یادا کرده و شرح حال وی را در الذریعه آورده است.
از ابوالحسن جامع العلوم اصفهانی دو تفسیر دیگر نام بردهاند: 1) جامع العلوم باقولی، که در یک جلد به زبان عربی و به شیوهی کلامی تدوین شده که بدون پرداختن به اعراب آیات فقط به تفسیر آنها پرداخته است؛ 2) البیان فی شواهد القرآن، که آن نیز در یک جلد و به زبان عربی است که مفسر بحث خود را به شواهد آیات اختصاص داده است.
منابع:
الاعلام، 279/4؛ انباه الرواة، 247/2؛ بغیة الوعاة، 160/2؛ البلغة فی تاریخ ائمة اللغة، 155؛ الشقات العیون فی سادس القرون، 185؛ الذریعة، 62/18؛ روضات الجنات، 251/5؛ کشف الظنون، 603/1؛ معجم المؤلفین، 75/7؛ نکت الهمیان، 211؛ هدیة العارفین، 697/1.مجمع البیان فی تفسیر القرآن، اثر شیخ ابوعلی الفضل (مشهد 468 - سبزوار 548 ق) فرزند حسن بن الفضل طبرسی ملقب به امینالدین و امین الاسلام مشهور به طبرسی و شیخ طبرسی از مشاهیر مفسران شیعه. مجمع البیان تفسیری است به زبان عربی در ده مجلد و حجم آن تقریباً کمی بیش از تبیان شیخ طوسی است. سبک و شیوهی تدوین و تبویب ابن تفسیر در میان همهی تفسیرهای فریقین و فارسی و عربی بیسابقه و بینظیر است و با نظمی متین و مرتب و با روش علمی و ساده که بین تمامی تفسیرهای موجود از منزلت خاصی برخوردار است. همچنین مسائل ادبی از نحو و لغت و اشتقاق و تصریف و مسائل نحوی را مشروح و مبسوط مورد بحث و بررسی قرار داده است که جنبهی نحو و لغت در آن قویتر است. در این تفسیر تبویب و تنظیم مطالب به نحوی است که به مراجعه کننده امکان میدهد تا خواستهی خود را ذیل یکی از ابواب و فصول به سرعت باز یابد. مفسر نخست از نظر قرائت و اختلاف قراءآت تحت عنوان الحُجّة، بعد از نظر لغت و مشکلات لغوی و از نظر اعراب کلمات سپس از نظر اسباب النُّزول و معنی آیه را مورد بحث قرار داده و بعد احکام آیه و قصص را به میان میآورد و گاهی به اشعار نیز استشهاد کرده است و در پایان تحت عنوان نظم، ربط و پیوند معنائی آیات را به یک دیگر و ربط هر آیه از آیات را به آیات قبل و بعد از آنها و همچنین ارتباط سورههای قرآن مجید را با هم بازگو نموده است. مؤلف در مقدمهی این تفسیر هفت فن را یاد کرده است در موضوعاتی که تعلق دارد به تفسیر و مفسرین: فن اول) در تعداد آیات قرآن و فائدهی دانستن آن؛ فن دوم) در ذکر اسامی قرّاء مشهور و طرق روایات آنان؛ فن سوم) در تفسیر و تأویل آیات؛ فن چهارم) در اسامی قرآن کریم و معنای آنها؛ فن پنجم) در علوم قرآن مجید؛ فن ششم) در ذکر بعضی از اخبار مشهور در فضل قرآن کریم؛ فن هفتم) در مستحبات قاری قرآن مجید در تحسین و کیفیت قراءات و تزیین صوت هنگام قرائت. سپس به تفسیر سورهی الحمد پرداخته است و پایان مجلد اول لغایت آیهی 182 سورهی بقره (فَمَنْ خَافَ مِن مُوصٍ جَنَفاً أَوْ...) که فراغت از تألیف آن شعبان 530 ق و پایان تألیف جلد ده این تفسیر نیمهی ذی القعده 536 ق میباشد. تألیف این تفسیر گرانسنگ حدود 75 ماه به درازا کشیده است. مفسر از منابع گوناگون سنی و شیعه بدون تعصب بهره گرفته است و خود در مقدمهی آن تصریح نموده که از تفسیر التبیان شیخ طوسی سود جسته و هنگام تفسیر خود آن را مقتدای کار خویش قرار داده است. سپس استدراک کرده و میگوید نظم تفسیر التبیان پریشان است و نیز غث وسمین دارد و تفسیر خود را مکمل و رفع تمام نواقص آن دانسته است. از این تفسیر امروزه نسخههای کهن و نفیس خطی در کتابخانههای عمومی و خصوصی در دست است و بیش از پانزده نسخه از این تفسیر در کتابخانهی آیتالله مرعشی قم موجود میباشد. این تفسیر نخست در تهران از سالهای 1262 تا 1268 ق لغایت 1312 تا 1313 ق در دو مجلد پنج مرتبه چاپ سنگی شده و بارها در ایران و مصر و لبنان به طبع رسیده است و نیز در تهران به تحقیق آیتالله ابوالحسن شعرانی در 1373 ق با برابری صفحات با چاپ صیدا توسط کتابفروش اسلامیه تجدید چاپ گردیده است. یکی از بهترین چاپهای آن به تحقیق حاج سید هاشم رسولی محلاتی در 1379 ق انجام گرفته است سپس مکرراً از سوی انتشارات داراحیاء التراث العربی تجدید طبع شده است. و نیز دو دهه پیش به کوشش عدهای از فضلاء از جمله آقایان احمد بهشتی و محمد مفتح به فارسی ترجمه شده و منتشر گردیده است. همچنین جمعی از مفسران و علما مجمع البیان را تلخیص نمودهاند مشهورترین آنها به کوشش شیخ بیاض و نام آن زبدةالبیان است همچنین کفعمی آن را با نام قراضة النضیر فی تلخیص مجمع البیان ملخص کرده است.
شیخ طبرسی به تدوین یک تفسیر اکتفا نکرده و از او دو تفسیر دیگر نام بردهاند: 1) الکافی الشّافی، این تفسیر در یک جلد و به زبان عربی و به شیوهی ادبی است که پس از فراغت از تفسیر کبیر (المجمع البیان) به تفسیر الکشاف جارالله زمخشری برخورد کرد. و تفسیر الکافی را بر مبنای تفسیر زمخشری بین سالهای 535 یا 537 تا 541 ق تدوین نموده و آراء مخالف خود را با زمخشری توضیح داده است. این تفسیر مورد اعجاب و قبول علما قرار گرفته و در محافل علمی از شهرت بسزائی برخوردار است. نسخههای خطی آن برخلاف دو تفسیر دیگر طبرسی کمیاب است؛ 2) جامع الجوامع، طبرسی آن را پس از دو تفسیر دیگر خود نگاشته و برای تنظیم آن از آنها بهرهی بسیار برده است. و آن در چهار مجلد بزرگ به زبان عربی میباشد. در مقدمه علت اقدام به تألیف این تفسیر را اصرار بسیار زیاد ابو نصر الحسن فرزند خود نوشته است که سن مفسر درین هنگام بیش از 70 سال بوده است. آقای ابوالقاسم گرجی امتیاز این تفسیر را به الکشاف در چهار مورد ذکر کرده است: 1) اختصار و حذف زوائد و مطالب غیر ضروری؛ 2) نقل روایاتی از طرق شیعه که گاهی با تفسیر کشاف موافق و در بسیاری از مواضع مخالف است؛ 3) نقل پارهای از مطالب از زمخشری؛ 4) در مواقع اختلاف نظر با آراء معتزله یا نظرات زمخشری آنچه را خود حق میدانسته انتخاب کرده است. این تفسیر از نظر بلاغت و اختصار سرشار از نکات علمی و فواید بسیار و کشاف مبهمات است و یکی از بهترین تفسیرهای مؤخر شیعی به شمار میآید. طول تدوین این تفسیر را شیخ طبرسی از صفر 542 تا محرم 543 ق طی دوازده ماه [به عدد ائمهی معصومین (علیهمالسلام)] تصریح نموده است. نسخههای متعددی از آنها موجود است که کهنترین آن به تاریخ دوشنبه 14 ذی القعده 763 ق را دارد و در مجلس شورای اسلامی وجود دارد. چاپ سنگی در 1302 ق و بعد در 1321 ق در تهران انجام یافته و چاپ آخر آن توسط انتشارات دانشگاه با مقدمه و تعلیقات آقای گرجی در 1347 ش در تهران صورت گرفته است.
منابع:
مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ التفسیر و المفسرون، 99/2؛ تأسیس الشیعة، 340، 419؛ الذریعة، 24/20؛ سهم ایرانیان در تفسیر قرآن 18؛ فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانهی مرکزی آستان قدس، 496؛ مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، 845/4؛ فهرست نسخههای خطی کتابخانهی مرعشی قم، تحت عناوین فوق.مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، اثر تاجالدین ابوالفتح محمد (479-548 ق) فرزند ابوالقاسم شهرستانی اشعری ملقب به داعی الدعاة و حجة الحق و افضل. در عصر مفسر سنیها در خراسان و بغداد در اوج قدرت بودند او توانست خود را اشعری و شافعی فرا نماید. اکثر کتب عامه با تردید به شافعی بودن مفسر مینگرند. صاحب العبر و ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب به باطنی بودن مفسر تصریح دارند و لقب داعی الدعاة که از عناوین اسماعیلیه است نیز از همین معنی بر اسماعیلی بودن او حکایت دارد. تفسیر مورد بحث که بزرگترین اثر فکری شهرستانی است و در نیم قرن اخیر شهرت یافته اسماعیلی بودن مفسر را میرساند. شیوهی مفسر در تفسیر مورد بحث این است که در شرح آیات قرآن کریم از حکمت و فلسفه و کلام سود جسته است و بیشت از مسائل عقلی بهره گرفته است. مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار در چند مجلد بزرگ است و نسخهی نفیس منحصر به فرد از مجلد اول آن مورخ 667 ق که شامل تفسیر سورهی الفاتحه و البقره میباشد از مخطوطات کتابخانهی مجلس شورای اسلامی (بشمارهی 78/8086 ب) میباشد. سال تألیف این اثر مهم پشت صفحهی اول نسخهی مذکور سال 538 ق ضبط شده است. شهرستانی در اواخر عمر خویش در موطن خود شهرستان واقعبین نیشابور و خوارزم این تفسیر را تألیف نموده است. در این سالها پس از غلبهی ترکان قراختائی در دشت قطوان و ضعف قدرت سلطان سنجر در خطهی خراسان، او دیگر از برای اظهار اعتقادات شیعی خویش مانعی را مشاهده نمیکرده و این روزگار را بهترین فرصت برای ابراز افکار و اعتقادات خود دیده و مبادرت به تألیف تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار کرده است. او در مقدمهی خود عبدالله بن عباس را منبع تمام تفسیرها دانسته و مینویسد که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای او دعا فرمودند و از شاگردان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) بوده و نزد آن امام (علیهالسلام) علم دین و تفسیر و تأویل آموخت. سپس مینویسد که قرآن کریم و بیان و تفسیر آن میراث خاندان عصمت و نبوت است و علم تفسیر و تأویل را مخصوص ائمهی معصومین (علیهمالسلام) میداند. این تفسیر به همت مرکز انتشار نسخ خطی در تهران، با مقدمهی عبدالحسین حائری و پرویز اذکایی در دو مجلد به شیوهی چاپ عکسی از روی نسخهی منحصر به فرد محفوظ در کتابخانهی مجلس شورای اسلامی، در سال 1368 ش به طبع رسیده است.
تفسیر دیگری به نام تفسیر سورهی یوسف، از شهرستانی نقل کردهاند که به زبان عربی و به شیوه فلسفی در یک جلد تألیف شده که در بیان و تأویل آیات سورهی یوسف از مباحث حکمت و کلام بهره گرفته است ولی اینک وجود ندارد.
منابع:
الاعلام، زرکلی، 215/6؛ تاریخ حکماء الاسلام، 141؛ تذکرة الحفاظ، 104/4؛ آداب اللغة العربیة، 99/3؛ شذرات الذهب، 149/4؛ ریحانة الادب، 272/3؛ طبقات الشافعیة، 78/4؛ لسان المیزان، 263/5؛ المختصر فی اخبار البشر، 29/3؛ مرآة الجنان، 289/3؛ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، 187/10؛ مفسران شیعه، 102؛ الملل و النحل، (ترجمهی فارسی به قلم سید محمدرضا جلالی نائینی)، مقدمه؛ الوافی بالوفیات، 278/3.قصص الانبیاء، مفسر الامام ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله (زنده در 548 ق) فرزند علی بن حسینی راوندی کاشانی از علما و متکلمین امامیه. تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی و به شیوهی قصصی و کلامی شامل بخشی از قرآن کریم مفسر آیات قصص پیامبران را گردآوری نموده سپس به تفسیر و شرح و بیان داستانهای انبیاء میپردازد. علامه مجلسی در بحارالانوار تفسیر قصص العلماء را دو کتاب دانسته است، نخست تألیف ضیاءالتین ابوالرضا فضل الله راوندی و دومی از قطب الدین راوندی. چهار نسخه از این کتاب در کتابخانهی آیةالله مرعشی قم و یک نسخه در کتابخانهی مدرسهی سپهسالار موجود است.
منابع:
تعلیقه امل الآمل، 229-230؛ الثقات العیون فی سادس القرون، 217؛ الذریعة، 104/7-105؛ فهرست کتابخانهی آیةالله مرعشی قم، 68/6-69 به بعد.رَوض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن [= روحُ الجنان و رُوحُ الجنان = تفسیر ابوالفتح رازی]، اثر ابوالفتح جمالالدین حسین (حدود 470-554 ق) فرزند علی بن محمد خزاعی نیشابوری رازی معروف به ابوالفتوح رازی (مدفون در بقعهای در جوار مرقد شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری) از ائمهی مفسران شیعه و مشاهیر متکلمین امامیه (ابوالفتوح رازی). تفسیر ابوالفتح رازی قدیمترین تفسیر مفصل فارسی شیعی است که به شیوهی کلامی و روائی و ادبی تألیف گردیده است. مفسر نخست قطعهای از آیات قرآن کریم را میآورد. سپس به تفسیر آنها از جنبههای ادبی و لغوی میپردازد و از اقوال مفسرین و نیز از احادیث و روایات ائمهی معصومین (علیهمالسلام) استفاده میکند. سپس در وهلهی بعدی از اخبار اهل تسنن هم بهره میگیرد اقوال مفسران از صحابه و تابعین چون ابن عباس و مجاهد و قتاده و سُدّی را نقل میکند. شواهد شعری اعم از فارسی و عربی در این تفسیر از تفسیر طبری و کشاف زمخشری هم بیشتر است. مفسر در حل مشکلات زبانی و لغوی آیات قرآن مجید به اشعار شعرای عرب تمثل میکند و در بیان و تفسیر وجوه تعبیرات مفردات و مرکبات و مشکلات آیات به پیروی از همین سنت به اشعار استشهاد کرده است. اما از نظر جنبهی کلامی این تفسیر معتدل و متوسط است شبیه به تفسیر طبری و هرگز به اندازهی تفسیر التبیان طوسی و مجمع البیان شیخ طبرسی و تفسیر زمخشری و فخر رازی بحثهای کلامی ندارد. چون مفسر از خطباء و وعاظ برجسته و مشهور عصر خویش بوده همانند منبریان زبردست به جهات و جوانب مختلف آیات اشاره دارد. جنبهی شیعی در این تفسیر قویتر از مجمع البیان و التبیان مشاهده میگردد. همچنین در اخلاق و زهد و آداب از اقوال مشایخ صوفیه و عرفا بسیار میآورد. و در زمینهی حکایات و قصص انبیاء بدون نقادی از کتاب عرائس ثعلبی که پر از اسرائیلیات و گزافگوئی است نقل میکند و در بحث از مسائل فقهی ذیل آیات احکام به مسائل شرعیه و حکم آیه میپردازد. و نیز در موارد اختلاف، اقوال گوناگون را ذکر میکند. سپس نظر خویش را به صورتی مستدل بیان میدارد. مفسر در مقدمهی خویش بر این تفسیر مینویسد «... پس چون جماعتی از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تدیّن اقتراح کردند که در این باب جمعی باید کردن چه اصحاب ما را تفسیری نیست مشتمل بر این انواع واجب دیدم اجابت کردن ایشان و وعده دادن به دو تفسیر یکی به پارسی و یکی به تازی جز که پارسی مقدم شد بر تازی برای آن که طالبان این بیشتر بودند و فایدهی هر کسی بدو عامتر بود و این کتاب ان شاء الله از میانهی اطناب و اختصار بود اطنابی که مُمِلّ نباشد و اختصاری که مُخِلّ نباشد...». شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعة و سایرین احتمال دادهاند گفتار مفسر که از «... دو تفسیر یکی به پارسی و یکی به تازی...» سخن میگوید تفسیر عربیاش همان بیست مجلد باشد که شاگردش منتجبالدین در کتاب خود الفهرست یاد کرده است ولی علامهی قزوینی در تحقیقات مفصل خود که در آخر طبع این تفسیر (1315 ق) چاپ گردیده فهرستی از انتهای مجلدات بیستگانهی تقسیم اصلی مؤلف را به دست داده است و مینویسد ظاهراً گرچه در دیباچهی تفسیر حاضر وعدهی تألیف تفسیر عربی را داده ولی هیچ وقت از عالم قوه به حیز فعل نیامده است. شایان به ذکر است چنانچه مفسر تفسیری هم به زبان عربی نگاشته باشد این تفسیر عربی تا عصر حاضر از کتب مفقودهی شیعه میباشد. تاریخ تألیف تفسیر روض الجنان ما بین سالهای 515 تا 545 ق است. این تفسیر از آغاز تألیف مورد توجه فریقین سنی و شیعه بوده و از شهرت عظیم برخوردار شده است و فخرالدین رازی (544-606 ق) هنگام تألیف تفسیر مفاتیح الغیب از این تفسیر بهرهی بسیار گرفته است. عبدالجلیل قزوینی که کتاب خود النقض را در فاصلهای کم پس از تألیف این تفسیر نگاشته در این باب چنین مینویسد «... اگر شیعهی امامیه خواهند که از مفسران خود لافی زنند از جماعتی نامعتبر و نامعروف نزنند که خواجه آورده است از تفسیر محمدباقر (علیهالسلام) لاف زنند و از قول جعفر طوسی و تفسیر شیخ محمد فتّال و تفسیر خواجه بوعلی طبرسی و تفسیر شیخ جمالالدین بوالفتوح رازی رحمة الله علیهم و غیرهم که همه خبیر و عالم بودهاند اولیان همه معصوم و آخریان همه عالم و امین و معتمد...» (النقض، 304) و این دلیل است بر اینکه این تفسیر از آغاز تألیف آوازهی بلندی داشته و از شهرت بسزائی برخوردار بوده است. قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین (490/1) آن را چنین ستوده است «... و بالجمله مآثر فضل و مساعی جمیلهی او در تفسیر کتاب کریم و ابطال تأویلات سقیم و مخالفان ائیم و تعنفات نامستقیم مبتدعان رجیم بر همگی مخفی نیست از تفسیر فارسی او ظاهر میشود که معاصر صاحب کشاف بوده و بعضی از اشعار کشاف به او رسیده اما کشاف به نظر او نرسیده و این تفسیر فارسی او در وثاقت تحریر و عذوبت تقریر و دقت نظر بینظیر است. فخرالدین رازی اساس تفسیر کبیر خود را از آنجا اقتباس نموده و جهت دفع انتحال، بعضی از تشکیکات خود را بر آن افزوده در مطاوی این مجالس پر نور شطری از روایات و لطایف نکات و اشارات مسطور است و او را تفسیری عربی هست که در خطبهی تفسیر فارسی به آن اشاره نموده اما تا غایة به نظر مطالعهی فقیر نرسیده...» و علامهی مجلسی آن را جزو منابع بحارالانوار قرار داده است و میرزا عبدالله افندی اصفهانی (م 1130 ق) در کتاب خود ریاض العلماء این تفسیر را میستاید. امروزه نسخههای کهن خطی از این تفسیر در کتابخانههای عمومی و خصوصی جهان در دست میباشد. از جمله یازده نسخه در کتابخانهی مرکزی آستان قدس رضوی و سه نسخهی کهن در کتابخانهی مرعشی قم موجود است. تفسیر ابوالفتوح تاکنون چهار بار به طبع رسیده است. نخست در پنج مجلد به قطع رحلی. بار سوم با مقدمه و حواشی و تصحیح آیةالله ابوالحسن شعرانی. بار چهارم تحت عنوان روض الجنان و روح الجنان به کوشش و تصحیح دکتر محمد جعفر یاحقی و دکتر مهدی ناصح. چاپ مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی. این طبع و تصحیح جدید بر مبنای چندین نسخهی خطی کهن بهترین تصحیح علمی این اثر است با تنظیم انواع فهارس لازم تاکنون مجلدات 1 تا 5 و 9 تا 17 منتشر گردیده و تصحیح و طبع سایر مجلدات بیستگانهی آن به تدریج ادامه دارد.
منابع:
خاتمة الطبع تفسیر ابوالفتح به قلم علامه قزوینی، 615/5؛ الذریعة، 274/11؛ سهم ایرانیان در تفسیر قرآن، 22؛ تعلیقات النقض به قلم محدث ارموی، 151/1؛ فهرست الفبائی کتب خطی آستان قدس؛ 287؛ فهرست نسخههای خطی کتابخانهی مرعشی قم، 388/1 و 247/19 به بعد؛ مقدمهی ابوالحسن شعرائی بر طبع سوم تفسیر؛ مؤلفینکتب چاپی فارسی و عربی، خانبابامشار، 820/2.عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی [تفسیر ابن طیفور]، از شیخ ابوعبدالله محمد (م 560 ق) فرزند طیفور غزنوی سجاوندی، از مفسران و ادبای عصر خویش. این تفسیر در چند جلد به زبان عربی است. مفسر آن را به شیوهی ادبی نگاشته است و نیز به نحو و اعراب و معانی و کیفیت قراءآت آیات کریم پرداخته است و بیشتر بحث خویش را به ادبیات و قواعد عربی آیات اختصاص داده و نیز در نوع خود بسیار نافع و کم نظیر است. قفطی در کتاب خود انباه الرواة مینویسد وی قریب عصر ما زندگی میکرد و نام این تفسیر را عین التفسیر ضبط کرده است و آن را ستوده و در چند جلد میخواند. سپس میگوید این تفسیر به نام تفسیر انسان العین توسط فرزندش تلخیص شده است. ولی حاجی خلیفه این تفسیر را در کشف الظنون به نام تفسیر عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی ذکر نموده است و مختصر آن را تفسیر انسان عین المعانی یاد کرده که هر دو یکی است. آقای علینقی منزوی هنگام ذکر آثار باقی ماندهی مفسر تا عصر حاضر در فهرست دانشگاه تهران مینویسد که یگانه نسخهی آن چنانکه در فهرست ذکر شده در قاهره موجود است. چنانچه در فهرست یاد شده و نیز نسخهی دوم آن چنانکه آقای الیس در فهرست نسخههای عربی (265/2) معرفی میکند در موزهی بریتانیا محفوظ است.
از ابن طیفوری سه کتاب دیگر که بعضی آنها را تفسیر میدانند ذکر شده است: 1) غرائب القرآن، در چند جلد به زبان عربی و به شیوهی ادبی است که در آن به شرح لغات مشکله و متشابه قرآن کریم پرداخته است. نسخهای از این تفسیر به شمارهی 3650 در کتابخانهی آستان قدس رضوی موجود است؛ 2) علل القراءات، که در یک جلد به زبان عربی و با بحثهای ادبی و شرح علل قراءات و نحو و بلاغت و آیات مشکله و متشابه و معانی کلمات قرآن تألیف گردیده است. نسخههائی از این تفسیر موجود است از جمله نسخهی برلین و نسخهی وین و احتمالاً نسخههای معرفی شده از طرف آقای منزوی و فهرست دانشگاه تهران همانها باشند؛ 3) الایضاح فی الوقف و فهرست دانشگاه تهران همانها باشند؛ 3) الایضاح فی الوقف و الابتداء، این تفسیر در یک جلد و به زبان عربی و شرح علامات هفتگانهی وقف و نشانههای مربوط به قراءآت است که آنها را نشانههای سجاوندی میخوانند و نیز میگویند که ابن طیفور اولین کسی است که این نشانهها و علامات وقف را در قرآن به کار برده است. نسخههائی از این تفسیر در دست است که نسخهی شمارهی 69 مورخ 877 ق کتابخانهی دانشگاه تهران و نسخهی (بریتیش میوزیوم) طبق معرفی الیس در فهرست نسخههای عربی (265/2) از آن جمله هستند.
منابع:
اعلام، 179/2؛ انباه الرواة، 153/3، الذریعة، 31/16؛ طبقات المفسرین، داودی، 160/2؛ طبقات المفسرین، سیوطی، 32؛ فهرست اهدائی مشکوة به دانشگاه تهران، 241/1؛ کشف الظنون، 1182/2؛ معجم المؤلفین، 112/10؛ الوافی بالوفیات، 178/3.التنویر فی معانی التفسیر، اثر شیخ ابوعلی محمد (م 565 ق) فرزند حسن بن علی فتّال نیشابوری معروف به ابن الفارس، از اعلام محدثین و مفسرین امامیه. این تفسیر که به شیوهی روائی و کلامی میباشد از شهرت زیادی برخوردار بوده است شیخ عبدالجلیل قزوینی در النقض (282) فتّال را از مفاخر علمای شیعه شمرده و مینویسد (... و بر شیعه آن حجت باشد که در تفسیر محمد باقر (علیهالسلام) و در تفسیر حسن عسکری (علیهالسلام) باشد و در تفسیر شیخ ابوجعفر طوسی و محمد فتال نیشابوری...). ابن شهر آشوب مازندرانی در مقدمهی مناقب و علامهی نوری در خاتمهی مستدرک، فتال را جزو مشایخ ابن شهر آشوب و با عنوان شیخ شهید و ثقه معروف به ابن الفارسی ذکر کردهاند. آقا بزرگ تهرانی در الذریعة مفسر را غیر از شیخ محمد بن علی فتال نیشابوری (م 550 ق) میداند. تفسیر الفتال را مربوط به محمد بن علی فتال میدانند که در یک جلد و به شیوهی روائی بوده و اکنون وجود ندارد.
منابع:
بحارالانوار، 5/1؛ الثقات العیون، 275؛ جامع الرواة، 62/2؛ الذریعة، 469/4؛ رجال، ابن داود، 295؛ الفهرست، منتجب الدین، 126 و تعلیقة فهرست منتجب الدین، 436؛ روضات الجنات، 591؛ معالم العلماء، 116؛ معجم رجال الحدیث، 16/15؛ مفسران شیعه، 98؛ خاتمهی مستدرک، 492؛ المناقب، ابن شهر آشوب، 9/1؛ النقض، 51 به بعد.تفسیر بیهقی، اثر ظهیرالدین ابوالحسن علی (499-565 ق) فرزند ابوالقاسم زید بیهقی معروف به ابن الفندق و فرید خراسان و ابوالحسن بیهقی نیشابوری، از علمای شیعة صاحب نخستین شرح نهجالبلاغه (دایرةالمعارف تشیع، 595/3). اعیان الشیعة 78 عنوان و آیةالله مرعشی نجفی در مقدمهی لباب الانساب وی 74 عنوان از مؤلفات او را ضبط کردهاند و برحسب قول معروف وی نخستین نفری است که به شرح نهجالبلاغه پرداخته است.
مؤلف از مفسرین امامیه است که به تألیف یک تفسیر اکتفا نکرده و پنج تفسیر در علوم مختلف قرآن کریم نگاشته که تمامی آنها به زبان عربی هستند و آنها عبارتند از: 1) اسئلة القرآن مع الاجوبة، بخشی از قرآن مجید که به شیوهی کلامی و پاسخ سؤالات میباشد؛ 2) احکام القراءآت در کیفیت قراءآت و قواعد و قرّاء نگاشته است؛ 3) اعجاز القرآن، در این تفسیر بیشتر به لغت و ادب قرآن کریم پرداخته است؛ 4) قرائی آیات القرآن، به متشابه آیات قرآن کریم اختصاص داده؛ 5) قصص القرآن دربارهی قصص انبیاء بحث کرده است.
منابع:
اعیان الشیعة، 241/8؛ الاعلام، 290/4؛ ایضاح المکنون، 3/1 به بعد؛ الثقات العیون، 189؛ کشف الظنون، 289/1 به بعد؛ معجم المؤلفین، 96/7؛ مقدمهی تاریخ حکماء الاسلام، مقدمهی لباب الانساب، 7/1.فقه القرآن، اثر قطبالدین ابوالحسین یا ابوالحسن سعید (م 573 ق) فرزند عبدالله راوندی. که او را سعید بن هبة الله راوندی میخوانند و به قطب راوندی معروف و از مفسران شیعه و شیوخ اجازات امامیه است. این اثر در فقه آیات قرآن کریم است در دو مجلد به زبان عربی. مؤلف در این اثر به تفسیر و بیان آیات احکام قرآن مجید و حکم فقهی آیات تشریعی پرداخته و آن را اساس ابواب کتب فقهیه از طهارات سپس صلاة و پایان آن کتاب دیات مرتب نموده است. فراغت از تألیف آن در 562 ق بوده است. در آغاز بعد از بسلمه مینویسد: علت پرداختن من به تألیف فقه قرآن چون ندیدم از علمای گذشته و حاضر شخصی کتاب خاصی در تفسیر فقه قرآن تألیف نموده باشد... لذا تصمیم گرفتم کتابی را در فقه قرآن تألیف کنم که این کمبود را جبران نماید... نسخههای این تفسیر از آغاز شایع بوده و مورد استفادهی مفسران قرار گرفته است. نسخههای کهن این تفسیر امروزه در کتابخانهها از جمله کتابخانهی دانشگاه تهران و کتابخانهی مرعشی قم محفوظ است. این تفسیر در دو مجلد با مقدمه و تحقیق سید احمد حسینی اشکوری توسط کتابخانهی مرعشی قم منتشر و سپس تجدید طبع گردیده است.
از قطب راوندی تفسیرهای متعدد دیگری نام بردهاند که عبارتند از: 1) اسباب النزول، که در بیان شأن و اسباب نزول آیات قرآن به زبان عربی و به شیوهی کلامی است؛ 2) ام القرآن، بخشی از قرآن را با بهرهگیری از روایات و احادیث ائمهی اطهار (علیهمالسلام) به شیوهی روائی در یک جلد مورد تفسیر قرار داده و نسخهای از آن نزد کفعمی بوده که در مؤلفات خود از آن نقل کرده است؛ 3) خلاصة التفاسیر، به شیوهی کلامی و روائی در ده مجلد است که سید حسن صدر در تأسیس الشیعة اشتباهاً 20 مجلد نوشته است و آن را مشحون از حقائق و دقائق علوم قرآنی و از نفیسترین تفسیرهای شیعی بعد از شیخ طوسی دانسته است. نسخههای کهن و متعددی از این تفسیر موجود است: نسخهای در کتابخانهی علی پاشا در استانبول، و نیز در کتابخانهی جعفری مدرسهی هندی و کتابخانهی موقوفه شیخ محمد صالح برغانی در کربلا؛ 4) الآیات المشکله فی التنزیه، در یک جلد به شیوهی روائی بخشی از قرآن کریم مربوط به آیات مشکله و متشابهه است و امامت و ولایت در قرآن را نیز بحث کرده است؛ 5) قصص القرآن، در بک جلد اختصاص به داستانهای پیامبران و شرح حال آنها از حضرت آدم تا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مرتب به بیست باب داده است. چهار نسخه از این تفسیر که کهنترین آن مورخ 1090 ق میباشد در کتابخانهی مرعشی قم موجود است؛ 6) اللباب فی فضل آیةالکرسی؛ 7) الناسخ و المنسوخ، این تفسیرها همه به زبان عربی تألیف گردیده است؛ 8) شرح آیات الاحکام، که عدهای این تفسیر را با تفسیر فقه القرآن یا تفسیر آیات الاحکام راوندی متحد میدانند؛ 9) تفسیر راوندی، در دو جلد که آن را تلخیص از خلاصة التفاسیر (ده جلدی) میدانند؛ 10) اللب و اللباب، که آن را دارای نامهای مختلف از قبیل: اللباب المستخرج من فصول عبدالوهاب و یا تفسیر اللب و اللباب فی فضل آیةالکرسی، ذکر کرده و گفتهاند که نسخههای متعددی در دست است ولی آنها را معرفی نکردهاند.
منابع:
اعیان الشیعة، 239/7؛ الاعلام، 104/3؛ امل الآمل، 125؛ ایضاح المکنون، 98/1؛ الثقات العیون، 124؛ جامع الرواة، 364/1؛ الذریعة 295/16؛ روضات الجنات، 5/4؛ ریاض العلماء، 419/2؛ الفهرست، منتجبالدین، 68؛ فهرست نسخههای خطی کتابخانهی مرعشی قم، 235/3؛ کشف الحجب و الاستار، 403؛ الکنی و الالقاب، 72/3؛ لسان المیزان، 48/3؛ لؤلؤة البحرین، 304؛ معالم العلماء، 55؛ معجم رجال الحدیث، 93/8؛ معجم المؤلفین، 233/4؛ هدیة العارفین، 392/1.البیان فی تفسیر القرآن، اثری مجهول المؤلف از تألیفات یکی از علمای شیعه که در سال 576 ق زنده بوده است. این تفسیر در شش جلد که قسمتهائی از شش مجلد در یک جلد بزرگ جمع گردیده و از مخطوطات کتابخانهی شیخ عبدالحسین تهرانی (شیخ العراقین)، (م 1286 ق) در کربلا میباشد که نسخهای است منحصر به فرد به خط مؤلف مورخهی 576 ق. مجموعهای که در این یک جلد گردآوری شده است شامل بخشی از اوائل جزء اول و قسمتی از آخر مجلد دوم تفسیر تا آیهی 117 از سورهی آل عمران است و در پایان این قسمت آمده است: «... و افق الفراغَ منهُ یومَ السبتِ تاسعُ عَشَر شعبان سنه ستَ و سبعینَ و خَمسَمائة...» و نیز مجلد پنجم این تفسیر که از آغاز سورهی حمد السجده تا پایان سورهی المجادله است درین مجموعه آمده است و در پایان آن آمده است «... تَمَّ المجلدُ الخامسِ و یَتلوُهُ المُجلدَ السادس مِن اَوَّلِ سورةِ الحشر...». این نسخه در 1375 ق به کتابخانهی مدرسهی جعفریهی هندی در کربلا منتقل گردیده است.
منابع:
الذریعة، 173/3؛ کربلا فی حاضرها و ماضیها (خطی)؛ معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعة الامامیة، 45؛ مفسران شیعة، 98.البصائر فی وجوه و النظائر، از شیخ ظهیرالدین ابوجعفر محمد (زنده در 577 ق) فرزند محمود نیشابوری مفسر و ادیب شیعی. تفسیر مورد بحث به زبان فارسی در معانی مختلفهی الفاظ قرآن کریم مرتب بر حروف الف باء دارای اصطلاحات تفسیر است. و برحسب موضوع به چند فصل تقسیم شده است. در فهرست آستان قدس رضوی دربارهی این تفسیر نوشته شده است: «یکی از نسخ قدیم و مهم فارسی که بسیار کمیاب است همین تفسیر البصائر فی وجوه و نظایر میباشد و اهمیت آن از لحاظ تطور زبان و نثر فارسی محتاج به شرح نیست زیرا کتابی که در قرن ششم هجری به زبان فارسی پاکِ خراسان نوشته شده باشد برای دوستداران زبان فارسی کتابی بدین خوبی و جامعیت در باب خود تألیف نشده است، از لحاظ موضوع و علوم قرآنی نیز بصائر کتاب پرارزش و نفیسی است به خصوص که شیوهی تألیف و تدوین آن با سایر تفسیرها فرق دارد» (فهرست کتب خطی آستان قدس، 412/1). نسخههای متعددی از این تفسیر امروز در دست است از جمله نسخهی کتابخانهی مرکزی آستان قدس رضوی (شمارهی 1214) و نسخهی موزهی بریتانیا، نسخهی کتابخانهی پاریس، نسخهی انجمن آسیایی بنگال.
منابع:
الذریعة، 122/3؛ فهرست میکرو فیلمهای کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران، 21؛ کشف الظنون، 246/1؛ مفسرین شیعه، 101؛ لباب الالباب، 233 و 619؛ فهرست ایوانف، 463/1.بیان التنزیل، از رشیدالدین ابوعبدالله محمد (489-588 ق) فرزند علی بن شهر آشوب سروی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب در شهر ساری از توابع مازندران متولد شد و در حلب وفات یافت، از عاظم علمای شیعه و از طرق اجازات (دایرة المعارف تشیع، 337/1). تفسیر مورد بحث در شأن نزول آیات قرآن کریم است و از هر سوره بعضی از آیات آن را به شیوهای پر فایده تفسیر کرده است. نسخهای از آن نزد علامه مجلسی (م 1111 ق) بوده و از آن در بحارالانوار قسم تفسیر نقل نموده است و میگوید که این تفسیر علیرغم صغیر الحجم بودن کثیر الفوائد است و مطالب نادری را دارا میباشد. همین معنی را صاحب کشف الحجب و آقا بزرگ تهرانی در الذریعة نقل کردهاند. از ابن شهر آشوب دو تفسیر دیگر نام بردهاند: 1) تأویل متشابهات القرآن، که آن را به نام متشابه القرآن و یا متشابه القران و ما اختلف العلماء فیه من الآیات نیز ذکر کردهاند تفسیری است در نوع خود کمنظیر و به بیان آن عده از آیات متشابهات که مفسران و علماء در تفسیر و یا در حکم آیه اختلاف کردهاند پرداخته است. این کتاب به چند باب و چند فصل تقسیم گردیده که عناوین توحید و عدل و نبوت و امامت و مفردات از معاد و اصول فقه و احکام فقها در خصوص آیات و بالاخره باب نوادر مورد بحث قرار گرفته است. این تفسیر در 1328 ق در تهران به چاپ رسیده است؛ 2) الاسباب النزول علی مذهب آل الرسول، ابن شهر آشوب از این تفسیر خود در مقدمهی تفسیر دیگرش (متشابهات القرآن) نام برده و ان دو را برای درک علوم قرآن در کنار هم قرار داده است ولی از این تفسیر فعلاً نسخهای موجود نیست.
منابع:
اعیان الشیعة، 17/10؛ الاعلام، زرکلی، 279/6؛ امل الآمل، 285/2؛ بغیة الوعاة، 181/1؛ تأسیس الشیعة، 272؛ جامع الرواة، 155/2؛ روضات الجنات، 290/6؛ ریاض العلماء، 124/5؛ طبقات المفسرین، داودی، 199/2؛ طبقات المفسرین، سبوطی، 37؛ الذریعة، 177/3؛ کشف الحجب و الاستار؛ کشف الظنون، 77/1؛ لسان المیزان، 310/5؛ مقدمه معالم العلماء، 2؛ الوافی بالوفیات، 164/4؛ مفسران شیعه، 98؛ الثقات العیون فی سادس القرون، 273.تفسیر راوندی = تفسیر عزالدین راوندی، اثر امام عزالدین ابوالحسن علی (زنده در 598 ق) فرزند امام ضیاءالدین الرضا راوندی کاشانی، از اعاظم علمای و مفسر و ادیب و شاعر شیعی. علوم قرآن و فنون ادب را از محضر پدرش و دیگران فرا گرفت. وی کرسی تدریس را در قم به خود اختصاص داد و از مشایخ جمالالدین ابونصر المتطبب است. تفسیر وی در یک جلد به زبان عربی و به شیوهی روائی و کلامی که طی تفسیرهای شیعی نقل گردیده و سمعانی (م 562 ق) در الانساب یاد کرده که با مفسر ملاقات داشته و تفسیر وی را مشاهده کرده ولی در آن هنگام هنوز مشغول تألیف آن بوده است.
منابع:
امل الآمل، 169/2؛ الانساب، سمعانی، 51/6؛ الثقات العیون، 198؛ الدرجات الرفیعه، 511؛ الذریعة، 282/4؛ ریحانة الادب، 11/4؛ مقدمهی دیوان الامام ضیاءالدین ابیالرضا راوندی (کط - لب)؛ خاتمة المستدرک، 494/3.تفسیر ابن الکیال، اثر شیخ ابوعبدالله محمد (515-597 ق) فرزند محمد بن هارون معروف به ابن الکیّال، از علمای امامیه. (دایرةالمعارف تشیع، 359/1) این تفسیر در یک جلد به زبان عربی است که طی کتب تفسیر و فهارس بسیار نقل گردیده است و شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه عنوان مختصر التبیان را جدا ازین تفسیر دانسته است.
تفسیرهای دیگری از ابن الکیّال نقل کردهاند که عبارتند از: 1) متشابه القرآن، که به زبان عربی و در یک جلد به شیوهی روائی و کلامی بوده؛ 2) مختصر التبیان فی تفسیر القرآن، یا تفسیر ابن الکیال؛ 3) اللحن الخفی و اللحن الجلی، که در قراءآت و الحان و مخارج حروف میباشد که ابن الکیّال در این مورد تخصص کاملی داشته است.
منابع:
امل الآمل، 311/2؛ تذکرة الحفاظ، 1348/4؛ الثقات العیون فی سادس القرون، 286؛ الذریعة، 245/4؛ ریاض العلماء، 196/5؛ شذرات الذهب، 333/4؛ العبر، 120/3؛ معجم المؤلفین، 307/11.مختصر التبیان [= المنتخب من تفسیر القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان]، اثر شیخ ابوعبدالله فخرالدین محمد (543-598 ق) فرزند منصور بن احمد عجلی حلی معروف به ابن ادریس، از علمای شیعه و طرق اجازات امامیه. (دایرة المعارف تشیع، 301/1) تفسیر ابن ادریس در واقع تلخیصی از تفسیر التبیان شیخ طوسی (م 460 ق) جد مادری او میباشد. ابن ادریس هنگامی که به تفسیر التبیان برخورد کرد به عظمت کار شیخ طوسی واقف گردید و این اثر مورد اعجاب و تقدیر او قرار گرفت و مبادرت به تلخیص آن نمود. فراغت از تألیف این تفسیر در 582 ق میباشد. ابن ادریس تعلیقاتی هم بر تفسیر التبیان دارد که غیر از این تفسیر است. ابن ادریس نکات و طرایفی را از تفسیر التبیان شیخ طوسی انتخاب و جمع نموده است بدون اینکه تغییری در الفاظ و تصرف در عبارات آنها بدهد. نسخههای متعدد خطی ازین تفسیر موجود است از احکام در کتابخانهی آستان قدس رضوی (به شمارهی 8586) مورخ 640 ق یعنی 43 سال پس از تألیف و در کتابخانهی شیخ محمد صالح برغانی مورخ 650 ق در کربلا و دو نسخه در کتابخانهی مرعشی قم (شماره 4584) مورخ 1092 ق. این تفسیر از روی کهنترین نسخهی آن در 1409 ق با تحقیق سید مهدی رجائی از طرف کتابخانهی مرعشی قم طبع و منتشر گردیده است.
تفسیر دیگری بنام التعلیقات علی تفسیر التبیان از محمد بن ادریس در دست است در یک جلد به زبان عربی شامل مجموعهای از تعلیقات و حواشی و ایرادات ابن ادریس بر تفسیر التبیان شیخ طوسی. این تفسیر با تفسیر مختصر التبیان فرق دارد. نسخهی کهن ازین تفسیر در کتابخانهی موقوفهی شیخ محمد صالح برغانی در کربلا موجود است.
منابع:
امل الآمل، 243/2؛ تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، 305؛ الشقات العیون فی سادس القرون، 290؛ جامع الرواة، 65/2؛ الذریعة، 184/20؛ ریاض العلماء، 31/5؛ رجال، ابن داود، 498؛ بحارالانوار، 19/104؛ سیر اعلام النبلاء، 332/21؛ فهرست، منتجب الدین، 113؛ لسان المیزان، 65/5؛ لؤلؤة البحرین، 276؛ الوافی بالوفیات، 182/2.منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهی انتشارات حکمت، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}