قرارداد رويتر؛شبيخون بين اللملي(قسمت اول)
قرارداد رويتر؛شبيخون بين اللملي(قسمت اول)
قرارداد رويتر؛شبيخون بين اللملي(قسمت اول)
تهيه کننده:هادي محمدي
منبع:راسخون
منبع:راسخون
ناصرالدين شاه ووزرايش به جزء امير کبيردرطول سلطنتي طولاني به نوآوريهاي بسياري دست زدند که تا سال1896/1275به طول انجاميد.(1)امااين نوآوريها،به جاي سرعت بخشيدن به تغييرات،روند تغييرراکند کرد،به جاي حفظ ودفاع ازکشور دربرابردشمنان خارجي،دربار را دربرابرمخالفان داخلي تقويت کرد و به جاي حفظ وحمايت ازاقتصاد،غربيها را به نفوذ هرچه بيشتردراقتصادايران تشويق کرد.افزون براين،تصميم به جذب تجارخارجي با دو جريان ديگرهمزمان شد:فشارانگليس وروسيه براي گسترش ارتباطات بين المللي؛جستجوي کشورهاي اروپايي،به ويژه انگليس،براي يافتن مکانهاي سرمايه گذاري جديد درآن سوي مرزها.بنابراين سرمايه گذاران خارجي که به
دنبال کسب امتياز بودند،هنگامي به آن سوي مرزها يورش بردند که ناصرالدين شاه نيز جستجو براي جلب سرمايه هاي خارجي را آغاز کرده بود.بدين ترتيب،عصرشکارامتيازکه کرزن به درستي آن را به«شبيخون بين المللي»توصيف مي کند درسال1872/1251آغازشد.بارون ژوليوس دورويترانگليس باپرداخت 40/000پوندو60درصد سود حاصل ازامتيازگمرکات،امتيازانحصاري تأسيس يک بانک دولتي،بهره برداري ازمعادن (به جزمعادن طلا،نقره وسنگهاي قيمتي)حق احداث راه آهن وتراموا و قنوات وامورآبياري،ايجاد جاده ها،خطوط تلگراف وکارخانه هاي صنعتي رابه مدت70سال واجاره ي تمام گمرکات وصدورانحصاري هرگونه محصولات به ايران را به مدت بيست وپنج سال،خريداري کرد.به نوشته ء کرزن «اين قرارداد در برگيرنده ي تسليم کامل همه ي منابع يک دولت به خارجي هاست که مانند آن هرگز به وهم وگمان در نيامده ودرتاريخ سابقه نداشته است.»البته افراد زيادي درايران وروسيه با اين قرارداد به مخالفت بر خاستند و خواستارلغوآن شدند.
گرچه امتيازرويتر لغوشد،فروش امتيازات همچنان ادامه داشت.
رويترامتيازاستخراج معادن وتأسيس بانک را که بعدها به بانک شاهنشاهي ايران تبديل شد حفظ کرد.اداره ي تلگراف هند واروپايي انگليس به همراه شرکت انگليسي تلگراف هند و اروپا،قراردادهايي مبني برگسترش خطوط تلگراف ازاروپا به هند.ازطريق ايران،بادولت ايران امضاءکردند.شرکت انگليسي برادران لينچ،خط کشتيراني دررودخانه ي کارون را تا شوشترگشودند و راه شوشترتا اصفهان را توسعه دادند.بانک شاهنشاهي بريتانياامتيازانحصارچاپ اسکناس،اجازه ي توسعه ي شعبه ها درايالات وحق جمع آوري عوارض بيشترجاده هاي جنوبي را به دست آورد.روسها نيزامتيازات مشابهي به دست آوردند.دولت روسيه امتياز گسترش واداره ي خطوط تلگراف از مرزروسيه تا تهران راخريداري کرد.ساي دولاروت،يک شرکت خصوصي روس امتياز لايروبي بندرانزلي وکشيدن راه انزلي به قزوين،ازقزوين به تهران وازقزوين به همدان وازمرزهاي شمالي به تبريزرا به دست آورد.به همين دليل،اين سالها را«دوره ي هموارکردن راهها»ي ايران توصيف کرده اند.يک شرکت ديگرروسي،امتيازانحصاري ماهيگيري دردرياي خزروشرکت ديگري،انحصاربيمه ي حمل ونقل درايالات شمالي رابه دست آوردند.افزون براين روسهاباخريد سهام يک کمپاني بلژيکي،در تأسيس خط آهن نوزده مايلي بين تهران ومعادن سنگ عبدالعظيم نيزمشارکت کردند.بدين ترتيب،درنيمه ي دوم سده ي نوزدهم،ميزان سرمايه گذاريهاي خارجي تقريباً ازصفربه بيش از120/000/000پوند رسيد ومرزهاي ايران به روي سرمايه داران وتجاراروپايي بازشد.دراين مقاله سعي شده ابتدا به منعقدکنندگان قرارداد جناب ميرزاحسين خان سپهسالاربارون جوليوس رويتروسپس زمينه هاي قرارداد-متن قرارداد-وسرانجام آن پرداخته شود.
صدارت حاج ميرزاحسين خان سپهسالار:ناصرالدين شاه پس ازعزل اعتمادالدوله نوري تاسال1281ديگرکسي رابه صدارت اختيارننمود بلکه هيئت وزرائي تشکيل داد که رياست ايشان درحقيقت باشخص شاه بود.درسال1281به تاريخ24شوال ناصرالدين شاه ميرزا محمدخان قاجاروزير جنگ وسپهسالاررا که سال قبل درسرکوبي ترکمانان استرآباد کفايتي به خرج داده وسپهسالاراعظم لقب يافته بود.به صدارت برگزيد و اختيار وزارتخانه هاي جنگ وماليه وخارجه راکه شاه مستقيماً اداره مي کرد به او واگذاشت.صدارت ميرزامحمد خان قاجارتاسال 1284طول کشيد.دراين سال شاه ميرزايوسف مستوفي الممالک وزيرماليه را به عنوان شخص اول داد و مستوفي الممالک بدون آنکه لقب وعنوان صدارت داشته باشد به اين حال تاسال 1288کارها را اداره مي کرد.
درسفري که ناصرالدين شاه درسال1287به عتبات کرد خدمات حاج ميرزاحسين خان قزويني ملقب به مشيرالدوله سفيرکبيرايران در دربارعثماني موردنظرواقع شد.شاه او را به تهران خواست وبه وزارت عدليه و وظايف واوقاف منصوب کرد.پس ازکناره گيري مستوفي الممالک شاه حاج ميرزاحسين خان مشيرالدوله را ابتدا بالقب سپهسالاربه وزارت جنگ وفرماندهي سپاه سپس در29شعبان1288به صدارت اختيارنمود.
روابط خارجي ايران دردوره ء سپهسالاربه دو دوره تقسيم مي شود:يک دوره طرفدارانگليس ودوره ء ديگرطرفدارروسهاست سپهسالار،فردي اصلاح طلب بوده وافکارنوگرايانه اي داشته است.درباره ي اوگفته اند که فردي مغروروغربگرابوده ودرجهت منافع خويش گام برمي داشته است وهمين صفات هم نفرت اطرافيان رابرمي انگيخت ودرنهايت زمينه سازقتلش شد.
او بارفتارش،بسياري را ازخود رنجيده خاطرکرد.سپهسالاردرزندگي سياسي اش پيروکساني بود که منافعش راتأمين کردند.ازمشخصات ديگراو اين بود که بادنياي مرموزسياست آشنابود؛يعني مي دانست دردنيا چه مي گذرد.درزمان او،چند قرارداد به نفع بيگانگان منعقد شد.بزرگترين خيانت او،اعطاي امتيازرويتروازنکات منفي ديگردرکارنامه اش،بردن ناصرالدين شاه طي دوسفربه اروپا بوده است.آوردن قزاق هاي روسي به ايران دردوره ء دوم زندگي سياسي او و دادن امتياز شيلات به روس ها،ازديگراشتباههاي سياسي سپهسالاربوده است.اوبا قبول حکميت گلداسميت،به قضاوت بيگانه تن درداد.درحکميت اول گلداسميت قسمتي ازسيستان ايران به افغانستان(فعلي)بخشيده شد و درحکميت دوم،بخش بزرگي ازبلوچستان ازايران جداشد.واين دو مورد،سبب تحکيم وآسودگي خيال انگلستان درهندوستان شد.
بارون جوليوس رويتر کيست؟قبل ازآنکه جريان اعطاءاين امتيازوچگونگي آنراشرح دهيم بي فايده نيست براي آشنايي خوانندگان مختصري ازشرح زندگي وکارهاي جوليوس رويترصاحب اين امتياز و مؤسس خبرگزاري رويتررا دراينجا بنگارم:اين قسمت ازکتاب(رويتردريک قرن1951-1851-Reuters-century)تأليف گراهام استوريgraham-storeyاقتباس شده است.ساموئل لوي پدراسرائيل بيرکه سمت مشاورقضايي اقليت يهود را داشت.درسال1814يعني يک سال قبل ازجنگ واترلو ازدست سپاهيان ناپلئون فرارکرده وبه شهرکاسل آمده بود.مرگ ناگهاني ساموئل لوي درسال 1829باعث شد که اسرائيل درسن 13سالگي به شهر«گوتينگن»نزد،يکي ازخويشانش که درآنجابانکداربود برود ولي تاده سال بعد از آن اسرائيل نتوانست شغل ثابتي براي خود پيدا نمايد.شهر«گوتينگن»درآن موقع مرکز فعاليتهاي«الکتروتلگرافي»بود و درسال1833«کارل فردريک گاس»يکي اززبردست ترين رياضيدانها و فيزيک دانهاي عصرخود که دراين شهرمي زيست باکمک وهمکاري«وبر»موفق شد که علائم الکتريکي را که بوسيله ي سيمي که روي يکي ازبرجهاي شهربسته بود به يکي ازشهرهاي همسايه بفرستد.اسرائيل که درآن هنگام دربانک پسرعموي خودکارمي کرد بواسطه تذکردادن يک اشتباه رياضي بزرگ که درحساب بانکي«فردريک گاس»پديد آمده بود موفق شد توجه او را به خودجلب نمايد.«گاس»تلگراف الکتريکي وآينده درخشان اين اختراع را براي اسرائيل شرح داد.اسرائيل مدتي دراين باره فکرکرد که اگردفترتلگرافي تأسيس کند ممکن است نتايج خوبي ازآن برگيرد ولي درآن موقع چون هنوزاهميت کبوترنامه بربيش ازتلگراف بود اين فکر به زودي جامه عمل نپوشيد.درسال1840اسرائيل به برلن رفت ودرسال1844به دين آباء واجدادي خود پشت پا زد وبه کيش مسيحي درآمد ونام«پل جوليوس رويتر»رابراي خود انتخاب نمود.وسپس با دختريکي ازبانکداران برلن بنام«ايدامارياماگنوس»ازدواج نمود.بااينکه اين زن ازنظرظاهرنقطه مقابل رويتربود ولي اورا درفعاليتهايش خيلي کمک کرد ورويترپيشرفت کارخود را تا اندازه اي مرهون اين زن بود.بعدها رويترباشخصي به نام«استارگات»شريک شد ويک موسسه مطبوعاتي دايرکردند وچند بولتن سياسي نيزچاپ ومنتشرساختند.اين موسسه هنوزهم درشهر هامبورگ وجود دارد وبنام بنگاه«رويترواستارگات»ناميده مي شود.ازهمين موقع بود که رويتر زندگي مطبوعاتي خود را شروع کرد و به فکر جمع آوري و پخش خبر افتاد .رويتر ازآلمان به پاريس رفت ودريک موسسه خبرگزاري که توسط شخصي بنام«هاواس»تشکيل شده بود به سمت مترجم استخدام شد.مؤسس هاواس ابتدا يک خبرگزاري کامل نبود بلکه فقط مطالب جالب توجه مطبوعات مهم اروپارا اقتباس مي کرد و روزانه براي روزنامه هاي فرانسه مي فرستاد بعداً اين مؤسسه کارش بالا گرفت ونمايندگاني درپايتخت کشورهاي اروپا تأسيس کرد.رويترازکارکردن درمؤسسه هاواس چندان راضي نبود وميل داشت در کارخود مستقل باشد واين تصميم خود را دربهارسال1849باانتشاراولين نشريه خبري درپاريس عملي کرد.باآن که رويتربراي پيشرفت اين مؤسسه خيلي فعاليت کرد ولي باعد م موفقيت مواجه گشت و درسال 1849مؤسسه مطبوعاتي اوتعطيل شد.
رويترسپس به آتن رفت ودرآنجا يک دفترکوچکي دايرکرد وکم کم درغالب شهرهاي مهم اروپا نمايندگاني تأسيس نمود وبالاخره درتابستان سال1851عازم انگلستان شد.رويتردرلندن دو اطاق اجاره کرد وتلگرافخانه خود را در14اکتبر1851افتتاح نمود.علت آمدن رويتربه لندن بواسطه توسعه کابل کشي بودکه درآنجا اين عمل رواجي پيداکرده بود.ونمايندگان وي که درشهرهاي مختلف پخش شده بودند پيشرفت وموفقيتش حتمي به نظرمي رسيد.درآن زمان حتي مدت زيادي طول مي کشيد تاخبربه روزنامه هابرسد چنانکه خبرفوت ناپلئون دوماه پس ازوقوع آن به لندن رسيد.معهذا جرايد انگلستان ازاين طريقه جديد چندان حسن استقبال نکردند مخصوصاً روزنامه تايمزلندن که طريقه قديمي راعبارت ازبکاربردن قايق بود ترجيح مي داد.بدين جهت رويترابتدا بابورسهاي لندن تماس حاصل کرد و با توسعه نمايندگي هاي خود چندي به مبادله اخباربين بازرگانان اروپا مشغول بود.رويتر بعداًدفتري
درشهرکاله فرانسه تأسيس کرد و درسال1856باآژانسهاي هاواس رولف براي اخذ خبرقراردادهايي منعقد نمود.مقارن اين زمان درفرانسه درايام سلطنت ناپلئون سوم حوادثي به وقوع پيوست.که درانگلستان سروصداي زيادي راه انداخت وچون پارلمان براي پخش اخبارمحدوديت هايي قائل شد.روزنامه هاي لندن وبخصوص تايمزبه اعتراضات شديدي پرداختند.دراين وقت که مردم تشنه اخبارسياسي وجرائد ارزان شده بودند چون رويترمي توانست اخبارراسريع وارزان بدهد به توسعه وموفقيت اوکمک زيادي مي کرد وبالاخره روزنامه هاي مختلف که طريقه رويتررا مقرون بصرفه وصلاح خودمي ديدند مجبورشدند مشترک رويترشوند وحتي روزنامه تايمزکه بارويترشديداً مخالفت مي کرد ناچارشد که دراکتبر1858اخبار رويتررا منتشرکند ولي هنوزقبول نمي کرد که اسم رويتررا درروزنامه ي خود درج سازد بدين جهت قيمت اخباررا دوبرابرمي پرداخت.درسال1859موقعي که ناپلئون سوم نطق تهديد آميزخود را عليه اطريش ايراد کرد يک ساعت بعد اين نطق مانند برق درلندن منتشرگرديد وباعث پيروزي قطعي رويترشد.
درهنگام جنگ ميان فرانسه واطريش خبرنگاران رويترکه مورد اعتماد طرفين محاربه قرارگرفته بودند توانستند اخباررا مرتب ومنظم ودراسرع وقت بفرستند واين امربيش ازبيش باعث موفقيت مؤسسه رويترشد.بنحوي که ديگرکسي نمي توانست بااو رقابت نمايد.رويترروز به روزبه توسعه وبسط شبکه هاي خود درجهان مي پرداخت.درسال1866هنري کولنيزHenry collinsازهمکاران نزديک وفعال رويتر به بمبئي رفت وپنج،شش سال بعد که به انگلستان بازگشت.شبکه هاي رويتردرتمام مناطق خاور واقيانوس هند وخاور دورمستقرگرديده بود.رويتربعد ازتوسعه دامنه عمل وبسط شبکه هاي خود درجهان با مؤسسه هاواس درفرانسه و ولف درآلمان براي رد وبدل کردن اخبارو قراردادهايي بست واين مؤسسات مناطق نفوذ وميدان فعاليت خود را معين کردند ولي رويترضمناً با اقداماتي که مستقيم و غيرمستقيم انجام مي داد مي خواست که دو مؤسسه رقيب را از بين ببرد و يا ضميمه مؤسسه خود کند.رويترباين طريق مؤسسه خود را توسعه داد وهنگامي که پخش اخباررا در انحصاراو درآمد توانست حق اشتراک خود را افزايش دهد ومانع سرشاري ببرد.بواسطه ي فعاليتهاي فوق العاده رويتر درتاريخ 7سپتامبر1871ارنست دوم«دوک ساکس کوبرک گوتا»درقلمروحکومت خود به پل جوليوس رويترعنوان باروني داد.ولي مدت بيست سال طول کشيد تارويتر توانست ازتمام مزاياي باروني دربريتانيا استفاده نمايد.ويکتوريا ملکه انگلستان علاقه ي زيادي به رويترنشان مي داد و درجه ي اعتماد ويکتوريا را باين شخص ازذکرتلگرافات رويتردردفترچه خاطرات ملکه مي توان استنباط کرد وحتي درسال1878نامه شديداللحني به دسيرائيلي نخست وزيرانگلستان که به اخباررويتردائر به پيشرفت نفوذ روسها دراستانبول توجهي نکرده بود نوشت.
هنگامي که لرد ساليزبوري نخست وزيرانگلستان شد ازرويترتعريف وتمجيدبسيارکرد ودرسال1891ضمن نامه اي به ملکه نوشت:«بارون رويتر چندين سال است که براي دولت فعلي خدمات مهمي انجام داده است و کوششهاي وي براي تهيه اطلاعات جهت عليا حضرت شايسته ي قدرداني است.»در6نوامبرهمان سال بموجب فرمان ملکه انگلستان امتيازات نجباي خارجيForeigh Nobilityبه رويترو وراث او اعطا کرد.خلاصه دستگاه خبرگزاري رويتروسيله مؤثري بمنظورکسب خبر براي پيشرفت نفوذ دولت انگلستان درنقاط مختلف دنيا شده بود و درسال1916يعني اواسط جنگ بين المللي اول آلمانها دريافتند که رويتر با وجود آنکه آلماني به مؤسسه خبرگذاري خود چه کمک بزرگي به انگلستان وساير دشمنان آلمان کرده است.فوت بارون جوليوس رويتر در25فوريه1899.
دنبال کسب امتياز بودند،هنگامي به آن سوي مرزها يورش بردند که ناصرالدين شاه نيز جستجو براي جلب سرمايه هاي خارجي را آغاز کرده بود.بدين ترتيب،عصرشکارامتيازکه کرزن به درستي آن را به«شبيخون بين المللي»توصيف مي کند درسال1872/1251آغازشد.بارون ژوليوس دورويترانگليس باپرداخت 40/000پوندو60درصد سود حاصل ازامتيازگمرکات،امتيازانحصاري تأسيس يک بانک دولتي،بهره برداري ازمعادن (به جزمعادن طلا،نقره وسنگهاي قيمتي)حق احداث راه آهن وتراموا و قنوات وامورآبياري،ايجاد جاده ها،خطوط تلگراف وکارخانه هاي صنعتي رابه مدت70سال واجاره ي تمام گمرکات وصدورانحصاري هرگونه محصولات به ايران را به مدت بيست وپنج سال،خريداري کرد.به نوشته ء کرزن «اين قرارداد در برگيرنده ي تسليم کامل همه ي منابع يک دولت به خارجي هاست که مانند آن هرگز به وهم وگمان در نيامده ودرتاريخ سابقه نداشته است.»البته افراد زيادي درايران وروسيه با اين قرارداد به مخالفت بر خاستند و خواستارلغوآن شدند.
گرچه امتيازرويتر لغوشد،فروش امتيازات همچنان ادامه داشت.
رويترامتيازاستخراج معادن وتأسيس بانک را که بعدها به بانک شاهنشاهي ايران تبديل شد حفظ کرد.اداره ي تلگراف هند واروپايي انگليس به همراه شرکت انگليسي تلگراف هند و اروپا،قراردادهايي مبني برگسترش خطوط تلگراف ازاروپا به هند.ازطريق ايران،بادولت ايران امضاءکردند.شرکت انگليسي برادران لينچ،خط کشتيراني دررودخانه ي کارون را تا شوشترگشودند و راه شوشترتا اصفهان را توسعه دادند.بانک شاهنشاهي بريتانياامتيازانحصارچاپ اسکناس،اجازه ي توسعه ي شعبه ها درايالات وحق جمع آوري عوارض بيشترجاده هاي جنوبي را به دست آورد.روسها نيزامتيازات مشابهي به دست آوردند.دولت روسيه امتياز گسترش واداره ي خطوط تلگراف از مرزروسيه تا تهران راخريداري کرد.ساي دولاروت،يک شرکت خصوصي روس امتياز لايروبي بندرانزلي وکشيدن راه انزلي به قزوين،ازقزوين به تهران وازقزوين به همدان وازمرزهاي شمالي به تبريزرا به دست آورد.به همين دليل،اين سالها را«دوره ي هموارکردن راهها»ي ايران توصيف کرده اند.يک شرکت ديگرروسي،امتيازانحصاري ماهيگيري دردرياي خزروشرکت ديگري،انحصاربيمه ي حمل ونقل درايالات شمالي رابه دست آوردند.افزون براين روسهاباخريد سهام يک کمپاني بلژيکي،در تأسيس خط آهن نوزده مايلي بين تهران ومعادن سنگ عبدالعظيم نيزمشارکت کردند.بدين ترتيب،درنيمه ي دوم سده ي نوزدهم،ميزان سرمايه گذاريهاي خارجي تقريباً ازصفربه بيش از120/000/000پوند رسيد ومرزهاي ايران به روي سرمايه داران وتجاراروپايي بازشد.دراين مقاله سعي شده ابتدا به منعقدکنندگان قرارداد جناب ميرزاحسين خان سپهسالاربارون جوليوس رويتروسپس زمينه هاي قرارداد-متن قرارداد-وسرانجام آن پرداخته شود.
صدارت حاج ميرزاحسين خان سپهسالار:ناصرالدين شاه پس ازعزل اعتمادالدوله نوري تاسال1281ديگرکسي رابه صدارت اختيارننمود بلکه هيئت وزرائي تشکيل داد که رياست ايشان درحقيقت باشخص شاه بود.درسال1281به تاريخ24شوال ناصرالدين شاه ميرزا محمدخان قاجاروزير جنگ وسپهسالاررا که سال قبل درسرکوبي ترکمانان استرآباد کفايتي به خرج داده وسپهسالاراعظم لقب يافته بود.به صدارت برگزيد و اختيار وزارتخانه هاي جنگ وماليه وخارجه راکه شاه مستقيماً اداره مي کرد به او واگذاشت.صدارت ميرزامحمد خان قاجارتاسال 1284طول کشيد.دراين سال شاه ميرزايوسف مستوفي الممالک وزيرماليه را به عنوان شخص اول داد و مستوفي الممالک بدون آنکه لقب وعنوان صدارت داشته باشد به اين حال تاسال 1288کارها را اداره مي کرد.
درسفري که ناصرالدين شاه درسال1287به عتبات کرد خدمات حاج ميرزاحسين خان قزويني ملقب به مشيرالدوله سفيرکبيرايران در دربارعثماني موردنظرواقع شد.شاه او را به تهران خواست وبه وزارت عدليه و وظايف واوقاف منصوب کرد.پس ازکناره گيري مستوفي الممالک شاه حاج ميرزاحسين خان مشيرالدوله را ابتدا بالقب سپهسالاربه وزارت جنگ وفرماندهي سپاه سپس در29شعبان1288به صدارت اختيارنمود.
روابط خارجي ايران دردوره ء سپهسالاربه دو دوره تقسيم مي شود:يک دوره طرفدارانگليس ودوره ء ديگرطرفدارروسهاست سپهسالار،فردي اصلاح طلب بوده وافکارنوگرايانه اي داشته است.درباره ي اوگفته اند که فردي مغروروغربگرابوده ودرجهت منافع خويش گام برمي داشته است وهمين صفات هم نفرت اطرافيان رابرمي انگيخت ودرنهايت زمينه سازقتلش شد.
او بارفتارش،بسياري را ازخود رنجيده خاطرکرد.سپهسالاردرزندگي سياسي اش پيروکساني بود که منافعش راتأمين کردند.ازمشخصات ديگراو اين بود که بادنياي مرموزسياست آشنابود؛يعني مي دانست دردنيا چه مي گذرد.درزمان او،چند قرارداد به نفع بيگانگان منعقد شد.بزرگترين خيانت او،اعطاي امتيازرويتروازنکات منفي ديگردرکارنامه اش،بردن ناصرالدين شاه طي دوسفربه اروپا بوده است.آوردن قزاق هاي روسي به ايران دردوره ء دوم زندگي سياسي او و دادن امتياز شيلات به روس ها،ازديگراشتباههاي سياسي سپهسالاربوده است.اوبا قبول حکميت گلداسميت،به قضاوت بيگانه تن درداد.درحکميت اول گلداسميت قسمتي ازسيستان ايران به افغانستان(فعلي)بخشيده شد و درحکميت دوم،بخش بزرگي ازبلوچستان ازايران جداشد.واين دو مورد،سبب تحکيم وآسودگي خيال انگلستان درهندوستان شد.
بارون جوليوس رويتر کيست؟قبل ازآنکه جريان اعطاءاين امتيازوچگونگي آنراشرح دهيم بي فايده نيست براي آشنايي خوانندگان مختصري ازشرح زندگي وکارهاي جوليوس رويترصاحب اين امتياز و مؤسس خبرگزاري رويتررا دراينجا بنگارم:اين قسمت ازکتاب(رويتردريک قرن1951-1851-Reuters-century)تأليف گراهام استوريgraham-storeyاقتباس شده است.ساموئل لوي پدراسرائيل بيرکه سمت مشاورقضايي اقليت يهود را داشت.درسال1814يعني يک سال قبل ازجنگ واترلو ازدست سپاهيان ناپلئون فرارکرده وبه شهرکاسل آمده بود.مرگ ناگهاني ساموئل لوي درسال 1829باعث شد که اسرائيل درسن 13سالگي به شهر«گوتينگن»نزد،يکي ازخويشانش که درآنجابانکداربود برود ولي تاده سال بعد از آن اسرائيل نتوانست شغل ثابتي براي خود پيدا نمايد.شهر«گوتينگن»درآن موقع مرکز فعاليتهاي«الکتروتلگرافي»بود و درسال1833«کارل فردريک گاس»يکي اززبردست ترين رياضيدانها و فيزيک دانهاي عصرخود که دراين شهرمي زيست باکمک وهمکاري«وبر»موفق شد که علائم الکتريکي را که بوسيله ي سيمي که روي يکي ازبرجهاي شهربسته بود به يکي ازشهرهاي همسايه بفرستد.اسرائيل که درآن هنگام دربانک پسرعموي خودکارمي کرد بواسطه تذکردادن يک اشتباه رياضي بزرگ که درحساب بانکي«فردريک گاس»پديد آمده بود موفق شد توجه او را به خودجلب نمايد.«گاس»تلگراف الکتريکي وآينده درخشان اين اختراع را براي اسرائيل شرح داد.اسرائيل مدتي دراين باره فکرکرد که اگردفترتلگرافي تأسيس کند ممکن است نتايج خوبي ازآن برگيرد ولي درآن موقع چون هنوزاهميت کبوترنامه بربيش ازتلگراف بود اين فکر به زودي جامه عمل نپوشيد.درسال1840اسرائيل به برلن رفت ودرسال1844به دين آباء واجدادي خود پشت پا زد وبه کيش مسيحي درآمد ونام«پل جوليوس رويتر»رابراي خود انتخاب نمود.وسپس با دختريکي ازبانکداران برلن بنام«ايدامارياماگنوس»ازدواج نمود.بااينکه اين زن ازنظرظاهرنقطه مقابل رويتربود ولي اورا درفعاليتهايش خيلي کمک کرد ورويترپيشرفت کارخود را تا اندازه اي مرهون اين زن بود.بعدها رويترباشخصي به نام«استارگات»شريک شد ويک موسسه مطبوعاتي دايرکردند وچند بولتن سياسي نيزچاپ ومنتشرساختند.اين موسسه هنوزهم درشهر هامبورگ وجود دارد وبنام بنگاه«رويترواستارگات»ناميده مي شود.ازهمين موقع بود که رويتر زندگي مطبوعاتي خود را شروع کرد و به فکر جمع آوري و پخش خبر افتاد .رويتر ازآلمان به پاريس رفت ودريک موسسه خبرگزاري که توسط شخصي بنام«هاواس»تشکيل شده بود به سمت مترجم استخدام شد.مؤسس هاواس ابتدا يک خبرگزاري کامل نبود بلکه فقط مطالب جالب توجه مطبوعات مهم اروپارا اقتباس مي کرد و روزانه براي روزنامه هاي فرانسه مي فرستاد بعداً اين مؤسسه کارش بالا گرفت ونمايندگاني درپايتخت کشورهاي اروپا تأسيس کرد.رويترازکارکردن درمؤسسه هاواس چندان راضي نبود وميل داشت در کارخود مستقل باشد واين تصميم خود را دربهارسال1849باانتشاراولين نشريه خبري درپاريس عملي کرد.باآن که رويتربراي پيشرفت اين مؤسسه خيلي فعاليت کرد ولي باعد م موفقيت مواجه گشت و درسال 1849مؤسسه مطبوعاتي اوتعطيل شد.
رويترسپس به آتن رفت ودرآنجا يک دفترکوچکي دايرکرد وکم کم درغالب شهرهاي مهم اروپا نمايندگاني تأسيس نمود وبالاخره درتابستان سال1851عازم انگلستان شد.رويتردرلندن دو اطاق اجاره کرد وتلگرافخانه خود را در14اکتبر1851افتتاح نمود.علت آمدن رويتربه لندن بواسطه توسعه کابل کشي بودکه درآنجا اين عمل رواجي پيداکرده بود.ونمايندگان وي که درشهرهاي مختلف پخش شده بودند پيشرفت وموفقيتش حتمي به نظرمي رسيد.درآن زمان حتي مدت زيادي طول مي کشيد تاخبربه روزنامه هابرسد چنانکه خبرفوت ناپلئون دوماه پس ازوقوع آن به لندن رسيد.معهذا جرايد انگلستان ازاين طريقه جديد چندان حسن استقبال نکردند مخصوصاً روزنامه تايمزلندن که طريقه قديمي راعبارت ازبکاربردن قايق بود ترجيح مي داد.بدين جهت رويترابتدا بابورسهاي لندن تماس حاصل کرد و با توسعه نمايندگي هاي خود چندي به مبادله اخباربين بازرگانان اروپا مشغول بود.رويتر بعداًدفتري
درشهرکاله فرانسه تأسيس کرد و درسال1856باآژانسهاي هاواس رولف براي اخذ خبرقراردادهايي منعقد نمود.مقارن اين زمان درفرانسه درايام سلطنت ناپلئون سوم حوادثي به وقوع پيوست.که درانگلستان سروصداي زيادي راه انداخت وچون پارلمان براي پخش اخبارمحدوديت هايي قائل شد.روزنامه هاي لندن وبخصوص تايمزبه اعتراضات شديدي پرداختند.دراين وقت که مردم تشنه اخبارسياسي وجرائد ارزان شده بودند چون رويترمي توانست اخبارراسريع وارزان بدهد به توسعه وموفقيت اوکمک زيادي مي کرد وبالاخره روزنامه هاي مختلف که طريقه رويتررا مقرون بصرفه وصلاح خودمي ديدند مجبورشدند مشترک رويترشوند وحتي روزنامه تايمزکه بارويترشديداً مخالفت مي کرد ناچارشد که دراکتبر1858اخبار رويتررا منتشرکند ولي هنوزقبول نمي کرد که اسم رويتررا درروزنامه ي خود درج سازد بدين جهت قيمت اخباررا دوبرابرمي پرداخت.درسال1859موقعي که ناپلئون سوم نطق تهديد آميزخود را عليه اطريش ايراد کرد يک ساعت بعد اين نطق مانند برق درلندن منتشرگرديد وباعث پيروزي قطعي رويترشد.
درهنگام جنگ ميان فرانسه واطريش خبرنگاران رويترکه مورد اعتماد طرفين محاربه قرارگرفته بودند توانستند اخباررا مرتب ومنظم ودراسرع وقت بفرستند واين امربيش ازبيش باعث موفقيت مؤسسه رويترشد.بنحوي که ديگرکسي نمي توانست بااو رقابت نمايد.رويترروز به روزبه توسعه وبسط شبکه هاي خود درجهان مي پرداخت.درسال1866هنري کولنيزHenry collinsازهمکاران نزديک وفعال رويتر به بمبئي رفت وپنج،شش سال بعد که به انگلستان بازگشت.شبکه هاي رويتردرتمام مناطق خاور واقيانوس هند وخاور دورمستقرگرديده بود.رويتربعد ازتوسعه دامنه عمل وبسط شبکه هاي خود درجهان با مؤسسه هاواس درفرانسه و ولف درآلمان براي رد وبدل کردن اخبارو قراردادهايي بست واين مؤسسات مناطق نفوذ وميدان فعاليت خود را معين کردند ولي رويترضمناً با اقداماتي که مستقيم و غيرمستقيم انجام مي داد مي خواست که دو مؤسسه رقيب را از بين ببرد و يا ضميمه مؤسسه خود کند.رويترباين طريق مؤسسه خود را توسعه داد وهنگامي که پخش اخباررا در انحصاراو درآمد توانست حق اشتراک خود را افزايش دهد ومانع سرشاري ببرد.بواسطه ي فعاليتهاي فوق العاده رويتر درتاريخ 7سپتامبر1871ارنست دوم«دوک ساکس کوبرک گوتا»درقلمروحکومت خود به پل جوليوس رويترعنوان باروني داد.ولي مدت بيست سال طول کشيد تارويتر توانست ازتمام مزاياي باروني دربريتانيا استفاده نمايد.ويکتوريا ملکه انگلستان علاقه ي زيادي به رويترنشان مي داد و درجه ي اعتماد ويکتوريا را باين شخص ازذکرتلگرافات رويتردردفترچه خاطرات ملکه مي توان استنباط کرد وحتي درسال1878نامه شديداللحني به دسيرائيلي نخست وزيرانگلستان که به اخباررويتردائر به پيشرفت نفوذ روسها دراستانبول توجهي نکرده بود نوشت.
هنگامي که لرد ساليزبوري نخست وزيرانگلستان شد ازرويترتعريف وتمجيدبسيارکرد ودرسال1891ضمن نامه اي به ملکه نوشت:«بارون رويتر چندين سال است که براي دولت فعلي خدمات مهمي انجام داده است و کوششهاي وي براي تهيه اطلاعات جهت عليا حضرت شايسته ي قدرداني است.»در6نوامبرهمان سال بموجب فرمان ملکه انگلستان امتيازات نجباي خارجيForeigh Nobilityبه رويترو وراث او اعطا کرد.خلاصه دستگاه خبرگزاري رويتروسيله مؤثري بمنظورکسب خبر براي پيشرفت نفوذ دولت انگلستان درنقاط مختلف دنيا شده بود و درسال1916يعني اواسط جنگ بين المللي اول آلمانها دريافتند که رويتر با وجود آنکه آلماني به مؤسسه خبرگذاري خود چه کمک بزرگي به انگلستان وساير دشمنان آلمان کرده است.فوت بارون جوليوس رويتر در25فوريه1899.
پی نوشت:
1-برخي ازاصلاحات به دست صدراعظم ناصرالدين شاه،حاج ميرزا
حسين سپهسالار،درسالهاي 1873،1871/1252،1250انجام گرفت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}