نویسنده: سید حسین بحرینی

 

استفاده از نماد به عنوان وسیله‌ای جهت انتقال معنی در کلیه عصرها و فرهنگ‌ها متداول بوده است. نمادها(1)یی هستند که به خاطر محتوای معنی خود جنبه عمومی و جهانی پیدا کرده‌اند و درک معنی آنها بطور آنی انجام می‌گیرد. تصویری که لئوناردو داوینچی (2) از اندام انسان ترسیم کرده و صلیب مسیحیت با همه سادگی خود، نمادهایی کاملاً شناخته شده‌اند.
همین صلیب ساده را چنانچه به یک طرف بچرخانیم نماد دیگری بوجود می‌آید که بر حسب زمینه و کاربرد آن معانی گوناگونی را القاء می‌کند. این علامت (×) مفاهیمی را بیان می‌کند که گاهی با نوشته‌ها و یا گفته‌های زیادی نمی‌توان آن را به خوبی بیان کرد نظیر: غلط، تقاطع، مقدار نامعلوم، ممنوع، بزرگ نمایی (در دوربین)، ضرب و ابعاد (Bogdanovic 1975, pp.140-6)
از گذشته در شهرها علائمی مورد استفاده قرار می‌گرفتند که پیامهائی را بصورت ساده منتقل کند. این علائم برای همه قابل فهم بوده است. اینها ضمن سادگی پرمعنی هستند. گاهی فرمان می‌دهند. گاهی منع می‌کنند و گاهی نیز با ما شوخی می‌کنند. زمانی تنها به بیان مفهومی ساده، کالبدی و معمولی (3) می‌پردازند و زمانی دیگر مفهومی پیچیده، ماوراء الطبیعه‌ای، مقدس و مربوط به عالم هستی را بیان می‌کند.(4) روشن است که معنی واقعی هر عنصر ممکن است بر حسب زمینه تغییر یابد. برای مثال بناهای گرد و گنبدی شکل همیشه و در همه جا دارای معنی نمادی نمی‌باشند. چه در گذشته و چه در زمان حال. اشکال دیگری نظیر مربع و مثلث نیز می‌توانند با تناسبات خاص خود جنبه نمادی پیدا کنند. شکل شهر می‌تواند از نظر نمادی حائز اهمیت باشد. نوع، شکل و حتی تعداد دروازه‌های شهر، موقعیت و خصوصیت خیابانهای اصلی شهر، مکان، موقعیت و تعداد مراکز مقدس و حتی حصارهای شهر نیز در گذشته علاوه بر عملکردهای خاص خود ارزش نمادی نیز داشتند. گاهی هندسه کلی شهر نیز با استفاده از اشکالی همچون دایره و مربع جنبه نمادی پیدا می‌کند.
(Rappoport 1975, pp.165-171; Smith 1975, pp. 159-164; Choay 1975, pp. 27-37)
لیکن امروزه گسترش شهرنشینی و صنعت و به دنبال آن انبوه سازی و عملکردگرایی صرف معانی نمادی را از صحنه شهرها کلاً حذف کرده و آنها را تبدیل به مناطقی بی هویت، بی معنی و فاقد شخصیت کرده است. نمادهای شهری را علائم صریح، تکراری و بدیهی پر کرده‌اند بدون اینکه رمزی و پیامی در پشت آن نهفته باشد. نمادهای معنی دار در شهرهای امروزی ما محو شده و شهرها تبدیل به شهرهای بانمادهای مرده گشته اند. فقر نمادی که ناشی از بحران در هویت‌ها است که سرتاسر چهره شهرها را فراگرفته است. برای توقف این روند لازم است در مرحله اول تلاش جدی در جهت شناخت و معرفی نمادهای گذشته در شهرها به عمل آورد و سپس در حفظ استفاده و تقویت آنها از طریق طراحی مناسب اقدام نمود.
هنگامی که به گذشته می‌نگریم می‌بینیم که هر گاه تمدنی به موفقیت دست یافته است، این شهرها بودند که نماد و مظهر واقعی آن تمدن بودند. دلیل اینکه شهرها در آن زمان به عنوان نماد عمل می‌کردند این بود که ساختاری را در خود داشتند که عالیترین ارزشها را متجلی می‌کرد و بر این اساس سکونتگاهها انسانی بوده و سلسله مراتبی از ارزشها را القاء می‌کرد. در شهرهای یونان باستان، قلعه مهمترین ساختار شهر به حساب می‌آمد و قصر حاکم در آن قرار داشت. پس از آن اکروپولیس با معبدی که در آن بود نماد برتر گردید. نیازهای دفاعی همیشه، یک عامل مهم و تعیین کننده بوده است. این نیاز با گفته‌ی ارسطو که هدف شهر را تأمین ایمنی و شادی برای شهروندان می‌داشت منطبق بود. در شهرهای اولیه امریکایی، طبیعت، در چین، دولت یعنی شخص امپراطور در اروپای قرن وسطی، کلیسا (5) و بالاخره در جهان اسلام، مسجد جامع نماد اصلی شهر بوده است.
نمادهای گذشته یا از بین رفته‌اند و جای آنها را بزرگراهها و آسمانخراشها گرفته و یا معنی و مفهوم خود را از دست داده‌اند. نماد شهرهای انفجاری امروزی را حرص و طمع انسانها تشکیل می‌دهد که بر روی یک قطعه زمین کوچک مجاز به ساخت یک بنای کم تراکم چهار طبقه است. بنائی تا چهل طبقه و بدون توجه به ضوابط لازم ساخته می‌شود. و یا نماد شهرهای امروزی را بزرگراههائی تشکیل می‌دهد که دیوانه وار قلب محلات مسکونی را دریده، حجم عظیمی از ماشین‌ها و آثار غیر قابل جبران آن نظیر سروصدا، دود، ناامنی و دغدغه را وارد زندگی آرام مردم می‌کند. شاید با ایجاد نقطه عطفی در طرز تفکر انسانها، بار دیگر انسان خصوصیت نمادگرائی خود را بازیابد و شهرها در این راه نقش اساسی خود را دوباره داشته باشند. برای تحقق چنین هدفی باید نمادهای گذشته را شناخت و در حفظ و اعتلای آن کوشید و علاوه بر آن از عواملی چون اعتقادات، باورها، طبیعت و هنر بهره گرفت تا نمادهای ارزشمند و معنی داری را در شهرها پدید آورد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Symbols
2. Leonardo Davinci
3. Symbol
4. Syntheme
5. Cathedral

منبع مقاله :
بحرینی، حسین (1393) فرآیند طراحی شهری، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم.