آنچه بايد در تربيت كودك بدانيد
آنچه بايد در تربيت كودك بدانيد
آنچه بايد در تربيت كودك بدانيد
الف- عوامل پیش از ولادت:
حدیث نبوی است که:«شقي، در شكم مادر بدبخت وسعيد در شكم مادر خوشبخت است». اين حديث شريف دلالت دارد بر اينكه بخشي(مهم) از سرنوشت فرد پيش از به دنيا آمدن او رقم ميخورد. بنابراین اسلام براي پيشگيري از به دنيا آمدن فرزندي كه واجد صفات و يا سرنوشت بد باشد دستورهايي داده:
من الجمله شروطي در انتخاب همسر گذاشته(مثلاً از ازدواج با احمق و شارب خمر بر حذر داشته) يا راجع به حين انعقاد نطفه دستورهايي داده(مثلاً از آميزش در هنگام برخی حوادث جوي مثل زلزله و طوفان نهی نموده). يا راجع به تغذیه دوران بارداري توصيههایي کرده(مثلاً روایت است که به زنان باردار ميوه بدهيد تا اطفال شوند يا به زن خرما بدهيد كه فرزندش بردبار و پرهيزكار شود). همینطور تأکید کرده که اخلاقيات مادر(همان طور كه بر بدن او تاثير مي گذارند مثلاً حسد، بدن را تباه مي كند)، بر جنين هم كه چون عضوي از بدن اوست اثر مي گذارد. همینطور كارهاي نيك و بد مادر بر سرشت و سرنوشت طفل اثر میگذارد.
در نتیجه تربیت کودک را باید پیش از تولّد بلکه پیش از انعقاد نطفۀ او آغاز کرد. بلکه پیش از این، کیفیت خود نکاح خیلی مهم است مثلاً اگر خدای ناکرده فرزند، نامشروع(زنازاده) باشد مروی است که در او "زمينه" براي رفتن به سوي حرام وتحقير كردن دين و بدي در همنشيني وجود دارد. و شايد به همين دليل اسلام از قاضي شدن ولدالزنا نهي كرده است. به همین دلیل زنا یک گناه است و باردار کردن زن از زنا گناهی است مضاعف چنانچه از حضرت رضا(ع) مروی است: «نطفه را در رحم ريختن(براي زنا كار) گناه بزرگي است و نطفه را بيرون از رحم ريختن(العزل) اندكي خفيفتر است». البته تصور نشود که زنازاده از فيض رحمت الهي محروم و حتماً جهنمي است. زیرا خلاف عدل خداوند است که كسي را به خاطر كاري كه در اختيار او نبوده عذاب کند از همین رو حضرت صادق(ع) فرمود:« زنا زاده به كار خود مي پردازد .اگر كارش خوب بود پاداش خوب مي گيرد و اگر به شر و بدي عمل كرد ، مجازات مي شود».
ب- انتقال سرشت از والدین به فرزندان:
برخی كودكان، ترس ، فرومايگي ،بخل، تنبلي... را به نحو زیستی از پدر و مادر به ارث مي برند. اما اين سرنوشت قطعي كودك نيست و تربيت صحيح و محيط مساعد ميتواند كودك را از آن پليدي جدا سازد. امام علي(ع) به امام حسن(ع) فرمود: «قلب بچه نورس مانند زمين خالي از بذر و گياه است .هر تخمي را كه در آن افشانده شود به خوبي ميپذيرد و ميپرورد. براي همين از دوران كودكي براي پرورش تو اقدام كردم ،پيش از آنكه دلت سخت شود و مطالب گوناگون عقلت را اشغال كند».
ج- تغذیه روانی کودک و لزوم اهتمام به آن:
همانطور كه در دوران کودکی، تغذيه خوراکی غلط، موجب نقايص جسمي میشود، تغذيه رواني اشتباه نیز، عيوب اخلاقي و رواني غير قابل جبراني به بار ميآورد. بزرگسالان با داشتن عقل تا اندازهاي قدرت دفاع دارند و مي توانند مطالبي را كه ميشنوند يا ميخوانند تا حدودي با عقل خود بسنجد و اگر نادرست بود نپذيرند، اما كودك كه داراي درك كافي نيست ، هر سخن بي اساس و عقيده باطلي را که بشنود ميپذيرد و در فكرش ريشه ميدواند و آثار شومش تا پايا ن زندگي مي ماند.
غذاي كامل روان بشر را بايد در مجموعه ايمان ،علم، سجاياي اخلاقي و عواطف انساني جستجو كرد. لازم است پدران و مادران مسلمان به مسئوليت عظيم ديني خود در تربيت فرزندان خويش توجه نمايند و بدانند كودكان آنها امانت الهي هستند. خدمت بزرگ پدران آن نيست كه در زندگي ثروتي جمع كنند و به ارث براي فرزندان باقي گذارند ، چرا كه اگر فرزند تربيت صحيح نداشته باشد، ثروت مايه تيره روزي اوست . خدمت بزرگ اين است كه او را با سرمايههاي اخلاقي تربيت كنند . چنين فرزندي مي تواند عمري با عزت زندگي كند و خود ثروت مشروعي به دست آورد. حضرت علي (ع) فرمود:«بهترين ارثي كه پدران به فرزندان خويش مي دهند، ادب و تربيت صحيح است».
ح- وفای به عهد:
طفل به فطرت طبيعي خود لزوم وفاي به عهد را مي فهمد و اگر پدر و مادر وعدهاي به او بدهند و عمل نكنند ناراحت ميشود. پيامبر اكرم(ص) فرمود:«سه چيز است كه احدي حق ندارد از آنها سرپيچي كند: وفاي به عهد با مسلمان يا كافر ، نيكي به پدر و مادر و اداي امانت به مسلمان و كافر». در جامعهای كه وفاي به عهد كم و به آن بياعتنايي ميشود مشكلات زیادی دامنگير مردم ميشود. براي اينكه وفاي به عهد در جامعه احيا شود لازم است از دوران كودكي، افراد را با اين صفت انساني تربيت كرد و در این راه بيش از هر چيز پدر و مادر مسئولند كه به وعدههاي خود وفا كنند و كودك را فريب ندهند. در اين صورت كودك طوري تربيت ميشود كه به پيمانهاي خود پايبند خواهد بود .امام رضا (ع) فرمود :«چون به اطفال وعدهاي داديد وفا كنيد و تخلف نكنيد، زيرا آنان گمان ميكنند كه شماييد كه روزي دهندگان ايشان هستيد. خداوند براي هيچ چيز، به قدر ظلم در حق زنان و كودكان غضب نمي كند».
د- ناکافی بودن محیط مهدکودک از جهت تربیتی:
زندگي بچه ها در مهدکودک از جهات ظاهري خوب و مطبوع است ،نظافت و بهداشت مراعات مي شود و برنامههايي براي بازي و خواب بچهها مقرر مي گردد. اما ارضاي كامل تمايلات باطني كودك و توجه به تمام جهات شخصيت او فقط در محيط خانواده و آغوش گرم مادر و پدر ميسر است .نوازش هايي كه در كودك ايجاد شادماني و انبساط مي كند تنها در دامان والدین قابل تصور است . در محيط خانواده ، تمام حركات و سكنات و خنده و بازي كودك مورد علاقه پدر و مادر است و بچه از توجه درس مي گيرد و لذت مي برد ، اما كارهاي يك بچه در محيط مهدکودک در ميان كارهاي صدها بچه گم مي شود و به چشم نمي آيد. به همین دلیل روايات اسلامی تاكيد دارند كه اطفال يتيم در محيط خانوادهها و در كنار كودكان خانواده تربيت شوند. يتيمان را لباس و غذا دادن بيترديد از عبادات است؛ ولي نوازش يتيم و تربيت و تاديب او عبادت جداگانهاي است و پاداش عظیمی در پی دارد. پيامبر اكرم(ص) مكرر بر نگهداري يتيمان در محيط خانوادگي تاكيد ميكرد و ميفرمود:«بهترين خانههاي شما ،خانهاي است كه در آن يتيمي مورد احسان و عطوفت واقع شود». يا فرمود:« كسي كه از قساوت قلب خود ناراضي است يتيمي را مورد لطف قرار دهد و دست نوازش بر سرش بكشد تا قلبش به اذن خداوند نرم شود». ونيز فرمود:«كسي كه يتيمي را بر سر سفره خود بنشاند و دست نوازش بر سرش بكشد ، رقيق القلب و مهربان مي شود».
ر- عفت:
تمايل جنسي از ابتدا در كودك وجود دارد. يكي از مهمترين فطريات كودك است كه در پرتو يك سلسله قوانين طبيعي راه رشد خود را پيدا ميپيمايد. براي اينكه كودكان دچار انحراف جنسي نشوند ،لازم است برنامه تربيتي والدين با فطرت او هماهنگ باشد.
1. جدايي بستر خواب بچهها: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«موقعي كه فرزندان شما هفت ساله شدند بستر خوابشان را از يكديگر جدا كنيد».
2. پرهيز از بوسيدن و در آغوش گرفتن: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«دختر بچه شش ساله را نبوسيد و همچنين زنها از بوسيدن پسر بچهاي كه سنش از هفت سال تجاوز كرده است خودداري كنند».
3. ممانعت كودكان از مشاهده روابط جنسي والدين: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«به خدا قسم اگر مردي با همسر خود بياميزد و در اطاق ،كودكی آن دو را در حال آميزش ببيند، سخنان آنها و همچنين صداي نفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهدشد، اگر دختر باشد يا پسر سرانجام به زنا آلوده مي شود». اگر قانون اختفاي جنسي درست و كامل اجرا نشود، غريزه جنسي قبل از زمان طبيعي خود بکار میافتد و آثار بدي در روح و جسم و جان كودك ميگذارد.
ز- نقش کلیدی عدل و آزادی در تربیت کودک:
در خانه هايي كه پدران مستبد و خودسر حاكمند و با فحاشي و هتاكي به زن و فرزند روزگار را سپري ميكنند، هيچ كس آرامش خاطر ندارد و بچهها با عقدههاي روحي مختلف بزرگ ميشوند.
در جايي كه پدر، خشن و بداخلاق و بهانهجوست و بیجهت فرزندان را كتك ميزند، در نظر كودك تنها راضي نگه داشتن پدر و مصون ماندن از شر او مهم است از اینرو شخصيت كودك دچار انحراف مي شود.
پدراني كه به خانواده ستم مي كنند و بذر كينه را در دل اعضاي خانواده ميكارند ، زمينه سركشي و طغيان آنها را فراهم ميکنند و اين نهايتاً به متلاشي شدن خانواده و خاندان ميانجامد.
پدراني كه تنها با زبان مجازات و تهديد صحبت ميكنند، عشق به تعالي در كودكان میمیرانند. چنین کودکی هرگز به كسب شايستگي نمیاندیشد و به شخصيت خود توجهي ندارد، زيرا پدر هيچ گاه ارزشي به او نداده. اما در خانوادهاي كه اساس پرورش بر تعالي رواني و عشق به كمال است، پدر به شخصيت كودك احترام ميگذارد و كودك را به شكوفا كردن استعدادها و شايستگيهايش ترغيب ميکند.
س- شركت در بازي:
موقعي كه پدر و مادر خود را تنزل ميدهد و در بازي كودكان شركت ميکنند، طفل از مسرت و شادي لبريز ميشود و احساس ميكند كه كارهاي كودكانه او آنقدر ارزنده و مورد توجه است كه پدر و مادر با وي همكاري ميكنند.
ش- پرهیز از ایجاد حقارت در فرزند:
اگر به هر دلیلی در کودک حس حقارت شکل گیرد و یا خدای ناکرده استمرار یابد و به عقدۀ حقارت بدل شود زدودنش آسان نیست. در این صورت کودک برای پوشاندن حقارت خود به روشهای نادرستی متوسل میگردد مانند:
- دليل تراشي.
- كناره گيري از اجتماع از ترس تمسخر دیگران.
- نشر عيوب ديگران.
-روي آوردن به سیگار، مواد مخدر، یا الکل در بزرگسالی.
–تكبّر: يكي از عكس العمل هايي كه فرد مبتلا به حقارت به منظور پنهان نگاه داشتن شكستهاي دروني خويش نشان ميدهد، تكبّر است. امام صادق(ع) فرمود:«هيچ انساني دچار بيماري تكبر يا ستمگري يا خشونت نميشود مگر به علت حقارتي كه در نفس خويشتن احساس مي كند».
حضرت علي(ع) فرمود: « هر كس كه بر مردم تكبر كند و به آنان بزرگي بفروشد ، خوار خواهد شد» .امام باقر(ع) فرمود:«در دل هيچ انساني كبر وارد نميشود مگر عقلش به همان اندازه ناقص ميشود».
همان طور كه تحقير طفل، موجبات تكبر او را فراهم ميكند ،محبت بيجا نيز مقدمه تكبر است. لذا لازم است والدين در تشويق و اِعمال محبت از زياده روي پرهيز كنند و كودكان را خود خواه بار نياورند، و مخصوصاً لازم است به مردم احترام نمايند و بدين وسيله درس ادب و فروتني به فرزندان خويش بياموزند تا آنان را از تكبّر محافظت نمايند.
- چاپلوسي: تواضع ذلتآميز ،چاپلوسي و تملّق يكي ديگر از عكسالعملهايي است كه مبتلايان به احساس حقارت از خود نشان ميدهند. تواضع بيش از اندازه تملّق است و خود از صفات ذميمه ميباشد. منشاء رواني چنين تواضعي ضعف نفس است نه احترام به ديگران. امام صادق(ع) فرمود:« خداوند تمام كارهاي هر مسلماني را به خود او واگذار نموده است مگر ذليل كردن خود». بعضي از مبتلايان به احساس حقارت، براي پنهان نگه داشتن ضعف خود به انتحار معنوي دست ميزنند و شخصيت انساني خود را ميكشند، اينان با فروتني هاي آميخته به ذلت ، با حركات توام با تملّق ، به فرومايگي تن میدهند و براي فرار از حقارت كوچكي، به پناه بزرگترين ذلت ميروند. خشونتهاي نابجاي والدين نسبت به كودكان، يكي از عوامل مهم ايجاد حقارت در ضمير آنها است. چنين كودكي وقتي بزرگ شود ميترسد جامعه مانند پدر و مادرش با وي رفتار كنند و بين مردم شرمسار شود. براي مصون ماندن از تعرض ديگران پيشدستي ميكند و از ترس در مقابل هر كسي تواضع مينمايد. كساني كه در طفوليت با شرايط سخت مالي رشد كردهاند، در مقابل سرمايهداران خود را حقير ميبينند و بياختيار در برابر آنها سر تعظيم فرود ميآورند. پيامبر اكرم(ص) فرمود:«از رحمت الهي دور باد آن كسي كه سرمايهداري را به علت ثروتش تكريم و احترام نمايد». یک دلیل دیگر برای تواضع افراطی: كسي كه از نظر علمي ضعيف است، گاهي براي پنهان داشتن ضعف دروني و جبران نقص، در برابر ديگران آن قدر ادب مي كند كه آنان خجالت ميكشند به چنين مرد مؤدبي بگويند سواد نداري. یک دلیل دیگر برای تواضع افراطی: پستي رواني بعضي از گناهكاران از فروتنيهاي ذلت آميزشان مشهود است. اينان براي پوشانيدن معاصي خويش، نسبت به مردم تواضع ميكنند. كارمنداني كه از مردم رشوه ميگيرند اغلب متواضعاند و خوش سلوك رفتار ميكنند.
-انتقام گرفتن: كودكاني كه از فشارها و تحقيرهاي ديگران به جان ميآيند كينه تحقير كنندگان را به دل ميگيرند و براي جبران شكستهاي دروني خويش، ممکن است به اعمال زیر دست بزنند:
الف- فرار.
ب- بد اخلاقي: طفلي كه لوس بار آمده، با ولادت فرزند دوم در خود احساس حقارت مي كند و بنای بدخلقی میگذارد.
ج- آسيب رساني: پدراني كه مي توانند تمايلات فرزندان از لباس و غذا و وسايل تحصيل را به طور معتدل ارضا نمايند ، ولي به علت لئامت نفس به كودكان سخت ميگيرند ،ستم بزرگي به خود و فرزندانشان روا داشتهاند . پيامبر اكرم(ص) فرمود:«آن كسي را كه خداوند وسعت زندگي داده و او بر خانواده خويش سخت ميگيرد، با ما پيوستگي روحاني ندارد.»
چنين كودكاني براي جبران محروميت خود ممكن است به صور مختلفي انتقام بگيرند. يا حداقل آرزوي مرگ پدر را در سر بپروراند. گاهي ثروت او را از بين ميبرند حضرت رضا(ع) فرمود:«سزاوار است مرد متمكن به زندگي خانواده خود توسعه دهد تا آنان به علت سخت گيري او و محروميت خودشان تمناي مرگ وي را ننمايند.
د- مسخره كردن افراد موفق: از وسايل جبران شكستهاي دروني و تمسخر ديگران است.
ه- بهم زدن مجلس بزرگسالان: وقتي ديگران گرم صحبت هستند، كودك وضع مجلس را به هم ميريزد، شيشه را ميشكند، فرياد ميكشد تا گفتگوي آنان قطع گردد.
و- انتقاد افراطي: بعضي از افراد ظاهرالصلاح كه دچار عقده حقارت ميشوند، براي جبران شكست نهاني خود به نام نهي از منكر، كساني را كه باعث تحقير شدهاند مورد عيب جويي قرار ميدهند، گناهان آنها را برملا و آنها را ملامت ميكنند. در حاليكه يكي از شرايط اساسي نهي از منكر صفاي نفس نهي كننده است . امام صادق(ع) فرمود:«آن كس كه خاطرات شخصي خود را از دل نزدايد و از آنان فارغ نشود و افكار شيطاني را از خود نراند و به پناه خداوند بزرگ نرود، شايسته نيست مردم را امر به معروف و نهي از منكر نمايد». انتقام نگرفتن ، خصلت مردان بزرگ است. ابو هريره از حكومت امام علي (ع) ناراضي بود. در هفتههاي اول زمامداري نزديك امام علي(ع) رفت و با صداي بلند سخنان تحقيرآميزي درباره حضرت به رفقاي خود گفت. فرداي آن روز نيز شرفياب محضر امام شد و خواستههايش را به عرض رساند. حضرت تمام حوايجش را برآورد و سپس فرمود: «حيا ميكنم كه ناداني ابو هريره بر علم من و گناه او بر عفو من و تمناي او بر بخشش من غلبه كند».
مهمترين وسيله درمان نگرانيها و عقدههاي روحي مانند عقده حقارت، محاسبه نفس و تجزيه و تحليل حالات روحي ناسالم و شناختن علل واقعي آنهاست. بهترين راه درمان حقارت این است که آدمي مقهور آن نشود و شخصيت خود را نبازد ، حتي المقدور آنرا ناديده انگارد. امام علي(ع) فرمود:« امور ناچيز را ناديده انگاريد و بدين وسيله منزلت خود را در جامعه بزرگ و پر ارزش كنيد».
ص- محبت بیش از اندازه:
اطفالي كه بيش از اندازه محبت ميبينند، از خود راضي بار ميآيند و روحي ضعيف و بياراده و رواني زودرنج پيدا ميكنند . امام باقر(ع) فرمود:«بدترين پدران كساني هستند كه در محبت به فرزندان از حد تجاوز كنند». مربي خوب كسي است كه عاقلانه خواهش هاي طفل را تعديل نمايد، هر جا خواسته كودك به مصلحت اوست با مهرباني عمل كند .آنجا كه خواهش كودك به صلاح وي نيست در كمال اقتدار با يك نگاه تند يا بي اعتنايي او را از خواسته ناروايش منع نمايد. طفلي كه ساليان والدين مطيع او بودهاند، طبعاً از خود راضي است و توقع دارد ديگران اوامر او را بيچون و چرا به كار بندند. بديهي است كه كسي كه از جامعه چنين توقع بيجايي دارد مورد انزجار جامعه است. طفل در محيط خانواده بايد همواره بين اميدواري و ترس باشد. به محبت هاي والدين اميدوار بوده و از تندي آنها بترسد. طفل بايد اين مطلب را باور كند كه در كارهاي بد، آزاد نيست و از وي مواخذه ميشود. از نتايج ديگر زيادهروي در محبت ، طفيلي بار آمدن كودك و در هم شكستن اعتماد به نفس و از بين رفتن حس استقلال اوست.
ط- راستگويي:
شخصي خدمت رسول(ص) عرض كرد:« من مردي هستم كه نماز نمي خوانم و زنا ميكنم و دروغ مي گويم. از كدام يك توبه كنم؟» حضرت فرمود: « از دروغ ».پيامبر(ص) فرمود:«دروغگويي دروغ نمي گويد مگر به سبب حقارتي كه در نفس خود احساس مي كند». اكثراً دروغگويي از دوران كودكي شروع ميشود و در همان زمان بايد معالجه شود ، علل دروغگويي كودكان:
1-سختگيري و انتظارات نابجا: وقتي از انجام كاری عاجز بمانند ،براي حفظ شخصيت خود به دروغ پناه ميبرد. پيامبر(ص) فرمود:«خداوند رحمت كند كسي را كه فرزند خويش را در نيكوكاري كمك كند». پرسيدند چگونه؟ فرمود:«كار سادهاي كه انجام داده از او بپذيرد و انجام كار دشوار از او نخواهد و او را به طغيان وادار نسازد و به او دروغ نگويد».
2-احساس تحقير: والدين موظفاند به شخصيت كودك احترام بگذارند .كود كي که مورد توجه نباشد سعي مي كند از هر راهي كه شده توجه ديگران را به خود جلب كند. يكي از اين راهها دروغگويي است.
3-ترس از مجازات :هرچه خشونت والدين در مجازاتها بيشتر باشد، دروغ كودكان نيز زيادتر خواهد بود. راه درمان، ملايمت در تربيت فرزندان است. بايد پدر و مادر همان طور كه انتظار دارند ديگران با خطاي آنها رفتار كنند، با خطاي كودك رفتار كنند.
4-محيط خانواده : جايي كه پدر و مادر گرد دروغ نمي گردند، طفل طبعاً به راه راستي ميرود. رفتار و گفتار والدين، ميزاني براي افعال كودك است.
كودك امانتي است كه به پدر ومادر سپرده شده است.قلب او پاك وبي پيرايه است، آن چنان كه پذيراي هر نقش و رو كننده به هر سو مي باشد
ع- محبت:
طفلي كه از دوران كودكي به قدر كافي از مهر پدر و مادر بهره برده، رواني با نشاط دارد. امام صادق(ع) فرمود: «مردي كه نسبت به فرزند خود مهر و محبت بسيار دارد مشمول عنايت خاص خداوند است».همچنين فرمود:«آن كس كه فرزند خود را ببوسد حسنهاي در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن كس كه فرزند خود را شاد كند خداوند او را در قيامت مسرور مينمايد».
پدر و مادري كه به فرزند خود محبت مي كنند، به او میفهمانند كه ديگران را دوست بدارد. طفلي كه هرگز از كسي محبت نديده و لذت مهرباني را نچشيده ، اساساً معني اين حقيقت روحاني را درك نميكند . او در زندگي هرچه ديده بيمهري و خشونت بوده است. او با مردم همان طور رفتار ميكند كه مردم با او رفتار كردهاند. از چنين انساني نبايد توقع بشردوستي داشت.
ف- تربیت دینی:
روان كودك براي پذيرش تعاليم ديني مانند زمين مستعدي است كه هر بذري را در خود ميپرورد. امام صادق(ع) فرمود:«احاديث اسلامي را به فرزندان خود هرچه زودتر بياموزيد، قبل از آنكه مخالفين بر شما سبقت گيرند و دلهاي كود كان شما را با سخنان نادرست اشغال نمايند».
امام باقر(ع) فرمود:«در سه سالگي كلمه توحيد لا اله الا الله را به طفل بياموزند. در چهار سالگي محمد رسول الله را به او ياد بدهند در پنج سالگي رويش را به قبله متوجه سازند و به او بگويند كه سر به سجده بگذارد. در شش سالگي ركوع و سجود صحيح را به او بياموزند، در هفت سالگي به طفل ميگويند : دست و رويت را بشوي و نماز بگذارم».
ق- تحسین:
يكي از صفات مذمومي كه ممكن است از كودكي دامنگير انسان شود كمرويي و خجالت كشيدن هاي نابجاست. يكي از طرق پيشگيري از كم رويي در كودكان تحسين آنان در كارهاي خوب است. تحسين به موقع بهترين وسیله مسرور كردن كودك است. پيامبر(ص) فرمود:« پدري كه با نگاه مودت آميز خود، فرزندش را مسرور ميكند، خداوند به او اجر يك بنده آزاد كردن عنايت ميفرمايد».
ک-احترام :
ايجاد شخصيت و اعتماد به نفس در كودك يكي از وظايف تربيتي پدران و مادران است. پيامبر(ص) فرمود:«به فرزندان خود احترام كنيد و با آداب و روش پسنديده با آنها معاشرت نماييد».
پدران و مادراني كه در خانواده با فرزندان مهربانند و ميدان را براي فعاليت هاي فطري آنها باز ميگذارند و آنان را در كارهاي كودكانه خود تمسخر و تحقير نميكنند، به رشد معنوي و شخصيت رواني آنها كمك ميكنند.
ل- ضرورت بازي:
بازی منشاء تكامل جسم و جان كودك است. امام صادق(ع) فرمود:«طفل هفت سال بازي مي كند ، هفت سال خواندن و نوشتن بياموزد.، هفت سال مقررات زندگي و حلال و حرام قانوني را ياد بگيرد.». از فوايد بازي تمرين استقلال اراده و احياي حس ابتكار است.
م- پرهيز از مداخله افراطي:
بعضي از پدران و مادران به خيال دلسوزي و پرورش صحيح كودك آن قدر در رفتار و گفتار طفل مداخله مي كنند که كودك را ناراحت ميكنند. حضرت علي(ع) فرمود:«زياده روي در ملامت و سرزنش ،آتش لجاجت را شعله ور ميكند.»
ن- عدالت بين كود كان:
پيامبر اكرم(ص) فرمود:«بين فرزندان خود به عدالت رفتار نماييد.»
و- اولین و آخرین سخن:
اولين اصلي كه با زبان ساده و قابل فهم بايد به كودك آموخت، ايمان به خداست .آن كس كه ما و ساير مخلوقات را آفريده و به ما رزق و روزي مي دهد خداست . او هميشه ناظر اعمال ماست، خوبي هاي ما را پاداش مي دهد و بدي هاي ما را مجازات مي كند. با كودك از رحمت نامحدود خداوند سخن بگويند و او را متوجه كنند كه در پيش آمدهاي سخت نبايد مايوس شود زيرا خداوند قادر است هر مشكلي را حل كند.
ه- بیداری وجدان اخلاقی، نخستین وظیفه مربی:
درك تمام خوبي ها و بدي ها فطري نيست . در واقع، درك امهات فضايل و رذايل فطري است ولي نيكيها و بديها بسياري هست كه بشر براي درك آنها احتياج به معلم دارد.
عمل به وجدان اخلاقي شاخص مهمي براي تشخيص انسانهاي خوب و بد است و اين امر بقدري اهميت دارد كه حتي در معيار دينداري اشخاص، از نماز و ركوع و سجود مهمتر قلمداد شده است.امام صادق(ع) فرمود:«براي اينكه [ ميزان پاكي و دينداري [ شخصي را بشناسيد به ركوع و سجود طولاني او نگاه نكنيد ،زيرا ممكن است به اين عمل عادت كرده باشد ، بلكه به راستگويي و امانتداري او نگاه كنيد».
منبع: خانواده مطهر
حدیث نبوی است که:«شقي، در شكم مادر بدبخت وسعيد در شكم مادر خوشبخت است». اين حديث شريف دلالت دارد بر اينكه بخشي(مهم) از سرنوشت فرد پيش از به دنيا آمدن او رقم ميخورد. بنابراین اسلام براي پيشگيري از به دنيا آمدن فرزندي كه واجد صفات و يا سرنوشت بد باشد دستورهايي داده:
من الجمله شروطي در انتخاب همسر گذاشته(مثلاً از ازدواج با احمق و شارب خمر بر حذر داشته) يا راجع به حين انعقاد نطفه دستورهايي داده(مثلاً از آميزش در هنگام برخی حوادث جوي مثل زلزله و طوفان نهی نموده). يا راجع به تغذیه دوران بارداري توصيههایي کرده(مثلاً روایت است که به زنان باردار ميوه بدهيد تا اطفال شوند يا به زن خرما بدهيد كه فرزندش بردبار و پرهيزكار شود). همینطور تأکید کرده که اخلاقيات مادر(همان طور كه بر بدن او تاثير مي گذارند مثلاً حسد، بدن را تباه مي كند)، بر جنين هم كه چون عضوي از بدن اوست اثر مي گذارد. همینطور كارهاي نيك و بد مادر بر سرشت و سرنوشت طفل اثر میگذارد.
در نتیجه تربیت کودک را باید پیش از تولّد بلکه پیش از انعقاد نطفۀ او آغاز کرد. بلکه پیش از این، کیفیت خود نکاح خیلی مهم است مثلاً اگر خدای ناکرده فرزند، نامشروع(زنازاده) باشد مروی است که در او "زمينه" براي رفتن به سوي حرام وتحقير كردن دين و بدي در همنشيني وجود دارد. و شايد به همين دليل اسلام از قاضي شدن ولدالزنا نهي كرده است. به همین دلیل زنا یک گناه است و باردار کردن زن از زنا گناهی است مضاعف چنانچه از حضرت رضا(ع) مروی است: «نطفه را در رحم ريختن(براي زنا كار) گناه بزرگي است و نطفه را بيرون از رحم ريختن(العزل) اندكي خفيفتر است». البته تصور نشود که زنازاده از فيض رحمت الهي محروم و حتماً جهنمي است. زیرا خلاف عدل خداوند است که كسي را به خاطر كاري كه در اختيار او نبوده عذاب کند از همین رو حضرت صادق(ع) فرمود:« زنا زاده به كار خود مي پردازد .اگر كارش خوب بود پاداش خوب مي گيرد و اگر به شر و بدي عمل كرد ، مجازات مي شود».
ب- انتقال سرشت از والدین به فرزندان:
برخی كودكان، ترس ، فرومايگي ،بخل، تنبلي... را به نحو زیستی از پدر و مادر به ارث مي برند. اما اين سرنوشت قطعي كودك نيست و تربيت صحيح و محيط مساعد ميتواند كودك را از آن پليدي جدا سازد. امام علي(ع) به امام حسن(ع) فرمود: «قلب بچه نورس مانند زمين خالي از بذر و گياه است .هر تخمي را كه در آن افشانده شود به خوبي ميپذيرد و ميپرورد. براي همين از دوران كودكي براي پرورش تو اقدام كردم ،پيش از آنكه دلت سخت شود و مطالب گوناگون عقلت را اشغال كند».
ج- تغذیه روانی کودک و لزوم اهتمام به آن:
همانطور كه در دوران کودکی، تغذيه خوراکی غلط، موجب نقايص جسمي میشود، تغذيه رواني اشتباه نیز، عيوب اخلاقي و رواني غير قابل جبراني به بار ميآورد. بزرگسالان با داشتن عقل تا اندازهاي قدرت دفاع دارند و مي توانند مطالبي را كه ميشنوند يا ميخوانند تا حدودي با عقل خود بسنجد و اگر نادرست بود نپذيرند، اما كودك كه داراي درك كافي نيست ، هر سخن بي اساس و عقيده باطلي را که بشنود ميپذيرد و در فكرش ريشه ميدواند و آثار شومش تا پايا ن زندگي مي ماند.
غذاي كامل روان بشر را بايد در مجموعه ايمان ،علم، سجاياي اخلاقي و عواطف انساني جستجو كرد. لازم است پدران و مادران مسلمان به مسئوليت عظيم ديني خود در تربيت فرزندان خويش توجه نمايند و بدانند كودكان آنها امانت الهي هستند. خدمت بزرگ پدران آن نيست كه در زندگي ثروتي جمع كنند و به ارث براي فرزندان باقي گذارند ، چرا كه اگر فرزند تربيت صحيح نداشته باشد، ثروت مايه تيره روزي اوست . خدمت بزرگ اين است كه او را با سرمايههاي اخلاقي تربيت كنند . چنين فرزندي مي تواند عمري با عزت زندگي كند و خود ثروت مشروعي به دست آورد. حضرت علي (ع) فرمود:«بهترين ارثي كه پدران به فرزندان خويش مي دهند، ادب و تربيت صحيح است».
ح- وفای به عهد:
طفل به فطرت طبيعي خود لزوم وفاي به عهد را مي فهمد و اگر پدر و مادر وعدهاي به او بدهند و عمل نكنند ناراحت ميشود. پيامبر اكرم(ص) فرمود:«سه چيز است كه احدي حق ندارد از آنها سرپيچي كند: وفاي به عهد با مسلمان يا كافر ، نيكي به پدر و مادر و اداي امانت به مسلمان و كافر». در جامعهای كه وفاي به عهد كم و به آن بياعتنايي ميشود مشكلات زیادی دامنگير مردم ميشود. براي اينكه وفاي به عهد در جامعه احيا شود لازم است از دوران كودكي، افراد را با اين صفت انساني تربيت كرد و در این راه بيش از هر چيز پدر و مادر مسئولند كه به وعدههاي خود وفا كنند و كودك را فريب ندهند. در اين صورت كودك طوري تربيت ميشود كه به پيمانهاي خود پايبند خواهد بود .امام رضا (ع) فرمود :«چون به اطفال وعدهاي داديد وفا كنيد و تخلف نكنيد، زيرا آنان گمان ميكنند كه شماييد كه روزي دهندگان ايشان هستيد. خداوند براي هيچ چيز، به قدر ظلم در حق زنان و كودكان غضب نمي كند».
د- ناکافی بودن محیط مهدکودک از جهت تربیتی:
زندگي بچه ها در مهدکودک از جهات ظاهري خوب و مطبوع است ،نظافت و بهداشت مراعات مي شود و برنامههايي براي بازي و خواب بچهها مقرر مي گردد. اما ارضاي كامل تمايلات باطني كودك و توجه به تمام جهات شخصيت او فقط در محيط خانواده و آغوش گرم مادر و پدر ميسر است .نوازش هايي كه در كودك ايجاد شادماني و انبساط مي كند تنها در دامان والدین قابل تصور است . در محيط خانواده ، تمام حركات و سكنات و خنده و بازي كودك مورد علاقه پدر و مادر است و بچه از توجه درس مي گيرد و لذت مي برد ، اما كارهاي يك بچه در محيط مهدکودک در ميان كارهاي صدها بچه گم مي شود و به چشم نمي آيد. به همین دلیل روايات اسلامی تاكيد دارند كه اطفال يتيم در محيط خانوادهها و در كنار كودكان خانواده تربيت شوند. يتيمان را لباس و غذا دادن بيترديد از عبادات است؛ ولي نوازش يتيم و تربيت و تاديب او عبادت جداگانهاي است و پاداش عظیمی در پی دارد. پيامبر اكرم(ص) مكرر بر نگهداري يتيمان در محيط خانوادگي تاكيد ميكرد و ميفرمود:«بهترين خانههاي شما ،خانهاي است كه در آن يتيمي مورد احسان و عطوفت واقع شود». يا فرمود:« كسي كه از قساوت قلب خود ناراضي است يتيمي را مورد لطف قرار دهد و دست نوازش بر سرش بكشد تا قلبش به اذن خداوند نرم شود». ونيز فرمود:«كسي كه يتيمي را بر سر سفره خود بنشاند و دست نوازش بر سرش بكشد ، رقيق القلب و مهربان مي شود».
ر- عفت:
تمايل جنسي از ابتدا در كودك وجود دارد. يكي از مهمترين فطريات كودك است كه در پرتو يك سلسله قوانين طبيعي راه رشد خود را پيدا ميپيمايد. براي اينكه كودكان دچار انحراف جنسي نشوند ،لازم است برنامه تربيتي والدين با فطرت او هماهنگ باشد.
1. جدايي بستر خواب بچهها: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«موقعي كه فرزندان شما هفت ساله شدند بستر خوابشان را از يكديگر جدا كنيد».
2. پرهيز از بوسيدن و در آغوش گرفتن: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«دختر بچه شش ساله را نبوسيد و همچنين زنها از بوسيدن پسر بچهاي كه سنش از هفت سال تجاوز كرده است خودداري كنند».
3. ممانعت كودكان از مشاهده روابط جنسي والدين: پيامبر اكرم(ص) فرمود:«به خدا قسم اگر مردي با همسر خود بياميزد و در اطاق ،كودكی آن دو را در حال آميزش ببيند، سخنان آنها و همچنين صداي نفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهدشد، اگر دختر باشد يا پسر سرانجام به زنا آلوده مي شود». اگر قانون اختفاي جنسي درست و كامل اجرا نشود، غريزه جنسي قبل از زمان طبيعي خود بکار میافتد و آثار بدي در روح و جسم و جان كودك ميگذارد.
ز- نقش کلیدی عدل و آزادی در تربیت کودک:
در خانه هايي كه پدران مستبد و خودسر حاكمند و با فحاشي و هتاكي به زن و فرزند روزگار را سپري ميكنند، هيچ كس آرامش خاطر ندارد و بچهها با عقدههاي روحي مختلف بزرگ ميشوند.
در جايي كه پدر، خشن و بداخلاق و بهانهجوست و بیجهت فرزندان را كتك ميزند، در نظر كودك تنها راضي نگه داشتن پدر و مصون ماندن از شر او مهم است از اینرو شخصيت كودك دچار انحراف مي شود.
پدراني كه به خانواده ستم مي كنند و بذر كينه را در دل اعضاي خانواده ميكارند ، زمينه سركشي و طغيان آنها را فراهم ميکنند و اين نهايتاً به متلاشي شدن خانواده و خاندان ميانجامد.
پدراني كه تنها با زبان مجازات و تهديد صحبت ميكنند، عشق به تعالي در كودكان میمیرانند. چنین کودکی هرگز به كسب شايستگي نمیاندیشد و به شخصيت خود توجهي ندارد، زيرا پدر هيچ گاه ارزشي به او نداده. اما در خانوادهاي كه اساس پرورش بر تعالي رواني و عشق به كمال است، پدر به شخصيت كودك احترام ميگذارد و كودك را به شكوفا كردن استعدادها و شايستگيهايش ترغيب ميکند.
س- شركت در بازي:
موقعي كه پدر و مادر خود را تنزل ميدهد و در بازي كودكان شركت ميکنند، طفل از مسرت و شادي لبريز ميشود و احساس ميكند كه كارهاي كودكانه او آنقدر ارزنده و مورد توجه است كه پدر و مادر با وي همكاري ميكنند.
ش- پرهیز از ایجاد حقارت در فرزند:
اگر به هر دلیلی در کودک حس حقارت شکل گیرد و یا خدای ناکرده استمرار یابد و به عقدۀ حقارت بدل شود زدودنش آسان نیست. در این صورت کودک برای پوشاندن حقارت خود به روشهای نادرستی متوسل میگردد مانند:
- دليل تراشي.
- كناره گيري از اجتماع از ترس تمسخر دیگران.
- نشر عيوب ديگران.
-روي آوردن به سیگار، مواد مخدر، یا الکل در بزرگسالی.
–تكبّر: يكي از عكس العمل هايي كه فرد مبتلا به حقارت به منظور پنهان نگاه داشتن شكستهاي دروني خويش نشان ميدهد، تكبّر است. امام صادق(ع) فرمود:«هيچ انساني دچار بيماري تكبر يا ستمگري يا خشونت نميشود مگر به علت حقارتي كه در نفس خويشتن احساس مي كند».
حضرت علي(ع) فرمود: « هر كس كه بر مردم تكبر كند و به آنان بزرگي بفروشد ، خوار خواهد شد» .امام باقر(ع) فرمود:«در دل هيچ انساني كبر وارد نميشود مگر عقلش به همان اندازه ناقص ميشود».
همان طور كه تحقير طفل، موجبات تكبر او را فراهم ميكند ،محبت بيجا نيز مقدمه تكبر است. لذا لازم است والدين در تشويق و اِعمال محبت از زياده روي پرهيز كنند و كودكان را خود خواه بار نياورند، و مخصوصاً لازم است به مردم احترام نمايند و بدين وسيله درس ادب و فروتني به فرزندان خويش بياموزند تا آنان را از تكبّر محافظت نمايند.
- چاپلوسي: تواضع ذلتآميز ،چاپلوسي و تملّق يكي ديگر از عكسالعملهايي است كه مبتلايان به احساس حقارت از خود نشان ميدهند. تواضع بيش از اندازه تملّق است و خود از صفات ذميمه ميباشد. منشاء رواني چنين تواضعي ضعف نفس است نه احترام به ديگران. امام صادق(ع) فرمود:« خداوند تمام كارهاي هر مسلماني را به خود او واگذار نموده است مگر ذليل كردن خود». بعضي از مبتلايان به احساس حقارت، براي پنهان نگه داشتن ضعف خود به انتحار معنوي دست ميزنند و شخصيت انساني خود را ميكشند، اينان با فروتني هاي آميخته به ذلت ، با حركات توام با تملّق ، به فرومايگي تن میدهند و براي فرار از حقارت كوچكي، به پناه بزرگترين ذلت ميروند. خشونتهاي نابجاي والدين نسبت به كودكان، يكي از عوامل مهم ايجاد حقارت در ضمير آنها است. چنين كودكي وقتي بزرگ شود ميترسد جامعه مانند پدر و مادرش با وي رفتار كنند و بين مردم شرمسار شود. براي مصون ماندن از تعرض ديگران پيشدستي ميكند و از ترس در مقابل هر كسي تواضع مينمايد. كساني كه در طفوليت با شرايط سخت مالي رشد كردهاند، در مقابل سرمايهداران خود را حقير ميبينند و بياختيار در برابر آنها سر تعظيم فرود ميآورند. پيامبر اكرم(ص) فرمود:«از رحمت الهي دور باد آن كسي كه سرمايهداري را به علت ثروتش تكريم و احترام نمايد». یک دلیل دیگر برای تواضع افراطی: كسي كه از نظر علمي ضعيف است، گاهي براي پنهان داشتن ضعف دروني و جبران نقص، در برابر ديگران آن قدر ادب مي كند كه آنان خجالت ميكشند به چنين مرد مؤدبي بگويند سواد نداري. یک دلیل دیگر برای تواضع افراطی: پستي رواني بعضي از گناهكاران از فروتنيهاي ذلت آميزشان مشهود است. اينان براي پوشانيدن معاصي خويش، نسبت به مردم تواضع ميكنند. كارمنداني كه از مردم رشوه ميگيرند اغلب متواضعاند و خوش سلوك رفتار ميكنند.
-انتقام گرفتن: كودكاني كه از فشارها و تحقيرهاي ديگران به جان ميآيند كينه تحقير كنندگان را به دل ميگيرند و براي جبران شكستهاي دروني خويش، ممکن است به اعمال زیر دست بزنند:
الف- فرار.
ب- بد اخلاقي: طفلي كه لوس بار آمده، با ولادت فرزند دوم در خود احساس حقارت مي كند و بنای بدخلقی میگذارد.
ج- آسيب رساني: پدراني كه مي توانند تمايلات فرزندان از لباس و غذا و وسايل تحصيل را به طور معتدل ارضا نمايند ، ولي به علت لئامت نفس به كودكان سخت ميگيرند ،ستم بزرگي به خود و فرزندانشان روا داشتهاند . پيامبر اكرم(ص) فرمود:«آن كسي را كه خداوند وسعت زندگي داده و او بر خانواده خويش سخت ميگيرد، با ما پيوستگي روحاني ندارد.»
چنين كودكاني براي جبران محروميت خود ممكن است به صور مختلفي انتقام بگيرند. يا حداقل آرزوي مرگ پدر را در سر بپروراند. گاهي ثروت او را از بين ميبرند حضرت رضا(ع) فرمود:«سزاوار است مرد متمكن به زندگي خانواده خود توسعه دهد تا آنان به علت سخت گيري او و محروميت خودشان تمناي مرگ وي را ننمايند.
د- مسخره كردن افراد موفق: از وسايل جبران شكستهاي دروني و تمسخر ديگران است.
ه- بهم زدن مجلس بزرگسالان: وقتي ديگران گرم صحبت هستند، كودك وضع مجلس را به هم ميريزد، شيشه را ميشكند، فرياد ميكشد تا گفتگوي آنان قطع گردد.
و- انتقاد افراطي: بعضي از افراد ظاهرالصلاح كه دچار عقده حقارت ميشوند، براي جبران شكست نهاني خود به نام نهي از منكر، كساني را كه باعث تحقير شدهاند مورد عيب جويي قرار ميدهند، گناهان آنها را برملا و آنها را ملامت ميكنند. در حاليكه يكي از شرايط اساسي نهي از منكر صفاي نفس نهي كننده است . امام صادق(ع) فرمود:«آن كس كه خاطرات شخصي خود را از دل نزدايد و از آنان فارغ نشود و افكار شيطاني را از خود نراند و به پناه خداوند بزرگ نرود، شايسته نيست مردم را امر به معروف و نهي از منكر نمايد». انتقام نگرفتن ، خصلت مردان بزرگ است. ابو هريره از حكومت امام علي (ع) ناراضي بود. در هفتههاي اول زمامداري نزديك امام علي(ع) رفت و با صداي بلند سخنان تحقيرآميزي درباره حضرت به رفقاي خود گفت. فرداي آن روز نيز شرفياب محضر امام شد و خواستههايش را به عرض رساند. حضرت تمام حوايجش را برآورد و سپس فرمود: «حيا ميكنم كه ناداني ابو هريره بر علم من و گناه او بر عفو من و تمناي او بر بخشش من غلبه كند».
مهمترين وسيله درمان نگرانيها و عقدههاي روحي مانند عقده حقارت، محاسبه نفس و تجزيه و تحليل حالات روحي ناسالم و شناختن علل واقعي آنهاست. بهترين راه درمان حقارت این است که آدمي مقهور آن نشود و شخصيت خود را نبازد ، حتي المقدور آنرا ناديده انگارد. امام علي(ع) فرمود:« امور ناچيز را ناديده انگاريد و بدين وسيله منزلت خود را در جامعه بزرگ و پر ارزش كنيد».
ص- محبت بیش از اندازه:
اطفالي كه بيش از اندازه محبت ميبينند، از خود راضي بار ميآيند و روحي ضعيف و بياراده و رواني زودرنج پيدا ميكنند . امام باقر(ع) فرمود:«بدترين پدران كساني هستند كه در محبت به فرزندان از حد تجاوز كنند». مربي خوب كسي است كه عاقلانه خواهش هاي طفل را تعديل نمايد، هر جا خواسته كودك به مصلحت اوست با مهرباني عمل كند .آنجا كه خواهش كودك به صلاح وي نيست در كمال اقتدار با يك نگاه تند يا بي اعتنايي او را از خواسته ناروايش منع نمايد. طفلي كه ساليان والدين مطيع او بودهاند، طبعاً از خود راضي است و توقع دارد ديگران اوامر او را بيچون و چرا به كار بندند. بديهي است كه كسي كه از جامعه چنين توقع بيجايي دارد مورد انزجار جامعه است. طفل در محيط خانواده بايد همواره بين اميدواري و ترس باشد. به محبت هاي والدين اميدوار بوده و از تندي آنها بترسد. طفل بايد اين مطلب را باور كند كه در كارهاي بد، آزاد نيست و از وي مواخذه ميشود. از نتايج ديگر زيادهروي در محبت ، طفيلي بار آمدن كودك و در هم شكستن اعتماد به نفس و از بين رفتن حس استقلال اوست.
ط- راستگويي:
شخصي خدمت رسول(ص) عرض كرد:« من مردي هستم كه نماز نمي خوانم و زنا ميكنم و دروغ مي گويم. از كدام يك توبه كنم؟» حضرت فرمود: « از دروغ ».پيامبر(ص) فرمود:«دروغگويي دروغ نمي گويد مگر به سبب حقارتي كه در نفس خود احساس مي كند». اكثراً دروغگويي از دوران كودكي شروع ميشود و در همان زمان بايد معالجه شود ، علل دروغگويي كودكان:
1-سختگيري و انتظارات نابجا: وقتي از انجام كاری عاجز بمانند ،براي حفظ شخصيت خود به دروغ پناه ميبرد. پيامبر(ص) فرمود:«خداوند رحمت كند كسي را كه فرزند خويش را در نيكوكاري كمك كند». پرسيدند چگونه؟ فرمود:«كار سادهاي كه انجام داده از او بپذيرد و انجام كار دشوار از او نخواهد و او را به طغيان وادار نسازد و به او دروغ نگويد».
2-احساس تحقير: والدين موظفاند به شخصيت كودك احترام بگذارند .كود كي که مورد توجه نباشد سعي مي كند از هر راهي كه شده توجه ديگران را به خود جلب كند. يكي از اين راهها دروغگويي است.
3-ترس از مجازات :هرچه خشونت والدين در مجازاتها بيشتر باشد، دروغ كودكان نيز زيادتر خواهد بود. راه درمان، ملايمت در تربيت فرزندان است. بايد پدر و مادر همان طور كه انتظار دارند ديگران با خطاي آنها رفتار كنند، با خطاي كودك رفتار كنند.
4-محيط خانواده : جايي كه پدر و مادر گرد دروغ نمي گردند، طفل طبعاً به راه راستي ميرود. رفتار و گفتار والدين، ميزاني براي افعال كودك است.
كودك امانتي است كه به پدر ومادر سپرده شده است.قلب او پاك وبي پيرايه است، آن چنان كه پذيراي هر نقش و رو كننده به هر سو مي باشد
ع- محبت:
طفلي كه از دوران كودكي به قدر كافي از مهر پدر و مادر بهره برده، رواني با نشاط دارد. امام صادق(ع) فرمود: «مردي كه نسبت به فرزند خود مهر و محبت بسيار دارد مشمول عنايت خاص خداوند است».همچنين فرمود:«آن كس كه فرزند خود را ببوسد حسنهاي در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن كس كه فرزند خود را شاد كند خداوند او را در قيامت مسرور مينمايد».
پدر و مادري كه به فرزند خود محبت مي كنند، به او میفهمانند كه ديگران را دوست بدارد. طفلي كه هرگز از كسي محبت نديده و لذت مهرباني را نچشيده ، اساساً معني اين حقيقت روحاني را درك نميكند . او در زندگي هرچه ديده بيمهري و خشونت بوده است. او با مردم همان طور رفتار ميكند كه مردم با او رفتار كردهاند. از چنين انساني نبايد توقع بشردوستي داشت.
ف- تربیت دینی:
روان كودك براي پذيرش تعاليم ديني مانند زمين مستعدي است كه هر بذري را در خود ميپرورد. امام صادق(ع) فرمود:«احاديث اسلامي را به فرزندان خود هرچه زودتر بياموزيد، قبل از آنكه مخالفين بر شما سبقت گيرند و دلهاي كود كان شما را با سخنان نادرست اشغال نمايند».
امام باقر(ع) فرمود:«در سه سالگي كلمه توحيد لا اله الا الله را به طفل بياموزند. در چهار سالگي محمد رسول الله را به او ياد بدهند در پنج سالگي رويش را به قبله متوجه سازند و به او بگويند كه سر به سجده بگذارد. در شش سالگي ركوع و سجود صحيح را به او بياموزند، در هفت سالگي به طفل ميگويند : دست و رويت را بشوي و نماز بگذارم».
ق- تحسین:
يكي از صفات مذمومي كه ممكن است از كودكي دامنگير انسان شود كمرويي و خجالت كشيدن هاي نابجاست. يكي از طرق پيشگيري از كم رويي در كودكان تحسين آنان در كارهاي خوب است. تحسين به موقع بهترين وسیله مسرور كردن كودك است. پيامبر(ص) فرمود:« پدري كه با نگاه مودت آميز خود، فرزندش را مسرور ميكند، خداوند به او اجر يك بنده آزاد كردن عنايت ميفرمايد».
ک-احترام :
ايجاد شخصيت و اعتماد به نفس در كودك يكي از وظايف تربيتي پدران و مادران است. پيامبر(ص) فرمود:«به فرزندان خود احترام كنيد و با آداب و روش پسنديده با آنها معاشرت نماييد».
پدران و مادراني كه در خانواده با فرزندان مهربانند و ميدان را براي فعاليت هاي فطري آنها باز ميگذارند و آنان را در كارهاي كودكانه خود تمسخر و تحقير نميكنند، به رشد معنوي و شخصيت رواني آنها كمك ميكنند.
ل- ضرورت بازي:
بازی منشاء تكامل جسم و جان كودك است. امام صادق(ع) فرمود:«طفل هفت سال بازي مي كند ، هفت سال خواندن و نوشتن بياموزد.، هفت سال مقررات زندگي و حلال و حرام قانوني را ياد بگيرد.». از فوايد بازي تمرين استقلال اراده و احياي حس ابتكار است.
م- پرهيز از مداخله افراطي:
بعضي از پدران و مادران به خيال دلسوزي و پرورش صحيح كودك آن قدر در رفتار و گفتار طفل مداخله مي كنند که كودك را ناراحت ميكنند. حضرت علي(ع) فرمود:«زياده روي در ملامت و سرزنش ،آتش لجاجت را شعله ور ميكند.»
ن- عدالت بين كود كان:
پيامبر اكرم(ص) فرمود:«بين فرزندان خود به عدالت رفتار نماييد.»
و- اولین و آخرین سخن:
اولين اصلي كه با زبان ساده و قابل فهم بايد به كودك آموخت، ايمان به خداست .آن كس كه ما و ساير مخلوقات را آفريده و به ما رزق و روزي مي دهد خداست . او هميشه ناظر اعمال ماست، خوبي هاي ما را پاداش مي دهد و بدي هاي ما را مجازات مي كند. با كودك از رحمت نامحدود خداوند سخن بگويند و او را متوجه كنند كه در پيش آمدهاي سخت نبايد مايوس شود زيرا خداوند قادر است هر مشكلي را حل كند.
ه- بیداری وجدان اخلاقی، نخستین وظیفه مربی:
درك تمام خوبي ها و بدي ها فطري نيست . در واقع، درك امهات فضايل و رذايل فطري است ولي نيكيها و بديها بسياري هست كه بشر براي درك آنها احتياج به معلم دارد.
عمل به وجدان اخلاقي شاخص مهمي براي تشخيص انسانهاي خوب و بد است و اين امر بقدري اهميت دارد كه حتي در معيار دينداري اشخاص، از نماز و ركوع و سجود مهمتر قلمداد شده است.امام صادق(ع) فرمود:«براي اينكه [ ميزان پاكي و دينداري [ شخصي را بشناسيد به ركوع و سجود طولاني او نگاه نكنيد ،زيرا ممكن است به اين عمل عادت كرده باشد ، بلكه به راستگويي و امانتداري او نگاه كنيد».
منبع: خانواده مطهر
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}