گردشی درگوشه گوشة استان قم





استان قم با مساحتي حدود 14631 كيلومتر مربع در شمال غرب، از مركز جغرافيايي كشور قرار دارد و 0.89 از مساحت كل كشور را دربر مي‌گيرد
اين استان با يك شهرستان، چهاربخش، 9 دهستان و 256 روستا به جهت همجواري با كوير مركزي از آب و هواي بياباني و نيمه بياباني برخوردار است. يافته‌هاي باستان‌شناختي حاكي از آن است كه منطقه قم حداقل از هزاره پنجم قبل از ميلاد مسكوني بوده است.
به استناد آثار و ا شياء بازمانده و صراحت متون تاريخي، قم در پيش از اسلام، شهر معتبر و نسبتا بزرگي بوده است. با ورود اسلام به ايران شهر قم با سرعتي شگرف توسعه يافت و به شكل يك سرزمين نيمه خودمختار در طول حكومت خلفاي بني‌اميه و بني‌عباس، درآمد. و با آمدن و وفات و دفن حضرت معصومه(سلام الله علیها ) در اين شهر كه باعث شرافت و منزلت اين ديار گرديد، اهميتي به سزا يافت.
استان قم به دليل وجود مزار شريف حضرت معصومه(س) در آنجا و وجود مركز روحانيت و پايگاه انقلاب اسلامي و قرار گرفتن در يك منطقه حساس تجاري و ارتباطي از موقعيت ويژه و حساسي برخوردار است.
استان علم و اجتهاد قم، كه مورخان ساخت آن را به زمان پيشداديان منسوب مي‌كنند، در سال 23 هجري به دست ابوموسي عبدالله ابن‌قيس اشعري فتح گرديد و پس از آن پناهگاه علويان گشت و با ورود حضرت فاطمه معصومه و دفن پيكرمطهر ايشان در اين شهر، به يكي از مراكز مهم شيعه تبديل گشت، و با حضور علما و انديشمندان شيعه و تشكيل جلسات درس و بحث علوم اسلامي يكي از مهمترين مراكز علمي و سياسي گرديده است.

موقعيت جغرافيايي

قم با وسعت تقريبي 14700 كيلومتر و ارتفاع 928 متر از سطح دريا، بر پهنه دشت كم ارتفاعي واقع گرديده است. از شمال به استان تهران، از شمال غرب و غرب و جنوب به شهرستانهاي ساوه، تفرش، آشتيان، و دليجان (استان مركزي) و از جنوب شرقي به كاشان (استان اصفهان) و از شرق به دشت كوير و درياچه نمك محدود مي‌شود. استان قم داراي دو شهر به نامهاي كهك و جعفريه و دو بخش مركزي و خلجستان مي‌باشد.

شهر قم

در پيدايش شهر قم و قدمت تاريخي آن نظرات گوناگوني از مورخان به يادگار مانده است . برخي از آنان بناي اين شهر را به تهمورث ،‌ سومين پادشاه پيشدادي نسبت دادهاند.
در سند مكتوبي كه به خط پهلوي به نام « خسسرو كوازان و ريزكي » از عهد ساسانيان باقي مانده است از زعفران قمي و نزهتگاه قم سخن به ميان رفته است كه اين خود نمايانگر وجود اين شهر در آن تاريخ مي باشد.
بعضي ديگر از تاريخ نويسان آن را به دوران بهرام گور ،‌ پادشاه سلسلة ساساني و برخي ديگر يادي از هخامنشيان داشته اند و آنان را در شكل گيري اين شهر سهيم دانسته اند. همچنين ناصري از تاريخ نگاراني است كه در مجموعة خويش ،‌ پيدايش شهر قم را به دستور كيخسرو يكي از پادشاهان كيان ياد كرده است.

وي مي نويسد:در عهد سلاطين كيان ، قم محل اجتماع آب رودخانه هاي فرقان و اناربار و چراگاه رمه كيقباد بود؛‌ ليكن در وقت لشكر كشي كيخسرو به توران بر اساس حكم پادشاه بيژن پسر گيو ، بابر قمرود را شكافته و آب را به طرف مسيله جاري ساخته و اين اراضي از آب خارج گشته است.
اما آنجا كه تاريخ بدان شهادت مي دهد آن است كه قم قبل از ظهور اسلام و ورود اشعريان و خاندان عصمت و طهارت عليه السلام بر اين شهر ، داراي شهرت و رشد چنداني نبوده است؛ گو اينكه به سبب وجود رودخانه اي بزرگ و پر آب در كنار اين جايگاه، تنها محل تجمعي به منظور استراحت در بعضي از فصلها بوده است. هر چند بعضي از تاريخ نويسان از جمعيت زياد اين شهر قبل از اسلام نيز نامي به ميان آورده اند. بنابراين رشد و رونق اين شهر مديون اسلام و شيعيان مهاجر به اين سرزمين مي باشد.

اسامي شهر قم نامي است آشنا كه در كلام اهل بيت عليهم السلام و كتب تاريخ نويسان معروف جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص داده است؛ اما اينكه نامگذاري اين سرزمين در چه زمان بوده است و چه كسي اين شهر مقدس را بدين نام خوانده است، ما را به كنكاش پيرامون نام قم و سبب اين نامگذاري مي كشاند.
احمد بن ابي عبدالله برقي مي نويسد: ‌شهر قم را از براي آن قم نهادند كه در ابتداي حال ،‌ محل جمع شدن آب بوده است و هيچ رهگذري براي عبورنداشته است و در طرف آن انواع گياه و سبزه پديد آمده است و در ( زبان ) عرب جمع شدن آب را قم گويند.
در جاي ديگر آمده است: بر اثر جمع شدن و رويش علفزارها (در اين سرزمين) صحرا نشينان در آن نقطه تجمع كردند و چادرهايي براي سكونت بنا نموده اند كه به آن خانه ها و چادرها « كومه مي گفتند با گذشت زمان كومه را مخفف كردند و كُم‌ گفته و سپس معرب (به تلفظ عربي) كردند و قم خواندند.

همچنين وجه ديگري در اين باره ذكر كرده اند: اينكه كُم به وسيلة اشعري ها از كمندان (‌كه يكي از قريه هاي تشكيل دهنده شهر قم بود )‌ گرفته شده و به منظور تخفيف در تلفيظ آن ، قسمت دوم آن را حذف كرده و كُم ناميدند و كاف را تبديل به قاف نمودند و گفتند قم.
اما قم تنها يك مكان و سرزمين جغرافيايي خاص نيست كه آن را در لابلاي كتب جغرافي‌دانان يا تاريخ نويسان جستجو كرد ؛ بلكه مكاني مقدس و الهي است. از اين رو لازم است براي جستجوي علت نامگذاري آن به كلام گهربار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام رجوع كنيم و از دانش و سخن آنان بهره بگيريم.
صفوان بصري، از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه امام عليه السلام به من فرمود: آيا مي داني چرا قم را قم ناميدند ؟ در جواب گفتم:‌ خداوند و رسول او و شما بهتر مي دانيد.
امام عليه السلام فرمود: همانا قم را به اين نام نهادند زيرا اهل قم با حضرت قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف )‌مي باشند و با آن حضرت قيام مي كنند و بر آن استقامت دارند و حضرت را ياري خواهند كرد.

روايت ديگر از ابومقاتل ديلمي نقيب الري است كه مي گويد : شنيدم كه اباالحسن علي بن محمد (امام هادي) عليه السلام فرمود: قم را از براي آن قم ناميدند چون سرزميني است كه از طوفان نوح محفوظ بوده و در ايام طوفان كشتي نوح به اين سرزمين كه رسيد ايستاد و قم قطعه اي از بيت المقدس است.

مراكز زيارتي و ديدني

آستانه مقدسه حضرت فاطمه
امامزاده علي بن جعفر
امامزاده معصوم
مسجد اعظم
مدرسه فيضيه
منزل حضرت امام خميني
مقابر باغ گنبد سبز
منبع:www.hamshahrionline.ir