نويسنده: محمد تقي فعالي

 
بدن انسان داراي اعضا و جوارحي است. در عين حال که هر کدام بهداشت خاصي دارد، سلامت و بيماري هر عضو مي‌تواند در بهداشت ديگر اعضاء مؤثر باشد لذا بهداشت اندام دوگونه است؛ بهداشت عضو و بهداشت بدن. در سيره رضوي به انواع مختلفي از بهداشت اندام اشاره شده است. هشتمين پيشواي شيعيان (عليه السلام) در ارتباط با اصول بهداشت اعضاء و نيز کل بدن توصيه‌هاي جالبي را مطرح کرده‌اند.

يک) بهداشت مو

پاکيزه نگه داشتن مو از نشانه‌هاي بارز بهداشت فردي است. در منابع ديني مطالبي در ارتباط با موي سر، شانه زدن، حمام گرفتن، ريش، ديگر موهاي بدن مطالبي مطرح شده است.
رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
فَاغسِل الشَّعرَ وَ انقَوا البَشَرَهً؛ موها را بشوييد و از پوست مراقبت کنيد. (1)
همچنين رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره حضرت ابراهيم (عليه السلام) فرمود:
خداوند پاکي و پاکيزگي را براي ابراهيم در ده چيز قرار داد. پنج مورد در سر و پنج مورد در بدن. در سر کوتاه کردن سبيل، کوتاه کردن ريش، منظم نمودن موي سر، مسواک کردن و خلال نمودن را قرار داد و نيز در بدن زدودن موهاي زائد، ختنه کردن، ناخن گرفتن، غسل جنابت و شست و شو با آب را. (2)
رسول پاکي‌ها (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
موي سبيل و بيني را کوتاه کنيد و از خويشتن مراقبت نماييد؛ زيرا اين امور به زيبايي شما مي‌افزايد. (3)
از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روايت شده است:
هيچ کس موهاي سبيل خود را بلند نکند؛ زيرا شيطان (ميکروب) آنجا را مخفيگاه خود بر مي‌گزيند. (4)
فردي از امام رضا (عليه السلام) درباره آيه «خُذُوا زِينَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدِ»؛ (5) سئوال کرد. آن حضرت فرمود:
يکي از زينت‌ها شانه زدن به هنگام نماز است.(6)
موي سر از جلوه‌گرترين اجزاي بدن است. زيبايي صورت با موي سر جلوه‌ي ويژه‌اي پيدا مي‌کند. در کلام معصومان (عليهم السلام) سفارش‌هايي درباره موي سر بيان شده است. امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند:
موي نيکو و قشنگ از زيباترين زيبايي‌هاست. (7)
در روايتي ديگر آمده است:
الشَّعرُ الحَسَنُ مِن کِسوَهِ اللهِ عَزَّوَ جَلَّ فَأکرِمُوه؛ موي زيبا از پوشش خداست. پس آن را گرامي بداريد. (8)
امام رضا (عليه السلام) عطر زدن و مو گذاشتن را از سيره پيامبران بيان مي‌کنند. (9)
همچنين در روايت‌هاي اسلامي توصيه‌هايي درباره نگه‌داري از مو بيان شده است. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايند:
کسي که موي سرش را بلند مي‌کند بايد خوب نگهداري کند. (10)
در روايت‌هاي زيادي نسبت به شانه زدن مو توصيه شده است. امام صادق (عليه السلام) در تفسير کلمه زينت در آيه 31 سوره اعراف مي‌فرمايند:
شانه زدن زينت است، زيرا روزي مي‌آورد، مو را زيبا مي‌کند، حاجت را برآورده مي‌سازد و بلغم را از بين مي‌برد. (11)
استفاده از روغن براي مو از ديگر مواردي بوده که مورد توجه امامان معصوم (عليهم السلام) قرار گرفته است. امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند:
روغن زدن به مو، ژوليدگي را دور مي‌کند. (12)
در سيره امام صادق (عليه السلام) وارد شده که از انواع روغن براي موي سر استفاده مي‌کردند. (13) آن حضرت ضمن توصيه به استفاده از روغن در مورد آداب آن مي‌فرمايند:
موقع ماليدن روغن به موي سر بگو: بار الها از تو درخواست زيبايي و زينت دارم. (14)
خضاب و رنگ کردن مو از ديگر مواردي بوده که مورد توجّه قرار گرفته است. امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند:
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) امام حسن، امام حسين و امام باقر (عليه السلام) از گياهي به نام «کتم» براي خضاب کردن استفاده مي‌کردند. (15)
از پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده است:
با حنا خضاب کنيد، چون چشم را روشن مي‌کند، مو را مي‌روياند، بوي بد بدن را پاک مي‌کند و به همسر انسان آرامش مي‌دهد. (16)
از نگاه اسلام، موي بلند از جلوه‌هاي آراستگي است که بايد با روغن ماليدن و خضاب کردن، از آن مراقبت کرد. بايد توجّه داشت که هرچند توصيه‌هاي بيان شده درباره مو، در مورد بانوان نيز وجود دارد امّا مناسبت است به اين نکته توجّه کرد که بانوان در کيفيت حضور در اجتماع بايد به عرف و موازين شرعي توجه کنيد. سليمان بن يحيي گويد: حضرت رضا (عليه السلام) در يکي از روزها مي‌خواستند نزد مأمون بروند و من هم نگهبان منزل آن حضرت بودم. در اين هنگام شانه‌اي خواستند و سر و ريش خود را شانه زدند و فرمودند:
حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: هر کس شانه را هفت بار بر سر و صورت و سينه خود بکشد مريض نمي‌شود. (17)
سليمان جعفري گويد: حضرت رضا (عليه السلام) فرمودند:
موي سر اگر در جلوي سر باشد، دليل يمن و سعادت است. اگر روي صورت باشد دليل بر سخاوت است و اگر موي سر به هم بافته شده باشد دليل شجاعت است. (18)
معمّربن خلاّد نقل مي‌کند که از علي بن موسي الرضا (عليه السلام) شنيدم که فرمود:
چند چيز از سنن انبياء است: عطر زدن و کوتاه کردن مو. (19)
ابونصر طبرسي از امام رضا (عليه السلام) روايت کرده است:
چند چيز از اخلاق انبيا است: استفاده از بوي خوش، رعايت پاکيزگي با الموسي(20) و استفاده از نوره. (21)
حضرت رضا (عليه السلام) فرمود:
ألقُوا الشَّعرَ عَنکُم فَإنَّهُ يُحَسَّنُ؛ موهاي خود را کوتاه کنيد؛ زيرا اين امر شما را زيبا مي‌سازد. (22)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
سه چيز است که اگر کسي بشناسد آنها را ترک نخواهد کرد: ستردن موها، ازدواج با زنان و کوتاه کردن لباس. (23)
حضرت ثامن الحجج (عليه السلام) درباره استفاده از ماده موبر چنين فرمود:
هرگاه خواستي جوش برنيايد و بر بدنت هيچ زخم يا تَرَک پوست و يا سياه لکّه‌اي رخ ننمايد، پيش از نوره کشيدن، با آب سرد، شستشو کن. هر کس مي‌خواهد براي نوره کشيدن به حمّام برود، دوازده ساعت، يعني يک روز کامل پيش از آن، از نزديکي خودداري کند. سپس اندکي صبر (24) يا اقاقيا (25) و يا پيل زَهره (26) و يا قدري از همه آنها را با هم در نوره بريزد. البته اين کار را پس از آن انجام دهد که نوره، در آب گرمي حل شده باشد که در آن، بابوبنه يا مَرزَنگوش يا گُل بنفشه خشک و يا اندکي از همه آنها، به اندازه‌اي که بوي خود را به آب بدهد، جوشانده شده است. در اين ميان، زرنيخ هم بايد به اندازه يک ششمِ نوره باشد.
پس از نوره کشيدن هم بايد چيزي همانند برگ هلو، گل کاجيره، حَنا و مُشکک و گُل سرخ (27) به بدن ماليده شود تا بوي آن را از ميان ببرد. و به محق عمل نمودن، آن را بشويد و قدري روغن گل سرخ نيز بر بدن بمالد و اگر نوره بدن را بسوزاند، مقداري عدس پوست کنده بردارد، خوب آرد کند، در گلاب و سرکه حل کند و بر جاي زخم بمالد، که به اذن خداوند متعال، بهبود خواهد يافت. آنچه مانع اثر گذاشتن نوره بر بدن مي‌شود، اين است که محل، با سرکه انگور، پياز دشتي کاملاً تُرش و روغن گل سرخ، خوب ماليده شود. (28)
حضرت رضا (عليه السلام) در ارتباط با بيماري‌هاي پوست اين چنين توصيه فرمود:
خوردن غذاي نمک سود، گوشت نمک سود و خوردن ماهي نمک سود، پس از رگ‌زني و حجامت، بَهَک و گَري ايجاد مي‌کند. (29)
هشتمين اختر تابناک امامت (عليه السلام) در ارتباط با رعايت بهداشت مو توصيه‌هايي نموده‌اند شستن موهاف مراقبت از مو، کوتاه کردن سبيل، کوتاه کردن ريش، منظم نمودن مو، زدودن موهاي زائد با استفاده از مواد موبر گياهي، شانه کردن موها، روغن زدن به مو، کوتاه کردن مو و استفاده از داروهاي گياهي براي تقويت رويش مو.

دو) بهداشت پوست

پوست و مخاطات آن نقش مهمي در تأمين بهداشت و سلامت بدن دارند؛ زيرا از يک سو به عنوان پوشش خارجي بدن از آسيب‌هاي گوناگون در امان نگه مي‌دارد و از سوي ديگر براي اندام کارکردهاي متنوّعي نظير حسّ لامسه دارد. به عنوان نمونه مي‌توان به ارتباط پوست، و تابش نور آفتاب اشاره کرد. از تابش اشعه ماوراء بنفش نور آفتاب بر پوست، مادّه‌اي به نام دهيدروکلسترول توليد مي‌شود. سپس اين ماده در زير پوست به ويتامين D تبديل مي‌شود و ويتامين D براي بقاي بدن نقش بسزايي دارد. اما اگر تابش نور خورشيد از حدّ بگذرد احتمال آن مي‌رود که انسان به سرطان پوست مبتلا شود. حضرت علي (عليه السلام) به اين حقيقت بيش از 1400 سال پيش اشاره فرمود:
لاّ تَستَقبِلُوا الشَّمسَ فَإنَّهَا مَبخَرَهٌ تُشحِبُ اللَّونَ وَ تُبلِي الثَّوبَ وَ تُظهِرُ الدَّاءَ الدَّفِينَ؛ از استقبال خورشيد (خود را در معرض تابش نور خورشيد زياد قرار دادن) پرهيز کند؛ زيرا بدن را بدبو مي‌کند، رنگ پوست را دگرگون مي‌سازد، موجب پوسيده شدن لباس‌ها مي‌شود و بيماري نهفته را فعّال و ظاهر مي‌سازد. (30)
همچنين از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:
قَالَ قَد کَانَ لِأبِي عَبدِ الله (عليه السلام) مِظَلَهٌ يَستَظِلُّ بِهَا مِنَ الشَّمسِ؛ (حضرت) صادق (عليه السلام) براي محافظت از نور خورشيد از کلاه لبه‌دار سايه افکن استفاده مي‌کرد. (31)
از آنجا که پوست عضوي مرطوب است. و نيز تماس دائمي با گرد و غبار و آلودگيهاي محيطي دارد، لازم است همواره سطح پوست را پاکيزه نگه داشت تا از آلايندگيها دور شود. در آموزه‌هاي ديني بر نظافت و پاکيزگي تأکيد فراوان شده است که شايد مي‌توان گفت که بيشترين مورد نظافت و طهارت مربوط به پوست مي‌باشد.
رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
أن اللهً طَيّبُ يُحِبُّ الطَّيبَ وَ نظِيفُ يُحِبُ النَّظَافَهً؛ خداوند خوشبو است و بوي خوش را دوست دارد، پاکيزه است و پاکيزگي را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواري را دوست دارد. (32)
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
إنَّ اللهَ تَعَالَي يُبغِضُ الوَسَخَ وَ الشَّعَثَ؛ خداوند از چرک بودن و ژوليدگي متنفر است. (33)
حضرت رضا (عليه السلام) فرمود:
مِن أخلاَقِ الأنبِيَاءِ التَّنظِيفُ؛ نظافت کردن از اخلاق پيامبران است. (34)
مؤمن نمي‌تواند نسبت به نظافت و پاکيزگي بي‌اعتنا باشد. مسلمان نمي‌تواند چهره‌اي ژوليده و کثيف داشته باشد و خود را در مسير ايمان بپندارد. شرط ايمان و نظافت و طهارت است. انسان مؤمن بايد از آلودگي‌ها اجتناب کند، بدبو نباشد و همواره پاکيزه ظاهر گردد.
مواد سمّي از طريق پوست جذب مي‌شوند. اگر پوست خراش ببيند يا در آن بريدگي پديد آيد، راه نفوذ ميکروب‌ها به بدن باز مي‌شود. مشاغلي که پوست را در معرض آسيب قرار مي‌دهند، مي‌تواند بيماري‌زا باشند. بيماري‌هاي قارچي که از طريق پوست انسان را گرفتار مي‌سازد، عامل مهمي براي آسيب‌هاي پوستي است. در اين رابطه مي‌توان از بيماري کچلي، لکه‌هاي پوستي، شوره مو و سستي ناخن‌ها نام برد. استفاده از آب‌هاي آلوده عاملي مهم در اين رابطه به حساب مي‌آيد. حضرت رضا (عليه السلام) فرمود:
اگر کسي در آبي خود را بشويد که پيش از او کسي خود را در آن شسته است و مبتلا به بيماري واگيردار شود، جز خود را ملامت نکند. (35)
پوست روشن، سالم و لطيف يکي از عناصر مهم در زيبايي ظاهر به شمار مي‌آيد. استفاده از مواد گياهي و روغن‌هاي مفيد براي حفاظت از پوست، امري رايج بوده است. روايت‌هاي اسلامي نيز بيانگر اهميت توجه به مراقبت از پوست هستند. مولا علي (عليه السلام) مي‌فرمايند:
الدُّهنُ يُلَيِّنُ البَشَرِهً وَ يَزيدُ فِي الدِّمَاغِ وَ يُسَهِّلُ مَجَاريَ المَاءِ وِ يُذهِبُ القَشَفَ وَ يُسفِرُ اللَّون؛ روغن زدن، پوست را نرم و نيروي عقل را زياد مي‌کند، آلودگي پوست را برطرف ساخته و به آن روشني مي‌بخشد. (36)
امام باقر (عليه السلام) فوايد روغن زدن را اين‌گونه بيان مي‌فرمايند:
روغن زدن هنگام شب، باعث رسيدن آن به رگ‌ها مي‌شود و پوست را سيراب و صورت را سفيد مي‌کند. (37)
از اين روي مراقبت و زيبايي پوست مورد توجه اسلام بوده و بايد با استفاده از روغن‌ها و کرم‌ها از اين نعمت الهي محافظت کرد. توجّه به اين نکته نيز ضروري است که استفاده از کرم‌ها هنگام حضور در اجتماع تابع موازين شرعي و عرف جامعه است.

الف) حمام کردن

يکي از اموري که در بهداشت پوست تأثير مستقيم دارد، شستن پوست به صورت کامل و مناسب در حمام است. حضرت رضا (عليه السلام) در اين رابطه نکات جالبي را بيان فرمودند که مي‌توان به نمونه‌هايي اشاره کرد.
نمونه نخست: سليمان جعفري گويد: مريض شدم به اندازه‌اي که گوشت‌هاي بدنم ريخت، خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم. فرمودند: دوست داري که بار ديگر گوشت‌هايت برگردد، عرض کردم آري. فرمودند:
حمام برو تا گوشت‌هايت باز گردد، وليکن اگر ادامه بدهي و زياد بروي مبتلا به سل مي‌شوي. (38)
نمونه دوم: سليمان جعفري گويد: حضرت رضا (عليه السلام) فرمودند:
حمام يک روز در ميان، گوشت بدن را زياد مي‌کند و هر روز حمام رفتن، پيه‌هاي کليه را آب مي‌سازد. (39)
نمونه سوم: حضرت رضا (عليه السلام) فرمودند:
هر کس روز جمعه حمام برود و موهاي زائد بدن خود را پاک کند، اگر گرفتار برص شد، بايد خود را ملامت کند. (40)
نمونه چهارم: حسن بن جهم گويد: خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم مشاهده کردم آن حضرت محاسن خود را با خضاب سياه کرده‌اند. عرض کردم: محاسن خود را سياه کرده‌ايد؟ فرمودند: خضاب اجر دارد و عفت زنان را زياد مي‌کند، اگر مردها خضاب مي‌کردند و خويشتن را آماده مي‌کردند زنان از جاده عفاف بيرون نمي‌شدند.
گويد: عرض کردم: مي‌گويند حنا آدمي را پير مي‌کند. فرمودند:
چه چيز آدمي را پير مي‌کند. هر روز که از عمر انسان مي‌گذرد به طرف پيري مي‌رود. (41)
حضرت ثامن‌الحجج (عليه السلام) براي بهداشت پوست توصيه‌هاي جالبي دارند. ايشان بيان مي‌کنند:
هرگاه خواستي حمام بروي و در سر خود ناراحتي پيدا نکني، هنگام ورود، ابتدا پنج جرعه آب گرم بنوش، در اين صورت به خواست خداي تعالي، از سردرد و درد شقيقه در امان خواهي بود. بعضي گفته‌اند هنگام ورود به حمام پنج مشت آب گرم روي سر خود بريز. بدان که حمام هم ترکيبي مانند ترکيب بدن دارد يعني همان‌طور که بدن داراي چهار طبع بوده حمام نيز داراي چهار خانه است: خانه اول سرد و خشک است؛ خانه دوم سرد و مرطوب؛ خانه سوم گرم و مرطوب و خانه چهارم گرم و خشک. اگر مي‌خواهي بدنت جوش؛ دانه و غيره نزند، هنگام ورود به حمام ابتدا بدنت را با روغن بنفشه چرب کن، اگر مي‌خواهي بدنت مبتلا به زخم، ترکيدگي و لکه‌هاي سياه نشود، بيش از آنکه نوره بکشي خود را با آب سرد بشوي. فايده حمام اين است که بدن را به اعتدال مي‌رساند، چرک را پاک مي‌کند، پي و رگ‌ها را نرم مي‌گرداند، اندام‌هاي بزرگ بدن را تقويت و اضافه‌ها و عفونت‌هاي بدن را ذوب مي‌سازد. (42)

ب) بيماري‌ها و نسخه‌ها

مراقبت پوست در روايات و از جمله احاديث رضوي جايگاه مهمي دارد. آن حضرت با ارائه نسخه‌هاي گوناگون نظافت و سلامت پوست را مهم دانسته‌اند. در اين راستا در سيره رضوي به نسخه‌ها و تجويزهايي بر مي‌خوريم که آن حضرت براي درمان بيماري‌هاي پوستي ارائه کرده‌اند.

ماش

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خُذِ المَاشَ الرَّطبَ فِي أيَّامِهِ وَ دُقَّهُ مَعَ وَرَقِهِ وَ اعصِرِ المَاءَ وَ اشرَبهُ عَلَي الرِّيقِ وَ اطلِهِ عَلَي البَهَق؛ قدري ماش تازه را در فصل برداشت آن بردار و همراه با برگش بکوب سپس بفشر تا آبش گرفته شود. اين آب را در حالت ناشتا بخور و بر قسمت‌هاي بهک زده پوست بمال. (43)
يکي از اصحاب امام رضا (عليه السلام) در مورد درمان بيماري بهق (44) سئوال نمود. حضرت دستور داد که ماش را بپزد و به عنوان غذايش قرار دهد. آن فرد مي‌گويد اين کار را مدّتي انجام دادم و بيماري‌ام خوب شد. (45)

زگيل (ثَآلِيل)

علي بن نعمان نقل مي‌کند که به امام هشتم (عليه السلام) عرضه داشتم فدايت گردم من زگيل بسياري در بدن دارم که اسباب ناراحتي من شده از شما مي‌خواهم چاره‌اي براي رفع آن به من ياد دهي که مفيد باشد. فرمود: براي هر کدام از آنها هفت دانه جو بردار و بر هر يک هفت بار إذَا وَقَعَتِ الوَاقِعَه را تا جمله هَبَاءً مُّنبَثّاً؛ (46) و آيه مبارکه وَ يَسئلُونَکَ عَنِ الجِبَالِ فَقُل يَنسِفُهَا رّبِّي نَسفاً* فَيَذَرُهَا قَاعاً صَفصَفاً لاَ تَرَي فِيهَا عِوَجاً وَ لاَ أمتاً (47) را قرائت کن و بدان بدم. آنگاه دانه دانه برگير و هر يک را بر زگيلي بساي و سپس همه را در يک پارچه آب نخوره‌اي بريز و به سنگي ببند و در جاي تاريکي بياويز. علي بن نعمان گفت: من اين دستور را عمل کردم و روز هفتم نگريستم چيزي باقي نبود و مثل کف دستم صاف شده بود و سزاوار است اين کار را در آخر ماه که ماه در هيچ جاي زمين پيدا نيست انجام شود. (48)

پيسي و جذام (بَرَص و جُذام)

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
عَلَيکُم بِالمِلحِ فَإنَّهُ شِفَاءُ مِن سَبعِينَ دَاءً مِنهَا الجُذَامُ وَ البَرَصُ وَ الجُنُونُ؛ بر شما باد خوردن نمک؛ زيرا نمک باعث درمان هفتاد بيماري است. از آن جمله جذام، پيسي و جنون است. (49)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
الحِنَّاءُ بَعدَ النُّورَهِ أمَانُ مِنَ الجُذَامِ وَ البَرَصِ؛ حنا بستن پس از نوره کشيدن موجب جلوگيري از مرض جذام و پيسي است. (50)

سفيده پوست (بَهَق)

شخصي از ناراحتي سفيده پوست خدمت حضرت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) شکوه نمود. حضرت در پاسخش امر کرد که ماش را بپزد و آبش را سر کشد و آن را در خوراک خود سازد. (51)
در روايتي ديگر از امام رضا (عليه السلام) براي درمان اين بيماري اين چنين آمده است:
خُذِ المَاشَ الرَّطبَ فِي أيَّامِهِ وَ دُقَّهُ مَعَ وَرَقِهِ وَ اعصِرِ المَاءَ وَ اشرَبهُ عَلَي الرِّيقِ وَ اطلِهِ عَلَي البَهَق؛ ماش تازه را در فصلش با برگ آن بکوب و آبش را بگير و ناشتا بخور و بر لکه‌هاي بدن بگذار. (52)

گري

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خوردن غذاي نمک سود، گوشت نمک سود و خوردن ماهي نمک سود، پس از رگ زني و حجامت، بَهَک و گَري ايجاد مي‌کند. (53)

جوش

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
اگر مي‌خواهي که در بدنت جوش ظاهر نشود، هنگامي که وارد حمام مي‌شوي، بدن خود را به روغن بنفشه چرب کن. (54)

پي‌نوشت‌ها:

1- قرطبي، الجامع لأحکام القرآن، ج5، ص210.
2- مجلسي، بحارالانوار، ج76، ص68.
3- همان، ص106.
4- همان، ص116.
5- اعراف/31.
6- طبرسي، مکارم الاخلاق، ج1، ص132.
7- کليني، الکافي، ج1، ص119.
8- ابن حيّون، دعائم الاسلام، ج1، ص125؛ صدوق الفقيه، ج1، ص129؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص83.
9- کليني، الکافي، ج6، ص285.
10- همان، ص485؛ صدوق الفقيه، ج1، ص129.
11- کليني، الکافي، ج6، ص489.
12- همان، ص 488.
13- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص33.
14-کليني، الکافي، ج6، ص520.
15- همان، ص481.
16- همان.
17- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص73؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص115.
18- کليني، الکافي، ج6، ص493؛ صدوق، الخصال، ج1، ص235؛ صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ج1، ص275؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص106.
19- کليني، الکافي، ج5، ص320؛ بحراني، حلية‌الابرار، ج1، ص389؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج2، ص103.
20- الموسي وسيله‌اي است که با آن موها را کوتاه مي‌کردند. (انيس و ديگران، المعجم الوسيط، ص891)
21- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص58؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص93.
22- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص58.
23- همان، ص59.
24- عصاره‌اي تلخ از درختي که آن را به هندي ايلوا گويند. (ر.ک: دهخدا، لغت نامه‌ي دهخدا، ذيل واژه)
25- در متن عربي، واژه «القاقيا» آمده که ظاهراً تصحيف «اقاقيا» است. اقاقيا، مأخوذ از يوناني، عصاره خاري است که پوست را بدان، دباغي مي‌کنند و آن، صلب و سياه رنگ است و بعضي مي‌گويند، صمغ خار مغيلان است اگر به خود برگيرند، قطع خون رفتن مي‌کند. عصاره قرظ «سقط»، که آن را خشک کنند و از آن قرص مي‌سازند. (ر.ک: دهخدا، لغت نامه‌ي دهخدا، ذيل واژه)
26- پيل زهره: فيل زهرج يا فيل زهره، درخت حضض است و ثمره آن، مثل فلفل است و آن، قسمي از لوف الکبير است که حضض هندي، عصاره‌ي آن و قاتل فيل است. (ر.ک: دهخدا، لغت نامه‌ي دهخدا، ج4، ص5268 و ج10، ص15230)
27- در بحارالانوار اين افزوده نيز آمده است: «و نيز سنبل، چه جدا و چه مخلوطي از آنها» و همچنين گفته است که در برخي از نسخ منبع، واژه «السک» به جاي سنبل آمده که خودف به معناي بويه‌ي مُشکک است. (مجلسي، بحارالانوار، ج62، ص349)
28- طب الامام الرضا (عليه السلام)، ص31؛ مجلسي، بحارالانوار، ج62، ص322.
29- طب الامام الرضا (عليه السلام)، ص64.
30- صدوق، الخصال، ج1، ص48؛ مجلسي، بحارالانوار، ج76، ص183.
31- حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ابواب احکام ملابس، باب 31.
32- ترمذي، سنن ترمذي، ج9، ص488؛ پاينده، نهج‌الفصاحة، ص296.
33- پاينده، نهج‌الفصاحه، ص304.
34- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص26.
35- طب الامام الرضا (ع)، ص44.
36- کليني، الکافي، ج6، ص519؛ مجلسي، مرآه العقول، ج22، ص427.
37- کليني، الکافي، ج6، ص519؛ مجلسي، مرآه العقول، ج22، ص427.
38- کليني، الکافي، ج6، ص497؛ مجلسي، مرآه العقول، ج22، ص397.
39- کليني، الکافي، ج6، ص496؛ مجلسي، بحارالانوار، ج22، ص397؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج2، ص31.
40- کليني، الکافي، ج6، ص503؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص406.
41- کليني، الکافي، ج6، ص480؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص372.
42- طب الامام الرضا (ع)، ص29.
43- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص187.
44- بيماري همانند پيسي، سفيدي است که برخلاف رنگ پوست، بر آن ظاهر مي‌شود. (فيومي، مصباح المنير، ص64)
45- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص187.
46- واقعه/6-1.
47- طه/107-105.
48- صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص50؛ حويزي، تفسير نورالثقلين، ج3، ص392؛ مجلسي، بحارالانوار، ج92، ص92.
49- صحيفه الرضا (ع)، ص78؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج16، ص310.
50- صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص48؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص89.
51- کليني، الکافي، ج6، ص344؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص256.
52- طبرسي، مکارم الاخلاق، ص187؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص256.
53- طب الامام الرضا (ع)، ص64.
54- همان، ص31.

منبع مقاله :
فعالي، محمد تقي، (1394)، سبک زندگي رضوي (5)، مشهد: انتشارات بنياد بين‌المللي فرهنگي هنري امام رضا (ع)، چاپ اول.