نویسنده: داوود صمدی آملی

 
جهت تطهیر قوه‌ی مولده و مصوره آدابی را جهت انعقاد صحیح نطفه که مستفاد از احادیث و روایات فراوانی است خدمت عزیزان بیان می‌نماییم:
در ابتدا باید به عرض برسانیم که ازدواج برای انشاء صورت انسانی است نه برای اطفاء شهوت حیوانی و لذا تمام افعال و اعمال مورد قصد قبل و بعد از ازدواج باید به گونه‌ای باشد که بدین مقصود و غایت منتهی شود. زیرا تمامی کیفیات نفسانی و مزاجی و احوال ظاهر و باطن والدین در کیفیت مزاجی و حصول استعداد نطفه انسانی دخیلند و اشخاص مطابق همان کیفیات، دارای اخلاق و احوال گوناگون می‌شوند، چنان که دارای اشخاص گوناگون‌اند. لذا پدر و مادر باید بسیار مراقب اعمال و نیات خود باشند که همه‌ی آنها در نحوه‌ی تکون صورت انسانی دخلی بسزا دارند. پس در ازدواج حرف اطفاء شهوت و زناشویی مطرح نیست بلکه زهدان مادرِ عزیز کارخانه آدم‌سازی است و این صنع الهی باید به بهترین صورت پاک نگاهداشته شود.
ای عزیز! روایات، تفسیر بطون آیات قرآنی‌اند. باید پیش از ازدواج به آداب و احکام جوامع روایی از قبیل بحارالانوار و وافی و وسائل الشیعه و کافی و مانند آنها آشنا و آگاه بوده باشی.
حضرت مولای مکّرمم (حضرت علامه حسن زاده آملی) در شرح فص فاطمیه می‌فرمایند:
" تمام صنایع آدمیان از بری و بحری و فضایی را دستورات و آدابی است که دینِ حفظ و بقاء و دوام آنها‌اند، چنان که اگر هر یک از آنها در کار خود بقدر یک میکرون از دین و آیینش به در رود و به خطا و ناروا حرکت نماید در همان نخستین بار خطا و ناروایی تباه می‌شود و نابود می‌گردد. مثلاً هواپیما از فضا سقوط می‌کند و کشتی در دریا غرق می‌شود، و اتومبیل دچار حوادث گوناگون می‌گردد، و آن چرخ خیاطی خراب می‌شود، و آن ساعت دست تو تباه می‌گردد و از کارش باز می‌ماند و هکذا صنایع بیشمار دیگر؛ و این همه صنایع گوناگون ساخته شخص جناب انسان است که برای بهبودی و درستی هر یک از آنها دستورالعملی در کنارش نهاده است؛ خدای سبحان فرموده است: (وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ) ‌یعنی خداوند شما را و همه‌ی ساخته‌های شما را آفریده است چه این که نطفه‌ها در تحت تدبیر ملکوت به جایی رسیده‌اند که عامل این همه صنایع شگفت شده‌اند. (فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ‌ *خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ‌ *یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرَائِبِ‌). انصاف بده آیا می‌شود صنایع شما را دین و آیین باشد و خود شما که مهمترین صنع الهی هستید و این همه صنایع شگفت گوناگون صنع شما است بی‌دین باشد (مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ‌)..."
بدان که احوال و اوضاع که در حصول مزاج نطفه انسانی که محل قابلِ نفسِ ناطقه و پذیرای آنست، به حصر و ضبط در نمی‌آیند، زیرا تفاوت ازمنه و اختلاف آفاق و اوضاع کواکب و احوال والدین و کیفیت اطعمه و اشربه و هزاران هزار عوامل دیگر در نحوه کیفیت مزاج نطفه دخیل‌اند، و آن نطفه کذابی در چنان اوضاع و احوال مطابق طبیعت و جبلت خود منعقد می‌شود و به وفق آن، قابلیت گرفتنِ عطایا و هبات باری تعالی پیدا می‌کند.
خلاصه این که خُلق و خوی والدین تمامی احوال آنان در اوقات و نیات آنها بلکه احوالِ نفس اوقات در حال انعقاد نطفه و غذای مادر در زمان حمل چون دیگر اوصاف روانی و جسمانی او همه در مزاج طفل تأثیری بسزا دارند، و حق سبحانه از مجرای وجود خود والدین نفخ روح می‌کند و روح از این مجاری رنگ می‌گیرد چون آب آسمان از وادیها.
در دیوان حضرت مولی روحی فداه چنین آمده است:

ای خوش آن کودکی کز آغازش *** طیب و طاهر است زهدانا
بعد از آن مهد ناز او باشد *** همچو زهدان پاک دامانا
ز غذای حلال می‌نوشد *** پاک و پاکیزه شیر پستانا
خوی مادر ز شیر پستانش *** می‌نشیند به طفل آسانا
مادر است صغری و پدر کبری *** خود نتیجه است طفل ایشانا
شرط انتاج این مقدمتین *** اندرین امر هست ایمانا
رنگ گیرد از این مقدمتین *** نفخ روح خدای خلقانا
یا که هر یک دمنده‌ی روح است *** گفته‌ی بعضی از بزرگانا
دامن مادر است پرورده است *** عیسی و موسی بن عمرانا
ز آمنه مادر و ز عبدالله *** پدر است خاتم رسولانا

در اینجا به ذکر ترجمه‌ی روایتی که جناب شیخ صدوق در حدیث اول مجلس هشتاد و چهار امالی خود نقل کرده تبرک می‌جوییم.
رسول الله صلی الله علیه و آله به علی بن ابیطالب علیه السلام چنین سفارش کرد و فرمود:

* یا علی چون عروس را به خانه تو آرند وقتی نشست کفش او را بکن و پایش را بشنوی و آبش را به درِ خانه‌ات بریز که چون چنین کنی خداوند از خانه‌ات هفتاد هزار رنگ فقر را ببر و هفتاد هزار رنگ برکت در آن در آورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فروفرستد که بر سر عروس بگردد تا برکت آن به هر گوشه خانه‌ات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پیسی امان دهد که به او رسند مادامی که در آن خانه است.
* سپس فرمود: یا علی! عروس را در هفته نخستین از خوردن شیرها و سرکه و گشنیز (سبزی اَمزِنا) و سیب ترش بازدار، زیرا که زهدان از این چار، سرد و نازاینده گردد؛ و بوریا در گوشه خانه به از زن نازاینده است. اگر عروس بر سرکه خوردگی خون حیص ببند هیچ گاه به خوبی از آن پاک نگردد. و گشنیز آن خون را در درونش بشوراند و زایمان را بر وی دشوار گرداند. و سیب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بیماری بر وی گردد. سپس فرمود:
* ای علی در هنگام جماع سخن مگو مبادا که فرزند گنگ و لال گردد.
* و به عورت زن (در حین جماع) نگاه نکن که سبب نابینایی فرزند شود.
* و با شهوت زن دیگری در خاطرت با زنت جماع مکن که فرزند مخنّث آید.
* و ایستاده با زنت جماع مکن که از کار خران است و اگر فرزندی آید در فراش، کمیز میزنده (یعنی دچار شب ادراری) شود.
* اول و میانه و آخر ماه مجامعت مکن که دیوانگی و خوره و گیجی به سوی فرزند شتابند.
* بعد از ظهر جماع مکن که اگر فرزندی آورد قیچ (لوچ و دوبین) شود و شیطان به لوچ بودن انسان شاد است.
* کسی که با زن خود در بستر، جنب است قرآن نخواند می‌ترسم آتشی از آسمان فرود آید و هر دو را بسوزاند.
* جماع مکن جز آن که خودت دستمالی داشته باشی و زنت نیز پارچه دیگر که با یک پارچه خود را پاک مکنید که شهوت بر شهوت افتد و مایه‌ی دشمنی بین شما می‌شود و شما را به جدایی و طلاق می‌کشاند.
* در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندی آید بسیار شرور گردد.
* در شب عید اضحی (قربان) جماع مکن که فرزند شش انگشت یا چهار انگشت آید.
* زیر درخت باردار جماع مکن که فرزند جلاد و آدمکش و کدخدا آید.
* در مقابل آفتاب و نور آن جماع مکن مگر آن که هر دو با روپوش باشند که اگر فرزندی آید دائما در سختی و فقر باشد تا بمیرد.
* میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندی آید خونخوار گردد.
* اگر زنت باردار شد بی‌وضو با او جماع مکن که فرزند کوردل و بخیل آید.
* در نیمه شعبان جماع مکن که فرزندی شوم و با خال چهره آید.
* دو روز به آخر ماه مانده با زنت جماع مکن که فرزندی گمرکچی و کمک کننده ظالم آید و جمعی از مردم بدست او هلاک شوند.
* بر سر پشت بامها جماع مکن که فرزند منافق وریاکار و بدعت گذار آید.
* چون قصد سفر داری در شب آن جماع مکن که فرزند ولخرج آید. رسول خدا این آیه را خواند: (إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ) (سوره اسراء /30) به راستی مبذرین برادران شیاطین باشند.
* چون در سفر رفتی تا سه شب جماع مکن که فرزند کمک کننده ظالم و ستمگر بر علیه تو شود.
* در ساعت اول شب با زنت جماع مکن که اگر فرزندی آید، بسا باشد که جادوگر و دنیا طلب درآید.
* ماه در محاق نباشد.
* و با شکم سیر جماع نشود.

و اما اوقات مناسب برای نکاح:

* یا علی شب دوشنبه ملازم جماع باش که اگر فرزندی آید حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا باشد.
* اگر شب سه شنبه جماع کنی و فرزندی آید پس از شهادت به شهادتین، شهادت روزی وی گردد و خداوند با مشرکان او را کیفر نکند و بوی دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاک زبان از غیبت و دورغ و بهتان است.
* اگر شب پنجشنبه جماع کنی و فرزندی آید حاکمی از حکام گردد یا عالمی از علماء.
* در روز پنج شنبه ظهر هنگامی که آفتاب در وسط آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنیا آید تا پیر شود شیطان به او نزدیک نگردد و با فهم باشد و در دین و دنیا سلامت روزیش گردد.
* اگر در شب جمعه با زنت جماع کنی و فرزندی آید سخنور و گویا و زبان آور شود.
* اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندی آید معروف و مشهور و دانشمند گردد.
* اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد امید فرزندی می‌رود که از ابدال باشد ان شاءالله.
* ای علی! سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئیل نگاه داشتم.
بدان که جماع کردن در فرج زن در وقتی که حائض باشد یا با خون نفاس باشد حرام است که از رسول الله (صلی الله علیه و آله) روایت است فرزندی که از آن متولد شود مبتلا به خوره و پیسی گردد و از مابین ناف تا زانو از ایشان تمتع کردن مکروه است. و نیز بعد از پاک شدن از حیض و پیش از غسل کردن بعضی جماع را حرام می‌دانند، و احوط اجتناب است و نیز وطی دبر زن مکروه است و بعضی آن را حرام می‌دانند. در حدیثی منقول است که حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) نهی فرمود از جماع کردن زیر آسمان و بر سر راه که مردم تردد کنند و فرمود که هر که در میان راه جماع کند خدا و ملائکه او را لعنت کنند.
* حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: از کلاغ سه خصلت را بیاموزید؛ اول جماع کردن پنهان را، دوم بامداد به طلب روزی رفتن را و سوم بسیار حذر کردن را.
* در حدیث معتبر از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) منقول است که چون مرد و زن جماع کنند عریان نشوند مانند دو خر، زیرا که اگر چنین کنند ملائکه از ایشان دور می‌شوند.
* در حدیث معتبر دیگر منقول است که مکروه است جماع میان طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از وقت فرو رفتن آفتاب تا برطرف شدن سرخی طرف مغرب.
* علاوه بر توجه به زمان، توجه به جهات نیز در گاه مجامعت مورد اهمیت بسیاری در روایات قرار گرفته است از آن جمله فرموده‌اند: زن و مرد در حین مواقعه رو به قبله یا پشت به قبله نباشند. حکمتش نیز آن است که توجه به هر جهتی را خاصیتی است به حسب نسبت علوی، چنانچه فرموده‌اند: توجه به جانب قطب جنوب و ستاره‌ی سهیل به جهت سهولت ولادت بسیار مؤثر است و به تجربه معلوم شده که اکثر حیوانات عند التولید به آن جانب متوجه می‌شوند و نیز فرموده‌اند: توجه به قطب شمال و دیدن آن و بنات النعش، صحت و تقویت چشم را مفید است. از این نکته‌ی علیا به سر در توجه به کعبه در هنگام صلوة برس که توجه مذکور موجب توجه نفس به عالم قدس می‌گردد.
فافهم!
* در روایت دیگر منقول است که اگر کسی انگشتری با او باشد که بر آن نام خدا نقش کرده باشد، جماع نکند.
در بحار (جلد 62 صفحه‌ی 323) روایتی است که امام فرمود:" من اراد الدخول الحمام للنوره‌ی فلیجتنب الجماع قبل ذلک باثنی عشر ساعة وهو یوم تمام " یعنی هر کسی که اراده‌ی وارد شدن به حمام کرد تا نوره بمالد سزاوار است که قبل از آن تا 12 ساعت یعنی یک روز تمام از جماع کردن پرهیز نماید.
* و نیز گویند: جماع کردن از پهلو باد لقوه می‌آورد و جماع در حمام موجب نزول آب سیاه چشم می‌شود.
* در خزائن نراقی آمده که راه برو بعد از غذا خوردن ولو یک قدم و بخواب بعد از حمام کردن ولو یک لحظه و بول کن بعد از جماع ولو یک قطره.
* اگر در حالت جماع زن بالا قرار گیرد بسیار بد است زیرا ممکن است ذَکَر و مثانه از فشارِ فواره کردنِ آب شهوت زخمی شوند و دور نیست که چیزی از طرف آلت زن به آلت مرد راه یابد. کسی که نیاز به مستراح رفتن دارد و باید خود را از شر ادرار و مدفوع رهایی دهد، نباید قبل از تخلیه جماع کند.
در حال خسته شدن از ورزش یا هر حرکتی خسته کننده جماع خوب نیست.
* در حالی که انسان با واکنش روانی روبرو است مثلاً ناراحت و یا عصبانی است جماع کردن خوب نیست.
* انزالی که از ناحیه‌ی به زن چسبیدن یا بر پوست مالیدن حاصل آید نیز بی ضرر نیست.
* جماع خوب و اصولی آن است که آرزوی جماع به نهایت برسد. یعنی زن و مرد زمانی جماع کنند که این میل در ایشان زیاد شده باشد نه این که از نگاه کردن به زن یا فکر و خیال جماع، خارش و سوزنی در آلت تناسلی مرد ایجاد شده و او را به جماع برانگیزاند، بلکه باید به گونه‌ای باشد که زیاد جمع شدن آب پشت بر انسان فشار آورده و او را به جماع کردن وادار کند.
* وقتی که انسان بسیار سیر است و معده پر از غذا است جماع خوب نیست زیرا جماع در این حال مانع هضم شدن غذا می‌شود.
* شیخ رئیس بوعلی سینا در قانون می‌فرماید: اگر کسی با شکم سیر و پر از غذا می‌خواهد جماع کند حداقل قبل از جماع مدتی حرکت کند که خوراک تا اندازه‌ای در معده جای‌گیر شود و به حال شناور در نیاید، بعد از جماع کردن هم تا می‌تواند زود بخوابد و زیاد بخوابد.
* همچنین کسی که گرسنه است و معده‌اش خالی از خوراک است باز نباید جماع کند که جماع به حالت گرسنگی بیشتر از جماع با شکم سیری زیان دارد زیرا جماع کردن با شکم گرسنه موجب از بین رفتن گرمای طبیعی بدن و گداختگی در تن و سبب دق می‌شود.
* افضل اوقات جماع زمانی است که شخص هضم اول و دوم را پشت سر گذاشته و در اثنای هضم سوم است و آن هنگامی است که غذا در معده هضم شده و دارد از معده سرازیر می‌شود که حدوداً سه یا چهار ساعت بعد از تناول غذا می‌باشد.
* همچنین جماع کردن پس از اسهال و قی نمودن ضرر دارد و باید از آن اجتناب کرد. کسی که بدنش بسیار گرم است یا زیاد احساس سرما می‌کند نباید جماع کند.
* به طور کلی بهترین وقت جماع آن است که شخص به تجربه دریابد که درچه فاصله‌ای از زمان اگر جماع داشته باشد احساس سبکی و استراحت می‌کند و هوسش جمع‌تر می‌شود آن مدت را به ذهن بسپارد و انجام جماع را بر حسب تجربه‌ی بدست آمده تنظیم کند چرا که افراط در جماع باعث بیماریهای بسیاری چون ضعف دماغ و عصب و رعشه و تشنج و ضعف قلب و ضعف بصر و ضعف کبد و ضعف معده می‌گردد.
* جناب رسول الله (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: کراهت دارد این که مرد با زنش بیامیزد در حالی که قبل از آمیزش محتلم بوده باشد تا این که غسل کند از احتلامش، پس اگر بدون غسل آمیخت و بچه‌ای مجنون برای او آمد جز خود، شخص دیگری را ملامت نکند.
* در روایت است که همبستر نشدن با همسر بیش از 4 روز کراهت دارد و بیش از 4 ماه، گناه محسوب می‌شود و طرفین باید استغفار نمایند.
* از آنجا که مبداء و سرچشمه‌ی بیشتر اختلافات زن و مرد در منزل، ارضاء نشدن کامل یکی از طرفین و یا هر دو طرف است لذا زن و مرد باید سعی نمایند همواره بر تمایلات جنسی پاسخ مثبت داده و بر یکدیگر پشت نکنند. در روایات کثرت جماع مستحب شمرده شده و این عمل موجب محبت و الفت بیشتر بین زن و مرد می‌شود اما در عین حال باید توجه نمود که کثرت این عمل نباید به اندازه‌ای برسد که موجب ضعف قوای طرفین و یا عدم امتیاز ایشان از حیواناتی که صورت ملکه‌ی شهوت هستند گردد، حیواناتی چون خروس که صورت ملکه‌ی شهوت و شهوترانی می‌باشند.
* در مکارم الاخلاق از حضرت امیرالمؤمنین علیِ وصی (علیه السلام) روایت است که فرموده: خوابیدن برای زن حلال نیست تا زمانی که خود را بر همسرش عرضه کند، یعنی زن لباس خود را از تن درآورد و به بستر شوهر برود و به او بچسبد.
* در فروع کافی از امام محمد باقر (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد. حضرت به آن زن فرمود: گویا تو از تسویف دهندگانی!؟ پرسید: تسویف دهنده کیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: زنی که شوهرش را برای حاجتی صدا کند و او همچنان شوهر را سر بگرداند تا وقت بگذرد (برای جماع) که شوهر به خواب رود. چنین زنی را ملائکه لعنت کنند تا شوهر از خواب برآید.
* نیز در فروع کافی آمده که امام باقر (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به زنان می‌‎فرمود: وقتی که همسرانتان می‌خواهند با شما نزدیکی کنند نماز خود را به درازا نکشید.
* و نیز آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از مردی سؤال کرد آیا صبح روزه بودی؟ گفت نه! پرسید: آیا فقیری را اطعام کردی؟ گفت: نه! حضرت فرمود: پس برگرد با همسرت نزدیکی کن که برای او مثل صدقه دادن است.
* در حلیة‌المتقین آمده است: زنی خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و شکایت کرد شوهرم به من نزدیکی نمی‌کند. حضرت فرمود: خود را خوشبو کن تا نزدیک تو بیاید. زن گفت: هیچ بویِ خوشی را نگذاشتم مگر آن که خود را به آن خوشبو کردم، اما باز هم از من دوری می‌کند. حضرت فرمود: اگر می‌دانست در آمدن به نزد تو چه ثواب‌هایی دارد از تو دوری نمی‌کرد، ثوابش همانند آن است که شمشیر کشیده و در راه خدا جهاد می‌کند پس چون با تو مجامعت کند گناهان از او بریزد، چنان که برگ از درخت می‌ریزد و چون غسل کند از گناهان خارج شود.
* و در طب الائمه آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر گاه کسی را دردی در بدن به هم رسید یا حرارت بر مزاجش غالب شد با همسر خویش جماع کند تا درد تسکین یابد.
* و در طب الرضا آمده است که امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر گاه گرسنه و تشنه شدی بخور و بنوش و اگر خوابت آمد بخواب و چون بول داشتی بول کن و هر گاه خواستی نزدیکی کنی پس انجام بده. به درستی که هر امری در همان وقت برای بدن بهتر و مفیدتر است.
* و در فروع کافی آمده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: چیزی نیست که ملائکه را حاضر کند مگر آن که مرد با حرص و ولع با همسر خویش بازی و خوش طبعی نماید.
* و در خصال صدوق آمده که امیرالمؤمنین علی وصی (علیه السلام) می‎فرماید: چون یکی از شما خواست با همسر خویش آمیزش کند از شتاب کردن در این کار پرهیز نماید که زنان نیز نیازهایی دارند.
* و در فروع کافی آمده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: چون کسی می‌خواهد با زن خود جماع کند به روش پرندگان و مرغان به نزد او نرود بلکه در ابتدا با او بازی و خوش طبعی کند سپس جماع نماید.
* بر همین اساس جناب سید نعمة الله جزائری در کتاب شیرین «زهرالربیع» روایتی از جناب امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) در آداب جماع نقل نموده و فرموده است: و عنه (علیه السلام) الأمر قبل الوقاع بالمداعبه‌ی و التقبیل و تغمیز الثدیین الان ماء المرأه‌ی یخرج من ثدییها و شهوتها فی وجهها فالتّقبیل طلباً للشهوه‌ی، حتی ترید هی منک ما تریده أنت منها، و أما تغمیز الثدیین فطلباً لنزول مائها حتی یتخلق الوالد من المائین الان البنت اذا تخلّقت من ماء الرجل وحدة تکون سلیطة تشبه الرجال بالاوصاف و قلّة الحیاء و کان العرب اذا أرادوا تشبه الاولاد بهم عمدوا الی مواقعة النساء وقت الرحیل لکثرة مشاغل نسائهم فلا یردن ذلک الامر والرجال تشتهیه فیکون الولد یشبه أباه.
* یعنی از امام هشتم روایت است که قبل از جماع، بازی و خوش طبعی کردن با زن و نیز بوسیدن و مالیدن پستانهای او مستحب است چرا که بدین وسیله آب زن از پستانهای زن خارج شده و شهوت در صورتش آشکار و نمایان می‌شود پس بوسیدن به جهت طلب شهوت نموده است یعنی تا زن اراده کند از مرد آنچه را که مرد از او اراده کرده است. و اما مالیدن پستان به جهت طلب نازل شدن آب زن است تا بدین طریق فرزند از آب زن و مرد متولد شد. زیرا زمانیکه دختر فقط از آب مرد متولد می‌شود سلیطه بار آمده و در اوصاف شباهت به مردان پیدا کرده و کم حیاء می‌شود. و عرب بر این رسم بود که زمانی که اراده می‌کرد فرزندانشان شبیه ایشان شود عمداً جماع با زنان را به وقت کوچ کردن قرار می‌داد چرا که در این زمان زنان مشغله‌ی بسیاری داشته و لذا اراده‌ی مواقعه نمی‌نمودند و فقط مردان به جماع اشتها داشتند، پس فرزند شبیه پدرش می‌شد.
در آخر مطلبی را خدمت زوجهای جوان تقدیم می‌داریم:
* و آن این که اگر اعمال زناشویی ایشان ثمره‌ای ندارد و منجر به حاملگی و تولد فرزند نشد ناامید نشوند و خود را به دست پزشکانی که با تجویز قرص و کپسول و آمپول در پی معالجه‌اند و ادعا می‌کنند با خوردن این قرصهای شیمیایی جماع نتیجه داده و زن حامله می‌شود نسپارند، زیرا این مواد شیمیایی نه تنها کار را درست نمی‌کنند بلکه این صنع الهی اعنی زهدان زن را نابود می‌کنند و زنی را که چه بسا ممکن بود بعدها به روال عادی حامله شود، عقیم کنند. زیرا بسیاری از فرجها به گونه‌ای است که سالیانی پس از ازدواج و همبستری زن و مرد نتیجه داده و منجر به حاملگی می‌شود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت زکریای نبی (علیه السلام) دو نمونه‌ی خوب و کاملی برای اثبات این مدعا هستند که هر دو بزرگوار در سنین پیری صاحب فرزند شدند.
* هیچ زن و مردی به طور طبیعی عقیم نیستند مگر این که حاوی یکی از این دو نشانه باشند؛ یکی آن که زن عادت ماهانه نشود و دیگر این که عانه‌ی زن و مرد بی مو باشد. فقط در این دو صورت زن یا مرد عقیم می‌شوند و راهی برای بچه‌دار شدن آنها نمی‌ماند و غیر از این دو دسته، هر زن و مردی ممکن است حتی پس از گذشتن سالها از ابتدای ازدواجشان بچه‌دار شوند.
* البته شیخ رئیس بوعلی سینا در قانون احتمال بچه دار شدن 4 دسته را ضعیف می‌شمرد؛ اولین دسته افراد مست هستند که معمولاً آب پشت مستان کمتر بچه می‌آورد. دوم پیرانی که بسیار سالخورده‌اند. سوم کسانی که در جماع زیاده روی می‌کنند. چهارم کسانی که ذکَرشان بیش از حد معمولی دراز است زیرا در این حالت، مسافت راهی که آب پشت طی می‌کند دورتر می‌شود و در این مسافت زیاد سرد می‌شود و از حرارت طبیعی‌اش کاسته می‌شود به طوری که تا به زهدان در می‌آید بیشتر بهره رسانی‌اش را از دست داده، از این رو اکثراً جماعِ این دسته مثمر ثمر نیست و بچه نمی‌آورد.
* فقط باید توجه داشت که برای انعقاد نطفه و حصول فرزند باید مدتی از دخول کردن و همبستری با زن پرهیز نمود تا در این مدت رحم زن کاملاً تشنه نطفه مرد گردد و در وقت دخول و انزال، آن را کاملاً به خود جذب نماید. زیرا در بسیاری از مواردی که نکاح حقیقی اعنی همبستری زن و مرد نتیجه نمی‌دهد و منجر به حاملگی نمی‌شود بدین خاطر است که دخول زیاد و پشت سر هم صورت می‌گیرد. تکرّر این عمل باعث شده که رحم گشاد شده و میل آنچنانی به قبول نطفه‌ی مرد نداشته باشد لذا برای نتیجه‌گیری از این عمل، نیکو است که مثلاً چند روز قبل از عادت ماهانه‌ی زن، این عمل ترک شود تا هنگامی که زن از خون پاک شود و بعد از پاک شدن بهترین وقت است برای دخول و انعقاد نطفه، تا جایی که فرزندانی که در چنین ایامی متولد می‌شوند نسبت به دیگر افراد از نشاط و طراوت خاصی برخوردار هستند.

و نیز توجه به این نکات در امر بچه‌دار شدن مهم به نظر می‌رسد:

1. از عزیزان دختران و مادران عزیز استدعا می‌شود که از خوردن سبزی اَمزِنا (گشنیز) و سبزی شاهی (ترتیزک) به شدت خودداری کنند.
2. از خوردن آبی که یخ در آن محلول می‌شود خودداری نمایند و وقتی باردار شدند هرگز از یخ خوردن برخوردار نباشند که بچه را فلج می‌کند و منجر به سزارِین می‌گردد.
3. از خوردن ترشی نارنج خودداری نمایند.
4. زنانی که سقط جنین دارند علاوه از مراعات موارد فوق از تکرر جماع با شوهر نیز پرهیز کنند و اطلاع دهند تا با دستوری خصوصی از سقط جنین جلوگیری شود.
5. زنان باردار در طول بارداری سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف و سوره‌ی مبارکه‌ی مریم را تلاوت کنند.
6. اموری که در نقل و روایات منقوله مطرح شد را جدی بگیرند و برای بچه‌دار شدن حتماً مراعات کنند و اگر در غیر بچه‌داری، نیاز به لقاح پیدا کردند مردها می‌توانند نطفه را در بیرون رحم بریزند و عمل لقاح در اوقات نامناسب انجام دهند که بهترین راه جلوگیری از بچه‌دار شدن، منی را در بیرون رحم ریختن است نه قرص خوردن و عمل عقیم کردن مرد یا زن. زیرا عقیم کردن مرد یا زن حرام می‌باشد.
7. از تقلیل فرزند پرهیز کنید یعنی دختران جوانی که تازه ازدواج می‌کنند حتماً چند تا بچه‌دار شوند که تقلیل نسل شیعه ظلم عظیم به پیامبر و آل پیامبر (علیهم السلام) است به خصوص عزیزانی که سید هستند در صورت امکان بچه‌ها را زیاد کنند که نسل فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فراوان گردد و شعار فرزند کمتر، آسایش بیشتر را یک ظلم آشکار به اهل بیت (علیهم السلام) بدانند مگر جایی که زنان نتوانند بچه‌دار شوند از روی عذر جسمی یا روحی.
8. از خوردن قرص و کپسول خودداری کنند و حتی‌المقدور تن به سزارین در حین زایمان ندهند که به امر الهی فرزند وقتی زمان تولد آن فرد برسد درد زایمان می‌گیرد و این درد به نفع کودک و به خصوص مادر است و برکات جسمی و روحی آن فراوان است که پی بردن به همه اسرار آن از عهده‌ی عقل عادی بشر بیرون است.
9. زنان و مردانی که رحم یا نطفه‌ی ضعیفی دارند برای تقویت آن سبزی ترَه بخورند و نیز پیاز مصرف نمایند و سبزی تره برای تقویت اعصاب کل بدن به خصوص اعصاب رحم زن بسیار مناسب است.
10. بعد از هر مواقعه زن و مرد برای پاک کردن عورت خود از یک پارچه استفاده نکنند بلکه هر یک پارچه‌ای جداگانه مصرف نمایند که یک پارچه موجب دشمنی بین زن و مرد می‌شود و شاید بسیاری از اختلافات زن و شوهرها زیر سر همین نکته باشد که بدان توجه ندارند.
11. بعد از هر مواقعه‌ای زن حداقل تا دو ساعت عورت خود را نشوید (و مردها هم همین طور باشند) تا رحم زن تازه بماند.
12. هر مریضی و نقص خلقت که در فرزندان پدید می‌آید از پدر و مادر است که به قوانین طبیعت و الهی توجه ندارند و بعد می‌گویند که فلان فرزند را خدا این گونه ناقص کرد، در حالی که نمی‌دانند که همه خوبیها مال اوست و هیچ شری به او بر نمی‌گردد «و الخیر بیدیک و الشر لیس الیک» و این ما و شما هستیم که با مراعات نکردن قوانین الهی و قوانین مجعوله‌ در خلقت این گرفتاریها را به بار می‌آوریم سپس آن را به گردن خدا و عالم می‌اندازیم در حالی که او خودش را در خصوص خلقت انسان به (احسن الخالقین) ستوده است. پس شرّ از ما هست و همه خیر مال اوست و از نکو جز نکوئی ناید.
13. با توجه به اصل قبل که همه خیر از اوست و شر از ماست، توجه به آیه‌ی مبارکه‌ی (نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ) امر ضروری است و مردها باید توجه کنند که زنان کشتزارند و خداوند این زمین کشاورزی را به آنها داده تا طبق قوانین و مقررات در آن کشت کنند و نتایج حاصل از آن فرزندان سالم و متدین و موحد قرار دهند. همان گونه که یک کشاورز زمین کشاورزی را بی‌حساب و کتاب کشت نمی‌کند و همه ضوابط زمانی و مکانی و دهها شرایط دیگر را در نظر می‌گیرد، در این زمین زراعی یعنی کارخانه رحم زن هم باید زحمت بکشد و در آن به قوانین طبیعی و الهی کشت کند تا فرزندان نیکو بدست آورد.
14. در امور ازدواج و نکاح و لقاح باید فرمایش معصومین (علیهم السلام) را ملاک قرار دهیم زیرا که استنباط تشریعیات از دل تکوینیات از خصائص انسان کامل و صاحبان نفوس مکتفی معصومین (علیهم السلام) است لذا در روایات منقوله می‌بینید که به چه لطایفی اشاره فرمودند که عقل ما از فهم اسرار آن عاجز و ناتوان است. مثلاً بشر از کجا می‌خواست بفهمد که اگر مردی نطفه را از عقب و پشت وارد رحم زن کند بچه لوچ می‌شود. یا اگر زن و مرد بعد از لقاح برای پاک کردن عورت خود از یک پارچه استفاده نمایند، موجب دشمنی و اختلاف بین آنها می‌شود و هزاران احکام تشریعی دیگر که از دل تکوینیات بیان نمودند که ما را یارای فهم اسرار آنها نیست پس باید میزان را حرف و کلام معصوم قرار داد.
15. از همه مردها و زنها استدعا می‌شود که به قانون طبیعت تن در دهند و اینقدر با صنعت از طبیعت فاصله نگیرند زیرا صنعت از فهم قاصر بشری سرچشمه می‌گیرد ولی طبیعت از علم ذاتی غیبی و احدی ذات لم یزلی بر می‌خیزد لذا به تعبیر مولی و سرورم حضرت علامه عصر و معلم دوران حسن زاده آملی روحی فداه به طبیعیات و قوانین الهی رو آورید و بدان تن دربدهید، همه این نقائص رفع می‌شود. حقاً که چنین است و پدر و مادرها با فاصله گرفتن از طبیعیات این همه گرفتاریها را پدید آوردند و آنگاه به گردن خدا می‌اندازند مثلاً بچه را با بدی خود لوچ بار می‌آورند بعد می‌گویند خدا کرده است در حالی که فرقِ بین ایجاد و اسناد را نمی‌دانند و نیز نمی‌دانند که خدای احسن الخالقین و خدایِ خیرِ محض هرگز شر نمی‌دهد و نباید با دست خود شر درست کرد.
16. از روحانیون عزیز که مبلغین دین مردمند استدعا می‌شود که در امور غذایی و طب و ازدواج و امور علمی و روایی آن درست بررسی نمایند و در منابر آنها را برای مردم بیان کنند که مساجد و حسینیه‌ها کلاس اکابر است و در این کلاسها مردم باید خوب ساخته شوند و بسیاری از گرفتاریهای مردم بر اساس ندانستن آنها است و این هم زیر سر منبری‌های حرف نشنیده خوب تحصیل نکرده است که به صرف چند جمله موعظه اکتفا می‌کنند در حالی که منبرها باید از لطایف علمی و دقایق دینی برخوردار باشد.