مترجم: احمد رازیانی
منبع:راسخون
 

ویروس آنفلوآنزا عاملی است که از پولیوما بزرگ‌تر و پیچیده‌تر است. خارجی‌ترین لایۀ آن یک پوشش غشایی است که در حین رشد ویروس از سطح سلول میزبان کنده شده است. این غشاء ویروسی شامل دو گلیکوپروتئین است: یکی نورانیتیداز (NA) و دیگری هماگلوتینین (HA)، که بیش‌تر برهم‌کنش‌های ویروس با سلول‌ها و مولکول‌ها را آن‌ها تعیین می‌کنند.
ساختار هر دوی این مولکول‌ها اکنون با تحلیل پراش پرتوـXای تعیین شده است (وارگیز و دیگر ؛ ویلسون و دیگر). این دو مولکول اولین پروتئین‌های محصور در غشاء هستند که آن‌ها را با موفقیت متبلور کرده‌اند و از این طریق آن‌ها را مطالعه می‌کنند. NA عمل دفع تفالۀ شکر پایانه از پولی‌ساکاریدهای مرکزی را کاتالیز می‌کند و احتمالاً بدین وسیله تحرک ویروس در منطقۀ عفونت را تسهیل می‌کند. در عوض HA، هیچ‌گونه فعالیت کاتالیزوری شناخته شده‌ای ندارد، و فقط ویروس را به سلول‌های میزبان پیوند می‌دهد.
هر دوی این مولکول‌ها از طریق ناحیه‌های قویاً آب‌گریز، که در خلال فرآیند انحلال‌پذیر کردن لازم برای متبلور کردن جدا شده‌اند، به غشاء قلاب می‌شوند. قسمت حل‌شدنی مولکول‌ها، که از غشاء ویروسی بیرون می‌آیند و در موجود زنده گسترش می‌یابند، در مقایسه با پروتئین کروی معمولی، معماری پیچیده و غریبی دارند. HA یک سه تکه‌ای است که از ناحیۀ ساقه‌گونه‌ای که حدوداً تا فاصلۀ 76Å از غشاء گسترش دارد تشکیل شده است. در سر ساقه یک ناحیۀ کروی وجود دارد که شامل جایگاه‌هایی است که به مولکول‌های خاصی بر روی سطح سلول‌ها و کانون‌هایی که واکنش ایمنی میزبان را برمی‌انگیزند پیوند می‌خورد. این ساقه یک پیچک سه‌لا از مارپیچ‌های آلفا است که در بین پروتئین‌های گلبولی منحصربه‌فرد است.
NA چهار تکه‌ای و شبیه گل است و شامل یک سر پروانه‌ای شکل با تقارن چهارگانه است که توسط ساقۀ نازکی، که قبل از متبلور کردن برداشته می‌شود، به غشاء ویروسی متصل می‌شود. با ترکیب تصاویری که در حضور و غیاب پیوند اسیدسیالیک، که حاصل واکنش است، به دست می‌آید، جایگاه کاتالیزوری NA تعیین شده است. علاوه براین، محل بسیاری از جایگاه‌های پادگنی در NA و HA تعیین شده‌اند. تغییرات در توالی اسیدهای آمینۀ این پروتئین‌ها در انواع مختلف ویروس آنفلوآنزا ویژگی پادگنی ویروس را تغییر می‌دهد و به آن کمک می‌کند تا از آن واکنش ایمنی که بر ضد انواع قبلی به وجود آمده است فرار کند. بدین ترتیب هر چند سال یک‌بار که انواع جدیدی از این ویروس ظاهر می‌شوند ممکن است دوباره به آنفلوآنزا مبتلا شویم. محل این تغییرات دقیقاً در مولکول‌های پروتئین مشخص شده است.
با این که از این مشاهدات هیچ‌گونه استراتژی ساده و آشکاری برای کنترل مرض حاصل نمی‌شود، اما می‌توان آزمایش‌های مهمی با پپتیدهای ویروسی انجام داد. این پپتیدها عوامل بالقوۀ تعیین‌کنندۀ پادگنی را که بین تمامی انواع ویروسی مشترک‌اند مشخص می‌کنند (لرنر).
این عوامل هم ممکن است به نوبۀ خود منجر به واکسن‌هایی با طیف گسترده‌تر شوند. تمام آن‌چه گفته شد از توصیف دقیق سطح ویروس نتیجه می‌شود. این توصیف به ما امکان می‌دهد تا جزئیات اتمی برهم‌کنش ویروس آنفلوآنزا و محیط اطرافش را دریابیم.