2 فروردین 1388 / 24 ربیع الاول 1430 / 22 مارس 2009



جلسه علني مجلس شوراي ملي به منظور اعلام جمهوريت ساختگي رضاخان تشكيل شد. در پي آن جمعي از روحانيون ، اصناف و مردم با اعلام تعطيل عمومي به سوي مجلس حركت كردند . آنان با تجمع در ميدان بهارستان بر ضد جمهوري رضا خاني شعار سر دادند . بتدريج برعده تظاهر كنندگان افزوده مي شد .و همين امر رضا خان را مشوش كرد از اين رو نظاميان تحت امر او عده زيادي را كشتند و يا مجروح و مصدوم ساختند . در همين احوال آيت الله شيخ محمد خالصي زاده براي وعظ و سخنراني بر ضد جمهوري همچون روزهاي گذشته در مسجد سلطاني حضور يافت اما درب هاي مسجد را بسته ديد، از اين رو در مركز بازار مشغول اقامه نماز شد، سپس به اتفاق جمعي از نماز گزاران بسوي مجلس شوراي ملي حركت كرد. گوينده عده نمازگزاران در آن روز بيش از هشت تا ده هزار نفر بود . در پي اين حادثه مجلس شوراي ملي بدون اخذ نتيجه تعطيل شد .
رضاخان پس از به دست گرفتن قدرت، درصدد برآمد تا خود، پادشاهي پهلوي را تأسيس نمايد. از اين رو در ابتدا شعار جمهوري خواهي سر داد تا مقدمه‏اي براي انتقال از قاجار به پهلوي باشد. با اعلام اين خبر، عده زيادي از مردم و روحانيون در ميدان بهارستان، روبروي مجلس شوراي ملي اجتماع نموده و عليه جمهوري و رضاخان شعار مي‏دادند. در نتيجه بين مردم و نظاميان زد و خورد شديدي روي داد كه به كشته و زخمي شدن تعدادي از مردم منجر شد. اين واقعه، رييس مجلس را به واكنش سريعي وا داشت و دستور داد تا مجلس، تكليف سردار سپه را معين كند. اين عكس‏العملِ تند، رضاخان را به ترس و عذرخواهي افكند و سرانجام با اوج‏گيري تظاهرات مردمي در شهرهاي مختلف عليه جمهوري ساختگي رضاخاني، سردار سپه انصراف خود را از جمهوريت اعلام نمود.
در شبِ اول فروردين سال 1306 ش، به هنگام تحويل سال، همسر بي‏شرم رضاخان به همراه عده‏اي از زنان درباري با وضعي زننده و دور از عفت، به آستانه حضرت معصومه(س) در قم رفته و در ايوان آينه جاي گرفتند. چون زنان درباري بدون حجاب، وارد حرم شده بودند، يكي از وعاظ به طرز حجاب آنان اعتراض كرد. در اين حال، عالم پرهيزگار و شجاع. شيخ محمدتقي بافقي بر آنان شوريد و مردم را نيز عليه آنان وادار به اعتراض نمود. وقتي كه اين خبر را به رضاخان گزارش نمودند، وي در روز دوم فروردين با حالتي غضبناك به اتفاق عده‏اي از مسؤولان نظامي وارد قم شد و يكسره به سمت حرم رفته، دستور ضرب و شتم روحانيان و آيت‏اللَّه بافقي را صادر كرد. رضاخان سپس دستور داد كه آيت‏اللَّه بافقي را به شهر ري تبعيد نمايند. سرانجام چند سال بعد اين عالم مجاهد، پس از اخراج رضاخان از ايران به قم بازگشت. برخي از محققان، واكنش تند آيت‏اللَّه بافقي را نسبت به حضور زنان بي‏حجاب در حرم حضرت معصومه(س)، سببِ نزديك به هشت سال تأخير در اعلام رسمي كشف حجاب مي‏دانند. همچنين، شجاعت آيت‏اللَّه بافقي در رويارويي با رضاخان، تأثير شاياني در حوزه علميه قم بر جاي نهاد به طوري كه امام خميني(ره) در درس اخلاقي كه در دهه 1320-1310 در قم مي‏دادند، آيت‏اللَّه بافقي را نمونه‏اي ذكر مي‏كردند كه بايد سرمشق قرار گيرد.
عصر روز دوم فروردين 1342 ش برابر با 25 شوال 1382 ق و مصادف با شهادت امام صادق(ع) بود. به همين مناسبت از طرف آيت‏اللَّه گلپايگاني، مجلس سوگواري در مدرسه فيضيه قم برپا گرديد. پس از شروع مراسم، ناگهان افرادي كه خود را به شكل دهقانان و مردم عادي درآورده بودند، مجلس را به هم زدند. با واكنش مردم و طلاب نسبت به اين موضوع، نيروهاي پليس وارد عمل شده و به ضرب و جرح مردم و طلبه‏ها پرداختند. در اين واقعه، مزدوران پهلوي، تعدادي از طلبه‏ها را از طبقه دوم و پشت بام فيضيه به حياط پرت كردند. عده زيادي كشته و زخمي شدند. اين تهاجم وحشيانه، باعث خشم شديد امام، موضع‏گيري عليه رژيم و انزجار مردم از نظام طاغوتي گرديد. همزمان با هجوم مأموران رژيم شاه به فيضيه، درگيري‏هاي مشابهي در مشهد و تبريز روي داد و علاوه بر ضرب و جرح مردم، تعدادي نيز دستگير شدند.
اين عمليات كه با مراجعه به قرآن كريم، فتح‏المبين نامگذاري شده بود، در چهار مرحله، از دوم تا دهم فروردين 1361 صورت گرفت. رزمندگان اسلام در عمليات فتح‏المبين در جبهه جنوب و غرب دزفول و شوش با دشمن درگير شده و نتايج ذيل را به دست آوردند: تلفات نيروي انساني دشمن: 15 هزار نفر اسير و 25 هزار نفر كشته و زخمي؛ آزادسازي قريب به 2400 كيلومتر مربع از خاك جمهوري اسلامي شامل مراكزي چون سايت و رادار دزفول، جاده مهم دزفول - دهلران؛ رهايي يافتن از زير ديد و توپخانه دشمن در شهرهاي شوش، دزفول و انديمشك و پايگاه شكاري دزفول و... . تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 360 دستگاه انهدامي و 320 دستگاه اغتنامي، هواپيما: 18 فروند انهدامي، خودرو: 300 دستگاه انهدامي و 500 دستگاه اغتنامي، توپخانه: 50 قبضه انهدامي و 165 قبضه اغتنامي.
علي بن هلال كاتب بغدادي مكني به ابوالحسن، ملقب به علاءالدين و معروف به ابن بوّاب، از ادبا، فضلا و مشاهير قرّا و خطاطين و خوشنويسان اوايل قرن پنجم هجري مي‏باشد. وي در حُسن خط و فن كتابتِ نسخ و ثلث بسيار شهره بود و كمتر كسي چون او در اين هنر سرآمد است. وفات ابن بوّاب در سال 413 يا 423 قمري در بغداد واقع شد و در جوار احمد بن حنبل دفن گرديد.
به پيشنهاد ملك فاروق شاه مصر وبا امضاي پيمان ميان دولتهاي اردن، سوريه، عراق، عربستان صعودي ، مصر و يمن، جامعه عرب در قاهره تشكيل شد. هدف از ايجاد اين جامعه، حفظ تماميت ارضي و استقلال كشورهاي عضو و برقراري همكاري نزديك سياسي و اقتصادي و فرهنگي ميان اعضا بود. درسال1979ميلادي مصربه سبب شركت درپيمان كمپ ديويد ازجامعه عرب خارج شد و مركزاين اتحاديه به كشور تونس منتقل شد.
كلود مونه نقاش مشهورو پدرسبك امپرسيونيسم درگذشت. مونه زندگي شختي داشت و هميشه براي بهتركردن هنرش فعاليت و كوشش مي‎كرد. او درابتداي كارازشهرت چنداني برخوردارنبود اما با مجموعه نقاشي نيلوفراهاي آبي شهرت جهاني دست يافت.
جزيره جامائيكا كه در درياي كارائيب و در جنوب كوبا در امريكاي مركزي واقع شده است، در سال 1494م در جريان دومين سفر اكتشافي كريستف كلمب كشف شد و 15 سال بعد در 22 مارس 1509م به خاطر اهميت استراتژيك و بازرگاني آن در درياي كارائيب مورد توجه اسپانيا قرار گرفت و توسط نيروهاي اين كشور اشغال شد. چندين سال بعد، جامائيكا به تصرف انگلستان درآمد و تا قرن هجدهم نيز تحت سلطه كامل انگليس باقي ماند. در اين مدت گروه‏هاي بي‏شماري از كارگران سياه‏پوست، در مزارع نيشكر به كار گرفته شدند و اكثر بوميان جزيره از موطن خود، رانده شدند. در قرن نوزدهم، جامائيكا مانند بسياري ديگر از كشورهاي تحت سلطه استعمار، با نهضت‏هاي رهايى‏بخش و جنبش‏هاي استقلال‏طلب مواجه گرديد. دگرگوني اوضاع بين‏المللي در نيمه دوم قرن بيستم به استقلال جامائيكا در ششم اوت 1962 انجاميد. با اين حال اين كشور همچنان عضوي از جامعه مشترك المنافع است كه حكومت آن، فرمانداري كل و تحت رياست تشريفاتي پادشاه انگلستان مي‏باشد. (ر.ك: 6 اوت)
يوهان ولفگانگ فون گوته اديب نام‏آور آلماني، در 28 اوت 1749م در شهر فرانكفورت آلمان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات ابتدايى، به فراگيري حقوق و پزشكي پرداخت و از آن پس به ادبيات و فلسفه روي آورد. گوته علاوه بر آن، زبان‏هاي لاتين، انگليسي و فرانسوي را نيز آموخت. آثار اوليه گوته، در دوراني از ادبيات آلمان آغاز شد كه آن را دوره توفان و فشار مي‏گويند و پيش درآمد جنبش رمانيتك و داستان‏سرايى بود كه در قرن نوزدهم، سراسر اروپا را در برگرفت. گوته با الهام از تفكر اصالت احساس، به سرودن شعر و غزل همت گماشت و در اين راه، گوي سبقت را از همگان ربود. هم‏چنين گوته با مطالعه ديوان حافظ، شيفته لسان الغيب شيراز شد و تصميم گرفت مضاميني را كه از ادبيات مشرق زمين مورد توجهش قرار گرفته در قالب اشعاري به زبان آلماني بريزد. وي در ملحقات اين اثر كه به ديوان شرقي معروف است، به ستايش قرآن و پيامبر عالي‏قدر اسلام(ص) پرداخته و مي‏گويد: "قرآن را بايد قانون خدايى دانست و نبايد آن را مانند كتاب‏هايى تصور كرد كه براي تدريس يا تفريح همنوعان مي‏نويسند. امعان‏نظر در قرآن، ما ذا مجذوب مي‏كند و به شگفت مي‏آورد و سرانجام به تعظيم و احترام وادار مي‏نمايد" از ديدگاه گوته "سبك قرآن برطبق موضوع و هدفش داراي روشي جدي توأم با بزرگ منشي و تهديد كننده و حقيقتاً با احترام همراه است". وي تصريح مي‏نمايد: "هرگاه معناي اسلامْ تسليم شدن به اراده خداوند جهان مي‏باشد، پس ما همگي در اسلام زندگي مي‏كنيم و مسلمان مي‏ميريم". ولفگانگ گوته يكي از با استعدادترين و در عين حال يكي از ناآرام‏ترين عُشّاق عصرِ خود بود. سراسر زندگيش سرشار از شور و نشاط و التهاب تازه و كارهاي نو و جستجو بود، گوته هم عاصي بود هم محافظه كار، هم مسيحي بود، هم بي‏دين، هم مريد شيطان بود هم تابع پاكان. عمرش را وقف نقاشي انسان و طبيعت كرد و به كلمات بي‏جان، حيات بخشيد. گوته مقالاتي در گياه‏شناسي و فيزيولوژي نوشت و يك نظريه تازه علمي را در باب رنگ‏ها تكميل كرد. او هم‏چنين فلسفه خويش را بر مبناي سرگذشت واقعي انسان، پايه‏گذاري نمود. گوته بزرگ‏ترين شخصيت ادبي قرن نوزدهم و يكي از برجسته‏ترين نوابغ تاريخ بشر محسوب مي‏شود. روح بلند پرواز، قوه تخيل بي‏نظير، قدرت بيان و قلم سحرآميز او در مردم آلمان سخت اثر كرد و او را سرآمد شعرا و نويسندگانِ آن كشور نمود به طوري كه او را پدر ادبيات آلمان لقب داده‏اند. مهم‏ترين اثر گوته، فاوسْتْ نام دارد كه بايد گفت ثمره شصت سال كار مداوم و عميق اوست كه در واقع سرگذشت خود اوست. فاوست، سرگذشت كيمياگري است كه مي‏خواهد بر همه اسرار طبيعت دست يابد و راهي به جانب ماوراءالطبيعه بگشايد. گوته از نظر ادبي در آلمان داراي همان مقامي است كه دانته در ايتاليا و شكسْپير در انگلستان داشته‏اند و كمتر شخصيتي چون گوته در ادبيات جهان چنين نفوذي داشته‏اند. وي نمايش‏نامه‏نويسي دانشمند بود و علاوه بر آن، داستان‏ها و سفرنامه‏هايي از خود باقي گذارد كه ايفي ژني، سرگذشت نامه‏ها، ورتر، سفر ايتاليا و... از آن جمله‏اند. گوته سرانجام در 22 مارس 1832م در 83 سالگي درگذشت.
در 22 مارس 1881م اتحاديه بين المللي فوتبال به منظور نظارت بر مسابقه‏هاي فوتبال در ميان كشورهاي جهان به وجود آمد. تا قبل از تشكيل اين اتحاديه، مسابقات فوتبال در داخل كشورها و به صورت غير رسمي انجام مي‏شد. اتحاديه بين‏المللي فوتبال كه هم اكنون فيفا (فدراسيون بين‏المللي فوتبال) خوانده مي‏شود، با هدف انجام مسابقات فوتبال، ميان تيم‏هاي ملي كشورها با سازمان‏دهي و قوانين يكسان، تأسيس شد. لازم به ذكر است كه اولين مسابقه بين‏المللي رسمي فوتبال در سال 1901، ميان انگليس و آلمان برگزار شد.
اتحاديه يا جامعه عرب اتحاديه‏اي است كه به پيشنهاد ملك فاروق پادشاه وقتِ مصر و با امضاي پيماني توسط دولت‏هاي سوريه، عراق، اردن، عربستان، مصر و يمن در 22 مارس 1945م به وجود آمد. طرح تأسيس اين اتحاديه در اجلاسي كه در 25 سپتامبر 1944م در بندر اسكندريه مصر تشكيل شد به تصويب رسيده بود و هدف از تشكيل اين اتحاديه، حفظ تماميت ارضي و استقلال كشورهاي عضو و برقراري همكاري نزديك سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميان اعضا بوده است. در نخستين كنفرانس اين اتحاديه، نمايندگاني از اعراب فلسطين هم شركت داشتند و هدف اتحاديه نيز بيشتر مبارزه با فكر تشكيل يك دولت يهودي در فلسطين بود. پس از تشكيل رژيم صهيونيستي و وقوع جنگ‏هاي اعراب و اسرائيل، اتحاديه عرب با هدف مبارزه با اين رژيم و احقاق حقوق فلسطيني‏ها به فعاليت خود ادامه داد ولي با بروز اختلاف بين خود كشورهاي عربي، جلسات اين اتحاديه بيشتر به بحث و گفتگو درباره مسائل مورد اختلاف اعراب اختصاص يافت. پس از چندي كشورهاي عربي ليبي، سودان، تونس، مغرب، الجزاير، بحرين، جيبوتي، كويت، لبنان، موريتاني، عمان، قطر، سومالي، امارات متحده عربي و سازمان آزادي بخش فلسطين نيز به اين اتحاديه پيوستند و اتحاديه عرب با بيش از بيست كشور عربي، كار خود را ادامه داد. در سال 1950، تعدادي از اعضاي اتحاديه، يك قرارداد امنيت جمعي امضا كردند و در 1962م اين اتحاديه تصميم به ايجاد يك فرماندهي نظامي مشترك گرفت. اما همكاري‏هاي نظامي در اتحاديه عرب، عملاً تحقق نيافت و كشورهاي خط مقدم نبرد با رژيم صهيونيستي در جنگ‏هاي خود با اين رژيم تنها ماندند. در سال 1979م به دنبال امضاي قرار داد جداگانه صلح بين مصر و رژيم صهيونيستي در كمپ ديويد، مصر كه خود بنيان‏گذار اتحاديه عرب بود، از اين سازمان اخراج شد و مقر اتحاديه عرب از قاهره به تونس انتقال يافت. ده سال بعد در سال 1989م، مصر مجدداً به عضويت اتحاديه پذيرفته شد و با توجه به اين واقعيت كه در سياست مصر نسبت به اسرائيل تغييري حاصل نشده است، پذيرش مجدد مصر به عضويت اتحاديه عرب را مي‏توان به عنوان عقب گرد سياست اتحاديه عرب در قبال رژيم صهيونيستي تلقي نمود. اتحاديه عرب علي رغم در اختيار داشتن سرزمين‏هاي وسيع و ثروت و منابع انبوه خدادادي، نقش چندان مهمي در سياست‏هاي كلان جهان ندارد و در بسياري از مسائلي كه حتي به خود جامعه عرب مربوط مي‏شود منفعلانه عمل مي‏كند. علاوه بر اين، وجود اختلافات متعدد در داخل اتحاديه عرب، مانع از مطرح شدن اين اتحاديه به عنوان نهادي قدرت‏مند و صاحب نفوذ در منطقه و جهان شده است.
كشور اردن كه نام رسمي آن پادشاهي هاشمي اردن است، در غرب آسيا و در ميان 4 كشور عراق، عربستان، سوريه و فلسطين قرار گرفته است. مساحت اردن 89/326 كيلومتر مربع و جمعيت آن قريب به 5 ميليون نفر مي‏باشد كه پيش‏بيني مي‏شود جمعيت آن تا سال 2020م نزديك به 8 ميليون نفر گردد. پايتخت اردن، شهر اَمّان و واحد پول اين كشور، دينار مي‏باشد كه بيش از 90% از مردم اردن ملّيت عرب داشته و به زبان عربي سخن مي‏گويند و اكثريت قريب به مطلق جمعيت آن مسلمانند. نوع حكومت و نظام سياسي حاكم بر اردن مشروطه سلطنتي است و اختيارات اجرايى و تعيين خط مشي سياسي كشور در دست پادشاه است. كشور اردن از ديرباز همواره تحت تسلط ديگر كشورها بوده و خود كمترْ دولتي مستقل داشته است. تا اين كه امپراتوري عثماني، اردن و ساير كشورهاي هم‏جوار آن را تسخير كرده و آن را به صورت يكي از ايالات خود درآورد. پس از كوتاه شدن دست عثماني از اين منطقه در سال‏هاي پس از جنگ جهاني اول، اردن به تحت الحمايگي انگليس درآمد. بعد از سي سال تسلط انگليس بر اين كشور، سرانجام اردن در 22 مارس 1946م استقلال يافت و يكي از سرسپردگان انگليس به نام عبداللَّه به پادشاهي رسيد. پس از چند سال و با قتل او، فرزندش طلال جانشين او شد و يك سال بعد نيز، پسرش شاه حسين اردني به سلطنت دست يافت. كه دوران پادشاهي وي 46 سال به طول انجاميد. در حال حاضر نيز، ملك عبداللَّه دوم بر اين كشور حكومت مي‏كند.
جورج آلفرد لئون سارتون، مصنّف نامدار بلژيكي و برجسته‏ترين مورخ علم و خاورشناس معروف اين كشور در 31 اوت 1884م به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در رشته فلسفه به پايان رسانيد و سپس به فراگيري علوم طبيعي، رياضيات و شيمي پرداخت. سارتون پس از اخذ درجه دكتراي خود به تدريس روي آورد و از آن پس، مدت 45 سال از زندگي خويش را به تحقيق و تتبّع و موشكافي درباره تاريخ علم و حكمت اختصاص داد. پروفسور سارتون در سال 1931م كتاب تاريخ علم و هومانيسم جديد را منتشر كرد كه در نتيجه آن، آوازه‏اش بلند گرديد. او به زبان‏هاي عربي، فرانسه، انگليسي، آلماني، يوناني، لاتيني، اسپانيايى و ايتاليايى تسلط داشت و با زبان‏هاي سانسكريت، چيني و ژاپني نيز آشنا بود. هم‏چنين كتاب مقدمه بر تاريخ علم در 2 جلد، بهترين و جامع‏ترين تصنيف دكتر سارتون مي‏باشد كه حاوي سير دانش از قديم‏ترين ادوار تاريخي تا دوره رنسانس يا رستاخير علمي مغرب زمين است. اين كتاب كه ثمره درايت شگرف و نتيجه بيش از چهل سال تحقيق و موشكافي سارتون است. از ممتازترين آثار علم و معرفت به شمار مي‏رود و به زبان‏هاي زنده دنيا ترجمه شده است. اين دانشمند بلژيكي، بيش از پانصد مقاله علمي در موضوع تاريخ علم، تاريخ فلسفه، هنرآسيايى، فرهنگ عربي و اسلامي در مجلات مختلف اروپا و امريكا نوشته است كه در موضع مباحث مربوط به شرق و غرب و اسلام، تا حدودي منصفانه قضاوت كرده است. سارتون يكي از بنيان‏گذاران فرهنگستان بين‏المللي تاريخ علم بود و تا آخر عمر نيز رياست آن را برعهده داشت. جورج سارتون را دانشمندي خوانده‏اند كه در رشته تاريخ علوم، از لحاظ جامعيت، كسي به او نمي‏رسد. وي در بيش از ده فرهنگستان، انجمن و مؤسسه علمي عضويت داشت و جوايز متعددي را در طول حيات علمي خود دريافت كرد. جورج آلفرد لئون سارتون سرانجام در 22 مارس 1956م در 72 سالگي در گذشت.
رشد فزاينده جمعيت و افزايش مصرف آب، قطع بي رويّه درختان جنگل‏ها و تغيير اكوسيستم طبيعت، رشد شهرسازي و افزايش صنايع آلوده كننده آب، شيوه‏هاي نامناسب و غير اصولي كشاورزي، احداث سدهاي مخزني و ايجاد درياچه‏هاي مصنوعي، همگي از عوامل نابودي چرخه منظم آب در سطح جهان است كه نوعي تهديد جدي براي جامعه بشري محسوب مي‏شوند. از اين‏رو و در راستاي آگاه ساختن جهانيان به اهميت روزافزون آب و ايجاد سيستم‏هاي جهاني و توسعه منابع آب، در كنفرانس جهاني توسعه و محيط زيست كه در سال 1992م در شهر ريودو ژانيروي برزيل تشكيل شد، روز بيست و دوم مارس برابر با دوم فروردين به عنوان روز جهاني آب معين شد و در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به تصويب رسيد.
شيخ احمد ياسين، رهبر معنوي جنبش مقاومت اسلامي فلسطين، حماس، در ماه ژوئن 1936م در سرزمين فلسطين به دنيا آمد. هم‏زمان بااعلام موجوديت رژيم اشغال‏گر قدس در سال 1948م، شيخ احمد ياسين به علت تجاوز رژيم صهيونيستي، خانه و كاشانه خود را ترك كرد و به همراه خانواده در غزّه سكونت گزيد. وي از آن پس به تحصيل و كار پرداخت و در همان زمان، بر اثر حادثه‏اي، دچار آسيب ديدگي و قطع نخاع گرديد. با اين حال تحصيلات خود را ادامه داد و وارد دانشگاه عين شمس در مصر شد. توانايي شيخ احمد ياسين در سخنراني و گرايش وي به جنبش اسلامي اخوان المسلمين مصر باعث شد تا مدت‏ها تحت تعقيب پليس مصر قرار گيرد و مدتي هم زنداني شود. پس از وقوع جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1967م و شكست اعراب، شيخ احمدياسين با رها كردن درس و دانشگاه و بازگشت به نوار غزه، در مساجد اين شهر به سخنراني پرداخت و مردم را به مقاومت فراخواند. وي ضمن انجام فعاليت‏هاي اجتماعي و فرهنگي، به جمع‏آوري كمك‏ها و ياري رساندن به خانواده‏هاي اسراء و شهدا پرداخت و مجتمع اسلامي غزه را بنيان نهاد. بر اثر فعاليت‏هاي شيخ احمدياسين كه در مقاومت فلسطين موثر بود، وي در سال 1982م توسط رژيم صهيونيستي دستگير و به سيزده سال زندان محكوم شد، اما پس از سه سال در جريان مبادله اسراء آزاد گرديد. او پس از آزادي از زندان، نه تنها دست از مبارزه برنداشت بلكه در سال 1987م به همراه چند نفر از همرزمان و همفكران خود، تشكيلات جديدي به راه انداخت كه جنبش مقاومت اسلامي فلسطين، موسوم به حماس، نام گرفت. نقش حماس در انتفاضه فلسطين با محور قرار دادن مساجد در طول ساليان فعاليت خود، بسيار گسترده و فراگير بوده، ضمن آن‏كه اين جنبش در تشكيلات وسيع خود، شاخه‏هاي نظامي و امنيتي داشت كه فعاليت‏هاي نظامي و امنيتي خود را به صورت غيرعلني و زير زميني انجام مي‏دهد در جريان اين مبارزات، تهديدات فراواني عليه شيخ احمد ياسين صورت گرفت و بسياري از همراهان او و در اين جنبش، توسط جوخه‏هاي مرگ رژيم صهيونيستي به شهادت رسيدند. با ادامه مبارزات شيخ احمد ياسين، رژيم صهيونيستي وي را بار ديگر درماه مه سال 1989م به زندان افكند و پس از مدت بيش از هشت سال، در سال 1997م از زندان دهشتناك صهيونيست‏ها رهايي يافت. شيخ احمد ياسين پس از آزادي، مبارزات خود را بيشتر از گذشته ادامه داد و به عنوان رهبر معنوي جنبش حماس، انتفاضه مقدس مسجدالاقصي را هدايت مي‏كرد. وي تنها راه غلبه بر رژيم صهيونيستي را مبارزه مي‏دانست و با هرگونه سازش و مذاكره با اين رژيم مخالف بود. وي در اواخر عمر چندين بار تهديد به مرگ شد ولي او بدون هراس از مرگ، به استقبال شهادت شتافت. شيخ احمد ياسين سرانجام در بامداد روز بيست و دوم مارس 2004م پس از اقامه نماز صبح، توسط بالگردهاي رژيم صهيونيستي هدف شليك سه موشك قرار گرفت و به همراه هشت تن ديگر به شهادت رسيد. وي در اين هنگام 68 سال داشت. هزاران نفر از مردم فلسطين، در مراسم تشييع با شكوه پيكر شيخ احمد ياسين، بر ادامه راه او تاكيد كردند و خواهان ادامه انتفاضه فلسطين شدند.