افزایش بهرهوری در خانواده
افزایش بهرهوری در خانواده
افزایش بهرهوری در خانواده
نويسنده: دکتر زهرا افشاری
بهرهوری را در خانواده چگونه افزایش دهیم ؟
آشنائی با اصول اقتصاد خانواده...
صرفنظر از این که درآمد خانوادهها چه مقدار باشد، خانواده غنی باشد یا فقیر، درآمد خانوادهها صرف خرید تعدادی کالا (نه یک کالا) میشود. یعنی خانواده درآمد خود را صرف خرید فقط یک کالا مثل گوشت، سیبزمینی و... نمیکند و آن را به انواع کالاها، غذا، پوشاک، مسکن و... اختصاص میدهد. حتی برای تهیه یک نوع غذا هم به تعداد زیادی از مواد نیاز دارد.
از آنجا که رضایت خاطر در افراد و خانوادههای مختلف با مصرف کالاهای گوناگون بهدست میآید، هر خانواده مجبور به انتخاب مستقل است. بنابراین، یک انتخاب واحد برای تمامی خانوادهها وجود ندارد.
باید توجه داشت که مطلوبیت (رضایت) خانواده را نمیتوان با ماشین حساب تعیین و یا به دقت اندازهگیری کرد. مطلوبیت با احساس و برداشت، محاسبه میشود. همانطور که پروانه بدون آموزش پرواز میکند، خانواده هم حتی بدون خواندن این فصل میتواند تصمیم عقلانی بگیرد.
فرض کنید که در یک روز گرم تابستان، پس از ساعتها تحمل گرما بهخانه میآیید. نوشیدن آب گوارا یا شربت خنک، برای شما لذت زیادی دارد. مادر دومین لیوان آب را به شما میدهد دومین لیوان آب را میخورید و لذت میبرید. ولی واضح است که لذت لیوان اول بسیار بیش از لذت لیوان دوم است. اگر مادر مرتب لیوان سوم و چهارم و... را به شما بدهد، رفتهرفته لیوان بعدی لذت کمتری از لیوان قبلی ایجاد میکند تا جائی میرسد که نه تنها از خوردن نوشیدنی لذت نمیبرید بلکه با عدم لذت هم مواجه میشوید. به عبارت دیگر، اگر شما یک لیوان نوشابه را با لذت بخورید میتوان گفت مطلوبیت مثبت دارد. نوشابه اول لذت بسیار بالائی دارد. ولی با خوردن نوشابههای بعدی لذت، کمتر و کمتر میشود و بهصفر میرسد و در نهایت با عدم لذت مواجه میشویم.
اگر گفته شود که افراد در دور افتادهترین و فقیرترین نقاط فقط به فکر سیر کردن شکم خود هستند، دور از واقعیت است. آنها بنابر طبیعت انسانی، به غیر از غذا به سایر کالاها و خدمات نیز نیاز دارند.
از آنجا که درآمد برخی خانوادهها به مقداری نیست تا هر اندازه که تمایل دارند که کالاها و خدمات استفاده کنند، از این رو مجبورند که از مصرف یک یا چند نوع کالا بکاهند.
برای این منظور، خانواده به چند مورد توجه میکند:
▪ اول: خانواده به درآمد خود توجه میکند. هرچه درآمد بالاتر باشد، خرید تعداد بیشتری از کالاها و تهیه خدمات امکانپذیر است.
▪ دوم: کالاها را میتوان به دو گروه ضروری و غیر ضروری تقسیم کرد، بدیهی است اولویت را باید به گروه کالاهای ضروری داد.
▪ سوم: بعضی از کالاها هستند که میتوانند جانشین یکدیگر شوند. برای مثال در زمینه مواد غذائی میتوان انواع مختلف گوشت را جایگزین یکدیگر کرد، برای بدست آوردن پروتئین مورد نیاز میتوان از انواع تأمین کنندههای پروتئین استفاده کرد و یا انواع مختلف نان، برنج و سیبزمینی جانشین همدیگر هستند. این کالاها راکالاهای جانشین میگویند.
▪ چهارم: بعضی از کالاها از قبیل گوشت، کفش دستدوز و... را کالای مرغوب میگویند. منظور از مرغوب، کیفیت کالا نیست. بلکه قیمت آن است. برخی از کالاها مثل سیبزمینی (در مقابل برنج) را نیز کالای نامرغوب میگویند.
خانوادهها با افزایش درآمد، سعی میکنند کالای مرغوب را جایگزین کالای نامرغوب کنند. ینی با افزایش درآمد، مردم سعی میکنند غذای مرغوبتر، کفش مرغوبتر، اتومبیل مرغوبتر و... خریداری کنند.
▪ پنجم: همه ما وقتی به خرید میرویم، قبل از هر چیز به قیمت کالاها نگاه میکنیم. برای مثال، در ابتدای فصل بهار، به سبب آنکه قیمت هندوانه گران است، خانوادههای دارا هم مقدار کمتری از آن را خریداری میکنند، ولی در فصل تابستان که قیمت هندوانه ارزانتر است، مقدار بیشتری توسط طبقات مختلف خریداری میشود.
هرچند که رفتار انسانها شباهت بسیاری به هم دارد، ولی خصوصیات هیچ دو فردی با هم یکسان نیست. این تفاوت در خصوصیات فراتر از اختلافهای ناشی از استعداد، شخصیت، ظاهر و مسوولیت افراد است. همواره ما شاهد هستیم که سلیقه و تمایلات افراد، مورد پرسش دیگران قرار میگیرد و گاهی اوقات به شکل ناپسندی در جامعه روز میکند. مثلاً این چه رنگ لباسی است که فلانی پوشیده است؟ این چه غذائی است؟
ارزشها حتی اگر برای عدهای از افراد یکسان باشد، برای گروهی از اشخاص در مقایسه با دستهای دیگر متفاو است.
همچنان که رفتار غذائی در خانوادههای مختلف در یک شهر و یا در نقاط مختلف کشور متفاوت بوده و رفتار غذائی یک خانواده مورد پسند خانواده دیگر قرار نمیگیرد، این تفاوت سلیقه در مورد تمامی کالاهای مصرفی خانواده اعم از پوشاک، مسکن تزئین خانه و... نیز مشاهده میشود. البته بعضی از این تفاوتها جنبه فرهنگی و سنتی دارد و برخی دیگر کاملاً فردی است.
تمایلات و ترجیحات افراد، متفاوت است. از این رو هیچ دو خانوادهای را نمیتوان یافت که با دو سبد یکسان از فروشگاه خارج شوند. تنوع ترجیحات افراد یکی از مهمترین حقایق زندگی بشر است. لذت (مطلوبیت) به ترجیحات درونی بستگی دارد و مستقل از درآمد و یا قیمت است. بههمین، دلیل انواع کالاها در اقتصاد تولید میشود و افراد با انواع ترجیحات و سلیقهها کالاهای مختلف را انتخاب میکنند.
خانوادهای که در ماه ۲۴۰ هزار تومان درآمد دارد، به دو نوع ماده غذائی و غیر غذائی نیازمند است. قیمت خرید یک واحد ماده غذائی و غیر غذائی به ترتیب ۴۰۰۰۰ و ۶۰۰۰۰ هزار تومان است. شیوههای مختلفی برای انتخاب این خانواده وجود دارد.
اگر خانواده فوق تمام درآمد خود را به مواد غذائی اختصاص دهد، ۶ واحد موادغذائی بهدست میآورد، ولی مواد غیر غذائی نمیتواند تهیه کند. مسلماً این ترکیب را انتخاب نمیکند، چون خانواده به کالاهای دیگر هم نیازمند است.
همچنین اگر تمام درآمد را به مواد غیر غذائی اختصاص دهد، ۴ واحد مواد غیر غذائی میتواند مصرف کند. آیا خانواده این ترکیب را انتخاب میکند؟ مسلماً خیر!
پس چه ترکیبی از مواد غذائی ـ غیر غذائی را انتخاب میکند؟ قطعاً همه خانوادههای با درآمد ۲۴۰ هزار تومان یکسان عمل نمیکنند. با توجه به سلیقه، وضعیت خانواده، سن، تعداد فرزندان و... هر خانواده ترکیبی از دو گروه کالاها را انتخاب میکند که بالاترین لذت (مطلوبیت) را فراهم میکند.
چگونه درآمد خود را بین مخارج مختلف خانواده تقسیم کنیم؟
درآمد خانواده از دو منبع اساسی تأمین میشود:
▪ درآمد حاصله از کار
▪ درآمد حاصله از سرمایه
بخش عمده درآمد خانوادهها از محل کار بهدست میآید و درآمد حاصل از سرمایه، درصد کمی از درآمد خانوادههای متوسط را در بردارد. علاوه بر این، بعضی از خانوادهها از ثروت، کسب درآمد میکنند و یا تحت پوشش نهادهای مختلف مثل بهزیستی، کمیته امداد امام و...هستند. خانوادهها، خریدهای خود را با توجه بهدرآمد انجام میدهند. انتخاب در بسیاری از موارد، با توجه به سطح پائین درآمد، بسیار مشکل است. گاهی اوقات خانواده برای اینکه بتواند نیازهای خود را تأمین کند زیر بار قرض میرود، ولی قرض باید پرداخته شود.
با ساعات کار بیشتر و یا با افزایش تعداد شاغلین یک خانواده، درآمد خانواده افزایش مییابد، ولی راههای افزایش درآمد نیز محدودیتهای خود را دارد و زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین یکی از تصمیمات، انتخاب بین ساعت کار و ساعت فراغت هر یک از افراد خانواده است. هم چنین اینکه چه کسی باید کار کند؟ کجا کار کند؟ چند ساعت کار کند؟ و... از دیگر تصمیماتی است که در خانواده باید اتخاذ شود. بدیهی است که با توجه به ترجیحات هر یک از افراد خانواده، تصمیمهای متفاوتی میتوان گرفت. همچنین تصمیمهای دیگر مانند این که یک فرد در خانواده چند سال درس بخواند، چه رشتهای بخواند، چه مقدار از درآمد را صرف آموزش کند.
اگرچه ممکن است تصمیمگیری در مورد فردآسان باشد، ولی در مورد تمام افراد خانواده کاری بس مشکل است. بنابراین، با توجه به شرایط هر فرد و ترجیحات افراد خانواده، تصمیمگیری متفاوتی اتخاذ میشود.
مدیریت دارائیهای خانواده نیز با توجه به ترجیحات فرد و خانواده تعیین میشود. دارائیها را میتوان به شکلهای مختلف نگهداری کرد. سهام، اوراق مشارکت و... سایر کالاهای با ارزش از این رو انتخابهای مختلفی برای خانواده وجود دارد که باید برای آن تصمیمگیری شود.
همانطور که گفتیم، هیچ انسانی نیست که بتواند به تمام خواستههای خود و به هر اندازه که میخواهد دست یابد. با توجه به محدودیتها و امکانات خانواده، تصمیمگیری صحیح بسیار مهم است. از این رو باید در انجام تمامی کارها و در تمام انتخابها، روشی را انتخاب کنیم که به خواست خود به کمترین هزینه دست یابیم. پس تنها برای بالا بودن مطلوبیت، کسب درآمد بیشتر لازم نیست. میتوان با اتخاذ روشهای علمی که هزینه را کاهش میدهد مطلوبیت خانواده را بالا برد. کم کردن هزینه به معنی بدتر زندگی کردن نیست.
فرض کنید برای پخت برنج میتوانید از برق، گاز و... استفاده کنید. اما از کدام یک استفاده میکنید؟ بدیهی است که بدون توجه به قیمت نفت و برق و گاز نمیتوانید به این پرسش پاسخ دهید.
بنابراین، اگر خانم خانهدار از وسایل گازسوز برای طبخ غذا استفاده کند، بدون این که کیفیت غذا تغییر کند، صرفهجوئی بیشتری در هزینههای خانواده انجام میشود. اگرچه در کسب درآمد این خانواده هیچ تغییری حاصل نشده است، ولی خانواده میتواند خواستههای بیشتری را تأمین کند.
برای کاهش هزینه خانواده، قبل از استفاده از هر روشی، قیمت روشهای مختلف را با هم مقایسه کنید. آنگاه از روشی استفاده کنید که پائینترین هزینه را برای خانواده داشته باشد.
در انتخاب وسایل زندگی با توجه به قیمت نفت، گاز برق، آن وسیلهای را انتخاب کنید که بتوانید به خواست خود به کمترین هزینه دست یابید. اگر گاز ارزان است، از استفاده کالاهای برقی برای سوخت خودداری کنید و سعی کنید وسایل را گازسوز کنید.
انتخابی را انجام دهید که:
۱) بین درآمد و هزینه تعادل برقرار باشد.
۲) با توجه به تفاوت در ترجیحات، سلیقه، فرهنگ حاکم در جامعه و خانواده، انتخابی را انجام دهید که وقتی به آن انتخاب دست یافتید به منظور تغییر آن، تلاش مجددی صورت نگیرد.
خانوادهها یکی از مهمترین تصمیم گیرندگان اقتصادی کشور هستند که رفتار آنها بر عملکرد کل اقتصاد اثر میگذارد. خانوادهها با بازارهای مختلف در ارتباط هستند. افراد خانواده در بازار کار میکنند و در ازای کار، دستمزد دریافت میکنند. بخشی از ثروت (پسانداز) خود را صرف خرید سهام و... میکنند. بنابراین، با بازار سرمایه مرتبط هستند و از آنها دستمزد و بهره دریافت میکنند. درآمد کسب شده از دو بازار کار و سرمایه، درآمد خانواده را تشکیل میدهد. بخشی از این درآمد صرف خرید کالاها و خدمات میشود. خانواده به بازار محصول و خدمات مراجعه و با پرداخت بخشی از درآمد خود، از کالاها و خدمات استفاده و بخشی دیگر از درآمد را پسانداز میکند.
رابطه بین خانواده و بازار از طریق سه بازار تأمین میشود:
۱) بازار عوامل تولید:
خانواده، کار و سرمایه و پسانداز خود را به آن عرضه میکند. بنگاهها خریدار آن هستند و در عوض به خانواده سود (دستمزد) میدهند.
۲) بازار کالاهای مصرفی:
خانواده، کالاهای مورد نیاز را با صرف بخشی از درآمد خریداری میکند. همچنین خدمات مورد نیاز مثل آموزش، بهداشت، حمل و نقل، ایاب و ذهاب و... از این بازار تأمین میشود.
۳) بازار مالی:
خانواده پسانداز خود را صرف خرید سهام، اوراق قرضه و یا سپردهگذاری میکند.
بنابراین، خانوادهها تنها منبع عرضه کننده نیروی کار جامعه هستند. لذا یکی از مهمترین عوامل تولید جامعه، یعنی نیروی انسانی را فراهم میکنند. همچنین خانوادهها میتوانند بخش مهمی از سرمایه فیزیکی اقتصاد را از طریق سپردهگذاری، خرید اوراق مشارکت، اوراق سهام و... فراهم کنند و یا سرمایه خود را در راه تولید و کسب و کار صرف کنند.
از طرفی، خانواده مصرف کننده کالاها و خدمات تولید شده در جامعه است. بنابراین استفاده صحیح از این کالاها میتواند صرفهجوئی زیادی در منابع جامعه ایجاد کند. با توجه به اهمیت این موضوع، میتوان گفت: مهمترین تصمیمگیریها که آینده کشور و توسعه جامعه را بهدنبال دارد، در خانواده اتخاذ میشود.
منبع: ماهنامه اقتصاد خانواده الف
آشنائی با اصول اقتصاد خانواده...
صرفنظر از این که درآمد خانوادهها چه مقدار باشد، خانواده غنی باشد یا فقیر، درآمد خانوادهها صرف خرید تعدادی کالا (نه یک کالا) میشود. یعنی خانواده درآمد خود را صرف خرید فقط یک کالا مثل گوشت، سیبزمینی و... نمیکند و آن را به انواع کالاها، غذا، پوشاک، مسکن و... اختصاص میدهد. حتی برای تهیه یک نوع غذا هم به تعداد زیادی از مواد نیاز دارد.
از آنجا که رضایت خاطر در افراد و خانوادههای مختلف با مصرف کالاهای گوناگون بهدست میآید، هر خانواده مجبور به انتخاب مستقل است. بنابراین، یک انتخاب واحد برای تمامی خانوادهها وجود ندارد.
باید توجه داشت که مطلوبیت (رضایت) خانواده را نمیتوان با ماشین حساب تعیین و یا به دقت اندازهگیری کرد. مطلوبیت با احساس و برداشت، محاسبه میشود. همانطور که پروانه بدون آموزش پرواز میکند، خانواده هم حتی بدون خواندن این فصل میتواند تصمیم عقلانی بگیرد.
فرض کنید که در یک روز گرم تابستان، پس از ساعتها تحمل گرما بهخانه میآیید. نوشیدن آب گوارا یا شربت خنک، برای شما لذت زیادی دارد. مادر دومین لیوان آب را به شما میدهد دومین لیوان آب را میخورید و لذت میبرید. ولی واضح است که لذت لیوان اول بسیار بیش از لذت لیوان دوم است. اگر مادر مرتب لیوان سوم و چهارم و... را به شما بدهد، رفتهرفته لیوان بعدی لذت کمتری از لیوان قبلی ایجاد میکند تا جائی میرسد که نه تنها از خوردن نوشیدنی لذت نمیبرید بلکه با عدم لذت هم مواجه میشوید. به عبارت دیگر، اگر شما یک لیوان نوشابه را با لذت بخورید میتوان گفت مطلوبیت مثبت دارد. نوشابه اول لذت بسیار بالائی دارد. ولی با خوردن نوشابههای بعدی لذت، کمتر و کمتر میشود و بهصفر میرسد و در نهایت با عدم لذت مواجه میشویم.
اگر گفته شود که افراد در دور افتادهترین و فقیرترین نقاط فقط به فکر سیر کردن شکم خود هستند، دور از واقعیت است. آنها بنابر طبیعت انسانی، به غیر از غذا به سایر کالاها و خدمات نیز نیاز دارند.
از آنجا که درآمد برخی خانوادهها به مقداری نیست تا هر اندازه که تمایل دارند که کالاها و خدمات استفاده کنند، از این رو مجبورند که از مصرف یک یا چند نوع کالا بکاهند.
برای این منظور، خانواده به چند مورد توجه میکند:
▪ اول: خانواده به درآمد خود توجه میکند. هرچه درآمد بالاتر باشد، خرید تعداد بیشتری از کالاها و تهیه خدمات امکانپذیر است.
▪ دوم: کالاها را میتوان به دو گروه ضروری و غیر ضروری تقسیم کرد، بدیهی است اولویت را باید به گروه کالاهای ضروری داد.
▪ سوم: بعضی از کالاها هستند که میتوانند جانشین یکدیگر شوند. برای مثال در زمینه مواد غذائی میتوان انواع مختلف گوشت را جایگزین یکدیگر کرد، برای بدست آوردن پروتئین مورد نیاز میتوان از انواع تأمین کنندههای پروتئین استفاده کرد و یا انواع مختلف نان، برنج و سیبزمینی جانشین همدیگر هستند. این کالاها راکالاهای جانشین میگویند.
▪ چهارم: بعضی از کالاها از قبیل گوشت، کفش دستدوز و... را کالای مرغوب میگویند. منظور از مرغوب، کیفیت کالا نیست. بلکه قیمت آن است. برخی از کالاها مثل سیبزمینی (در مقابل برنج) را نیز کالای نامرغوب میگویند.
خانوادهها با افزایش درآمد، سعی میکنند کالای مرغوب را جایگزین کالای نامرغوب کنند. ینی با افزایش درآمد، مردم سعی میکنند غذای مرغوبتر، کفش مرغوبتر، اتومبیل مرغوبتر و... خریداری کنند.
▪ پنجم: همه ما وقتی به خرید میرویم، قبل از هر چیز به قیمت کالاها نگاه میکنیم. برای مثال، در ابتدای فصل بهار، به سبب آنکه قیمت هندوانه گران است، خانوادههای دارا هم مقدار کمتری از آن را خریداری میکنند، ولی در فصل تابستان که قیمت هندوانه ارزانتر است، مقدار بیشتری توسط طبقات مختلف خریداری میشود.
هرچند که رفتار انسانها شباهت بسیاری به هم دارد، ولی خصوصیات هیچ دو فردی با هم یکسان نیست. این تفاوت در خصوصیات فراتر از اختلافهای ناشی از استعداد، شخصیت، ظاهر و مسوولیت افراد است. همواره ما شاهد هستیم که سلیقه و تمایلات افراد، مورد پرسش دیگران قرار میگیرد و گاهی اوقات به شکل ناپسندی در جامعه روز میکند. مثلاً این چه رنگ لباسی است که فلانی پوشیده است؟ این چه غذائی است؟
ارزشها حتی اگر برای عدهای از افراد یکسان باشد، برای گروهی از اشخاص در مقایسه با دستهای دیگر متفاو است.
همچنان که رفتار غذائی در خانوادههای مختلف در یک شهر و یا در نقاط مختلف کشور متفاوت بوده و رفتار غذائی یک خانواده مورد پسند خانواده دیگر قرار نمیگیرد، این تفاوت سلیقه در مورد تمامی کالاهای مصرفی خانواده اعم از پوشاک، مسکن تزئین خانه و... نیز مشاهده میشود. البته بعضی از این تفاوتها جنبه فرهنگی و سنتی دارد و برخی دیگر کاملاً فردی است.
تمایلات و ترجیحات افراد، متفاوت است. از این رو هیچ دو خانوادهای را نمیتوان یافت که با دو سبد یکسان از فروشگاه خارج شوند. تنوع ترجیحات افراد یکی از مهمترین حقایق زندگی بشر است. لذت (مطلوبیت) به ترجیحات درونی بستگی دارد و مستقل از درآمد و یا قیمت است. بههمین، دلیل انواع کالاها در اقتصاد تولید میشود و افراد با انواع ترجیحات و سلیقهها کالاهای مختلف را انتخاب میکنند.
خانوادهای که در ماه ۲۴۰ هزار تومان درآمد دارد، به دو نوع ماده غذائی و غیر غذائی نیازمند است. قیمت خرید یک واحد ماده غذائی و غیر غذائی به ترتیب ۴۰۰۰۰ و ۶۰۰۰۰ هزار تومان است. شیوههای مختلفی برای انتخاب این خانواده وجود دارد.
اگر خانواده فوق تمام درآمد خود را به مواد غذائی اختصاص دهد، ۶ واحد موادغذائی بهدست میآورد، ولی مواد غیر غذائی نمیتواند تهیه کند. مسلماً این ترکیب را انتخاب نمیکند، چون خانواده به کالاهای دیگر هم نیازمند است.
همچنین اگر تمام درآمد را به مواد غیر غذائی اختصاص دهد، ۴ واحد مواد غیر غذائی میتواند مصرف کند. آیا خانواده این ترکیب را انتخاب میکند؟ مسلماً خیر!
پس چه ترکیبی از مواد غذائی ـ غیر غذائی را انتخاب میکند؟ قطعاً همه خانوادههای با درآمد ۲۴۰ هزار تومان یکسان عمل نمیکنند. با توجه به سلیقه، وضعیت خانواده، سن، تعداد فرزندان و... هر خانواده ترکیبی از دو گروه کالاها را انتخاب میکند که بالاترین لذت (مطلوبیت) را فراهم میکند.
چگونه درآمد خود را بین مخارج مختلف خانواده تقسیم کنیم؟
درآمد خانواده از دو منبع اساسی تأمین میشود:
▪ درآمد حاصله از کار
▪ درآمد حاصله از سرمایه
بخش عمده درآمد خانوادهها از محل کار بهدست میآید و درآمد حاصل از سرمایه، درصد کمی از درآمد خانوادههای متوسط را در بردارد. علاوه بر این، بعضی از خانوادهها از ثروت، کسب درآمد میکنند و یا تحت پوشش نهادهای مختلف مثل بهزیستی، کمیته امداد امام و...هستند. خانوادهها، خریدهای خود را با توجه بهدرآمد انجام میدهند. انتخاب در بسیاری از موارد، با توجه به سطح پائین درآمد، بسیار مشکل است. گاهی اوقات خانواده برای اینکه بتواند نیازهای خود را تأمین کند زیر بار قرض میرود، ولی قرض باید پرداخته شود.
با ساعات کار بیشتر و یا با افزایش تعداد شاغلین یک خانواده، درآمد خانواده افزایش مییابد، ولی راههای افزایش درآمد نیز محدودیتهای خود را دارد و زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین یکی از تصمیمات، انتخاب بین ساعت کار و ساعت فراغت هر یک از افراد خانواده است. هم چنین اینکه چه کسی باید کار کند؟ کجا کار کند؟ چند ساعت کار کند؟ و... از دیگر تصمیماتی است که در خانواده باید اتخاذ شود. بدیهی است که با توجه به ترجیحات هر یک از افراد خانواده، تصمیمهای متفاوتی میتوان گرفت. همچنین تصمیمهای دیگر مانند این که یک فرد در خانواده چند سال درس بخواند، چه رشتهای بخواند، چه مقدار از درآمد را صرف آموزش کند.
اگرچه ممکن است تصمیمگیری در مورد فردآسان باشد، ولی در مورد تمام افراد خانواده کاری بس مشکل است. بنابراین، با توجه به شرایط هر فرد و ترجیحات افراد خانواده، تصمیمگیری متفاوتی اتخاذ میشود.
مدیریت دارائیهای خانواده نیز با توجه به ترجیحات فرد و خانواده تعیین میشود. دارائیها را میتوان به شکلهای مختلف نگهداری کرد. سهام، اوراق مشارکت و... سایر کالاهای با ارزش از این رو انتخابهای مختلفی برای خانواده وجود دارد که باید برای آن تصمیمگیری شود.
همانطور که گفتیم، هیچ انسانی نیست که بتواند به تمام خواستههای خود و به هر اندازه که میخواهد دست یابد. با توجه به محدودیتها و امکانات خانواده، تصمیمگیری صحیح بسیار مهم است. از این رو باید در انجام تمامی کارها و در تمام انتخابها، روشی را انتخاب کنیم که به خواست خود به کمترین هزینه دست یابیم. پس تنها برای بالا بودن مطلوبیت، کسب درآمد بیشتر لازم نیست. میتوان با اتخاذ روشهای علمی که هزینه را کاهش میدهد مطلوبیت خانواده را بالا برد. کم کردن هزینه به معنی بدتر زندگی کردن نیست.
فرض کنید برای پخت برنج میتوانید از برق، گاز و... استفاده کنید. اما از کدام یک استفاده میکنید؟ بدیهی است که بدون توجه به قیمت نفت و برق و گاز نمیتوانید به این پرسش پاسخ دهید.
بنابراین، اگر خانم خانهدار از وسایل گازسوز برای طبخ غذا استفاده کند، بدون این که کیفیت غذا تغییر کند، صرفهجوئی بیشتری در هزینههای خانواده انجام میشود. اگرچه در کسب درآمد این خانواده هیچ تغییری حاصل نشده است، ولی خانواده میتواند خواستههای بیشتری را تأمین کند.
برای کاهش هزینه خانواده، قبل از استفاده از هر روشی، قیمت روشهای مختلف را با هم مقایسه کنید. آنگاه از روشی استفاده کنید که پائینترین هزینه را برای خانواده داشته باشد.
در انتخاب وسایل زندگی با توجه به قیمت نفت، گاز برق، آن وسیلهای را انتخاب کنید که بتوانید به خواست خود به کمترین هزینه دست یابید. اگر گاز ارزان است، از استفاده کالاهای برقی برای سوخت خودداری کنید و سعی کنید وسایل را گازسوز کنید.
انتخابی را انجام دهید که:
۱) بین درآمد و هزینه تعادل برقرار باشد.
۲) با توجه به تفاوت در ترجیحات، سلیقه، فرهنگ حاکم در جامعه و خانواده، انتخابی را انجام دهید که وقتی به آن انتخاب دست یافتید به منظور تغییر آن، تلاش مجددی صورت نگیرد.
خانوادهها یکی از مهمترین تصمیم گیرندگان اقتصادی کشور هستند که رفتار آنها بر عملکرد کل اقتصاد اثر میگذارد. خانوادهها با بازارهای مختلف در ارتباط هستند. افراد خانواده در بازار کار میکنند و در ازای کار، دستمزد دریافت میکنند. بخشی از ثروت (پسانداز) خود را صرف خرید سهام و... میکنند. بنابراین، با بازار سرمایه مرتبط هستند و از آنها دستمزد و بهره دریافت میکنند. درآمد کسب شده از دو بازار کار و سرمایه، درآمد خانواده را تشکیل میدهد. بخشی از این درآمد صرف خرید کالاها و خدمات میشود. خانواده به بازار محصول و خدمات مراجعه و با پرداخت بخشی از درآمد خود، از کالاها و خدمات استفاده و بخشی دیگر از درآمد را پسانداز میکند.
رابطه بین خانواده و بازار از طریق سه بازار تأمین میشود:
۱) بازار عوامل تولید:
خانواده، کار و سرمایه و پسانداز خود را به آن عرضه میکند. بنگاهها خریدار آن هستند و در عوض به خانواده سود (دستمزد) میدهند.
۲) بازار کالاهای مصرفی:
خانواده، کالاهای مورد نیاز را با صرف بخشی از درآمد خریداری میکند. همچنین خدمات مورد نیاز مثل آموزش، بهداشت، حمل و نقل، ایاب و ذهاب و... از این بازار تأمین میشود.
۳) بازار مالی:
خانواده پسانداز خود را صرف خرید سهام، اوراق قرضه و یا سپردهگذاری میکند.
بنابراین، خانوادهها تنها منبع عرضه کننده نیروی کار جامعه هستند. لذا یکی از مهمترین عوامل تولید جامعه، یعنی نیروی انسانی را فراهم میکنند. همچنین خانوادهها میتوانند بخش مهمی از سرمایه فیزیکی اقتصاد را از طریق سپردهگذاری، خرید اوراق مشارکت، اوراق سهام و... فراهم کنند و یا سرمایه خود را در راه تولید و کسب و کار صرف کنند.
از طرفی، خانواده مصرف کننده کالاها و خدمات تولید شده در جامعه است. بنابراین استفاده صحیح از این کالاها میتواند صرفهجوئی زیادی در منابع جامعه ایجاد کند. با توجه به اهمیت این موضوع، میتوان گفت: مهمترین تصمیمگیریها که آینده کشور و توسعه جامعه را بهدنبال دارد، در خانواده اتخاذ میشود.
منبع: ماهنامه اقتصاد خانواده الف
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}