سيارات منظومه ي ما
سيارات منظومه ي ما
سيارات منظومه ي ما
نويسنده:مليحه اسلاميان
منبع راسخون
منبع راسخون
زمين يک سياره است.عضوي ازخانواده سيارات نه گانه اي که به دور خورشيدـ مرکز منظومه ي شمسي ـ مي چرخند.از آنجا که زمين زيستگاه ماست،احساس مي کنيم مهمترين و جالبترين سياره است، ولي سيارات ديگر نيز جالب توجه هستند.برخي کوچکتر، برخي بزرگتر، برخي سردتر و برخي ديگر گرمتر هستند و به طور کلي هرکدام از آنها ساختار خاصي دارند.چون موقعيت سيارات در پشت ستارگان تغيير مي کند،پيشينيان به آنها، ستارگان سرگردان مي گفتند.اسامي سيارات بر حسب نزديکي فاصله ي آنها از خورشيد به ترتيب زير است:
عطارد (تير)،زهره (ناهيد)، زمين، مريخ (بهرام)، مشتري (برجيس)، زحل (کيوان)،اورانوس، نپتون و پلوتون.
مدل منظومه ي شمسي را مي توان در فضاي آزاد و با مقياس بزرگتري نيز ساخت اين ايده حدود يکصد سال پيش توسط «سرجان هرشل»مطرح شد. براي ساختن چنين مدلي به ميدان وسيعي نياز داريد.«سرجان هرشل»در ضمن بيان اين مدل،واقعاً انتظار نداشت که ساختن آن عملي شود.بلکه هدف او از اين پيشنهاد،کمک به فهم نظري اندازه ي واقعي خانواده ي سيارات بود.
فاصله ي سيارات از خورشيد الگوپذير است.«الگو»يا رابطه ي بين آنها در قرن هيجدهم به وسيله ي «يوهان الرت بُده»رياضيدان و ستاره شناس آلماني مطرح شد.«بُده»و ساير ستاره شناسان نظير «تيتيوس»اهل ويتنبرگ، فاصله ي سيارات از خورشيد را مورد توجه و ملاحظه قرار دادند، و وجود رابطه اي بين فواصل سيارات ـ اگر چه ممکن بود تصادفي باشدـ آنها را شگفت زده کرد.
بعد از ثبت دقيق فاصله ها،با تلاشهاي بسيار و پس از زماني طولاني، «تيتيوس»که رياضيدان نيز بود،رابطه اي بين فاصله ي سيارات کشف کرد. اين رابطه چون به وسيله ي «بُده»به زبان ساده بيان شد و رواج يافت،به نام «قانون بُده»معروف است.
(براي درک «قانون بُده»که در واقع يک رابطه است و نه قانون)بايستي مفهوم واحد نجومي را دريابيد.همانطوري که مايل را به عنوان واحدي براي اندازه گيري مسافت بکار مي گيريم،ستاره شناسان نيز فاصله ي متوسط زمين تا خورشيد (92900 مايل=150/000/000 کيلومتر)را به عنوان واحد نجومي بکار مي برند.
ممکن است چنين مفهومي از فاصله شما را شگفت زده کند،ولي اين روشي است که کاربرد آن در نجوم متداول است.فاصله ي بين خورشيد و زمين در نقاط مختلف مدار زمين تغيير مي کند.بيشترين و کمترين فاصله ي آنها،3 ميليون مايل اختلاف دارد.دليل اين امر،نظير سيارات ديگر، بيضوي بودن مدار زمين است.خورشيد نه در مرکز اين مدار،بلکه در نقطه اي به نام کانون قرار دارد و از اين روست که فاصله ي سياره از خورشيد تغيير مي کند.
اندازه سيارات خيلي با هم تفاوت دارند.برخي از سيارات از زمين خيلي کوچکتر و برخي ديگر نيز خيلي بزرگترند.سيارات کوچکتر «شبه زمين» يا «زميني»ناميده مي شوند.آنها سيارات عطارد، زهره، مريخ و يلوتون هستند.سيارات بزرگتر،مشتري، زحل، اورانوس و نپتون مي باشند.بيشتر سيارات بزرگتر از گازهاي منجمد تشکيل شده اند.ذرات گاز جو همه سيارات بزرگتر، متراکم هستند و ذرات جوّ سيارات کوچکتر به طور دقيق پخش شده اند.کوچکترين سياره،عطارد و بزرگترين سياره، مشتري است.مشتري به قدري بزرگ است که قطر آن در حدود سي برابر قطر عطارد است.
احتمال مي رود که همه سيّارات داراي مواد راديواکتيو هستند.وقتي اين مواد شکسته شوند، حرارت توليد مي شود.با وجود اين، مقدار حرارت توليد شده در اثر اين شکست خيلي ناچيز است.بيشترين تعداد حرارت سيارات از خورشيد کسب مي شود.از اين رو بايستي نزديکترين سياره به خورشيد داراي بيشترين گرما و دورترين آنها،سردترين سياره باشد.ولي اين امر در مورد همه ي سيارات واقعيت ندارد و به عنوان مثال،طبق اين فرض عطارد که نزديکترين سياره به خورشيد است بايد گرمترين سياره باشد ولي چنين نيست و خيلي سرد است.
اگر عطارد داراي جّو باشد،جوّ آن خيلي رقيق است و از اين رو نمي تواند حرارت را حفظ کند.آن قسمت از اين سياره که از خورشيد رو بر مي گرداند حرارت خود را به سرعت از دست مي دهد.دماي سيارات خارجي به وسيله ي جوّ آنها اندازه گيري مي شود و ميزان دماي مسطح آنها را نمي توانيم به طور دقيق و قطعي اندازه گيري کنيم.
جواب اين سؤال براي هيچ کس روشن نيست ولي براي پاسخگويي به آن تلاشهاي زيادي شده است.مثلاً برخي از دانشمندان بر اين باور هستند که سيارات از خورشيد جدا شده اند.برطبق اين بيان، ستاره اي به خورشيد نزديک شده و نيروي جاذبه آن حبابهاي گازي بزرگي از خورشيد کنده و اين توده هاي گازي سرد شده،سيارات را بوجود آورده اند.
نظر گروهي ديگر از دانشمندان بر اين است که انفجارات فوراني بزرگ در خورشيد رخ داده است.اين انفجارات، توده هاي عظيمي از گاز را به فضا پرتاب کرده اند واين توده هاي گازي سيارات را تشکيل داده اند.
نظر ديگري نيز چنين است که فضا از ذرات ريز مواد پر بوده است.در دوراني بسيار دور،اين ذرات کم کم به هم چسبيده اند و اين فرايند ميلياردها سال طول کشيده است.توده هاي حاصله از ذرات به هم چسبيده آن قدر بزرگتر شده اند که سيارات را به وجود آورده اند.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه:عادل ارشقي، کتابهاي سپيده (وابسته به انتشارات اطلاعات)، تهران، 1366.)
عطارد نزديکترين سياره به خورشيد است.فاصله ي متوسط عطارد تا خورشيد 58 ميليون کيلومتر مي باشد.در مقايسه، مدار زمين تقريباً سه برابر مدار عطارد است.وقتي از عطارد به خورشيد بنگريم، اين ستاره، سطحي را در آسمان مي پوشاند که نُه برابر بزرگتر از وقتي است که از زمين بدان مي نگريم.از اين رو، در مقايسه با ما، جوّ حفاظت کننده اي جهت پالايش اشعه ي سوزان خورشيدي ندارد.
عطارد يکي از گرمترين اماکن در منظومه ي شمسي است.جهنمي خاموش وتهي از هوا که تحت سيطره ي کامل خورشيد،در مقابل آسمان سياه و يکدست آويزان است.نزديکي عطارد به خورشيد بدان مفهوم است که به آساني نمي توان نماي روشني از اين دروني ترين سياره به دست آورد.در واقع، عطادر آن قدر به خورشيد نزديک است که بسياري از اخترشناسان حرفه اي، اين سياره کوچک را حتي در يک نظر کوتاه نديده اند.هر چند عطارد اغلب خيلي درخشنده است گاهي به درخشندگي شعراي يماني درخشانترين ستاره ي قابل رؤيت در آسمان مي رسد.درخشندگي اش در رنگهاي آبي و ارغواني فجر و شامگاه از بين مي رود.
عطارد دومين سياره کوچک منظومه شمسي است با قطري معادل 4880 کيلومتر.عطارد خيلي بزرگتر از ماه ما نيست.درواقع، در قمر مشتري، يک قمر زحل ويک قمر نپتون همگي از عطارد اندگي بزرگترند.هم عطارد و هم ماه از حفره هايي پوشيده شده اند (سيارات و اقمار، تأليف:ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش، ناشر:معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، چاپ دوم 1370.)
عطارد مانند ديگر سيارات به دور محور فرضي خود مي چرخد.زماني چنين فکر مي شد که اين سياره يک دوره چرخش به دور خود را در مدت 88 روز انجام مي دهد.
تنها سيارات عطارد و زهره هستند که داراي دوره ي حرکت وضعي (چرخشي)طولاني هستند.براي ستاره شناسان معلوم نشده است که چرا عطارد به اين کندي چرخش مي کند.برخي از آنها عقيده دارند که نيروي جاذبه خورشيد کشنده هاي بزرگي بر سطح عطارد ايجاد کرده است.در نتيجه اين کشنده ها،برآمدگيهايي از مواد جامد بر سطح سياره تشکيل شده اند،عمل بازدارندگي اين نيروهاي کشنده در طول صدها هزار سال موجب شده است که سرعت حرکت چرخشي سياره کاهش يابد.
گاهي اوقات مي توانيم عطارد را در وضع کشيدگي با چشم غيرمسلح ببينيم. کشيدگي در مدار سياره به حالتي گفته مي شود که آن سياره در شرقي ترين يا غربي ترين فاصله خود از خورشيد قرار گيرد.وقتي که عطارد در کشيدگي شرقي قرار دارد آن را شامگاهان بعد از غروب خورشيد رؤيت مي کنيم و در اين حال «ستاره ي شامگاه»ناميده مي شود. دليل اين نامگذاري اين است که پيشينيان آن را به ديد يک ستاره مي نگريستند.آنها وجود سيارات را نمي دانستند و به اجرام سماوي که موقعيتشان در آسمان تغيير مي کرد ستارگان سرگردان مي گفتند.وقتي که عطارد در کشيدگي غربي قرار مي گيرد صبحگاهان قبل طلوع خورشيد رؤيت مي شود و از اين جهت به نام «ستاره بامداد»خوانده مي شود.(سيارات، تأليف برانلي، م، فرانکلين، مترجم: عادل ارشقي،چاپ 1366 مؤسسه اطلاعات).
زهره،غالباً يکي از درخشنده ترين اجسام در آسمان است.در درخشنده ترين حالتش،ده برابر شعراي يماني،يعني پرنورترين ستاره ي قابل رؤيت،نور دارد.فقط خورشيد و ماه درخششي بيشتر از اين سياره دارند.
درخشندگي زهره به سبب آن است که ابرهاي زردفام روشن و موجداري سرتاسر آن را احاطه کرده است.واين سياره نزديک خورشيد قرار گرفته است.زهره بعد از عطارد،نزديکترين سياره به خورشيد است.اين سياره که فاصله اش تا خورشيد 108 کيلومتر است به اندازه دو برابر زمين در نور خورشيد غوطه ور است.ابر متراکم زهره به آساني قسمت اعظم اين نور را منعکس مي کند،در نتيجه اين سياره را يکي از خيره کننده ترين اجسام آسمان مي سازد.(سيارات و اقمار، نوشته ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش).
پيشينيان اين سياره ي درخشان را مي شناختند.اين سياره در نظر آنها بقدري زيبا بود که به آن «ونوس»که الهه ي زيبايي ومحبت بودـ نام نهادند.
در سال 1964، ستاره شناسان در ايستگاه راديو اخترشناسي «آرسيبو» واقع در پرتوريکو دوره ي دَوَران زهره را تعيين کردند.آنها اين دوره را معادل 244 روز برآورد کردند که زمان لازم براي گردش سياره به دور خورشيد بيشتر است.به نظر مي رسد که زهره در جهتي مخالف جهتي که سيارات ديگر به دور خورشيد مي چرخند،گردش مي کند و از اين رو، دَوَران آن را «قهقرايي»يا «معکوس»مي نامند.امواج راديويي که از زهره مي رسد نشان مي دهد که دماي اين سياره از دمايي که قبلاً براي آن پيش بيني شده بود بيشتر است و احتمال مي رود که ميدان تغيير دماي آن وسيع است.البته در مورد اين نتيجه گيري،شک زيادي وجود دارد.
زهره گاهي اوقات به صورت نور ملايم و خاکستري رنگي ظاهر مي شود. برخي از ستاره شناسان بر اين نظر هستند که احتمالاً منشأ اين نور نيز همانند منشأ نور ملايم و ضعيف ماه است.زهره براستي سياره ي اسرار آميزي است.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
زمين در ميان سيارات،يک سياره ي متوسط به حساب مي آيد.عطارد، زهره، مريخ و پلوتون از زمين کوچکتر ومشتري،زحل، اورانوس و نپتون از آن بزرگترند.گرچه زمين بزرگترين سياره نيست ولي در نظر ما،مهمترين آنهاست.تاکنون زمين تنها سياره اي شناخته شده است که در آن حيات وجود دارد.زمين سومين سياره پيرامون خورشيد است.عطارد و زهره نسبت به زمين؛به خورشيد نزديکتر، و بقيه سيارات دورترند.بين سيارات، نزديکترين سياره به زمين خورشيد که داراي قمر است زمين مي باشد.سيارات ديگر هم که نسبت به زمين از خورشيد دورترند به جز پلوتون همگي داري قمر هستند.
زمين مثل گلوله کروي شکل نيست و از يک طرف اندکي فرورفته و از طرف ديگر برآمده است.قطر زمين که قطبين آن را به هم وصل مي کند 7899 مايل است.ستاره شناسان به جاي کروي ناميدن زمين ،آن را «شبه کروي پهن» مي گويند.
اين سياره از سه ماده اصلي يعني آب، خاک و هوا يا «آبکره»،«سنگکره» و «هواکره»تشکيل شده است.
در حدود 75% سطح زمين را آب پوشانده است.سيارات ديگري از منظومه شمسي که در آنها آب وجود دارد،مريخ و زهره هستند.
قسمت جامد زمين،«سنگکره»است.در مورد مرکز زمين اين عقيده وجود دارد که اين قسمت از دو فلز نيکل و آهن به حالت نيمه مذاب،تشکيل شده است.قشر خارجي آن لايه اي از سنگهاي نرم،شن، ماسه و خاک نرم قسمت عمده از زمين را فراگرفته است.
اطراف زمين را پوششي از گازهاي فراگرفته،جّو را بوجود آورده اند.در حال حاضر جّو زمين عمدتاً از دو گاز نيتروژن و اکسيژن تشکيل شده است.
زمين همزان به گردش به دور خورشيد،به دور خود نيز مي چرخد.اين چرخش به دور يک محور فرضي انجام مي گيرد که از قطبين مي گذرد.
دوري يا نزديکي به خورشيد دليل پيدايش فصول سال نيست.دليل اصلي پيدايش فصول،تمايل محور زمين است.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
تا پنج ميليارد سال ديگر،تغييرات وسيعي در ساختمان خورشيد روي خواهد داد.ضمن واکنش به تخليه ي سوخت اتمي،خورشيد تا حد زيادي منبسط خواهد شد.چون سطح خورشيد به سياره ما نزديک مي شود،اقيانوسها به جوش خواهند آمد و تخته سنگها اکسيد دو کربنشان را از دست خواهند داد.زمين ما در زير يک لفاف ابر دايم،با يک جّو اکسيد دوکربن فشرده منبسط خواهد شد. شايد، همان طور که زهره را رصد مي کنيم،در واقع آينده ي سياره ي خودمان را مي بينيم.(ستاره و سحابي، اثر ويليام جي،کافمن، ترجمه آقايان دکتر عدالتي و بهزاد قهرمان،نشر گستره، تهران 1364).
دو قمر کوچک به دور مريخ در گردش هستند.نام آنها از اسطوره ها گرفته شده است.آنها «ديموس»و«فوموس»هستند که ملازمان خداي جنگ بوده اند. مريخ تنها سياره اي است که بر روي آن شکل ظاهري خشکي ديده شده است. سيارات ديگر آنقدر از ما دور هستند که جزئيات آنها براي ما قابل رؤيت نيست.و يا از ابرهاي تيره پوشانده شده اند.مريخ غالباً «سياره ي سرخ» خوانده مي شود.اگر آن را بدون استفاده از دوربين نجومي رؤيت کنيد، خواهيد ديد سرخ رنگ به نظر مي رسد،و از ميان دوربين نجومي نيز به رنگ قرمز لکه دار ديده مي شود.
نوري که از مريخ به ما مي رسد نظير نور همه ي سيارات بازتابي از نور خورشيد است.مطمئناً مريخ داراي جوّ است،ولي تنها ماده اي که وجود آن در مريخ براي ما مسلم مي باشد،دي اکسيد کربن است.جوّ مريخ نسبت به جّو زمين مقدار قابل توجهي از اين گاز را در خود جاي داده است.شواهد قابل توجه ديگري نيز وجوددارد که بر وجود گازهاي متان و آمونياک در جوّ مريخ دلالت دارند.
محور مريخ مايل است.به دليل تمايل محوري است که در مريخ ضمن گردش به دور خورشيد تغييرات فصلي ظاهر مي شود.
براي طولاني بودن سال مريخي نسبت به سال زميني،دو دليل وجود دارد. اول اينکه،مريخ نسبت به زمين از خورشيد دورتر است و از اينرو براي گردش به دور خورشيد بايستي مسافت 900 ميليون مايلي را طي کند که با مسافت 600 مايلي که زمين طي مي کند اختلاف چشمگيري دارد.دومين دليل اين است که سرعت گردش مريخ به دور خورشيد 15 مايل در هر ثاينه است در حالي که سرعت گردش زمين برابر 18/5 مايل در هر ثانيه مي باشد.
مريخ اين سياره سرخ،در ضمن گردش به دور خورشيد، مثل فرفره به دور محور خود نيز مي چرخد.همان طوري که حرکت چرخشي زمين موجب پيدايش شب و روز در آن مي شود.چرخش مريخ به دور محور خود نيز موجب پيدايش اين پديده مي شود.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
مشتري:«خداي سيارات»
مشتري بزرگترين سياره است.اين سياره دوازده ماه دارد که به دور آن در گردش هستند و تعداد اقمار آن از ديگر سيارات بيشتر است.مشتري بسرعت دَوَران مي کند.درواقع، مشتري سريعتر از هر سياره ي ديگر منظومه ي شمسي مي چرخد (سيارات و اقمار،نوشته ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش، چاپ 1370).
جّو مشتري خيلي هم ضخيم و وسيع نيست.اکثر ستاره شناسان بر اين باور هستند که ترکيبات اصلي آن از هيدروژن،هليوم و مواد ديگري که وجود آنها براي ما کاملاً معلوم نشده،تشکيل شده است.ازميان اين مواد مي توان آمونياک و متان را ذکر کرد.
مشتري به صورت يک شي خيلي درخشان درآسمان ظاهر مي شود.در بين سيارات فقط زهره،و گاهي اوقات مريخ به صورت درخشنده نمايان مي شوند لکه هاي رنگين بارها بر سطح آن مشاهده شده اند دليل وجود اين لکه قرمز هنوز شناخته نشده است (سيارات،فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
مطمئناً،زحل يکي از تماشايي ترين مناظري است که از طريق تلسکوپ مي توان ديد.با نگاهي مختصر از عدسي تلسکوپ،دنياي عجيب درخشاني آشکار مي شود که يک رشته ي بزرگ از حلقه ها آن را احاطه کرده اند.
در بسياري از زمينه ها،زحل دومين مقام را نسبت به مشتري دارد.زحل، پس از مشتري، بزرگترين، سنگينترين و سريع السيرترين سياره منظومه ي شمسي است.برجسته ترين ويژگي ششمين سياره خورشيد يک رشته بزرگ از حلقه هاست.حلقه هاي زحل آخرين بار در سال 1966 م،از حاشيه ديده شدند،طي آن مدت،کاهش اساسي درخشندگي حلقه ها،کشف دهمين قمر زحل،ژانوس را ميسر ساخت.ژانوس،داخلي ترين قمر زحل است ودرست در انتهاي لبه ي خارجي حلقه بيروني،سياره را دور مي زند.(سيارات و اقمار، نوشته ويليام جي.کافمن،ترجمه:علي درويش).
سياره زحل از جوّ متراکمي پوشانده شده است.و در آن متان، آمونياک، هيدروژن و هلييم وجود دارد.زحل به سبب دوري زياد از خورشيد،دماي آن بسيار پايين است.
اورانوس به آهستگي حرکت مي کند و 84 سال زميني طول مي کشد تا يکبار به دورخورشيد بگردد.از زمان کشف،اين سياره تقريباً اندکي بيشتر از دو بار به دور خورشيد گردش کرده است.روزها در اورانوس خيلي کوتاه هستند وفاصله طلوع تا غروب خورشيد در اين سياره فقط در حدود 6 ساعت طول مي کشد. اکثر ستاره شناسان نواره يا کمربندهاي ضعيفي،نظير کمربندهاي مشتري،بر روي اين سياره،که به رنگ سبزآبي مي باشد، مشاهده کرده اند.
اورانوس مانند مشتري و زحل،داراي جو متراکم و تاريکي است و نيزاحتمال مي رود مثل آن دو سياره،جّو آن عمدتاً از گاز متان تشکيل شده باشد.وجود مقادير کمي آمونياک در جّو اين سياره تأييد شده است.اين سياره آن قدر سرد است که آمونياک موجود در جّو آن يخ زده،به صورت جامد درآمده است. بنابراين متان به طور قابل توجهي از آمونياک آن بيشتر است.از آن جا که اورانوس نسبت به مشتري و زحل،از خورشيد دورتر است، دماي آن خيلي پايين مي باشد.
انحراف دماي محور اورانوس از خط عمود بر صفحه ي مدار آن،خيلي غيرعادي است.اورانوس را مي توان دربعضي از مواقع با چشم غيرمسلح نيز رؤيت کرد.بايد در شبي که آسمان کاملاً صاف است با چشمان تيزبين و با استفاده از يک دوربين نجومي به مشاهده آن بپردازيد.
نپتون نسبت به اورانوس از خورشيد فاصله ي زيادتري دارد و از اين رو سردتراست ودماي آن در حدود 350 درجه فارنهايت مي باشد.نپتون از ميان دوربين نجومي به رنگ سبز آبي ديده مي شود.علت اين رنگ از جوّ آن است .که جّو اين سياره بيشترين قسمت نور قرمز خورشيد را که بر آن مي تابد جذب مي کند و رنگ هاي آبي و سبز منعکس مي سازد.
165 سال زميني طول مي کشد تا اين سياره،تا يکبار به دور خورشيد گردش کند.نپتون تقريباً در هر16 ساعت يک بار به دور محور خود مي چرخد.
به اين ترتيب هرسال آن معادل 90000 روز است.دو قمر به دور نپتون در گردش هستند.«تريتون»که بزرگتر است هم اندازه ي قمر زمين مي باشد، «يزيد»که قمر کوچکتر است احتمالاً قطري در حدود 200 مايل دارد.نپتون جهان سرد و دور افتاده اي است که اطلاعات ما درباره ي آن بسيار محدود است.
مهمترين مسأله درباره ي نپتون،نحوه کشف آن است.کشف اين سياره از طريق استدلالات و محاسبات پيچيده و دقيق رياضي صورت گرفت که يک موفقيت بزرگ براي دانش رياضيات محسوب مي شود.
مداراين سياره که خارجي ترين سياره منظومه ي شمسي است،غيرعادي مي باشد.پلوتون نسبت به همه ي سيارات از خورشيد فاصله بيشتري دارد ولي در قسمتي از مدار خود نسبت به نپتون فاصله اش کمتر مي شود.مدار پلوتون نسبت به صفحه مدار زمين،17 درجه تمايل دارد.درحالي که صفحه ي مداري سيارات ديگر،از صفحه مداري زمين انحراف ندارند.
فاصله پلوتون از ما آن قدر زياد است.که کسب اطلاعات دقيق درباره ي آن غيرممکن است.به خاطر فاصله ي زياد از ما براي مشاهده آن،دوربينهاي نجومي پرقدرت لازم است.پس ازچندين ماه با مطالعات زياد،بالاخره زمان لازم براي يک دور کامل حرکت چرخشي پلوتون را، 6 روز و 9 ساعت اعلام کردند.
سال پلوتوني معادل 248 سال زميني است.در مورد جّو در اين سياره کاملاً مطمئن نيستيم.اگر جوي در آن وجود داشته باشد،احتمالاً قسمت عمده آن از گاز متان تشکيل شده است.در اين صورت متان ممکن است به صورت مايع باشد که در اين حال اقيانوسهاي بزرگي در اين سياره وجود خواهد داشت،و يا ممکن است اين ماده به صورت جامد و يخ منجمد باشد.به طور قطع دماي اين سياره خيلي پايين است و بعضي ها،دماي 400 درجه فارنهايت را بر آن پيشنهاد مي کنند.
آيا در آن سوي پلوتون،سياره ي ديگري وجود دارد؟ سؤال عجيبي است. تاکنون کسي در مورد وجود يا عدم وجود سياره اي در آن سوي پلوتون نظر نداده است.بعيد نيست که سيارات ديگري متعلق به منظومه شمسي ما با ميلياردها فاصله در آن سوي پلوتون وجود داشته باشد؛و يا اينکه ممکن است پلوتون تنها سياره در فضاي دور دست باشد،کره اي تنها،سرد، غوطه ور در روشنايي ضعيف جاوداني،در حاشيه خانواده سيارات خورشيد.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، مترجم:عادل ارشقي، 1366، مؤسسه اطلاعات).
فهرست منابع:
ـ زمين،اثر آيزاک آسيمف.ترجمه هوشنگ شريفزاده ـ تهران؛ فاطمي 1364.
ـ ستاره و سحابي،اثر ويليام جي.کافمن، ترجمه آقايان دکتر عدالتي و بهزاد قهرمان،نشر گستره، تهران 1364.
ـ سيارات، اثر فرانکلين.م.برانلي،ترجمه عادل ارشقي،مؤسسه اطلاعات، 1366.
ـ سيارات و اقمار،اثر ويليام جي، کافمن، ترجمه علي درويش، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي،1370
الف
عطارد (تير)،زهره (ناهيد)، زمين، مريخ (بهرام)، مشتري (برجيس)، زحل (کيوان)،اورانوس، نپتون و پلوتون.
مدل منظومه ي شمسي را مي توان در فضاي آزاد و با مقياس بزرگتري نيز ساخت اين ايده حدود يکصد سال پيش توسط «سرجان هرشل»مطرح شد. براي ساختن چنين مدلي به ميدان وسيعي نياز داريد.«سرجان هرشل»در ضمن بيان اين مدل،واقعاً انتظار نداشت که ساختن آن عملي شود.بلکه هدف او از اين پيشنهاد،کمک به فهم نظري اندازه ي واقعي خانواده ي سيارات بود.
فاصله ي سيارات از خورشيد الگوپذير است.«الگو»يا رابطه ي بين آنها در قرن هيجدهم به وسيله ي «يوهان الرت بُده»رياضيدان و ستاره شناس آلماني مطرح شد.«بُده»و ساير ستاره شناسان نظير «تيتيوس»اهل ويتنبرگ، فاصله ي سيارات از خورشيد را مورد توجه و ملاحظه قرار دادند، و وجود رابطه اي بين فواصل سيارات ـ اگر چه ممکن بود تصادفي باشدـ آنها را شگفت زده کرد.
بعد از ثبت دقيق فاصله ها،با تلاشهاي بسيار و پس از زماني طولاني، «تيتيوس»که رياضيدان نيز بود،رابطه اي بين فاصله ي سيارات کشف کرد. اين رابطه چون به وسيله ي «بُده»به زبان ساده بيان شد و رواج يافت،به نام «قانون بُده»معروف است.
(براي درک «قانون بُده»که در واقع يک رابطه است و نه قانون)بايستي مفهوم واحد نجومي را دريابيد.همانطوري که مايل را به عنوان واحدي براي اندازه گيري مسافت بکار مي گيريم،ستاره شناسان نيز فاصله ي متوسط زمين تا خورشيد (92900 مايل=150/000/000 کيلومتر)را به عنوان واحد نجومي بکار مي برند.
ممکن است چنين مفهومي از فاصله شما را شگفت زده کند،ولي اين روشي است که کاربرد آن در نجوم متداول است.فاصله ي بين خورشيد و زمين در نقاط مختلف مدار زمين تغيير مي کند.بيشترين و کمترين فاصله ي آنها،3 ميليون مايل اختلاف دارد.دليل اين امر،نظير سيارات ديگر، بيضوي بودن مدار زمين است.خورشيد نه در مرکز اين مدار،بلکه در نقطه اي به نام کانون قرار دارد و از اين روست که فاصله ي سياره از خورشيد تغيير مي کند.
اندازه سيارات خيلي با هم تفاوت دارند.برخي از سيارات از زمين خيلي کوچکتر و برخي ديگر نيز خيلي بزرگترند.سيارات کوچکتر «شبه زمين» يا «زميني»ناميده مي شوند.آنها سيارات عطارد، زهره، مريخ و يلوتون هستند.سيارات بزرگتر،مشتري، زحل، اورانوس و نپتون مي باشند.بيشتر سيارات بزرگتر از گازهاي منجمد تشکيل شده اند.ذرات گاز جو همه سيارات بزرگتر، متراکم هستند و ذرات جوّ سيارات کوچکتر به طور دقيق پخش شده اند.کوچکترين سياره،عطارد و بزرگترين سياره، مشتري است.مشتري به قدري بزرگ است که قطر آن در حدود سي برابر قطر عطارد است.
احتمال مي رود که همه سيّارات داراي مواد راديواکتيو هستند.وقتي اين مواد شکسته شوند، حرارت توليد مي شود.با وجود اين، مقدار حرارت توليد شده در اثر اين شکست خيلي ناچيز است.بيشترين تعداد حرارت سيارات از خورشيد کسب مي شود.از اين رو بايستي نزديکترين سياره به خورشيد داراي بيشترين گرما و دورترين آنها،سردترين سياره باشد.ولي اين امر در مورد همه ي سيارات واقعيت ندارد و به عنوان مثال،طبق اين فرض عطارد که نزديکترين سياره به خورشيد است بايد گرمترين سياره باشد ولي چنين نيست و خيلي سرد است.
اگر عطارد داراي جّو باشد،جوّ آن خيلي رقيق است و از اين رو نمي تواند حرارت را حفظ کند.آن قسمت از اين سياره که از خورشيد رو بر مي گرداند حرارت خود را به سرعت از دست مي دهد.دماي سيارات خارجي به وسيله ي جوّ آنها اندازه گيري مي شود و ميزان دماي مسطح آنها را نمي توانيم به طور دقيق و قطعي اندازه گيري کنيم.
جواب اين سؤال براي هيچ کس روشن نيست ولي براي پاسخگويي به آن تلاشهاي زيادي شده است.مثلاً برخي از دانشمندان بر اين باور هستند که سيارات از خورشيد جدا شده اند.برطبق اين بيان، ستاره اي به خورشيد نزديک شده و نيروي جاذبه آن حبابهاي گازي بزرگي از خورشيد کنده و اين توده هاي گازي سرد شده،سيارات را بوجود آورده اند.
نظر گروهي ديگر از دانشمندان بر اين است که انفجارات فوراني بزرگ در خورشيد رخ داده است.اين انفجارات، توده هاي عظيمي از گاز را به فضا پرتاب کرده اند واين توده هاي گازي سيارات را تشکيل داده اند.
نظر ديگري نيز چنين است که فضا از ذرات ريز مواد پر بوده است.در دوراني بسيار دور،اين ذرات کم کم به هم چسبيده اند و اين فرايند ميلياردها سال طول کشيده است.توده هاي حاصله از ذرات به هم چسبيده آن قدر بزرگتر شده اند که سيارات را به وجود آورده اند.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه:عادل ارشقي، کتابهاي سپيده (وابسته به انتشارات اطلاعات)، تهران، 1366.)
عطارد نزديکترين سياره به خورشيد است.فاصله ي متوسط عطارد تا خورشيد 58 ميليون کيلومتر مي باشد.در مقايسه، مدار زمين تقريباً سه برابر مدار عطارد است.وقتي از عطارد به خورشيد بنگريم، اين ستاره، سطحي را در آسمان مي پوشاند که نُه برابر بزرگتر از وقتي است که از زمين بدان مي نگريم.از اين رو، در مقايسه با ما، جوّ حفاظت کننده اي جهت پالايش اشعه ي سوزان خورشيدي ندارد.
عطارد يکي از گرمترين اماکن در منظومه ي شمسي است.جهنمي خاموش وتهي از هوا که تحت سيطره ي کامل خورشيد،در مقابل آسمان سياه و يکدست آويزان است.نزديکي عطارد به خورشيد بدان مفهوم است که به آساني نمي توان نماي روشني از اين دروني ترين سياره به دست آورد.در واقع، عطادر آن قدر به خورشيد نزديک است که بسياري از اخترشناسان حرفه اي، اين سياره کوچک را حتي در يک نظر کوتاه نديده اند.هر چند عطارد اغلب خيلي درخشنده است گاهي به درخشندگي شعراي يماني درخشانترين ستاره ي قابل رؤيت در آسمان مي رسد.درخشندگي اش در رنگهاي آبي و ارغواني فجر و شامگاه از بين مي رود.
عطارد دومين سياره کوچک منظومه شمسي است با قطري معادل 4880 کيلومتر.عطارد خيلي بزرگتر از ماه ما نيست.درواقع، در قمر مشتري، يک قمر زحل ويک قمر نپتون همگي از عطارد اندگي بزرگترند.هم عطارد و هم ماه از حفره هايي پوشيده شده اند (سيارات و اقمار، تأليف:ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش، ناشر:معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، چاپ دوم 1370.)
عطارد مانند ديگر سيارات به دور محور فرضي خود مي چرخد.زماني چنين فکر مي شد که اين سياره يک دوره چرخش به دور خود را در مدت 88 روز انجام مي دهد.
تنها سيارات عطارد و زهره هستند که داراي دوره ي حرکت وضعي (چرخشي)طولاني هستند.براي ستاره شناسان معلوم نشده است که چرا عطارد به اين کندي چرخش مي کند.برخي از آنها عقيده دارند که نيروي جاذبه خورشيد کشنده هاي بزرگي بر سطح عطارد ايجاد کرده است.در نتيجه اين کشنده ها،برآمدگيهايي از مواد جامد بر سطح سياره تشکيل شده اند،عمل بازدارندگي اين نيروهاي کشنده در طول صدها هزار سال موجب شده است که سرعت حرکت چرخشي سياره کاهش يابد.
گاهي اوقات مي توانيم عطارد را در وضع کشيدگي با چشم غيرمسلح ببينيم. کشيدگي در مدار سياره به حالتي گفته مي شود که آن سياره در شرقي ترين يا غربي ترين فاصله خود از خورشيد قرار گيرد.وقتي که عطارد در کشيدگي شرقي قرار دارد آن را شامگاهان بعد از غروب خورشيد رؤيت مي کنيم و در اين حال «ستاره ي شامگاه»ناميده مي شود. دليل اين نامگذاري اين است که پيشينيان آن را به ديد يک ستاره مي نگريستند.آنها وجود سيارات را نمي دانستند و به اجرام سماوي که موقعيتشان در آسمان تغيير مي کرد ستارگان سرگردان مي گفتند.وقتي که عطارد در کشيدگي غربي قرار مي گيرد صبحگاهان قبل طلوع خورشيد رؤيت مي شود و از اين جهت به نام «ستاره بامداد»خوانده مي شود.(سيارات، تأليف برانلي، م، فرانکلين، مترجم: عادل ارشقي،چاپ 1366 مؤسسه اطلاعات).
زهره،غالباً يکي از درخشنده ترين اجسام در آسمان است.در درخشنده ترين حالتش،ده برابر شعراي يماني،يعني پرنورترين ستاره ي قابل رؤيت،نور دارد.فقط خورشيد و ماه درخششي بيشتر از اين سياره دارند.
درخشندگي زهره به سبب آن است که ابرهاي زردفام روشن و موجداري سرتاسر آن را احاطه کرده است.واين سياره نزديک خورشيد قرار گرفته است.زهره بعد از عطارد،نزديکترين سياره به خورشيد است.اين سياره که فاصله اش تا خورشيد 108 کيلومتر است به اندازه دو برابر زمين در نور خورشيد غوطه ور است.ابر متراکم زهره به آساني قسمت اعظم اين نور را منعکس مي کند،در نتيجه اين سياره را يکي از خيره کننده ترين اجسام آسمان مي سازد.(سيارات و اقمار، نوشته ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش).
پيشينيان اين سياره ي درخشان را مي شناختند.اين سياره در نظر آنها بقدري زيبا بود که به آن «ونوس»که الهه ي زيبايي ومحبت بودـ نام نهادند.
در سال 1964، ستاره شناسان در ايستگاه راديو اخترشناسي «آرسيبو» واقع در پرتوريکو دوره ي دَوَران زهره را تعيين کردند.آنها اين دوره را معادل 244 روز برآورد کردند که زمان لازم براي گردش سياره به دور خورشيد بيشتر است.به نظر مي رسد که زهره در جهتي مخالف جهتي که سيارات ديگر به دور خورشيد مي چرخند،گردش مي کند و از اين رو، دَوَران آن را «قهقرايي»يا «معکوس»مي نامند.امواج راديويي که از زهره مي رسد نشان مي دهد که دماي اين سياره از دمايي که قبلاً براي آن پيش بيني شده بود بيشتر است و احتمال مي رود که ميدان تغيير دماي آن وسيع است.البته در مورد اين نتيجه گيري،شک زيادي وجود دارد.
زهره گاهي اوقات به صورت نور ملايم و خاکستري رنگي ظاهر مي شود. برخي از ستاره شناسان بر اين نظر هستند که احتمالاً منشأ اين نور نيز همانند منشأ نور ملايم و ضعيف ماه است.زهره براستي سياره ي اسرار آميزي است.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
زمين در ميان سيارات،يک سياره ي متوسط به حساب مي آيد.عطارد، زهره، مريخ و پلوتون از زمين کوچکتر ومشتري،زحل، اورانوس و نپتون از آن بزرگترند.گرچه زمين بزرگترين سياره نيست ولي در نظر ما،مهمترين آنهاست.تاکنون زمين تنها سياره اي شناخته شده است که در آن حيات وجود دارد.زمين سومين سياره پيرامون خورشيد است.عطارد و زهره نسبت به زمين؛به خورشيد نزديکتر، و بقيه سيارات دورترند.بين سيارات، نزديکترين سياره به زمين خورشيد که داراي قمر است زمين مي باشد.سيارات ديگر هم که نسبت به زمين از خورشيد دورترند به جز پلوتون همگي داري قمر هستند.
زمين مثل گلوله کروي شکل نيست و از يک طرف اندکي فرورفته و از طرف ديگر برآمده است.قطر زمين که قطبين آن را به هم وصل مي کند 7899 مايل است.ستاره شناسان به جاي کروي ناميدن زمين ،آن را «شبه کروي پهن» مي گويند.
اين سياره از سه ماده اصلي يعني آب، خاک و هوا يا «آبکره»،«سنگکره» و «هواکره»تشکيل شده است.
در حدود 75% سطح زمين را آب پوشانده است.سيارات ديگري از منظومه شمسي که در آنها آب وجود دارد،مريخ و زهره هستند.
قسمت جامد زمين،«سنگکره»است.در مورد مرکز زمين اين عقيده وجود دارد که اين قسمت از دو فلز نيکل و آهن به حالت نيمه مذاب،تشکيل شده است.قشر خارجي آن لايه اي از سنگهاي نرم،شن، ماسه و خاک نرم قسمت عمده از زمين را فراگرفته است.
اطراف زمين را پوششي از گازهاي فراگرفته،جّو را بوجود آورده اند.در حال حاضر جّو زمين عمدتاً از دو گاز نيتروژن و اکسيژن تشکيل شده است.
زمين همزان به گردش به دور خورشيد،به دور خود نيز مي چرخد.اين چرخش به دور يک محور فرضي انجام مي گيرد که از قطبين مي گذرد.
دوري يا نزديکي به خورشيد دليل پيدايش فصول سال نيست.دليل اصلي پيدايش فصول،تمايل محور زمين است.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
تا پنج ميليارد سال ديگر،تغييرات وسيعي در ساختمان خورشيد روي خواهد داد.ضمن واکنش به تخليه ي سوخت اتمي،خورشيد تا حد زيادي منبسط خواهد شد.چون سطح خورشيد به سياره ما نزديک مي شود،اقيانوسها به جوش خواهند آمد و تخته سنگها اکسيد دو کربنشان را از دست خواهند داد.زمين ما در زير يک لفاف ابر دايم،با يک جّو اکسيد دوکربن فشرده منبسط خواهد شد. شايد، همان طور که زهره را رصد مي کنيم،در واقع آينده ي سياره ي خودمان را مي بينيم.(ستاره و سحابي، اثر ويليام جي،کافمن، ترجمه آقايان دکتر عدالتي و بهزاد قهرمان،نشر گستره، تهران 1364).
دو قمر کوچک به دور مريخ در گردش هستند.نام آنها از اسطوره ها گرفته شده است.آنها «ديموس»و«فوموس»هستند که ملازمان خداي جنگ بوده اند. مريخ تنها سياره اي است که بر روي آن شکل ظاهري خشکي ديده شده است. سيارات ديگر آنقدر از ما دور هستند که جزئيات آنها براي ما قابل رؤيت نيست.و يا از ابرهاي تيره پوشانده شده اند.مريخ غالباً «سياره ي سرخ» خوانده مي شود.اگر آن را بدون استفاده از دوربين نجومي رؤيت کنيد، خواهيد ديد سرخ رنگ به نظر مي رسد،و از ميان دوربين نجومي نيز به رنگ قرمز لکه دار ديده مي شود.
نوري که از مريخ به ما مي رسد نظير نور همه ي سيارات بازتابي از نور خورشيد است.مطمئناً مريخ داراي جوّ است،ولي تنها ماده اي که وجود آن در مريخ براي ما مسلم مي باشد،دي اکسيد کربن است.جوّ مريخ نسبت به جّو زمين مقدار قابل توجهي از اين گاز را در خود جاي داده است.شواهد قابل توجه ديگري نيز وجوددارد که بر وجود گازهاي متان و آمونياک در جوّ مريخ دلالت دارند.
محور مريخ مايل است.به دليل تمايل محوري است که در مريخ ضمن گردش به دور خورشيد تغييرات فصلي ظاهر مي شود.
براي طولاني بودن سال مريخي نسبت به سال زميني،دو دليل وجود دارد. اول اينکه،مريخ نسبت به زمين از خورشيد دورتر است و از اينرو براي گردش به دور خورشيد بايستي مسافت 900 ميليون مايلي را طي کند که با مسافت 600 مايلي که زمين طي مي کند اختلاف چشمگيري دارد.دومين دليل اين است که سرعت گردش مريخ به دور خورشيد 15 مايل در هر ثاينه است در حالي که سرعت گردش زمين برابر 18/5 مايل در هر ثانيه مي باشد.
مريخ اين سياره سرخ،در ضمن گردش به دور خورشيد، مثل فرفره به دور محور خود نيز مي چرخد.همان طوري که حرکت چرخشي زمين موجب پيدايش شب و روز در آن مي شود.چرخش مريخ به دور محور خود نيز موجب پيدايش اين پديده مي شود.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
مشتري:«خداي سيارات»
مشتري بزرگترين سياره است.اين سياره دوازده ماه دارد که به دور آن در گردش هستند و تعداد اقمار آن از ديگر سيارات بيشتر است.مشتري بسرعت دَوَران مي کند.درواقع، مشتري سريعتر از هر سياره ي ديگر منظومه ي شمسي مي چرخد (سيارات و اقمار،نوشته ويليام جي.کافمن، ترجمه:علي درويش، چاپ 1370).
جّو مشتري خيلي هم ضخيم و وسيع نيست.اکثر ستاره شناسان بر اين باور هستند که ترکيبات اصلي آن از هيدروژن،هليوم و مواد ديگري که وجود آنها براي ما کاملاً معلوم نشده،تشکيل شده است.ازميان اين مواد مي توان آمونياک و متان را ذکر کرد.
مشتري به صورت يک شي خيلي درخشان درآسمان ظاهر مي شود.در بين سيارات فقط زهره،و گاهي اوقات مريخ به صورت درخشنده نمايان مي شوند لکه هاي رنگين بارها بر سطح آن مشاهده شده اند دليل وجود اين لکه قرمز هنوز شناخته نشده است (سيارات،فرانکلين.م.برانلي، ترجمه عادل ارشقي).
مطمئناً،زحل يکي از تماشايي ترين مناظري است که از طريق تلسکوپ مي توان ديد.با نگاهي مختصر از عدسي تلسکوپ،دنياي عجيب درخشاني آشکار مي شود که يک رشته ي بزرگ از حلقه ها آن را احاطه کرده اند.
در بسياري از زمينه ها،زحل دومين مقام را نسبت به مشتري دارد.زحل، پس از مشتري، بزرگترين، سنگينترين و سريع السيرترين سياره منظومه ي شمسي است.برجسته ترين ويژگي ششمين سياره خورشيد يک رشته بزرگ از حلقه هاست.حلقه هاي زحل آخرين بار در سال 1966 م،از حاشيه ديده شدند،طي آن مدت،کاهش اساسي درخشندگي حلقه ها،کشف دهمين قمر زحل،ژانوس را ميسر ساخت.ژانوس،داخلي ترين قمر زحل است ودرست در انتهاي لبه ي خارجي حلقه بيروني،سياره را دور مي زند.(سيارات و اقمار، نوشته ويليام جي.کافمن،ترجمه:علي درويش).
سياره زحل از جوّ متراکمي پوشانده شده است.و در آن متان، آمونياک، هيدروژن و هلييم وجود دارد.زحل به سبب دوري زياد از خورشيد،دماي آن بسيار پايين است.
اورانوس به آهستگي حرکت مي کند و 84 سال زميني طول مي کشد تا يکبار به دورخورشيد بگردد.از زمان کشف،اين سياره تقريباً اندکي بيشتر از دو بار به دور خورشيد گردش کرده است.روزها در اورانوس خيلي کوتاه هستند وفاصله طلوع تا غروب خورشيد در اين سياره فقط در حدود 6 ساعت طول مي کشد. اکثر ستاره شناسان نواره يا کمربندهاي ضعيفي،نظير کمربندهاي مشتري،بر روي اين سياره،که به رنگ سبزآبي مي باشد، مشاهده کرده اند.
اورانوس مانند مشتري و زحل،داراي جو متراکم و تاريکي است و نيزاحتمال مي رود مثل آن دو سياره،جّو آن عمدتاً از گاز متان تشکيل شده باشد.وجود مقادير کمي آمونياک در جّو اين سياره تأييد شده است.اين سياره آن قدر سرد است که آمونياک موجود در جّو آن يخ زده،به صورت جامد درآمده است. بنابراين متان به طور قابل توجهي از آمونياک آن بيشتر است.از آن جا که اورانوس نسبت به مشتري و زحل،از خورشيد دورتر است، دماي آن خيلي پايين مي باشد.
انحراف دماي محور اورانوس از خط عمود بر صفحه ي مدار آن،خيلي غيرعادي است.اورانوس را مي توان دربعضي از مواقع با چشم غيرمسلح نيز رؤيت کرد.بايد در شبي که آسمان کاملاً صاف است با چشمان تيزبين و با استفاده از يک دوربين نجومي به مشاهده آن بپردازيد.
نپتون نسبت به اورانوس از خورشيد فاصله ي زيادتري دارد و از اين رو سردتراست ودماي آن در حدود 350 درجه فارنهايت مي باشد.نپتون از ميان دوربين نجومي به رنگ سبز آبي ديده مي شود.علت اين رنگ از جوّ آن است .که جّو اين سياره بيشترين قسمت نور قرمز خورشيد را که بر آن مي تابد جذب مي کند و رنگ هاي آبي و سبز منعکس مي سازد.
165 سال زميني طول مي کشد تا اين سياره،تا يکبار به دور خورشيد گردش کند.نپتون تقريباً در هر16 ساعت يک بار به دور محور خود مي چرخد.
به اين ترتيب هرسال آن معادل 90000 روز است.دو قمر به دور نپتون در گردش هستند.«تريتون»که بزرگتر است هم اندازه ي قمر زمين مي باشد، «يزيد»که قمر کوچکتر است احتمالاً قطري در حدود 200 مايل دارد.نپتون جهان سرد و دور افتاده اي است که اطلاعات ما درباره ي آن بسيار محدود است.
مهمترين مسأله درباره ي نپتون،نحوه کشف آن است.کشف اين سياره از طريق استدلالات و محاسبات پيچيده و دقيق رياضي صورت گرفت که يک موفقيت بزرگ براي دانش رياضيات محسوب مي شود.
مداراين سياره که خارجي ترين سياره منظومه ي شمسي است،غيرعادي مي باشد.پلوتون نسبت به همه ي سيارات از خورشيد فاصله بيشتري دارد ولي در قسمتي از مدار خود نسبت به نپتون فاصله اش کمتر مي شود.مدار پلوتون نسبت به صفحه مدار زمين،17 درجه تمايل دارد.درحالي که صفحه ي مداري سيارات ديگر،از صفحه مداري زمين انحراف ندارند.
فاصله پلوتون از ما آن قدر زياد است.که کسب اطلاعات دقيق درباره ي آن غيرممکن است.به خاطر فاصله ي زياد از ما براي مشاهده آن،دوربينهاي نجومي پرقدرت لازم است.پس ازچندين ماه با مطالعات زياد،بالاخره زمان لازم براي يک دور کامل حرکت چرخشي پلوتون را، 6 روز و 9 ساعت اعلام کردند.
سال پلوتوني معادل 248 سال زميني است.در مورد جّو در اين سياره کاملاً مطمئن نيستيم.اگر جوي در آن وجود داشته باشد،احتمالاً قسمت عمده آن از گاز متان تشکيل شده است.در اين صورت متان ممکن است به صورت مايع باشد که در اين حال اقيانوسهاي بزرگي در اين سياره وجود خواهد داشت،و يا ممکن است اين ماده به صورت جامد و يخ منجمد باشد.به طور قطع دماي اين سياره خيلي پايين است و بعضي ها،دماي 400 درجه فارنهايت را بر آن پيشنهاد مي کنند.
آيا در آن سوي پلوتون،سياره ي ديگري وجود دارد؟ سؤال عجيبي است. تاکنون کسي در مورد وجود يا عدم وجود سياره اي در آن سوي پلوتون نظر نداده است.بعيد نيست که سيارات ديگري متعلق به منظومه شمسي ما با ميلياردها فاصله در آن سوي پلوتون وجود داشته باشد؛و يا اينکه ممکن است پلوتون تنها سياره در فضاي دور دست باشد،کره اي تنها،سرد، غوطه ور در روشنايي ضعيف جاوداني،در حاشيه خانواده سيارات خورشيد.(سيارات، فرانکلين.م.برانلي، مترجم:عادل ارشقي، 1366، مؤسسه اطلاعات).
فهرست منابع:
ـ زمين،اثر آيزاک آسيمف.ترجمه هوشنگ شريفزاده ـ تهران؛ فاطمي 1364.
ـ ستاره و سحابي،اثر ويليام جي.کافمن، ترجمه آقايان دکتر عدالتي و بهزاد قهرمان،نشر گستره، تهران 1364.
ـ سيارات، اثر فرانکلين.م.برانلي،ترجمه عادل ارشقي،مؤسسه اطلاعات، 1366.
ـ سيارات و اقمار،اثر ويليام جي، کافمن، ترجمه علي درويش، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي،1370
الف
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}