نویسنده: محمدتقی فعّالی

 

پنجم) آشتی دادن

برقراری صلح، سازش و آشتی میان افراد از صدقه‌هایی است که خدا دوست دارد. هرگاه میان دو نفر، دو گروه، دو قبیله، دو دولت یا چند دولت اختلاف پیش آید، فاصله‌ها زیاد و حضور خدا کم رنگ می‌شود. در این هنگام، مصداقی زیبا برای عمل زیبای بخشش شکل می‌گیرد و آن میانجیگری برای کاستن از مشکل و حل مشکل است. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
صدقه‌ای که خدا دوستش دارد، اصلاح میان مردم است. زمانی که میان آن‌ها خراب شد و از هم دور شدند، آن‌ها را به هم نزدیک کنی(1).
در روایت دیگری، آن حضرت، این عمل پسندیده را بهتر از دو دینار صدقه می‌دانند(2). ارزش صرف وقت برای آشتی دلِ افراد، زمانی بیشتر آشکار می‌شود که امام رضا (علیه‌السلام) این عمل پسندیده را برترین خیر بعد از برپایی واجبات می‌دانند(3). هشتمین پیشوای شیعیان، حدیث زیبایی از آخرین فرستاده الهی بیان می‌فرماید که منزلت اصلاح بین افراد را بیشتر آفتابی می‌کند:
آشتی میان دو نفر، برتر از یک سال نماز و روزه است(4).
بنابراین سعی برای برقراری صلح و آشتی میان مردم، مصداق برترین کارهای نیک و صدقه جاری برای انسان به شمار می‌آید.

ششم) مهمان نوازی

یکی از انواع بخشش‌ها، اکرام مهمان است. اگر مهمانی بر انسان وارد شد حقّی بر میزبان خواهد داشت. حقّ مهمان، احترام و پذیرایی در حد وسع میزبان است. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بیانی زیبا فرمود:
کسی که مهمانی را اکرام کند، هفتاد پیامبر را اکرام کرده است. هر کس برای مهمان یک درهم خرج کند، مانند آن است که هزار هزار دینار در راه خدا انفاق کرده است(5).
آخرین فرستاده الهی حدّ مهمانی را نیز معین فرموده است: اگر مهمانی وارد شود روز اول حقّ اوست؛ اما از روز دوم به بعد از سوی میزبان، صدقه دریافت خواهد کرد. همچنین مهمان نباید کاری کند که شرایط بر صاحبخانه تنگ آید و خوراک منزل رو به اتمام رود(6).
امام رضا (علیه‌السلام) نیز آدابی را برای برخورد با مهمان بیان می‌فرماید: یکی آن که مهمان را به کار نگیرد(7) و دیگر آن که هنگام خروج مهمان از منزل، او را تا درب منزل همراهی کند:
حقّ مهمان است که او را تا دم در بدرقه کنی(8).

هفتم) سفره داری

یکی از ابعاد مهم بخشش، سفره داری و اطعام است. اطعام به گونه‌های مختلف فراهم می‌آید: یکی از آن‌ها اطعام عمومی است که نسبت به هم نوعان شکل می‌گیرد. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
هر کس دیگران را اطعام دهد و آنان سیر شوند، اجر بزرگ دارد. اجر چنین فردی را هیچ کس نمی‌داند، نه ملک مقرّب و نه نبی مرسل، فقط خداوند، پاداش چنین شخصی را می‌داند(9).
گونه‌ای دیگر از میهمانداری، ولیمه ازدواج است. کسی که در پیوند مبارک، خوان نعمتش گسترده شود، خداوند به وی پاداشی بزرگ خواهد داد(10). اطعام اسیر، نوع دیگری از سفره داری و خوراندن نعمت است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:
اسیر، حقوقی دارد که یکی از آن‌ها اطعام است(11).

مهم‌ترین نوع سفره گستری، اطعام‌ یتیم است.

هر کس یتیمان را جمع کند، برای آن‌ها سفره بگستراند و از بهترین غذاها و نوشیدنی‌ها به آن‌ها بخوراند، بالاترین نیکوکاری‌ها و بخشش‌ها را انجام داده است(12). امام رضا (علیه‌السلام) فرمود:
هر کس که آزاد کردن بنده برایش میسّر نیست، پس با اطعام‌ یتیم و مسکین از جانب او صدقه بدهد(13).
شخصی خدمت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) آمد و گفت: من فرزندی با بیماری‌های زیاد دارم. حضرت برای درمان فرزندش این گونه نسخه پیچید که به صورت مستمر، مشتی طعام صدقه بده؛ چرا که خداوند فرمود: «پس چرا به مجاهده و کارهای دشوار اقدام نکرد؟»(14).
در طبّ النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است که آب از بهترین صدقه‌ها است؛ ازاین روی کسی که دیگران را سیراب کند، انفاقی بزرگ انجام داده است(15). امام صادق (علیه‌السلام) با یادآوری
ماجرای جانسوز عاشورا می‌فرماید:
هر کس جگر تشنه‌ای را خنک کند، بزرگ‌ترین صدقه‌ها را انجام داده است و خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای نیست برای او سایبان قرار می‌دهد(16).
سخاوت یعنی دیدن دیگران و یاری رساندن به آنان. کسی که تمایل به سخاوت دارد، عاشق اطعام است. او هنگامی که دیگران را بر سفره خویش می‌بیند، لذّت می‌برد. گویی خودش لذیذترین غذاها را می‌خورد. در حقیقت، انسان بخشنده از خوراندن به دیگری، بیشتر لذّت می‌برد تا خوردن.

ب) انفاق قلبی

گاهی بخشش و احسان در قلب انسان تجلّی می‌یابد. انسان‌ها می‌توانند با قلب خود نیز بخشنده باشند. برخی از انفاق‌های قلبی عبارتند از:

اول) عفو و گذشت

عفو و گذشت، یکی از نمونه‌های بارز بخشش قلبی است. در واقع، انفاق و عفو، نقطه مشترکی دارند. انفاق، گذشت از مال و عفو، گذشت و نادیده گرفتن خطای دیگران است. بنابراین هر دو در گذشت مشترکند. گذشت از درجات تقوا و زهد به حساب می‌آید و نوعی رهایی و وارستگی است؛ چرا که آدمی از زمین و خدا جدا می‌شود و سبک بال به سوی آسمان به پرواز در می‌آید:
وَیسْأَلُونَكَ مَاذَا ینْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ؛ و از تو می‌پرسند: چه چیزى انفاق كنند؟، بگو: ما زاد [بر نیازمندى خود] را(17).
مفسران برای عفو، معانی مختلفی بیان کرده‌اند(18): رعایت حد اعتدال، مال پاک، آن چه آسان است و مازاد بر نیاز سائل. گذشت نیز برای این واژه بیان شده است. مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
بخشش و کرامت در این است که هنگام قدرت، گذشت کنی(19).
امام علی (علیه‌السلام) گذشت در زمان قدرت را بهترین سخاوت می‌داند:
أَحْسَنُ الجُودِ عَفْوٌ بَعْدَ مَقْدُرَة؛ٍ زیباترین بخشندگی‌ها، گذشت با قدرت است(20).
پیشوای اول شیعیان، عفو را زیباترین احسان معرفی فرموده است(21). امام رضا (علیه‌السلام) نقل می‌کنند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: مکارم اخلاق را از دست ندهید؛ چرا که خداوند مرا برای مکارم اخلاق فرستاد. سپس نمونه‌هایی از مکارم اخلاق را بیان فرمودند:
از مکارم اخلاق، آن است که از کسی که به او ظلم کرده، در گذرد، به کسانی که او را محروم کرده‌اند، عطا کند و با کسی که با او قطع رابطه کرده، مراوده و رفت وآمد داشته باشد و به دیدن کسانی برود که به دیدارش نمی‌آیند(22).
تمام مواردی که در این روایت، مکارم اخلاق دانسته شده، مصداق عفو و گذشت است که خود، نوعی انفاق به حساب می‌آید. از سوی دیگر توجه به این خُلق نیکو، عزّت و سربلندی را در پی خواهد داشت. روزی در حضور امام رضا (علیه‌السلام) فردی را نزد مأمون آوردند. مأمون تصمیم داشت وی را بکشد. پیش از صدور فرمان اعدام، از امام رضا (علیه‌السلام) پرسید: نظر شما چیست؟ حضرت این گونه جواب مأمون را داد:
من می‌گویم خداوند با بخشش به تو عزّت می‌دهد(23).

دوم) مدارا

مدارا با هم نوعان یکی از انواع احسان و بخشش قلبی است. مدارا به معنای همکاری، همراهی، همزیستی، ملاطفت و نرمی با دیگران است(24). از بزرگ‌ترین نیکی‌ها و ایثارها این است که انسان با دیگران حلیم باشد، حوصله به خرج دهد، از خطاهایش نرنجند، شریک غم و غصه‌های آنان باشد و بکوشد آنان را با گذشت، خوشحال سازد. آخرین فرستاده الهی، حقیقتی والا را در این باره آشکار ساخته است:
کسی که بمیرد و رویه اش در زندگی، مدارا کردن با مردم باشد، شهید از دنیا رفته است و مدارا کردن با مردم، صدقه است(25).
امام حسن عسکری (علیه‌السلام) ضمن تأکید بر مداراکردن با هم نوعان، با فضیلت‌ترین صدقه‌ها را مدارا کردن با دشمنان خدا بیان می‌فرماید(26)؛ از این روی رفق و مدارا خوب است حتی با دشمنان خدا و یکی از جلوه‌های صدقه به حساب می‌آید.
از دیدگاه پیشوای هشتم شیعیان، مؤمن کسی است که سه ویژگی را درون خود جمع کرده باشد. یکی از این خصلت‌ها مربوط به خدا، یکی از آنِ رسول و دیگری مربوط به امامان است؛ اما سنّتی که مربوط به پیامبران الهی است، مدارا با مردم است؛ زیرا خداوند متعال، فرستادگان خود را مأمور کرده تا با امتشان مدارا کنند(27).
در ارتباط با دیگران بهتر است آنان را درک کنیم، با آنان همدلی کنیم، خشونت را کنار بگذاریم، تا می‌توانیم به آن‌ها «نه» نگو ییم و آنان را دور نکنیم، با رفتاری ملا ل آور و کسل کننده با آن‌ها برخورد نکنیم، نیازهایشان را بشناسیم، در زندگی آنان به صورت مثبت حضور داشته باشیم، تا می‌توانیم درباره آنان قضاوت نکنیم، در حل مشکلاتشان کوشا باشیم، یأس به آن‌ها منتقل نکنیم، به ایشان دلداری دهیم، روحیه ایشان را بالا بریم، قدری از وقت خویش را به دیگران اختصاص دهیم، برای آن‌ها حس امنیت و آرامش ایجاد کنیم و در یک کلام با آنان رفق، مدارا و همدلی کنیم.
از امام رضا (علیه‌السلام) درباره ماهیت عقل سؤال شد: حضرت در پاسخ، سه چیز را نشان عقل بیان فرمود:
تحمّل غصه، مسامحه با دشمنان و مدارا با دوستان(28).

سوم) رشک نبردن

رشک یا حسادت، آن است که انسان، مزیّتی را در دیگری ببیند و درصدد کسب آن برآید یا تلاش کند او را تخریب کند. رشک بردن با سخاوت قابل جمع نیست؛ از این رو رشک نبردن از نمونه‌های بارز بخشش است. انسان سخاوتمند می‌کوشد از حسادت خویش بکاهد و در عوض، اندیشه‌اش را بر خویشتن متمرکز ساخته، درصدد رشد و کمال خود بر آید. به بیان دیگر بخیل به دیگران خیره می‌شود و در پی آزردن آنان است. در مقابل، سخی بر خودش تمرکز دارد و درصدد تقویت صفات نیک درونی خویش است. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
سخیّ، حسود نیست(29).
امام رضا (علیه‌السلام) در بیانی زیبا فرمود:
برای بخیل، راحتی و برای حسود، لذّتی وجود ندارد(30).

چهارم) تغافل

تغافل بدین معنا است که شخصی چیزی را می‌داند و از آن آگاهی دارد؛ ولی از روی مصلحت، خود را غافل و بی‌خبر نشان می‌دهد؛ به گونه‌ای که طرف مقابل تصوّر می‌کند از موضوع، بی خبر است؛ به عبارت دیگر نادیده گرفتن خطای دیگران به علّت مصلحت است.
در برخی موارد، خطاهای دیگران را نباید دید. ندیدن اشتباهات دیگران، گذشت محسوب می‌شود. تغافل دو فایده دارد: اول اینکه تغافل کننده، حرص نمی‌خورد و به او آسیب روحی وارد نم‌ی‌شود؛ و دیگر اینکه تغافل شونده با ظرافت، خطای خویش را می فهمد و از آن صرف نظر می‌کند. مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
شریف‌ترین اخلاق نیکوکار، آن است که از خطاهای دیگران، به فراوانی تغافل کند(31).
شخصی محضر امام رضا (علیه‌السلام) از برآورده نشدن نیازهایش گله کرد و گفت: مدتی است دست حاجت به سوی خدا دراز می‌کنم؛ اما جوابی دریافت نکرد‌ه‌ام و تأخیر در اجابت، زمینه شبهه و نگرانی را در دلم فراهم کرده است. امام فرمود: مبادا شیطان در دل تو راهی باز کند. سپس چند سفارش به او فرمود: یکی از پندهای ارزش‌مند امام این بود:
از بر ملا کردن عیب‌های دیگران پرهیز کن(32).
برملا نکردن عیب‌های دیگران دو گونه تصور می‌شود: یکی این که عیب‌های آن‌ها را برای دیگران بیان نکنیم و دیگر این که درباره خطاهای دیگران، شیوه چشم پوشی را پیشه کنیم و خطای افراد را به روی آن‌ها نیاوریم که این امر، جزئی از بخشش به حساب می‌آید.

پنجم) حیا

یکی از صفات انسانی و الهی که در چگونگی زندگی انسان نقش بسزایی ایفا می‌کند، صفت شرم و حیا است. این صفت در آموزه‌های دینی، جایگاهی ویژه و با ایمان، عفّت، تقوا، بخشش و ملکات نفسانی رابطه تنگاتنگی دارد. اگر کسی عفّت ورزد و حیا به خرج دهد، فرد بخشنده‌ای محسوب می‌شود. پس یکی از مصداق‌های بخشش، حیا است. مولا علی (علیه‌السلام) رابطه نزدیک حیا و بخشش را این گونه بیان فرمود:
حیا بهترین همنشین سخاوت است(33).
امام رضا (علیه‌السلام) حیا را جزئی از ایمان بیان می‌فرماید:
حیا از ایمان است (34).

ششم) بردباری

کسی که در شرایط دشوار، شکیبایی پیشه می‌کند، فردی سخی و اهل احسان به حساب می‌آید. سخاوت، آن است که آدمی در بحران‌ها، گرفتاری‌ها و شداید، از خود گذشت و فداکاری نشان دهد و با بردباری، تحمّل خویش را بالا برد(35).
یکی از ابعاد صبر، آن است که اگر فردی از دیگران آزار و اذیّتی ببیند، آزار مردمان را تحمّل کند. امام رضا (علیه‌السلام) در روایت زیبایی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل می‌کنند که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مردم را به مکارم اخلاق توصیه فرموده و نمونه‌هایی از آن را بیان می فرماید؛ مانند: گذشتن از کسی که ظلمی در حقّ تو روا داشته، بخشش به کسی که تو را محروم کرده و پیوند با کسی که رابطه خود را با تو قطع کرده است(36).
تمام موارد مطرح شده در کلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صبر در مقابل اشتباه و آزار دیگران است که مصداق بخشش و احسان به شمار می‌آید.

پی‌نوشت‌ها:

1- کلینی، الکافی، ج2، ص209؛ مفید، الامالی، ص12.
2- همان.
3- طوسی، الامالی، ص522؛ مجلسی، بحارالانوار، ج73، ص43.
4- همان.
5- دیلمی، ارشاد القلوب، ج2، ص138.
6- صدوق، الخصال، ج1، ص148.
7- کلینی، الکافی، ج6، ص283؛ مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص102؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج24، ص316.
8- صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه‌السلام)، ج2، ص69؛ مجلسی، بحارالانوار، ج76، ص255.
9- دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص144.
10- حرّانی، تحف العقول، ص442.
11- یزدی، الحکم الزاهرة، ص354.
12- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص409.
13- کلینی، الکافی، ج4، ص4.
14- طبرسی، مجمع البیان،ج10، ص751؛ حویزی، نورالثقلین، ج5، ص583.
15- مراغی، طبّ النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ص23.
16- حلّی، عدة الداعی، ص99.
17- بقره/219.
18- فیض کاشانی، صافی،ج1، ص249؛ لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج1، ص203؛ شبّر، تفسیرالقرآن، ج1، ص71؛ حسینی شیرازی، تقریب القرآن، ج1، ص245؛ طباطبایی، المیزان، ج2، ص196.
19- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص246.
20- همان.
21- همان.
22- مجلسی، بحارالانوار، ج66، ص375.
23- همان، ج49، ص172.
24- دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه مدارا؛ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه مدارا؛ عمید، فرهنگ لغت، ذیل واژه مدارا.
25-طبرسی، مشکاة الانوار، ص283.
26- تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، ص354.
27- صدوق، الامالی، ص270.
28- همان، ص283.
29- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص299.
30- حرّانی، تحف العقول، ص450؛ مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص345.
31- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص451.
32- کلینی، الکافی، ج2، ص488.
33- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص256.
34- صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه‌السلام)، ج2، ص265.
35- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص280.
36- طوسی، الامالی، ص477؛ مجلسی، بحارالانوار، ج66، ص375؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص173.

منبع مقاله:
فعّالی، محمدتقی؛ (1394)،سبک زندگی رضوی (6)- زندگی معنوی، انتشارات بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(علیه‌السلام).