شبههی تنافی اعجاز با سنن الهی
الف) خداوند، نظام آفرینش را برابر نظم و قاعدهِ مشخصی قرار داده است.
ب) مشیت الهی بر این تعلق گرفته است كه هر مسببی، سببی و هر معلولی، علتی داشته باشد و هر رخدادی از مجرای خاص و معمول خود انجام گیرد كه این موضوع با توجه به آیاتی از جمله آیات 77 سورهی اسراء، 62 سورهی احزاب، 43 سورهی فاطر و 23 سورهی فتح اثبات میشود.
ج) معجزه، خرق این سنت الهی و برخلاف مشیت و خواست اوست؛ پس نمیتوان آن را پذیرفت و باید آنچه را در این باره نقل شده است، توجیه كرد.
مشابه آنچه گذشت، برخی همانند كسروی نیز بازگویی كردهاند؛ (2) هر چند میان نظریات و گفتار كسروی با سخن سیداحمدخان، تفاوتهای فراوانی وجود دارد،ولی نتیجهی هر دو، رد و طرد امكان وقوع معجزات است.
به این سخن و شبهه چند پاسخ میتوان داد:
معجزه؛ سنتی الهی
پاسخ اول:
با اندكی توجه و دقت میتوان به این نكته پی برد كه وقوع معجزات نیز از سنتهای الهی تبعیت میكند و خارج از سنت و مشیت الهی نیست؛ از این روست كه پیامبران پس از عرضهی معجزات، به این نكته تصریح میكردند كه این كارها را براساس اراده و مشیت الهی انجام میدهند؛ برای نمونه حضرت عیسی، روح دمیدن در مجسمهی بیجان، زنده كردن مردگان و شفا دادن كورِ مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را كه به دست او انجام میگرفت، به اذن و مشیت الهی میدانست. (3) دیگر آیات قرآن كریم نیز در عین حال كه وقوع معجزات را ممكن میشمرد، همهی آنها را با اذن خداوند میداند. (4)پس معجزات و كارهای خارق العاده، نقض سنت خداوند نیست و اگر تغییراتی در سنتهای جهان مشاهده میشود، معلول تغییر شرایط است و بدیهی است كه هر سنتی در شرایط خاصی جاری است و با تغییر شرایط، سنتی دیگر جریان مییابد و آن سنت نیز در شرایط خاص خود كلیت دارد. در جهان، جز قانون و سنت و ناموسهای لایتغیر وجود ندارد. اگر مردهای به طور اعجاز زنده میشود، حساب و قانونی دارد. اگر فرزندی همچون عیسی بن مریم (علیه السلام) بدون پدر متولد میشود، برخلاف سنت الهی و قانون جهان نیست. (5)
فهم سنن
پاسخ دوم:
با تأمل در ظواهر آیاتی كه شبهه افكنان مطرح كردهاند و آیات قبل از آن، این نكته به دست میآید كه اساس این شبهه به دلیل كج فهمی یا ناتوانی از درك دقیق مفهوم سنت الهی در قرآن است؛ زیرا اساساً موضوع هر چهار آیه، با سنت به معنای ثبوت و ضرورت قوانین طبیعی و عدم امكان تغییر در آن، ربطی ندارد. مقصود از سنت الهی در آیات شكست و عذاب دنیوی و مغلوب شدن مخالفان پیامبران است و خداوند در آیات مزبور به پیامبراعظم اطمینان قلب و بشارت میدهد كه مشیت الهی به غلبهی حق بر باطل تعلق گرفته و این سنت الهی تغییرناپذیر است. (6)توجیهات فاسد
پاسخ سوم:
كه به شبههی مذكور میتوان داد، این است كه نتیجهای كه در كلام شبههگران آمده بود، یعنی توجیه و تأویل همهی آیاتی كه از معجزه سخن گفته است، به معنای دست برداشتن از قرآن كریم است. افرادی كه شبههی فوق را مطرح كردهاند جزو كسانیاند كه برای استدلال خود به ظواهر قرآن متمسك شدهاند. از سوی دیگر، در قرآن دهها معجزه به پیامبران نسبت داده شده كه برخی از آنها عبارتاند از:تبدیل شدن عصا به اژدها، جوشیدن دوازده چشمهی آب از یك سنگ، نورانی شدن دست، عبور از عرض نیل و چندین معجزهی دیگر حضرت موسی.
ساختن پرنده از گل و روح دمیدن در آن، زنده كردن مردهها، سخن گفتن در گهواره و شفا دادن بیماریهای لاعلاج از معجزات حضرت عیسی.
بیرون آوردن شتر از دل كوه به وسیلهی دعای حضرت صالح و... .
با توجه به مقدمات فوق، چگونه میتوان تمام این موارد را توجیه كرد؟ آیا توجیه همهی معجزات پیامبران و كرامات غیرپیامبران كه قرآن بدانها اشاره كرده است، مانند كرامات حضرت مریم و... به معنای دست برداشتن از قرآن كریم نیست؟!
پینوشتها:
1. سر سیداحمدخان هندی در سال 1232ق در دهلی متولد شد. در بیست سالگی به خدمت دولت هند درآمد. با توجه به سابقهی خانوادگی و تألیف كتاب آثار الصنادید در عصر خود توانست در زمرهی رهبران مسلمانان هند قرار گیرد. او در ابتدا با استعمار مبارزه میكرد، در عین حال در انقلاب سال 1272ق هند شركت نكرد و به پاس خدماتی كه به اروپاییان انجام داده بود، حكومت انگلستان به او نشان «سر» اعطا كرد. سر سیداحمدخان در سال 1284ق به انگلستان سفر كرد. این سفر اثری عمیق در روحیهی او باقی گذاشت. او آنچنان مرعوب فرهنگ و تمدن غرب شد كه آن را غیرقابل خدشه و چون و چرا و قدرت انگلستان را شكست ناپذیر و مبارزه با آن را بیهوده دانست. از آن پس به یك تبلیغ كنندهی تمدن و فرهنگ غرب تبدیل شد. علامه مطهری دربارهی افكار و عقاید او مینویسد: او سعی داشت مسائل ماوراءالطبیعی را به نام و بهانهی علم، توجیه طبیعی كند، غیب و معقول را تعبیر محسوس و مشهود نماید، معجزات را كه در قرآن نص و صریح است به شكلی رنگ عادی و طبیعی دهد، مفاهیم آسمانی قران را زمینی كند (مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج24، ص34).
2. كسروی این شبهه را در رد امكان معجزه برای امامان ارائه كرده است. او مینویسد: دستگاه خدا بازیچه نیست كه هر كس برای هنرنماییهای خود در آن دستی برد و آن را دگرگون گرداند. آنچه دربارهی موسی و عیسی و دیگر پیغمبران گفتهاند، دروغ است! بزرگتر از عیسی و موسی پیغمبر اسلام میبوده كه هر زمان معجزه از او خواستهاند، ناتوانی نشان داده. این قرآن او در دست ماست... (احمد كسروی: صوفیگری؛ ص81).
3. چنان كه خداوند میفرماید: «وَ رَسُولاً إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»: و [او را به عنوان] رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل [قرار داده، كه به آنها میگوید:] من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام، من از گِل، چیزی به شكل پرنده میسازم، سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را شفا میدهم و مردگان را به اذن خدا زنده میكنم و از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میكنید، به شما خبر میدهم، مسلماً در اینها نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید. (آل عمران: 49).
4. چنان كه خداوند در آیهی 110 سوره مائده میفرماید: «إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلَى وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِینٌ» [ به خاطر بیاور] هنگامی را كه خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد كن نعمتی را كه به تو و مادرت بخشیدم! زمانی كه تو را با روح القدس تقویت كردم كه در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی و هنگامی كه كتاب و حكمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی كه به فرمان من، از گل چیزی به صورت پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به فرمان من، پرندهای میشد و كور مادرزاد و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من شفا میدادی و مردگان را [نیز] به فرمان من زنده میكردی و هنگامی كه بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو بازداشتم، در آن موقع كه دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از كافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشكار نیست! (نیز رك: رعد: 38؛ ابراهیم:11؛ غافر: 78).
5. مرتضی مطهری، مجموعهی آثار، ج1،ص139.
6. محمدحسن قدردان قراملكی؛ معجزه در قلمرو عقل و دین؛ ص178.
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}