نویسنده: محمدعلی محمدی

 
اندیشمندان متأله، اعجاز را مستند به خداوند و علل آن را الهی می‌دانند، ولی اختلاف نظر دارند كه اعجاز، فعل خداوند است یا فعل پیامبران كه در این باره به سه دسته تقسیم شده‌اند: عده‌ای مانند بغدادی، (1) فخر رازی در یكی از دیدگاه‌هایش(2)، ابن حزم (3)، تفتازانی (4)، قاضی ایجی (5) از دانشمندان مسلمان اهل سنت و نیز شیخ طوسی (6)، علامه مجلسی (7) و ملا محمدصالح مازندرانی (8) از فرزانگان شیعه و برخی از عالمان مسیحی مانند قدیس توماس آكویناس (9) معجزه را فعل خدا می‌دانند. عده‌ی دیگری از فرزانگان، معجزه را فعل پیامبران توصیف می‌كنند و معتقدند پیامبران با اتكا به نیروی نفس خود- كه از قدرت فوق العاده‌ی الهی سرچشمه گرفته است- دست به اعجاز می‌زنند. ابن عربی (10)، بوعلی سینا (11)، ابن رشد (12) و برخی دیگر از فلاسفه و متكلمان مسلمان از این دسته‌اند. (13)
دسته‌ی سومی از دانشمندان برخی معجزات را معلول و متأثر از نفوس پیامبران و برخی دیگر را فعل مباشر خداوند می‌دانند كه بدین سان می‌توان بین آیاتی كه معجزات را به خدا و آیاتی كه معجزات را به پیامبران نسبت می‌دهد، جمع كرد. (14) گفته شده است قول مزبور به فیلو (20-30ق م) برمی‌گردد؛ چنان كه به سیسرون (15) نیز نسبت داده شده است (16) و امام محمد غزالی، ابن عربی، علامه حلی، فاضل مقداد و... نیز از طرفداران این نظریه دانسته شده‌اند. (17)
در برابر آنچه گذشت، برخی از شبهه‌افكنان سعی كرده‌اند علل معجزه را غیرخدایی معرفی كنند؛ آنان می‌گویند: وقتی معجزه می‌تواند دلیل نبوت باشد كه ثابت شود فعل الهی است؛ ولی ممكن است معجزه، فعل خداوند نباشد، بلكه در صدور آن، نیروها یا عوامل ناشناخته‌ی دیگری نقش داشته باشند؛ مثلاً ممكن است در صدور معجزه، شیاطین، جنیان یا موجودات دیگری نقش داشته باشند... یا ممكن است آورنده‌ی معجزه با شناخت علل طبیعی ناشناخته یا با آگاهی از علوم غریبه‌ای مانند سحر، كهانت و سایر علوم فراحسی به این قدرت دست یافته باشد. (18)

پاسخ

شبهه‌ی استناد معجزات به غیر خداوند از شبهات قدیمی است كه دست كم از زمان پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مطرح بوده و در قرآن بدان اشاره شده است. گویا كافران و ملحدان در اصل «عدم استناد معجزات به خداوند» اتفاق نظر داشتند؛ ولی در اینكه چه عاملی، باعث توانایی پیامبران برای ارائه معجزات بوده است، اختلاف نظر داشتند، هر چند بیماری جنون و سحر را می‌توان وجه مشترك همه‌ی مستندات ادعای مشركان برشمرد؛ چنان كه می‌فرماید: «کَذلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ‌» (19): این‌گونه است كه هیچ پیامبری قبل از اینها به سوی قومی فرستاده نشد، مگر اینكه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه».
درباره‌ی حضرت موسی (علیه السلام) نیز نقل شده است كه سران بنی اسرائیل آن حضرت را متهم به افسون‌گری می‌كردند؛ چنان كه خداوند می‌فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُبِینٍ‌ *إِلَى فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ قَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ‌» (20): به یقین، موسی را با آیات خود و حجتی آشكار به سوی فرعون و هامان و قارون فرستادیم، اما آنان گفتند او افسونگر شیاد است. (21) درباره‌ی حضرت عیسی (علیه السلام) نیز می‌فرماید: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هذَا سِحْرٌ مُبِینٌ‌ » (22): و هنگامی كه عیسی پسر مریم گفت: ‌ای فرزندان اسرائیل، من فرستاده‌ی خدا به سوی شما هستم، تورات را كه پیش از من بوده، تصدیق می‌كنم و به فرستاده‌ای كه پس از من می‌آید و نام او احمد است، بشارتگرم، پس وقتی كه برای آنان دلایل روشن آورد، گفتند: این، سحر آشكار است.
پیامبر اسلام نیز بر همین اساس توسط كفار و دشمنان حق، با عناوین مختلف مورد اتهام قرار می‌گرفت. گاهی می‌گفتند:‌ قرآن، سحر است و آورنده‌ی آن ساحر، و گاهی می‌گفتند: آورنده‌ی آن، مجنون است؛ گاهی می‌گفتند: آن را شیاطین و جنیان در او القا كرده‌اند و آورنده‌ی آن، كاهن است؛ زمانی می‌گفتند: قرآن، شعر است و آورنده‌ی آن شاعر؛ گاهی می‌گفتند كه قرآن افتراست؛ زمانی می‌گفتند آن را بشری به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آموخته است و گاه قرآن كریم را قصه‌ها و داستان‌های گذشتگان می‌نامیدند كه نوشته و هر صبح و شب بر پیامبر املا می‌شود (23)؛ برای نمونه خداوند درباره‌ی اینكه برخی از مشركان به رسولان پروردگار نسبت جنون و آموختن مطالب از جنیان می‌دادند، می‌فرماید: «وَ قَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ‌ » (24): و گفتند: ‌ای مردی كه قرآن بر تو نازل شده، حقاً كه تو دیوانه‌ای. در آیه‌ی دیگری می‌فرماید: «وَ إِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ‌» (25): و كافران چون قرآن را شنیدند، نزدیك بود كه تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‌گویند كه او دیوانه است. (26)
آنچه در اینجا قابل بحث است، اصل این گفتار است كه آیا معجزات پیامبران می‌تواند مصدری غیرالهی داشته باشد؟ كه به دلایل زیر محال است پیامبران در نشان دادن معجزات از غیر خدا كمك گرفته باشند:
1.حكمت الهی و قاعده‌ی لطف دلالت می‌كند كه معجزات، خدایی‌اند و بس. پس هر گفتاری كه بخواهد بر غیرخدایی بودن معجزات دلالت كند، باطل است.
2.در معجزات، آورنده‌ی معجزه تحدی می‌كند و به صراحت، جن و انس را به آوردن مانند آنچه پیامبران آورده‌اند، فرامی‌خواند. روشن است در صورتی تحدی صحیح خواهد بود كه ثابت شود، هیچ موجود دیگری در آوردن معجزات نقش نداشته است.

پی‌نوشت‌ها:

1.عبدالقاهر بغدادی؛ اصول الدین، ص176. الفرق بین الفرق، ص137.
2.فخر رازی؛ المطالب العالیه؛ ج8، ص99. همو، المحصل، ص497.
3.ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج2، ص37.
4.تفتازانی؛ شرح المقاصد، ج5، ص17.
5.ایجی؛ شرح المواقف، ج8، ص220.
6.شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص270. ذیل آیه 60 بقره.
7.محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج3، ص143.
8.محمدصالح مازندرانی، شرح اصول كافی، ج6، ص46.
9.به نقل از: قدردان قراملكی، معجزه در قلمرو عقل و دین و او از دیوید هیوم؛ مفهوم معجزه، صص12 و3.
10.ابن عربی، فصوص الحكم، فص 15، ج1، ص139.
11.ابوعلی سینا؛ الهیات شفا؛ مقاله دهم، فصل دوم.
12.ابن رشد؛ تهافت التهافت، ج2، ص773 و... .
13.برای آگاهی از نظر دیگر دانشمندان، ر.ك: قدردان قراملكی، معجزه در قلمرو عقل و دین؛ ص100-114.
14.قدردان قراملكی؛ معجزه در قلمرو عقل و دین، ص115. ولی وجه جمع بهتر این است كه این آیات را همانند آیاتی بدانیم كه گاهی توفی اموات را به فرشتگان و گاهی به ملك الموت و گاهی به خداوند نسبت می‌دهد كه در این آیات، فرشتگان واسطه و مأمور انجام اوامر الهی‌اند. فاعلیت اینان در طول فاعلیت خداوند است، نه در عرض آن؛ پس فاعل و مرید اصلی خداوند است و در برخی موارد فاعل مباشر مأموران الهی‌اند.
15.ماركوس تولیوس سیسرون (Marcus Tullias Ciceron) متولد 106 و متوفای 43 قبل از میلاد، فیلسوف، خطیب و نویسنده‌ی مشهور رومی كه رساله‌ی خطیب، رساله بروتوس و رساله دفاع از آركیاس از نوشته‌های اوست و بسیاری از دانشمندان تحت تأثیر افكار و عقاید او قرار دارند.
16.ر. ك: امیل بریهیه: الآراء الدینیه و الفلسفه فیلون الاسكندری، ص245.
17.ر.ك: قدردان قراملكی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ص115-120.
18.از برخی فلاسفه چنین نقل شده است: «ان المعجز لا یوصل الی الیقین بنبوة النبی لتجویز ان یكون سحراً او شیئاً توصل الیه بحیله» (حمصی رازی، المنقذ من التقلید؛ ص386). فخر رازی علل غیر الهی محتمل در مشاركت در خوارق عادات مدعیان نبوت را چنین برمی‌شمرد: مزاج خاص مدعی، نفس مجرد مدعی نبوت، قوای ناشناخته، جن و شیاطین، فرشتگان. تأثیر اجسام سماوی و ارضی، عقول و نفوس (ر.ك: محمدحسن قدردان قراملكی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ص221). فلاسفه‌ی غرب اخیراً به این شبهه دامن زده‌اند: برای نمونه از شلایر ماخر و كارل هاز چنین نقل شده است:
«آیا ممكن نیست عیسی در دو هزار برابر كردن گرده‌های نان از یك قانون سری طبیعت بهره گرفته باشد: همان‌گونه كه یك دانه گندم به صد دانه مبدل می‌شود؟ شفای بیماران نیز نیرویی است كه كم و بیش بسیاری از مردم دارا هستند؛ شاید عیسی به حد كمال از این قدرت برخوردار بوده است (جلال الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص215).
19.ذاریات:52.
20.غافر:23-24.
21.و در آیه دیگری می‌فرماید: «قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ‌ »: فرعون گفت: ‌این پیامبری كه بر شما فرستاده شده، دیوانه است. (شعراء:27).
22.صف:6.
23.علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص47.
24.حجر: 6.
25.قلم: 51.
26.تهمت یاد شده در آیات ذیل نیز اشاره شده است: «إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ‌»: او مرد دیوانه‌ای بیش نیست، یك چند بر او صبر كنید (مؤمنون:25). «أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ‌»: یا می‌گویند كه دیوانه است؟ نه، پیامبرشان با دین حق بر آنها مبعوث شد، ولی بیشترینشان از حق كراهت دارند (مؤمنون:70). «أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَ الضَّلاَلِ الْبَعِیدِ»: آیا بر خدا دروغ می‌بندد، یا دیوانه است؟ نه، آنان كه به آخرت ایمان ندارند، در عذابند و سخت از راه دورند (سبأ: 8).

منبع مقاله :
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبهه‌پژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.