آرسینوئه ārsinoe
در اساطیر یونان باستاهن، نام آرسینوئه (Arsinoe) برای شش زن و یک شهر ذکر شده که عبارتند از:
نویسنده: غلامرضا معصومی
در اساطیر یونان باستاهن، نام آرسینوئه (Arsinoe) برای شش زن و یک شهر ذکر شده که عبارتند از:
1- یکی از اپیگونها (Epigoni)، دختر فگئوس (Phegeus)، پادشاه پزوفیس (Psophian) و همسر آلکمائون (Alcmaeon) میباشد که وی را آلفهزیبوئا (Alphesiboea) نیز مینامیدند. آلکمائون به همراه برادرش آمفیلوخوس (Amphilochus)، در اردوکشی اپیگونها به تبس (Thebes) شرکت کرد، چرا که خود نیز از اپیگونها بوده و این لشکرکشی را با نظر هاتف معبد دلف و به دستور مادرش انجام داد. همچنین با نظر هاتف دلف و بنابر وصیت پدرش، قاتل وی را که همانا مادرش اریفیله (Eriphyle) بود، به قتل رسانید و تحت تعقیب الاهگان انتقام قرار گرفت. البته بعدها تا حدی بخشوده شد و به دستور و پیشنهاد فگئوس با آرسینوئه دختر وی، ازدواج کرد و جامه و گردنبند هارمونیا (Harmonia) را که قبلاً در اختیار مادرش بود به آرسینوئه هدیه داد. هنگامی که قلمرو او خشک و بیحاصل شد. هاتف دلف دستور داد که دوباره آلکمائون خود را تطهیر کرده و این تطهیر باید توسط آخلوس (Achelous) انجام پذیرد. آخلوس نیز پس از تطهیر وی، دخترش کالیروئه(2) (Callirhoe) را به ازدواج وی درآورد.
کالیروئه برای ادامهی زندگی با او، گردنبند و جامهی هارمونیا را از او تقاضا کرد. پس آلکمائون برای گرفتن گردنبند مذکور، نزد فگئوس رفته و گفت که میخواهد آن را به دستور هاتف دلف، به آپولو (Apollo) نیاز کند تا گناه کشتن مادرش بخشوده شود. فگئوس ابتدا موافقت کرد تا آرسینوئه گردنبند را به او برگرداند، اما در اثر خبرچینی خدمتکارش، دروغ آلکمائون فاش شده و پسران فگئوس در یک توطئه او را کشته و در پزوفیس دفن کردند.
2- دختر لئوسیپوس (Leucippus) و مادر آسکلپیوس (Asclepius) و اریوپیس (Eriopis) از آپولو (Apollo) میباشد.
3- دختر نیکوکرئون (Nicocreon) و یکی از اهالی سالامیس که آرسئوفون (Arceophon) به وی بسیار علاقهمند بود. اما هنگامی که آرسینوئه از دوستی با وی امتناع کرد، او نیز آنقدر خود را گرسنه نگه داشت تا اینکه مرد.
4- پرستار و دایهی اورستس (Orestes).
5- یکی از مینیادها (Minyads) یا همان دختران مینیاس (Minyas).
6- نام یک نیمف (Nymph) و یکی از دودونیدها (Dodonides).
7- در روایت دیگری آمده که آرسینوئه نام شهری در مصر قدیم بوده است.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
1- یکی از اپیگونها (Epigoni)، دختر فگئوس (Phegeus)، پادشاه پزوفیس (Psophian) و همسر آلکمائون (Alcmaeon) میباشد که وی را آلفهزیبوئا (Alphesiboea) نیز مینامیدند. آلکمائون به همراه برادرش آمفیلوخوس (Amphilochus)، در اردوکشی اپیگونها به تبس (Thebes) شرکت کرد، چرا که خود نیز از اپیگونها بوده و این لشکرکشی را با نظر هاتف معبد دلف و به دستور مادرش انجام داد. همچنین با نظر هاتف دلف و بنابر وصیت پدرش، قاتل وی را که همانا مادرش اریفیله (Eriphyle) بود، به قتل رسانید و تحت تعقیب الاهگان انتقام قرار گرفت. البته بعدها تا حدی بخشوده شد و به دستور و پیشنهاد فگئوس با آرسینوئه دختر وی، ازدواج کرد و جامه و گردنبند هارمونیا (Harmonia) را که قبلاً در اختیار مادرش بود به آرسینوئه هدیه داد. هنگامی که قلمرو او خشک و بیحاصل شد. هاتف دلف دستور داد که دوباره آلکمائون خود را تطهیر کرده و این تطهیر باید توسط آخلوس (Achelous) انجام پذیرد. آخلوس نیز پس از تطهیر وی، دخترش کالیروئه(2) (Callirhoe) را به ازدواج وی درآورد.
کالیروئه برای ادامهی زندگی با او، گردنبند و جامهی هارمونیا را از او تقاضا کرد. پس آلکمائون برای گرفتن گردنبند مذکور، نزد فگئوس رفته و گفت که میخواهد آن را به دستور هاتف دلف، به آپولو (Apollo) نیاز کند تا گناه کشتن مادرش بخشوده شود. فگئوس ابتدا موافقت کرد تا آرسینوئه گردنبند را به او برگرداند، اما در اثر خبرچینی خدمتکارش، دروغ آلکمائون فاش شده و پسران فگئوس در یک توطئه او را کشته و در پزوفیس دفن کردند.
2- دختر لئوسیپوس (Leucippus) و مادر آسکلپیوس (Asclepius) و اریوپیس (Eriopis) از آپولو (Apollo) میباشد.
3- دختر نیکوکرئون (Nicocreon) و یکی از اهالی سالامیس که آرسئوفون (Arceophon) به وی بسیار علاقهمند بود. اما هنگامی که آرسینوئه از دوستی با وی امتناع کرد، او نیز آنقدر خود را گرسنه نگه داشت تا اینکه مرد.
4- پرستار و دایهی اورستس (Orestes).
5- یکی از مینیادها (Minyads) یا همان دختران مینیاس (Minyas).
6- نام یک نیمف (Nymph) و یکی از دودونیدها (Dodonides).
7- در روایت دیگری آمده که آرسینوئه نام شهری در مصر قدیم بوده است.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}