( مطالعه موردی دوران حکومت عثمان و سلطان اورخان 687-761 هجری)
چگونگی تشکیل حکومت عثمانی از تأسیس تا ثبات
قرن هفتم هجری در تاریخ جهان اسلام حائز اهمیت بسیار می باشد، از یک طرف در غرب سرزمین های اسلامی شاهد اوج گیری جنگ های صلیبی هستیم که در آن ها دولت بیزانس توانسته بود پیروزی های چشمگیری به
نويسنده: سید مصطفی طباطبایی (1)
منبع:راسخون
منبع:راسخون
چکیده :
قرن هفتم هجری در تاریخ جهان اسلام حائز اهمیت بسیار می باشد، از یک طرف در غرب سرزمین های اسلامی شاهد اوج گیری جنگ های صلیبی هستیم که در آن ها دولت بیزانس توانسته بود پیروزی های چشمگیری به دست آورد و سر انجام حکومت سلجوقیان روم را منهدم سازد و از طرفی در شرق سرزمین های اسلامی، یورش مغولان به ایران باعث شد که حکومت خوارزمشاهیان و برخی از حکومت های محلی از بین بروند.نتیجه ایجاد این فطرت باعث شد که حکومت هایی در حد امیر نشین سلجوقیان تأسیس شوند و ادامه دهنده حرکت آنان باشند. از جمله این حکومت ها، حکومت عثمانی بود که از امیر نشین سرحدات سلجوقیان شروع شد و بعدا چنان گسترش پیدا کرد که به عنوان امپراطوری عثمانی در تاریخ جهان اسلام مطرح گردید. در این مقاله با اسنقاده از منابع کتابخانه ای، چگونگی تشکیل این حکومت در دوران ار طغرل و عثمان و سپس تحکیم و ثبات سیاسی این حکومت در دوران سلطان اورخان را بررسی خواهیم کرد.
کلید واژه : اسلام، حکومت اسلامی، سلجوقیان، عثمانی
مقدمه:
عثمانی های منتسب به قبیله ای از قبایل ترک به نام " قاپی " هستند. (مشکور: 1350: 103) این قبیله از هم پیمانان ار طغرل سلجوقی هنگام حرکت به سمت غرب به شمار می رود که ظاهرا در آسیای میانه به او پیوسته بودند و بعد از ار طغرل از سلطان علاء الدین سلجوقی، جانشین وی حمایت کردند و در سپاه او قرار گرفتند چنان که هنگامی که علاء الدین در جنگ سال 630 هجری پیروز شد به دلیل حمایت های آنان منطقه " سکود " در حد مرزی دولت سلجوقی با بیزانس را که فتح نموده بود برای اسکان این قبیله انتخاب کرد(احمد یاقی: 1386: 15). در کتاب تاریخ تطبیقی ايران با كشورهاى جهان چنین آمده: « در دوران خلافت ناصر جد خاندان آل عثمان يكى از سركردگان تركمن به نام ارطغرل بود كه به قول مورخان ترك به اتفاق 400 خانوار تركمن به آسياى صغير مهاجرت كرد و در سال 1218 يا 1220 م. علاء الدين كيقباد اول سلجوقى شهر سگود (نزديك اسكى شهر) و اطراف آن را به رسم تيول به او داد و در حقيقت شهر مذكور محل طلوع قدرت عثمانيها است. (بیات : 84: 183)نسب سلاطین عثمانی :
در نسب شناسی سلاطین عثمانی اختلاف وجود دارد، برخی آن ها را از نسل ابو مسلم خراسانی و برخی نیز از نسل یافث بن نوح می دانند.(احمد یاقی: 1386: 16) بدلیسی در کتاب شرفنامه در نسب شناسی سلاطین عثمانی چنین می نویسد : « بر ضمير منير غواصان بحر تحقيق و خواطر فيضپذير ملاحان قلزم تدقيق پوشيده نماند كه از مصنفات ارباب اخبار و مؤلفات اصحاب اخيار رحمهم الله تعالى چنان مستفاد مىگردد كه نسب عالى تبار اين طبقه عاليشان بسلطان عثمان غازى مىرسد و جناب افصح المتكلمين و املح المتاخرين قاضى احمد غفارى القزوينى در نسخ جهانآرا سلطان عثمان را از اولاد اسراييل بن سلجوق عد مىكند و باتفاق اكابر آفاق نسب عالى ايشان بسلسله سلاجقيه منتهى مىشود و عامه علماى عالم و كافه فضلاى بنى آدم برين متفقاند كه امروز كه تاريخ هجرى در روز چهارشنبه سلخ شهر ذى الحجه سنه خمس و الفست تا تاريخ سنه تسع و ثمانين و ستمايه كه سلطان عثمان غازى در قصبه قره حصار صاحبى خطبه بنام نامى خود خوانده سيصد و شانزده سال است كه هماى همايون بال دولت و طغرل بلند پرواز سلطنت درين خاندان والا نهمت قرار و استقرار كرفته يوما فيوما آنا فآنا عظمت و حشمت اين دودمان بيزوال در ترقى و تزايد است و اميد چنانست كه تا قيام قيامت زوال باين خاندان بيمثال نرسد
يا رب دعاى خستهدلان مستجاب كن
و بدين ترتيب سلسله نسب اين طبقه كرامى بيافث بن نوح عليه السلام مىرسد سلطان محمدخان بن سلطان مرادخان بن سلطان سليمخان بن سلطان سليمانخان بن سلطان سليم بن سلطان بايزيد بن سلطان محمد بن سلطان مراد بن سلطان محمد بن ايلدرم بايزيد بن سلطان مراد بن سلطان اورخان بن سلطان عثمان غازى بن ارطغرل بن شاه سليمان بن الب قيا بن قزل بوغا بن باى تيمور بن قتلغ بن طوغان بن قسون بن شافور بن بلغاى بن بايسنقر بن توقتمور بن بايسوق بن حمدور بن باقى آقا بن كوك الب بن اغوزخان بن قراخان و قراخان بيكصد و چهل پنج بطن بيافث بن نوح عليه السلام مىرسد » (بدلیسی: 1377: ج2: 7)
آنچه در نقل قول ها درباره نسب سلاطین عثمانی است همه بر یک امر اتفاق دارند که شاه سلیمان، جد سلطان عثمانی، امیر منطقه ماهان از مناطق نزدیک شهر بلخ در شمال شرق فارس بوده است (احمد یاق: همان).
زمینه های قدرت یابی عثمانیان :
عوامل متعددی در قدرت یابی قبیله قاپی که بعدا توانستند حکومت عثمانی را پایه گذاری کنند دخیل بود که در ذیل به اختصار به آن ها خواهیم پرداخت :
الف - روحیه جهادی و خوی نظامی گری : اولین عامل مهم در شکل گیری امیر نشین عثمانیان که بعدا به حکومت عثمانی تبدیل شد، روحیه جهاد اسلامی بود که در میان افراد این قبیله وجود داشت، آنان در ابتدا برای جهاد علیه دشمنان اسلام وارد لشکریان ارطغرل سلجوقی شدند و بعدا نیز در مبارزات سلجوقیان با بیزانسیان از مهم ترین افراد تشکیل دهنده سپاه آنان به شمار می آمدند به گونه ای که حکم امیر نشینی را به دلیل به پاس خدمات در سپاه سلجوقیان به دست آوردند. این روحیه به دلیل همجواری این امیر نشین با بیزانسیان عامل مهمی در فتوحات و قدرتمند شدن این قبیله بود تا جایی که توانستند حکومت عثمانی را تأسیس نمایند و سالیان متمادی بر قسمت هایی از سرزمین های اسلامی حکمرانی کنند.
ب - موقعیت جغرافیایی آناتولی در شمال غرب آناتولی : این منطقه یکی از مناطق استراتژیک آن دوره به شمار می رود که سرحدات مرزی سلجوقیان روم با بیزانس بوده و اکثر جنگ های این دو دولت در این منطقه رخ می داده است.
ج - اوضاع سیاسی در مناطق اطراف ترک های عثمانی : عثمانیان در زمانی پا به عرصه قدرت گذاشتند که حکومت های قدرتمند آن زمان سرگرم جنگ با یکدیگر بودند و عرصه را برای روی کار آمدن عثمانیان باز گذاشتند. در روم حکومت سلجوقیان رو به پایان بود و در ایران نیز خوارزمشاهیان گرفتار یورش مغولان بودند و جنگ های صلیبی نیز به دوران حساس خود رسیده بود، همین عوامل باعث شد که قبیله قاپی که به امیر نشین سلجوقیان روم تبدیل شده بود، کم کم قدرت خود را افزایش دهد و بتواند حکومت عثمانی را پایه ریزی کند.
چگونگی قدرت یابی عثمانیان :
همان گونه که بیان شد عثمانیان در ابتدا به صورت قبیله ای وارد لشکر ارطغرل سلجوقی شدند و او را در لشکر کشی به بیزانس یاری کردند و بدین سان وارد عرصه های سیاسی شدند.پس از مرگ ارطغرل «عثمان پسر طغرل كه رئيس طايفه تركان عثمانى بود قدرتى به هم رسانيد و بيزانسىها را در سال 680 ه (1281 م) شكست داد. كيخسرو سوم او را مورد عنايت خود ساخت و به لقب اوچ بيك كه به معنى مرزبان است مفتخر ساخت. و به وى طبل و پرچمى از موى اسب بخشيد كه داراى پردهاى مستطيل و سرخ بود و بر آن نقش هلال سفيد رسم گرديده بود. و اين پرچم بعدها درفش عثمانيان گرديد » (مشكور : 1350 :111) و اینچنین بود که برای اولین بار عثمانیان دارای منصب حکومتی گردیدند.تأسیس حکومت عثمانیان :
از زمانی که ارطغرل در سال 687 هجری (1288 م ) در گذشت و فرزندش عثمان (کسی که بعدها دولت عثمانی به نام وی نامیده شد) بر جای پدر نشست، این امیر نشین به سرعت ترقی کرده، به مرور به امپراطوری بزرگ تبدیل شد که سرزمین های متعلق به آن در آسیا و اروپا و افریقا قرار داشت و از بزرگترین دولت های اسلامی شد که تاریخ شاهد آن بوده است. این دولت نقش قابل توجهی در نشر اسلام در اروپا و دفاع از مسلمانان در قبال دولت های صلیبی بر عهده داشته است. (عبد العزیز محمد الشناوی : 1980: 33-34) در خلد برین آمده است : «اول سلطان عثمان بن ارطغرل كه به اعتبار سلطنت وى پادشاهان اين سلسله به «سلاطين آل عثمان» اشتهار دارند. آغاز بهار دولتش در سال ششصد و هشتاد و نه و ارتحالش از دار ملال مطابق هفتصد و بيست و هفت و مدت سلطنتش سى و هشت سال بود و از ديار و امصار بلده اونيك و شهر بورسا و قراحصار را او تسخير نمود. » (واله قزوینی اصفهانی : 1372: 376) عثمان در آغاز تابع سلاجقه روم بود، و در جنگ هاى آنان با روميان شركت داشت. با زوال قدرت سلاجقه، اعلام استقلال كرد (1299، مطابق 699 ه. ق) و با كمك موجى از جنگاوران قديمى و وفادار، حكومتنشينهاى كوچك مسيحى را برانداخت، و مناطق تحت نفوذ خود را در شمال غربى آسياى صغير توسعه داد. با این حال در دوران امارت خود سياست مذهبى معتدلى پيش گرفت. (حمیدی:1381: 375)مهم ترین فتح این زمان، تسخیر قلعه بورسا در جنگ با رومیان بود. در شرفنامه در ذکر وقایع سال هفتصد و بیست و دو آمده است : «درين سال سلطان عثمان غازى تسخير قلعه بورسا كه از جمله سواد اعظم روم است كرده و آن حصاريست در غايت متانت و حصانت سلطان عثمان بنفسه متوجه فتح آن حصار شده از سه طرف حوالها نصب كرده چون ايام محاصره امتداد يافت كار بر محصوران مضيق شده شهزاده اورخان از طرف قپلوجه كه عبارت از عمارت آب كرم است و فى الواقع آبهاى كرم با صفا كه در آنجاست و عمارات بتكلف كه در سر آن ساختهاند مسافران برّ و بحر در جاى دكر نشان نميدهند زور و غلبه آورده حصار را تسليم اورخان كردند و بالفعل آن بلده جنت نشان داخل ممالك محروسه سلاطين مكرمت عنوان آل عثمانست » ( بدلیسی : 1377: ج2:29)
.حرکت عثمان در راستای تثبیت حکومت عثمانیان توسط فرزندش پس از مرگ وی ادامه یافت
اورخان بن عثمان : بعد از فوت عثمان بن ارطغرل، فرزندش اورخان جانشین وی شد و به تخت سلطنت نشست. در شرفنامه آمده است : « بعد از فوت سلطان عثمان ولد صدق او اورخان بر سرير سلطنت جلوس نموده و كلاه نمد سفيد پوشيدن و دستار بتكلف در سر پيچيدن در ميانه عسكر عثمانى اختراع اوست و تعيين وزير در امور مملكت او كرد خير الدين پاشا و مولانا جلال الدين كردى (؟) را بمنصب جليل القدر وزارت سرافراز كردانيد و اقجه قوجه نام شخصى از امراء او ناحيه از ولايت اناطولى فتح كرده آن ديار بالفعل بقوجه ايلى اشتهار دارد و قره مرسل نيز قلعه از قلاع آنجا مفتوح ساخت بنام او مشهور شد و قلعه صمان دره هم درين سال فتح شد و هم درين سال در هنكام محاصره قلعه ايدوس دختر حاكم آنجا در خواب ديد كه در ميانه نجاست افتاده شخصى از مسلمانان او را از نجاست بيرون آورده لباسهاى پاك پوشانيد صباح عبد الرحمن بهادر نام شخصى از مسلمانان كه در خواب ديده بود بنظرش در آمده مكتوبى بعبد الرحمن فرستاده او را از ما فى الضمير خود واقف كردانيده چون شب شد عبد الرحمن بدرون در آمد حصار تسليم او كرده دختر نيز كلمه شهادت عرض كرده عبد الرحمن او را در حباله نكاح در آورد در اواخر اين سال نيلوفر خاتون حرم محترم اورخان در بورسا بر سر آبى پلى ساخت و آن نهر بنيلوفر صوى اشتهار دارد» (بدلیسی : همان: 31)
وی را به حق مؤسس دوم این سلسه می دانند زیرا از نوعی اندیشه نظام ساز برخوردار بود به گونه ای که وی مناصب دولتی را میان برادرش علاء الدین و دو. فرزندش سلیمان و مراد تقسیم کرد. برادرش را به وزارت برگزید تا امور داخلی را ساماندهی کند و بدین سان علاء الدین نخستین وزیر در تاریخ عثمانیان به شمار می رود. اورخان نیز با گماشتن برادرش به وزارت و سپردن امور داخلی به وی، مجال بهتری برای امور خارجی یافت و خود به عملیات جنگی روی آورد و لقب " سلطان " برای خود برگزید و بدین سان اولین حاکم عثمانی بود که لقب سلطان اختیار کرد
در واقع دوران حکومت اورخان دارای دو ویژگی مهم است، اول اینکه دامنه فتوحات عثمانیان در این دوره بسیار گسترش یافت و دوم این که با گسترش دامنه فتوحات، دولت عثمانی نظام مند گردید به گونه ای که اورخان مجموعه ای از قوانین را برای تنظیم امور، ضرب سکه طلا و نقره و تأسیس ارتش جدید صادر کرد.
در تاریخ منتظم ناصری در ذیل وقایع سال 729 هجری به ضرب سکه اورخان بن عثمان اشاره شده و آمده است : «سكّه زدن اورخان بن عثمان كه در بلاد اناطولى استيلا يافته بود و تا اين سال در اين بلاد سكّه سلاجقه معروف به سلاجقه روم كه فى الحقيقه سلاطين آسياى صغير بودند رايج بود، پس ابتداى سكّه سلاطين عثمانى در اين سال است. نيز در اين سال اورخان قرار داد كه لباس قشون زرد و سرخ باشد. (اعتماد السلطنه : 1367 : ج2: 624)
با این تغییرات مهم و گسترده و پیروزی های روز افزون اورخان، امپراطور بیزانس که در این زمان یوحنای پنجم بود نتوانست تغییری در وضعیت نظامی دولت عثمانی در تراکیه به مرکزیت ادرنه و حوالی دریای مرمره ایجاد کند به طوری که سلطان اورخان در سال 795 هجری (1357 م) بر جزیره کالیپولی تسلط یافت . این علاوه بر آن بود که در سال 738 هجری (1337 م) قسطنطنیه را در محاصره گرفته؛ اما توفیق فتح آن را به دست نیاورده بود به همین دلیل امپراطور، یوحنای پنجم مجبور به پذیرش معاهده ای با سلطان اورخان گردید به گونه ای که خلیل فرزند سلطان اورخان با دختر یوحنای پنجم که ده ساله بود ازدواج کند و بدین سان معاهده صلح به امضا برسد. ( یاقی : 1386: 36)
در سال 761 هجری، سلیمان، پسر بزرگ ارخان که جانشین وی نیز به شمار می رفت در گذشت و ارخان نیز که از مرگ وی به شدت اندوهگین شده بود سال بعد از آن یعنی در 762 هجری بدرود حیات گفت و پسر دوم ارخان، سلطان مراد، وارث تاج و تخت وی گشت و حکومت عثمانی وارد دوران تازه ای گشت.
نتیجه :
در میان آشفته بازار سیاسی قرن هفتم در ایران اسلامی و بیزانس مسیحی و طولانی شدن جنگ های صلیبی و از طرف دیگر یورش مغولان از شرق به ایران، گروهی از ترکان غز به رهبری ارطغرل توانستند در سرحدات مرزی ایران و بیزانی، به عنوان مرزدار از طرف سلجوقیان وارد جنگ با بیزانسیان شوند و پیروزی های چشمگیری کسب کنند که به دلیل سرگرم بودن حکومت سلجوقیان، این پیروزی ها به نام خود آنان به ثبت رسید تا جایی که عثمان، فرزند ارطغرل توانست خود را سلطان بنامد و یکی از همین سرزمین های فتح شده را به عنوان پایتخت انتخاب کند.ثیات سیاسی عثمانیان به فرزند عثمان، یعنی سلطان اورخان که پس از وی به تخت سلطنت نشست می رسد به گونه ای که او با شریک قرار دادن برادر و فرزندانش در حکومت و انتخاب وزیر برای خود، توانست ثبات داخلی عثمانیان را تضمین کند و گس از آن با تدوین قوانین و همچنین ضرب سکه، حکومت را رسمیت بخشیده و مستحکم تر نماید و با تأسیس گروه نظامی ینی چری، لشکری دائم برای فتوحات خود داشته باشد و با همین لشکر فتوحات زیادی را انجام دهد.
فعالیت های سلطان ارخان عثمانی باعث شد که ثبات سیاسی در حکومت عثمانیان ایجاد شود و وارث تاج و تخت او، یعنی فرزند دومش، سلطان مراد اول بتواند مسیر پدر را در راستای ایجاد حکومت عثمانی به پیش برد.
منابع و مأخذ :
بيات، عزيز الله (1384) ؛ تاريخ تطبيقى ايران با كشورهاى جهان؛ تهران : امير كبير.
مشكور، محمد جواد (1350)؛ اخبار سلاجقه روم، به انضمام مختصر سلجوقنامه ابن بيبي؛ تهران: كتاب فروشى تهران
احمد یاقی، اسماعیل (1386)؛ دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال ، ترجمه رسول جعفریان، تهران : پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بدليسى،شرف خان (1377)؛ شرفنامه ؛ محقق و مصحح: ولاديمير ولييامينوف ؛ تهران: اساطير.
حميدى، جعفر (1381) ؛ تاريخ اورشليم( بيت المقدس)؛ تهران: اميركبير.
عبد العزیز محمد الشناوی (1983) ؛ الدوله العثمانیه دوله اسلامیه مفتری علیها ؛ قاهره : مکتبه الانجلو المصریه.
اعتماد السلطنه، محمد حسن خان ( 1367) ؛ تاريخ منتظم ناصرى؛ محقق و مصحح: محمد اسماعيل رضوانى؛ تهران : دنياى كتاب
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}