نویسنده: غلامرضا معصومی

 
آنتیگونه (Antigone) در اساطیر یونان باستان، دختر اوئدیپوس (Oedipus) و یوکاستا (Jocasta)، خواهر ایسمنه (Ismene)، پولی‌نیسس (Polynices) و اتئوکلس (Eteocles) می‌باشد.
روایتی بسیار قدیمی، ائوریگانیا (Eurygania)، دختر هیپرفاس (Hyperphas) را مادر آنتیگونه دانسته، اما روایتی معروف‌تر وی را دختر یوکاستا و مادر ائودیپوس می‌داند. بدین معنا که ائودیپوس با مادرش هم بستر شده و در نتیجه این آمیزش، آنتیگونه متولد می‌شود. هنگامی که ائودیپوس توسط پیشگویی معروف به نام تیرزیاس (Tiresias) از این جنایت آگاه شد، خود را کور کرد و از تبس (Thebes) بیرون رفت. آنتیگونه نیز همراه او به راه افتاد و آن دو در حالی که با تکدی روزگار می‌گذراندند به شهر کولونوس (Colonus) در آتن (Athens) رسیدند. در آن شهر ائودیپوس درگذشت و پس از مرگ وی، آنتیگونه دوباره به تبس نزد خواهرش ایسمنه بازگشت. در آنجا، پیشامد جدیدی در انتظار وی بود. در جنگ هفت فرمانده که دو برادر آنتیگونه نیز شرکت داشتند، اتئوکلس در سپاه تبس و پولی‌نیسس در سپاهی که مأمور حمله به سرزمینش بود، خدمت می‌کردند آنها ضمن زد و خوردهایی که در مقابل دروازه‌های تبس درگرفت، توسط یکدیگر به قتل رسیدند. کرئون (Creon)، پادشاه تبس اجازه داد تا مراسم باشکوهی برای تشییع جنازه‌ی برادرزاده‌اش اتئوکلس ترتیب دهند، اما با خاکسپاری جسد پولی‌نیسس که دشمن را به خاک وطن هدایت کرده بود، موافقت نکرد. آنتیگونه اجرای این دستور را نپذیرفته و چون دفن جسد را یک وظیفه‌ی مقدس الهی و قانونی، مخصوصاً در مورد اقوام نزدیک می‌دانست، مشتی خاک روی جسد پولی‌نیسس پاشید و با این عمل وظیفه‌ی مذهبی خویش را انجام داد. وی برای همین اقدام از طرف کرئون محکوم به مرگ شده و او را در مقبره‌ی اجدادش زندانی کردند. در آنجا آنتیگونه خود را به دار آویخت و هائمون (Haemon)، پسر کرئون و نامزد وی نیز در مقابل جسد بی‌جان او خودکشی کرد. سرانجام ائوریدیسه (Eurydice)، همسر کرئون هم از فرط غم خودکشی کرد.
دو زن دیگر نیز به نام آنتیگونه در اساطیر یونان وجود دارند:
1- دختر ائوریتیون (Eurytion) و همسر پلئوس (Peleus).
2- یکی از خواهران بسیار زیبا و دارای جمال پریام (Priam)، پادشاه تروا (Troy) بود. وی که به گیسوان خود سخت مغرور بود و آنها را زیباتر از گیسوان هرا (Hera) می‌دانست، دچار قهر ربةالنّوع شده و زلف‌هایش به مارهایی تبدیل گردید. اما خدایان بر او رحم آورده و او را به یک قو که دشمن مار است، تبدیل کردند.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول