وظایف و مسئولیت های روحانیت در کلام امام راحل
امروز مسئولیت روحانیت و کسانی که در این لباس مقدس هستند مسئولیتي است که در طول تاريخ بر عهده روحانیت نبوده است .
آن قدر مسئولیتی که بر عهده آقایان اهل علم است ، بر عهده دیگران نیست.
دراین مقابله ما بین اسلام و کفر همه ملت مسئولند ؛ همه مسئولند لکن روحانیت بیشتر مسئول است.
علمای اسلام وظيفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند ، به مردم مسلم گوشزد کنند ، تا درپیشگاه خداوند متعال مسئول نباشند.
علمای اسلام موظفند با انحصار طلبی و استفاده های نا مشروع ستمگران مبارزه کنند، و نگذارند عده کثیری گرسنه و محروم باشند و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر برند.
فقها باید با جهاد خود و با امربه معروف و نهی از منکر ، حکام جائر را رسوا و متزلزل و مردم را بیدار گردانند، تا نهضت عمومی مسلمانان بیدار حکومت جائر را سرنگون و حکومت اسلامی را برقرار سازد.
همه ما ، همه روحانیون ، همه ملتها ، همه ستمدیده های تاريخ باید قد علم کنند و جلوی این شیاطین بایستند.
حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند ، و همواره چند قدم جلوتر از حوادث ، مُهیّای عکس العمل مناسب باشند.
یک مجتهد باید زيرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی ، و حتی غیر اسلامی را داشته باشد، و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است واقعاً مدیر و مدبر باشند.
در حوزه ها باید اشخاص متقی و اشخاص آشنای به حقایق اسلام، طلبه ها را تربیت کنند.
اساتیدی که در حوزه ها هستند کوشش کنند که حوزه ها مهذّب باشد.
اگر بخواهید که آینده کشور شما یک آینده نورانی باشد، تربیت کنید اینهایی که وارد حوزه ها شده اند.
اگر حوزه های علمیه مهذب باشند و متعهد باشند ، یک کشور را می توانند نجات بدهند .
راجع به مدرسه ها وحوزه ها کراراً عرض کرده ام که علم بی تقوا اگر مضر نباشد مفید هم نیست.
شما آقایانی که می خواهید مردم را دعوت کنید به آخرت ، دعوت کنید به «صفات کذا»، باید قدم اول را خودتان برداريد تا دعوتتان دعوت حق باشد .
من گاهی ، شاید بسیاری از اوقات ، خوف این را دارم _ و از این خوف هم گاهی ناراحتم _ که نبادا مردم برای خاطر ما بهشت بروند و ما جهنم.
من خوفم این است که ما نتوانیم ، روحانیت نتواند آن چیزی که به عهده اوست صحیح انجام بدهد.
مبادا _ خدای نخواسته _ يك وقت از این زی طلبگی خارج بشوند، و خروج آنها موجب تزلزل عقیدتی در مورد مردم بشود.
اگر چنانچه ما از زی متعارف روحانیت خارج بشویم و _ خدای نخواسته _ توجه به مادیات بکنیم ، در صورتی که خودمان را با اسم روحانی معرفی می کنیم ، این ممکن است منتهی بشود به این که روحانیت شکست بخورد.
شما صنف روحانیت همه _ ایدهم الله تعالی _ اگر چنانچه کارهایی _ خدای نخواسته _ انجام بدهید که از چشم ملت بیفتید، ولو در دراز مدت، آن روز است که فانتوم لازم نیست دیگر، خود ملت شما را کنار می زند.
این طور نباشد که امام جمعه ای وقتی در خیابان می آید، خیابان را خلوت کنند و هیاهو به راه بیندازند، این طور چیزها حیثیتشان را در جامعه ساقط می کند.
اگر _ خدای نخواسته _ مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند، و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان!
هیچ آفت و خطری برای روحانیت، و برای دنیا و آخرت آنان، بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست.
هیچ چیزی به زشتی دنیا گرایی روحانیت نیست، و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند.
وقتی تشريفات زیاد شد محتوا کنار می رود.
آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کرده اند.
آخوند ها آن وقت مظلوم بودند، چهره مظلوم چهره محبوب است؛ شما در آن رژیم هر چه مظلوم تر می شدید مجبوبتر می شدید.
روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند.
اگر مردم ازما خطا ببینند ، و اگر چنانچه انصراف پیدا کنند از روحانیت برای خطاهای بعضی از ما، مسئولیت، مسئولیت شخصی نیست، مسئولیت اسلامی است.
اگر یک روحانیی پایش را کج بگذارد می گویند: «روحانیون این طورند!» ، نمی گویند: «فلان آدم...»
بدبین شدن به روحانیت و شکست روحانیت، شکست اسلام است.
از قول من به فرزندان انقلابی ام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد.
از روحانیون عظیم الشأن تقاضا دارم که با طبقات جوان به چشم عطوفت و پدری نظر کنند.
دشمنان از دیر باز برای اختلاف افکنی میان روحانیون آماده شده اند، غفلت از آن همه چیز را بر باد می دهد.
اختلاف علما اختلاف ملت است، نه اختلاف افراد.
به روحانیون اعلام خطر می کنم که اگر چنانچه _ خدای نخواسته _ در بین شما کسی است که بر خلاف موازين اسلام عمل می کند، او را نهی کنید، و اگر نپذیرفت از جرگه روحانیت اخراج کنید.
قم شهر علم و اسلام است، اگر خطایی از قم منتشر شود در دنیا عَلَم می شود.
آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند _ و نباید با تبلیغات دیگران از میدان بدر روند _ حمایت از محرومین و پابرهنه هاست؛ چرا که هر کس از آن عدول کند، از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است.
یکی از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند.
زندگی «صاحب جواهر» را با زندگی روحانیون امروز بسنجیم، خوب می فهمیم که چه ضربه ای به دست خودمان به خودمان می زنیم.
منبع: www.imam-khomeini-isf.com
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}