شهوت پرستی و سقوط انسان(ا)
شهوت پرستی و سقوط انسان(ا)
اشاره
مفهوم شهوت، علاوه بر مفهوم عام، در خصوص «شهوت جنسی» نیز به کار رفته است. واژه «شهوت» در قرآن کریم هم به معنی عام کلمه آمده است و هم به معنی خاص آن. در این بحث، نظر ما بیشتر به معنای خاص آن است، زیرا آثار مخرب و زیانبار آن بیش از سایر کششهای مادی است.
«شهوت» نقطه مقابل «عفت» است. «عفت» نیز دارای مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن داری در برابر هر گونه تمایل افراطی نفسانی است و مفهوم خاص آن، خویشتن داری در برابر تمایلات بی بند و بار جنسی است.
«عفت» یکی از فضایل مهم اخلاقی در رشد و پیشرفت و تکامل جوامع انسانی است; اما شهوت که مقابل عفت قرار دارد، موجب سقوط فرد و جامعه میشود.
مطالعات تاریخی نشان میدهد که اشخاص یا جوامعی که بهره کافی از عفت داشتهاند، از نیروهای خداداد خود، بالاترین استفاده را در راه پیشرفتخود و جامعه خویش برده و در سطح بالایی از آرامش و امنیت زیستهاند، اما افراد یا جوامعی که در «شهوتپرستی» غرق شدهاند، نیروهای خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفتهاند.
طبق نظر کارشناسان حقوقی، «شهوت جنسی» در ایجاد جرم و جنایت نقش عمده را دارد تا جایی که گفته شده است: «در هر جنایتی، شهوت جنسی نیز دخیل بوده است». شاید این تعبیر، مبالغهآمیز باشد، ولی به یقین منشا بسیاری از جنایات و انحرافات، طغیان «غریزه جنسی» و شهوتپرستی است. خونهای بسیاری در این راه ریخته شده و اموال فراوانی برباد رفته، اسرار مهم کشورها به وسیله زنان جاسوسی که سرمایه و ترفند کارشان استفاده از زیبایی و آلودگییشان بوده، افشا شده و آبروی بسیاری از آبرومندان در این راه ریخته شده است.
طبق بیان آیات و روایات در مییابیم که یکی از ابزارهای مهم شیطان همین «شهوت جنسی» است. در قرآن کریم در موارد مختلف به «عفت» و «شهوتپرستی» اشاره شده است که ما در ذیل به بررسی آنها میپردازیم:
1 - فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوت فسوف یلقون غیا × الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون شیئا(سورهمریم،آیه59و60)
2 - والله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما(سوره نساء،آیه27)
3 - و لوطا اذ قال لقومه انکم لتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین× ائنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل و تاتون فی نادیکم المنکر فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین(سورهعنکبوت، آیه28و29)
4 - و لما جاءت رسلنا لوطا سیء بهم و ضاق بهم ذرعا و قال هذا یوم عصیب × و جآءه قومه یهرعون الیه و من قبل کانوا یعملون السیئات قال یا قوم هؤلاء بناتی هن اطهرلکم فاتقوا الله و لاتخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید × قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق و انک لتعلم ما نرید × قال لو ان لی بکم قوة او ءاوی الی رکن شدید × قالوا یا لوط انا رسل ربک لن یصلوا الیک فاسر باهلک بقطع من الیل و لایلتفت منکم احد الا امراتک انه مصیبها مآ اصابهم ان موعدهم الصبح الیس الصبح بقریب × فلما جآء امرنا جعلنا علیها سافلها و امطرنا علیها حجارة من سجیل منضود × مسومة عند ربک و ما هی من الظالمین ببعید (سورههود،آیه77و83)
5 - کذبت قوم لوط بالنذر × انا ارسلنا علیهم حاصبا الا ءال لوط نجینا هم بسحر(سورهقمر،آیه33و34)
6 - و لوطا اذقال لقومه اتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العلمین × انکم لتاتون الرجال شهوة من دون النسآء بل انتم قوم مسرفون × و ما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون × فانجیناه و اهله الا امراته کانت من الغابرین - و امطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبة المجرمین(سورهاعراف،آیه80و84)
1 - اما پس از آنان، فرزندان ناشایستهای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروی نمودند و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید!
مگر آنان که توبه کنند و ایمان بیاورند و کار شایسته انجام دهند; چنین کسانی داخل بهشت میشوند و کمترین ستمی به آنان نخواهد شد.
2 - خدا میخواهد شما را ببخشد (و از آلودگی پاک نماید)، اما آنها که پیرو شهواتند، میخواهند شما به کلی منحرف شوید.
3 - و لوط را فرستادیم، هنگامی که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتی انجام میدهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است.
آیا شما به سراغ مردان میروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع میکنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام میدهید؟! » اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست میگویی، عذاب الهی را برای ما بیاور!»
4 - و هنگامی که رسولان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحتشد و قلبش پریشان گشت و گفت: «امروز روز سختی است!» (زیرا آنها را نشناخت و ترسید، قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.)
قوم او (به قصد مزاحمت میهمانان) به سرعتسراغ او آمدند - و قبلا کارهای بد انجام میدادند - گفت:«ای قوم من! اینها دختران منند، برای شما پاکیزه ترند (با آنها ازدواج کنید و از زشتکاری چشم بپوشید!)، از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید. آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!»
گفتند: «تو میدانی ما تمایلی به دختران تو نداریم و خوب میدانی ما چه میخواهیم!»
گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم، یا تکیه گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آن گاه میدانستم با با شما زشتسیرتان ددمنش چه کنم!)»
(فرشتگان عذاب)گفتند:«ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توییم ; آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد! در دل شب، خانوادهات را (از این شهر) حرکت ده! و هیچ یک از شما پشتسرش را نگاه نکند، مگر همسرت که او هم به همان بلایی که آنها گرفتار میشوند، گرفتار خواهد شد! موعد آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟!
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم و بارانی از سنگ (گلهای متحجر) متراکم بر روی هم، بر آنها نازل نمودیم.
(سنگ هایی که) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن از (سایر) ستمگران دور نیست!
5 - قوم لوط انذارها (و هشدارهای پی در پی پیامبرشان) را تکذیب کردند.ما بر آنها تند بادی که ریگها را به حرکت در میآورد فرستادیم (و همه را هلاک کردیم)، جز خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان دادیم!
6 - (و به خاطر آورید) لوط را، هنگامی که به قوم خود گفت: «آیا عمل بسیار زشتی را انجام میدهید که هیچ یک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟!
آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان میروید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید»
ولی پاسخ قومش چیزی جز این نبود که گفتند: «اینها را از شهرتان بیرون کنید که اینها مردمی هستند که پاکدامنی را میطلبند (و با ما هم صدا نیستند!)
(چون کار به اینجا رسید) ما او و خاندانش را رهایی بخشیدیم، جز همسرش که از بازماندگان (در شهر) بود.
و (سپس چنان) بارانی (از سنگ) بر آنها فرستادیم (که آنها را در هم کوبید و نابود ساخت.) پس بنگر که سرانجام کار مجرمان چه شد!
تفسیر و جمع بندی
بلای شهوتپرستی در طول تاریخ
و بلافاصله بعد از آن - به عنوان یک استثناء - میفرماید: «مگر آنها که توبه کردند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، چنین کسانی داخل بهشت میشوند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد; الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون شیئا» (2)
شایان توجه این که بعد از مساله ضایع کردن نماز، سخن از پیروی «شهوات» و به دنبال آن، گمراهی به میان آمده است. این تعبیر حساب شده از یک سو اشاره به آن است که نماز، عامل مهمی برای شکستن «شهوات» و خود کامگیها و هواپرستیهاست ; همان طور که در آیه 45 سوره عنکبوت آمده: «...ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» و از سوی دیگر نشان میدهد که سرانجام «شهوتپرستی»، گمراهی و ضلالت است، همان گونه که در آیه 10 سوره روم آمده است: «ثم کان عاقبة الذین اسائوا السوء ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزئون; سپس سرانجام کار کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به اینجا رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند!»
آری! آنها گمراه میشوند و به کیفر گمراهی خود ; یعنی، آتش قهر و غضب الهی گرفتار خواهند شد.
روشن است که «شهوات» در اینجا مفهوم وسیعی دارد و منحصر به «شهوتجنسی»نیست، بلکه هر گونه تمایل افراطی نفسانی و هواپرستی را شامل میشود. البته کسانی که توبه کنند و ایمان خود را که به خاطر گناه ضربه دیده است تجدید نموده و به سراغ اعمال صالح بروند، اهل بهشتخواهند بود و آثار تضییع نماز و پیروی شهوات از وجودشان برچیده خواهد شد.
در دومین آیه، ضمن بیان مقابله آشکار میان «بازگشتبه سوی خدا» و «پیروی از شهوات»، و اشاره به این که این دو موضوع در دو جهت مخالف، حرکت میکنند، میفرماید:«خدا میخواهد توبه شما را بپذیرد و شما را ببخشد و از آلودگی پاک سازد ; اما آنها که پیرو شهواتند، میخواهند شما به کلی (از راه حق) منحرف شود ; و الله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما» (3)
آری! آنها که غرق گناه و شهوتند، میخواهند دیگران را نیز همرنگ خود سازند و از سر تا پا آلوده گناه کنند ; در حالی که خداوند میخواهد مردم با ترک شهوات به سوی او بازگردند و غرق معرفت و نور و صفای تقوا و قرین سعادت و خوشبختی شوند.
به گفته مفسران بزرگ، منظور از «میل عظیم»، هتک حدود الهی و آلوده شدن به انواع گناهان است. بعضی نیز آن را به معنی ازدواج با محارم و مانند آن - که در آیات قبل، از آن نهی شده است - تفسیر کردهاند که در واقع یکی از مصادیق مفهوم بالاست.
لازم به یادآوری است که پیروی از شهوات در این آیه، ممکن است دارای همان مفهوم عام باشد و نیز ممکن است اشاره به «شهوت جنسی» باشد ; زیرا این آیه بعد از آیاتی قرار گرفته که حرمت ازدواج با محارم و زنان شوهردار و کنیزان (آلوده به اعمال منافی عفت) را بیان کرده است. به هر حال این آیه، گواه روشنی استبه این که راه «شهوتپرستی» از راه «خداپرستی» جدا بوده و این دو در مقابل هم قرار دارند.
آیات سوم، چهارم، پنجم و ششم، از آیات مورد بحث، ناظر به داستان قوم لوط و «شهوتپرستی» آنهاست ; شهوتی آمیخته با انحرافات جنسی که در تمام تاریخ آمده است. هر بخش از این آیات، نکته خاصی را تعقیب میکند که ما به طور اجمال به آنها اشاره میکنیم:
سومین آیه، گفتار حضرت لوط(ع) را بیان میکند که قوم خود را مورد سرزنش شدید قرار داد: «لوط را فرستادیم، در آن هنگام که به قوم خود گفت: شما کار بسیار شنیعی انجام میدهید که هیچ کس از جهانیان، قبل از شما آن را انجام نداده است ; و لوطا اذ قال لقومه انکم لتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین» (4)
«فاحشه» واژهایست که به هر کار بسیار زشت اطلاق میشود، هر چند در تعبیرات متعارف بیشتر به «فحشاء جنسی» اطلاق میگردد. تعبیر آیه فوق، نشان میدهد که در جامعه بشری «هم جنس گرایی» از قوم لوط(ع) شروع شد و تا آن زمان سابقه نداشت.
در ادامه آمده است: «آیا شما به سراغ مردان میروید و راه تداوم نسل انسان را قطع میکنید و در مجلس خود، اعمال زشت (دیگر نیز) انجام میدهید؟! ; ائنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل و تاتون فی نادیکم المنکر...» (5)
در این تعبیر یکی از علتهای مهم تحریم «هم جنس گرایی» را قطع نسل بشر میداند; زیرا هنگامی که این عمل زشت اخلاقی به شکل فراگیر درآید، خطر انقطاع نسل بشر، جامعه بشری را تهدید میکند.
بعضی از مفسران، جمله «و تقطعون السبیل» آیه فوق را، اشاره به راهزنی و دزدی قوم لوط دانستهاند و بعضی اشاره به مزاحمتهای جنسی میدانند که به عمد برای راهگذران به وجود میآوردند!
«نادی» از ماده «ندا» به معنی مجلس عمومی یا مجلس تفریح است ; زیرا در آنجا افراد یکدیگر را «ندا» میکنند.
گرچه قرآن کریم، در اینجا شرح نداده که آنها در جلسات تفریحی خود، چه منکرات دیگری را انجام میدادند، ولی پیداست که اعمالی متناسب با همان عمل شنیعشان بوده است. در روایات آمده است، آنها در حضور جمع بدنهای خود را برهنه میکردند، فحشهای رکیک میدادند و کلمات زشت و بسیار زننده رد و بدل مینمودند و حرکات ناشایست دیگری داشتند که قلم از ذکر آنها شرم دارد.
آنها چنان، غرق در شهوت بودند که خدا و همه ارزشهای اخلاقی و انسانی را به باد مسخره میگرفتند ; به همین دلیل، هنگامی که پیامبرشان حضرت لوط(ع) از روی تعجب و انکار سؤالی از عمل شنیعشان نمود، «پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست میگویی، عذاب الهی را برای ما بیاور! ;...فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین. (6)
و به این ترتیب عذاب الهی را نیز به سخریه گرفتند.
در چهارمین بخش از این آیات به گوشه دیگری از داستان قوم لوط اشاره میکند:«وآن زمانی است که فرشتگان الهی(که مامور عذاب قوم لوط بودند در چهره جوانان زیبایی)بهسراغ حضرت لوط علیه السلام آمدند و او(که آنها را نمیشناخت) از مشاهده آنان سخت ناراحتشد وقلبش پریشان گشت و(پیش خود گفت:)امروز روز سختی است،زیرا ممکن است،این قومزشتسیرت،حرمت میهمانهای مرا نشناسند و قصد تجاوز به آنان را داشته باشند!، و لماجاءت رسلنا لوطا سیء بهم و ضاق بهم ذرعا و قال هذا یوم عصیب » (7)
(و در این هنگام،اشرار قوم با خبر شدند«و به سرعتبه سراغ او آمدند(و قصد سویینسبتبه میهمان او داشتند)و پیش از آن نیز اعمال بدی انجام میدادند(و این کار،یعنی،تجاوز به میهمانان از آنها بعید نبود!، و جاءه قومه یهرعون الیه و من قبل کانوا یعملونالسیئات... » (8)
«حضرت لوط علیه السلام(بسیار ناراحتشد و با ایثار و فداکاری عجیب و یا به خاطر اتمامحجت)به آنها گفت:این دختران منند که برای شما پاکیزهترند(بیایید با آنها ازدواج کنید و ازاعمال شنیع خود دستبردارید.از خدا بترسید و مرا در برابر میهمانانم رسوا نسازید،آیا یکانسان رشید(و عاقل و با غیرت)در میان شما نیست؟، قال یا قوم هؤلاء بناتی هن اطهرلکم فاتقوا الله و لا تخزون فی ضیفی ا لیس منکم رجل رشید » (9)
ولی آن قوم کثیف و زشتسیرت،نه تنها در برابر این همه بزرگواری حضرتلوط علیه السلام حیاء نکردند،بلکه بیشرمانه پاسخ گفتند:«تو خود میدانی،ما را به دختران توحقی نیست(و به جنس زن علاقهای نداریم!)تو به خوبی میدانی که ما چه چیز میخواهیم!، قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق و انک لتعلم و ما نرید » (10)
هنگامی که قوم لوط،وقاحت را به آخرین درجه رساندند،حضرت لوط علیه السلام فریادزد و گفت:«ای کاش!قوت و قدرتی داشتم(تا شما خیرهسران را مجازات میکردم)و ایکاش!تکیهگاه محکمی از قوم و عشیره و پیروان نیرومندی در اختیار من بود(تا به کمک آنهاشما منحرفان را سخت کیفر میدادم، قال لو ان لی بکم قوة او ءاوی الی رکن شدید » (11)
همان گونه که در ادامه این آیات آمده استحضرت لوط علیه السلام متوجه شد که آنهافرستادگان پروردگارند،هیچ کس نمیتواند کمترین آسیبی به آنها برساند.فرشتگان بهحضرت لوط علیه السلام خبر دادند که فردا صبح عذاب هولناکی به سراغ این قوم میآید وشهرهای آنها به کلی زیر و رو میشود و بارانی از سنگهای آسمانی بر آنها فرومیریزد،به حضرت لوط علیه السلام دستور دادند که شبانه به اتفاق خانوادهاش-به استثنایهمسرش که از تقوا بیبهره بود-آن شهرها را ترک کنند که صبحگاهان عذاب الهی فرامیرسد.
در پنجمین بخش از آیات،ضمن اشاره به مجازات شدید این قوم ننگین زشتسیرتمیفرماید:«قوم لوط،انذارها و هشدارهای مکرر(پیامبرشان)را تکذیب کردند.ما بر آنها تندبادی که ریگها را به حرکت در میآورد،فرستادیم(و همه را زیر آن مدفون ساختیم)،جزخاندان لوط که آنها را سحرگاهان نجات دادیم،(به استثنای همسرش که مشمول مجازاتقوم گنهکار شد)، کذبت قوم لوط بالنذر×انا ارسلنا علیهم حاصبا الا آل لوط نجیناهمبسحر » (12) ).
البته این بخشی از مجازات دردناک آنها بود،زیرا در قرآن آمده است که:«نخستزلزلهای-به امر ما-آمد و سرزمین آنها را زیر و رو کرد،آن چنان که قسمتهای بالا در پایینو قسمتهای پایین در بالا قرار گرفت، فلما جاء امرنا جعلنا عالیها سافلها. .. (13) )»
«و بارانی از سنگ بر آنها فرو فرستادیم، ...و امطرنا عالیها حجارة من سجیل منضود » (14)
این باران سنگ،ممکن استبخشی از سنگهای سرگردان آسمانی بوده که بهفرمان پروردگار الهی بر فراز آسمان شهر آنها ظاهر گشته و بر ویرانهها و اجساد بیجان آنان باریده است.
احتمال دیگر این است که«حاصب»به معنای«طوفان شن»باشد.این طوفان گاهیتپههایی را از یک گوشه بیابان برداشته و به آسمان میبرد،سپس در نقطهای دیگر،مانندبارانی فرو میریزاند،به طوری که گاهی قافلهها،زیر انبوهی از شن و ماسه مدفونمیگشت!
حال این نکته قابل تامل است که هر چند،گاهی طوفانهای شن یا بارانهای سنگدر جهان طبیعت روی میدهد،ولی خداوند متعال فرمان داده بود که این حوادث درآن ساعت مخصوص و معین-که فرشتگان حضرت لوط علیه السلام را خبر داده بودند-واقعگردد.
احتمال دیگری نیز وجود دارد که ممکن است،نخست زلزلهای سهمگین،شهرهایآنها را زیر و رو کرده و سپس بارانی از سنگهای آسمانی بر سرشان فرو ریخته و آنگاهطوفانی از شن،آثار آنها را محو و نابود کرده باشد که این عذابهای سه گانه،بیانگرشدت خشم الهی،نسبتبه این قوم رو سیاه است.
در ششمین و آخرین بخش از آیات،ضمن اشاره فشرده و مختصر به تمام ماجرایقوم لوط-از آغاز تا پایان-میفرماید:«به خاطر آورید«لوط»را،هنگامی که به قوم خودگفت:آیا عمل شنیعی انجام میدهید که هیچ کس از جهانیان پیش از شما آن را انجام ندادهبود؟!، و لوطا اذ قال لقومه ا تاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین » (15)
آری!شما از روی شهوت به سراغ مردان میروید،نه زنان،شما جمعیتتجاوزکاری هستید،زیرا قوانین و سنتهای الهی را رها کرده و راه انحراف را پیشگرفتهاید،راهی که سبب نابودی نسل و شیوع انواع بیماریهای و مفاسد دیگر اجتماعیمیشود.
گر چه بیماری وحشتناک«ایدز»یکی از هولناکترین بیماریهای عصر ما شناختهشده،ولی بعید نیست که این بیماری در آن زمان نیز وجود داشته و گروهی از قوم لوط بهآن گرفتار شده بودند.به همین علتخداوند حکیم و رحیم،اجساد آنها را زیر خروارها سنگ و شن دفن کرد تا این امر،هم درس عبرتی برای دیگران بوده و هم مایه نعمتی کههمان جلوگیری از انتشار و سرایت این بیماری به دیگران بوده است.
به هر حال،آن قوم آلوده،به قدری بیشرم بودند که نه تنها به سخن حضرتلوط علیه السلام گوش ندادند،بلکه خواستار اخراج او و خاندانش-به جرم پاکی از آلودگیهایشایع در میانشان-از آبادیها شدند.قرآن کریم در ادامه این آیات به آن اشاره دارد: وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناث یتطهرون ». (16)
خداوند در ادامه این آیات میفرماید:
«ما لوط و خاندانش را-به جز همسرش که از بازماندگان(در شهر)بود،نجات بخشیدیم،سپس بارانی(از سنگ)بر آنها فرو فرستادیم(و همه را نابود کردیم و مدفون ساختیم).اکنونبنگر،سرانجام کار مجرمان چگونه بود، فانجیناه و اهله الا امراته کانت من الغابرین-وامطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبة المجرمین » (17)
آری!آنها چنان آلوده بودند که بیگناهی و پاکدامنی را گناه میدانستند!و پاکان رابه جرم پاکی محکوم به تبعید و راندن از خانه و زندگیشان میکردند.هر چند قبل ازانجام این کار،به غضب الهی گرفتار و نابود شدند.
بخش مهمی از این آیات،ضمن بیان عواقب هوسبازی و هوا پرستی و شهوترانی-بهمفهوم عام و خاصش-،این عمل ناشایسته و پست اخلاقی را که سرچشمه گناهان واثرات مخرب اجتماعی بیشماری است،سخت نکوهش مینماید.
شهوت پرستی در روایات اسلامی
1-پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند:«ما تحت ظل السماء من اله یعید من دون الله اعظمعند الله من هوی متبع،در زیر آسمان معبودی جز خدا پرستیده نشده است که در پیشگاهخدا،بدتر از هوا و هوسی باشد که انسان را به دنبال خود میکشاند.» (18)
به این ترتیب،روشن میشود که«شهوت»و هوای نفس از خطرناکترین عواملانحراف انسان به سوی زشتیهاست.
2-امام امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام میفرمایند:«الشهوات سموم قاتلات،شهوتها،زهرهای کشنده است» (19) (که شخصیت و ایمان و مروت و اعتبار انسان را نابودمیسازد).
3-در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار علیه السلام آمده است:«الشهوات مصائدالشیطان،شهوات دامهای شیطان است.» (20) (که انسانها را به وسیله آن در هر سن و سالو در هر زمان و مکان صید میکند.)
4-همان حضرت علیه السلام در جای دیگر میفرمایند:«امنع نفسک من الشهوات تسلممن الآفات،اگر میخواهید از آفات در امان باشید،خویشتن را از تسلیم شدن در برابر شهواتبازدارید.» (21)
5-در حدیث دیگری نیز از همان پیشوای پرهیزکاران جهان آمده است:«ترکالشهوات افضل عبادة و اجمل عادة،ترک شهوتها،برترین عبادت و زیباترین عادتاست.» (22)
6-امام صادق علیه السلام میفرماید:«من ملک نفسه اذا غضب و اذا رغب و اذا رهب و اذااشتهی،حرم الله جسده علی النار، کسی که به هنگام غضب و تمایل و ترس و شهوت،ملک نفس خویش باشد،خداوند جسد او را بر آتش دوزخ حرام میکند. » (23)
7-امیر مؤمنان علی علیه السلام در حدیث دیگری میفرمایند:«ضادوا الشهوة مضادةالضد ضده و حاربوها محاربة العدو العدو،با خواهشهای نفسانی در تضاد باشید،همچون تضاد دو ضد با یکدیگر و با آن به پیکار برخیزید(مانند)پیکار دشمن با دشمن.» (24)
این سخن با صراحت،این حقیقت را بازگو میکند که«شهوت پرستی»درست مقابل«سعادت»و خوشبختی انسان قرار گرفته است.
پیامدهای شهوتپرستی در کلام امیر مؤمنان علی علیه السلام
1-امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرمایند:«اهجروا الشهوات فانها تقودکم الی رکوبالذنوب و التهجم علی السیئات،از شهوات سرکش بپرهیزید که شما را به ارتکاب انواعگناهان و هجوم بر معاصی میکشاند.» (25)
2-این مساله گاهی به قدری شدید میشود که به کلی دین انسان را بر باد میدهد،چنان که در حدیث دیگری میفرمایند:«طاعة الشهوة تفسد الدین،فرمانبرداری ازشهوات نفسانی،دین انسان را فاسد میکند.» (26)
3-آن حضرت در تعبیر دیگری میفرمایند:«طاعة الهوی تفسد العقل،هوا پرستی عقل انسان را فاسد میکند.» (27)
4-در جای دیگر میفرمایند:«الجاهل عبد شهوته،انسان نادان بنده شهوت خویشاست» (28) ،یعنی،انسان جاهل مثل برده خوار و ذلیلی است که در برابر شهوت خویش،هیچ اختیاری از خود ندارد.
5-در تعبیر دیگر میفرمایند:«عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره،برده شهوت چنان اسیر است که هرگز روی آزادی را نخواهد دید.» (29)
6-آن حضرت علیه السلام در این که سرانجام«شهوت پرستی»،رسوایی است،میفرمایند:«حلاوة الشهوة ینغصها عار الفضیحة،شیرینی شهوت را ننگ رسوایی از میانمیبرد.» (30)
7-در تعبیر دیگری،شهوت پرستی را کلید انواع شرها میدانند:«سبب الشر غلبةالشهوة (31) سبب شر،غلبه شهوت است.»
با توجه به این که«الشر»با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذکر شده است،معنایعموم را میرساند که این امر بیانگر آن است که«شهوت پرستی»،سرچشمه تمام شرها وبدبختیهاست.
8-در جای دیگر ضمن اشاره به این نکته که غلبه هوا و هوس،سبب بسته شدنراههای سعادت بشری شده و او را در گمراهی نگاه میدارد،میفرمایند:«کیف یستطیعالهدی من یغلبها الهوی،چگونه میتواند انسان به هدایتبرسد،در حالی که هوای نفس براو غالب گردیده است.» (32)
9-آن حضرت در سخن دیگری،غلبه شهوات را باعث تضعیف شخصیت انسانمیدانند:«من زادت شهوته قلت مروته، کسی که شهوات او فزونی یابد،شخصیت انسانیاو کم میشود.» (33)
10-در بیان دیگری به این حقیقت اشاره میکند که راه بهشت،راه«شهوت پرستان»
نیست:«من اشتاق الی الجنة سلا عن الشهوات،کسی که مشتاق بهشتباشد بایدشهوت پرستی را فراموش کند» (34)
11-در جای دیگر این نکته را گوشزد میکند که حکمت و آگاهی با شهوت پرستیسازگار نیست:«لا تسکن الحکمة قلبا مع شهوة،حکمت و دانش در قلبی که جایشهوت پرستی است،ساکن نمیشود.» (35)
پي نوشت :
1- مریم/ 59.
2- مریم/ 60.
3- نساء/ 27.
4- عنکبوت28/ .
5- عنکبوت/ 29.
6- عنکبوت/ 29.
7- هود/ 77.
8- هود/ 78.
9- هود/ 78.
10- هود/ 79
11- هود/ 80.
12- قمر/ 34 و 35.
13- هود/ 82.
14- هود/ 82.
15- اعراف/ 80.
16- اعراف/ 82.
17- اعراف/ 83 و 84.
18- الدر المنثور،ج6،ص 261 به نقل از میزان الحکمة،ج 4،ص 3478،شماره 21400
19- غرر الحکم،حدیث876.
20- غرر الحکم،حدیث 2121.
21- غرر الحکم،حدیث 2440.
22- همان،حدیث4527.
23- بحار الانوار،ج 75،ص243.
24- شرح غرر الحکم،حدیث 5934.
25- غرر الحکم،حدیث 2505.
26- شرح غرر الحکم،حدیث 5985.
27- همان،حدیث5983.
28- غرر الحکم،حدیث449.
29- غرر الحکم،حدیث 6300.
30- غرر الحکم،حدیث 4885.
31- شرح غرر الحکم،حدیث5533.
32- همان،حدیث 7001،ص566 غرر الحکم.
33- همان،حدیث 8022.
34- همان،حدیث 8591.
35- همان،حدیث 10915.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}