بررسي عوامل موثر به حفرات گازي و انقباضي
بررسي عوامل موثر به حفرات گازي و انقباضي
منبع : راسخون
در اين مقاله عوامل موثر به اندازه، شكل، مقدار و توزيع تخلخل مورد بررسي قرار گرفته است. اندازه تخلخل ميتوان متأثر از چند عامل باشد:
1ـ ضخامت قطعه:
هر چه ضخامت كمتر ميشود، اندازه تخلخل كاهش مييابد.2ـ تعداد جوانه:
با افزايش تعداد جوانه، اندازه دانه كاهش مييابد و بالطبع با كاهش اندازه دانه، اندازه تخلخل كاهش مييابد.3ـ عمليات بهسازي:
عمليات بهسازي باعث تشكيل تخلخلهاي درشت و كروي شكل ميشود.از جمله عواملي كه به شكل تخلخل تأثير ميگذارد عمليات بهسازي ميباشد. عمليات بهسازي سبب تبديل ساختار سوزن شكل فازسيليسم يوتكتيكي به حالت رشته اي شكل و ظريف ميگردد. شكل تخلخلهاي ريز و پراكنده در آلياژهاي بهسازي نشده تابع شكل و اندازه فضاهاي بين دندريتي است. در اين حالت تخلخلها عمدتاً حالت كشيده و نازك دارند. از طرفي تخلخل در آلياژهاي بهسازي شده عمدتاً درشتتر و كرويتر بوده و مورفولوژي آنها كمتر تابع شكل و اندازه و فضاهاي بين دندريتي ميباشد.
مقدار تخلخل به عوامل زير بستگي دارد:
1ـ شرايط انجماد هيدروژن مذاب زيادتر باشد اثر استرانسيم براي بهسازي بر مقدار تخلخل بيشتر است.
2ـ عمليات فيلتر كردن: افزايش تميزي مذاب سبب كاهش اثرات عمليات بهسازي بر افزايش تخلخل ميگردد.
3ـ سرعت انجماد: با افزايش سرعت انجماد، مقدار تخلخل كاهش مييابد.
توزيع تخلخل به چند صورت ميباشد:
1ـ پراكنده: كه در مورد انجماد خميري اتفاق ميافتد.
2ـ متمركز: اين حالت در انجماد پوستهاي ايجاد ميشود.
3ـ محيطي: در صورتي انجماد هم از اطراف و هم از مركز اتفاق بيافتد، اين حالت به وجود ميآيد.
1- چگونگي ايجاد مك هاي گازي:
بديهي است با كاهش درجه حرارت گرانروي مذاب افزايش مي يابد.در نتيجه سرعت خروج حباب هاي گازي به تدريج كاهش مي يابد.با شروع انجماد مذاب دو مشكل مهم در خروج حباب هاي گازي ايجاد مي شود:
الف- اختلاف حلاليت در حالت مذاب وجامد:در بسياري از فلزات وآلياژها اختلاف حلاليت گازها در حالت جامدومذاب بسيار زياد است.بديهي است در هنگام انجمادگازهاي زيادي از حالت اتمي (انحلال)به حالت مولكولي تبديل مي گردند به گونه اي كه به ناگاه مقدار اين تحول به چندين برابر افزايش مي يابد.به عبارت ساده تر در يك فاصله زماني كوتاه مقادير زيادي از گازهاي حل شده به حباب هاي گازي تبديل مي شوند.
ب- محبوس شدن حباب ها: اگر فرض شود كه حباب هاي گازي ايجاد شده در هنگام انجماد(دامنه انجماد)بتوانند از مذاب خارج شوند در اين صورت مشكلي به نام مك وتخلخل گازي در قطعات ريختگي وجود ندارد.اما در عمل به دليل افزايش گرانروي مذاب ونيز وجود هسته هاي جامد به طور جدي حركت حباب هاي گازي با مشكل مواجه مي شوند وبه عبارت ديگر حباب هاي گازي در لابلاي ذرات جامد محبوس مي شوند.
عوامل موثر بر ميزان مك هاي گازي:
2- نوع انجماد
3- سرعت سرد كردن مذاب
4- آخال ها(ناخالصيها)
5- عناصر آلياژي
6-سيستم راهگاهي
7-شكل اندازه و وزن قطعه
تشكيل مك هاي گازي بيشتر در دامنه انجماد هاي زياد انجام مي شود.
رابطه 1
چنانچه فشار لازم براي حذف تنش هاي سطحي در فصل مشترك گاز- فلز برابر Pst منظور شود در جريان انجماد به تدريج تنش سطحي افزايش يافته ودر نتيجه Pst بزرگتر وفشار داخلي براي تشكيل حبابي به شعاع rبيشتر خواهد بود.
با توجه به پديده انقباض در دامنه انجماد وكاهش فشار نسبي در فصل مشترك مايع- جامد مجموع فشار داخلي سيستم كاهش يافته واز اينرو رابطه فشار به صورت زير نوشته مي شود: كه در آن Psh فشار انقباضي كاهش موضعي فشار در فصل مشترك مايع- جامد است.
2- مکانیزم تشکیل حفره های گازی وانقباضی:
2-1- حفره های انقباضی[8]:
حفره انقباضی متمرکز معمولا در آلیاژهای دامنه انجماد کوتاه مشاهده می شود.در این حالت از آنجائیکه جبهه انجماد همواره برقرار بوده وتفکیک اصولی بین مناطق جامدومایع امکانپذیر است کسری های ناشی از انقباض برای قسمت های جامد توسط مذاب مقابل فصل مشترک تامین می شود وانقباض در مناطق گرم متمرکز می گردد.
حفره های انقباضی پراکنده معمولا در آلیاژهای دارای دامنه انجماد بلند به چشم می خورد.در این آلیاژها حد فاصل هندسی مشخصی بین مایع وجامد وجود ندارد وکسری های ناشی از انقباض به طور پراکنده در سراسر قطعه پخش شده وفقط قسمتی از آن در مناطق ضخیم وانتهایی به صورت متمرکز باقی می ماند.
2-2- حفره های گازی[8]:
حلالیت هیدروژن در مذاب آلیاژهای آلومینیوم cc/100gr69/. ودرجامد درحدود cc/100gr 03/0 می باشد.از طرفی سرعت نفوذ آن در مذاب آلومینیوم نیز بالاست.از این روتقریبا تنها گازی است که در بوجود آمدن حفره های گازی در آلومینیوم موثر است.
مدل تئوريكي تشكيل حباب هاي گازي به صورت زير مي باشد[6]:
1- هسته هاي جامد درداخل مذاب تشكيل مي شود.
2- رشد شاخه اي بر روي هسته ها آغاز و ادامه مي يابد.
3- مذاب محصور در داخل دانه هاي رشد يافته از عناصر محلولي وهمچنين مقدار گاز غني شده وبعد از مدتي حباب هاي گازي تشكيل مي شوند.
4- در مراحل پاياني انجماد و هنگامي كه حجم مايع كاهش يافته وغلظت ملكولي گاز افزايش مي يابد.شرايط براي تشكيل حباب هائي بين بازوهاي دندريت فراهم مي شود.
بدون توجه به مسئله تغذيه كردن،تشكيل تخلخل به توزيع هيدروژن در طول انجماد آلومينيوم مربوط مي شود. به خوبي شناخته شده است كه تشكيل حفره درآلياژهايآلومينيوم به وسيله نفوذ هيدروژن از زمينه جامد شده به داخل حفره بوجود مي آيد ،كه در حقيقت از طرفي شبيه به رسوب فاز ثانويه در زمينه محلول فوق اشباع مي باشد.تقريبا يك تعداد كمي از مقاله ها به اين مسئله با مكانيزم جوانه زني ورشد پرداخته اند. تعدادي از محققان با پديده هاي رياضي به اين موضوع پرداخته اند.وانگ و سيگوارد اين مسئله را با مدل هاي ترموديناميكي حل كردند.
3- اندازه تخلخل:
3-1- اثر ضخامت قطعه بر اندازه تخلخل:
سرعت رشد ودرشت شدن حباب هاي گازي عملا با سرعت انجماد رابطه معكوس دارد.با افزايش سرعت انجماد وايجاد دانه هاي ريز وهمگن موانعي براي درشت شدن حباب هاي گازي حاصل شده وفقط ريز مك هايي در بين بازو هاي شاخه هاي جامد ممكن است تشكيل مي شوند.بطور كلي با افزايش سرعت انجماد امكان جوانه زني و رشد مستقل حباب ها در بين دانه ها كاهش مي يابد.]6[
3-2- تعداد جوانه:
3-3- عمليات بهسازي:
در ذوبي كه عمليات بهسازي انجام شده است قبل از اينكه دندريت ها بوجود آيند حباب هاي بزرگي در ذوب وجود دارد. در ابتداي امردندريت ها زده مي شوند.بعد از اين مرحله فاز يوتكتيك مي خواهد رسوب كند.براي رسوب فاز يوتكتيك بايد يك سطح زيرين براي رسوب وجود داشته باشد.به همين دليل فصل مشترك حباب- مايع محل خوبي براي رسوب فاز يوتكتيك مي باشد.پس فاز يوتكتيك به صورت شعاعي اطراف حباب رشد مي كند.حباب در ميان سلول يوتكتيك مخفي مي شود وشكل واندازه اش به همان صورت اوليه باقي مي ماند]2.[.مي توان گفت كه علت بزرگي حفرات در آلياژهاي آلومينيوم بهسازي شده وجود اين حباب ها در قبل از بوجود آمدن دندريت ها مي باشد.در آلياژهاي بهسازي شده اندازه حفرات كمتر تابع شكل واندازه فضا هاي بين دندريتي است.
4- شكل تخلخل:
4-1- تاثير عمليات بهسازي بر شكل تخلخل :
نوع ديگري از شكل تخلخل وجود دارد كه به صورت سوزني شكل مي باشد. بوجود آمدن اين نوع تخلخل بستگي به سرعت انجماد دارد.اگر سرعت انجماد به حدي باشد كه جبهه انجماد به حباب برخورد كرده و مجرائي به شكل حباب در يك امتداد بوجود آورد در نهايت يك فضاي خالي به شكل يك سوزن خواهيم داشت.
5- توزيع حفرات:
5-1- پراكنده در همه جاي قطعه(يكنواخت):
حالت ديگر اين است كه مذابي كه در بين دندريت ها وجود دارد داراي انقباض مي باشد.چون دندريت ها در همه جا بوجود آمده اند مانع تغذيه شده مذاب بين دندريتي مي شوند.در نهايت ريز مك هاي انقباضي در سراسر قطعه باقي خواهد ماند.
يا مي توان گفت كه اگر انجماد به طوري باشد كه تمام دانه ها به صورت هم محور با شد حفرات گازي وانقباضي به صورت پراكنده درهمه قطعه ديده بشوند.
5-2- متمركز بودن در وسط قطعه(مركزي):
اين نوع توزيع حفره در حالتي بوجود مي آيد كه انجماد در ابتدا تا حدي به صورت ستوني پيش رفته باشد.سپس به علت وجود ناخالصي هاي موجود در ذوب باقي مانده يا كاهش شيب دمايي در مركز قطعه دانه ها به صورت هم محور رشد مي كنند.در ابتدا كه دانه ها به صورت ستوني رشد مي كنند در حين رشد حباب هاي گازي موجود درذوب را به طرف جلو مي رانند. همچنين انقباض موجود درذوب باقي مانده متمركز مي شود.در نهايت كه دانه هاي هم محور در وسط قطعه ايجاد مي شوند اين حباب ها در بين دانه ها گير مي افتند.امكان ديگري كه وجود دارد اينست كه چون جبهه انجماد به سمت وسط قطعه است در نهايت مذابي كه باقي مي ماند داراي انقباض مي باشد كه باعث ايجاد حفرات انقباضي در مركز قطعه مي شود.
5-3- محيطي:
6- مقدار تخلخل:
6-1- بررسي اثر نوع قالب وشرايط انجماد[4]:
در يك نگاه كلي مي توان نتيجه گيري كرد كه بهسازي با استرانسيم در نمونه هاي ريخته شده در قالب تغذيه دار با افزايش تعداد وابعاد تخلخل ها سبب افزايش مقدار كلي تخلخل گرديده است.
عمليات بهسازي سبب افزايش تخلخل در نمونه هاي حاوي تخلخل هاي انقباضي نمي شود.در توضيح اين پديده مي توان عنوان كرد كه عمليات بهسازي چه درقطعات عاري از مكهاي انقباضي وچه در قطعات حاوي مكهاي انقباضي سبب افزايش تخلخل هاي گازي مي گردد.تشكيل اين تخلخل هاي گازي د رقطعات عاري از مك هاي انقباضي سبب افزايش تخلخل در قطعه مي شوند،در حاليكه در قطعات حاوي مكهاي انقباضي،تخلخل هاي گازي ايجاد شده در اثرعميلات بهسازي جايگزين مكهاي انقباضي موجود گرديده وبنابراين عمليات بهسازي تاثير قابل توجهي بر مقدار كلي تخلخل نمي گذارد.در واقع در شرايطي كه شرايط براي تشكيل مكهاي انقباضي وهم گازي فراهم است،هيدروژن محلول در مذاب آلومينيوم مي تواند در خلال انجماد بدون هيچ مشكلي در مك هاي انقباضي تشكيل شده رسوب كند وبدين سان تلفيقي از مك هاي گازي وانقباضي بوجود مي آيد.
6-2- اثر افزايش درجه حرارت بر ميزان حلاليت هيدروژن[9]:
در شكل اثر افزايش درجه حرارت بر ميزان حلاليت هيدروژن را مي توان ديد.
6-3- اثرات متقابل مقدار هيدروژن
6-4- اثرات متقابل عملیات بهسازی با استرانسیم سرعت انجماد وعملیات فیلتر کردن[4]:
همانطور كه ملاحظه مي گردد گرچه افزايش سرعت انجماد سبب كاهش تخلخل در تمام شرايط گرديده است ولي اثر سرعت انجماد در شرايط بهسازي شده با استرانسيم بر كاهش تخلخل بمراتب بيشتر است.
به بيان ديگر در شرايطي كه در نمونه هاي نزديك به تغذيه كه داراي سرعت انجماد كمتري هستند عمليات بهسازي سبب افزايش نسبتا شديد تخلخل شده است اثر اين عمليات در نمونه هاي مجاور مبرد كه داراي سرعت انجماد زيادتري هستند قابل ملاحظه نمي باشد.همچنين نتايج بدست آمده بيانگر اثرات شديد استفاده از فيلتر در سيستم راهگاهي بر كاهش تخلخل در قطعات بهسازي شده با استرانسيم است.
در واقع حضور فيلتر در سيستم راهگاهي با كاهش فيلم هاي اكسيدي وبا تميز كردن مذاب درون قالب سبب كاهش نسبتا شديد تخلخل در آلياژ بهسازي شده با استرانسيم گرديده است.اين نتايج از آن نظر حائز اهميت است كه در آلياژهاي بهسازي شده با استرانسيم نمي توان از عمليات فلاكس زني بمنظور افزايش تميزي مذاب استفاده كرد(عمليات فلاكس زني سبب استرانسيم زدائي از مذاب مي شود).
6-5- اثر اندازه تغذیه بر مقدار تخلخل[1]:
فرايند ذوب در كوره الكتريكي مقاومتي انجام شده وشمشA206به طور مستقيم در يك بوته گرافيتي اضافه شد.در حين ذوب شدن،غلظت هيدروژن اوليه ذوب در حدود كنترل مي شود.دماي ريختن در حدود كنترل مي شود.ترموكوبل ها در قالب قرار داده مي شوند تا حرارت موجود در 9مكان قطعه نشان داده شده در شكل بدست آيد.براي اندازه گيري وزن مخصوص از روش ارشميدس استفاده مي شود.
شکل 7-شماتیک قطعه[1]
6-6- تئوري Ham براي محاسبه مقدار تخلخل[1]:
معادله 1
كه مقدار هيدروژن اوليه( )، مقدار هيدروژن نفوذ كرده در داخل حفره در يك محل معين ( )، هيدروژن قابل حل در آلومينيوم جامد( )، زمان آسايش(sec)وn يك مقدار ثابت است. قياسي از چگونگي نفوذ هيدروژن مي باشد. مقدار كسر تشكيل تخلخل در يك محل معين آلياژ ريختگي آلومينيوم A356(VP(%))را مي توان به صورت زير تشريح كرد:
معادله 2
كه Pg فشار حباب گازي(atm)و يك مقدار ثابت مي باشد. Pg تركيبي از فشار اتمسفر وفشار هيدرواستاتيكي تغذيه،كاهش فشار مذاب بين دندريتي و فشار تنش سطحي حباب گازي مي باشد.k بايد معادل با باشد( دانسيته مايع( ))،TEدماي يوتكتيك(كلوين) ،273حالت استاندارد دما مي باشد.پس معادله(2) را مي توان به صورت زير نشان داد:
معادله 3
كه برابر با است.درمعادله (3)اگر فرض کنیم که به بینهایت میل کند یعنی كه همه هيدروژن داخل حفره نفوذ كرده وكسر هيدروژن رسوب كرده در يك محل معين در قطعه ريختگي (f) برابر با يك خواهد بود.به اين دليل ،ماكزيمم تخلخلي است كه مي تواند در قطعه ريختگي تشكيل شود.راههاي مشابه ديگري براي پيش بيني مقدار ماكزيمم تخلخل وجود دارد مانند معادلات ترموديناميكي.
نتيجه زمان انجماد به صورت نمودار در شكل 9 نشان داده شده است.اين منحني ظاهرا تئوري هام را اثبات مي كند.با افزايش زمان تا يك حدي شيب منحني كاهش مي يابد كه ممكن است دليل آن،كم شدن نفوذ هيدروژن محلول در داخل حباب باشد. فشار حباب گازي مي تواند به صورت روبه روباشد: كه درآن تنش سطحي حباب گازي در نظر گرفته شده است.در عبارت قبلي تنش سطحي مذاب آلياژ A206( )،C يك مقدار ثابت است( ).بر طبق اين توصيف،فشار حباب گاز به ترتيب براي مبرد وتغذيه براي زمان هاي انجماد متفاوت،28/1و17/1محاسبه شده است.
7- محاسبه فاكتور شكل[3]:
كه در آن Aسطح حفره وPمحيط حفره مي باشد.حفرات بزرگتر داراي فاكتور شكل كمتري مي باشند.همچنين در نمونه هاي بهسازي شده با استرانسيم با افزايش ضخامت فاكتور شكل كاهش يافته است.
با توجه به مطالب بالا مي توان اينگونه استنباط كرد كه حفرات كروي در مقاطع نازك تر مي باشند زيرا با كاهش ضخامت فاكتور شكل افزايش مي يابد.بيشترين فاكتور شكل را دايره دارد كه يك مي باشد.
8- تاثير سرعت سرد كردن بر مقدارواندازه وشكل تخلخل هادر آلياژ356 [2]
ذوب ها در كوره سوخت گازي با بوته گرافيتي 8 كيلوگرمي وهمچنين با استفاده ازآميژان 356 به عنوان شارژ آماده شد.ريز دانه كردن هر ذوب با 1/0%تيتانيم به صورت آميژانAl-Ti-B(5:1)انجام شد.در اين عمليات ها ،سديم به صورت فلزي(1/0%) ،استرانسيم به صورت آميژان(Al-Sr10%) و25/0% آنتيموان به صورت فلزي اضافه شده اند.زمان انحلال براي آنتيموان واسترانسيم 20دقيقه مي باشد.بعد از عمليات ذوب ،مقدار هيدروژن بايد در حدود كنترل شود.همچنين از تجهيزات (Telegas)تكنيك گردشي گاز و((Alscan استفاده شد.نياز هست كه براي گاززدائي از نيتروژن باخلوص بالا استفاده شود.
هرذوب در دماي در پنج فنجان فلزي با ديواره نازك ريخته كه نمونه هاي با وزن 200gr توليدوبعدا بريده شدند..
درجه حرارت هائي كه براي كوئنچ انتخاب شده اند٬با توجه به آناليز هاي حرارتي آميژان بدست آمده اند:درجه حرارت ليكوئيدوس ٬درجه حرارت يوتكتيك (بهسازي نشده وريز دانه شده با Sb) يا در محدوده 565-570 (بهسازی شده با Na,Sr) .
درجه حرارت نمونه هائي كه در آب كوئنچ شده اند بر طبق رخدادهاي انجماد آلياژ به صورت زير مي باشد:
: اواسط رشد دندريت- قسمت جامد 30%
:انتهاي رشد دندريت- قسمت جامد 50%
شروع انجماد يوتكتيك- قسمت جامد 55%
اواسط انجماد يوتكتيك-قسمت جامد 75%
براي مشخص كردن دانسيته از روش ارشميدس استفاده شده است..
تركيبات شيميائي در جدول شماره2نشان داده شده است.
جدول-2: آناليز تركيب شيميائي
بيشترين دانسيته بدست آمده در هر سري براي نمونه هاي كوئنچ شده از بوده است كه اين مطابق با مقدار ريز تخلخل صفر مي باشدكه با متالوگرافي اثبات مي شود.اين مقدار را به عنوان دانسيته مرجع استفاده مي كنيم.درصد ريز تخلخل هاي محاسبه شده براي نمونه هاي ديگردر جدول3نشان داده شده است.
جدول3:مقدار ريزتخلخل(%)در نمونه هاي كوئنچ شده در حال انجماد براي عمليات هاي گوناگون
جدول 3-1
جدول3-2
نتايج آناليزهادر جدول3 نشان داده شده است كه سرعت افزايش مقدار مك ها را بعد از شروع واكنش يوتكتيك براي همه ذوب ها نشان مي دهد. مقدار مك ايجاد شده در طول انجماد يوتكتيك در محدوده 0.7_0.6% مي باشد.
شرايط انجام آزمايش با مقدار هيدروژن از اين قرارمي باشد:
براي ذوب هاي بهسازي نشده ،مقدار جوانه تخلخل در حين رشد دندريت خيلي كوچك مي باشد،بنابراين تقريبا همه تخلخل ها به علت جوانه زني مك ها ورشد در حين واكنش يوتكتيك بوجود مي آيند.
در مورد ذوب هاي بهسازي شده،جوانه زني تخلخل وشروع رشدپائين تر از است كه در شروع واكنش يوتكتيك به مقداري درحدود 48/0% براي نمونه هاي بهسازي شده با سديم(Na) مي رسد. در حين واكنش يوتكتيك ،سرعت رشد، مشابه سرعت رشد ذوب هاي بهسازي نشده مي باشد.
براي ذوب هاي ريز دانه شده با آنتيموان(Sb) ،شروع جوانه زني حباب ها بعد از واكنش يوتكتيك انجام مي شود.همچنين در اين مورد ،سرعت رشد حباب ها مشابه ذوب هاي بهسازي نشده ميباشد.
رويداد انجماد نشان مي دهد كه تشكيل حفره در آلياژ هاي آلومينيوم به این صورت می باشد:
1-براي شروع انجماد در :مقدار انقباض انجماد به وسيله توده مذاب تغذيه كننده وتغذيه بين دندريتي به آساني جبران مي شود(براي همه عمليات ها).
2- از تا شروع واكنش يوتكتيك: در آلياژهاي بهسازي نشده و ريز دانه شده با Sb تحرك مذاب بين دندريتي باندازه كافي از تشكيل مك جلوگيري مي كند.در ذوب هاي بهسازي شده ،تحرك به شدت كاهش مي يابدو مقدارانقباض بوسيله تشكيل حفره جبران مي شود.
3- بطور كلي بعد از واكنش يوتكتيك:نفوذ پذيري بين دندريت ها وبين سلول ها به علت حجم زياد جامد كاهش مي يابد .بعد از آن ،مقدار انقباض انجماد به طور چشمگيري به وسيله تشكيل حفره در همه موارد جبران مي شود.
بر اساس اين ترتيب رخداد ها ،ما مي توانيم بيشترين گرايش تشكيل ريزتخلخل ها را به ذوب هاي بهسازي شده نسبت دهيم به علت اينكه تحرك مايع بين دندريتي كاهش مي يابد كه بين دماهاي و مي باشد.در اين محدوده يك فاز مايعي وجود دارد كه در آن سيلسيم ،منيزيم ،آهن وعناصر بهساز متمركز شده اندوهمچنين فاز جامد با شبكه دندريتي وجود دارد.عنصر بهساز مي تواندخواص فاز مايع از قبيل ويسكوزيته يا نفوذ پذيري را تغيير بدهدو همچنين بر مورفولوژي دندريتها تاثير بگذارد.
نتايج متالوگرافي:
نمونه هاي كوئنچ شده از :
ريز ساختار نمونه هاي كوئنچ شده از مشابه با همه عمليات ها مي باشد.اين ريز ساختار a-دندريت ها ومايع سريع سرد شده.اين نمونه ها هيچ گونه تخلخلي را نشان نمي دهند.
نمونه هاي كوئنچ شده :
در نمونه هاي ريز دانه شده با آنتيموان تخلخلي ديده نمي شود ولي در نمونه هاي بهسازي نشده تخلخل ها به صورت خيلي ريز وجود دارند.در نمونه هاي بهسازي شده با استرانسيم وسديم تخلخل هاي بزرگ كروي ديده مي شود.
حفراتي كه در بين دندريت ها زده مي شوند مورفولوژي آن ها تا ايجاد يك شكل نا منظم تغيير مي كند(بين دندريتي)
اين موضوع براي حفرات در حال رشد ودر تماس با جامد مي باشد(a-دندريت ها).
اما در قسمت مايع بيشتر مي باشد(در حدود 50%) وبه همين دليل تماس پيدا كردن حفره با دندريت ها به ندرت اتفاق مي افتد. همچنين بيشتر حفرات تشكيل شده قبل از واكنش يوتكتيك كروي مي باشند.
نمونه هاي كوئنچ شده در شروع يوتكتيك و اواسط يوتكتيك:
در نمونه هاي ريز دانه شده با آْنتيموان و بهسازي نشده كه در شروع واكنش يوتكتيك كوئنچ شده اند،ساختار كاملا رشد پيدا كرده a-دندريت ديده مي شود و همچنين مقدار زيادي هسته هاي يوتكتيك كوچك با فاز سيليس لايه اي وجود دارد.
در نمونه هاي بهسازي نشده،مقدار زيادي ريز تخلخل كوچك در قسمت مايع وجود دارد.در نمونه هاي ريز دانه شده با آنتيموان ريز تخلخل وجود ندارد.نمونه هاي بهسازي شده با استرانسيم وسديم وكوئنچ شده در شروع واكنش يوتكتيك( )ساختار دندريتي a ،مك هاي بزرگ و يك تعداد كمي هسته هاي يوتكتيك بزرگ را نشان مي دهد.تعداد كم هسته هاي يوتكتيك حاصل واكنش عناصر بهساز مي باشند.
فاز سيليس به علت نياز داشتن به يك لايه زيرين براي رسوب كردن، فصل مشترك حباب /مايع را انتخاب مي كند.قابل توجه است كه فاز سيليس به صورت شعاعي در اطراف حباب رشد مي كند كه هم مركز با هسته يوتكتيك مي باشد. .هسته هاي يوتكتيك جامد شده اطراف حباب هاي كروي ايجاد مي شوند كه اين موضوع وجود حباب هاي كروي را در آلياژ هاي بهسازي شده تثبيت مي كند.
در ادامه انجماد ،مقدار انقباض و سگرگاسيون هيدروژن به جوانه زني حباب هاي جديد كمك مي كند ،در حالي كه حباب هاي از قبل شكل يافته توسط يوتكتيك جامد احاطه شده اند.بيشتر اين حباب هاي جديد بايد شكل نا منظمي داشته باشندزيرا قسمت جامد در حال رشد مي باشد.
در آلياژ هاي بهسازي نشده (يا ريز دانه شده با آنتيموان) ،هسته هاي يوتكتيك شكل نا منظمي دارند. همچنين حباب هاي جديد در حال رشد در تماس با جامد يك شكل نا منظمي پيدا دارند(بين دندريتي).بازو هاي هسته هاي يوتكتيكي به اندازه اي كوچك مي باشند كه حباب ها مي توانند اطراف آنها رشد مي كنند.ممكن است كه حباب ها به صورت تخلخل هاي خوشه اي شكل درتصاوير متالوگرافي ظاهر شوند.
در آلياژ هاي بهسازي شده با استرانسيم وسديم، فصل مشترك هسته هاي يوتكتيك نا منظم مي باشد.دراين مورد ،حفره هاي جديد كه شكل نا منظم دارند ،به طور جزئي مورفولوژي بين دندريتي پيدا مي كنند.به علاوه اينكه ،چون هسته هاي يوتكتيك بزرگ مي باشند ،حباب هاي جديد به سختي مي توانند اطراف آنها رشد كنند.همچني در اين مورد آنها شكل رشته اي ندارند.در نمونه هاي كوئنچ شده از اواسط واكنش يوتكتيك ،ساختار دندريت هاي a ،هسته هاي يوتكتيك ديده مي شود.در نمونه هاي بهسازي نشده(ريز دانه شده با آنتيموان)حفرات نامنظم در حال رشد و خوشه اي شكل وجود دارد(احاطه شده توسط بازوهاي هسته يوتكتيك).
نمونه هاي بهسازي شده داراي حفرات كروي احاطه شده توسط يوتكتيك مي باشند و همچنين حفرات نا منظم در قسمت مايع در حال رشد مي باشند.
نمونه هاي درهوا سرد شده:
مقدار حفره شكل يافته بعد از واكنش يوتكتيك براي هر ذوب و همه عمليات ها يكسان مي باشد.درمورد مقدار حفره تشكيل شده قبل از واكنش يوتكتيك ، درآلياژهاي بهسازي شده و بهسازي نشده تفاوت هائي مشاهده مي شود.
بايد تاكيد كرد كه آلياژ هائي كه شامل مقدار هيدروژن بالاتر از باشند ،احتمالا در طول انجماد آنها، رخداد هائي روي مي دهدكه متفاوت با مطالب قبلي خواهد بود.در آلياژ هاي بهسازي نشده با مقدار هيدروژن بالاتر ،حفرات مي توانند زودتر تشكيل شوند كه در نتيجه تعداد زيادتري حفرات كروي ايجاد خواهد شد.
خلاصه مشخصات اصلي ريز ساختار تكامل يافته آلياژ هاي بهسازي نشده ،ريز دانه شده با آنتيموان و بهسازي شده با استرانسيم وسديم در طول انجماد ،در جدول 4 آمده است.بيشترين تفاوت هاي قابل توجه مربوط به تغييرات ريز ساختاري بهسازي شده است كه تعداد هسته هاي يوتكتيك كاهش ،مورفولوژي يوتكتيك/ مايع و قطعا مورفولوژي فاز سيليس تغيير يافته است.
در نمونه هاي بهسازي شده با استرانسيم وسديم ،حباب هاي بين دندريتي قبل از انجماد يوتكتيك جوانه مي زنند.بدين ترتيب ،وقتي هسته هاي يوتكتيك شروع به رشد مي كنند ،حباب هاي جديد را احاطه مي كنند و بدين ترتيب مورفولوژي اوليه خود را حفظ مي كنند(كروي شده).ريز تخلخل هاي تشكيل شده بعد از جوانه زني هسته يوتكتيك به صورت دندريتي و سلولي رشد مي كنندكه نا منظم مي باشند.در حالي كه در نمونه هاي بهسازي شده ،هسته هاي يوتكتيك بزرگ مي باشندو حفرات نمي توانند آنها را احاطه كنند ،.همچنين از مكانيزم شاخه اي شدن جلو گيري شده و حفرات نا منظم به صورت خوشه اي مشاهده نمي شوند.بعلاوه اينكه در آلياژ هاي بهسازي شده ،چون فصل مشترك هسته يوتكتيك/ مايع صاف مي باشد ،حباب ها نسبت به آلياژ هاي بهسازي نشده كمتر نا منظم هستند.
روش آزمايش:
پس از ریختن نمونه پله ای اول مجددا ذوب باقی مانده داخل کوره قرار داده شده تا به دمای فوق ذوب لازم برسد.پس از رسیدن به دمای فوق ذوب لازم بوته بیرون آورده شده وگاززدایی انجام گرفت.برای گاززدایی از قرص دگازر استفاده شد.دمای ریختن ذوب گاززدایی شده مابین730-720درجه سانتی گراد بود.شکل وابعاد مدل استفاده شده برای آزمایش در زیر نشان داده شده است.
نتايج:
در نمونه گاززدايي شده حفره بزرگي در سطح بيشترين ضخامت قطعه مشاهده مي شود. علت وجود حفره اين مي تواند باشد كه چون قالب مورد استفاده براي ريخته گري نمونه هاي آزمايشي ماسه تر مي باشد احتمال دارد كه رطوبت موجود در ماسه در هنگام تماس با مذاب بخار شده وحفره اي در سطح قطعه بوجود آورده است.
در كل حفره موجود در سطح قطعه گاززدايي شده منشا گازي دارد زيرا در نمونه گاززدايي نشده حفره انقباضي وجود ندارد يعني اينكه سيستم تغذيه گذاري مناسب بوده است وهمچنين دماي بارريزي هر دو نمونه يكسان مي باشد.با اين اوصاف حفره موجود در سطح نمونه گاززدايي شده نمي تواند منشا انقباضي داشته باشد.
منابع ومراجع:
1- Kun-Dar Li and Edward Chang ,"Explanation of the Porosity Distribution in A206 Aluminum Alloy Casting,"AFS Transactions-paper 03-108(02).pdf,page 1 of 7
2- Fuoco,R,Correa,E.R.,Correa,A.V.O.," Effect of Modification Treatment On Microporosity Formation in 356 Al Alloy,"AFS Transactions,vol.103,p379(1995).
3- McClain,S.T,Berry,J.T and Dawsey,B,"A Study of Porosity and Pore in Aluminum A356.2 Step Castings,"AFS Transactions –paper 03-045(02).pdf.page 1 of 11
4- سيد مهدي مير اسماعيلي- سعيد شبستري- سيد محمد علي بوترابي"بررسي نقش تخلخل درآلياژهايAl-Si بهسازي شده جهت توليد قطعات آلومينيومي با كيفيت بالا"دانشگاه علم وصنعت- مجله جامعه ريخته گران زمستان 82
5- سيد مهدي مير اسماعيلي- سعيد شبستري- سيد محمد علي بوترابي"اثرات متقابل هيدروژن محلول در مذاب وعمليات بهسازي با استرانسيم بر تخلخل در آلياژ آلومينيوم319"دانشگاه علم وصنعت-مجله جامعه ريخته گران بهار 83
6- جلال حجازي – انجمادو اصول متالورژیکی ریخته گری
7- دكتر عابدي- جزوه درس انجماد
8- رامين رئيس زاده-"مروري بر عوامل موثر بر مقدار واندازه حفره هاي انقباضي وگازي در آلياژ 2024آلومينيوم"- يازدهمين سمينار سالانه جامعه ريخته گران ايران
9-: http://iranwelding.blogfa.com
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}