نقش موالي در ارتباط با امامان معصوم
نقش موالي در ارتباط با امامان معصوم
نقش موالي در ارتباط با امامان معصوم
دنياي اسلام نشان داده است که پس از غلبه ي قوم عرب، اسيراني از نژادهاي ديگر، هر از چندي وارد زندگي تمدني مسلمانان شده و پس از چندي، با تصاحب موقعيتهاي مهم، خود را بر امور فرهنگي، سياسي و اجتماعي جامعه ي مسلمين مسلط مي کنند. اين امر در مورد ايرانيان فارس زبان، ترکان، ديلمان و جز آنها مکرر اتفاق افتاده است. نسل نخستين در اين راه، موالي ايراني در عراق بودند که از نيمه هاي حکومت اموي به آن سوي، بويژه در عصر اول عباسي، نقش فعالي را عهده دار بودند. اين موالي که کم هزينه و پرکار بودند، مورد توجه خاندانها عرب قرار گرفته و به هر صورت کوشش مي شد تا با تربيت آنها، از آنان در امور مورد نظر استفاده شود. موالي نيز به دليل داشتن استعداد مناسب و نيز آمادگي کسب علم از قبل و همچنين يا احساس ضعفي که در برابر عربها داشتند، بر آن بودند تا ضعف خويش را با کسب علم و طبعا موقعيت جبران کنند. به همين دليل در مدت کوتاهي توانستند در زمره ي فقهاء و محدثان بزرگ اسلامي درآيند. اين افراد در خانواده هاي مختلف عرب تربيت مي شدند و طبعا انگيزه هاي سياسي و مذهبي که در آن قبائل و عشيره ها بود، به اينان نيز سرايت مي کرد . از آنجا که شهر کوفه مرکز تشيع عراقي بود و بيشترين گرايش شيعي را در مقايسه با ساير شهرها داشت موالي آن نيز چنين بودند.
اهل بيت –عليهم السلام- نيز چنين تدبيري را در تربيت موالي به کار مي بستند. امام صادق –عليه السلام- مي فرمايد: امام علي –عليه السلام- هزار برده از دسترنج خود آزاد کرد.(1) در اين باره سياست امام سجاد –عليه السلام- که به آزاد کردن بردگان بسيار علاقه مند بود، شهرت خاصي دارد. امام در تربيت موالي مي کوشيد. اين تربيت به طور عمده در انتقال مفاهيم درست اسلامي به آنها بود. افزون بر آن اخلاق امام سخت بر آنها مؤثر واقع مي شد. امام با شخصيت برجسته ي اخلاقي و علمي خود به خوبي مي توانست روي موالي تأثير عميقي برجاي بگذارد. و با حرکاتي که از خود نشان مي داد (گريه ي مداوم براي امام حسين –عليه السلام-) کاملا قادر بود، احساسات شيعي را بدانها انتقال دهد.
سيد الاهل نوشته است: غلامان اين مسأله را دريافته شور و شوق فراواني داشتند تا در معرض اقدام امام سجاد عليه السلام قرار گيرند. امام نيز در هر سال و ماه و روز، به هر مناسبت و هر وقت حادثه اي اتفاق مي افتاد آنان را آزاد مي ساخت. اين وضعيت به گونه اي شد که حتي صار في المدينة جيش من الموالي الاحرار و الجواري الحرائر و کلهم في ولاء زين العابدين قد بلغوا خمسين الفا او يزيدون!(2) مؤلف ديگري نيز اشاره کرده است که امام سودانيان را مي خريد در حالي که بدانها هيچ نيازي نداشت.(3) روشن بود که هدف امام آزاد کردن آنهاست. موالي با مشاهده ي اين اقدام، اهل بيت را به عنوان انسانهاي نمونه ي و مسلمانان شايسته ديده و آمادگي آن را مي يافتند که در شرايط مختلف در کنار آنها قرار گيرند. شواهدي وجود دارد که وقتي آنها مي ديدند که علويان مورد ستم قرار گرفته اند از آن حمايت مي کردند.(4) گفتني است که برادران معروف حسين بن سعيد اهوازي، حسن بن سعيد اهوازي، احمد فرزند حسين از مواليان امام علي بن الحسين –عليه السلام- بوده اند.(5) علي بن يحيي بن الحسن (6) و نيز شعيب (7) نامي از موالي امام سجاد –عليه السلام- شمرده شده اند.
با چنين برخوردي موالي درمي يافتند که اهل بيت –عليهم السلام- همانند آنچه درباره ي امام علي –عليه السلام- گذشت، برآنند تا موالي را از وضعيتي که در آن بسر مي برند، نجات دهند تا آنها از مزاياي يک زندگي سالم بهره مند شوند.(8) اين شيوه مي توانست موالي را به مذهب تشيع علاقه مند کند. درست نظير اين برخورد در ميان ساير قبايل شيعي عراق نيز بود . به عنوان نمونه اعراب قبيله ي اشعري که به قم عزيمت کردند، موالي خويش را نيز همراه داشتند و آنها نيز چهره هاي برجسته اي در تشيع شدند. به عنوان مثال بايد از خاندان برقي ياد کرد. همچنين اين مسأله درباره ي قبيله ي عبدالقيس نيز درست است. آنها در مدائن ساکن شده و توانستند شمار زيادي از موالي و نيز ايرانيان مقيم آن ناحيه را به مذهب تشيع درآورند. مدائن يکي از نخستين شهرهاي دنياي اسلام است. در بسياري از موارد اين گرايش شيعي، در قالب تشيع سياسي يا تشيع عراقي بود نه تشيع اعتقادي اصيل، اما همين امر راهي بود براي رسيدن به تشيع اصيل.
گرايش آنها به شيعه نيز يکي از دلائلي بود که زمينه ي آن را بايد در دلجويي خاص امام علي –عليه السلام- در طول حکومتش از آنان جستجو کرد. در عين حال به دليل عدم استقلال آنها در قرن اول گرايش شيعي مستقل و گسترده اي در آنها وجود نداشت، بلکه آنان به همراه قبايل عربي که گرايشات شيعي داشتند مثل کنده، عبدالقيس، به عنوان موالي آنها ، چنين گرايشاتي داشتند . از زمان مختار حضور آنها جدي تر شد و به همين جهت مي توان گفت نوعي تشکل نيمه مستقل در آنها بوجود آمد. در همين شرايط آنها به فرق مختلف مذهبي گرايش پيدا کردند. شمار فراواني از آنها به عامه که همان گرايش عمومي رايج بود پيوستند، گرايشي که حکومت اموي جانبدار آن بود. شماري به خوارج پيوستند . شيعه نيز گروهي از آنان را به خود متوجه ساخت. موالي شيعي غالبا از سوي عباسيان که تشکل سياسي نظامي داشتند، شکار شدند و تنها شمار اندکي از آنها همراهي خود را با امامان شيعه ادامه دادند.
پيش از اين گزارش کوتاهي درباره ي حرکت حضرت امام سجاد –عليه السلام- در جذب موالي داشتيم و ديديم که اصولا تربيت آنها يکي از شيوه هاي تبليغي و سياسي حضرت در طول دوران حيات ايشان بوده است. در اينجا بحثي آماري درباره ي بستگيهاي خانداني اصحاب ائمه –عليه السلام- ارائه خواهيم داد. هدف اصلي ما روشن کردن درصد خاصي از اصحاب امامان است که از موالي بوده اند. بار ديگر بايد تأکيد کرد که در طول قرن دوم- که بيشتر مورد بحث ما است- شمار گسترده اي از موالي به عنوان علماي بزرگ اهل سنت شناخته مي شدند . در اين صورت نبايد يافتن چند تن از موالي در ميان شيعه اين فرصت را به نژادگراهاي معاصر عرب بدهد که شيعه را با موالي پيوند بدهند. طرح اين بحث از طرف ما براي نشان دادن محدوده ي نفوذ تشيع در ميان موالي است که بايد از آنها به عنوان نخستين ايرانياني که مذهب را تشيع پذيرفتند ياد کنيم.
از کتابهايي که در اين بررسي آماري مورد استفاده ي ما قرار گرفته، کتب رجالي شيعه است. از ميان اين کتب شيخ طوسي را برگزيديم. چه اينکه اين کتاب، پس از هر اسمي که آورده در صورتي که آن شخص از موالي بوده آن را قيد کرده است. بر اين اساس مي توان درصدي از اصحاب ائمه –عليه السلام- را که از موالي بوده اند، نشان داد. پيش از ياد از نتايج بررسي خود را لازم است به چند نکته اشاره کنيم:
يکي اين که افراد مذکور در اين کتابها، عمدتا راويان احاديث هستند. دوم اين که ممکن است برخي از اين موالي غير ايراني باشند. در متن کتاب به اين موارد اشاره نشده است ؛ با توجه به اينکه اکثر موالي، ايراني بوده اند اين مطلب اشکال زيادي براي بررسي ما به وجود نخواهد آورد. افزون بر اين دو نکته، مي توان حدس زد که افراد ديگري بوده اند که متأسفانه ذکري در مورد نژاد آنها نشده و نويسنده، يا به علت عدم اطلاع و يا به جهت ديگري، قيد موالي را براي آنها ياد نکرده است. به اين نکته هم بايد توجه داشت که گاه و بيگاه افرادي که در اين فهرست ها نام برده شده اند، تنها گرايشات شيعي داشته و از آنها روايتي نقل شده است، اما از لحاظ مذهبي از اهل سنت بوده اند. هر چند شمار اينها در اين کتاب اندک است.
امامان – عليهم السلام کل اصحاب تعداد موالي (حدود) درصد موالي ميان اصحاب
امام سجاد – عليه السلام 161 20 11/5 درصد
امام باقر – عليه السلام 466 25 5/3 درصد
امام صادق – عليه السلام 3223 440 13/6 درصد
امام کاظم – عليه السلام 273 20 7/3 درصد
امام رضا – عليه السلام 317 46 14/5 درصد
آمار بالا نشان مي دهد بخش عمده ي اصحاب ائمه –عليهم السلام- عرب و تنها درصد اندکي از آنها از موالي بوده اند.
در ميان 1269 شرح حالي که به عنوان مؤلفان شيعه در رجال نجاشي آمده، تعداد تقريبي 216 نفر به عنوان مولي معرفي شده اند. درصد تقريبي حدود 17 درصد است که ممکن است تا 20 درصد نيز برسد. از ميان اينها 32 نفر از موالي قبيله ي بني اسد هستند که اين بيشترين رقم موالي در يک قبيله ي عربي در رجال نجاشي است. تعبير مولي بني هاشم شش بار تکرار شده، چنان که تعبير مولي بني عجل نيز چهار بار.
از طريق ديگري نيز مي توان پي برد که گروهي از ايرانيان يا اعراب ساکن ايران شيعه بوده اند. شماري از اصحاب ائمه لقب شهري ايراني دارند و اين نشان مي دهد که به نوعي بستگي به ايران داشته اند.
به عنوان نمونه در کتاب ضيافة الاخوان اثري است که شرح حال عالمان شيعه ي قزوين را برشمرده، نام شماري از قزوينياني که اصحاب امامان بوده اند به چشم مي خورد. برخي از آنها عبارتند از ابوعبدالله قزويني، از اصحاب امام باقر –عليه السلام-، ابوغانم الخادم از خدام امام عسکري –عليه السلام- ابومحمد قزويني، از اصحاب علي بن موسي الرضا –عليه السلام-، احمد بن حارث قزويني ، از کساني که امام عسکري –عليه السلام- را زيارت کرده . احمد بن حاتم بن ماهوية قزوين، از اصحاب امام رضا –عليه السلام- (9) و شماري ديگر.
در مورد شهرهاي ديگر نيز اين نمونه هاي را داريم به عنوان مثال : قاسم بن عوف الشيباني الخوازي از اصحاب علي بن الحسين –عليه السلام- خواز شهري است که در اطراف استرآباد است.(10)
راه ديگر براي پي بردن ارتباط ائمه با موالي، مراجعه به احاديثي است که به نوعي به موالي ارتباط پيدا مي کند. در روايات ائمه –عليهم السلام- تمجيداتي از موالي ديده مي شود که نشاني از حضور آنها در اطراف امامان دارد. گفته شده است که کسي از امام صادق –عليه السلام- پرسيد: آيا کسي که از نفس پيامبر –صلي الله عليه و اله- است ، شرافت بيشتري دارد يا من کان من نفس اعرابي جلف بائل علي عقبيه؟ امام فرمودند : من دخل في الاسلام رغبة خير ممن دخل رهبة و دخل المنافقون رهبة و الموالي رغبة، کسي که اسلام را با رغبت بپذيرد، بهتر از کسي است که با ترس بپذيرد. منافقان از ترس داخل در اسلام شدند اما موالي با رغبت آنرا پذيرفتند.(11)
نيز علي بن جعفر از امام کاظم –عليه السلام- روايت کرده که فرمود: انما شيعتنا المعادن و الاشراف و اهل البيوتات و من مولده الطيب. علي بن جعفر مي گويد: تفسير آن را پرسيديم. امام فرمودند: شيعيان ما چهار گروهند، از قريش که معادنند؛ از اشراف که عربهايند؛ از کساني که خانواده اصيل دارند يعني موالي و نيز کساني که مولد آنها طيب است، يعني اهل سواد (عراق).(12)
در نقلي آمده است که امام حسين –عليه السلام- از شخصي درباره ي شباب عرب و نيز موالي پرسش مي کند و پس از آن مي فرمايد: بخدا قسم آنها، دو گروهي هستند که ما درباره ي آنها چنين مي گفتيم که خداوند از آنها براي نصرت دينش کمک خواهد گرفت. از امام صادق –عليه السلام- نقل شده که در تفسير آيه ي يأتي الله بقوم يحبهم و يحبونه فرمودند: مقصود موالي هستند. از عبدالله بن عباس نيز روايت شده که در مورد اهل فارس گفت: اهل فارس عصبتنا اهل البيت اهل فارس از گروه ما اهل البيت –عليه السلام- هستند. ممکن است اين نقل را بعدها عباسيان از قول ابن عباس ساخته باشند.
/خ
اهل بيت –عليهم السلام- نيز چنين تدبيري را در تربيت موالي به کار مي بستند. امام صادق –عليه السلام- مي فرمايد: امام علي –عليه السلام- هزار برده از دسترنج خود آزاد کرد.(1) در اين باره سياست امام سجاد –عليه السلام- که به آزاد کردن بردگان بسيار علاقه مند بود، شهرت خاصي دارد. امام در تربيت موالي مي کوشيد. اين تربيت به طور عمده در انتقال مفاهيم درست اسلامي به آنها بود. افزون بر آن اخلاق امام سخت بر آنها مؤثر واقع مي شد. امام با شخصيت برجسته ي اخلاقي و علمي خود به خوبي مي توانست روي موالي تأثير عميقي برجاي بگذارد. و با حرکاتي که از خود نشان مي داد (گريه ي مداوم براي امام حسين –عليه السلام-) کاملا قادر بود، احساسات شيعي را بدانها انتقال دهد.
سيد الاهل نوشته است: غلامان اين مسأله را دريافته شور و شوق فراواني داشتند تا در معرض اقدام امام سجاد عليه السلام قرار گيرند. امام نيز در هر سال و ماه و روز، به هر مناسبت و هر وقت حادثه اي اتفاق مي افتاد آنان را آزاد مي ساخت. اين وضعيت به گونه اي شد که حتي صار في المدينة جيش من الموالي الاحرار و الجواري الحرائر و کلهم في ولاء زين العابدين قد بلغوا خمسين الفا او يزيدون!(2) مؤلف ديگري نيز اشاره کرده است که امام سودانيان را مي خريد در حالي که بدانها هيچ نيازي نداشت.(3) روشن بود که هدف امام آزاد کردن آنهاست. موالي با مشاهده ي اين اقدام، اهل بيت را به عنوان انسانهاي نمونه ي و مسلمانان شايسته ديده و آمادگي آن را مي يافتند که در شرايط مختلف در کنار آنها قرار گيرند. شواهدي وجود دارد که وقتي آنها مي ديدند که علويان مورد ستم قرار گرفته اند از آن حمايت مي کردند.(4) گفتني است که برادران معروف حسين بن سعيد اهوازي، حسن بن سعيد اهوازي، احمد فرزند حسين از مواليان امام علي بن الحسين –عليه السلام- بوده اند.(5) علي بن يحيي بن الحسن (6) و نيز شعيب (7) نامي از موالي امام سجاد –عليه السلام- شمرده شده اند.
با چنين برخوردي موالي درمي يافتند که اهل بيت –عليهم السلام- همانند آنچه درباره ي امام علي –عليه السلام- گذشت، برآنند تا موالي را از وضعيتي که در آن بسر مي برند، نجات دهند تا آنها از مزاياي يک زندگي سالم بهره مند شوند.(8) اين شيوه مي توانست موالي را به مذهب تشيع علاقه مند کند. درست نظير اين برخورد در ميان ساير قبايل شيعي عراق نيز بود . به عنوان نمونه اعراب قبيله ي اشعري که به قم عزيمت کردند، موالي خويش را نيز همراه داشتند و آنها نيز چهره هاي برجسته اي در تشيع شدند. به عنوان مثال بايد از خاندان برقي ياد کرد. همچنين اين مسأله درباره ي قبيله ي عبدالقيس نيز درست است. آنها در مدائن ساکن شده و توانستند شمار زيادي از موالي و نيز ايرانيان مقيم آن ناحيه را به مذهب تشيع درآورند. مدائن يکي از نخستين شهرهاي دنياي اسلام است. در بسياري از موارد اين گرايش شيعي، در قالب تشيع سياسي يا تشيع عراقي بود نه تشيع اعتقادي اصيل، اما همين امر راهي بود براي رسيدن به تشيع اصيل.
گرايش آنها به شيعه نيز يکي از دلائلي بود که زمينه ي آن را بايد در دلجويي خاص امام علي –عليه السلام- در طول حکومتش از آنان جستجو کرد. در عين حال به دليل عدم استقلال آنها در قرن اول گرايش شيعي مستقل و گسترده اي در آنها وجود نداشت، بلکه آنان به همراه قبايل عربي که گرايشات شيعي داشتند مثل کنده، عبدالقيس، به عنوان موالي آنها ، چنين گرايشاتي داشتند . از زمان مختار حضور آنها جدي تر شد و به همين جهت مي توان گفت نوعي تشکل نيمه مستقل در آنها بوجود آمد. در همين شرايط آنها به فرق مختلف مذهبي گرايش پيدا کردند. شمار فراواني از آنها به عامه که همان گرايش عمومي رايج بود پيوستند، گرايشي که حکومت اموي جانبدار آن بود. شماري به خوارج پيوستند . شيعه نيز گروهي از آنان را به خود متوجه ساخت. موالي شيعي غالبا از سوي عباسيان که تشکل سياسي نظامي داشتند، شکار شدند و تنها شمار اندکي از آنها همراهي خود را با امامان شيعه ادامه دادند.
پيش از اين گزارش کوتاهي درباره ي حرکت حضرت امام سجاد –عليه السلام- در جذب موالي داشتيم و ديديم که اصولا تربيت آنها يکي از شيوه هاي تبليغي و سياسي حضرت در طول دوران حيات ايشان بوده است. در اينجا بحثي آماري درباره ي بستگيهاي خانداني اصحاب ائمه –عليه السلام- ارائه خواهيم داد. هدف اصلي ما روشن کردن درصد خاصي از اصحاب امامان است که از موالي بوده اند. بار ديگر بايد تأکيد کرد که در طول قرن دوم- که بيشتر مورد بحث ما است- شمار گسترده اي از موالي به عنوان علماي بزرگ اهل سنت شناخته مي شدند . در اين صورت نبايد يافتن چند تن از موالي در ميان شيعه اين فرصت را به نژادگراهاي معاصر عرب بدهد که شيعه را با موالي پيوند بدهند. طرح اين بحث از طرف ما براي نشان دادن محدوده ي نفوذ تشيع در ميان موالي است که بايد از آنها به عنوان نخستين ايرانياني که مذهب را تشيع پذيرفتند ياد کنيم.
از کتابهايي که در اين بررسي آماري مورد استفاده ي ما قرار گرفته، کتب رجالي شيعه است. از ميان اين کتب شيخ طوسي را برگزيديم. چه اينکه اين کتاب، پس از هر اسمي که آورده در صورتي که آن شخص از موالي بوده آن را قيد کرده است. بر اين اساس مي توان درصدي از اصحاب ائمه –عليه السلام- را که از موالي بوده اند، نشان داد. پيش از ياد از نتايج بررسي خود را لازم است به چند نکته اشاره کنيم:
يکي اين که افراد مذکور در اين کتابها، عمدتا راويان احاديث هستند. دوم اين که ممکن است برخي از اين موالي غير ايراني باشند. در متن کتاب به اين موارد اشاره نشده است ؛ با توجه به اينکه اکثر موالي، ايراني بوده اند اين مطلب اشکال زيادي براي بررسي ما به وجود نخواهد آورد. افزون بر اين دو نکته، مي توان حدس زد که افراد ديگري بوده اند که متأسفانه ذکري در مورد نژاد آنها نشده و نويسنده، يا به علت عدم اطلاع و يا به جهت ديگري، قيد موالي را براي آنها ياد نکرده است. به اين نکته هم بايد توجه داشت که گاه و بيگاه افرادي که در اين فهرست ها نام برده شده اند، تنها گرايشات شيعي داشته و از آنها روايتي نقل شده است، اما از لحاظ مذهبي از اهل سنت بوده اند. هر چند شمار اينها در اين کتاب اندک است.
امامان – عليهم السلام کل اصحاب تعداد موالي (حدود) درصد موالي ميان اصحاب
امام سجاد – عليه السلام 161 20 11/5 درصد
امام باقر – عليه السلام 466 25 5/3 درصد
امام صادق – عليه السلام 3223 440 13/6 درصد
امام کاظم – عليه السلام 273 20 7/3 درصد
امام رضا – عليه السلام 317 46 14/5 درصد
آمار بالا نشان مي دهد بخش عمده ي اصحاب ائمه –عليهم السلام- عرب و تنها درصد اندکي از آنها از موالي بوده اند.
در ميان 1269 شرح حالي که به عنوان مؤلفان شيعه در رجال نجاشي آمده، تعداد تقريبي 216 نفر به عنوان مولي معرفي شده اند. درصد تقريبي حدود 17 درصد است که ممکن است تا 20 درصد نيز برسد. از ميان اينها 32 نفر از موالي قبيله ي بني اسد هستند که اين بيشترين رقم موالي در يک قبيله ي عربي در رجال نجاشي است. تعبير مولي بني هاشم شش بار تکرار شده، چنان که تعبير مولي بني عجل نيز چهار بار.
از طريق ديگري نيز مي توان پي برد که گروهي از ايرانيان يا اعراب ساکن ايران شيعه بوده اند. شماري از اصحاب ائمه لقب شهري ايراني دارند و اين نشان مي دهد که به نوعي بستگي به ايران داشته اند.
به عنوان نمونه در کتاب ضيافة الاخوان اثري است که شرح حال عالمان شيعه ي قزوين را برشمرده، نام شماري از قزوينياني که اصحاب امامان بوده اند به چشم مي خورد. برخي از آنها عبارتند از ابوعبدالله قزويني، از اصحاب امام باقر –عليه السلام-، ابوغانم الخادم از خدام امام عسکري –عليه السلام- ابومحمد قزويني، از اصحاب علي بن موسي الرضا –عليه السلام-، احمد بن حارث قزويني ، از کساني که امام عسکري –عليه السلام- را زيارت کرده . احمد بن حاتم بن ماهوية قزوين، از اصحاب امام رضا –عليه السلام- (9) و شماري ديگر.
در مورد شهرهاي ديگر نيز اين نمونه هاي را داريم به عنوان مثال : قاسم بن عوف الشيباني الخوازي از اصحاب علي بن الحسين –عليه السلام- خواز شهري است که در اطراف استرآباد است.(10)
راه ديگر براي پي بردن ارتباط ائمه با موالي، مراجعه به احاديثي است که به نوعي به موالي ارتباط پيدا مي کند. در روايات ائمه –عليهم السلام- تمجيداتي از موالي ديده مي شود که نشاني از حضور آنها در اطراف امامان دارد. گفته شده است که کسي از امام صادق –عليه السلام- پرسيد: آيا کسي که از نفس پيامبر –صلي الله عليه و اله- است ، شرافت بيشتري دارد يا من کان من نفس اعرابي جلف بائل علي عقبيه؟ امام فرمودند : من دخل في الاسلام رغبة خير ممن دخل رهبة و دخل المنافقون رهبة و الموالي رغبة، کسي که اسلام را با رغبت بپذيرد، بهتر از کسي است که با ترس بپذيرد. منافقان از ترس داخل در اسلام شدند اما موالي با رغبت آنرا پذيرفتند.(11)
نيز علي بن جعفر از امام کاظم –عليه السلام- روايت کرده که فرمود: انما شيعتنا المعادن و الاشراف و اهل البيوتات و من مولده الطيب. علي بن جعفر مي گويد: تفسير آن را پرسيديم. امام فرمودند: شيعيان ما چهار گروهند، از قريش که معادنند؛ از اشراف که عربهايند؛ از کساني که خانواده اصيل دارند يعني موالي و نيز کساني که مولد آنها طيب است، يعني اهل سواد (عراق).(12)
در نقلي آمده است که امام حسين –عليه السلام- از شخصي درباره ي شباب عرب و نيز موالي پرسش مي کند و پس از آن مي فرمايد: بخدا قسم آنها، دو گروهي هستند که ما درباره ي آنها چنين مي گفتيم که خداوند از آنها براي نصرت دينش کمک خواهد گرفت. از امام صادق –عليه السلام- نقل شده که در تفسير آيه ي يأتي الله بقوم يحبهم و يحبونه فرمودند: مقصود موالي هستند. از عبدالله بن عباس نيز روايت شده که در مورد اهل فارس گفت: اهل فارس عصبتنا اهل البيت اهل فارس از گروه ما اهل البيت –عليه السلام- هستند. ممکن است اين نقل را بعدها عباسيان از قول ابن عباس ساخته باشند.
پي نوشت ها:
1- الغارات، ج1، ص 92.
2- زين العابدين، ص 47. طبعا اين رقم اغراق آميز است ، اما به هر روي نشاني بر کثرت آنهاست.
3- اعيان الشيعة ج4، ص 63.
4- دراسات و بحوث في التاريخ و الاسلام، ج1، ص 64.
5- دراسات و بحوث في التاريخ و الاسلام، ج1، ص 64.
6- رجال الطوسي، ص 382.
7- رجال الکشي، ص 128.
8- همان ص 65.
9- ضيافة الاخوان، ص 32، 66، 91، 101، 103، ... .
10- نک: مجالس المؤمنين ، ج 1، ص 335.
11- بحارالانوار، ج 64، ص 169.
12- بحارالانوار، ج 64، ص 171.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}