مدفن حضرت زينب کبري (5-65ق) دخت گرامي علي بن ابي‌طالب (عليه السلام) از حضرت فاطمة الزهراء (عليها السلام) از بزرگترين زنان تاريخ اسلام و تشيع. مورخان درباره‌ي مکان فوت و دفن حضرت زينب (عليها السلام) اختلاف‌نظر دارند. جمعي برآنند که قبر مطهر وي در قاهره است و عده‌اي تأکيد دارند که مرقد شريف او در قريه‌ي راويه از منطقه‌ي غوطه، در نواحي دمشق است که امروزه به «قرية الست» و يا «قرية الست زينب» شهرت دارد و گروهي نيز بر اين حدس و گمانند که قبر مطهر وي در بقيع، در مقبره‌ي خانوادگي، در مدينه‌ي منوره است. ذيلاً اين سه قول مورد گفتگو قرار مي‌گيرد. الف) آستانه‌ي حضرت زينب کبري در مدينه: آنچه جمعي از علماي فريقين را بر آن مي‌دارد که قبر آن حضرت را در مدينه بدانند، اين است که خروج وي از کربلا در کنار اسراي اهل بيت نبوت (عليهم السلام) و ورود وي به شام و سپس خروج وي از شام به سمت مدينه و ورود آن حضرت به مدينه و ادامه‌ي زندگي در موطن اصلي‌اش، مورد ترديد هيچ يک از مورخين نيست، پس چنين نتيجه مي‌گيرند که آن حضرت در شام فوت نکرده بلکه وفات آن حضرت در مدينه بوده است و البته هيچ مکاني مناسبتر از مقبره‌ي خانوادگي در کنار مادر و برادر نيست. ولي آنچه ما را به شک مي‌اندازد اين ملاحظه است که هيچ يک از مورخين وفات وي را در مدينه تصريح نکرده‌اند. ثانياً شيعيان که ارج خاصي براي قبور ائمه (عليهم السلام) و معصومين امامزاده‌هاي خود قائل‌اند و آداب زيارت قبور ائمه خويش را با تمام خصوصيات و جزئيات در زيارتنامه‌هاي خود ثبت نموده‌اند، در خصوص قبر حضرت زينب (عليها السلام) در مدينه در هيچ يک از کتب معتبر زيارتنامه‌ها و مزارات خود اشاره‌اي نکرده‌اند. همچنين جزو صورت قبوري که تا عصر حاضر در بقيع بارز و ظاهر است و قبوري که بر اثر مرور زمان از بين رفته نام قبر ايشان ذکر نشده است. بعد از واقعه‌ي طف، ام‌البنين در مدينه وفات يافت و دفن گشت که اکثر علما و مورخين بدان اشاره نموده‌اند و اين خيلي بعيد به نظر مي‌رسد که شير زن کربلا، زينب کبري، در مدينه‌ي جد خويش فوت کند و اين چنين تاريخ در مقابل آن سکوت کرده باشد. مورخ شهير علي بن حسين مسعودي (م 346ق) در شرح حال حضرت امام حسن مجتبي (عليه السلام) مي‌گويد که در کنار مادر خود فاطمه الزهراء (عليه السلام) دفن گشت و اضافه مي‌کند که امروزه سنگ مرمري در آن گورستان است و بر آن اين جملات حک گشته است: «الحمدلله مبيد الامم و محبي الرميم هذا قبر فاطمه بنت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) سيدة نساء العالمين و الحسن بن علي بن ابي طالب و علي بن الحسين بن علي و محمدبن علي و جعفرابن محمد رضوان الله عليهم اجمعين» (التنبيه و الاشراف، 260). چنانچه حضرت زينب کبري در بقيع و در مقبره‌ي خانوادگي خود دفن بود حتماً نام او را بر آن ثبت مي‌کردند. ب) آستانه‌ي حضرت زينب کبري در قاهره: در شهر قاهره آستانه‌ي عظيم و مجللي است به نام آستانه‌ي زينب کبري (عليه السلام) که شيعيان از اطراف و اکناف عالم به زيارت آن مي‌شتابند. اين آستانه داراي صحن وسيعي است و در وسط حرم مطهر ضريح نقره‌اي قرار دارد و روي قبر شريف صندوق نفيسي است. اين آستانه داراي قبه‌ي بزرگي است که نظر هر بيننده‌اي را از دور به خود جلب مي‌کند. اکثر زائران اين آستانه را زنان تشکيل مي‌دهند. يکي از قديمي‌ترين منابع که آستانه‌ي قاهره را به زينب کبري (عليها السلام) نسبت داده محمد کوهيني فاسي اندلسي است که 14 محرم الحرام سال 369ق در عصر خليفه‌ي فاطمي المعزلدين الله از قاهره بازديد به عمل آورده است. وي درباره‌ي اين آستانه مي‌نويسد: «داخل آستانه‌ي زينب دختر علي (عليه السلام) گشتم و آن را در وسط خانه‌ي بزرگي ديدم.... سپس از پلکان پايين رفتم و وارد حرم شدم که داراي ضريح مجلل و گران قيمتي بود... و بالاي ضريح گنبدي ساروجي است و در کنار حرم سه قطعه سنگ نصب بود که سنگ وسطي بزرگتر از دو سنگ ديگر و بر سنگ وسطي نقشهايي در نهايت دقت و زيبائي جلب‌نظر مي‌کرد.... و بر آن سنگ پس از بسم الله اين عبارات ثبت گشته بود: ان المساجد لله فلاتدعوا مع الله أحداً هذا ما أمر به عبدالله و وليه ابو تميم اميرالمؤمنين الامام العزيز بالله صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين و ابنائه المکرمين بعماره هذا المشهد علي مقام السيده الطاهره بنت الزهراء البتول زينب بنت الامام علي بن ابي طالب صلوات الله عليهما و علي آبائها الطاهرين و ابنائها المکرمين». شهير شيخ جعفر نقدي در کتاب خود زينب الکبري بنت الامام علي (عليه السلام) بر آنست که قبر زينب کبري در مصر است. نويسنده و محقق معروف مصري، فريد وجدي در دائرة المعارف خود (798/4-799) آستانه‌ي زينبيه‌ي قاهره را به زينب دختر حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) نسبت داده و شيخ جعفر نقدي در کتاب خود زينب الکبري (ص 38) آن را ناشي از غلط چاپي مي‌خواند که مقصود وي زينب اخت الحسين بن علي بوده که در چاپ به اشتباه زينب بنت الحسين بن علي ثبت گشته است، ولي چنين ادعائي موجه نيست. جمعي از ديگر محققين نيز از آن جمله حسن قاسم در السيدة زينب (ص 13) و صاحب کتاب اسعاف الراغبين (ص 196) و مشارق الانوار (ص 100) و نورالابصار (ص166) و نورالانوار (ص8) برآنند که آستانه‌ي زينبيه‌ي قاهره متعلق به زينب کبري است، آنچه باعث شک و ترديد جمعي از محققين در خصوص آستانه‌ي حضرت کبري در قاهره گرديده است اين که جمعي کثير از مورخين مصري که قبول و آستانه‌هاي قاهره را ثبت نموده‌اند به آستانه‌ي حضرت زينب کبري اشاره‌اي نکرده‌اند. لذا آنهايي که آستانه‌ي حضرت زينب کبري را در مصر انکار مي‌کنند، اين نسبت را ناشي از تشابه اسمي مي‌دانند. شيخ محمدحسين سابقي پنجابي که قائل به وجود آستانه‌ي حضرت زينب (عليها السلام) در شام است مي‌نويسد: «پس از تتبع و دقت و تحقيق به اين نتيجه رسيديم که منشأ اشتباه درباره‌ي آستانه‌ي حضرت زينب فرزند اميرالمؤمنين (عليه السلام) در مصر تعدد نام زينب، است از علويين و غير از علويين که در مصر مدفون مي‌باشند، لذا وقتي که نام زينب به گوش مي‌رسد مشهورترين آنان در ذهن انسان مجسم مي‌گردد». سپس نام پانزده زينب را مي‌شمارد که قبور همگي آنان در مصر است و مي‌نويسد: «از قديم عادت جاري بر آن بوده علويين را که با چند واسطه نسب آنان به حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) منتهي مي‌گردد بلاواسطه مي‌خوانند و نام مي‌برند، لذا اين امر باعث اشتباه گشته است» (مرقدالعقيلة زينب، 54). ج) آستانه‌ي حضرت زينب کبري در شام: در هفت کيلومتري جنوب شرقي دمشق، پايتخت سوريه و در ناحيه‌ي غوطه قريه‌اي به نام راويه واقع است که امروزه مردم سوريه آنرا به قرية الست و يا قريه قبر الست و يا قرية الست زينب مي‌خوانند و در عصر حاضر اين قريه مبدل به يک شهرک شده و داراي خانه‌ها و کاخهاي زيبائي است و شيعيان از اطراف و اکناف به اين شهر هجرت مي‌کنند. در ربع قرن اخير آستانه‌ي عظيم و مجللي بر روي مرقد مطهر حضرت زينب کبري بنا شده که از شکوه و جلال خاصي برخوردار است. اين آستانه داراي چهار در ورودي به داخل صحن آستان است. در اول آن‌که عمده‌ي رفت و آمد زائرين از اين طريق انجام مي‌گردد در غربي آن مي‌باشد و بر خيابان اصلي اين شهر است که منتهي به شهر شام مي‌شود. دوم در شمالي، سوم در شرقي و چهارم در جنوبي آن است. در غربي داراي دالاني در حدود 12 متر است که در سمت راست آن دو حجره به نظر مي‌رسد که اولي مدفن حاج مهدي بهبهاني، از ايرانيان عراق و سپس مهاجر به شام است که نقش اساسي در بناي اين آستانه ايفا نمود و حجره‌ي دوم مدفن يد محسن امين صاحب اعيان الشيعه، از مفاخر علماي اماميه در قرن اخير است. در چهار طرف صحن حجراتي جهت سکونت زائرين بنا شده است و در کنار صحن شريف در ضلع جنوب غربي مناره‌اي بلند و در کنار ايوان غربي آستانه، کفش‌کن بزرگي است. در چهار طرف داخل آستانه ايواني است که به رواق منتهي مي‌گردد و بعد از آن حرم مطهر آستانه و در وسط حرم شريف، ضريحي از نقره و داخل آن صندوق خاتم گران قيمتي قرار دارد که به دست هنرمندان ايراني ساخته شده است. در وسط صندوق، قبر شريف زينب کبري است و بالاي ضريح گنبد بزرگي است که نظر هر بيننده‌اي را از دور به خود جلب مي‌کند. تمامي سقف و ديوارهاي داخل حرم به دست هنرمندان ايراني آيينه کاري شده است. اين آستانه که در ربع قرن اخير با سيمان و سنگ بنا شده نمونه‌اي از فن معماري اسلامي در قرن اخير به حساب مي‌آيد که در نهايت ابداع و ظرافت و دقت انجام گرفته است و اما در مورد تاريخ آستانه، چنانکه اشاره نموديم آستانه‌ي زينب کبري بين محققين و مورخين محل خلافت و بحث است. جمعي برآنند که حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب (عليه السلام) داراي سه دختر بوده به نامهاي زينب کبري و زينب وسطي و زينب صغري، لذا امکان آن مي‌رود که هر سه آستانه در مدينه و مصر و شام منسوب به دخترهاي حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) صحيح باشد. پس از ملاحظه و بررسي اسناد و منابع قديم و جديد مي‌توان گفت آستانه‌ي مبارکه در ناحيه‌ي غوطه، قريه‌ي راويه که امروزه به قرية الست شهرت دارد، بدون هيچ‌گونه شک و ترديد متعلق به حضرت زينب کبري، مکناه به ام کلثوم، فرزند حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) از بطن حضرت صديقة طاهره (عليها السلام) است که پس از امام حسين (عليه السلام) متولد گشته و در واقعه‌ي طف در کربلا در کنار برادر خويش سيد الشهداء (عليه السلام) شرکت فرموده و با سخنرانيهاي خود ارکان حکومت بني‌اميه را لرزانده است. حضرت زينب کبري پس از واقعه‌ي کربلا به شام آمده سپس به مدينه مراجعت کرد، ولي در مدينه قحطي بزرگي رخ داد و تمام حجاز را فرا گرفت لذا وي با همسر خود عبدالله بن جعفر که در شام علاقه‌ي ملکي داشت و مزرعه‌ي راويه ملک شخصي وي بود به سمت شام حرکت نموده هنگامي که به دروازه‌ي شهر شام رسيدند به همسر خود فرمودند که من چون قبلاً در اين شهر اسير بودم، ديگر طاقت ديدار شهر شام را ندارم، لذا از بيرون دروازه‌ي شام در جهت جنوب شرقي شهر، عازم قريه‌ي راويه شدند و در اين قريه تا پايان عمر، سکني گزيدند. عمارت اول: زينب کبري در منزل خود در قريه‌ي راويه دفن گشت و قبر مطهر وي از همان زمان محل توجه شيعيان بوده است. ابن عساکر دمشقي (م 561ق) هنگامي که مساجد شهر شام را ذکر نموده مي‌نويسد: «مسجد راويه مسجدي است بر قبر ام کلثوم و اين ام کلثوم فرزند رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) نيست... و ايشان ام‌کلثوم دختر علي بن ابي‌طالب (عليه السلام) از بطن فاطمه مي‌باشد» (تاريخ ابن عساکر، 80/2). ياقوت حموي (م 624ق) مي‌نويسد: «راويه با کسر واو و ياء... قريه‌اي است از نواحي غوطه‌ي‌ شهر دمشق و در آن قبر ام کلثوم واقع است» (معجم البلدان، 743/2). عمارت دوم: در اواخر قرن پنجم و حدود 500ق، عمارت دوم آستانه آغاز شد و مسجد عظيمي در کنار قبر زينب کبري توسط يکي از شخصيتهاي شيعه به نام قرقوبي از اهالي شهر حلب بنا گشت. در آن زمان اين مساجد شهر شام بود و اکثر مورخين و جهانگردان که از اين آستانه ديدار کرده‌اند به تفصيل بدان اشاره نموده‌اند. محمد کردعلي به نقل از ابن شاکر دارمي (م 764ق) مي‌نويسد: «از مسجدخارج از شهر شام.... مسجدي است در قريه‌ي راويه که در آن آستانه‌ي ام کلثوم از اهل البيت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) واقع است» (خطط الشام، 64/6). ابن جبير غرناطي (م614ق) مي‌نويسد: «از آستانه‌هاي اهل البيت، آستانه‌ي ام کلثوم دختر علي است که او را زينب صغري مي‌خوانند و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وي را مکناه به ام کلثوم فرمودند- چون شباهتي به دختر حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ام کلثوم داشت- و آستانه‌ي مبارکه‌ي وي قبل از شهر شام است، در قريه‌ي راويه در يک فرسخ که داراي مسجد بزرگي است و اوقاف زيادي دارد و مردم آن سامان آن را قبر الست مي‌نامند و به زيارت آن پياده رفتيم و در اين آستانه اقامت گزيديم و متبرک به زيارت آن پياده رفتيم و در اين آستانه اقامت گزيديم و متبرک به زيارت آن گشتيم» (رحلة ابن جبير، 269). ابن بطوطه (م 777ق) مي‌نويسد: «در قريه‌ي جنوبي شهر که يک فرسخ با آن فاصله دارد، مزار ام کلثوم دختر علي ابن ابيطالب (عليه السلام) و حضرت فاطمه (عليها السلام) واقع است. گويند اسم او زينب بوده و ام کلثوم کنيه‌اي است که حضرت رسول به مناسبت شباهتي که با خاله‌اش ام کلثوم دختر آن حضرت داشته براي وي داده است، بر سر مزار ام کلثوم مسجد بزرگي بنا شده که اطراف آن هم منزلهايي دارد و اوقافي براي آن معين شده مردم دمشق آنجا را قبر الست ام کلثوم (قبر بانو ام کلثوم) مي‌خوانند» (سفرنامه‌ي ابن بطوطه، 89/1). عمارت سوم: با گذشت چند قرن، عمارت دوم آستانه‌ي مطهر حضرت زينب کبري فرسوده گشته بود نياز به تجديد بناي اساسي داشت. در سال 768ق سيدحسين فرزند سيدموسي موسوي آل مرتضي آستانه‌ي سوم زينبيه را بنا کرد که شامل حرم مطهر و مسجد بزرگ در جنب قبر شريف و يک مناره در نهايت زيبائي بود. مؤسس آستانه کليه‌ي املاک خويش را جهت روشنايي و صيانت و هزينه‌ي خادم و نگاهداري و تعميرات لازم و غيره وقف نمود. در وقفنامه تصريح شده که توليت آن مادام العمر با واقف است و بعد از وي با فرزندانش. عمارت چهارم: در سال 1302ق گنبد آستانه‌ي زينبيه فرو ريخت و قسمتي از ديوارهاي آن خراب گشت. سلطان عبدالعزيز عثماني به والي خويش در شام دستور بناي مجدد آن را صادر نمود و گفته‌اند که ميرزاي شيرازي در ترميم و بناي آن شرکت کرد. هنگام تعمير به سنگي داخل قبر برخوردند که بر روي آن به خط کوفي چنين ثبت گشته بود «هذا قبر السيدة زينب بنت علي بن ابي‌طالب اميرالمؤمنين»، سپس سنگ را مجدد روي قبر جا دادند و امروزه آن سنگ بلاريب روي قبر موجود است (مراقد المعارف، 332/1-333). عمارت پنجم: در نيمه‌ي دوم قرن چهاردهم هجري جهت تجديد بناي آستانه‌ي زينبيه‌ي شام نهضتي بين شيعيان جهان بوجود آمد تا اين آستانه از نظر شکوه و عظمت و جلال و ابهت در رديف آستانه‌هاي شيعه و ائمه‌ي معصومين (عليهم السلام) در عراق و ايران قرار بگيرد. حاج مهدي بهبهاني که براي اين منظور وکالت تام در جمع وجود شرعيه داشت به شام هجرت نمود. در سال 1367ق بعضي از قسمتهاي بناي سابق را که عمدتاً از گل و خشت و گنبد آن از گچ و آجر بود، خراب کردند و از نو با بهترين مصالح ساختماني ساختند و متعاقباً در سال 1370ق سنگي بزرگ که متعلق به قرن اول هجري بوده و بر اثر مرور زمان و رطوبت به رنگ خاکستري تند برگشته بود و نام حضرت زينب کبري سلام الله عليها بر آن ثبت بود روي قبر مطهر نصب کردند و اين همان سنگي است که شيخ محمد آل حرزالدين در کتاب خود مراقد المعارف، بدان اشاره نموده است. ولي سيدمحسن امين که وي هم شخصاً سنگ مذکور را ديده مي‌نويسد که خط حک گشته بر روي سنگ دلالت بر سال 600ق مي‌کند (اعيان الشيعه، 136/7). در حال حاضر آستانه داراي يک صحن بسيار بزرگ و اطراف آن داراي حجراتي جهت سکونت زائرين و يک حسينيه و مسجد است. در چهار طرف حرم، ايوانهاي سرپوشيده با ستونهاي سنگ مرمر ساخته شده و از اطراف ايوان درهاي ورودي به رواق آستانه باز مي‌شوند و در چهار طرف حرم، چهار رواق مجلل، حرم را در بر دارد. حرم مطهر داراي چهار ستون است که گنبدي بر فراز آنهاست. کف ايوان و رواقها و حرم از بهترين سنگ مرمر مفروش است و ديوارها و سقف رواق و حرم مطهر به دست ايرانيان هنرمند آيينه‌کاري شده است. بر روي قبر، ضريح نقره‌اي به وزن 12 تن از نقره‌ي خالص و طلاکاري نصب گرديده است. اين ضريح در سال 1370ق توسط خاندان جليل آل حبيب، از مشهورترين خاندانهاي شيعه در پاکستان و صاحب شبکه «حبيب بنک» که بزرگترين شبکه‌ي بانکداري در پاکستان و هندوستان است، اهداء شده. در داخل ضريح مطهر، صندوق خاتم نفيسي است اهدائي ملت ايران که در سال 1373ق توسط هنرمند ايراني حاج محمدسميع، پس از يک تلاش سي ماهه ساخته شده و در روز نصب آن جشن باشکوهي برپا گشت و توسط نخست وزير سوريه پرده‌برداري شد. در سال 1380ق در طلائي حرم مطهر آستانه‌ي زينبيه توسط جمعي از تجار ايران به آستانه تقديم گشت. سدانت و توليت عظماي آستانه‌ي زينبيه‌ي شام، از قرن هشتم تا عصر حاضر، در خاندان آل مرتضي باقيست.
کتابنامه:
جز آنچه در متن آمده، ادب الطف، 36/1؛ اعلام النساء، 91/2-92؛ الدرالمنثور، 235؛ رياحين الشريعة، 34/3-37، 316/4، مشاهد العزة، 82؛ مقام السيدة زينب، نزهة اهل الحرمين، 39، ناسخ التواريخ، 569/2-579.
 
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول.