ویژگیهای دولت منتظر از نگاه روایات

نويسنده: محبوبه رجایی




برای بیان ویژگیهای دولت منتظر از نگاه روایات، لازم است که کتب روایی مورد بررسی قرار گیرد، اما بعد از تتبع در چند کتاب حدیث در اینگونه نیست که به طور و ائمه معصومین مییابیم که روایات رسیده از رسول اکرم مستقیم و خاص، ویژگیها و مشخصههای دولت منتظر را بیان کند؛ بلکه روایات یا وظایف و ویژگیهای منتظران در عصر غیبت را ذکر میکند و یا مشخصههای عصر ظهور و … را ذکر مینماید، لذا با توجه به این روایات ویژگیهای دولت منتظر و مشخصههای آن ار بیان میکنیم بنابراین روند مقاله بدین ترتیب است:
ابتدا دولت را تعریف نموده اما قبل از ذکر ویژگیهای دولت منتظر امکان وجود حکومت اسلامی و دولت منتظر در عصر غیبت مورد بررسی قرار میگیرد و روایاتی که در این مورد ذکر شده، بیان میگردد و امکان دولت منتظر قبل از ظهور اثبات میگردد.
سپس با توجه از تعریفی که از دولت ارائه میشود، به این نکته میرسیم که دولت را به هر عنوانی قبول کنیم، عنوان جامعه از آن استخراج میشود و هرگاه تجمعی از افراد وجود داشته باشد، جامعه به وجود میآید و دولت از آن جامعه نیرو میگیرد، بنابراین دولت قدرتی نیست که از خارج از جامعه بر جامعه تحمیل شود، بلکه باید متعلق به همان جامعه باشد، پس از آنجایی که دولت نیروی برخاسته از افراد همان جامعه است، لذا میتوانیم بگوئیم، وظایفی که در عصر غیبت بر عهده منتظران است، همان وظایف دولت در ابعاد وسیعتر و در عرصههای مختلف، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی میباشد، از همین رو، از روایاتی که وظایف منتظران و ویژگی آنان را در عصر غیبت بیان میکند، ویژگیهای دولت منتظر را میتوان استخراج نمود. که در ادامه مقاله این ویژگیها بیان میشود که از جمله میتوان به کسب معرفت و تلاش و کوشش در اسلام شناسی و دستیابی به پشتوانه علمی قوی در حوزه علمی و معرفتی و نیز کسب آمادگی و تجهیز قوا و مبارزه با مفاسد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حوزهها و عرصههای مختلف، اشاره نمود. بنابراین یک دولت منتظر، تمام برنامههای خود را بر اساس مکتب انتظار تنظیم میکند و از منظر مکتب انتظار به مسایل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و …. مینکرد و آنها را تبیین میکند.
همچنین از آنجایی که درک ، دولت مصلح و کریمه حضرت صاحب الزمان « عجل الله تعالی فرجه الشریف » آرمان نهایی هر منتظری است، لذا بر دولت منتظر است که ویژگی-های عصر ظهور را دریافته، آنها را به خوبی بشناسد و سعی کند که خود را بر آنها منطبق نماید، زیرا از نشانههای دولت منتظر، آنست که بر مشی منتظر حکومت کند؛ بنابراین می-توان از روایانی که ویژگیهای عصر ظهور و مشخصات آن را بر میشمرد، به ویژگیهای دولت منتظر در عصر غیبت پی برد، که از جمله این وظایف سعی در اجرای عدالت، آبادانی کشور، رسیدن به مرز خودکفایی و عدم وابستگی به بیگانگان را میتوان نام برد.
« اللهم انا نرغب إلیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله »
جهان در انتظار حکومت عادله ای است که خلق را از ظلم و ستم و بیدادگری و ناعدالتی برهاند، و به امید دادگری است که مدینه فاضله را برای زیستن انسانها به وجود آورد و سعادت دنیا را برای او توأم با سعادت آخرت تأمین کند. و این انتظار میطلبد که زمینههای ظهور فراهم شود، که از این رو تشکیل حکومت اسلامی و دولت منتظر ضروری به نظر می رسد، در این مقاله سعی شده تا ویژگیهای دولت منتظر از نگاه روایات بیان گردد.

تعریف دولت

دولت در لغت به معنای ثروت، مال، مکنت و سلطنت است و در اصطلاح علوم سیاسی، سازمان سیاسی است که متشکل از حکومت، مردم و سرزمین با مرزهای معین است که اگر یکی از این سه عنصر نباشد، دولت به وجود نمیآید. بنابراین دولت قدرتی است که از جامعه برخاسته و خود را مافوق آن قرار داده به گونهای که اراده دولت برتر از اراده افراد و نهادهای دیگر است و دارای مفاهیم حقوقی، سیاسی و اقتصادی است که عوامل تشکیل دهنده آن عبارتند از جامعه، قلمروی دولتی و تشکیلات حکومتی. از این رو محتوای دولت را مضمون تاریخی هر جامعهای تعیین میکنند. دولت به عنوان یک نهاد اجتماعی عهداه دار مدیریت فرایند ترقی در ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و کالبدی است. پیشینه دولت به مفهومی که امروزه در اندیشه سیاسی غرب رایج است حداکثر به قرن شانزدهم بازمیگردد. از قرن شانزدهم به این سو دولت معادل« state »است که مراد از آن جامعه سیاسی است. یعنی گروههایی از انسانها که در سرزمینی معین زندگی میکنند و دارای حکومتی متشکل هستند که بر آنها اعمال حاکمیت میکنند. پس میتوان گفت حکومت کارگزار و نمایشگر قدرت دولت و یا مکانیسمی است که دولت از طریق آن عمل میکند. به عبارت دیگر حکومت یک وسیله و ابزار ضروری برای دولت است که به طور عادی از سه قسمت یعنی قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه تشکیل شده است.
با توجه به معنایی که برای دولت ذکر کردیم، دو کاربرد برای آن وجود دارد، کاربرد نخست دولت اشاره به معنای حکومت دارد. بر این اساس دولت و حکومت مترادفند و دولت به همه کارگزاران و نهادها اطلاق میشود که بر مردم حکومت میکند و مشتمل بر سه قوه است، کاربرد دوم دولت نظر به قوه مجریه دارد که کار ویژهاش اجرای قانون و برقراری امنیت در جامعه است. ویژگیهایی که در این تحقیق برای دولت منتظر بیان میشود؛ هر دو معنا را شامل میشود.

ضرورت حکومت اسلامی

ضرورت رهبری و حکومت تا حدی است که هرگاه جامعهای از داشتن رهبر و دستگاه حکومتی محروم باشد و بر سر دوراهی داشتن رهبر و حکومت ناصالح و بی تفاوتی و هرج و مرج قرارگیرد، فرض نخست متعین و مرجح است، زیرا در جامعه بی قانون و فاقد دستگاه رهبری حتی به طور نسبی هم، قانون حکومت نکرده و هیچ حریمی حفظ نخواهد شد، ولی در جامعهای که قانون حاکم است حتی اگر شکل ناصالح آن باشد لااقل تا آنجا که مصالح حکومت ایجاب میکند، نظم و قانون برقرار خواهد بود.
بنابراین اغلب متفکران حکومت را برای جامعه انسانی امری ضروری میدانند و در حقیقت تأمل در اهدافی همچون ایجاد امنیت و نظم، حاکمیت قسط و عدل، پیشرفت زندگی مادی و معنوی، حفظ حدود و مقررات مبین بدیهی بودن ضرورت وجود حکومت در جامعه بوده و ما را از توسل به استدلال بی نیاز میکند.
در فرهنگ اسلامی حکومت ضرورتی وحیانی دارد و همه فرقههای اسلامی به جز خوارج به ضرورت حکومت در اسلام معتقد بودهاند،البته دانشمندان مسلمان علاوه بر ایجاد نظم و امنیت در جامعه ضرورت دیگری را نیز در مورد تشکیل حکومت اسلامی متذکر شده-اند و آن ضرورت از جهت اجرای احکام اجتماعی اسلام است که بدون حکومت نمیتوان آن-ها را اجرا نمود.
در یک نگاه اجمالی به آنچه درباره احکام حکومتی در اسلام نگاشته شده، چنین به دست میآید، حکومت و حاکم اسلامی دارای ویژگیهایی هستند که مستند به ادله نقلی اعم از آیات و روایات میباشد، برای مثال بر مسلمانان لازم است تا از قوانین اسلام پیروی کنند و یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بر حکومت اسلامی لازم است تا از حدود و ثغور سرزمینهای مسلمان نشین زیر فرمان خود دفاع کند. بر او لازم است تا از بروز مفاسد جلوگیری کند، و به جمع آوری زکات، خراج و … بپردازد، از این قبیل احکام شرعی قابل توجهی را در میان کتب و رسالهها میتوان یافت که موضوع آنها حکومت اسلامی یا حاکم اسلامی باشد.
بنابراین ماهیت قوانین اسلامی به گونهای است که اجرا و اعمال آنها تنها در سایه ایجاد حکومت میسر خواهد بود. امام خمینی ( قدس سره ) میفرمایند:
« نهاد حکومت آنقدر اهمیت دارد که نه تنها در اسلام حکومت وجود دارد، بلکه اسلام چیزی جز حکومت نیست و احکام شرعی، قوانینی است که یکی از شئون حکومت است، بدین ترتیب حاکمیت اسلامی و بسط عدالت مطلوب بالذات و احکام، بالعرض است و مقصود آنها اجرای حکومت است»
از دیدگاه اسلام، حاکم دینی در عصر نبوت، پیامبر الهی و در عصر پس از نبوت و حضور امام معصوم، امام حاکم و رهبر دینی است و خود ایشان مجری احکام اسلام است. اما در دوران غیبت از یک طرف وظیفه منتظران است که احکام اسلام را اجرا نمایند و از طرف دیگر اجرای کامل و صحیح احکام اسلام متوقف بر تشکیل حکومت اسلامی است. زیرا احکام اسلام در عصر غیبت نیز باید اجرا شوند و تعطیلی آنها جایز نیست. پس منتظران وظیفه دارند که به این امر مهم اقدام کنند. امام خمینی ( قدس سره ) در بیانی درباره همین مسأله فرمودند:
« اکنون که دوران غیبت امام پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند، و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید و عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیری کنیم. همچنین برای جلوگیری از تعدیات افراد به یکدیگر هم حکومت و دستگاه قضایی و اجرایی لازم است چون این امور به خودی خود صورت نمیگیرد، باید حکومت تشکیل داد. »
حال که ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را در دوران غیبت دانستیم باید ویژگیها و وظایف این دولت را مورد بررسی قرار دهیم.

دولت در فرهنگ اسلامی

در ابتدای بحث دانستیم که دولت متشکل از عناصر زمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت است. تحقق دولت اسلامی نیز منوط به این عناصر است، اما هریک از این عناصر دارای حیثیت و ویژگی خاصی است. دولت در فرهنگ اسلامی، معنا و مفهوم خاص خود را دارد، حاکم اسلامی در حکومت اسلامی در مدار وحی و قانون الهی رفتار میکند و خواست خود را در آن دخالت نمیدهد.
حکومت دینی آنست که نظام حکومت براساس احکام دین استوار است و قوانینی که تصویب و اجرا میشود، الهام گرفته از احکام دینی هستند، به عبارت دیگر در حکومت دینی خطوط و چار چوبهای کلی حکومت را دین و احکام دینی تعیین میکنند، هر چند مصادیق و خطوط جزئی و روشهای خاص حکومت از طریق عقل، تجربه دانش بشری تنظیم میشود.
دولت اسلامی یک دولت اعتقادی و دارای ایدئولوژی است، که همه قوانین این دولت براساس عقاید اسلامی میباشد. همچنین سیاست داخلی و خارجی و روابط آن با دیگر دولتها بر اساس این ایدئولوژی است. بنابراین اساس و پایه دولت اسلامی، عقیده و ایمان به خدا و خضوع در برابر اوست و همین عقیده این دولت را با دیگر دولتها که اساس آنها قومیت واحد، تاریخ یا عرق است، متمایز میسازد.
دولت در فرهنگ اسلامی، علاوه بر ایجاد امنیت باید زمینههای رشد و شکوفایی استعدادها و تقرب به خداوند را مهیا کند. دولت اسلامی عهده دار هدایت فکر جامعه است.
دولت اسلامی ماهیتی جهان شمول دارد و در نگرش آرمانی خود مرزهای موجود را به رسمیت نمیشناسد. هدف دولت اسلامی سیادت یا جمع آوری ثروت و یا لشکرکشی نیست، بلکه هدف آن باید آزادی انسان از بندگی غیر خدا، خضوع در برابر او و اقامه عدل بین همه مردم باشد و هدف اخلاقی انسانی در این دولت بر اهداف اقتصادی، سیاسی و میفرمایند: نظامی مقدم است. حضرت علی
« خدایا تو میدانی که آنچه از ما در پذیرش امر خلافت اجرا شد، هرگز برای قدرت طلبی یا زیاده جویی از بهرههای دنیوی نبوده، بلکه برای این بوده است که نشانههای دین تو را به جای خود برگردانیم و در شهرهای تو اصلاح ظاهر کنیم، تا بندگان ستم دیدهات در امنیت به سربرند و قوانین و احکام رها شده تو بار دیگر اجرا شوند. »
اگر دولت اسلامی به رونق اقتصادی و بهرهمندی از ثروت و منابع طبیعی میپردازد و به کشاورزی تشویق میکند، برای اینست که به آنها به چشم وسیله مینگرد نه غایت.
دولت اسلامی راههای پیشرفت را فراهم میکند و به کسب و کار و طلب علم تشویق مینماید و اساس کار او در روابط اجتماعی امنیت در داخل و صلح و آشتی در خارج است. دولت اسلامی که قوام آن به عدل است، دغدغه تأمین سعادت دنیوی و اخروی جامعه خود را دارد.
در دوران غیبت و عصر انتظار، دولت اسلامی یک دولت منتظر است، که برنامه خود را بر اساس مکتب انتظار تنظیم میکند. زیرا انتظار یک مسأله شخصی نیست بلکه یک وظیفه اجتماعی است و برای انجام این مقصود اجتماعی، قدمهای اجتماعی لازم است.
بر اساس مکتب انتظار، دولت منتظر، آمادگی روحی و عملی برای تحقق حکومت عدل را دارد و همه دولتمردان در دولت منتظر روز به روز آمادگی خود را افزایش میدهد و همان طور که حکومت حضرت مهدی ریشه کن کننده ظلم و جور و بر پا کننده عدل و داد است و تهی از قساوت و ظلم و جور است، پیدایش این مقصود ( یعنی انتظار ) نیز باید چنین باشد و از ظلم و جور برکنار باشد.
بنابراین دولت منتظر دارای وظایف و ویژگیهای خاصی است که در ادامه با توجه به روایات این خصایص بیان میشود. البته این نکته را باید متذکر شد که روایاتی تحت عنوان دولت منتظر در کتب روایی مشاهده نمیشود. اما با توجه به روایاتی که وظایف شیعیان و ویژگی آنان را در عصر غیبت بیان مینماید، همچنین با توجه به روایاتی که ویژگیهای حکومت در عصر ظهور را ذکر میکند و نیز از آنجا که یگانه حکومت عادلانه ای به خود دیده، حکومت عدل علوی است و نیز مهمترین که جهان بعد از رحلت پیامبر اکرم ویژگی دولت منتظر، گسترش عدالت در عرصههای مختلف میباشد، با توجه به سخنان حضرت علی و نامههایی که به فرمانروایان خود نوشته و نیز سیره عملی حضرت ویژگی دولت منتظر را مشخص و معین میکنیم.
  • ویژگیهای دولت منتظر از نگاه روایات

    یکی از اصلیترین وظایف دولت منتظر در هر زمانی، پاسداری از قرآن و زنده نگهداشتن برنامههای نورانی آن است، زیرا پایههای سیاست آن را قرآن و سنت تشکیل میدهد. بنابراین دولت منتظر باید سعی در اجرای حدود الهی و سنت نبوی داشته باشد و از دین پاسداری و با کج وظیفه پاسداری از دین را برای دولت اندیشیها و بدعتها مبارزه کند. حضرت علی اسلامی برترین عبادت قلمداد میکند و خطاب به عثمان میفرمایند:
    « بدان که فاضلترین بندگان نزد خدا امامی است دادگر، هدایت شده و راهبر، که سنتی را که شناخته است برپا دارد و بدعتی را که ناشناخته است بمیراند. »
    و نیز جایی دیگر ضمن توضیح پرسش اصحاب هدف جاه طلبی و تحصیل حال دنیا در حکومت خویش هدف خود را بازگرداندن آثار دین که تغییر یافته بود، بیان میکنند.
    حق آن است که اصول و ارزشهای هر دینی که راه سعادت و تکامل انسان است به مرور زمان مورد بی مهری و کم توجهی مردم یا گروه خاصی قرار میگیرد، گرفتار پیرایهها شده و چه بسا، اصول آن« فروع » و فروع آن « اصول » انگاشته شود، که این امر محصول برداشتهای ناروا و یا عادات و رسوم و فرهنگهای غلط اقوام و قبایل مسلمین و برخی از القائات دشمن است. بنابراین دولت اسلامی که دغدغه دین دارد، در اولین گام باید دین را از غیر دین تفکیک کرده و آموزههای ناب و سره آن را که مطابق با فطرت و سازگار با هر عصر است به تشنگان معرفت و جهانیان عرضه نماید و این امر بازگشت به اسلام نخستین و اسلام راستین است که دولت با از میان بردن بدعتها و جایگزین کردن سنتهای اصیل و اصلاح در فکرها و اندیشهها و تحول در روحها و ضمیرها آن را برقرار میکند، که البته این امر یعنی پیرایش و پالایش قوانین دینی، از جمله اقدامات مهم حضرت مهدی ( عج) است. چنانچه در روایات ذکر شده که امام هنگام ظهور همانند رسول خدا هر آنچه را که از گذشته از ظلم و فساد باقی مانده است، نابود میکند و اسلام را دوباره آغاز مینماید.
    عبدالله بن عطا سئوال کردم و گفتم: هنگامیکه قائم قیام کند به کدام روش در میگوید از امام باقر میان مردم رفتار خواهد کرد؟ پس فرمود: آنچه را بدعت و پیرایه پیش از او بوده از اساس ویران خواهد نمود، آنچنان که رسول خدا عمل کرد و او اسلام را از نو شروع خواهد نمود.
    پس دولت اسلامی نیز در دوران انتظار همین راه را خواهد رفت، یعنی دین اصیل را شناسایی و به درستی اجرا خواهد کرد. لازم است که دولتمردان در دولت اسلامی قوانین با احکام نورانی اسلام در زمینههای مختلف آشنایی کامل داشته باشند و خود از منتظران واقعی امام بوده و معرفت کامل نسبت به امام زمان و وظیفه شیعیان در عصر غیبت داشته باشند و سعی کنند از طریق مطبوعات و رسانه های گروهی، رادیو و تلویزیون مردم را با امام خویش آشنا نموده و موجبات معرفت و مودت بیشتر نسبت به امام را فراهم نمایند و فلسفه و فضیلت انتظار فرج که برترین عبادات در دوران غیبت است، را برای آنان تبیین نمایند.
    همچنین راستگویی و راستکرداری، حق مداری و باطل ستیزی را پیشه خود سازند و متخلق به اخلاق منتظران واقعی، ورع و پرهیزکاری و محاسن اخلاق به ابو بصیر صفات منتظر واقعی را چنین بیان باشند. همانطور که امام صادق میکند:
    « ان لنا دوله یجئ الله بها إذا شاء ثم قال من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فان مات و قام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه فجدوا و انتظروا هنیئا ایتها العصابه المرحومه. »
    ( برای ما دولتی است که به خواست خداوند خواهد آمد و هرکس میخواهد از اصحاب قائم باشد، منتظر باشد و عمل کند به ورع و پرهیزکاری و محاسن اخلاق، پس اگر قبل از قیام قائم بمیرد اجر او مانند پاداش کسانی است که او را درک کرده باشند، آنگاه فرمود جدیت کنید و انتظار کشید، گوارا باد بر شما ای گروهی که مورد رحمت خدا هستید. )
    از مهمترین وظایف دولت منتظر آموزش مردم و ایجاد زمینههای پرورش کرامت انسانها و اصلاح مردم، در سایه فرهنگ انتظار است.
    دولت باید تعیلم و تربیت فراگیر برای همه سطوح جامعه و امکانات پیشرفت در مدارج عالی دانش در تمام زمینهها برای همه به طور یکسان فراهم آورد، زیرا که علم و دانش موجب آبادانی کشور میشود و راه وصول به سعادت را هموار میسازد. هر قدر سطح فرهنگ مردم ارتقا یابد، سعادت و رفاه در زندگی بیشتر و بهتر فراهم میگردد. از این رو دولت باید بکوشد تا در سایه دانش و بینش مردم را به وظایف خویش آشناتر سازد و آنان را به رعایت موازین فرهنگ الهی که هویت و شأن حقیقی انسانها به آن وابسته است، ترغیب نماید.
    هنگامیکه اصحاب خود چنانچه حضرت علی را به جنگ با مردم شام امر فرمودند ضمن خطبهای حق مردم بر حاکم و حق حاکم بر مردم را بیان نمودند، که از جمله این حقوق تعلیم و تربیت است.
    « یا ایها الناس إن لی علیکم حقا و لکم علی حق فاما حقکم علی فالنصیحه لکم … و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا »
    ( ای مردم مرا بر شما حقی و شما را بر من حقی است، اما حقی که شما بر من دارید نصیحت کردن به شما است ( ترغیب به اخلاق پسندیده و بازداشتن از گفتار و کردار ناشایسته ) … و یاددادن به شما (از کتاب و سنت آنچه را که نمیدانید) تا نادان نمانید و تربیت نمودن شما به (آداب شرعیه) تا بیاموزید (و بر طبق آن رفتار نمایید).)
    بنابراین بر دولت منتظر است تا مردم را با فرهنگ اسلامی آشنا سازد. که مهمترین ویژگی آن، فرهنگ عدالت است، فرهنگ عمومی برای انسانها که پاسداری از آن بر همگان لازم است و دلیل رشد عقلانی یک جامعه به شمار میآید. « من علامات العقل، العمل بسنه العدل »
    در بخشنامهای به مأموران مالیاتی حضرت علی خود میفرماید:
    « فانصفوا الناس من انفسکم و اصبروا لحوائجهم فانکم خزان الرعیه و وکلا الامه و سفراء الائمه»
    ( پس به عدل و انصاف با مردم رفتار کنید و برخواهشهایشان شکیبا باشید ( پر حوصله باشید و در برآوردن حاجات مردم تنگ حوصلگی نکنید ) که شما خزانه داران رعیت و نمایندگان ملت و سفیران حکومت هستید. )
    اشاره به این نکته نیز لازم است که عدالت خواهی و دادگستری صفت ویژه حضرت مهدی ( عج ) است و روایات بیشماری در این باره ذکر شده است و در ادعیه متعددی این مسأله که مهدی (عج ) زمین را از قسط و عدل پر میکند، بعد از آنکه از جور و ظلم پر شده باشد، آمده است که در ذیل نمونههایی را بیان میکنیم.
    : قال رسول الله
    « ابشرکم بالمهدی یبعث فی امتی … فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما … »
    فرمودند: حضرت رسول
    آیا شما را به مهدی بشارت دهم در میان امتم مبعوث میشود … پس زمین را از قسط و عدل پر میکند همانطور که از ظلم و جور پر شده است.
    فرمودند: در حدیثی دیگر حضرت صادق
    « هرگاه مهدی قیام کند، به عدل حکم کند، و در ایام او جور مرتفع شود و راهها امن گردد. »
    و نیز فرمودند:
    « به خدا قسم عدالت او در درون خانهها خواهد رفت مانند اینکه سرما و گرما داخل آن می-شود. »
    پرسیدم قائم چگونه از علاء بن محمد روایت شده که گفت: از حضرت باقر عمل مینماید تا آنکه اسلام را در میان مردم رفتار میکند؟ فرمود: به روش پیامبر آشکار میسازد. عرض کردم: روش پیامبر چگونه بود؟ فرمود: پیغمبر آثار کفر و جاهلیت را از میان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد. قائم هم موقعیکه قیام میکند هر عمل نامشروع و بدعتی را که هنگام صلح و سازش با بیگانگان اسلام، در میان مسلمین مرسوم گشته از میان میبرد و مردم را به عدالت گستری رهبری مینماید.
    عدالت که ویژگی خاص حکومت مهدی است، به معنای تعدیل هر گونه انحراف و کجی در دین، اخلاق، اقتصاد، سیاست و … است و عدالت به این معنا همان « اعتدال در امور » است.
    امام خمینی ( قدس سره ) در این خصوص میگویند: « … عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، نه آن هم این عدالتی که مردم عادی میفهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت. »
    دولت منتظر، دولت عدالت خواه است و نه تنها در حوزه فرهنگ بلکه در تمام اقدامات خود اعم از سیاست، اقتصاد، قضاوت و… به اعتدال در امور میاندیشد. چنین دولتی نه گرفتار افراط شده و نه در دام تفریط قرار میگیرد. در غیر اینصورت نمیتواند در کسوت منتظران درآید و در آرزوی تشکیل دولت عدل مهدوی باشد.
    توسعه اقتصادی کشور آن هم به نحو شاخص و چشمگیری جز اهداف حکومت دینی و اسلامی است؛ که یکی از ویژگیهای عصر ظهور رفاه عمومی در همه ابعاد زندگی است. به طوریکه همه مردم به طور یکسان و مساوی از اموال بهره مند میشوند. در حدیثی میفرمایند: که همه اهل زمین و آسمان از مهدی راضی هستند؛ زیرا او پیامبر مال را به طور مساوی بین مردم تقسیم میکند.
    قال رسول الله (ص):
    « یرضی عنه ساکن السماء و الارض و یقسم المال صحاحا. فقال له رجل ما صحاحا؟ قال: بالسویه بین الناس و قال یملاء الله قلوب امه محمد غنی و یسعهم عدله.»
    همچنین حضرت بعد از ظهور برای عمران و آبادانی زمین اقدام نموده و در حدیث آمده است که هیچ زمین خرابی نیست مگر آنکه حضرت آن را آباد میکند.
    « انه یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و تظهر له الکنوز و لا یبقی فی الارض خراب الا یعمره »
    ( سلطنت و حکومت او به مشرق و مغرب میرسد و برای او همه گنجها ظاهر میشود و در زمین ویرانی نمیماند مگر آنکه او را آبادان میکند. )
    دولت اسلامی نیز که در دوران انتظار به سر میبرند؛ به پیروی از تعلیمات الهی در عصر غیبت باید با تلاش فراوان در تمام ابعاد زندگی، مواهب الهی را برای خدمت به بندگان خداوند به استخدام درآورد. بر کار، عمران و آبادانی، رشد تولید، کسب و تجارت عادلانه تاکید ورزد. البته این تلاش اقتصادی بر مبنای سود و رفاه شخصی نیست؛ بلکه بر پایه سود و رفاه جمعی و کسب رضایت الهی استوار گردیده است و موجبات محدود شدن فقر و محرومیت را فراهم میآورد. بنابراین بهبود زندگی مردم و افزایش درآمدها و بهرهمندی آنان از بیت المال از مهمترین وظایف دولت منتظر است که میکوشد جامعه اسلامی از رفاه در شأن خود برخوردار باشد.
    افزایش حضرت علی درآمدهای مردم را حق مردم بر دولت میشمارد.
    « فاما حقکم علی… و توفیر فیئکم علیکم».
    بنابراین یکی از تعهدات دولت در برابر مردم، تأمین رفاه زندگی همه مردم است؛ که با ایجاد اشتغال و رونق دادن به کشت و کار، صنعت، تجارت، بالا بردن سطح درآمدها، ریشهکن ساختن بیکاری و دور شدن اقتصاد از رکود میسر است. پس دولت منتظر باید با تمام توان خود در فراهم ساختن امکانات رشد اقتصادی کشور بکوشد.
    با نگاهی اجمالی به مشکلات اقتصاد میتوان ریشه اصلی همه مشکلات اقتصادی را توزیع ناعادلانه درآمد و بیتوجهی در استفاده بهینه از منابع طبیعی دانست. لذا عدالت اقتصادی مهمترین هدف نظام اقتصادی اسلام است. « ما عمرت البلدان بمثل العدل». چیزی همانند عدل شهرها را آباد نمیکند. بنابراین اگر تخصیص امتیازات که توسط دولت انجام میشود، بصورت غیر عقلایی و مخالف با موازین عدالت باشد، موجب بروز فقر و اختلاف شدید فاصله طبقاتی در آینده میشود. پس دولت منتظر که سعی در اجرای قوانین و احکام اسلام دارد، باید با هر گونه تبعیض و بیعدالتی که موجب پیدایش فقر و محرومیت میشود،مبارزه نماید و البته دولت عدل هرچند باید همه را به یک چشم بنگرد، اما کسانی در جامعه هستند که دچار محرومیت یا ضعف شدهاند، در اینجا دولت موظف است که با دستگیری و حمایت خاص از این گروه، مجال بهرهمندی ایشان را از تساوی حقوق و امکانات فراهم آورد، پس برای تأمین معیشت محرومان و گرسنگان و اقامه عدل و احقاق حقوق همگان به ویژه مظلومان و ضعفا تلاش کند و برنامههایی برای محرومیت زدایی، پیشگیری از فقر و تضمین حد متوسط زندگی برای افراد جامعه طرح ریزی و اجرا نماید.
    یکی دیگر از ویژگیهای دولت منتظر کسب آمادگیهای نظامی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غایب است.
    در حضرت علی ابتدای نامه خود به مالک اشتر بعد از اینکه او را والی مصر قرار میدهد چنین مینویسد:
    « … و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عماره بلادها … »
    ] مالک را والی مصر گردانیده [ تا با دشمن آن بجنگد و به اصلاح حال مردم بپردازد و شهرهای آنجا را آباد سازد.
    در این فرمان یکی از وظایفی که مطرح شده، جهاد با دشمنان و تأمین امینت جامعه اسلامی است. البته دولت منتظر علاوه براینکه عهدهدار حفظ وحدت و کیان حاکمیت و امنیت جامعه و دفاع در برابر دشمنان است؛ باید به آموزش و تربیت نیروی نظامی بپردازد، چنانکه خداوند در قرآن کریم به این امر فرمان داده است:
    « و أعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم و ما تنفقوا من شئ فی سبیل الله یوف إلیکم و أنتم لا تظلمون »
    ( و در برابر آنها تا میتوانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید تا دشمنان خدا و دشمنان خود- و جزء آنان که شما نمیشناسید و خدا میشناسد – را بترسانید و آنچه را در راه خدا هزینه میکنید به تمامی به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود. )
    بنابراین بر دولت منتظر است که برای قیام شکوهمند امام غایب آماده و مهیا باشد. و البته نحوه آمادگی و مهیا بودن برای ظهور بستگی به شرایط زمان و مکان دارد. اگر در بعضی روایات سخن از آماده کردن اسب و شمشیر برای ظهور حضرت به میان آمده و برای آن فضیلت بسیار برشمرده شده است به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند، بلکه باقدری تأمل روشن میشود که ذکر این موارد بیان لزوم آمادگی رزمی برای آخرین حجت است و مسلما در این عصر بر دولت لازم است که به تجهیزات نظامی روز خود، مجهز شود.
    در عرصه سیاست و حاکمیت، دولت منتظر راهبردهای ویژهای دارد، که اولین آن را میتوان راستگویی و راست کرداری عنوان نمود. بسیاری از سیاستمداران برای رسیدن به حکومت و قدرت، به مردم وعدههای دروغ میدهند و از این راه مردم را فریب داده، به قدرت میرسند. این افراد در تاریخ بشر فراوانند. در حالی که دولتمردان باید در دولت منتظر ملاک سیاست خود را راستگویی، عدالت، حق مداری و باطل ستیزی قرار داده و در توسعه عدالت و نفی تبعیض و اقامه موازین حق و نابودی باطل بکوشند.
    اگر دولت اسلامی در سیاست گذاریهای خود مصالح امت را بدون تبعیض در نظر بگیرد و به صورت فراگیر مردم را راهنمایی کند، رهنمودهای خالصانه و حکیمانه و بدون جهت-گیری که در آن همه گروهها و آحاد ملت یکسان مد نظر باشند؛ همچنین گروهها و جناحها و احزاب سیاسی که از تودههای ملت و از متن جامعه برخاستهاند، همگی بطور یکسان به نظر آیند؛ چنین روشی موجب همدلی مردم و دولت با میفرمایند: یکدیگر میشود. حضرت علی
    « ولیکن أحب الامور الیک أوسطها فی الحق و اعمها فی العدل و اجمعها لرضی الرعیه… إن أفضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد و ظهور الموده الرعیه.»
    دولت باید قانون مدار و مجری قانون الهی باشد و همه مردم را در مقابل قانون الهی یکسان ببیند و از هر کس و از هر گروه و صاحب منصبی، جرم و خلافی مشاهده کند؛ بدون هیچ گونه ملاحظه حدود الهی و قانون را بر او اجرا کند.
    یکی از اهداف خود را در پذیرش حکومت، اقامه و اجرای حدود حضرت علی تعطیل شده الهی بیان میکند: «…. و تقام المعطله من حدودک» .
    مراد از اجرای حدود تعطیل شده، احیای مطلق قوانین الهی است. حضرت در این فراز اشاره به بعضی مسامحهکاریهای خلفای پیشین میکند، که بعضا بهخاطر منافع شخصی از اجرای حدود و احکام شریعت جلوگیری میکردند. در حالی خود حضرت در مقام عمل همه مردم را در مقابل قانون یکسان میبیند و به این اصل مهم پایبند بود و همانطوری که تاریخ ضبط کرده است، آن حضرت برخوردهایی با بستگان نزدیکش مثل ابن عقیل برادر خود داشته است.
    پس دولت منتظر باید قانون الهی را اجرا و با هر گونه فساد مبارزه کند و عزت اسلام و مسلمین را بازیافت نماید؛ و در هیچ خبر و حدیثی روایت نکردهاند که اصلاحات را به آینده و ظهور مهدی موکول کنید، بلکه بعکس از دستورات قرآن کریم در همه ادوار و زمانها، مبارزه با فساد است.
    « ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون»
    ( و باید از شما مسلمانان برخی خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکو کاری امر و از بدکاری نهی کنند و آنان رستگاران هستند. )
    هرچند دولت باید همواره با فساد مبارزه کند وقوانین الهی را بر مردم اجرا نماید؛ اما یکی دیگر از سیاستهای حکومت حق و عدل، مهربانی و مهرورزی عاطفی و معنوی با مردم، توجه به نیازها و مشکلات آنان و تلاش برای خدمت به منتظرین میفرمایند: « نعم السیاسه الرفق ». فرج است. چنانچه حضرت علی
    برای تحقق چنین هدفی دولت منتظر باید مشورت مستمر با مردم داشته باشد؛ زیرا علاوه بر اینکه تصمیمات آنان سرنوشت جامعه را رقم میزند، همگان را به حضور در تمامی صحنههای سیاست وامیدارد و این حضور مردمی، نیرومندترین پشتوانه استواری نظام حاکم است.
    « فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فإذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »
    ( ای رسول، رحمت خدا تورا با خلق مهربان و خوشخوی گردانید و اگر تندخو و سخت دل بودی مردم از گرد تو متفرق میشدند، پس چون امت به نادانی درباره تو بد کنند از آنان درگذر و از خدا برای آنها طلب آمرزش کن و با آنها مشورت کن، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خداوند آنان را که بر او توکل میکنند، دوست دارد. )
    در این آیه برای دولتمردان سه دستور مطرح شده است :
    ۱- ملایمت و ملاطفت و دوری از هر گونه بدخویی و غلظت که پایه و اساس جذب نیروهای مردمی و مایه جلوگیری از یأس و طرد آنان میشود.
    ۲- چشم پوشی از نارواهایی که احیانا از برخی سر میزند و طلب آمرزش برای آنان که این امر مایه دلگرمی همگان میشود.
    ۳- مشورت مستمر با مردم که این امر فروزان ترین نور امید را بر دلها میتاباند.
    مشاهده مشورت با مردم نه تنها در سیره زندگی پیامبر اکرم به میشود، بلکه در زندگی بقیه امامان ( علیهم السلام ) نیز مشهود است. حضرت علی مالک اشتر سفارش میکند، که با دانشمندان فراوان به گفتگو و مباحثه بپردازد و در سامان دهی جامعه از دانش و تجربه آنان استفاده کند.
    یکی دیگر از سیاستهای دولت منتظر این است که افراد شایسته و صالح را برای فرمانداری، استانداری و دیگر مسئولیتها برمیگزیند؛ به عبارت دیگر شایسته سالاری ازجمله سیاستهای دولت منتظر میباشد و هرگز اجازه نمیدهدکه افراد ناشایست مسئولیتهای مهم را بدست گیرند. و البته باید به کارمندان و کارگزاران خود حقوق کافی پرداخت نماید؛ تا چشم طمع به مال مردم ندوزند.
    در قسمتی از نامه خود به مالک اشتر به این مطلب تصریح کرده حضرت علی است:
    « سپس حقوق کافی به آنان ( کارمندان و کارگزاران خود ) بده، زیرا این کارها آنها را در اصلاح خویش تقویت میکند و از خیانت در احوالی که زیر دست آنهاست، بینیاز می-سازد. »
    سپس به وی دستور میدهد:
    « با فرستادن ماموران مخفی راستگو و با وفا کارهای آنان را زیر نظر بگیرد، زیر مراقبت و بازرسی مداوم و پنهانی سبب میشود که آنان به امانتدار و مدارای با مردم وادار شوند.»
    مردم به عنوان موکل و صاحب حق، حق نظارت و انتقاد بر نحوه حکومت دولت را دارند و از سوی دیگر دولتمردان اسلامی موظف به پاسخگویی در مقابل مردم هستند. روایت معروف پیامبر اسلام گواه این مدعاست؛ که فرمود: « النصیحه لائمه المسلمین »
    از مردم میخواهد که حرف حق را در حضرت علی هر حال به او یادآوری کنند و او را مصون از خطا و بینیاز از مشورت و نصیحت ندانند:
    « فلا تکفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق أن اخطی و لا آمن ذلک فعلی الا أن یکفی الله من نفسی »
    ( از گفتن سخن حق یا مشورت عدالت آمیز، خودداری نکنید، زیرا من خویشتن را مافوق آنکه اشتباه کنم، نمیدانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر خداوند مرا حفظ کند. )
    نظریه مقابل این، مصونیت حاکم از هرگونه نظارت انتقاد و بازخواست دیگران است.
    « هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قابع کنندهای بدهد، در غیر اینصورت اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است. »
    بحمدلله در کشور ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ( ره ) سعی شده است تا الگویی از یک دولت منتظر به وجود آید و امید است که با اجرای کامل قوانین الهی این دولت برای حکومت حضرت مهدی زمینه سازی کند.
    انشاءالله که دل امام زمان از همه دولتمردان و مردم کشور راضی و خشنود باشد.
    اللهم اجعلنا من اولیاء القائم و اعوانه و انصاره قبل ظهوره و بعد ظهوره.
    منبع: www.monjee.com
    /الف