روح سرمایه داری و اخلاق پروتستانی


وبرتزی رامطرح کرد که پویایی شیوه ی تولید سرمایه داری رابا ویژگی کاروخویشتن داری برگرفته از دین مرتبط ساخته وآنان را دریک حالت تبادلی بایکدیگر قرارمی دادوبه تبع آن بحث وتحقیقات وپژوهش های بی شماری آغازشدوهنوز نیز نشانی از پایان آن نیست.وبر خویشتن داری را نوعی ریاضت خواند که متوجه عمل وکنش دراینجا واکنون است،وی این ویژگی را به طور خاص ،خصیصه ی اعضای فرقه پروتستان دانست.(استونز 59:1383)
به عقیده ی وبر شیوه ی اندیشه ی سرمایه داری مشوق جهت گیری منحصر به فردی نسبت به فعالیت اقتصادی است.این شیوه ی اندیشه ،مثلا" باشیوه ی سنت گرایان اقتصادی درتقابل آشکار بود که به کار کردن تنها برای گذران زندگی خرسند بودند،ونیز باشیوه اندیشه ی کسانی که تنها انگیزه شان آزمندی یا میل به نمایش خود نمایانه ی ثروت بود.(کیویستو81:1378)
وبر اعتقاد دارد که آنچه محیط اجتماعی اروپا را مهیای پرورش رژیم سرمایه داری کرده است همان طرز تفکر ناشی از مذهب پروتستان است.بدین نحو که پروتستان ها به عکس کاتولیک ها که زهد وتقوی را در رهبانیت وترک دنیا می دانستند، زهد وتقوی را درحمایت وحراست خود انسان ونفس انسان می دیدند وبر اثر همین اعتقاد از تجمل وافراط درجلب لذات خودداری می کردند ودرنتیجه امکان ذخیره وبه کار انداختن سرمایه برای ایشان فراهم آمد.(نراقی139:1385 )
برابر آموزه های کالونیستی مقربان یاسرنوشت محتوم بود که بامفهوم وظیفه ترکیب شد وبه آن چنین تاثیر ریشه گرایانه ای بخشید.براساس آموزه های سرنوشت محتوم گروه خاصی از انسانها که مقربان خداوندند نجات خواهند یافت وبقیه تا ابد از عنایت ایزدی محروم خواهند ماند.
آموزه های کالونیستی مقربان یاسرنوشت محتوم بود که با مفهوم وظیفه ترکیب شد وبه آن یک چنین تاثیر ریشه گرایانه ای بخشید. بر اساس آموزه ی سرنوشت محتوم ،گروه خاصی از انسانها که مقربان خداوندند،نجات خواهند یافت وبقیه تا ابد از عنایت ایزدی محروم خواهند ماند.هیچ کس نمی تواند رستگاری را بازخرد زیرا این به معنای واداشتن وملزم کردن خداوند است ، درحالی که خداوند را نمی توان ملزم کرد. خداوند اگر خواسته باشد ، می تواند گنهکارترین آدمها را نجات دهد. این که چه کسی باید نجات یابد یا نجات نیابد، به اراده ی خداوندی ارتباط دارد واز پیش تعیین شده است،زیرا خداوند ازهمه چیز آگاهی دارد ودرنتیجه خوب می داند که چه کسی را نجات خواهد داد...واعظان پیرو کالون چنین موعظه می کردند که مومنان باید نشانه ای برای تشخیص مقرب بودن شان پیدا کنند.هرکسی وظیفه دارد خودش رانجات یافته انگارد ونشانه ی نجات یافتگی توفیق دنیوی در انجام وظایفش است. وانگهی ، مومنان باید از طریق اشتغال به فعالیت شدید دنیوی بکوشند تا در مورد مقرب بودنشان اعتماد به نفس پیدا کنند ... در واقع پیروان کالون بر این باور بودند که خودشان را باید در برابر خداوند امتحان کنند ، البته نه برای کسب رستگاری بلکه برای آن که از رستگاریشان اطمینان یابند (همیلتون 1381 : 262 ).
به دیگر سخن ، مومنان تحصیل ثروت را نشانه ای از لطف پروردگار می دانستند. نتیجه این بود که مردم از راه سخت کوشی و ریاضت کشی انگیزه ای برای تحصیل ثروت پیدا کردند، زیرا بدین گونه از وضعیت خود در حکم برگزیدگان اطمینان می یافتند . (کیویستو 1378 : 83 ).
در این نظام های اعتقادی ، کار ، پس انداز ، سرمایه گذاری و موفقیت در کارفرمایی ، تصدیق و تأیید شده و خلاصه آنکه ایجاد ثروت تکلیف محسوب می شود. (استونز 1383 :60 ).
نتیجه پروتستانتیسم ریاضت جویانه این بود که زندگی مذهبی دیگر چیزی جدا از جهان روزمره نبود و در چارچوب همین جهان قرار گرفته بود. در قرون وسطی ، ریاضت جویی مسیحی از جهان روزانه کناره گرفته و در دیرهای مسیحی عزلت گزیده بود . اکنون این ریاضت جویی وارد بازار شده و درهای دیر را پشت سرش بست. (همیلتون 1381 : 263 ).

منابع :

1-استونز ، راب ؛ متفکران بزرگ جامعه شناسی ، ترجمه مهرداد میر دامادی ، تهران 1383 ، نشر مرکز
2-کیویستو ، پیتر : اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی ، ترجمه منوچهر صبوری ، تهران 1378 ، نشر نی
3-نراقی ، احسان : علوم اجتماعی و سیر تکوین آن ، تهران 1385 ، نشر فرزان روز
4-همیلتون ، ملکم : جامعه شناسی دین ، ترجمه محسن ثلاثی ، تهران 1381 ، نشر تبیان.