از جمله هنرهاي تزييني وابسته به معماري است که به سبب شکست چند باره‌ي نور در سطوح بيشمار آيينه‌ها و تقسيم رنگها به قطعه‌هاي کوچک، نقش چشمگيري در زيباسازي و شاد و با روح ساختن هرچه بيشتر فضاهاي معماري برعهده دارد. از کاربرد نخستين اين شيوه‌ي تزيين در ايران اطلاع روشني در دست نيست. ولي کهن‌ترين نمونه را آيينه‌کاريهاي کاخ چهلستون اصفهان مربوط به دوران شاه عباس دوم (1052-1078ق) مي‌دانند. پس از آن از قديمي‌ترين و جالبترين آثار بجاي مانده بايد به آيينه‌کاري زير فله‌ي گنبد حرم حضرت رضا (عليه السلام) اشاره کرد که به گونه‌ي مذهب در دوران شاه سلطان حسين صفوي انجام گرفته است. آيينه‌کاري به تنهائي و يا در تلفيق با گچبري در محلهاي مختلف از روي ديوارها و اسپرها گرفته تا بر روي جرزها، داخل و دور طاقچه‌ها و رفها، در حاشيه‌ي قاب‌سازيها و بالاخره در زير سقف و گنبد به اجرا درمي‌آيد. آيينه‌کاري بيشتر در سطح‌هاي صاف انجام مي‌گيرد و با توجه به جنس شکننده‌ي آيينه و انعطاف ناپذيري آن، کاربردش در سطحهاي کوژ و کاو قابل تأمل است، با اين حال سطحهاي مزبور با قطعه‌هاي کوچک آيينه قابل پوشش است. طرحهاي آيينه‌کاري مانند ديگر گونه‌هاي تزيينات معماري از تنوع ويژه‌اي برخوردارند و بسته به محل کاربردشان طرحهاي مختلفي را عرضه مي‌کنند. به طور عمده نقوش آيينه‌کاري در دو مايه‌ي عمده «گره» و نگاره‌هاي گياهي و «قواره‌کاري» به اجرا درمي‌آيند. چشمگيرترين کاربرد پر تلالؤ آيينه‌کاري را در کار مقرنس آيينه شاهد هستيم. برخي از طرحهاي عمده‌ي آيينه‌کاري عبارتند از: گره‌ي ده شش شل (زير سقف در کاخ شمس العماره)، گره‌ي چهار شمسه‌ي سرمه‌دان (آيينه‌کاري برجسته بر روي حاشيه‌ي بالاي پنجره تالار آيينه‌ي شمس العماره)، چهار لنگه بازوبندي (به صورت ستاره‌ي چهارپر) در حاشيه‌ها، تخت و الماس تراش (دو مثلث سه پهلو برابر که از گوشه بهم چسبيده‌اند)، بازوبندي الماس تراش و هشت ضلعيهاي واقع ميان دو خط موازي، حلي (به صورت لوزي) چهار لنگه تخت و برجسته، مربع قناس، پنج پر تند و کند، ترنج در کار کند، طبل در کار کند بازوبندي مستطيل، شش تخت و برجسته، شش و شش تسمه‌دار، چهارلنگه و چهارلنگه‌ي تسمه‌دار. گلهاي بکار رفته در طرحهاي گياهي آيينه‌کاري عبارتند از: گلهاي مينا و نيلوفر. در آيينه‌کاري مقرنس، گونه‌هاي مختلف و از جمله مقرنس، آويز هشت تخته و مقرنس نقل پارو پا به اجرا درآمده است. در برخي از آثار معماري، گذشته از طرحهاي آيينه‌کاري در مايه‌ي گروه نقشهاي گياهي، جامهاي آيينه‌ي بزرگ و يا «آيينه‌ي قدي» به کار برده شده که حاشيه‌ي آنها با گچبري و نقاشي و ستونچه‌هاي آيينه‌کاري با کار گره زينت شده است. از جمله بناهاي معروف با آيينه‌هاي بزرگ، بناي «آيينه‌خانه» در کرانه‌ي جنوبي زاينده‌رود از آثار دوران شاه عباس دوم را مي‌توان ياد کرد که در آن آيينه‌هائي با درازاي دو متر و نيم و پهناي دست کم يک متر قرار داشته است. در کاخ چهلستون نيز آيينه‌هاي قدي بزرگ قرار داشت. در تاريخ اصفهان آمده است: «خصوصاً آيينه‌ي چهلستون نما يا جهان نماي ديوار بالاي سرحوض که چندان بزرگ و عالي و شفاف و روشن بوده که هر قدر جمعيت از درب عراده‌ي چهلستون که تا عمارت تقريباً يکصد و هشتاد متر فاصله داشت پيدا مي‌شد عکس آن جماعت در آن آيينه بخوبي نمودار بود...».

روش کار:

ابزار کار براي برش آيينه عبارتست از ميز زيردست، خط کش و الماس. براي نصب نيز کاردک بکار مي‌رود. نخست محلي را که بايد روي آن آيينه‌کاري صورت بگيرد با توجه به نوع نقش و طرح، تقسيم‌بندي مي‌کنند و زيرسازي را با مخلوط آب و سريش که به آن لعاب مي‌گويند و سپس گچ کشته که مخلوطي است از هفت قسمت گچ سياه، دو قسمت گچ سفيد و يک قسمت سريش روي آن قرار مي‌دهند و صاف مي‌کنند. سپس استادکار براي تعيين حاشيه و نوارهاي دورکار و تقسيمات اصلي به خط‌کشي مي‌پردازد. اندازه‌ها بسته به نوع کار گره‌اي که صورت خواهد گرفت تعيين مي‌شود. آنگاه يک چهارم کار بر روي سطح گرده‌اندازي و رسم مي‌گردد. استادکار با توجه به آلتهاي مختلفي که طرح کامل از مجموع آنها ساخته مي‌شود به کار تهيه‌ي الگو پرداخته و سپس براساس الگو به برش آيينه مي‌پردازد، بدون آنکه آنها را از هم جدا سازد، بلکه تنها خط مي‌اندازد. سپس آيينه‌کاران با قرار دادن آلتها روي گچ کشته و فشار وارد آوردن بر محل برش، آنها را بر روي گچ کشته نصب مي‌کنند و با فشار دست برجستگي و فرورفتگي موردنظر را بوجود مي‌آورند. در مورد طرحهاي گياهي و اسليمي و قواره‌سازي مانند معرق‌کاري براي تمامي آلتها الگو تهيه مي‌گردد و پس از برش آيينه با الماس به کمک سنگ لبه‌هاي گرد را ايجاد مي‌کنند. ضخامت مطلوب آيينه براي آيينه‌کاري يک ميليمتر است ولي تا ضخامت 2 ميليمتر نيز بکار برده مي‌شود. از آنجا که ورود آيينه با توجه به شکنندگي آن و گران بودن و نياز داشتن به ارز مقرون به صرفه نبود، استادان ايراني از مدتها پيش به ساخت آيينه‌هاي قلع و سيمابي پرداختند. بعدها جيوه دادن آيينه تغيير کرد و آب مقطر و «نيترات دارژان» (سنگ جهنم) بکار بردند. اين آيينه‌ها چنانکه بايد شفاف نبود از اين‌رو در عمده‌ي آستانه‌ها آيينه‌هاي بلژيکي بکار برده شده است.

آيينه‌ي تصوير:

در هنر آيينه‌کاري، گذشته از کاربرد آيينه‌هاي بزرگ قدي و طرحهاي تزييني ساخته شده بوسيله‌ي ترکيبي از قطعه‌هاي گوناگون آيينه در مايه‌ي گره و طرحهاي گياهي، با سه نوع کار ديگر نيز برخورد مي‌کنيم که عبارتند از نقاشي روي آيينه که از آن به نام «آيينه‌ي تصوير» نيز ياد شده، «آيينه‌ي تصويرنما» و بالاخره گچ‌بري روي آيينه. در نوع اول بر روي قطعه‌هاي بزرگ آيينه که داخل طاقچه‌ها و روي جرزها جاسازي شده‌اند، نگاره‌هايي به صورت گلها و پرندگان با رنگ روغن نقش‌اندازي شده است. نوع ديگري از شيوه‌ي نقاشي روي آيينه که از اهميت هنري خاصي برخوردار است عبارتست از برداشتن بخشي از جيوه‌ي پشت آيينه با توجه به نقش موردنظر، سپس قلم‌گيري، رنگ‌گذاري و بوم‌گذاري. در بسياري از بناهاي دوران قاجار با گونه‌هاي جالب نقاشي روي آيينه برخورد مي‌کنيم که از آن جمله است عمارت بادگير کاخ گلستان، در شعر فارسي به کنايه از «آيينه‌ي تصوير» ياد شده است:

صلح کرديم به يک نقش ز نقاش جهان *** محو يک چهره چو آيينه‌ي تصوير شديم
(صائب)

«آيينه‌ي تصويرنما» يا «آيينه‌ي تمثالدار» عبارتست از آيينه‌ي بي سيماب يا شيشه که عکس يا طرحي را در پشت آن قرار داده و آن را در روي جرزها در ميان طرحهاي گچبري نصب مي‌ساختند. با اين شيوه کار تزييني در عهد قاجار فراوان برخورد داريم. عمده‌ي تصويرها مربوط است به تک چهره‌ي زنان، ساختمانها و گلهاي تزييني. اين ترکيب در شعر نيز به کار رفته است:

بس که نقش عارضت در ديده پا برجا بود *** مي‌نمايد عينکم آيينه‌ي تمثالدار
(سعيد اشرف- از بهار عجم)

گچبري بر روي آيينه نيز از جمله شيوه‌هاي تزييني هنر آيينه‌کاري است. در اين رشته هنرمند گچکار با مهارتي فراوان طرحهاي گياهي را با ظرافت از گچ بر روي آيينه طرح مي‌سازد. گاه اين کار با نقاشي روي آيينه نيز همراه است و جلوه‌اي چشمگير به نماي تزيين شده مي‌بخشد. هنر آيينه‌کاري در دوران قاجار بويژه در زمان ناصرالدين‌شاه از گسترش و رونق بسيار برخوردار بود. در اين عهد هنرمندان شيرازي در کار نازک‌کاري و رويهم قرار دادن شيشه‌هاي ساده و رنگي و جامها و گلبرگهاي ريز آيينه ابتکار و هنرآفريني فراوان از خود نشان دادند. در دوران قاجار ايجاد «آيينه‌خانه» در خانه‌هاي اشراف رواج فراوان يافت و نشانه‌اي بزرگي و اعتبار به شمار مي‌رفت تا جائيکه حتي در قلعه‌ي کاخهاي سران عشاير بختياري نيز آن را شاهد هستيم. اين هنر که مدتها به دست فراموشي سپرده شده بود براساس يک رشته کارهاي وسيع تزييني در چند آستانه‌ي بزرگ و معتبر کشور در مشهد، قم و شيراز و بالاخره کارهاي متنوعي که در مهمانسراي شاه عباس در اصفهان توسط هنرمندان اصفهاني صورت گرفت، رونق گذشته را باز يافت و ابتکارهاي جديد به کار برده شد. از جمله در مهمانسراي شاه عباس در زير سقف شاهد کاربرد آيينه‌کاري بر روي فلز هستيم. در اين بنا شيوه‌ي تلفيق گچبري و آيينه‌کاري با زيبائي خيره کننده‌اي به اجر درآمده است. از ويژگيها و نوآوريهاي اين بنا مي‌توان به کاربرد آيينه‌هاي قوسدار کوژ و قطعه شيشه‌هاي رنگين و آيينه اشاره کرد. گذشته از آيينه‌کاري مذهب و هنرمندانه‌ي دوران صفويه در زير قله‌ي گنبد حرم مطهر حضرت رضا (عليه السلام)، بايد از آيينه‌کاري نفيس مقبره‌ي منوچهرخان گرجي معتمدالدوله در صحن کهنه‌ي قم نيز بعنوان يک نمونه‌ي باارزش از اين هنر تزييني ياد کرد. تزيينات «دارالسيادة» آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) نيز از جمله آثار باارزش هنر آيينه‌کاري به شمار مي‌رود، که هم در مايه‌ي کار گره و هم اسليمي و خطائي و ترنج‌بندي و خط و کتيبه، با استفاده از آيينه‌هاي رنگين، به اجرا درآمده است. از جمله طرحهاي زيباي آيينه‌کاري پيچ و خم‌دار در مايه‌ي نگاره‌هاي گياهي مي‌توان آيينه‌کاري ايوان نارنجستان در شيراز را ياد کرد.
کتابنامه: تاريخ اصفهان و ري، 344؛ مجله‌ي هنر و مردم، شماره‌ي 14، 1342ش؛ يادداشتهاي شخصي.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول