ابوالطفيل عامر (م-ح100ق) فرزند واثله بن عبدالله بن عمرو ليثي کناني قرشي، از امرا و شعرا و خطباي نامي صدر اسلام و از ياران خاص امير المؤمنين علي (عليه السلام) و علمدار او بود. در جنگهاي جمل و صفين و نهروان در رکاب علي (عليه السلام) با ناکثين و قاسطين و مارقين جنگ کرد. دلاوريهاي او در جنگ صفين در رأس قبيله‌ي کنانه در شکست سپاهيان معاويه تأثير بسيار داشت و مورد تحسين و تقدير امير المؤمنين (عليه السلام) قرار گرفت. او روز جنگ احد (دوشنبه 15 شوال سال 3ق) متولد شد. از اينرو از صحابه‌ي رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) به شمار آمده و نه حديث از آن حضرت روايت کرده است. عمري دراز کرد و تا عهد عمر بن عبدالعزيز (م101ق) و شايد بعد از او هم زنده بود. بعد از شهادت امير المؤمنين (عليه السلام) به تقاضاي معاويه سفري به شام نمود. نصربن مزاحم در کتاب الصفين (به نقل اعيان الشيعه) در اين باره چنين گويد: «... وقتي کار خلافت بر معاويه قرار گرفته هيچ چيز را مثل ديدار عامربن واثله دوست نداشت. آنقدر نامه و پيغام براي عامر فرستاد تا او به سفر شام راضي شد.... معاويه در مجلس خود روي به عمروعاص و ديگران کرد و گفت: آيا اين مرد را مي‌شناسيد؟ او قهرمان جنگ و شاعر روز صفين بود و دوست وفادار ابوالحسن است. پس گفت: اي ابوالطفيل، علي را تا چه اندازه دوست داري؟ گفت: به اندازه‌اي که مادر موسي موسي را دوست مي‌داشت. گفت: چطور براي او گريه مي‌کني؟ گفت: همانطور که پيرزالي در سوگ عزيزش زاري مي‌کند يا پيري کهن‌سال که همه‌ي اميد خود را از دست داده باشد مي‌نالد و مي‌گريد. معذلک عذر تقصير در خدمت علي را به درگاه الهي عرضه مي‌دارم. معاويه گفت: اما اگر از اين اصحاب من درباره‌ي من سئوال کني چنانکه تو درباره‌ي علي گفتي نخواهند گفت. عامر گفت به خدا قسم که حرف بيهوده نمي‌زنيم....».
ابوالطفيل در لشکر مختاربن ابي عبيده در جنگ با بني‌اميه و خونخواهي قاتلان سيدالشهداء (عليه السلام) شرکت جست. وقتي هم محمدبن اشعث بن قيس کندي عليه بني‌اميه و حجاج قيام کرد از سران لشکر او بود و پسرش طفيل در اين جنگ به شهادت رسيد. از آن پس در کنج انزوا خزيد و آخرين صحابي رسول الله (صل الله عليه و آله و سلم) بود که بدرود زندگي گفت (100وبه قولي 102 يا107 ويا110ق). وي از شاعران نامدار قريش بود. سبک سخنش مانند ساير شاعران عهد جاهليت و مخضرمبين محکم و منسجم با روحيه‌اي حماسي و صحرائي بود و بيشتر اشعار خود را در رجز و مفاخره و مدح و هجا و رثاء و حماسه سروده است. ديوانش را (به قول صاحب الذريعه) يکي از مستشرقين آلماني جمع کرده است. عبدالعزيز ابن يحيي جلودي (م332ق) رئيس شيعيان بصره و مؤلف کتابهاي سيرة علي بن ابي طالب و جمل و صفين، کتاب سيره‌ي ابوطفيل را جمع کرده است.
کتابنامه:
الاغاني، 159/13؛ تهذيب التهذيب، 82/5؛ الطبقات الکبير 338/5؛ الذريعه، 9، ق43/1، 9، ق678/2؛ الاعلام، 26/4؛ اعيان الشيعه، 408/7.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول