تأملی برآسیبشناسی دوستی ها
تأملی برآسیبشناسی دوستی ها
تأملی برآسیبشناسی دوستی ها
نويسنده: محمدصادق ربّانی
این نکته را همه ما میدانیم که تمام خوشبختیها و سعادتها در امکانات مادّی و دنیوی خلاصه نشدهاند؛ بلکه یک سعادت هست که از خیلی چیزها بهتر و مطلوبتر است، امّا هر کسی دارای آن نیست و آن، همنشین و رفیق خوب است.
جوان از روحیهای پاک و سرشار از زیبایی و مهربانی برخوردار است و این روحیه حسّاس او در رسیدن وی به اهداف خویش بسیار با ارزش است و نباید این روحیه، دچار آسیب یا خطر شود. یکی از این خطراتی که جوان را تهدید میکند، همنشین و رفیق بد است. جامعهپذیری، فرایندی است که در جریان آن، انسانها طی چندین سال و در سنین مختلف، الگوهایی را از یکدیگر یاد میگیرند.
بسیاری از الگوهای پذیرفته شده و مورد قبول جوانان، پیشنهادی از ناحیه دوستانشان است؛ زیرا جوانْ بیشتر به گروه همالان و همسالان خود بها میدهد تا به دیگران . لذا دوست و همنشین انسان میتواند آثار و کارکردهای مثبت و یا منفی بر شخص بگذارد و ما در این نوشتار به گوشهای از کارکردهای منفی و ویژگی های دوست بد خواهیم پرداخت.
با این سخن معلوم میشود که هر کسی نمیتواند دوست ما باشد بلکه باید دو شاخصه مهم داشته باشد. یکی اینکه ما را در نیکی کردن به دیگران یاری برساند (نه اینکه مانع بشود) و دوم اینکه ما را از دشمنی و کینه و ستم، دور نگه دارد.
نباید با هر کسی رابطه صمیمی و عاطفی برقرار کرد؛ زیرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر میگذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته (مثل خوشاخلاقی و ادب) برخوردار بودند ما هم یاد میگیریم که خوشاخلاق و باادب باشیم. و اگر برعکس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم این رفتارهای زشت، نفوذ میکند.
انسانها بدون اقوام و خویشان میتوانند به زندگی خود ادامه دهند ولی بدون دوست و همنشین، قادر به ادامه زندگی نیستند. دوست در زندگی هر یک از انسانها نقشهای بسیار متنوّعی بازی میکند، چنانکه جامعهشناسان همه بر این مطلب، اتفاق دارند که میزان تأثیرگذاری گروه همسالان بر افراد، بیشتر از دیگر گروههاست. به این ترتیب، لزوم دقت در انتخاب دوست برای ما روشن میگردد. پیامبر اکرم(ص) چهارده قرن پیش فرموده است: «دین هر شخص، متناسب با دوست اوست».(2)
پس معلوم شد که کارکرد دوستی با اشرار، ایجاد شر است. و این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیرد که افراد شرور، غالبا با ظاهری آرام و جذاب با انسان برخورد میکنند و مدّعی مرام و معرفت و... نیز هستند. لذا باید مراقب دوستی با چنین افرادی بود.
راه و روشی که دوست حسود برای اجرای هدف شومش دنبال میکند این است که با دوستان خود چنان برخورد صمیمی و عاطفی برقرار میکند که من و شما هرگز تصور نمیکنیم که این شخص، مخالف ماست. بلکه برعکس، تصور میکنیم که خیرخواه ماست، درحالیکه او دست اندرکارِ نفاق و دورویی است، تا بتواند مانع پیشرفت دوستش بشود.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «حسود، دوستیاش را در سخنانش ظاهر میکند و کینهاش را در اعمالش مخفی میسازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».(6)
از این کلام زیبا فهمیده میشود که دوست واقعی، بین گفتار و کردار و نیتش هیچ تناقضی مشاهده نمیشود؛ بلکه کردارش با گفتار وی موافق است و هرگز اهل نفاق نیست و هیچگاه در خیرخواهی برای دیگران، تردیدی به خود راه نمیدهد.
از دیدگاه امام صادق(علیه السلام) این سه گروه، اصلاً ادبیات دوستی و صمیمیت را نمیشناسند؛ چرا که آدم خیانتکار، اهل وفا نیست و دوستش را در مواقعی که نیاز به او دارد، تنها میگذارد. آدم ستمگر هم معنای دوستی را درک نکرده و به جای محبت واقعی همواره به دنبال ظلم و چپاول و بهرهکشی است. شخص سخنچین هم چون صحبتها و گفتگوهای دیگران را اینجا و آنجا بازگو میکند، از این کارش میفهمیم که سخنان و گفتگوهای مابین او و دوستش را نیز برای دیگران خواهد گفت و ابدا رازدار و امانتدار نیست و زیان دوستی با او، بیش از سود است.
افراد فرومایه و پست، پایبند به مسائل اخلاقی و انسانی نیستند و به هر کاری ـ حتی اگر گوهر انسانیشان را خوار سازد ـ تن میدهند. در نتیجه کسانی که با آنها همنشین باشند، هرگز به خوبیها گرایش پیدا نمیکنند؛ چون خودِ شخص فرومایه به دنبال نیکیها نیست و تنها به گذراندن زندگی و خوشیهای گذرا و منافع آنی فکر میکند. چنین افرادی، نهتنها اعتباری در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصیت فردی نیز خودکمبین و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام از همنشینی با آنها باید پرهیز شود.
این، قسمتی از صفات دوستان بد است، لذا میتوان صفات مقابل آن را از جمله صفات خوب و معیارهای دوست خوب دانست.
امّا نکتهای که باید متذکر آن بشویم این است که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که: «تنهایی، بهتر از همنشین بد است».(9) دوست بد آنقدر بر کالبد و شخصیت و روح انسان تأثیر میگذارد که پیامبر فرمودند: تنها باش؛ ولی دوست بد نداشته باش!
انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران است و همین خصلت است که او را از دیگر موجودات، متمایز میسازد ؛ اما باید توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشایست گرفتار شدن، مخرّب است و عامل سقوط انسان از جایگاه والای انسانیاش میشود. بدین ترتیب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگیرد. پس چه خوب است که جوانان، بیشترِ تلاش و همّتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.
امام علی(علیه السلام) به این نکته اشاره دارد و میفرماید: «آنگاه که کسی به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترک کرده است».(12)
پس یکی از عواملی که باعث کمرنگ شدن دوستیها میشود، پرخاشگری و دشنامگویی است که باید در میان دو دوست، وجود نداشته باشد.
کارکردهای منفی دوستان ناباب
1.از نظر فکری و عقیدتی: دوستانی که دارای افکار نامعقول و فرصتطلبانه و سطحی و یا عقاید ناصحیح و رشد نیافتهای هستند، دوستی با آنها، فکر و عقیده جوان را دچار تشویش و بیثباتی میکند و در او گرایشهای فکری ویرانگری به وجود میآورد.
2.از نظر اخلاقی: وجود غرایز در جوان و نشاط و توان زیاد وی از یک طرف و عدم ارضای بهموقع و صحیح آن غرایز از سویی، سبب میشود که یک عدّه دوستان ناباب به میدان بیایند تا جوان را از نظر اخلاقی به سمت و سوی مطلوب خود برند. لذا اولین راه برای حفظ خود، این است که از دوستی با چنین افرادی پرهیز کنیم و پیوسته به چارچوبهای قانونی ـ اخلاقی و علمی ـ عقلانی در ارضای غرایز، توجّه و پایبندی داشته باشیم. تقویت اراده و ایمان، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و عبادتهای جمعی، کار، ورزش، هنر و ازدواج، جوان را از افتادن به ورطه چنان دوستیهایی برکنار نگه میدارد.
3. بیهویتی و خودباختگی: یکی از آسیبهای عمدهای که جوانان را مورد تهدید قرار میدهد، خودباختگی یا احساس بیهویتی است. جوانان خودباخته، دیگر به فرهنگ و تمدن اصیل خود توجهّی ندارند و همه چیز را در فرهنگهای وارداتی میبینند. سرمایهداری جهانی، برای رسیدن به این هدف و جذب نخبگان و تصرّف بازارهای جهان سوم، دائما این فکر را تزریق میکند که جوانان برای پیشرفت خود باید به مظاهر غربی رو بیاورند. جوان آزاداندیش، برای حفظ باور و هویت خود، باید به توانایی خود ایمان داشته باشد و بداند که در سایه تلاش و کوشش خود و با بهرهگیری از سرمایههای علمی ـ فرهنگیِ جامعه خویش و با الگوگیری از پیشوایان خویش، خیلی بهتر میتواند در جهان پرآشوب کنونی، به ساحل آرامش، پیشرفت و خوشبختی دست یابد.
/س
جوان از روحیهای پاک و سرشار از زیبایی و مهربانی برخوردار است و این روحیه حسّاس او در رسیدن وی به اهداف خویش بسیار با ارزش است و نباید این روحیه، دچار آسیب یا خطر شود. یکی از این خطراتی که جوان را تهدید میکند، همنشین و رفیق بد است. جامعهپذیری، فرایندی است که در جریان آن، انسانها طی چندین سال و در سنین مختلف، الگوهایی را از یکدیگر یاد میگیرند.
بسیاری از الگوهای پذیرفته شده و مورد قبول جوانان، پیشنهادی از ناحیه دوستانشان است؛ زیرا جوانْ بیشتر به گروه همالان و همسالان خود بها میدهد تا به دیگران . لذا دوست و همنشین انسان میتواند آثار و کارکردهای مثبت و یا منفی بر شخص بگذارد و ما در این نوشتار به گوشهای از کارکردهای منفی و ویژگی های دوست بد خواهیم پرداخت.
رویکرد اسلام به دوستی
با این سخن معلوم میشود که هر کسی نمیتواند دوست ما باشد بلکه باید دو شاخصه مهم داشته باشد. یکی اینکه ما را در نیکی کردن به دیگران یاری برساند (نه اینکه مانع بشود) و دوم اینکه ما را از دشمنی و کینه و ستم، دور نگه دارد.
نباید با هر کسی رابطه صمیمی و عاطفی برقرار کرد؛ زیرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر میگذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته (مثل خوشاخلاقی و ادب) برخوردار بودند ما هم یاد میگیریم که خوشاخلاق و باادب باشیم. و اگر برعکس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم این رفتارهای زشت، نفوذ میکند.
انسانها بدون اقوام و خویشان میتوانند به زندگی خود ادامه دهند ولی بدون دوست و همنشین، قادر به ادامه زندگی نیستند. دوست در زندگی هر یک از انسانها نقشهای بسیار متنوّعی بازی میکند، چنانکه جامعهشناسان همه بر این مطلب، اتفاق دارند که میزان تأثیرگذاری گروه همسالان بر افراد، بیشتر از دیگر گروههاست. به این ترتیب، لزوم دقت در انتخاب دوست برای ما روشن میگردد. پیامبر اکرم(ص) چهارده قرن پیش فرموده است: «دین هر شخص، متناسب با دوست اوست».(2)
شناخت، عاملی مهم در دوستیابی
ویژگیهای دوست بد
1.نادان:
انسانهایی که از نظر فکری دچار ضعف هستند، چون معیارهای ثابت و صحیحی در زندگی خود ندارند، همواره دچار اشتباه میشوند. چنین افرادی هرگز صلاحیت لازم را برای دوستی ندارند؛ چون از روی نادانی به انسان ضربههای سختی میزنند که هرگز جبران شدنی نیست و یا جبران آن بسیار مشکل است. مولای متقیان علی(علیه السلام) میفرماید: «سزاوار است که مسلمان از برادری کردن با سه گروه اجتناب نماید: بیحیا، نادان و دروغگو».(4)2.شرور:
بعضی افراد را در جامعه میبینیم که اینها اصلاً فکر نمیکنند برای چه هدفی زندگی میکنند و در فکر زیبا زندگی کردن و سالم زیستن نیستند و همواره در صدد اذیت و آزار دیگراناند. چنین انسانهایی هرگز ویژگی دوست خوب را ندارند. در حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) آمده که: «مصاحبت و همنشینی با اشرار، موجب پیدایش شر میگردد».(5)پس معلوم شد که کارکرد دوستی با اشرار، ایجاد شر است. و این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیرد که افراد شرور، غالبا با ظاهری آرام و جذاب با انسان برخورد میکنند و مدّعی مرام و معرفت و... نیز هستند. لذا باید مراقب دوستی با چنین افرادی بود.
3.حسود:
از دوستی با افراد حسود باید اجتناب کرد؛ زیرا انسانهای حسود به دنبال این هستند که افراد و دوستان خود را از پیشرفت باز دارند و چنین افرادی هرگز خیر و خوبی را برای دوستان خود نمیخواهند بلکه به دنبال از بین بُردن خوبیها و یا جلوگیری از پیشرفت دوستان خود هستند.راه و روشی که دوست حسود برای اجرای هدف شومش دنبال میکند این است که با دوستان خود چنان برخورد صمیمی و عاطفی برقرار میکند که من و شما هرگز تصور نمیکنیم که این شخص، مخالف ماست. بلکه برعکس، تصور میکنیم که خیرخواه ماست، درحالیکه او دست اندرکارِ نفاق و دورویی است، تا بتواند مانع پیشرفت دوستش بشود.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «حسود، دوستیاش را در سخنانش ظاهر میکند و کینهاش را در اعمالش مخفی میسازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».(6)
از این کلام زیبا فهمیده میشود که دوست واقعی، بین گفتار و کردار و نیتش هیچ تناقضی مشاهده نمیشود؛ بلکه کردارش با گفتار وی موافق است و هرگز اهل نفاق نیست و هیچگاه در خیرخواهی برای دیگران، تردیدی به خود راه نمیدهد.
4. خیانت کننده، ستمگر و سخنچین
از دیدگاه امام صادق(علیه السلام) این سه گروه، اصلاً ادبیات دوستی و صمیمیت را نمیشناسند؛ چرا که آدم خیانتکار، اهل وفا نیست و دوستش را در مواقعی که نیاز به او دارد، تنها میگذارد. آدم ستمگر هم معنای دوستی را درک نکرده و به جای محبت واقعی همواره به دنبال ظلم و چپاول و بهرهکشی است. شخص سخنچین هم چون صحبتها و گفتگوهای دیگران را اینجا و آنجا بازگو میکند، از این کارش میفهمیم که سخنان و گفتگوهای مابین او و دوستش را نیز برای دیگران خواهد گفت و ابدا رازدار و امانتدار نیست و زیان دوستی با او، بیش از سود است.
5.افراد پست و کم اعتبار در جامعه
افراد فرومایه و پست، پایبند به مسائل اخلاقی و انسانی نیستند و به هر کاری ـ حتی اگر گوهر انسانیشان را خوار سازد ـ تن میدهند. در نتیجه کسانی که با آنها همنشین باشند، هرگز به خوبیها گرایش پیدا نمیکنند؛ چون خودِ شخص فرومایه به دنبال نیکیها نیست و تنها به گذراندن زندگی و خوشیهای گذرا و منافع آنی فکر میکند. چنین افرادی، نهتنها اعتباری در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصیت فردی نیز خودکمبین و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام از همنشینی با آنها باید پرهیز شود.
6.بازدارنده از خوبیها و سوق دهنده به زشتیها
این، قسمتی از صفات دوستان بد است، لذا میتوان صفات مقابل آن را از جمله صفات خوب و معیارهای دوست خوب دانست.
امّا نکتهای که باید متذکر آن بشویم این است که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که: «تنهایی، بهتر از همنشین بد است».(9) دوست بد آنقدر بر کالبد و شخصیت و روح انسان تأثیر میگذارد که پیامبر فرمودند: تنها باش؛ ولی دوست بد نداشته باش!
انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران است و همین خصلت است که او را از دیگر موجودات، متمایز میسازد ؛ اما باید توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشایست گرفتار شدن، مخرّب است و عامل سقوط انسان از جایگاه والای انسانیاش میشود. بدین ترتیب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگیرد. پس چه خوب است که جوانان، بیشترِ تلاش و همّتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.
راز بقای دوستیها
1.پرهیز از شوخی زیاد
2.دخالت و تجسّس نکردن در امور خصوصی دوستان
3.پرخاش نکردن
امام علی(علیه السلام) به این نکته اشاره دارد و میفرماید: «آنگاه که کسی به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترک کرده است».(12)
پس یکی از عواملی که باعث کمرنگ شدن دوستیها میشود، پرخاشگری و دشنامگویی است که باید در میان دو دوست، وجود نداشته باشد.
4. احترام و تواضع
کارکردهای منفی دوستان ناباب
1.از نظر فکری و عقیدتی: دوستانی که دارای افکار نامعقول و فرصتطلبانه و سطحی و یا عقاید ناصحیح و رشد نیافتهای هستند، دوستی با آنها، فکر و عقیده جوان را دچار تشویش و بیثباتی میکند و در او گرایشهای فکری ویرانگری به وجود میآورد.
2.از نظر اخلاقی: وجود غرایز در جوان و نشاط و توان زیاد وی از یک طرف و عدم ارضای بهموقع و صحیح آن غرایز از سویی، سبب میشود که یک عدّه دوستان ناباب به میدان بیایند تا جوان را از نظر اخلاقی به سمت و سوی مطلوب خود برند. لذا اولین راه برای حفظ خود، این است که از دوستی با چنین افرادی پرهیز کنیم و پیوسته به چارچوبهای قانونی ـ اخلاقی و علمی ـ عقلانی در ارضای غرایز، توجّه و پایبندی داشته باشیم. تقویت اراده و ایمان، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و عبادتهای جمعی، کار، ورزش، هنر و ازدواج، جوان را از افتادن به ورطه چنان دوستیهایی برکنار نگه میدارد.
3. بیهویتی و خودباختگی: یکی از آسیبهای عمدهای که جوانان را مورد تهدید قرار میدهد، خودباختگی یا احساس بیهویتی است. جوانان خودباخته، دیگر به فرهنگ و تمدن اصیل خود توجهّی ندارند و همه چیز را در فرهنگهای وارداتی میبینند. سرمایهداری جهانی، برای رسیدن به این هدف و جذب نخبگان و تصرّف بازارهای جهان سوم، دائما این فکر را تزریق میکند که جوانان برای پیشرفت خود باید به مظاهر غربی رو بیاورند. جوان آزاداندیش، برای حفظ باور و هویت خود، باید به توانایی خود ایمان داشته باشد و بداند که در سایه تلاش و کوشش خود و با بهرهگیری از سرمایههای علمی ـ فرهنگیِ جامعه خویش و با الگوگیری از پیشوایان خویش، خیلی بهتر میتواند در جهان پرآشوب کنونی، به ساحل آرامش، پیشرفت و خوشبختی دست یابد.
پي نوشت :
1ـ 12 . میزان الحکمة، حدیث 10311، 10221، 10321، 234، 10252، 3916، 10262، 10275، 10235، 18895، 10299، 10291 .
/س
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}