نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)

 
سگي با تکه گوشتي در دهان، از رودخانه‌اي مي‌گذشت. او با ديدن عکس خودش در آب تصوّر کرد سگ ديگري را با تکه گوشت بزرگ‌تري مي‌بيند. بنابراين تکه گوشتي را که در دهان داشت رها کرد و براي گرفتن تکه گوشت سگ ديگر به داخل آب پريد. نتيجه معلوم است، سگ هر دو تکه گوشت را از دست داد. او نه‌تنها نتوانست تکه گوشت ديگر را که وجود واقعي نداشت به چنگ بياورد؛ بلکه تکه گوشت خودش را هم که آب برده بود، از دست داد.
اين حکايت عاقبت کساني را نشان مي‌دهد که هميشه بيش‌تر از آن‌چه دارند، مي‌خواهند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.