نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)

 
سگي غافلگير، مردم را گاز مي‌گرفت. صاحب سگ براي خبر کردن مردم زنگوله‌اي به گردن او آويخت. پس از آن‌ سگ در حالي که زنگوله‌اش را تکان مي‌داد، توي بازار مي‌گشت و خودنمايي مي‌کرد. روزي سگي پير به او گفت: «براي چه اين‌قدر خودت را گرفته‌اي؟ اين زنگوله را براي رفتار خوشت به تو نداده‌اند. اين زنگوله را براي آشکار کردن خوي زشتي که با چنان مهارتي پنهان کرده بودي به گردن تو آويخته‌اند.»
لاف‌هاي افراد دو رو فقط پليدي‌هاي‌شان را آشکار مي‌کند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.