نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
زنبوران عسل از انسان‌ها که خود را مالک عسل آن‌ها مي‌دانستند، ناراحت بودند. آن‌ها نزد زئوس رفتند و از او خواستند قدرتي در نيش‌شان بگذارد تا هر کس به کندوي‌شان نزديک شد بر اثر نيش‌شان بميرد. زئوس از بدانديشي آن‌ها بسيار ناراحت شد. او نه‌تنها آن‌ها را پس از نيش زدن به از دست دادن نيش‌شان؛ بلکه به از دست دادن جان‌شان نيز محکوم کرد.
اين حکايت از کساني حرف مي‌زند که مي‌خواهند هر طور شده،‌ حتّي به بهاي جان خود، به بدانديشي‌هاي خود برسند.
منبع مقاله:
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.