نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)

 
هرکول (1) از کوره‌راهي مي‌گذشت که چشمش به چيزي شبيه سيب افتاد. او پايش را روي آن‌چه ديده بود، گذاشت تا آن را له کند، امّا آن‌چه زير پايش بود، دو برابر قبل بزرگ شد. هرکول با پا و سپس با چماق خود محکم‌تر از پيش روي آن کوبيد، امّا آن‌چه را که با چماقش کوبيده بود چنان بزرگ شد که راه را بند آورد. هرکول چماقش را کناري انداخت و حيرت‌زده به تماشا ايستاد.
آن‌گاه آتنا (2)‌ ظاهر شد و به هرکول گفت: «همين است، بردار. آن‌چه زير پا و چماق خود کوبيدي، روح جنگ و ستيز است. تا وقتي کسي آن را تحريک نکرده است، همان‌گونه که بوده است، مي‌ماند. امّا وقتي کسي با آن جنگيد، مي‌بيني که چگونه بزرگ مي‌شود و همه‌جا را مي‌گيرد.»
به روشني آشکار است که عامل همه‌ي زيان‌ها و آسيب‌ها، جنگ و دعواست.

پي‌نوشت‌ها:

1. Heracles؛ قهرماني اسطوره‌اي از قهرمانان يونان که به قدرت بدني شهرت داشت و خان‌هاي دوازده‌گانه‌ي او مشهور است- م.
2. Athena؛ يکي ديگر از خدايان اساطير يونان- م.

منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.