نقش سپاه در مبارزه با ضد انقلاب
نقش سپاه در مبارزه با ضد انقلاب
چكيده
كليد واژه ها: سپاه ، ضد انقلاب ، غائله ، كودتا، فتنه ، اشرار، ترور و شورش
مقدمه
بـا نـصـرت خـداونـد، حـمايت ها و رهبرى امام خمينى (ره )، روحيه انقلابى و شهادت طلبى پـاسداران و برخوردار شدن سپاه از حمايت ملت و جذب عناصر انقلابى و با ايمان ، به سرعت سپاه آماده مقابله با حوادث و بحران هايى شد كه در مسير انقلاب به وجود آمد. سپاه در حـوادثـى مـثـل بـحـران كـردسـتـان ، ترورهاى كور خيابانى منافقين ، درگيرى تركمن صـحـرا، كـشـف كـودتـاى نـوژه و... كه با تحريك دشمنان داخلى و خارجى دامن زده مى شد فـعـالانه حضور يافت و با تقديم شهدا و جانبازان بسيارى از اسلام و انقلاب پاسدارى نمود.
در زمـانـى كـه كشور نياز مبرم به امور امنيتى داشت و نظام فاقد سازمان امنيتى بود سپاه با كمترين بودجه و امكانات و با بيشترين انگيزه و اعتقاد، مرزبانى صادق و لايق براى انـقـلاب و كشور شد. سپاه در كشف خانه هاى تيمى منافقين ، چريك هاى فدايى خلق ، حزب توده ، گروه فرقان و ديگر گروه هاى محارب نقش اصلى داشت و آنها را متلاشى كرد به گـونـه اى كـه وجـود كـشـور و وجود انقلاب متكى بر وجود سپاه گرديد تا جايى كه امام راحل فرمودند: اگر سپاه نبود كشور هم نبود.(1)
خدمات ارزنده به انقلاب و كشور و بازگشت امنيت و آرامش به بهاى رشادت ها و فداكارى هـاى بـسـيـار و كـشـف و خـنـثـى سـازى دهـهـا تـوطـئه بـزرگ و كـوچـك تـوسـط سـپـاه در اوايـل انـقـلاب بـاعث گرديد كه حضرت امام در پيامى ضمن يادآورى رشادت و ايثارگرى پاسداران ، آنها را موجب سرافرازى امت اسلامى بدانند در قسمتى از پيام امام آمده است .
تـوجـه بـه كـارآمـدى امـنـيـتـى و اطـلاعـاتى اين جوانان گمنام پاسدار و بسيج و كميته و دادسـتـانـى و ديگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خيانتكار حزب توده كه چـون مـار پـر خـط و خـال در بـراندازى اسلام فعاليت منافقانه داشتند... جوانان ارجمند و عـزيـز مـا در جـبـهـه هـاى داخـلى از عـمـق جنگلهاى وسيع تا بيغوله ها و پناهگاه هاى بزرگ منحرفان غافل از خدا از دمكرات و كومله تا منافقين و فدايى خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان و ساير گروهك هاى كوچك و بزرگ را با فداكارى ها و خداطلبى ها آن چنان قلع و قمع كردند كه دنيا را با همه دشمنى ها كه دارند به اعجاب و تحيّر درآوردند.(2)
اقدامات سپاه پاسداران در برخورد با ضد انقلاب داخلى و خارجى داراى پرونده اى زرين و قـطـور اسـت كه در اين مقاله به گوشه اى از آنها، آن هم فقط ضد انقلاب داخلى اشاره مى گردد. اما در ابتدا وظايف سپاه در قانون اساسى و اساسنامه سپاه بيان مى شود.
سپاه در قانون اساسى
سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى كـه در نـخـسـتـيـن روزهـاى پـيـروزى ايـن انـقـلاب تشكيل شد، براى ادامه نقش خود در نگهبانى از انقلاب و دستآوردهاى آن پا برجا مى ماند. حدود وظايف و قلمرو مسئوليت اين سپاه در رابطه با وظايف و قلمرو مسئوليت نيروهاى مسلح ديـگـر بـا تـاءكـيـد بر همكارى و هماهنگى برادرانه ميان آنها به وسيله قانون تعيين مى شود.(3)
سپاه در اساسنامه
سپاه به مجموعه فرماندهى كل ، ستاد مشترك سپاه ، نيروى زمينى ، نيروى هوايى ، نيروى دريـايـى ، نـيـروى مـقـاومـت بـسـيج و نيروى قدس و سازمانهاى وابسته به آنها اطلاق مى گردد.(5)
مأموريت هاى سپاه در اساسنامه
الف . مبارزه قانونى با عوامل و جريان هايى كه در صدد خرابكارى ، براندازى جمهورى اسلامى و يا اقدام عليه انقلاب مى باشند.
ب . مـبـارزه قـانونى با عواملى كه با توسل به قوه قهريه در صدد نفى حاكميت قوانين جمهورى اسلامى باشند.
ج . اقدام همانند ديگر نيروهاى انتظامى در جهت خلع سلاح كسانى كه بدون مجوز قانونى اسلحه و مهمات حمل و نگهدارى مى نمايند.
د. هـمـكـارى بـا ارگـان اطـلاعـاتـى كـل كـشـور طـبـق قانونى كه به تصويب مجلس خواهد رسيد.(6)
بر اساس بندهاى اول و دوم از ماءموريت هاى مصرح در اساسنامه ، سپاه موظف به مقابله با تـمـامـى احـزاب ، گروهها و جريان هايى مى باشد كه در صدد خرابكارى ، براندازى و نـفى حاكميت دينى هستند. در اين بخش از ذكر وظايف و ماءموريت ها، هيچ تصريحى نشده كه اقـدام سـپـاه بـايـد نـظـامـى بـاشد چرا كه روش هايى كه امروزه براى براندازى و نفى حـاكـمـيـت ديـنى در دستور كار برخى از احزاب ، گروهها و جريان هاى سياسى قرار دارد صـرفـا مـاهـيـت نـظـامـى نـدارد. وظـيـفـه سـپـاه مـقـابـله بـا تـهـديـد عـليـه انـقـلاب اسـت . حـال فرقى نمى كند كه اين تهديد چه ماهيتى دارد بنابراين سپاه بايد از تمامى ساز و كـارهـاى لازم بـراى مـقـابـله بـا هـر نـوع تهديدى چه نظامى و چه غير نظامى برخوردار بـاشـد. بـنـابـرايـن مـقـابـله بـا كـسـانـى كـه زمـيـنه هاى آشوب ، بحران سازى و ايجاد نارضايتى در جامعه را ايجاد مى كنند، جزو وظايف سپاه است و سپاه بايد همواره علاوه بر تـقـويـت بـعـد نـظـامـى در ابـعـاد مـخـتـلف امـنـيـتـى ، اطـلاعـاتـى و فـرهـنـگـى آمـادگـى كامل مقابله با تهديد را داشته باشد.(7)
بـه هـمين جهت پس از پيروزى انقلاب اسلامى ماءموريت هاى متنوع و متعددى از جمله سركوب ضـد انـقـلاب اعـم از وابـستگان رژيم شاه و گروهك هاى ضد انقلاب ، خنثى كردن كودتا، سـركـوب گـروهـهـا و افراد تجزيه طلب قومى و منطقه اى و مقابله با رژيم متجاوز بعث بـه عهده سپاه گذاشته شد. سپاه نيز موفق گرديده تاكنون تمام گروهها و گروهك هاى ضـد انـقـلاب را سـركوب كرده ، نظم و امنيت را به كشور بازگرداند؛ به گونه اى كه همه مردم ايران از مركز تا نقاط دوردست كشور امنيت و آرامش خاطر داشته باشند.(8)
1. سركوب اشرار در خوزستان
به فاصله اندكى پس از طرح شعارهاى ناسيوناليستى مبنى بر تدريس زبان عربى ، انتشار روزنامه به زبان عربى ، پخش برنامه هاى راديو تلويزيون به زبان عربى و اخـتـصـاص قسمتى از درآمد نفت براى صرف در خوزستان وارد فاز نظامى شدند(9) و بـا تـظـاهـرات مـسـلحـانـه ، حـمـله مـسلحانه به مقرهاى سپاه و كميته و حمله به بعضى از مـنـازل افـراد سرشناس باعث رعب و وحشت در منطقه گرديدند. شدت بحران به حدى بود كـه امـام خـمـينى (ره ) در پيامى از ارتش و سپاه خواستند كه هماهنگ باشند و در سركوبى اشرار و پاكسازى مناطق به خصوص كردستان و خوزستان همكارى كنند.(10)
حـمـايـت عـراق از ضـد انـقـلاب به حدّى گسترده بود كه به گفته يكى از مسئولين سپاه خـرمـشـهـر، طـى دو سـه روز درگـيـرى ، عـراق بـيـن بـيـست تا سى هزار اسلحه بين ضد انقلابيون پخش كرد.(11)
سـرانـجام در خرداد 58 با ورود تعدادى از پاسداران سپاه تهران براى كمك به سپاهيان خـرمـشـهـر و آبـادان و با فرماندهى شهيد جهان آرا ضد انقلاب مسلح تسليم و پايگاههاى آنـهـا سـقـوط كـرد و شـيـخ شـبـيـر بـه دسـتـور امـام بـه قـم مـنـتـقـل گرديد. با از بين رفتن محوريت شيخ شبير پايان قطعى حضور و فعاليت آشكار ضد انقلاب وابسته به عراق در خوزستان فرا رسيد به گونه اى كه هيچ اثر اجتماعى از آنها بر جاى نماند.
2. غائله كردستان
حمله به پادگان هاى نظامى ، كمين و كاشت مين در سر راه نيروهاى نظامى ، ترور و ارعاب افراد بومى و غير بومى ، مصادره و به آتش كشيدن امكانات دولتى و گرفتن ماليات از مردم و... از جمله اقدامات حزب دمكرات بود.
جنايات حزب دمكرات و اشرار در كردستان به حدى وحشتناك و غم انگيز بود كه قلب امام را به درد آورد، به گونه اى كه آن حضرت از تاريخ 27/5/58 لغايت 16/6/58 يعنى طى 20 روز 24 حكم ، پيام و سخنرانى مربوط به كردستان داشتند. چنين اتفاقى حتى در طـول جـنـگ واقـع نـشـد. حـضـرت امـام در ايـن پـيـام هـا وارد جزئيات مى شوند: ((اينها سر پـاسـدارهـا را بـريدند، زن هاى مردم را به گروگان بردند، دست رنج مردم را به آتش كـشيدند.)) سپس از آنها به عنوان اشرار، خرابكار، مفسد، خيانتكار نام برده و در پيام هاى مختلف از قواى انتظامى مى خواهند كه هر چه سريع تر به اين غائله پايان دهند و آنها را قلع و قمع نمايند(12)
بـه قـواى انتظاميه و سپاه پاسداران دستور اكيد داده ام كه غائله كردستان را ختم نموده و مـردم شـريـف آن مـنطقه را از دست ضد انقلابيون نجات دهند، پاسداران انقلاب در هر محلى هـسـتـنـد بـه مـقـدار كـافـى بـه طـرف سـنـنـدج و كـردسـتـان بـا پل هوايى بسيج شوند و با شدت تمام اشرار را سركوب نمايند.(13)
هـر چـنـد نـقـش ديـگـر ارگـان هـا و نـهـادهـا در حـل بـحـران كـردسـتـان قابل ستايش است ، ولى همگان اعتراف دارند كه اقدامات نظامى ، فرهنگى ، اجتماعى سپاه در قالب قرارگاه رمضان و تقديم هزاران شهيد و جانباز طى يك دهه و فداكارى سرداران شـهـيـدى همانند بروجردى ، كاظمى ، كاوه ، همّت و امثالهم باعث گرديد كردستان در دامان جمهورى اسلامى باقى بماند.
بـسـيـارى از محققان ، شورش كردستان ايران را از جمله شورش هاى طولانى و منحصر به فـرد قـرن بـيـسـتـم مـى دانـنـد زيـرا ايـن شـورش يـك دهـه طـول كـشيد و از شهرها شروع و به مناطق روستايى كشيده شد. و در آن نيروهاى سپاه بر خـلاف رويه مرسوم مقابله با شورش هاى شهرى و روستايى تمام تلاش خود را به كار بستند كه آسيبى به مردم و اماكن مسكونى نرسد.
سپاه پاسداران طى يك دهه عمليات روانى ضد شورشگرى دريافته بود كه در صورت سلب حمايت افراد اغفال شده از شورش گران آنها قادر به مقاومت طولانى در برابر نظام نـخـواهـند بود لذا براى رسيدن به اين هدف دست به روشنگرى عليه احزابى زد كه در كـردسـتـان فعال بودند و داعيه خودمختارى داشتند و اهداف شوم آنها را بر ملا نمود. سپاه در فـرآيـنـد روشـنـگـرى خـود از طـريق اعلاميه ، راديو، بالگرد، شعارنويسى بر در و ديـوار، پـوسـتر، روزنامه ، تريبون هاى نماز جمعه و مدرسه و نوار كوشيد تا به مردم كـُرد تـفهيم نمايد كه دمكرات و كومله و ساير نيروهاى بيگانه مزدورانى هستند كه براى رضايت استكبار حاضرند دست به هر جنايتى بزنند.(14)
هـم زمـان سـپـاه از طـريـق دعوت به تسليم شورشگران ، دست به افشاگرى سران ضد انـقـلاب زد و بـا افـشـاگـرى مـاهـيـت آنـهـا از طـريـق بـرگـزارى مـيتينگ هاى مردمى كه با افـشـاگرى تصويرى و راهپيمايى تسليمى ها همراه بود، موفق گرديد نگرش مردم كُرد بـه نـظـام را تغيير داده ، روحيه ضد انقلابيون را تضعيف نمايد و روحيه نيروهاى بومى مـنـطـقه را نسبت به نظام تقويت و بازسازى كند و سران گروههاى ضد انقلاب را ترغيب به تسليم نمايد.
بـررسـى فـرمـانـدهان ، انديشمندان و صاحب نظران كرد حاكى از آن است كه سپاه با يك بـرنـامـه كامل و جامع كه با روش هاى مختلف و با مخاطبان گوناگون و زياد طى يك دهه در كردستان اجرا نمود، موفق گرديد شورشگران را وادار به تسليم نموده ، هزاران نفر را جذب سپاه نمايد و در نتيجه انشعابات پى در پى در گروههاى ضد انقلاب بوجود آمد بـه گـونـه اى كـه نـتـوانـستند بحرانى ديگر ايجاد كنند ضمن اينكه عمليات روشنگرى سـپـاه بـازگشت مردم ، نخبگان و اعضاى گروههاى شورش گر را به دامان نظام جمهورى اسلامى به همراه داشت .(15)
3. شورش نيروهاى چپ در تركمن صحرا
بـه دنـبـال ايـن اقدامات هياءت اعزامى از وزارت كشور دستور سركوبى توطئه گران را صادر كرد در پى صدور اين فرمان نيروهاى ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى وارد عـمـل شـدنـد و در نـتـيـجـه 70 تن از چريك هاى فدايى خلق در حين درگيرى با پاسداران دستگير شدند.(16)
فاجعه گنبد به حدى بى سابقه و تكان دهنده بود كه به هنگام ديدار پاسداران انقلاب اسـلامى گنبد و عده اى از مردم اين شهر با امام خمينى (ره ) مادرى از ميان جمعيت بلند شد و گـوشـه اى از جـنـايـت هاى وحشتناك گروهك ها را بيان نمود و در پايان اين گونه گفت : ((اى رهـبـر مـن شـرم دارم كه مادرى با گريه مى گفت در جلوى روى من اين گروه جنايتكار به دخترم تجاوز كرده و سر از بدن او جدا كردند!))(17)
در همين ديدار امام ضمن مفسد خواندن عناصر خلق تركمن مقابله با آنها را واجب دانسته و در پايان فرمودند:
امـيـدوارم كـه ان شـاء الله امـنـيـت آنـجـا [گنبد كاووس ] برقرار بشود و شما با برادران سـربـازتـان و بـا بـرادران پـاسـدارتـان با هم دست به هم بدهيد و اين اشرار را از آن ناحيه عقب بزنيد.(18)
بـا رهـنـمـودهـاى امام راحل ، نيروهاى سپاه به تدريج در مراكز حسّاس شهر مستقر شدند و هـواداران انـقلاب ساكن گنبد نيز با بستن سنگر در محله هاى خود، آماده كمك به پاسداران شـدنـد. درگيرى هاى شديد آغاز شد. در اين درگيرى ها، فرمانده سپاه گنبد و تعدادى از بـرادران سـپـاه به شهادت رسيدند، ولى شهر از تصرف ضد انقلاب خارج شد و آخرين سنگرهاى آنها سقوط كرد و به اين ترتيب غائله گنبد پايان يافت .(19)
4. كودتاى نافرجام نوژه
ايده كودتا به عنوان روشى براى براندازى نظام جمهورى اسلامى در بهار 58 توسط بـرخـى از افـسـران سـلطـنـت طـلب بـا حـمـايـت آمـريـكـا شكل گرفت . بعد از اشغال سفارت آمريكا در پاييز 58 توسط دانشجويان پيرو خط امام و سـپـس حـمـله نـافـرجـام آمريكا براى آزادى گروگان ها و شكست در صحراى طبس ، طرح كـودتـا بـا جـدّيـت بـيـشـتـرى دنـبـال شـد. سـازمـانـدهـى كـودتـا بـه شـكـل بـسـيار ماهرانه اى صورت پذيرفته بود. كودتاگران علاوه بر جذب تعدادى از نـظـامـيـان و گـروه هـاى سـيـاسـى داخلى از حمايت آمريكا، انگليس و عراق و از سازمان هاى جاسوسى معروف دنيا برخوردار بودند.
از نظر كودتاگران فتح تهران مساوى با پيروزى در سراسر ايران تلقى مى شد و با تـوجـه به ارتباط كودتاگران با پايگاه نوژه و نزديكى به تهران ، كودتا از همدان كـليـد مـى خـورد. بـراى شروع عمليات 53 فروند هواپيماى جنگى در نظر گرفته شده بـود. جـالب اسـت كـه با هماهنگى هاى انجام شده با عراق با اينكه هنوز جنگ تحميلى به طـور رسـمـى آغـاز نـشـده بـود مـقـرر گرديده بود كه عراق حملات هوايى و زمينى خود را افـزايـش دهـد و كـودتـاگـران به بهانه مقابله با دشمن هواپيماهاى زيادى را مجهز كرده بـودنـد كـه امـرى طـبيعى جلوه مى كرد؛ به خصوص كه پايگاه نوژه نزديك ترين نقطه بـه دشـمـن نـيـز بـود. اهـداف تـعـيـيـن شـده بـراى بمباران ، بيت حضرت امام ، فرودگاه مهرآباد، نخست وزيرى ، ستاد مركزى سپاه ، پادگان امام حسين (ع ) و... بود.(20)
اشـغـال راديـو تلويزيون و ايجاد رعب و وحشت و خواندن پيام هاى سيد كاظم شريعتمدارى مبنى بر تاءييد كودتا و دعوت مردم به آرامش مرحله بعدى بود. پس از آن شوراى نظامى تشكيل و شرايط براى بازگشت بختيار به عنوان نخست وزير كودتا فراهم مى شد.
قـريـب بـه دو مـاه پـيـش از كـودتـا، واحـد اطـلاعـات سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامى از كـانـال هـاى گـونـاگـون از وجـود يـك كـودتـاى در حـال تـحـقـق آگـاهـى يـافـتـه بـود. فـعـاليـت هـاى شـهـيـد مـحـمـد اسـمـاعـيـل قـربـانى اصل ، تنها شهيد عمليات خنثى سازى كودتا و برخى گزارش ها از انـجـمـن اسـلامـى نيروى هوايى باعث اين آگاهى شده بود. لذا از همان زمان ستادى مركب از واحـد اطـلاعـات سـپـاه ، گـروه مـهـنـدسـى ، انـجـمـن اسـلامـى نـيـروى هـوايـى و تعدادى از پـرسـنـل مـومـن ارتـش بـه نـام سـتـاد خـنـثـى سـازى كـودتـا شـكل گرفت . البته افشاى كودتا توسط يكى از خلبانان و يكى از درجه دارانِ كودتا نيز فوق العاده موثر بود. به هر حال در شب وقوع كودتا يعنى 18/4/59 تعداد زيادى از كودتاگران توسط سپاه پاسداران و بقيه دست اندركاران دستگير و تعدادى نيز به خارج از كشور فرار نمودند و كودتا نافرجام ماند.(21)
5. كودتاى قطب زاده
بـا تـوجـه بـه اينكه در آن تاريخ كشور داراى وزارت اطلاعات نبود، واحد اطلاعات سپاه پـاسـداران پـيگير جريان قطب زاده گرديد كه با همكارى نظاميان متعهد موفق گرديد با تعقيب و مراقبت از آقاى قطب زاده و در حدود يكسال و نيم فعاليت اطلاعاتى ، اين توطئه را خـنـثـى و بـرگ زريـن ديـگـرى به پرونده سپاه بيفزايد. كشف اين توطئه شوم رسوايى شـريعتمدارى را نيز به دنبال داشت به گونه اى كه مردم با راهپيمايى ، مراكز مربوط بـه شـريـعـتمدارى را به تصرف درآوردند و در نهايت جامعه مدرسين حوزه علميه قم از او سلب صلاحيت مرجعيّت نمود.(23)
6. سازمان مجاهدين خلق (منافقين )
اعـضـاى سـازمـان به دليل ضعف شديد اخلاقى و دورى از مبانى اسلامى و حتى عدم رعايت اصـول مـتعارف در برخوردهاى انسانى و اجتماعى و نيز محور كردن سازمان و معيار و ملاك قـرار دادن آن بـراى انـطـباق حق و باطل از افرادى مسلمان و مبارز، افرادى بى اعتقاد، بى اعـتـنا به اصول انسانى ، اجتماعى و اخلاقى تربيت كردند كه دست به جنايت هايى زدند كه در تاريخ سازمان هاى سياسى و مبارز كم نظير يا بى نظير بود.(25)
مجاهدين خلق در ابتداى انقلاب چنين تصور مى كردند كه به زودى قدرت را در دست خواهند گـرفـت بـه هـمـيـن جـهـت مـسـعـود رجوى كانديداى رياست جمهورى شد و تعدادى از اعضاى سـازمـان نـيـز كـانـديـداى نـمـايـنـدگـى مجلس شدند كه كانديدايى رجوى براى رياست جـمـهـورى تـوسـط امـام رد شد و هيچ كدام از كانديداهاى سازمان نيز نتوانستند وارد مجلس گردند.
دسـتـگـيـرى محمدرضا سعادتى عضو سرشناس و با سابقه سازمان به هنگام جاسوسى بـراى شـوروى توسط سپاه پاسداران در اردى بهشت 58 موضع واقعى سازمان با نظام جـمهورى اسلامى را مشخص كرد و مسئولان سياسى ـ امنيتى نظامى را هشيار كرد كه سازمان را نامحرم تلقى كنند.(26)
بـا روى كـار آمـدن بـنـى صـدر به عنوان رئيس جمهور آنها به اين نتيجه رسيدند كه با تـوجـه به هماهنگى هاى به عمل آمده سازمان با بنى صدر و امكان دست يابى به كانون هـاى قـدرت ، دسـت يـازيـدن بـه راه حـل نظامى براى رسيدن به قدرت حركتى زودرس و اقدامى شتاب زده قلمداد مى گردد.(27)
با كنار گذاشتن بنى صدر از فرماندهى كل قوا توسط امام و اعلام عدم كفايت سياسى او بـراى ريـاسـت جـمـهـورى در مـجـلس ، بـه يـكـبـاره تـمـام آمـال و آرزوهـاى منافقين بر باد رفت . آنها در يك اقدام شتاب زده در اواخر خرداد 60 عليه نـظـام اعـلام جـنـگ مـسـلحانه نمودند. با شروع جنگ صدها نفر از سپاهيان ، بسيجيان ، مردم حزب اللهى كوچه و بازار به وسيله ترورهاى كور و انفجار توسط منافقين به شهادت رسـيـدنـد. مـنـافـقين همچنين با انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى و نخست وزيرى ، رئيس ديـوان عـالى كـشـور، رئيس جمهور، نخست وزير، تعدادى از وزرا، نمايندگان مجلس و دهها نفر از مسئولين نظام و ائمه جمعه استان ها را به شهادت رساندند.(28)
طـبـق مـدارك مـنـتـشـر شـده ، مـنـافـقـيـن در طـول سال 1360 در مجموع 719 عمليات داشتند كه 338 نفر از مردم عزيز كشور توسط آنها بـه شـهـادت رسـيـدنـد. بـيـش از 34 عمليات انجام شده تروريستى در مورد مردم كوچه و بازار و 14 بقيه متوجه نيروهاى رسمى سپاه ، كميته و روحانيان بوده است .(29)
مـقابله با ترورها و شناسايى عوامل تروريست به عهده سپاه و بسيج بود، اطلاعات سپاه مـوفـق شـد بـا سـازماندهى نيروها عليه ضد انقلاب مسلح در كليه شهرستان ها در قالب واحـدهـاى رزمى بر حوادث و رويدادها و اخبار درونى گروه ها تسلط پيدا كرده و با بهره گيرى از سرعت عمل و انعطاف كافى با همكارى نهادها به خصوص كميته و دادستانى نقش ويژه اى در مبارزه با تروريسم ايفا نمايد.
در تـاريخ 19/11/60 بر اساس طرح هماهنگ اطلاعات سپاه پاسداران و دادستانى انقلاب بـا شـنـاسايى رده هاى اطلاعاتى و عمليات منظم تعقيب و مراقبت ، پايگاه مركزيت سازمان در شـمـال تـهـران نـابـود شـد در ايـن عـمـليـات مـوسـى خيابانى مرد شماره 2 سازمان و مسئول اصلى ترورها در كشور و اشرف ربيعى همسر رجوى به همراه 18 نفر ديگر از رده هـاى بـالاى سـازمـان كشته شدند. اين ضربه بسيار مهم باعث پاره شدن اتصالات بخش هاى نظامى ، اجتماعى و روابط سازمان شد.(30)
تمركز دو سيستم هماهنگ الكترونيك و انسانى توسط اطلاعات سپاه و نهادهاى امنيتى ديگر باعث شد در مدت كوتاهى خانه هاى تيمى كه ستون فقرات تشكيلات ترور بودند كشف و تـمـام افـراد مستقر در آنها كشته ، زخمى و دستگير گردند به گونه اى كه سبحانى از مـسـئولان امـنـيـتـى سـازمـان مـى گـويـد بـه دنـبـال ضربه 19 بهمن 60 با ضربه هاى سـراسـرى و هـمـزمـان رژيـم در ارديـبـهشت 61 بيش از 80 درصد كادر و مسئولين سازمان دسـتـگـيـر يا در درگيرى ها كشته شدند و كليه ارتباطات تشكيلاتى اعضاى سازمان با يكديگر از هم پاشيده شد.(31)
در ايـن شـرايـط كـه حـتـى كـمـتـريـن تـحـرك نـيـز بـراى نيروهاى سازمان طاقت فرسا و خـطـرآفـريـن شـده بـود مـشـى خروج از كشور برگزيده شد و دستور عقب نشينى كادرها، اعضاى واحدهاى عملياتى و سمپات هاى باقى مانده در ايران صادر گرديد كه تعدادى از آنها نيز به هنگام خروج از كشور توسط سپاه و دادستانى دستگير شدند.
پـس از نـاكـامـى مـنـافـقين در داخل كشور آنها با توجه به ارتباطاتى كه قبلا با دولت بـعـثـى عـراق داشـتـنـد، بـه عـراق ، دشـمـن در حـال جـنـگ بـا ايران پناهنده شدند. آنان در طول دفاع ملت ايران ، چه خيانت ها و جنايت هايى كه عليه ايران مرتكب نشدند. رژيم بعث نـيـز از آنـهـا مـى خـواسـت كـه گـاه بـه گاه عمليات نظامى عليه جمهورى اسلامى داشته باشند. ولى پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهورى اسلامى ، رژيم بعث چون خود نـمـى تـوانـسـت مستقيما تجاوز جديدى به خاك ايران داشته باشد، درصدد برآمد در فاز جديد جنگ با استفاده از نيروى منافقين اقداماتى شبيه آنچه كه قرارگاه رمضان در جنگ در داخل خاك عراق انجام مى داد، صورت دهد.
مـحـمـود عـطـايـى از اعـضـاى مـركـزيـت سـازمـان و فـرمـانـده مـحـور پـنـجـم و مـسـئول تـسـخير تهران در يك نشست توجيهى براى شركت كنندگان در جنگ در رابطه با انـجـام عـمليات گفت : ((مسعود مى گويد كه صاحب خانه به ما فشار مى آورد و اين فشار صاحب خانه را نبايد غير دوستانه تلقى كرد.))(32)
در اين عمليات كه نام آن فروغ جاويدان بود، منافقين با 25 تيپ 200 نفره كه از اعضاى مـنافقين در كشورهاى گوناگون دنيا فراخوان شده بودند، با تجهيزات پيشرفته و با حـمـايـت و پـشـتـيـبـانـى تسليحاتى ـ لجستكى و هوايى دشمن بعثى ، براى ساقط نمودن جـمـهـورى اسـلامـى (!) وارد ايران شدند. مراكزى كه قرار بود در مسير عمليات در استان هاى كرمانشاه ، همدان ، قزوين مورد ضربه منافقين قرار گيرد عبارت بود از كليه مراكز سپاه ، كميته ، ارتش و مراكزى كه به نوعى به نيروهاى مسلح مربوط بودند. در تهران نيز مقرر شده بود بيت حضرت امام ، ساختمان هاى مجلس ، رياست جمهورى ، نخست وزيرى ، راديـو تـلويـزيـون ، سـتـاد مـركـزى سپاه ، كميته مركزى و ساير مراكز مهم نظام مورد ضـربـه قـرار گـيرد. برنامه زمان بندى شده از زمان حركت تا تصرف تهران نيز 24 ساعت پيش بينى شده بود.(33)
مـجـموع نيروهاى سازماندهى شده منافقينى كه وارد ايران شدند 4536 نفر بودند كه در گـردنـه حـسن آباد (بين اسلام آباد و كرمانشاه ) با نيروهاى سپاه و بسيج درگير شدند. در ايـن عـمـليـات غـرورآفـريـن كـه بـا حـمـايـت نـيـروى هوايى ارتش و هوانيروز صورت پـذيـرفـت رزمـنـدگـان اسـلام مـوفق شدند 2536 نفر از منافقين را در ميدان جنگ به هلاكت بـرسـانـنـد و نـزديك به 1000 نفر از آنها را مجروح سازند.(34) اقدام سپاه در عمليات مـرصاد عليه منافقين باعث اختلاف شديد در ميان كادر رهبرى ، اختلافات درون سازمانى و در نتيجه باعث فروپاشى كامل آنها در جهان گرديد به گونه اى كه آنها از آن به بعد تاكنون نتوانسته اند به انسجام قبلى خود بازگردند.
عـلاوه بـر مـواردى كه در اين مقاله به آنها اشاره گرديد سپاه غائله ها، فتنه ها و توطئه هـاى رنـگارنگ ديگرى را نيز در اين كشور خنثى نمود كه فقط به فهرست آنها اشاره مى گردد.
1. به شكست كشاندن غائله سيستان و بلوچستان و جلوگيرى از سقوط زاهدان
2. خنثى سازى گروهك خلق مسلمان در تبريز
3. دفع فتنه خوانين قشقايى در فارس
4. دستگيرى اعضاى آشكار و مخفى حزب توده
5. شركت فعال در نابودى گروه فرقان
6. خنثى سازى توطئه مشترك منافقين و بنى صدر
7. مقابله با توطئه منافقين در خارج از كشور
8 . خنثى سازى فتنه كمونيست ها در جنگلهاى آمل
9. خنثى نمودن توطئه هواپيماربايى
10. تعقيب و به هلاكت رساندن ضد انقلاب در مناطق مرزى كشور
11. پاكسازى مناطق آلوده و باراندازهاى اشرار در جنوب و شرق كشور
12. دفـع شـورش هـاى كـور كـه در دهـه 70 در شـهـرهـايـى مثل اراك ، مشهد، قزوين و اسلامشهر به وجود آمد.(35)
13. دفع فتنه شورش ضد انقلاب در تيرماه 78
پي نوشت ها:
1. صحيفه امام ، ج 9، ص 314.
2. همان ، ج 17، ص 422.
3. قانون اساسى ، اصل 150.
4. اساسنامه سپاه ، ص 1.
5. آئين نامه انضباطى نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران ، اداره نيروى انسانى ستاد مشترك سپاه .
6. اساسنامه سپاه ، تهران ، نشر ستاد مركزى واحد بسيج ، 1361، ص 2 و 3.
7. نشريه صبح صادق ، ش 350، 30/2/87، ص 2.
8. فصلنامه حصون ، ش 11، ص 145.
9. تـحـولات سـيـاسـى اجـتـمـاعـى بـعد از انقلاب اسلامى در ايران ، يحيى فوزى ، ج اول ، تهران ، نشر عروج ، 1384، ص 498.
10. سپاه در انديشه امام ، ص 163.
11. همان ، تحولات سياسى اجتماعى بعد از انقلاب ، ج 1، ص 509.
12. صحيفه امام ، ج 9، ص 285-325.
13. همان ، ص 306 و 307.
14. فصلنامه عمليات روانى ، ش 12، ص 15.
15. همان ، ص 31-32.
16. كيهان ، 14/2/58.
17. همان ، تحولات سياسى اجتماعى بعد از انقلاب ، ج 1، ص 448-449.
18. صحيفه امام ، ج 7، ص 11.
19. همان ، تحولات سياسى ، ص 450-455.
20. همان ، ص 620-633.
21. همان ، ص 639.
22. خاطره ها، محمد محمدى رى شهرى ، ج 1، ص 226-229.
23. همان ، ص 200-201.
24. نـبردهاى شرق كارون ، سيد على بنى لوحى و ديگران ، تهران ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، 79، ص 276.
25. سـازمـان مـجـاهـديـن خـلق پيدايى تا فرجام ، جمعى از پژوهشگران ، ج 2، تهران ، مـركـز مـطـالعـات و پـژوهـش هـاى سـيـاسـى ، 85، ص 253، بـه نقل از خاطرات جواد منصورى .
26. همان ، ص 418.
27. همان ، نبردهاى شرق كارون ، ص 239.
28. همان ، ص 246.
29. همان ، مجاهدين خلق ، ج 2، ص 681-683.
30. همان ، ص 689.
31. همان ، ص 695-696.
32. گذر از بحران 67، دفتر سياسى سپاه ، تهران ، 1368، ص 159.
33. بـررسـى شـكـسـت سـازمـان مـجـاهـدين خلق در عمليات فروغ جاويدان ، پايان نامه محمدرضا شبانى ، سال 77، ص 115-116.
34. همان ، ص 140 و تحولات سياسى اجتماعى ، ج 2، ص 87-88.
35. سـپـاه پاسداران انقلاب اسلامى در انديشه امام خمينى ، مهدى مرندى ، تهران ، نشر مؤ سسه امام خمينى ، صفحات ص ـ ز ـ ح .
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}