مجلس خبرگان از نگاه امام خمينى(ره)


مجلس خبرگان يكى از نهادهاى عالى است كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران پيش بينى شده و سه وظيفه مهمِ شناسايى, انتخاب و نظارت بر رهبرى را عهده دار مى باشد. اعضاى اين نهاد عالمانى متعهدند كه از سوى مردم برگزيده مى شوند.
به همان اندازه كه رهبرى در نظام اسلامى جاى گاهى رفيع و بلند دارد مجلس خبرگان نيز, كه وظيفه اش در ارتباط با رهبرى است, مهم و ارزش مند است.
امام خمينى(ره) به عنوانِ معمار و بانيِ انقلاب اسلامى از سال هاى نخستين شكل گيريِ اين نهاد, به تبيينِ جاى گاه اين مجلس و تشويق و ترغيب مردم به حضور در انتخاب خبرگان پرداخت و نيز خبرگان منتخب مردم را به دقت در انجام وظيفه توصيه فرمود.
در اين جا گزيده اى از سخنان امام در پنج محور عرضه مى گردد:

1ـ جاى گاه مجلس خبرگان

امام در قسمتى از پيامى كه به هنگام گشايش اولين دوره مجلس خبرگان ارسال داشتند, فرمودند:
(… و اكنون شما اى فقهاى شوراى خبرگان و اى برگزيدگان ملت ستم ديده در طول تاريخ شاهنشاهى و ستم شاهى, مسئوليتى را قبول فرموديد كه در رأس همه مسئوليت ها است و آغاز به كارى كرديد كه سرنوشت اسلام و ملتِ رنج ديده و شهيد داده و داغ ديده [در] گرو آن است.)1

2ـ شركت مردم در انتخابات

امام بارها و بارها بر حضور مردم در انتخاب خبرگان سفارش أكيد داشتند:
(امروز در ملت ما مطرح است قضيه مجلس خبرگان براى تعيين رهبرى. اين مسئله اى است كه نبايد ملت ايران براى آن, كم ارج قائل باشد. الان يك دسته ـ از قرارى كه شنيدم ـ دوره افتاده اند كه اين مجلس خبرگان نبايد باشد, براى اين كه تضعيف رهبرى است. مجلس خبرگان, تقويت رهبرى است, گول اين حرف ها را نخورند, بايد همه وارد بشوند, اين يك تكليف است.)2
در جمع دانش جويان عضو دفتر تحكيم وحدت و انجمن اسلامى دانش جويان دانش گاه هايِ سراسر كشور فرمودند:
(البته مسائل زيادى در پيش داريم و شما در پيش داريد كه باز شياطين دوره افتاده اند و نمى خواهند بگذارند اين مسائل تحقق پيدا كند. يكى همين مجلس خبرگان است كه امروز محل ابتلاى همه است. مجلس خبرگان يك مجلسى [است] كه بايد شما و ملت بدانند كه اين مجلس پشتوانه كشور است براى حفظ امنيت كشور و حفظ استقلال كشور و حفظ آزادى براى كشور و اگر مسامحه در اين امر بشود, يك تقصيرى است كه ممكن است جبران بعدها نشود اين تقصير. بايد همان طورى كه اعلام مى كنند و آن روزى كه اعلام مى كنند, آقايان بروند و افرادى را كه تعيين كرده اند بزرگان, به آن ها رأى بدهند و كسانى هم كه خودشان ميل دارند كه رأى بدهند بروند و شركت بكنند, در آرا آزادند, هر كس را مى خواهند انتخاب كنند, وليكن شركت داشته باشند.)3
و در پيامى كه به مناسبت انتخابات مجلس خبرگان صادر كردند, نوشتند:
(…و لهذا تعيين خبرگان و فقيه شناسان از تكاليف بزرگ الهى است و هيچ كس را عذرى در مقابل اسلام و پيش گاه خداوند قهّار نخواهد بود و من تكليف خود را در اين موضوع ادا نمودم و همان طور كه قبلاً تذكر دادم مردم در دادن رأى به اشخاص واجد شرايط آزاد هستند و هيچ كس را حقّ الزام كسى نيست و من اميدوارم كه ملت شريف ايران در اين امر مهم الهى كه منحرفان از هر چيزى بيش تر با آن مخالفت كرده و مى كنند و اين نيز از اهميت آن است, يك دل و يك جهت در روز انتخابات به سوى صندوق ها هجوم برند و آراى خود را به صندوق ها بريزند.)4
در وصيت نامه سياسى ـ الهى نيز بر اين تأكيد ورزيدند:
(وصيت من به ملت آن است كه در تمام انتخابات چه انتخاب رئيس جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و چه انتخاب خبرگان براى تعيين شوراى رهبرى يا رهبر در صحنه باشند.)5

3ـ دقت در انتخاب افراد شايسته

امام در وصيت نامه در دو جا به مردم سفارش مى كنند كه در انتخاب خبرگان دقت به خرج دهند و شايسته ها را برگزينند:
(… مثلاً در انتخاب خبرگان براى تعيين شوراى رهبرى يا رهبر توجه كنند كه اگر مسامحه نمايند و خبرگان را رويِ موازينِ شرعيه و قانون, انتخاب نكنند چه بسا كه خساراتى به اسلام و كشور وارد شود كه جبران پذير نباشد.)6
و فرموده اند:
(… و همين معنا در انتخاب خبرگان براى تعيين شوراى رهبرى يا رهبر با ويژگى هايى خاص بايد در نظر گرفته شود كه اگر خبرگان, كه با انتخاب ملت تعيين مى شوند, از روى كمال دقت و يا[از روى] مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماى بزرگ سرتاسر كشور و متدينين و دانش مندان متعهد به مجلس خبرگان بروند, بسيارى از مهمات و مشكلات به واسطه تعيين شايسته ترين و متعهدترين شخصيت ها براى رهبر يا شوراى رهبرى پيش نخواهد آمد يا با شايستگى رفع خواهد شد.)7

4ـ خبرگان و انتخاب رهبر

امام به اعضاى خبرگان و برگزيدگان مردم توصيه مى كنند كه در انتخاب رهبر نيك بنگرند كه تاريخ و نسل هاى آينده و اولياى خدا درباره آنان قضاوت خواهند كرد:
(تاريخ و نسل هاى آينده درباره شما قضاوت خواهند كرد و اولياى بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما مى باشند: (وَاللّهُ منْ وَرائهم مُحيط). كوچك ترين سهل انگارى و مسامحه و كوچك ترين اعمال نظرهاى شخصى و خداى نخواسته تبعيت از هواهاى نفسانى, كه ممكن است اين عمل شريف الهى را به انحراف كشاند, بزرگ ترين فاجعه تاريخ را به وجود خواهد آورد.)8

5ـ خبرگان و سلوك فردى و اجتماعى

امام دو بار در جمع نمايندگان مجلس خبرگان سخنرانى كردند: يك بار در تيرماه 1362 و بار ديگر در تيرماه 1364. در اين دو بار بر دو نكته تأكيد كردند: يكى حفظ شئون اهل علم و رعايت زى طلبگى و ديگرى پرهيز از اختلاف.
(… يكى قضيه اين كه از آن زيِّ روحانيت كه زيِّ طلبگى بوده است, اگر ما خارج بشويم, اگر روحانيون از آن زى كه مشايخ ما در طول تاريخ داشته اند و ائمه هدى ـ سلام اللّه عليهم ـ داشته اند, ما اگر خارج بشويم خوف اين است كه يك شكستى به روحانيت بخورد و شكست به روحانيت شكست به اسلام است. اسلام با استثناى روحانيت محال است كه به حركت خودش ادامه بدهد.)9
و نيز فرمودند:
(آن چيزى كه مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است, اين[است] كه زندگى شما ساده باشد, همان طورى كه سران اسلام و پيغمبر اسلام و اميرالمؤمنين و ائمه ما زندگى شان ساده و عادى بود بلكه پايين تر از عادى.)10
(مطلب ديگرى كه باز انسان را مى ترساند كه خداى نخواسته مبادا اين انقلاب به واسطه اين مطلب صدمه ببيند ـ و بدانيد كه مى بيند اگر خداى نخواسته بشود ـ و او اين است كه بين آقايان در بلاد اختلاف باشد. اگر در صنف فرض كنيد كاميون داران و [يا] آن هايى كه شغل هاى مختلف دارند, اگر اختلافى در بين آن ها وارد بشود, به صنف ديگر سرايت نمى كند. كاميون دارها اگر با هم مختلف بشوند به بازار هيچ كارى ندارد, سرايت هم نمى كند, اما اگر در صنف ما اختلاف پيدا بشود اين اختلاف به بازار هم كشيده مى شود, به خيابان هم كشيده مى شود, براى اين كه شما هاديِ مردم هستيد, مردم توجه دارند… .
اختلاف ريشه اش از حبّ نفس است. هر كس خيال مى كند كه من براى خدا اين آقا را باهاش اختلاف مى كنم, يك وقت درست بنشيند در نفس خودش فكر كند ببيند ريشه كجاست. حسن ظن به خودش نداشته باشد, سوء ظن داشته باشد. ريشه همان ريشه شيطانى است كه آن حبّ نفس انسان است.)11
اكنون همه نگاه ها به چگونگيِ برگزاريِ انتخابات دوره سوم مجلس خبرگان دوخته شده; اميد است كه ملت, شوراى نگهبان و همه دست اندركاران و اعضاى خبرگانِ كنونى و آينده, رهنمودهاى حضرت امام را آويزه گوش قرار دهند و انتخاباتِ اين نهادِ اساسيِ كشور را هرچه با شكوه تر برگزار كنند.

پي نوشت :

وصيت نامه حضرت امام, قبل از بازنگرى قانون اساسى نوشته شده است. در قانون اساسى پيش از بازنگرى, شوراى رهبرى يا رهبر پيش بينى شده بود.
1. صحيفه نور, ج18, ص43.
2. همان, ج17, ص79.
3. همان, ص89.
4. همان, ص103.
5. همان, ج21, ص187.
6. همان.
7. همان, ص 188.
8.همان, ج 18, ص42.
9.همان, ص44.
10. همان, ج19, ص 188.
11. همان, ج 18, ص46.

منبع: مطالعات وپژوهشهای سیاسی